📝📝📝 دموکراسی و انتخابات
✍🏼کیانا عظیمیان
✅۱. آگاهى #پاشنه_آشيل هركسى است كه با #ايران دشمنى دارد.
قسمت هاى كوتاهى از كتاب ها و مقاله هايى رو كه در مورد #دموكراتيزاسيون نوشته شده ترجمه ميكنم و اينجا ميگذارم. يك نفر هم پاسخش به چرايى شركت در انتخابات را پيدا كند ارزش اين كار را داشته.
پ.ن: من مترجم نيستم و سرتاپا اشكالم.
✅۲.كتاب اول: #دموكراسى و #انتخابات در آفريقا نوشته استفان ليندبرگ:
نتايج اين كتاب بر اساس ٢٣٢ انتخابات ملى از سال ١٩٨٩ تا ٢٠٠٣ در ٤٤ كشور آفريقايى به دست آمده است و اثبات ميكند چگونه بر اساس اين شواهد برگزارى و شركت در انتخابات به دموكراسى منجر ميشود.
✅۳. اين كتاب نشان ميدهد كه اولين انتخابات ها لزوما به تشكيل دموكراسى منجر نميشوند اما اگربه طور پيوسته تكرار شوند مطمعننا قدمى هستند در راه رسيدن به دموكراسى. انتخابات پايان #دموكراتيزاسيون نيست، بلكه از طريق نيروى 'خود تقويت گرى' تسهيل گر آن است.
✅٤. در بررسى اين ٢٣٢ انتخابات هم انتخابات هاى سالم وجود داشته هم ناسالم. افرادى معتقدند #بايكوت انتخابات مشروعيت نظام را از بين ميبرد،اما در بررسى ها ميبينيم در كشورهايى كه اپوزيسيون پس از يك انتخابات ناسالم تصميم گرفته در انتخاباتى ديگر بجنگد،روند دموكراتيزاسيون سريع تر بوده است
✅٥. اپوزيسيون كه پس از راه حلهاى ناموفق ياد گرفته است ماندن در قواعد بازى و منتظر شدن براى رسيدن نوبتش كم هزينه تر از ديگر راه حلهاست با درس گرفتن از انتخابات ناسالم گذشته نكات ضعفش را پيدا ميكند و باعث سازماندهى منسجم تر، رها كردن اختلافات و تشكيل ائتلاف هاى قدرتمند صلح طلب ميشود
✅٦. روسو: "رفتارهاى دموكراتيك است كه باعث به وجود آمدن ارزش هاى دموكراتيك ميشود و نه برعكس."
شركت در انتخابات ناسالم منجر به سالم تر شدن انتخابات هاى بعدى ميشود و اين تنها يكى از دلايل سيستم 'خود تقويت گرى' شركت در انتخابات است.
✅٧. ديگر دليل سيستم خودتقويت گرىِ شركت در #انتخابات در شاخصهاى دموكراسى اين كشورها ديده ميشود و انهايى كه دفعات بيشترى انتخابات برگزار كرده اند امتياز بالاترى در آزادى هاى مدنى دارند.به بيان ديگر جامعه مدنى فعال و قدرتمند "نتيجه" آزادى هاى به دست آمده از انتخابات است نه دليل آن.
✅٨. #تظاهرات هاى خيابانى: براتون عقيده دارد دليل روند مثبت دموكراتيزاسيون در كشورهاى آفريقايى به دليل تظاهرات هاى گسترده در اوايل دهه نود است. اما چطور به اين سوال پاسخ ميدهد كه چرا در كشورهاى ديگرى كه تظاهرات بدون انتخابات برپا شد روند #دموكراتيزاسيون قطع شد؟
✅٩. همچنين با نگاه به تاريخ تظاهرات ها متوجه ميشويم هرچقدر تعداد دفعات برگزارى آنها بيشتر شده است تاثيرى در شاخصهاى دموكراسى در آن كشور نداشته.
