آرمانهای #انقلاب_مشروطه
✍️ دکتر حمید احمدی/استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
♦️ اولین هدف و آرمان مشروطهخواهان که بر فضای آن زمان حاکم بود و میبایست در جامعه ایران تحقق یابد، مسأله بازسازی ایران بود. بازسازی و نوسازی ایران و جبران همه خسارات واردشده بر آن. جامعه ایران در مقایسه با غرب و رویارویی با آن، عقبافتاده بود و موقعیت پیرامونی یافت. نخبگان مشروطیت مهمترین هدفشان این بود که ایران بایست به جایگاه قبلی خودش باز گردد از آنجا که یک آگاهی تاریخی ناسیونالیستی (از نوشتههای جدید تاریخنویسان غرب و مطالعات بومی درباره ایران باستان) پیدا شده بود، نخبگان سیاسی و فکری با مقایسه گذشته با اکنون میگفتند باید بکوشیم تا ایران به لحاظ اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی بازسازی شود و شکوه و عظمت پیشیناش زنده شود. اگر در اشعار شاعران و نوشتارهای روزنامهنگاران و نویسندگان آن دوران بنگریم، همه مینالند که ایران چه بود و چه شد؟ و بایست به همان دوران بازگردیم. بازسازی و اعاده عظمت سابق، نخستین آرمان انقلاب مشروطیت بود.
♦️ آرمان دوم انقلاب مشروطیت، رهایی از سلطه خارجی بود. در آن زمان دو قدرت و بازیگر جهانی، روسیه و بریتانیا، مشکلات بسیاری را برای مردم ایران درست میکردند و ما هیچ استقلالی نداشتیم؛ قراردادهایی که با ما بستند و سرزمینهایی که از ایران جدا کردند و امتیازهای بزرگی که گرفته شد قدرت تصمیمگیری را از حاکمان ایران گرفت. این جمله ناصرالدین شاه معروف است که میگفت: اگر ما شمال برویم انگلستان مخالفت میکند، اگر جنوب برویم روسیه، پس مردهشور این مملکت را ببرد. با وجود این سلطه خارجی، استقلال سیاسی ـ نظامی و اقتصادی یکی از اهداف و آرمانهای مشروطهخواهان شد و اینکه بکوشند ایران را از زیر سلطه بیگانگان درآورده و خود تصمیمگیرنده باشند. آنها میگفتند اگر هم میبایست ارتباطات خارجی داشته باشیم باید با کشورهایی باشد که یار و مددکار ایران باشند – مانند ایالات متحده آمریکا و آلمان که آن دوره نیروهای سوم سیاست خارجی ایران به شمار میرفتند.
♦️ سومین آرمان و هدف انقلاب مشروطه ایران، برقراری امنیت و ثبات سیاسی در کشور بود. ایران در آن هنگام، کشوری پر از هرجومرج و بدون نیروی نظامی و انتظامی بود که نه ثبات اجتماعی داشت و نه مرزها و شهرها و راههای تجاری امنیت داشتند. هرجومرج و ناامنی در کشور برقرار بود و جان و مال مردم در معرض بسیاری از تهدیدها قرار داشت. یکی از مهمترین خواستها و آمال و آرزوهای مردم و روشنفکران ایران، برقراری نظم و امنیت و یک دولت قوی مرکزی بود. اینها سه هدف اساسی انقلاب مشروطیت بودند. روشنفکران ما به این نتیجه رسیدند که رسیدن به این آرمانها امکانپذیر نیست جز با یک تحول سیاسی ـ اجتماعی در ساختار دولت. یعنی، تا آزادی سیاسی و دموکراسی به دست نیاید، رسیدن به آن آرمانها امکانپذیر نیست. چون مشکل اساسی، دولت است؛ دولتی که وابسته به بانک استقراضی روسیه است، دولتی که خودش ناامن کننده است و برای بازرگانان مشکل درست میکند، غارتگر است، به لحاظ اقتصادی و دولتی به فکر بازسازی نیست و حاکم آن تنها به فکر رفتن به سفرهای فرنگی است.
@MostafaTajzadeh
@tahkimmelat
✍️ دکتر حمید احمدی/استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
♦️ اولین هدف و آرمان مشروطهخواهان که بر فضای آن زمان حاکم بود و میبایست در جامعه ایران تحقق یابد، مسأله بازسازی ایران بود. بازسازی و نوسازی ایران و جبران همه خسارات واردشده بر آن. جامعه ایران در مقایسه با غرب و رویارویی با آن، عقبافتاده بود و موقعیت پیرامونی یافت. نخبگان مشروطیت مهمترین هدفشان این بود که ایران بایست به جایگاه قبلی خودش باز گردد از آنجا که یک آگاهی تاریخی ناسیونالیستی (از نوشتههای جدید تاریخنویسان غرب و مطالعات بومی درباره ایران باستان) پیدا شده بود، نخبگان سیاسی و فکری با مقایسه گذشته با اکنون میگفتند باید بکوشیم تا ایران به لحاظ اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی بازسازی شود و شکوه و عظمت پیشیناش زنده شود. اگر در اشعار شاعران و نوشتارهای روزنامهنگاران و نویسندگان آن دوران بنگریم، همه مینالند که ایران چه بود و چه شد؟ و بایست به همان دوران بازگردیم. بازسازی و اعاده عظمت سابق، نخستین آرمان انقلاب مشروطیت بود.
♦️ آرمان دوم انقلاب مشروطیت، رهایی از سلطه خارجی بود. در آن زمان دو قدرت و بازیگر جهانی، روسیه و بریتانیا، مشکلات بسیاری را برای مردم ایران درست میکردند و ما هیچ استقلالی نداشتیم؛ قراردادهایی که با ما بستند و سرزمینهایی که از ایران جدا کردند و امتیازهای بزرگی که گرفته شد قدرت تصمیمگیری را از حاکمان ایران گرفت. این جمله ناصرالدین شاه معروف است که میگفت: اگر ما شمال برویم انگلستان مخالفت میکند، اگر جنوب برویم روسیه، پس مردهشور این مملکت را ببرد. با وجود این سلطه خارجی، استقلال سیاسی ـ نظامی و اقتصادی یکی از اهداف و آرمانهای مشروطهخواهان شد و اینکه بکوشند ایران را از زیر سلطه بیگانگان درآورده و خود تصمیمگیرنده باشند. آنها میگفتند اگر هم میبایست ارتباطات خارجی داشته باشیم باید با کشورهایی باشد که یار و مددکار ایران باشند – مانند ایالات متحده آمریکا و آلمان که آن دوره نیروهای سوم سیاست خارجی ایران به شمار میرفتند.
♦️ سومین آرمان و هدف انقلاب مشروطه ایران، برقراری امنیت و ثبات سیاسی در کشور بود. ایران در آن هنگام، کشوری پر از هرجومرج و بدون نیروی نظامی و انتظامی بود که نه ثبات اجتماعی داشت و نه مرزها و شهرها و راههای تجاری امنیت داشتند. هرجومرج و ناامنی در کشور برقرار بود و جان و مال مردم در معرض بسیاری از تهدیدها قرار داشت. یکی از مهمترین خواستها و آمال و آرزوهای مردم و روشنفکران ایران، برقراری نظم و امنیت و یک دولت قوی مرکزی بود. اینها سه هدف اساسی انقلاب مشروطیت بودند. روشنفکران ما به این نتیجه رسیدند که رسیدن به این آرمانها امکانپذیر نیست جز با یک تحول سیاسی ـ اجتماعی در ساختار دولت. یعنی، تا آزادی سیاسی و دموکراسی به دست نیاید، رسیدن به آن آرمانها امکانپذیر نیست. چون مشکل اساسی، دولت است؛ دولتی که وابسته به بانک استقراضی روسیه است، دولتی که خودش ناامن کننده است و برای بازرگانان مشکل درست میکند، غارتگر است، به لحاظ اقتصادی و دولتی به فکر بازسازی نیست و حاکم آن تنها به فکر رفتن به سفرهای فرنگی است.
@MostafaTajzadeh
@tahkimmelat
🟢 منتخب توییتهای روز
✍ Sabra Raeisi
☘ محاله روزهایی که سوارِ BRT هستم یادِ #سپیده_رشنو ها نیفتم.
#چه_بلایی_سرمون_آوردن
✍ Golshan
☘ مادران امروز همان شیرزنانی هستند که هشت سال #جنگ_تحمیلی و #قحطی و #مرگ راصبورانه تحمل کردند.همانهایی که کودکیشان درپس آرمانهای #انقلاب خاکستر شد.دختربچههایی که درعمیقترین دره شکاف نسلی پیش وپس ازانقلاب همه چیزشان سقوط کرد!امروزحقشان بی خبری ازجگرگوشهشان نیست! #سپیده_رشنو_كجاست
✍ Abdollah Momeni عبدالله مومنی
☘ تایید حکم ۳سال زندان قطعی و۲سال تعلیقی برای #خانم_ویدا_ربانی فعال مدنی و روزنامه نگار نشان دهنده روندتشدید سرکوب درجامعه است.
نهادهای امنیتی باتحمیل هزینه زندان به کنشگران مدنی بدنبال حذف هرگونه کنش مخالف حاکمیت هستند.
اماغافل از اینکه جامعه امروز ایران زنده است ومرعوب نخواهدشد.
✍ Reza Shafakhah
☘ شاید هرکس دیگهای بود بعد از صدور حکم بدوی توسط شعبه ۲۹ خانهنشین میشد تا نتیجه دادگاه تجدیدنظر مشخص بشه. ولی شما میزان جلسات رسیدگی و پروندههای حقوق بشری که در این بازه #مصطفی_نیلی قبول کرده و بدون دریافت ریالی جانانه کار و دفاع کرده رو ببینید تا به شرافت این مرد بزرگ پی ببرید.
✍ Farnaz
☘ جوانان ما را آزاد کنید
علی یونسی و امیرحسین مرادی این دو جوان عزیز و نخبه ما از سال ۱۳۹۹ بدون هیچ دلیلی در زندان هستند.
