فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.9K subscribers
10.8K photos
3.41K videos
520 files
29.3K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جهان دیگری بسازیم از برابری
به همدلی و خواهری
جهان شاد و بهتری

هشتم مارس، روز جهانی زن

#زن_زندگی_آزادی

👉🏻 @BashgaheZanan 👈🏻 @MostafaTajzadeh
📝📝📝«روز جهانی زن همگام‌با مطالبه‌ی #زن_زندگی_آزادی»

✍️فریبا نظری

۸ مارس، روز جهانی زن سال ۱۴۰۱ را در حالی پاس می داریم که بسیاری از مطالبات انباشت‌شده، نادیده گرفته شده و سرکوب شده‌ی زنان ایرانی درپی رخداد جان‌باختن #مهسا_امینی بروز و ظهوری متفاوت یافته‌ و فراتر از پیش‌بینی‌های فعالین مدنی و اندیشمندان عرصه‌ی مسایل اجتماعی ایران بازتاب داشته و دارد.

برخی از این تفاوت ها و بازتاب گسترده‌ی مطالبات زنان در قالب اعتراضات اخیر سال ۱۴۰۱ و پیامدهای آن را می‌توان چنین برشمرد، پیامدهایی که ضروریست محل اعتنا و توجه از‌سوی موافقان و مخالفان جنبش برابری‌خواهی قرار گیرد:

۱- اعلام آشکار مطالبات و اولویتهای جنبش زنان و فعالین برابری خواهی با صدای رسا، بدون خودسانسوری و پنهان کاری در حوزه‌ی عمومی و رسانه‌ها

۲- برساخت مطالبه ‌ی #زن_زندگی_آزادی به‌مثابه و معنای مطالبات همه گروههای به‌حاشیه رانده شده‌ی قومی، مذهبی، سنی، شغلی و طبقاتی جامعه

۳- همراهی و هم‌رایی و هم کنشی گروه‌های مختلف جامعه در این اعلان عمومی به‌ویژه از‌سوی مردان و حتی کودکان و نوجوانان

۴- کنش جمعی آشکار و بدون خشونت #نه_به_حجاب_اجباری ازسوی زنان گروه‌های مختلف جامعه در حوزه‌ی عمومی

۵- گفتگو و نوشتن از مطالبات و حقوق نادیده انگاشته شده‌ی زنان در گروه‌های مختلف شهری، روستایی، قومی، مذهبی، سنی، طبقاتی، و شغلی توسط تحلیلگران، روزنامه نگاران، اساتید دانشگاه در رسانه‌ها و نهادهای آموزشی

۶- نمایش عملی همزیستی مدنی با صمیمیت و احترام به حقوق یکدیگر در بین برخی‌از زنان و مردان جامعه

۷- عینیت یافتن هویت کنشگری در دختران و پسران نوجوان دهه‌ی ۸۰

۸- آشکار شدن بیش‌از پیش مواضع و گفتمان مخالفان برابری خواهی و حقوق زنان از سوی جریانات رسمی و غیررسمی نظام حاکم

۹- افزایش عینی دوقطبی شدن جامعه نسبت به ادوار گذشته

۱۰- افزایش بروز مصادیق خشونت عملی بر علیه زنان در حوزه‌ی عمومی و اجتماعی

۱۱- تقلیل آشکار مطالبات کلان زنان به مسئله‌ی حجاب اجباری و تاکید بر د دیدگاه‌های سکسیستی و جنسیت زده ازسوی مخالفان حقوق زنان در قالب گفتمان رسمی به‌ویژه در رسانه‌ی ملی

۱۲- بروز آشکار کنش هدفمند در سرکوب زنان معترض به‌ویژه نوجوان و جوانان با ایجاد رعب و وحشت گسترده

۸ مارس ۲۰۲۳
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
📝 @f_nazari @MostafaTajzadeh
🔴 چه بعید از مفتیانِ کشتار که بفرموده حکم به ترور بیولوژیک دختران ایران نداده باشند؟

حسین رزاق
🔻 از بند چهار زندان اوین،


🔻 وقتی ماشین سرکوب حکومت در میانه‌ی جنبش صد روزه‌ی مردم، نوجوانان را برای انتشار یک استوری اعتراضی با بازدید بسیار محدود، ردیابی می‌کند و به بند می‌کشد اما در برابر حمله‌ی شیمیائی بوکوحرام‌های وطنی به مدارس دخترانه و تهدیدِ تحصیلِ آنها، خاموش میشود یعنی یک جای کار میلنگد!