نكته ديگرى كه براتون ناديده ميگيرد اين است كه تظاهرات ها در دهه٦٠، ٧٠ و ٨٠ ميلادى هم رخ ميدادند اما چرا دموكراتيزاسيون در دهه ٩٠ شروع شد؟
✅١٠. ليندبرگ در آخر اشاره ميكند كه برگزارى #انتخابات به طور پيوسته و براى چند دوره متداوم بهترين راه تبديل يك حكومت خودكامه به يك حكومت مدرن است وهرچند كه نميتوانيم بگوييم ممكن نيست با شكست مواجه شود اما همچنان بهترين راه پيش روى ما براى #دموكراتيزاسيون و آزادى هاى بيشتراست.
@MostafaTajzadeh
https://twitter.com/kianazimian/status/999435283060883456?s=12
✍🏼کیانا عظیمیان
✅۱. آگاهى #پاشنه_آشيل هركسى است كه با #ايران دشمنى دارد.
قسمت هاى كوتاهى از كتاب ها و مقاله هايى رو كه در مورد #دموكراتيزاسيون نوشته شده ترجمه ميكنم و اينجا ميگذارم. يك نفر هم پاسخش به چرايى شركت در انتخابات را پيدا كند ارزش اين كار را داشته.
پ.ن: من مترجم نيستم و سرتاپا اشكالم.
✅۲.كتاب اول: #دموكراسى و #انتخابات در آفريقا نوشته استفان ليندبرگ:
نتايج اين كتاب بر اساس ٢٣٢ انتخابات ملى از سال ١٩٨٩ تا ٢٠٠٣ در ٤٤ كشور آفريقايى به دست آمده است و اثبات ميكند چگونه بر اساس اين شواهد برگزارى و شركت در انتخابات به دموكراسى منجر ميشود.
✅۳. اين كتاب نشان ميدهد كه اولين انتخابات ها لزوما به تشكيل دموكراسى منجر نميشوند اما اگربه طور پيوسته تكرار شوند مطمعننا قدمى هستند در راه رسيدن به دموكراسى. انتخابات پايان #دموكراتيزاسيون نيست، بلكه از طريق نيروى 'خود تقويت گرى' تسهيل گر آن است.
✅٤. در بررسى اين ٢٣٢ انتخابات هم انتخابات هاى سالم وجود داشته هم ناسالم. افرادى معتقدند #بايكوت انتخابات مشروعيت نظام را از بين ميبرد،اما در بررسى ها ميبينيم در كشورهايى كه اپوزيسيون پس از يك انتخابات ناسالم تصميم گرفته در انتخاباتى ديگر بجنگد،روند دموكراتيزاسيون سريع تر بوده است
✅٥. اپوزيسيون كه پس از راه حلهاى ناموفق ياد گرفته است ماندن در قواعد بازى و منتظر شدن براى رسيدن نوبتش كم هزينه تر از ديگر راه حلهاست با درس گرفتن از انتخابات ناسالم گذشته نكات ضعفش را پيدا ميكند و باعث سازماندهى منسجم تر، رها كردن اختلافات و تشكيل ائتلاف هاى قدرتمند صلح طلب ميشود
✅٦. روسو: "رفتارهاى دموكراتيك است كه باعث به وجود آمدن ارزش هاى دموكراتيك ميشود و نه برعكس."
شركت در انتخابات ناسالم منجر به سالم تر شدن انتخابات هاى بعدى ميشود و اين تنها يكى از دلايل سيستم 'خود تقويت گرى' شركت در انتخابات است.
✅٧. ديگر دليل سيستم خودتقويت گرىِ شركت در #انتخابات در شاخصهاى دموكراسى اين كشورها ديده ميشود و انهايى كه دفعات بيشترى انتخابات برگزار كرده اند امتياز بالاترى در آزادى هاى مدنى دارند.به بيان ديگر جامعه مدنى فعال و قدرتمند "نتيجه" آزادى هاى به دست آمده از انتخابات است نه دليل آن.
✅٨. #تظاهرات هاى خيابانى: براتون عقيده دارد دليل روند مثبت دموكراتيزاسيون در كشورهاى آفريقايى به دليل تظاهرات هاى گسترده در اوايل دهه نود است. اما چطور به اين سوال پاسخ ميدهد كه چرا در كشورهاى ديگرى كه تظاهرات بدون انتخابات برپا شد روند #دموكراتيزاسيون قطع شد؟
✅٩. همچنين با نگاه به تاريخ تظاهرات ها متوجه ميشويم هرچقدر تعداد دفعات برگزارى آنها بيشتر شده است تاثيرى در شاخصهاى دموكراسى در آن كشور نداشته.