ننگ بر حکومتی که نخبگانش را دربند کند و اختلاسگرانش آزادانه در کشورهای اروپایی و آمریکا بچرخند!
زندگی جوان های ما را تباه نکنید.
#علی_یونسی
#امیرحسین_مرادی
✍ Ali Movaqar
☘ زندان را که مظهر سرکوب حکومت استبدادی است، به زیستگاه انسان مبارز تبدیل کردهاند.
#نرگس_محمدی
✍ Mira Ghorbanifar
☘ در یک سالگی حبس و بازداشت #مهدی_محمودیان ، او بار دیگر به ۴ سال زندان برای پرونده #دادخواهان_سلامت محکوم شد.
پیام دقیق به ما رسیده است ... !
✍ محمد کریم بیگی
☘ گفته بودند بهشت زیر پای مادران است .در ایران مادران در زندان اوین هستند بس کنید ستم را به مادران داغدار و دادخواه
#ناهید_شیرپیشه
#منوچهر_بختیاری
✍ حسین رزاق
☘ تأئید احکام #دادخواهان_سلامت بیشتر از آنکه مربوط بهمین پرونده باشد، انتقامیست از فعالان و وکلای حقوقبشری. خصوصا #مصطفی_نیلی و #آرش_کیخسروی که تاوان کمکهای بیدریغ و چشمداشتشان به تحت ظلم قرار گرفتگان از دستگاه قضا را میدهند.
✍ شبنم مقدسی
☘ وقتی رفیقت تو بنده، همش تو فکری که الان آب و غذا داره؟ گرمش نیست؟ سردش نیست؟ معدش درد نمیکنه؟ سرش گیج نمیره؟
خلاصه میخوام بگم از وقتی #هستی_امیری رفته، یه چیکه آب از گلومون پایین نرفته...
✍ زینب آدیش
☘ «دور باد آفتِ دورِ فَلَک اَز جان و تَنَش»
#مهدی_محمودیان
@MostafaTajzadeh
✍ Sabra Raeisi
☘ محاله روزهایی که سوارِ BRT هستم یادِ #سپیده_رشنو ها نیفتم.
#چه_بلایی_سرمون_آوردن
✍ Golshan
☘ مادران امروز همان شیرزنانی هستند که هشت سال #جنگ_تحمیلی و #قحطی و #مرگ راصبورانه تحمل کردند.همانهایی که کودکیشان درپس آرمانهای #انقلاب خاکستر شد.دختربچههایی که درعمیقترین دره شکاف نسلی پیش وپس ازانقلاب همه چیزشان سقوط کرد!امروزحقشان بی خبری ازجگرگوشهشان نیست! #سپیده_رشنو_كجاست
✍ Abdollah Momeni عبدالله مومنی
☘ تایید حکم ۳سال زندان قطعی و۲سال تعلیقی برای #خانم_ویدا_ربانی فعال مدنی و روزنامه نگار نشان دهنده روندتشدید سرکوب درجامعه است.
نهادهای امنیتی باتحمیل هزینه زندان به کنشگران مدنی بدنبال حذف هرگونه کنش مخالف حاکمیت هستند.
اماغافل از اینکه جامعه امروز ایران زنده است ومرعوب نخواهدشد.
✍ Reza Shafakhah
☘ شاید هرکس دیگهای بود بعد از صدور حکم بدوی توسط شعبه ۲۹ خانهنشین میشد تا نتیجه دادگاه تجدیدنظر مشخص بشه. ولی شما میزان جلسات رسیدگی و پروندههای حقوق بشری که در این بازه #مصطفی_نیلی قبول کرده و بدون دریافت ریالی جانانه کار و دفاع کرده رو ببینید تا به شرافت این مرد بزرگ پی ببرید.
✍ Farnaz
☘ جوانان ما را آزاد کنید
علی یونسی و امیرحسین مرادی این دو جوان عزیز و نخبه ما از سال ۱۳۹۹ بدون هیچ دلیلی در زندان هستند.
ننگ بر حکومتی که نخبگانش را دربند کند و اختلاسگرانش آزادانه در کشورهای اروپایی و آمریکا بچرخند!
زندگی جوان های ما را تباه نکنید.
#علی_یونسی
#امیرحسین_مرادی
✍ Ali Movaqar
☘ زندان را که مظهر سرکوب حکومت استبدادی است، به زیستگاه انسان مبارز تبدیل کردهاند.
#نرگس_محمدی
✍ Mira Ghorbanifar
☘ در یک سالگی حبس و بازداشت #مهدی_محمودیان ، او بار دیگر به ۴ سال زندان برای پرونده #دادخواهان_سلامت محکوم شد.
پیام دقیق به ما رسیده است ... !
✍ محمد کریم بیگی
☘ گفته بودند بهشت زیر پای مادران است .در ایران مادران در زندان اوین هستند بس کنید ستم را به مادران داغدار و دادخواه
#ناهید_شیرپیشه
#منوچهر_بختیاری
✍ حسین رزاق
☘ تأئید احکام #دادخواهان_سلامت بیشتر از آنکه مربوط بهمین پرونده باشد، انتقامیست از فعالان و وکلای حقوقبشری. خصوصا #مصطفی_نیلی و #آرش_کیخسروی که تاوان کمکهای بیدریغ و چشمداشتشان به تحت ظلم قرار گرفتگان از دستگاه قضا را میدهند.
✍ شبنم مقدسی
☘ وقتی رفیقت تو بنده، همش تو فکری که الان آب و غذا داره؟ گرمش نیست؟ سردش نیست؟ معدش درد نمیکنه؟ سرش گیج نمیره؟
خلاصه میخوام بگم از وقتی #هستی_امیری رفته، یه چیکه آب از گلومون پایین نرفته...
✍ زینب آدیش
☘ «دور باد آفتِ دورِ فَلَک اَز جان و تَنَش»
#مهدی_محمودیان
@MostafaTajzadeh
به انکار و توجیه پایان دهید!
در سال 88 بازجویی داشتم که "دست بزن داشت" و علناً افتخارش این بود که "از سر متهم پوست میکِند" و نامش "لرزه بر اندام متهمان میاندازد."
پیش از آن در زندان سال 79 با مواردی از فشار و تهدید روبرو شده بودم؛ اما این یکی واقعاً نوبرش بود.
من که از کودکی به قول مارکس "عواطف لطیف مذهبی" داشتهام و همیشه عاشق علی و حسین بودهام و تمام مطالعاتم در بارۀ اسلام در آیۀ "انالله یأمرکم بالعدل و الاحسان" خلاصه میشده است، از اینکه بازجویی با ادعای دفاع از همۀ آنچه برای من مظهر عدل و احسان به شمار میآمد، تمام مرزها و حریمهای قطعی اسلام را در هم میشکست، دچار عذابی مضاعف میشدم.
جالب آنکه آنها در آن محیط بسته و منقطع از عالم، میکوشیدند تا مرا متقاعد کنند که فهم من از اسلام انحرافی و اسلام مورد نظرِ آنها اسلام ناب و راستین است!
این مطالب را نمینویسم تا خداناباوران و یا دینستیزان را متمایل به فهمی انسانی و رحمانی از اسلام کنم، چرا که این کار در این وضعیت، اگر اثر معکوس نگذارد، حتماً بیاثر است!
خطابم در این نوشتار آن دسته از اصطلاحاً دیندارانی هم نیست که به قول حسین، دین را "لقلقۀ لسان" کردهاند و آن را ابزار مناسبی برای تحمیق خلایق و بهرهکشی مادی یا سیاسی از آن قرار دادهاند و منفعت و منزلت و قدرت خود را به جای خداوند نشاندهاند. سخن از عدل و احسان نزد این افراد، همچون کوبیدن مشت بر سندان است!
در واقع روی سخنم با آن دسته از دینداران صادقی است که چه در داخل حکومت و چه خارج از آن، از روی دغدغۀ مذهبی، این نوع رفتارها را توجیه و یا به کلی انکار میکنند و بدین وسیله، سبب استمرار آن میشوند.
استمرار رفتارهای ظالمانه و خشن و زشت به نام اسلام و به قصد تحکیم حکومت، مطمئناً سبب تشدید اسلامهراسی و اسلامگریزیِ نسلهای جدید از یک سو و به خطر افتادن تمام ارکان حکومت از سوی دیگر میشود.
من که اصولاً با "انقلاب" بخصوص از نوع "تودهوار" یا "چریکی" یا هر نوع صورت "خشن" دیگر آن، در هیچ نقطهای از تاریخ و جغرافیا میانهای ندارم و "اصلاح بنیانهای فکری و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی" جامعه را تنها راه مطمئن و برگشتناپذیر برای حرکت در جهت توسعۀ همه جانبه و استقرار نظم و ثباتی عادلانه و مورد رضایت عموم میدانم، بارها کوشیدهام تا خالی از هر نوع بغض و کینه و بدخواهی و به بهای به جان خریدن بغض و کینۀ بخشی از حامیان و دشمنان حکومت، صدایم را به گوش دست اندارکاران نظام برسانم تا متوجه خطرات چندجانبۀ نوع حکمرانی و رفتار نیروهای خود شوند، اما گویی نتیجۀ همۀ این کوششها عبث بوده است.
این جامعه همانطور که به اذعان آقای رئیسی نیازمند ایجاد مسکن و شغل است، از آن بالاتر به فضای تنفس در حوزۀ سیاسی و اجتماعی و کوتاه شدن دست نیروهای خشن و متعصب از نهادهای حاکم نیاز دارد.
متأسفانه این دسته از نیروها در روندِ تحولات دهههای اخیر به گونهای عمل کردهاند که با ادعای "پا به رکابی در دفاع از نظام" آن را به گروگان خود در آوردهاند و مانع هر نوع تحول معناداری در بهبود شرایط میشوند.