🔻وقتی هر انسان دردمند جان به لب رسیده‌ای را که بی هیچ خشونتی فقط قدمی به اعتراض در خیابان برداشته، از هر کنج دور افتاده‌ای که در این کشور باشد می‌یابند و به اسارت میبرند اما مهاجمان به دختران معصوم در آزادی و امنیت کامل هل من مبارز میطلبند و ابعاد جنایت را گسترده‌تر میکنند و بی‌شرمانه خانواده‌های نگران را مورد ضرب و شتم قرار میدهند یعنی یک‌جای کار میلنگد!

🔻وقتی دلیرترین جوانان معترض را به لحظه نشده اسیر میکنند و به ماه نرسیده دادگاه فرمایشی براه می‌اندازند و چهارپایه از زیرپایشان میکشند اما سه ماه است تروریست‌ها جولان میدهند و ناظمین بی‌کفایت نظام هر ضد و نقیضی میگویند جز واقعیت، یعنی یک‌جای کار میلنگد!

🔻وقتی در خیابان و آسمان با شلیک مستقیم گلوله و موشک، مردم را میکشند و چشم درمی‌آورند و وقیحانه چشم در چشم دنیا دروغ میگویند و حالا ناگهان با بی‌شرمی ژست حقیقت‌یاب گرفته‌اند یعنی یک‌جای کار میلنگد!

🔻و چه بعید از مفتیانِ کشتار که بفرموده حکم به ترور بیولوژیک دختران ایران نداده باشند؟ چه بعید از جماعتی که قلم به مزدهایشان با اباطیل سمی و مبتذلی چون سلام فرمانده روح کودکان را مسموم میسازند حالا اوباش مزد به گیرشان را با سموم شیمیائی به جان فرزندان ایران نینداخته باشند؟!

🔻که هیچ بعید نیست مستخدمین و فدائیان استبداد در پستوهای مخوف، انتقام از دستاوردهای جنبش #زن_زندگی_آزادی را سازمان داده باشند تا با رعب و وحشت، زنان آزاده و آزادی‌خواه را به زاویه‌ی هراس و خانه‌نشینی بکشانند. گرچه حتی اگر به محال هم این مارهای افعی شده از آستین غیب و غیر درآمده باشند باز مسئول اول و آخر این جنایت فقط و فقط حکومت است و حاکمش.

🔻 البته اینبار آنچه طراحان این توطئه‌‌ی شوم و جنایت هولناک بشماره نیاورده‌اند تا همه جای کارشان بشدت بلنگد، "ایمان" مردم است برای حفظ دستاوردهای حاصل به خون جگر شده در کف خیابان‌ها و نفهمیده‌اند که اینبار هرچه کنند تا حیثیت و اقتدار بر باد شده‌ی نظام بازگردد باز گام‌های استوار مردم را بسوی رهائی نتوانند سست کردن که عزم جزم رفتن دارد ایران تا انتهای این مسیر بی‌بازگشت حتی در دوردست. تا رویت آزادی، تا لحظه‌ی پیروزی.



@hoseinrazzagh
📝📝📝 حلقه کوران به چه کار اندرید؟ دیده بان را در میانه آورید

✍️
عزیز_قاسم_زاده

روز سه شنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ معلمان مطالبه گر در سراسر کشور بنا بر فراخوان #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران در اعتراض به مسمومیت های سریالی دانش آموزان دختر دست به تجمع اعتراضی زدند.با وجود اینکه مقامات بالای حکومتی هم آن را «جنایت بزرگ» نامیده اند، اما در این روز برخی از معلمان کشور دستگیر شدند و به برخی دیگر نیز یورش و حمله آورند. در تجمع فرهنگیان #گیلان نیز متاسفانه در جلوی چشم نیروی انتظامی، عمله های خشونت طلب و آمران گوش به فرمانِ به ظاهر آتش به اختیار، به سوی معلمان حاضر یورش بردند و با گاز فلفل و شوکر و لگد به استقبال معلمان رفتند،هم زمان با ۸ مارس و روز جهانی زن بر گونه آنها سیلی نواختند و به محل جایگاه مراسم هجوم آوردند و دستگاه صوتی را ربودند و به عده ای از معلمان حمله بردند.تصاویر منتشر شده خود گواهی از آستانه شناعت و خزانه پر انبان رذالت و ارابه ی جنبانِ ضَلالت سِفلگانی است که در جهت هدم عدالت و حقوق انسان و آزادی سرشتیش،جامه شرارت را به لشکر خشونت بیشتر آمیخته اند و تیغ بی حیایی را بیش از پیش آخته اند و آبروی شریعت را از بیخ برده اند و طریقت معلم ستیزی را پی افکنده اند.تقدیس گرایان جاهل و تلبیسیان حقیقت کُش، بر این باور گشته اند که خیزشی به نام #زن_زندگی_آزادی یک متهم ردیف اول دارد و آن متهم موجودی نام زن است.از همین رو دانش آموزان دختر که طی ماه های اعتراض، پیش قراولان آزادی و زندگی بودند،در اکثر شهرهای ایران به تیر و تیغ نابه کارانِ مسموم ساز، گرفتار آمدند.آنان گویی قصد انتقام و ناامید کردن هزاران امید مردمان بلازده را در دستور کار داشتند و گمان باطل می بردند که تغییر خواهان، رنگ ماتم می گیرند و نومیدانه می گویند:
یک دم نگاه کن که چه بر باد می دهی
چندین هزار امید بنی آدم است این
گفتی که شعر سایه دگر رنگ غم گرفت
آری سیاه جامه ی صد ماتم است این