نكته ديگرى كه براتون ناديده ميگيرد اين است كه تظاهرات ها در دهه٦٠، ٧٠ و ٨٠ ميلادى هم رخ ميدادند اما چرا دموكراتيزاسيون در دهه ٩٠ شروع شد؟
✅١٠. ليندبرگ در آخر اشاره ميكند كه برگزارى #انتخابات به طور پيوسته و براى چند دوره متداوم بهترين راه تبديل يك حكومت خودكامه به يك حكومت مدرن است وهرچند كه نميتوانيم بگوييم ممكن نيست با شكست مواجه شود اما همچنان بهترين راه پيش روى ما براى #دموكراتيزاسيون و آزادى هاى بيشتراست.
@MostafaTajzadeh
https://twitter.com/kianazimian/status/999435283060883456?s=12
📝📝📝مقاله سوم: ماريو چاكن - ٢٠٠٩ - انتشارات دانشگاه ييل.
✍🏼کیانا عظیمیان
✅اين پژوهش بر اساس #انتخابات هاى تمام كشورها از سال ١٩٧٢ تا ٢٠٠٢ ميباشد كه در دو مرحله -يكى بر اساس مقايسه انتخابات ها در داخل كشورها و ديگرى بر اساس مقايسه بين كشورها- انجام ميشود.
✅١. از سال ١٩٧٥ تا ٢٠٠٢ كشورهاى اقتدارگرايى كه با ميزانى از #اصلاحات (Reform!) به كشورهايى دموكراتيك تر تبديل شده اند از ٥٨٪ به ٨٠٪ افزايش يافته اند.
اما سوال اينجاست اين #انتخابات ها در شرايط غيردموكراتيك چطور به #دموكراسى ختم ميشوند؟
✅٢. اين پژوهش اثبات ميكند در كشورهايى كه حزب مخالف حزب حاكم برنده انتخابات بوده و تغييراتى را هرچند كوچك در ساختار سياسى كشور به وجود آورده است در طى سال ها اثرات مشهودى در سير #دموكراتيزاسيون آنها بوجود آمده است.
✅٣. عده اى باور دارند اين دست از اصلاحات باعث مشروعيت بيشتر حزب حاكم ميشود و باعث بسته تر شدن فضا ميشود. اما اولا در كشورهاى شبه اقتدارگرا زمانى كه حزب مخالف پيروز انتخابات بوده، #انتخابات ها ممكن است بى تاثير بوده باشند اما هيچگاه انتخاباتى باعث بسته تر شدن فضا نشده است.
✅٤. دوما دراين پژوهش نشان داده شده كه باز يا بسته شدن فضا به چندين متغير از جمله افزايش جمعيت، وضعيت اقتصادى و مهمتر از همه به ميزان رقابت ميان احزاب وابسته است
با بررسى اين ٢٧سال متوجه ميشويم كشورهايى كه تك حزبى نيستند رسيدن به دموكراسى پس از انتخابات در آنها محتملتر است
✅٥. اگر حزب مخالف حزب حاكم بتواند به درجات بالايى از انسجام درون حزبى و مخصوصا تشكيل اتحاد با احزاب در اقليت برسد حزب حاكم كه سركوب حزب مخالف خود را پر هزينه تر از باز كردن فضا ميبيند به قبول پيروزى آنها تن ميدهد. و در نتيجه #دموكراتيزاسيون از طريق اصلاحات درونى محتمل تر ميشد.
✅٦. بررسى ها نشان ميدهد حتى اگر امروز باز كردن فضا از سوى حزب حاكم با جاى دادن حزب مخالف درون حكومت باعث مشروعيت بيشتر حكومت شود اما فردا اين موضوع با انگيزه بيشتر حزب مخالفِ دموكراتيك تر براى ماندن در قدرت منجر به #اصلاحات بيشتر و در نتيجه گذر به #دموكراسى ميشود.