این نیروها از این پس، جز ضرر و زیان و ایجاد بحران، دستاورد دیگری برای حکومت ندارند و بروز فجایعی مانند مرگ دلخراش زندهیاد مهسا (ژینا) امینی، نتیجۀ توصیهها و عملکرد آنهاست. اگر جلو آنها گرفته نشود؛ از این به بعد فاجعه پشت فاجعه رخ خواهد داد و کشور را با بیثباتی بیسابقهای روبرو خواهد کرد.
به نظر من، این چیزی نیست که یک انسان ایراندوست و آگاه به تاریخ و شرایط داخلی و منطقهای و بینالمللی کشور، خواهان آن باشد؛ اماهواخواهان آن روز به روز در حال افزایش است.
#احمد_زیدآبادی
#مهسا_امینی
#انقلاب_توده_وار
#اصلاح_بنیانی
#بازجویی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii @MostafaTajzadeh
در سال 88 بازجویی داشتم که "دست بزن داشت" و علناً افتخارش این بود که "از سر متهم پوست میکِند" و نامش "لرزه بر اندام متهمان میاندازد."
پیش از آن در زندان سال 79 با مواردی از فشار و تهدید روبرو شده بودم؛ اما این یکی واقعاً نوبرش بود.
من که از کودکی به قول مارکس "عواطف لطیف مذهبی" داشتهام و همیشه عاشق علی و حسین بودهام و تمام مطالعاتم در بارۀ اسلام در آیۀ "انالله یأمرکم بالعدل و الاحسان" خلاصه میشده است، از اینکه بازجویی با ادعای دفاع از همۀ آنچه برای من مظهر عدل و احسان به شمار میآمد، تمام مرزها و حریمهای قطعی اسلام را در هم میشکست، دچار عذابی مضاعف میشدم.
جالب آنکه آنها در آن محیط بسته و منقطع از عالم، میکوشیدند تا مرا متقاعد کنند که فهم من از اسلام انحرافی و اسلام مورد نظرِ آنها اسلام ناب و راستین است!
این مطالب را نمینویسم تا خداناباوران و یا دینستیزان را متمایل به فهمی انسانی و رحمانی از اسلام کنم، چرا که این کار در این وضعیت، اگر اثر معکوس نگذارد، حتماً بیاثر است!
خطابم در این نوشتار آن دسته از اصطلاحاً دیندارانی هم نیست که به قول حسین، دین را "لقلقۀ لسان" کردهاند و آن را ابزار مناسبی برای تحمیق خلایق و بهرهکشی مادی یا سیاسی از آن قرار دادهاند و منفعت و منزلت و قدرت خود را به جای خداوند نشاندهاند. سخن از عدل و احسان نزد این افراد، همچون کوبیدن مشت بر سندان است!
در واقع روی سخنم با آن دسته از دینداران صادقی است که چه در داخل حکومت و چه خارج از آن، از روی دغدغۀ مذهبی، این نوع رفتارها را توجیه و یا به کلی انکار میکنند و بدین وسیله، سبب استمرار آن میشوند.
استمرار رفتارهای ظالمانه و خشن و زشت به نام اسلام و به قصد تحکیم حکومت، مطمئناً سبب تشدید اسلامهراسی و اسلامگریزیِ نسلهای جدید از یک سو و به خطر افتادن تمام ارکان حکومت از سوی دیگر میشود.
من که اصولاً با "انقلاب" بخصوص از نوع "تودهوار" یا "چریکی" یا هر نوع صورت "خشن" دیگر آن، در هیچ نقطهای از تاریخ و جغرافیا میانهای ندارم و "اصلاح بنیانهای فکری و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی" جامعه را تنها راه مطمئن و برگشتناپذیر برای حرکت در جهت توسعۀ همه جانبه و استقرار نظم و ثباتی عادلانه و مورد رضایت عموم میدانم، بارها کوشیدهام تا خالی از هر نوع بغض و کینه و بدخواهی و به بهای به جان خریدن بغض و کینۀ بخشی از حامیان و دشمنان حکومت، صدایم را به گوش دست اندارکاران نظام برسانم تا متوجه خطرات چندجانبۀ نوع حکمرانی و رفتار نیروهای خود شوند، اما گویی نتیجۀ همۀ این کوششها عبث بوده است.
این جامعه همانطور که به اذعان آقای رئیسی نیازمند ایجاد مسکن و شغل است، از آن بالاتر به فضای تنفس در حوزۀ سیاسی و اجتماعی و کوتاه شدن دست نیروهای خشن و متعصب از نهادهای حاکم نیاز دارد.
متأسفانه این دسته از نیروها در روندِ تحولات دهههای اخیر به گونهای عمل کردهاند که با ادعای "پا به رکابی در دفاع از نظام" آن را به گروگان خود در آوردهاند و مانع هر نوع تحول معناداری در بهبود شرایط میشوند.
این نیروها از این پس، جز ضرر و زیان و ایجاد بحران، دستاورد دیگری برای حکومت ندارند و بروز فجایعی مانند مرگ دلخراش زندهیاد مهسا (ژینا) امینی، نتیجۀ توصیهها و عملکرد آنهاست. اگر جلو آنها گرفته نشود؛ از این به بعد فاجعه پشت فاجعه رخ خواهد داد و کشور را با بیثباتی بیسابقهای روبرو خواهد کرد.
به نظر من، این چیزی نیست که یک انسان ایراندوست و آگاه به تاریخ و شرایط داخلی و منطقهای و بینالمللی کشور، خواهان آن باشد؛ اماهواخواهان آن روز به روز در حال افزایش است.
#احمد_زیدآبادی
#مهسا_امینی
#انقلاب_توده_وار
#اصلاح_بنیانی
#بازجویی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii @MostafaTajzadeh
«جمهوری اسلامی سقوط خواهد کرد؛ اما فقط در دنيای مجازی! برای مشاهده واقعیت کافی است گوشی هوشمند خود را کمی کنار بگذارید؛ به بیرون بروید و در دنيای حقيقی با امنیتی که جمهوری اسلامی در یکی از ناامنترین مناطق جهان برایتان پدید آورده، از قدمزدن در خیابان لذت ببرید و ببینید آن بیرون خبری نیست.» #کیهان
جمعه شب باز این اینترنت لعنتی چنان کند شد که دریافت یک فایل با حجم اندک هم ممکن نبود. شصتم خبردار شد که باز فردا قرار است اتفاقی بیفتد.
از بچه هایم که در رصد #فضای_مجازی همیشه از من پیرمرد یک گام جلوترند پرسیدم؛ مگه فردا خبریه؟ پاسخ مثبت بود.
صبح برای تدریس عازم مدرسه شدم و با خود عهد کردم که تا جای ممکن از حوزهٔ درس و بحث خارج نشوم که از دست دادن یک جلسهٔ پایهٔ دوازدهم باعث جاافتادن از برنامه میشود و شما مجبورید برای جبران آن کلی تلاش کنید.
همینکه وارد کلاس شدم، جامهٔ سیاه تعداد قابل ملاحظهای از بچهها نگاهم را جلب نمود؛ اما هیچ نگفتم و آزمونکی گرفتم. داشتم لپتاپ را آماده میکردم که یکی گفت آقا چرا ما را برای پوشیدن لباس مشکی میزنند؟ چطور خودشون حق دارند که وقت و بیوقت سیاه بپوشند و ما نه؟!
چیزی نگفتم و شروع به پرسش کردم.
زنگ اول به خوبی و خوشی پایان گرفت و من برای صرف صبحانه راهی دفتر دبیران شدم. جو سنگین بود اما تقریباً همه ترجیح دادند که در سکوت و حداقل نپرداختن به وقایع روز، لوبیای آماده شده را نوش جان کنند...
زنگ خورد و به کلاس رفتم. این کلاس از نظر درسی یکی از بهترینهای مدرسه است و به همین خاطر کمتر تابع است و از چراها نمیگذرد. قریب به اتفاق کلاس بچههایی منطقی و دغدغهمند هستند. وقتی تبعات #انقلاب را برای آنها برشمردم، همگی اذعان به غلط بودن آن داشتند؛ اما بهیچوجه قانع نمیشدند که حاکمیت ممکن است گوشی برای شنیدن داشته باشد!
زنگ خورد و ما تقریباً هیچ کاری نکرده بودیم. بچهها به حیاط رفتند و همراهی با اعتراضاتی که کنار گوششان در جریان بود آغاز شد. فضای اتاق دبیران هم تغییر کرد و تقریباً همه جز یکی دو نفر، در عین اینکه اعتراضات را حق مردم به جان آمده می دانستند، از تبعات آن اظهار هراس مینمودند.
مدرسهٔ ما در مجاورت خیابان انقلاب قرار دارد. حالا لحظهای صدای بوقهای ممتد و اعتراضات مردمی قطع نمیشد.
زنگ آخر در میان سر و صدای کر کننده شروع به تست زدن کردیم که ناگاه یکی از بچهها گفت: آقا مدرسه پیامی داده بخوانم؟ گفتم: بفرما. گفت: آقا قرار است مدرسه به خاطر شرایط موجود همین الان تعطیل شود!
با هر کلکی بود چند دقیقهای آنان را با درس مشغول کردم که با امر مدیر مجبور به خاتمهٔ آن گردیدم.
راهی خانه شدم. باید وارد مترو شده و مسیری را طی میکردم. جلوی درب جنوبی مدرسه عدهای از مسئولان ایستاده بچهها را به درب شرقی هدایت میکردند که عدهای با سماجت از همین در خارج شدند.
من نیز همین طریق را پیش گرفتم. جو کاملآ متشنج بود، عدهای که جسارت بیشتری داشتند، علیرغم حضور نیروهای امنیتی همچنان شعار میدادند. کمتر ماشینی بود که صاحبش دست بر روی بوق نگذاشته باشد. با هراس از اینکه نکند درگیری آغاز شود و من با این سن و سال ناچار به فرار گردم، خود را به مترو رساندم.