خوشا که اندوه بر امید غلبه نیافت و مجروح از خورشید روی بر نتافت و یاس و ترس از خستگان نبارید و قوت غالب از شعله آگاهی و روزن تاریک و معبر باریک راهی به آفتاب یافت.بیرق شجاعت جنبید و کاخ ستم لرزید.خروشِ سروشِ حقیقت برای آزادی و عدالت، گرچه جان های پاکی را به خاک سپرد اما خانه سودا و بام رویا را بر زمین واقعیت پیوند زد.نوجوانان و جوانان به ویژه زنان و دختران دانش آموز و دانشجو،شیر ژیان را هم به سخره می گیرند:
عقل گریزان ز همه کز خروش
نیک گریزد دل شیر ژیان
هست عیان تا چه سواری کند
طفل به یک چوب و دو تا ریسمان

سفلگان و سفیهان مفلس،این بار بی شرمی را عیان تر کردند و وهم باطل بردند که شمشیر انتقام با مسمومیت های سریالی به انسجام می رسد و خروش حق طلبی را به اتمام می کِشد و خشم مقدس را آرام می کند و خورشید افراشتگان را به آقشام می کشد و قامت بلند خیزش آزادگان را خمیده می کند.آنگاه که معلمان بنا بر رسالت معلمی و شرافت انسانی و وظیفه صنفی و رسالت تاریخی،خط قرمز خود را سلامت و حیات دانش آموزان نهادند،درفش تهدید را در هیئت های تخلفات اداری گستردند و معلمان حق طلب و مدافع حقوق دانش آموز و تحصیل رایگان و برابر با امکانات آموزشی مطلوب را در جایگاه مجرم نشاندند تا در نهایت آنها را به توبیخ و تبعید و اخراج و بازنشستگی اجباری بکشند بل مایه عبرت و ترس دیگر معلمان گردند.اما پاسخ معلمان مطالبه گر و کنشگران صنفی، سعدی وار به این فسون های بی حاصل چنین است:
گر او سرپنجه بگشاید که عاشق می‌کشم شاید
هزارش صید پیش آید به خون خویش مستعجل
به خونم گر بیالاید دو دست نازنین شاید
نه قتلم خوش همی‌آید که دست و پنجه قاتل
اگر عاقل بود داند که مجنون صبر نتواند
شتر جایی بخواباند که لیلی را بود منزل
https://bit.ly/3yswwS0

🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝 یاد یاران زندان

✍🏻حسین رزاق

پس از مدتها پیگیری برای چند روزی مرخصی درمانی بالاخره امروز صبح از اوین مرخص شدم تا خدمت بیماری ناخلفی برسم که سالهاست همراهم شده و این چند ماه جان به لبم کرده بود. گرچه هفت ماه گذشته را کنار دوستان عزیزتر از جانی گذراندم که هر دمی در کنارشان فرصتی بزرگ بود و بینظیر برای ساختنی ز نو اما حسرت بزرگی مدام جان و روانم را می‌آزرد که در روزهای تاریخی این سرزمین و در خیزش بزرگ صد روزه‌ی مردم، پایم در بند بود و یارای پا به پائی و همگامی با مردم در خیابان را نداشتم.

حالا و در همین چند ساعت گذشته از ترخیص با آنکه دلگرم آغوش پسرکم، اما دلم جای دیگری سیر میکند، کأنه بخشی از وجودم پیش هم اتاقی‌های قدیم و جدیدم جا مانده؛ رفقایی که هفت ماه به شماره‌ی تقویم و انگاری سالیانی بی‌شمار در کنارشان زیستم و قاعده‌ی هفتاد سال از آنها آموختم. از دکتر سعید مدنی که با قلبی پر از مهر، سایه‌‌ی پدرانه‌اش را هرگز دریغ نکرد و لحظه لحظه‌ی کنارش بودن آموزه‌ای بود تازه و بدیع از شرافت و نجابت و مقاومت.