✅٧. نتيجه گيرى اصلى اين پژوهش نشان ميدهد اگر تمام متغيرها را ثابت فرض كنيم، هرچقدر ميزان رقابت و اختلاف راى هاى حزب حاكم وحزب مخالف آن به نفع حزب مخالف بيشتر باشد گذر به #دموكراسى محتمل تر است.[پيروزى حزب مخالف دموكراتيك تر در طول ٥سال باعث افزايش ٧.٥٪ در دموكراسى آن كشور ميشود]
✅٨. اين پژوهش با استفاده از معادلات رياضى در آخر نشان ميدهد رقابت انتخاباتى در كشورهاى شبه اقتدارگرا اگر براى مدت ٢٠ سال به طور پيوسته با موفقيت حزب مخالف حزب حاكم و #اصلاحات پس از پيروزى همراه باشد ٢٥.٧٪ به ميزان #دموكراسى آن كشور ميافزايد.
[معادلات رياضى!]
@MostafaTajzadeh
http://up.upinja.com/1ps4z.jpeg
#توییت :
https://twitter.com/kianazimian/status/1001522130012557312?s=12
✍🏼کیانا عظیمیان
✅اين پژوهش بر اساس #انتخابات هاى تمام كشورها از سال ١٩٧٢ تا ٢٠٠٢ ميباشد كه در دو مرحله -يكى بر اساس مقايسه انتخابات ها در داخل كشورها و ديگرى بر اساس مقايسه بين كشورها- انجام ميشود.
✅١. از سال ١٩٧٥ تا ٢٠٠٢ كشورهاى اقتدارگرايى كه با ميزانى از #اصلاحات (Reform!) به كشورهايى دموكراتيك تر تبديل شده اند از ٥٨٪ به ٨٠٪ افزايش يافته اند.
اما سوال اينجاست اين #انتخابات ها در شرايط غيردموكراتيك چطور به #دموكراسى ختم ميشوند؟
✅٢. اين پژوهش اثبات ميكند در كشورهايى كه حزب مخالف حزب حاكم برنده انتخابات بوده و تغييراتى را هرچند كوچك در ساختار سياسى كشور به وجود آورده است در طى سال ها اثرات مشهودى در سير #دموكراتيزاسيون آنها بوجود آمده است.
✅٣. عده اى باور دارند اين دست از اصلاحات باعث مشروعيت بيشتر حزب حاكم ميشود و باعث بسته تر شدن فضا ميشود. اما اولا در كشورهاى شبه اقتدارگرا زمانى كه حزب مخالف پيروز انتخابات بوده، #انتخابات ها ممكن است بى تاثير بوده باشند اما هيچگاه انتخاباتى باعث بسته تر شدن فضا نشده است.
✅٤. دوما دراين پژوهش نشان داده شده كه باز يا بسته شدن فضا به چندين متغير از جمله افزايش جمعيت، وضعيت اقتصادى و مهمتر از همه به ميزان رقابت ميان احزاب وابسته است
با بررسى اين ٢٧سال متوجه ميشويم كشورهايى كه تك حزبى نيستند رسيدن به دموكراسى پس از انتخابات در آنها محتملتر است
✅٥. اگر حزب مخالف حزب حاكم بتواند به درجات بالايى از انسجام درون حزبى و مخصوصا تشكيل اتحاد با احزاب در اقليت برسد حزب حاكم كه سركوب حزب مخالف خود را پر هزينه تر از باز كردن فضا ميبيند به قبول پيروزى آنها تن ميدهد. و در نتيجه #دموكراتيزاسيون از طريق اصلاحات درونى محتمل تر ميشد.
✅٦. بررسى ها نشان ميدهد حتى اگر امروز باز كردن فضا از سوى حزب حاكم با جاى دادن حزب مخالف درون حكومت باعث مشروعيت بيشتر حكومت شود اما فردا اين موضوع با انگيزه بيشتر حزب مخالفِ دموكراتيك تر براى ماندن در قدرت منجر به #اصلاحات بيشتر و در نتيجه گذر به #دموكراسى ميشود.