اوضاع غیرعادی بود و بسیاری آنجا پناه گرفته بودند. جوانی فریاد میکرد که:«وجود داشته باشید و برگردید»
خواستم چیزی بگویم راستش جرأت نکردم! که این روزها هیچ کس گوشی برای شنیدن ندارد.
قطار آمد و من در ایستگاه حبیبالله پیاده شدم. چشمها و گلویم شروع به سوختن کرد. از جوانکی پرسیدم، گاز اشکآور زدهاند؟ پاسخش مثبت بود. با ترس و لرز حرکت و به بالای پل عابرپیاده رسیدم، کف آن را سفید چون برف دیدم و در پایین کلی پلیس با باتوم، تفنگ و سپر، آماده به جنگ!
اینجا هم باز بوق قطع نمیشد. به یکباره لشکری از موتورسواران مسلح به تفنگهای ساچمهای و پینت بال از راه رسیدند و با تذکرات پیاپی، مردم را از تجمع برحذر میکردند...
به سمت ماشین رفته، قفل پدال را باز و با کلی احتیاط وارد خیابان آزادی شدم تا از طریق یادگار امام به منزلمان در محدودهٔ آذری بروم.
ساعت حدود سه به خانه رسیدم، پس از گزارشی مختصر به خانواده جایتان خالی ناهار خوردم که پس از ورودی مختصر به فضای مجازی مغایر با فضای حقیقی استراحتی کنم که صدای چند رگبار پیاپی چرتم را پاره کرد.
جناب شریعتمداری! نمیدانم شما کجای تهران قدم میزنید که از امنیت و آرامش آن لذت میبرید؛ اما باور کنید خیابانهای اطراف خانهٔ ما فرقی با فضای مجازی ندارد. شعارهای اینجا، همان شعارهایی است که در تعداد اندک فیلمهای فضای مجازی مشاهده میفرمایید.
به گمانم دوستان شما همین گزارشها را خدمت مقامات عالی میدهند که ایشان گمان دارند وضع مملکت به سامان است و رعیت سپاسگزار!
عزت زیاد
✍️ #ناصر_دانشفر
http://t.me/oldkingofebrighestan
جمعه شب باز این اینترنت لعنتی چنان کند شد که دریافت یک فایل با حجم اندک هم ممکن نبود. شصتم خبردار شد که باز فردا قرار است اتفاقی بیفتد.
از بچه هایم که در رصد #فضای_مجازی همیشه از من پیرمرد یک گام جلوترند پرسیدم؛ مگه فردا خبریه؟ پاسخ مثبت بود.
صبح برای تدریس عازم مدرسه شدم و با خود عهد کردم که تا جای ممکن از حوزهٔ درس و بحث خارج نشوم که از دست دادن یک جلسهٔ پایهٔ دوازدهم باعث جاافتادن از برنامه میشود و شما مجبورید برای جبران آن کلی تلاش کنید.
همینکه وارد کلاس شدم، جامهٔ سیاه تعداد قابل ملاحظهای از بچهها نگاهم را جلب نمود؛ اما هیچ نگفتم و آزمونکی گرفتم. داشتم لپتاپ را آماده میکردم که یکی گفت آقا چرا ما را برای پوشیدن لباس مشکی میزنند؟ چطور خودشون حق دارند که وقت و بیوقت سیاه بپوشند و ما نه؟!
چیزی نگفتم و شروع به پرسش کردم.
زنگ اول به خوبی و خوشی پایان گرفت و من برای صرف صبحانه راهی دفتر دبیران شدم. جو سنگین بود اما تقریباً همه ترجیح دادند که در سکوت و حداقل نپرداختن به وقایع روز، لوبیای آماده شده را نوش جان کنند...
زنگ خورد و به کلاس رفتم. این کلاس از نظر درسی یکی از بهترینهای مدرسه است و به همین خاطر کمتر تابع است و از چراها نمیگذرد. قریب به اتفاق کلاس بچههایی منطقی و دغدغهمند هستند. وقتی تبعات #انقلاب را برای آنها برشمردم، همگی اذعان به غلط بودن آن داشتند؛ اما بهیچوجه قانع نمیشدند که حاکمیت ممکن است گوشی برای شنیدن داشته باشد!
زنگ خورد و ما تقریباً هیچ کاری نکرده بودیم. بچهها به حیاط رفتند و همراهی با اعتراضاتی که کنار گوششان در جریان بود آغاز شد. فضای اتاق دبیران هم تغییر کرد و تقریباً همه جز یکی دو نفر، در عین اینکه اعتراضات را حق مردم به جان آمده می دانستند، از تبعات آن اظهار هراس مینمودند.
مدرسهٔ ما در مجاورت خیابان انقلاب قرار دارد. حالا لحظهای صدای بوقهای ممتد و اعتراضات مردمی قطع نمیشد.
زنگ آخر در میان سر و صدای کر کننده شروع به تست زدن کردیم که ناگاه یکی از بچهها گفت: آقا مدرسه پیامی داده بخوانم؟ گفتم: بفرما. گفت: آقا قرار است مدرسه به خاطر شرایط موجود همین الان تعطیل شود!
با هر کلکی بود چند دقیقهای آنان را با درس مشغول کردم که با امر مدیر مجبور به خاتمهٔ آن گردیدم.
راهی خانه شدم. باید وارد مترو شده و مسیری را طی میکردم. جلوی درب جنوبی مدرسه عدهای از مسئولان ایستاده بچهها را به درب شرقی هدایت میکردند که عدهای با سماجت از همین در خارج شدند.
من نیز همین طریق را پیش گرفتم. جو کاملآ متشنج بود، عدهای که جسارت بیشتری داشتند، علیرغم حضور نیروهای امنیتی همچنان شعار میدادند. کمتر ماشینی بود که صاحبش دست بر روی بوق نگذاشته باشد. با هراس از اینکه نکند درگیری آغاز شود و من با این سن و سال ناچار به فرار گردم، خود را به مترو رساندم.
اوضاع غیرعادی بود و بسیاری آنجا پناه گرفته بودند. جوانی فریاد میکرد که:«وجود داشته باشید و برگردید»
خواستم چیزی بگویم راستش جرأت نکردم! که این روزها هیچ کس گوشی برای شنیدن ندارد.
قطار آمد و من در ایستگاه حبیبالله پیاده شدم. چشمها و گلویم شروع به سوختن کرد. از جوانکی پرسیدم، گاز اشکآور زدهاند؟ پاسخش مثبت بود. با ترس و لرز حرکت و به بالای پل عابرپیاده رسیدم، کف آن را سفید چون برف دیدم و در پایین کلی پلیس با باتوم، تفنگ و سپر، آماده به جنگ!
اینجا هم باز بوق قطع نمیشد. به یکباره لشکری از موتورسواران مسلح به تفنگهای ساچمهای و پینت بال از راه رسیدند و با تذکرات پیاپی، مردم را از تجمع برحذر میکردند...
به سمت ماشین رفته، قفل پدال را باز و با کلی احتیاط وارد خیابان آزادی شدم تا از طریق یادگار امام به منزلمان در محدودهٔ آذری بروم.
ساعت حدود سه به خانه رسیدم، پس از گزارشی مختصر به خانواده جایتان خالی ناهار خوردم که پس از ورودی مختصر به فضای مجازی مغایر با فضای حقیقی استراحتی کنم که صدای چند رگبار پیاپی چرتم را پاره کرد.
جناب شریعتمداری! نمیدانم شما کجای تهران قدم میزنید که از امنیت و آرامش آن لذت میبرید؛ اما باور کنید خیابانهای اطراف خانهٔ ما فرقی با فضای مجازی ندارد. شعارهای اینجا، همان شعارهایی است که در تعداد اندک فیلمهای فضای مجازی مشاهده میفرمایید.
به گمانم دوستان شما همین گزارشها را خدمت مقامات عالی میدهند که ایشان گمان دارند وضع مملکت به سامان است و رعیت سپاسگزار!
عزت زیاد
✍️ #ناصر_دانشفر
http://t.me/oldkingofebrighestan
Telegram
شاه فرتوت ابریقستان
به مجله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری، ورزشی #شاه_فرتوت_ابریقستان خوش آمدید...
ارتباط با ادمین:
@oldking1976
ارتباط با ادمین:
@oldking1976
🔴 ایران در آستانهی یک تحول پارادایمی
🔶 فاطمه گوارایی
▪️ یک ماه از شروع اعتراضات شهریور 1401 در واکنش به مرگ جانکاه مهسا امینی در بعد از بازداشت توسط گشت ارشاد می گذرد و ما وارد دومین ماه اعتراض شده ایم . در این یک ماه نزدیک به 200 تن از هم وطنان ما در اقصاء نقاط ایران در جریان این رشته اعتراضات جان خود را از دست داده اند و حکومت نیز با سرکوب و دستگیری های وسیع نشان داده که هسته سخت قدرت از هرگونه سیاست ورزی عاری است و دارندگان زور که با بحران فقدان مشروعیت بیش از پیش مواجه شده اند، تنها راهکارشان در مواجهه با بحرانهای فزاینده و اعتراضات مردم، اعمال خشونت سیاسی است.
🔸هر روز دهها یادداشت در داخل و خارج در باره این رشته اعتراضات ایران به نگارش در می اید و نویسندگان و تحلیل گران هر کدام وجوهی از این پدیده در حال رخداد را از زاویه دید خود به بحث و گفتگو می گذارند. هنوز این موج جریان دارد و مفاهیم و اشکال جدیدی را خلق می کند. اینکه آینده این تحولات چه خواهد شد بر هیچ تحلیل گری روشن نیست اما در رابطه با اکنون آن، بحث بسیار است.
▪️ به راستی بر این رشته از اعتراضات مردمی چه نامی می توان گذاشت شورش، خیزش، جنبش یا انقلاب ؟ هر چند که برای هریک از این وضعیتها نیز دیدگاهها و نظریه های مختلفی وجود دارد .
✅ انقلاب، جنبشهای اجتماعی ، وضعیت انقلابی
🔸اگر انقلاب را جنبش اجتماعی تودهای که به فرایندهای عمدهی اصلاح یا دگرگونی اجتماعی می انجامد، بدانیم که با تغییرات اساسی در حکومت و ساختار اجتماعی یک کشور یا جامعه همراه است و جنبشهای اجتماعی را نیز کنشهای جمعی فراگیری که یا مطالبه محور یا به دنبال تسخیر قدرت سیاسی اند و معمولا از سه ویژگی مشترک هویت داشتن؛ جنبه اعتراضی و فراگیر بودن برخوردارند، می توانیم این نتیجه را بگیریم که برخی جنبشهای اجتماعی انقلابی اند، اما همه جنبشهای اجتماعی الزاما با انقلابها همراه نیستند . ضمن آن که جنبش های اجتماعی و ایضا انقلاب از خیزش و شورشهای ناگهانی، کور و خودانگیخته که معمولاً از اصلاح یا جبران ناخشنودیی خاص، یا تغییر فرد یا افرادی در دولت، یا خطمشی دولت فراتر نمیرود، نیز متمایزند و از درجهای از هدفمندی، تداوم و سازماندهی به رغم سیالیت برخوردارند.
▪️ در رابطه با وضعیت انقلابی ما با دو نظریه عمده مواجهیم 1- دیدگاههایی که معتقدند شرایط انقلابی در ایران فراهم شده و ایران وارد یک فاز انقلابی شده و در حال حاضر با یک وضعیت انقلابی مواجه است تا جایی که برخی تحلیل گران حتی از رویدادن و درحال وقوع بودن انقلاب نام می برند. 2- دیدگاههایی که اساسا به امتناع انقلاب در ایران اعتقاد دارند.
🔸واقعیت ان است که هر دوی این نظریات از توضیح دقیق و کامل آنچه که در ایران امروز می گذرد ناتوان هستند .هر یک از آنها دلایلی برای نقطه نظرات خود مطرح می نمایند که در نقطه مقابل دیگری است. به نظر می اید شکل رویداد اعتراضات در ایران در بعد از سالهای 1388 در بستر واقعیت نیازمند نظریه سومی است که بتواند آن را به درستی تبیین نماید و طیف های بیشتری را متقاعد سازد .
▪️ می دانیم: هیچ قاعده مسلمی وجود ندارد تا بگوید مشخصا تحولات اجتماعی / انقلابی چگونه خلق می شود. زیرا بر مجموعه ی عام و گسترده ای دلالت دارد. هم چنین هیچ الگوی واحدی نیز وجود ندارد که بتواند سرمشق همه تحولات قرار گیرد.
🔸در سوی دیگر انقلابها پدیده ای غیر قابل محاسبه و غیر قابل پیش بینی اند و به نظر هم نمی رسد هیچ نوع رژیمی کاملا از انقلاب مصون باشد، اما اینکه در قرن 21 هنوز امکان انقلاب با استفاده از دستاوردهای قرن بیستمی وجود دارد یا خیر نامشخص است و نیازمند بازشناسی جامعه جوان ایران بوده که پتانسیل اعتراض و بسیج در آن بسیار زیاد است ...
@MostafaTajzadeh
متن کامل :
https://bit.ly/3f2MmfY
#انقلاب
#ایران_فردا
#مهسا_امینی
#فاطمه_گوارایی
#تحول_پارادایمی
#وضعیت_انقلابی
#زن_زندگی_آزادی
https://t.me/iranfardamag
🔶 فاطمه گوارایی
▪️ یک ماه از شروع اعتراضات شهریور 1401 در واکنش به مرگ جانکاه مهسا امینی در بعد از بازداشت توسط گشت ارشاد می گذرد و ما وارد دومین ماه اعتراض شده ایم . در این یک ماه نزدیک به 200 تن از هم وطنان ما در اقصاء نقاط ایران در جریان این رشته اعتراضات جان خود را از دست داده اند و حکومت نیز با سرکوب و دستگیری های وسیع نشان داده که هسته سخت قدرت از هرگونه سیاست ورزی عاری است و دارندگان زور که با بحران فقدان مشروعیت بیش از پیش مواجه شده اند، تنها راهکارشان در مواجهه با بحرانهای فزاینده و اعتراضات مردم، اعمال خشونت سیاسی است.
🔸هر روز دهها یادداشت در داخل و خارج در باره این رشته اعتراضات ایران به نگارش در می اید و نویسندگان و تحلیل گران هر کدام وجوهی از این پدیده در حال رخداد را از زاویه دید خود به بحث و گفتگو می گذارند. هنوز این موج جریان دارد و مفاهیم و اشکال جدیدی را خلق می کند. اینکه آینده این تحولات چه خواهد شد بر هیچ تحلیل گری روشن نیست اما در رابطه با اکنون آن، بحث بسیار است.
▪️ به راستی بر این رشته از اعتراضات مردمی چه نامی می توان گذاشت شورش، خیزش، جنبش یا انقلاب ؟ هر چند که برای هریک از این وضعیتها نیز دیدگاهها و نظریه های مختلفی وجود دارد .
✅ انقلاب، جنبشهای اجتماعی ، وضعیت انقلابی
🔸اگر انقلاب را جنبش اجتماعی تودهای که به فرایندهای عمدهی اصلاح یا دگرگونی اجتماعی می انجامد، بدانیم که با تغییرات اساسی در حکومت و ساختار اجتماعی یک کشور یا جامعه همراه است و جنبشهای اجتماعی را نیز کنشهای جمعی فراگیری که یا مطالبه محور یا به دنبال تسخیر قدرت سیاسی اند و معمولا از سه ویژگی مشترک هویت داشتن؛ جنبه اعتراضی و فراگیر بودن برخوردارند، می توانیم این نتیجه را بگیریم که برخی جنبشهای اجتماعی انقلابی اند، اما همه جنبشهای اجتماعی الزاما با انقلابها همراه نیستند . ضمن آن که جنبش های اجتماعی و ایضا انقلاب از خیزش و شورشهای ناگهانی، کور و خودانگیخته که معمولاً از اصلاح یا جبران ناخشنودیی خاص، یا تغییر فرد یا افرادی در دولت، یا خطمشی دولت فراتر نمیرود، نیز متمایزند و از درجهای از هدفمندی، تداوم و سازماندهی به رغم سیالیت برخوردارند.
▪️ در رابطه با وضعیت انقلابی ما با دو نظریه عمده مواجهیم 1- دیدگاههایی که معتقدند شرایط انقلابی در ایران فراهم شده و ایران وارد یک فاز انقلابی شده و در حال حاضر با یک وضعیت انقلابی مواجه است تا جایی که برخی تحلیل گران حتی از رویدادن و درحال وقوع بودن انقلاب نام می برند. 2- دیدگاههایی که اساسا به امتناع انقلاب در ایران اعتقاد دارند.
🔸واقعیت ان است که هر دوی این نظریات از توضیح دقیق و کامل آنچه که در ایران امروز می گذرد ناتوان هستند .هر یک از آنها دلایلی برای نقطه نظرات خود مطرح می نمایند که در نقطه مقابل دیگری است. به نظر می اید شکل رویداد اعتراضات در ایران در بعد از سالهای 1388 در بستر واقعیت نیازمند نظریه سومی است که بتواند آن را به درستی تبیین نماید و طیف های بیشتری را متقاعد سازد .
▪️ می دانیم: هیچ قاعده مسلمی وجود ندارد تا بگوید مشخصا تحولات اجتماعی / انقلابی چگونه خلق می شود. زیرا بر مجموعه ی عام و گسترده ای دلالت دارد. هم چنین هیچ الگوی واحدی نیز وجود ندارد که بتواند سرمشق همه تحولات قرار گیرد.
🔸در سوی دیگر انقلابها پدیده ای غیر قابل محاسبه و غیر قابل پیش بینی اند و به نظر هم نمی رسد هیچ نوع رژیمی کاملا از انقلاب مصون باشد، اما اینکه در قرن 21 هنوز امکان انقلاب با استفاده از دستاوردهای قرن بیستمی وجود دارد یا خیر نامشخص است و نیازمند بازشناسی جامعه جوان ایران بوده که پتانسیل اعتراض و بسیج در آن بسیار زیاد است ...
@MostafaTajzadeh
متن کامل :
https://bit.ly/3f2MmfY
#انقلاب
#ایران_فردا
#مهسا_امینی
#فاطمه_گوارایی
#تحول_پارادایمی
#وضعیت_انقلابی
#زن_زندگی_آزادی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 ایران در آستانه یک تحول پارادایمی
🔶 فاطمه گوارایی @iranfardamag ▪️ یک ماه از شروع اعتراضات شهریور 1401 در واکنش به مرگ جانکاه مهسا امینی در بعد از بازداشت توسط گشت ارشاد می گذرد و ما وارد دومین ماه اعتراض شده ایم . در این یک ماه نزدیک به 200 تن از هم وطنان ما در اقصاء نقاط ایران در جریان…
معرفی کتاب جدید
روح پول soul of money
چگونه رابطه خود را با پول و زندگی دگر گون کنیم.
اثر لین توئیست
ترجمه فرح رادنژاد و آزاده رادنژاد.
نشر آموزه ۱۴۰۱
Amuzeh.com
در این روزهای آزادی خواهی و برابری خواهی کشورمان، پولدار باشیم یا بی پول، باید بیدار و کنشگر باشیم و روح پول کتابیست که آموزش های خوبی در این عرصه برای ما دارد.
این کتاب توسط یک فعال اجتماعی و محیط زیست امریکایی نوشته شده است که عمری را صرف مبارزه با #گرسنگی_جهانی،
#برابری_جنسیتی و محافظت از #جنگلهای_بارانی کرده است و حاصل چهار دهه فعالیتهای بشردوستانه خود را در بیش از سی کشور جهان با ما درمیان میگذارد.