✅٧. نتيجه گيرى اصلى اين پژوهش نشان ميدهد اگر تمام متغيرها را ثابت فرض كنيم، هرچقدر ميزان رقابت و اختلاف راى هاى حزب حاكم وحزب مخالف آن به نفع حزب مخالف بيشتر باشد گذر به #دموكراسى محتمل تر است.[پيروزى حزب مخالف دموكراتيك تر در طول ٥سال باعث افزايش ٧.٥٪ در دموكراسى آن كشور ميشود]
✅٨. اين پژوهش با استفاده از معادلات رياضى در آخر نشان ميدهد رقابت انتخاباتى در كشورهاى شبه اقتدارگرا اگر براى مدت ٢٠ سال به طور پيوسته با موفقيت حزب مخالف حزب حاكم و #اصلاحات پس از پيروزى همراه باشد ٢٥.٧٪ به ميزان #دموكراسى آن كشور ميافزايد.
[معادلات رياضى!]
@MostafaTajzadeh
http://up.upinja.com/1ps4z.jpeg
#توییت :
https://twitter.com/kianazimian/status/1001522130012557312?s=12
📝📝📝مقاله چهارم: آندراس شدلر- استراتژى هاى مخدوش كردن انتخابات
✍🏼کیانا عظیمیان
✅١. در موج جديد #دموكراسى در سرتاسر جهان،از برزيل تا مكزيك، از لهستان تا ارمنستان،از سنگال تا كنيا،از مالزى تا تايوان بازيگران سياست جاى بازى قديمى انقلاب، #انتخابات را راه جايگزينى براى رسيدن به دموكراسى انتخاب كرده اند.
✅٢. در تمام كشورهايى كه #انتخابات به #دموكراتيزاسيون ختم شده است حزب حاكم اقتدارگرا براى مشروعيت بيشتر انتخابات برگزار ميكند اما همواره تلاش ميكند تا نتايج را به نحوى دستكارى كند. همانطور كه كيس گفته است: "آنها ويژگى هاى دموكراسى را قرض ميگيرند تا از دموكراسى جلوگيرى كنند."
✅٣.از استراتژى هاى اين كشورها براى جلوگيرى از دموكراتيك شدن ميتوان به چند مورد مشترك اشاره كرد:
✅الف) تقلب و عوض كردن نتيجه انتخابات به نفع حزب حاكم كه از شيوه هاى محبوب در تمام اين كشورهاست و تنها در دهه ٩٠ ميلادى ٨١ #تظاهرات در اعتراض به نتايج #انتخابات در سرتاسر جهان برگزار شد
✅ب) سركوب اپوزيسيون: در كشورهاى شبه اقتدارگرا #سركوب و #انتخابات دست در دست هم پيش ميروند. اغلب رهبران اپوزيسيون در زير فشار تهديد به "دستگيرى يا خشونت هاى فيزيكى" در انتخابات شركت ميكنند.
✅ج) كنترل اپوزيسيون: اين مورد از دو طريق قابل اجراست. اول حذف بسيارى از رهبران مخالف حزب حاكم. اين مورد ميتواند به شديدترين نحو ممكن يعنى به حذف فيزيكى بيانجامد [توگو ١٩٩١ - ارمنستان در ١٩٩٤]
اما اين كشورها معمولا راه ملايم ترى را پيش ميگيرند. 👇
در اكثر اين كشورها استراتژى مشتركِ كنترلِ نتيجه #انتخابات ، قانونگذارى هاييست كه از كانديد شدن مخالفان به نام "عدم صلاحيت" جلوگيرى ميكند. مكزيك، كنيا، زامبيا، گامبيا، مصر،تونس، الجزيره، يمن، اردن تنها چند مثال از كشورهايى هستند كه اين شيوه را به نام "قوانين انتخابات" اجرا كرده اند
راه دومِ كنترل اپوزيسيون نفوذ حزب حاكم در آنهاست كه يا با اختلاف انداختن ميانشان اتحاد و احزاب قدرمتند را تخريب ميكند و يا مردم را از راى دادن به آنها دلسرد ميكند. بعضى محققين عقيده دارند فقط زمانى كه حزب حاكم از اتحاد اپوزيسيون جلوگيرى كند انتخابات به دموكراتيزاسيون منجر نميشود.
✅د) تبليغات ناعادلانه: اين استراتژى كه در حين تبليغات انتخاباتى پيش مى آيد از طريق استفاده از منابع مالى كشور براى كنترل رسانه هاى ملى و همچنين استخدام رسانه هاى خصوصى براى آزار و از بين بردن انگيزه مردم براى راى دادن به كار گرفته ميشود.
✅٤.هرچند حزب حاكم از تمام اين امكانات براى شكست اپوزيسيون استفاده كرده اما زمانى كه اپوزيسيون متحد و منسجم بوده است، انتخابات در اين كشورها به دليل نيروى خود تقويت گرى اش همچنان پنجره اى بوده به سوى دموكراسى.
اما فراموش نكنيم #انتخابات آغاز دموكراسى نه كه آغاز #دموكراتيزاسيون است!
http://up.upinja.com/k1pz4.jpeg
@MostafaTajzadeh
#توییت :
https://twitter.com/kianazimian/status/1003156836080668673?s=12
✍🏼کیانا عظیمیان
✅١. در موج جديد #دموكراسى در سرتاسر جهان،از برزيل تا مكزيك، از لهستان تا ارمنستان،از سنگال تا كنيا،از مالزى تا تايوان بازيگران سياست جاى بازى قديمى انقلاب، #انتخابات را راه جايگزينى براى رسيدن به دموكراسى انتخاب كرده اند.
✅٢. در تمام كشورهايى كه #انتخابات به #دموكراتيزاسيون ختم شده است حزب حاكم اقتدارگرا براى مشروعيت بيشتر انتخابات برگزار ميكند اما همواره تلاش ميكند تا نتايج را به نحوى دستكارى كند. همانطور كه كيس گفته است: "آنها ويژگى هاى دموكراسى را قرض ميگيرند تا از دموكراسى جلوگيرى كنند."
✅٣.از استراتژى هاى اين كشورها براى جلوگيرى از دموكراتيك شدن ميتوان به چند مورد مشترك اشاره كرد:
✅الف) تقلب و عوض كردن نتيجه انتخابات به نفع حزب حاكم كه از شيوه هاى محبوب در تمام اين كشورهاست و تنها در دهه ٩٠ ميلادى ٨١ #تظاهرات در اعتراض به نتايج #انتخابات در سرتاسر جهان برگزار شد
✅ب) سركوب اپوزيسيون: در كشورهاى شبه اقتدارگرا #سركوب و #انتخابات دست در دست هم پيش ميروند. اغلب رهبران اپوزيسيون در زير فشار تهديد به "دستگيرى يا خشونت هاى فيزيكى" در انتخابات شركت ميكنند.
✅ج) كنترل اپوزيسيون: اين مورد از دو طريق قابل اجراست. اول حذف بسيارى از رهبران مخالف حزب حاكم. اين مورد ميتواند به شديدترين نحو ممكن يعنى به حذف فيزيكى بيانجامد [توگو ١٩٩١ - ارمنستان در ١٩٩٤]
اما اين كشورها معمولا راه ملايم ترى را پيش ميگيرند. 👇
در اكثر اين كشورها استراتژى مشتركِ كنترلِ نتيجه #انتخابات ، قانونگذارى هاييست كه از كانديد شدن مخالفان به نام "عدم صلاحيت" جلوگيرى ميكند. مكزيك، كنيا، زامبيا، گامبيا، مصر،تونس، الجزيره، يمن، اردن تنها چند مثال از كشورهايى هستند كه اين شيوه را به نام "قوانين انتخابات" اجرا كرده اند
راه دومِ كنترل اپوزيسيون نفوذ حزب حاكم در آنهاست كه يا با اختلاف انداختن ميانشان اتحاد و احزاب قدرمتند را تخريب ميكند و يا مردم را از راى دادن به آنها دلسرد ميكند. بعضى محققين عقيده دارند فقط زمانى كه حزب حاكم از اتحاد اپوزيسيون جلوگيرى كند انتخابات به دموكراتيزاسيون منجر نميشود.