این کتاب در چهار بخش نوشته شده و هر بخش مشتمل بر ۳ گفتار است
لین توئیست نمیگوید که پول چرک کف دست است یا چیز بدی است. برعکس میگوید که پول #قدرت است و مثل هر جلوه ای دیگر
از قدرت میتواند در راستای اهداف انسانی یا ضد انسانی به کار گرفته شود.
او به ما می آموزد که ابزار پول را به دست روح انسانی خود بسپاریم و از قدرت آن به نفع انسان، زمین و حیات پایدار استفاده کنیم.
کتاب پر ازتجربیات تکان دهنده، شگفت انگیز و داستانی نویسنده است به ویژه در حوزه تغییر زندگی جمعی است.
از گفتارهای درخشان کتاب گفتار نهم است که در ضرورت و اهمیت موضع گیری به بر ضد رویه های غلط و به نفع دگرگونی های
.درست و انسانی است و اینکه پول یکی از ابرازهایی است که با آن می توانیم به موضع گیری خود قدرت ببخشیم.
"بیش از دو هزار سال پیش ارشمیدوس ریاضیدان گفت: به من حق موضع گرفتن بدهید تا زمین را حرکت بدهم. دوست دارم بگویم»
که وقتی موضعی میگیریم میتوانیم جهان راـــــجهان ایده ها و مردمی که بر پایۀ آنها عمل میکنندـــ حرکت دهیم. موضع گرفتن
روش زیستن و روش بودنی است که از درون شما و از قلب کسی که هستید سرچشمه میگیرد. موضع گرفتن به شما اصالت، قدرت
و وضوح میدهد. شما جای خود را در هستی مییابید و ظرفیت مییابید که جهان را به حرکت درآورید. .... وقتی در بافت بسندگی
زندگی میکنید و در دفاع از چیزی موضع میگیرید دریچۀ قلب خود و قلب اطرافیان خود را میگشایید. و با این کار رویایی
میسازید، واقعیتی را می آفرینید، و آن را چنان رشد میدهید که درنهایت موانع از بین میروند. در طول تاریخ افرادی بودهاند که
بدون اینکه از طریق انتخاب، انتصاب یا تولد قدرت یافته باشند، توانسته اند با قدرت موضعگیری خود روند رخدادهای بشری را تغییر
دهند؛ کسانی مانند مهاتما گاندی، مارتین لوتر کینگ جونیور، الیزابت کدی استنتون و مادر ترزا. نه فقط چنین رهبران شناخته شدهای
بلکه چه بیشمار افرادی که با پول خودــ از طریق بایکوت کردن، کمک کردن یا خرید هدفمندــ موضعی محکم گرفته اند تا از
.حوزه هایی دفاع کنند که به لحاظ اجتماعی در مورد آنها مسئولیت دارند
@MostafaTajzadeh
نقل از روح پول،گفتار نهم ص 185 ص 194
روح_پول #لین_توئیست #آزاده_رادنژاد #فرح_رادنژاد #برابری_جنسیتی #حفظ_محیط_زیست #پول #قدرت #موفقیت
#ارزشهای_اخلاقی #تغییر #انقلاب #اصلاح #زن_زندگی_آزادی #کمبود #بسندگی #رونق_شکوفایی #کنشگری #نشر_آموزه
#نشرآموزه
روح پول soul of money
چگونه رابطه خود را با پول و زندگی دگر گون کنیم.
اثر لین توئیست
ترجمه فرح رادنژاد و آزاده رادنژاد.
نشر آموزه ۱۴۰۱
Amuzeh.com
در این روزهای آزادی خواهی و برابری خواهی کشورمان، پولدار باشیم یا بی پول، باید بیدار و کنشگر باشیم و روح پول کتابیست که آموزش های خوبی در این عرصه برای ما دارد.
این کتاب توسط یک فعال اجتماعی و محیط زیست امریکایی نوشته شده است که عمری را صرف مبارزه با #گرسنگی_جهانی،
#برابری_جنسیتی و محافظت از #جنگلهای_بارانی کرده است و حاصل چهار دهه فعالیتهای بشردوستانه خود را در بیش از سی کشور جهان با ما درمیان میگذارد.
این کتاب در چهار بخش نوشته شده و هر بخش مشتمل بر ۳ گفتار است
لین توئیست نمیگوید که پول چرک کف دست است یا چیز بدی است. برعکس میگوید که پول #قدرت است و مثل هر جلوه ای دیگر
از قدرت میتواند در راستای اهداف انسانی یا ضد انسانی به کار گرفته شود.
او به ما می آموزد که ابزار پول را به دست روح انسانی خود بسپاریم و از قدرت آن به نفع انسان، زمین و حیات پایدار استفاده کنیم.
کتاب پر ازتجربیات تکان دهنده، شگفت انگیز و داستانی نویسنده است به ویژه در حوزه تغییر زندگی جمعی است.
از گفتارهای درخشان کتاب گفتار نهم است که در ضرورت و اهمیت موضع گیری به بر ضد رویه های غلط و به نفع دگرگونی های
.درست و انسانی است و اینکه پول یکی از ابرازهایی است که با آن می توانیم به موضع گیری خود قدرت ببخشیم.
"بیش از دو هزار سال پیش ارشمیدوس ریاضیدان گفت: به من حق موضع گرفتن بدهید تا زمین را حرکت بدهم. دوست دارم بگویم»
که وقتی موضعی میگیریم میتوانیم جهان راـــــجهان ایده ها و مردمی که بر پایۀ آنها عمل میکنندـــ حرکت دهیم. موضع گرفتن
روش زیستن و روش بودنی است که از درون شما و از قلب کسی که هستید سرچشمه میگیرد. موضع گرفتن به شما اصالت، قدرت
و وضوح میدهد. شما جای خود را در هستی مییابید و ظرفیت مییابید که جهان را به حرکت درآورید. .... وقتی در بافت بسندگی
زندگی میکنید و در دفاع از چیزی موضع میگیرید دریچۀ قلب خود و قلب اطرافیان خود را میگشایید. و با این کار رویایی
میسازید، واقعیتی را می آفرینید، و آن را چنان رشد میدهید که درنهایت موانع از بین میروند. در طول تاریخ افرادی بودهاند که
بدون اینکه از طریق انتخاب، انتصاب یا تولد قدرت یافته باشند، توانسته اند با قدرت موضعگیری خود روند رخدادهای بشری را تغییر
دهند؛ کسانی مانند مهاتما گاندی، مارتین لوتر کینگ جونیور، الیزابت کدی استنتون و مادر ترزا. نه فقط چنین رهبران شناخته شدهای
بلکه چه بیشمار افرادی که با پول خودــ از طریق بایکوت کردن، کمک کردن یا خرید هدفمندــ موضعی محکم گرفته اند تا از
.حوزه هایی دفاع کنند که به لحاظ اجتماعی در مورد آنها مسئولیت دارند
@MostafaTajzadeh
نقل از روح پول،گفتار نهم ص 185 ص 194
روح_پول #لین_توئیست #آزاده_رادنژاد #فرح_رادنژاد #برابری_جنسیتی #حفظ_محیط_زیست #پول #قدرت #موفقیت
#ارزشهای_اخلاقی #تغییر #انقلاب #اصلاح #زن_زندگی_آزادی #کمبود #بسندگی #رونق_شکوفایی #کنشگری #نشر_آموزه
#نشرآموزه
🔴متن استعفای تمامی اعضای هیئت مدیره و بازرسانِ کانونِ نمایشنامهنویسان و مترجمان تئاتر ایران
دورِ فلکی یکسره بر مَنهَجِ عدل است
خوش باش که ظالم نَبَرد بار به منزل…
و ما تباه شدیم؛ چرا که دولتها یکی پس از دیگری آمدند و گِرِهی از این کلافِ سر در گمِ مدیریتِ فرهنگی باز نشد. بهراستی از تئاترِ ایران چه مانده است؟ از هنرِ درامنویسی و بالندهگیِ آن در این مرز و بوم چه مانده است؟ از شرافت و آزادهگی و حقخواهی چه مانده است؟ ما چه داریم که به آیندهگان بسپاریم؟ مدیرانِ کوچک و کملیاقت یکی پس از دیگری میآیند، دروغ میگویند، جشنوارههای بیخاصیت برگزار میکنند، آمارِ کذب میدهند، چند صباحی مدیریت میکنند و سپس میروند. از دولت و مراکزِ وابسته به دولت هم امیدی نیست؛ چرا که آنان حافظانِ وضعِ موجودند. دلخوش بودیم به خانهی قشنگمان، خانهای که پول در آن اهمیتی نداشته باشد، خانهای که با حقِ عضویتِ اعضایش اداره شود تا زبانمان برای فریاد زدن و اعتراض کردن دراز باشد، خانهای که دروغگویان و مدیرانِ پوشالی را به کنار زده یا به پاسخ گویی وادارد، که متأسفانه اینگونه هم نشد. ظاهراً حفظ چهاردیواریِ این خانه از اوجبِ واجبات است. مهم نیست که خُنثا و بیخاصیت باشد، مهم آن است که صرفاً باشد تا روزگاری که همه چیز خوب شود.
شرحِ حال و احوالِ کانونهای این خانه هم از وقایعِ داخلِ این خانه جدا نیست. انفعال تا مغزِ استخوانِ ما و اعضای ما نفوذ کرده است.
در این روزگارِ تلختر از زهر، ما مردمانِ معترض و حقخواه را دیدیم، خیابانها را دیدیم، دانشجویان و دانشگاهها را، ورزشکاران و هنرمندان را، و کودکانِ معصوم و قربانی را دیدیم که کامی از دنیا و زندگی نچشیده، راهیِ وادیِ هفتهزارسالهگان شدند.
ما گفتار و رفتارِ مسئولانِ دولتی و نمایندگانِ مجلس را هم شنیدیم و دیدیم، و شدتِ سرکوب نیروهای قهریه را…
ما شاهدانِ تاریخیم؛
ما ندای حقخواهی و مظلومیتِ کُردها خواهیم بود به آمدهگان؛ تنهایی و بیپناهیِ بلوچها را گواه خواهیم شد به نیامدهگان؛ ما ضرب و شتمِ دانشجویان و محاکمهی دردناکِ آنان، و معصومیتهای از دست رفتهی این سرزمین را قصهها خواهیم نوشت.
ذاتِ درامنویسی اعتراض است. اساساً تئاتر هنری اعتراضی است که تنها با مردم معنا و حیات دارد نه با حکومتها و دولتها. حال آنکه ما از همراهی با مردمِ مظلوممان منع میشویم؛ از انتشار یک بیانیهی ساده که در آن از نیروهای انتظامی خواستارِ عدمِ خشونت علیه معترضان هستیم موردِ بازخواست و امر و نهی قرار میگیریم.
و هزاران دردِ نگفتهی دیگر، از نبود شأنیتِ حرفه و تداومِ کار و فعالیت و معیشت گرفته تا اختناق و سانسور و…
بنابر شرح مختصری که مطرح شد، برای اعتراض به مدیریت کلانِ فرهنگی و هنری کشور، وزارتِ فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت هنری و اداره کل مرکز هنرهای نمایشی، عملکردِ خانهی تئاتر، و با توجه به شرایط فوق که نمیتوان از حقوق اعضای کانون حمایت کرد، هیئت مدیره و بازرسانِ کانونِ نمایشنامهنویسان و مترجمانِ تئاتر ایران در همراهی با مردمِ بزرگ و شریفِ ایران استعفای خود را از مدیریت آن کانون اعلام میدارد.
ظلمتِ شب را
شانهی دلدار میباید
که نیست…!
هیئت مدیره و بازرسان کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان تئاتر ایران:
حمیدرضا نعیمی، بهزاد صدیقی، جواد عاطفه، رحیم رشیدیتبار، آرام محضری، شهرام احمدزاده، ندا قربانیان، سمیه نصرالهی، مریم منصوری.
سوم آذر ماه یکهزار و چهارصد و یک
چهارشنبه ۲ آذر ۱۴۰۱
#انقلاب_ایران
#مهسا_امینی
#اعتصابات_سراسری
@MostafaTajzadeh
دورِ فلکی یکسره بر مَنهَجِ عدل است
خوش باش که ظالم نَبَرد بار به منزل…
و ما تباه شدیم؛ چرا که دولتها یکی پس از دیگری آمدند و گِرِهی از این کلافِ سر در گمِ مدیریتِ فرهنگی باز نشد. بهراستی از تئاترِ ایران چه مانده است؟ از هنرِ درامنویسی و بالندهگیِ آن در این مرز و بوم چه مانده است؟ از شرافت و آزادهگی و حقخواهی چه مانده است؟ ما چه داریم که به آیندهگان بسپاریم؟ مدیرانِ کوچک و کملیاقت یکی پس از دیگری میآیند، دروغ میگویند، جشنوارههای بیخاصیت برگزار میکنند، آمارِ کذب میدهند، چند صباحی مدیریت میکنند و سپس میروند. از دولت و مراکزِ وابسته به دولت هم امیدی نیست؛ چرا که آنان حافظانِ وضعِ موجودند. دلخوش بودیم به خانهی قشنگمان، خانهای که پول در آن اهمیتی نداشته باشد، خانهای که با حقِ عضویتِ اعضایش اداره شود تا زبانمان برای فریاد زدن و اعتراض کردن دراز باشد، خانهای که دروغگویان و مدیرانِ پوشالی را به کنار زده یا به پاسخ گویی وادارد، که متأسفانه اینگونه هم نشد. ظاهراً حفظ چهاردیواریِ این خانه از اوجبِ واجبات است. مهم نیست که خُنثا و بیخاصیت باشد، مهم آن است که صرفاً باشد تا روزگاری که همه چیز خوب شود.
شرحِ حال و احوالِ کانونهای این خانه هم از وقایعِ داخلِ این خانه جدا نیست. انفعال تا مغزِ استخوانِ ما و اعضای ما نفوذ کرده است.
در این روزگارِ تلختر از زهر، ما مردمانِ معترض و حقخواه را دیدیم، خیابانها را دیدیم، دانشجویان و دانشگاهها را، ورزشکاران و هنرمندان را، و کودکانِ معصوم و قربانی را دیدیم که کامی از دنیا و زندگی نچشیده، راهیِ وادیِ هفتهزارسالهگان شدند.
ما گفتار و رفتارِ مسئولانِ دولتی و نمایندگانِ مجلس را هم شنیدیم و دیدیم، و شدتِ سرکوب نیروهای قهریه را…
ما شاهدانِ تاریخیم؛
ما ندای حقخواهی و مظلومیتِ کُردها خواهیم بود به آمدهگان؛ تنهایی و بیپناهیِ بلوچها را گواه خواهیم شد به نیامدهگان؛ ما ضرب و شتمِ دانشجویان و محاکمهی دردناکِ آنان، و معصومیتهای از دست رفتهی این سرزمین را قصهها خواهیم نوشت.
ذاتِ درامنویسی اعتراض است. اساساً تئاتر هنری اعتراضی است که تنها با مردم معنا و حیات دارد نه با حکومتها و دولتها. حال آنکه ما از همراهی با مردمِ مظلوممان منع میشویم؛ از انتشار یک بیانیهی ساده که در آن از نیروهای انتظامی خواستارِ عدمِ خشونت علیه معترضان هستیم موردِ بازخواست و امر و نهی قرار میگیریم.
و هزاران دردِ نگفتهی دیگر، از نبود شأنیتِ حرفه و تداومِ کار و فعالیت و معیشت گرفته تا اختناق و سانسور و…
بنابر شرح مختصری که مطرح شد، برای اعتراض به مدیریت کلانِ فرهنگی و هنری کشور، وزارتِ فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت هنری و اداره کل مرکز هنرهای نمایشی، عملکردِ خانهی تئاتر، و با توجه به شرایط فوق که نمیتوان از حقوق اعضای کانون حمایت کرد، هیئت مدیره و بازرسانِ کانونِ نمایشنامهنویسان و مترجمانِ تئاتر ایران در همراهی با مردمِ بزرگ و شریفِ ایران استعفای خود را از مدیریت آن کانون اعلام میدارد.
ظلمتِ شب را
شانهی دلدار میباید
که نیست…!
هیئت مدیره و بازرسان کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان تئاتر ایران:
حمیدرضا نعیمی، بهزاد صدیقی، جواد عاطفه، رحیم رشیدیتبار، آرام محضری، شهرام احمدزاده، ندا قربانیان، سمیه نصرالهی، مریم منصوری.
سوم آذر ماه یکهزار و چهارصد و یک
چهارشنبه ۲ آذر ۱۴۰۱
#انقلاب_ایران
#مهسا_امینی
#اعتصابات_سراسری
@MostafaTajzadeh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♦️دیکتاتورها چگونه سرنگون میشوند؟
🔻دیکتاتورها گمان میکنند که میتوان تاریخ را دور زد، اما با تکرار اشتباهات فاحش گذشتگان، آنها صرفاً به فهرست مستبدان بازنده تاریخ افزوده میشوند و میراثی از کینه، دشمنی، تفرقه و حماقت را برای دیگران به جا میگذارند.
🔻دو سوم مردم جهان در نظامهای دیکتاتوری زندگی میکنند، با این وجود اطلاعات ما درباره این نظامها بسیار اندک است. در این سخنرانی دکتر ناتاشا ازرو درباره تفاوت نظامهای دیکتاتوری، اهمیت این تفاوتها و چگونگی سرنگونی آنها سخن میگوید.
🔻دکتر ناتاشا ازرو استاد ارشد علوم سیاسی دانشگاه اسکس و پژوهشگر متخصص در حکومتهای دیکتاتوری است. او تاکنون دو کتاب درباره رژیمهای دیکتاتوری و رهبران آنها نوشته است: «دیکتاتورها و نظامهای دیکتاتوری: شناخت رژیمهای استبدادی و رهبران آنها» و «سیاست نظام دیکتاتوری: نهادها و پیامدها در رژیمهای استبدادی».
ترجمه و زیرنویس: رکسانا شیرخورشیدی و علی نانوایی
بازبینی و ادیت: شهاب غدیری
Source: Tedx Talks. (2014, Nov 5)
#هم_پرسه #سیاست #دیکتاتوری #استبداد #کودتا #اصلاحات #انقلاب #قانون
🆔@MostafaTajzadeh
🔻دیکتاتورها گمان میکنند که میتوان تاریخ را دور زد، اما با تکرار اشتباهات فاحش گذشتگان، آنها صرفاً به فهرست مستبدان بازنده تاریخ افزوده میشوند و میراثی از کینه، دشمنی، تفرقه و حماقت را برای دیگران به جا میگذارند.
🔻دو سوم مردم جهان در نظامهای دیکتاتوری زندگی میکنند، با این وجود اطلاعات ما درباره این نظامها بسیار اندک است. در این سخنرانی دکتر ناتاشا ازرو درباره تفاوت نظامهای دیکتاتوری، اهمیت این تفاوتها و چگونگی سرنگونی آنها سخن میگوید.
🔻دکتر ناتاشا ازرو استاد ارشد علوم سیاسی دانشگاه اسکس و پژوهشگر متخصص در حکومتهای دیکتاتوری است. او تاکنون دو کتاب درباره رژیمهای دیکتاتوری و رهبران آنها نوشته است: «دیکتاتورها و نظامهای دیکتاتوری: شناخت رژیمهای استبدادی و رهبران آنها» و «سیاست نظام دیکتاتوری: نهادها و پیامدها در رژیمهای استبدادی».