✅د) تبليغات ناعادلانه: اين استراتژى كه در حين تبليغات انتخاباتى پيش مى آيد از طريق استفاده از منابع مالى كشور براى كنترل رسانه هاى ملى و همچنين استخدام رسانه هاى خصوصى براى آزار و از بين بردن انگيزه مردم براى راى دادن به كار گرفته ميشود.
✅٤.هرچند حزب حاكم از تمام اين امكانات براى شكست اپوزيسيون استفاده كرده اما زمانى كه اپوزيسيون متحد و منسجم بوده است، انتخابات در اين كشورها به دليل نيروى خود تقويت گرى اش همچنان پنجره اى بوده به سوى دموكراسى.
اما فراموش نكنيم #انتخابات آغاز دموكراسى نه كه آغاز #دموكراتيزاسيون است!
http://up.upinja.com/k1pz4.jpeg
@MostafaTajzadeh
#توییت :
https://twitter.com/kianazimian/status/1003156836080668673?s=12
✅ دوننو براساس پژوهشى در انتخابات كشورهاى شبه اقتدارگرا از سال ١٩٩٠ تا ٢٠٠٧ به اين نتيجه ميرسد كه تشكيل حزب واحد و #ائتلاف احزاب اپوزيسيون مهمترين عامل موفقيت يك #انتخابات در رسيدن به دموكراسى است و اين ائتلاف موجب ميشود شانس #دموكراتيزاسيون از طريق انتخابات ٦٠٪ افزايش پيدا كند.
https://twitter.com/kianazimian/status/1010098427387088896?s=12
@MostafaTajzadeh
https://twitter.com/kianazimian/status/1010098427387088896?s=12
@MostafaTajzadeh
Twitter
Kianazimian 🇮🇷
دوننو براساس پژوهشى در انتخابات كشورهاى شبه اقتدارگرا از سال ١٩٩٠ تا ٢٠٠٧ به اين نتيجه ميرسد كه تشكيل حزب واحد و #ائتلاف احزاب اپوزيسيون مهمترين عامل موفقيت يك #انتخابات در رسيدن به دموكراسى است و اين ائتلاف موجب ميشود شانس #دموكراتيزاسيون از طريق انتخابات…
📝📝📝كتاب پنجم: دموكراتيزاسيون در #خاورميانه - بخش نهم: امين سيكال
✍🏼کیانا عظیمیان
✅١. سالهاست كشورهاى غربى در پى اين سوال هستند كه چرا دموكراسى غربى در خاورميانه شكل نميگيرد اما نكته اى كه در اينجا نهفته است اين است كه شايد دموكراسى غربى با فرهنگ و مناسبات سياسى اقتصادى اين كشورها سازگار نباشد.
✅٢. هدف و انتظارات از اصلاحات نبايد تبديل شدن به يك دموكراسى غربى باشد بلكه بايد پيشرفت جامعه مدنى و باز شدن فضاى سياسى هدف قرار بگيرد حتى اگر هيچ شباهتى به دموكراسى غربى نداشته باشد.
عدم وجود بستر فرهنگى مناسب براى پياده سازى دموكراسى غربى را ميتوان در اقدامات شاه ايران مشاهده كرد
✅٣. شاه به دليل فشارهاى خارجى مجبور بود اصلاحات سياسى محدودى اما در جهت منافع خود، را در حكومت جاى دهد.
اما اشتباه او آنجا بود كه بدون شناخت از جامعه براى اين امر تلاش ميكرد و نه تنها افراد مذهبى را در قدرت جاى نداد بلكه اصلاحات داخل حكومتش هم بر ضد منافع آنها بود.
✅٤. تنها كشور خاورميانه كه در طى دهه هاى اخير توانست دموكراسى را با شيوه صحيح در خاورميانه پايه گذارى كند ايران در دوره #محمد_خاتمى بوده است.
خاتمى تعريف جديدى از #دموكراسى را به دنيا معرفى كرد كه هرچند بسيار متفاوت از دموكراسى غربى بود اما به هيچ وجه در تناقض با آن نبود.