ترجمه و زیرنویس: رکسانا شیرخورشیدی و علی نانوایی
بازبینی و ادیت: شهاب غدیری
Source: Tedx Talks. (2014, Nov 5)
#هم_پرسه #سیاست #دیکتاتوری #استبداد #کودتا #اصلاحات #انقلاب #قانون
🆔@MostafaTajzadeh
🔴 مولوی عبدالحمید: الان از همه ايران بوى محبت و همدلى می آید، ما بايد حقوق بشر و انسانيت را رعايت كنيم، بايد حقوق شهروندى و انسانى بهائيان و حتى بىدينها در کشور رعايت شود
مولوی عبدالحمید در خطبههای نماز جمعه امروز زاهدان ۹ دی ماه ۱۴۰۱ گفت:
هبچ كس از ما نماينده دين و نمایندهی پيامبر نيستيم.
عملكرد بد سران حكومت و علما سبب نفرت شما از دین نشود.
به خاطر عملكرد حاکم به نام اسلام از اسلام بدبين نشويد ارتباط را با خدا قطع نكنيد و دينتان را حفظ کنید.
مردم ايران عدالت مىخواهند و آزادى مىخواهند مردم ايران در سال ٥٧ براى عدالت و آزادى انقلاب كردند.
همه مردم دنيا آزادى و عدالت مىخواهند.
همه ايرانىها از تبعيض شاكى هستتد حتى شيعيان هم ناراضى هستتد و از تبعيض در گزينشها شكايت دارند.
همه از تبعيض و بىعدالتى و نبود آزادى شاكى هستند.
مردم آزادى بيان و آزادى قلم میخواهند.
اين آزادی در همه دنيا است در قوانين بينالمللى هم آمده است.
ضعفهاى اساسى در قانون اساسى هست حتى همين قانون را هم رعايت نمیکنید.
بگذاريد مردم حرف هايشان را بزنند
بگذاريد مردم اعتراض كنند.
جلوى اعتراضات و فرباد مردم را نگيريد.
برخى گفتهاند ما تجزيهطلب هستيم در حالیکه ما مخالف سرسخت تجزيه هستيم.
همه قوميتها در ايران مخالف تجزيه هستند.
همه ايرانيان برادرند و يكى هستند.
الان از همه ايران بوى محبت و همدلى می آید.
ما بايد حقوق بشر و انسانيت را رعايت كنيم.
بايد حقوق شهروندى و انسانى بهائيان و حتى بىدينها در کشور رعايت شود.
جمعه ۹ دی ۱۴۰۱
#انقلاب_ایران
#مهسا_امینی
#دفاع_مشروع
#همیاری_ایرانیان
#اعتصابات_سراسری
✅ @DORRTV
مولوی عبدالحمید در خطبههای نماز جمعه امروز زاهدان ۹ دی ماه ۱۴۰۱ گفت:
هبچ كس از ما نماينده دين و نمایندهی پيامبر نيستيم.
عملكرد بد سران حكومت و علما سبب نفرت شما از دین نشود.
به خاطر عملكرد حاکم به نام اسلام از اسلام بدبين نشويد ارتباط را با خدا قطع نكنيد و دينتان را حفظ کنید.
مردم ايران عدالت مىخواهند و آزادى مىخواهند مردم ايران در سال ٥٧ براى عدالت و آزادى انقلاب كردند.
همه مردم دنيا آزادى و عدالت مىخواهند.
همه ايرانىها از تبعيض شاكى هستتد حتى شيعيان هم ناراضى هستتد و از تبعيض در گزينشها شكايت دارند.
همه از تبعيض و بىعدالتى و نبود آزادى شاكى هستند.
مردم آزادى بيان و آزادى قلم میخواهند.
اين آزادی در همه دنيا است در قوانين بينالمللى هم آمده است.
ضعفهاى اساسى در قانون اساسى هست حتى همين قانون را هم رعايت نمیکنید.
بگذاريد مردم حرف هايشان را بزنند
بگذاريد مردم اعتراض كنند.
جلوى اعتراضات و فرباد مردم را نگيريد.
برخى گفتهاند ما تجزيهطلب هستيم در حالیکه ما مخالف سرسخت تجزيه هستيم.
همه قوميتها در ايران مخالف تجزيه هستند.
همه ايرانيان برادرند و يكى هستند.
الان از همه ايران بوى محبت و همدلى می آید.
ما بايد حقوق بشر و انسانيت را رعايت كنيم.
بايد حقوق شهروندى و انسانى بهائيان و حتى بىدينها در کشور رعايت شود.
جمعه ۹ دی ۱۴۰۱
#انقلاب_ایران
#مهسا_امینی
#دفاع_مشروع
#همیاری_ایرانیان
#اعتصابات_سراسری
✅ @DORRTV
پیشنهاد حذف کامل رشته تحصیلی حقوق
آقایان عالیمقدار، علمای اعلام و فقهای عضو #شورای_عالی_انقلاب_فرهنگی
نظر به اینکه دانش #حقوق عبارتست از مجموعه مزخرفات و اراجیفی که برخی تحت پوشش استاد در #دانشکده_های_حقوق تدریس میکنند و همگی این استادان یک هزارم شما درکی از مفهوم #حق نداشته و ندارند و با اراجیفی که در قالب #فلسفه_حق به خورد دانشجویان میدهند، آنها را از #حقیقت منحرف نموده و چرندیاتی چون #دادرسی_عادلانه و حفظ #حقوق_متهم و #حق_دفاع را ترویج میکنند و با توجه به اینکه مجموعه آموزشهای آنها نه تنها خدمتی به #حکومت_اسلامی نکرده بلکه امثال حقیر را به احکام عادلانه و مملو از حقیقت و درایت قضات برجسته و فرهیخته #دادگاه_انقلاب_اسلامی و #دیوان_عالی_کشور بدبین نموده و باعث #تشویش_اذهان_عمومی میشوند و درحالیکه از محل بیت المال مسلمین دستمزد آنها و هزینه تشکیل دانشکدههای حقوق پرداخت میشود، بجای آنکه به دانشجو بگویند هرچه مقام محترم قضایی حکم میکند، امر خداوند است، به دانشجویان پیروی از حقیقت و انسانیت را گوشزد میکنند و نه تمکین از #ولایت را، لذا بایسته است بموجب مصوبهای نسبت به حذف این رشته منحوس و ننگین و اخراج همه مدرسین این رشته و تعطیلی دانشکدههای حقوق و سوزاندن همه نشریات و کتب ضاله و مضله آنها اقدام فوری صورت گیرد تا بیش از این به #اسلام و #انقلاب_اسلامی و ارکان #نظام_مقدس #جمهوری_اسلامی و جایگاه رفیع #ولایت_مطلقه_فقیه جسارت نکنند.
شایسته است برخی از این استادان گستاخ و هتاک و خداناشناس را که در پوشش معلمی به #جاسوسی اسرائیل و آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان اسپانیا و ایتالیا و کانادا و بقیه دولتهای متخاصم مبادرت ورزیده با بیان مصادیقی از #هیات_منصفه و وکیل مدافع و اینگونه لاطائلات ذهن مومنین را آلوده میکنند، در همان دانشکدههای حقوق به دار مجازات آویخته و #اعدام شوند تا درس عبرتی برای امثال اینجانب که در طول سالیان گذشته تحت تاثیر مهملات آنها قرار گرفتهام گردند.
اجرکم عندالله
علیرضا غریبدوست
احمقی که فکر میکرد دانش حقوق چیز خوبی است
https://t.me/arshivefarhikhtegan/1091
@MostafaTajzadeh
آقایان عالیمقدار، علمای اعلام و فقهای عضو #شورای_عالی_انقلاب_فرهنگی
نظر به اینکه دانش #حقوق عبارتست از مجموعه مزخرفات و اراجیفی که برخی تحت پوشش استاد در #دانشکده_های_حقوق تدریس میکنند و همگی این استادان یک هزارم شما درکی از مفهوم #حق نداشته و ندارند و با اراجیفی که در قالب #فلسفه_حق به خورد دانشجویان میدهند، آنها را از #حقیقت منحرف نموده و چرندیاتی چون #دادرسی_عادلانه و حفظ #حقوق_متهم و #حق_دفاع را ترویج میکنند و با توجه به اینکه مجموعه آموزشهای آنها نه تنها خدمتی به #حکومت_اسلامی نکرده بلکه امثال حقیر را به احکام عادلانه و مملو از حقیقت و درایت قضات برجسته و فرهیخته #دادگاه_انقلاب_اسلامی و #دیوان_عالی_کشور بدبین نموده و باعث #تشویش_اذهان_عمومی میشوند و درحالیکه از محل بیت المال مسلمین دستمزد آنها و هزینه تشکیل دانشکدههای حقوق پرداخت میشود، بجای آنکه به دانشجو بگویند هرچه مقام محترم قضایی حکم میکند، امر خداوند است، به دانشجویان پیروی از حقیقت و انسانیت را گوشزد میکنند و نه تمکین از #ولایت را، لذا بایسته است بموجب مصوبهای نسبت به حذف این رشته منحوس و ننگین و اخراج همه مدرسین این رشته و تعطیلی دانشکدههای حقوق و سوزاندن همه نشریات و کتب ضاله و مضله آنها اقدام فوری صورت گیرد تا بیش از این به #اسلام و #انقلاب_اسلامی و ارکان #نظام_مقدس #جمهوری_اسلامی و جایگاه رفیع #ولایت_مطلقه_فقیه جسارت نکنند.
شایسته است برخی از این استادان گستاخ و هتاک و خداناشناس را که در پوشش معلمی به #جاسوسی اسرائیل و آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان اسپانیا و ایتالیا و کانادا و بقیه دولتهای متخاصم مبادرت ورزیده با بیان مصادیقی از #هیات_منصفه و وکیل مدافع و اینگونه لاطائلات ذهن مومنین را آلوده میکنند، در همان دانشکدههای حقوق به دار مجازات آویخته و #اعدام شوند تا درس عبرتی برای امثال اینجانب که در طول سالیان گذشته تحت تاثیر مهملات آنها قرار گرفتهام گردند.
اجرکم عندالله
علیرضا غریبدوست
احمقی که فکر میکرد دانش حقوق چیز خوبی است
https://t.me/arshivefarhikhtegan/1091
@MostafaTajzadeh