✅٥. خاتمى از يك سو توانست با " گفتكوى تمدن ها" پلى باشد ميان خاورميانه و غرب براى تامين منافع خارجى ايران و از سوى ديگر با "دموكراسى اسلامى" پلى بود ميان تندروهاى داخلى و جامعه مدنى در جهت منافع داخلى.
✅٦. روش #خاتمى براى #دموكراتيزاسيون اثبات كرد در خاورميانه و در يك كشور اسلامى هم ميتوان به دموكراسى رسيد، هرچند كه هزينه اش "استراتژى دو قدم به جلو، يك قدم به عقب" و كند بودن سرعت دموكراتيزاسيون باشد.
✅٧. اين نوع از دموكراتيزاسيون، بدون خشونت و در آرامش، #ايران را به كشورى منحصر به فرد در خاورميانه بدل كرد و پيام روشنى به ساير كشورهاى منطقه داد تا براى باز شدن فضاى سياسى كشورشان جاى دموكراسى غربى در پى دموكراسى اى باشند كه با فرهنگ و مناسبات سياسى اقتصادى آن كشور هماهنگ باشد.
http://up.upinja.com/81hqu.jpeg
#توییت
https://twitter.com/kianazimian/status/1005718010038898688?s=12
@MostafaTajzadeh
✍🏼کیانا عظیمیان
✅١. سالهاست كشورهاى غربى در پى اين سوال هستند كه چرا دموكراسى غربى در خاورميانه شكل نميگيرد اما نكته اى كه در اينجا نهفته است اين است كه شايد دموكراسى غربى با فرهنگ و مناسبات سياسى اقتصادى اين كشورها سازگار نباشد.
✅٢. هدف و انتظارات از اصلاحات نبايد تبديل شدن به يك دموكراسى غربى باشد بلكه بايد پيشرفت جامعه مدنى و باز شدن فضاى سياسى هدف قرار بگيرد حتى اگر هيچ شباهتى به دموكراسى غربى نداشته باشد.
عدم وجود بستر فرهنگى مناسب براى پياده سازى دموكراسى غربى را ميتوان در اقدامات شاه ايران مشاهده كرد
✅٣. شاه به دليل فشارهاى خارجى مجبور بود اصلاحات سياسى محدودى اما در جهت منافع خود، را در حكومت جاى دهد.
اما اشتباه او آنجا بود كه بدون شناخت از جامعه براى اين امر تلاش ميكرد و نه تنها افراد مذهبى را در قدرت جاى نداد بلكه اصلاحات داخل حكومتش هم بر ضد منافع آنها بود.
✅٤. تنها كشور خاورميانه كه در طى دهه هاى اخير توانست دموكراسى را با شيوه صحيح در خاورميانه پايه گذارى كند ايران در دوره #محمد_خاتمى بوده است.
خاتمى تعريف جديدى از #دموكراسى را به دنيا معرفى كرد كه هرچند بسيار متفاوت از دموكراسى غربى بود اما به هيچ وجه در تناقض با آن نبود.
✅٥. خاتمى از يك سو توانست با " گفتكوى تمدن ها" پلى باشد ميان خاورميانه و غرب براى تامين منافع خارجى ايران و از سوى ديگر با "دموكراسى اسلامى" پلى بود ميان تندروهاى داخلى و جامعه مدنى در جهت منافع داخلى.
✅٦. روش #خاتمى براى #دموكراتيزاسيون اثبات كرد در خاورميانه و در يك كشور اسلامى هم ميتوان به دموكراسى رسيد، هرچند كه هزينه اش "استراتژى دو قدم به جلو، يك قدم به عقب" و كند بودن سرعت دموكراتيزاسيون باشد.
✅٧. اين نوع از دموكراتيزاسيون، بدون خشونت و در آرامش، #ايران را به كشورى منحصر به فرد در خاورميانه بدل كرد و پيام روشنى به ساير كشورهاى منطقه داد تا براى باز شدن فضاى سياسى كشورشان جاى دموكراسى غربى در پى دموكراسى اى باشند كه با فرهنگ و مناسبات سياسى اقتصادى آن كشور هماهنگ باشد.
http://up.upinja.com/81hqu.jpeg
#توییت
https://twitter.com/kianazimian/status/1005718010038898688?s=12
@MostafaTajzadeh