از آقا مصطفی تاجزاده که صداقت و سلامت و عزتش را با هیچ موهبتی که لکه‌ای به شرفش بیندازد تاخت نزده و پایداری و شهامتش در اصلاح خود و نقد گذشته‌اش مثال زدنیست، از امیرسالار داوودی که بی ذره‌ای چشمداشت وکیل محبوسین شده و یار حقوقی دربندان است، چه سیاسی چه مالی، و قید خواب و خوراکش را هم میزد بلکه گره‌گشای محبوسی شود (امیدوارم بزودی تصویر او را هم در آزادی و کنار آیلین عزیزش ببینم)، از سیداسماعیل نجیب که عمری شهره به شرف بودنش را به انبوهی از پرونده‌سازی‌ها هم خدشه نیفتاده، و از رفقای جانی که ماهها در یک سالن و کنار هم زندگی کردیم و شریک غم و شادی هم شدیم. عزیزانی چون رضا شهابی و حسن سعیدی و کیوان مهتدی، رسول بداقی و جعفر ابراهیمی، دکتر ارادتی و سپهر ضیائی، علی یونسی و امیرحسین مرادی، سیامک نمازی و دوستان محیط زیستی و تمام عزیزانی که کنار وجود مقاومشان بودن مغتنم بود و آرزوی آزادی و رهایی هرچه سریعتر تک تکشان را دارم و سلامتی برای تک تک آنها که در روزهای گذشته آزاد شدند و رفتند و نام‌هایشان بسیار بزرگ است.

گرچه تلخی این فراق را مرخصی درمانی رفیق و برادر عزیزم، مهدی محمودیان که رفاقت و برادری را در حقم تمام کرد، آنهم ساعتی پس از من، کمی شیرین کرد و چشم روشنی شد برای همه و همچنین مرخصی دیروز محمدرضاجلائی‌پور عزیزم.

این ماه‌های شتابان روزهای بیشماری شد با حادثه‌هایی بسیار تا رهائی در دید رس بیاید گرچه ره صعب است تا آزادی. اما این وطن وطن میشود حتی به بهای جان ما و رنگینی خیابان‌ها.

#زن_زندگی_آزادی
@MostafaTajzadeh
📝📝📝تغییر را به‌رسمیت بشناسیم/جامعه را نمی‌توان با بخشنامه به عقب بازگرداند

✍🏻
محمد رهبری

مشاهده جالبی که این روزها در سفر به شهرهای اهواز، شوش و شوشتر داشتم تأثیر جنبش ‎#زن_زندگی_آزادی است که در قالب نوع پوشش زنان و دختران دیده می‌شود. هرچند تعداد افراد بدون روسری به‌اندازه تهران نیست، اما باز هم انتظار این گستردگی و فراگیری را نداشتم. این گستردگی جغرافیایی، بیانگر تغییری بزرگ و واقعی در بطن جامعه ایران است. تغییری که نماد ‎#سال۱۴۰۱ شد.

هرچند عده‌ای نمی‌خواهند این تغییر را باور کنند یا تصور می‌کنند می‌توانند آن را به‌عقب بازگردانند، اما من تصور می‌کنم تغییری که از دل جامعه برخواسته و مبتنی بر تغییر سبک زندگی افراد زیادی باشد، پایدار خواهد بود. این تغییرات، بخشنامه‌ای یا ناشی از تبلیغات خارجی نیستند که با یک بخشنامه جدید یا فیلترینگ بتوان جلوی آن را گرفت و راز ماندگاری آن هم همین است.

@mohammadRahbari @MostafaTajzadeh
🔴 حکایت عافیت‌طلبی ما

✍️محمد رضا بهنام نژاد - بازنشسته فرهنگی

یه همکار خیلی خوبی تو مدرسمون داشتیم،
از اون همکارای واقعا ساکت و بدون حاشیه و کاملا مهربون.

این بچه اصلا بلد نبود بدبین باشه؛
بلد نبود منفی فکر کنه؛
بلد نبود به کسی سوء ظن داشته باشه؛
بلد نبود بد کسی رو بخواد؛
بلد نبود زرنگ بازی در بیاره؛
اصلا بهتره بگم مهربونی تو ذاتش بود.

تقریبا تمام سال های خدمتم در آموزش و پرورش استثنایی استان قزوین،کنار هم بودیم و همیشه همدیگه رو می دیدیم.

یه جمله اش که همیشه اذیتم می کرد، این بود:
ما دو نفری حقوق داریم
( خانمش هم شاغل بود )
خونه هم دارم،
ماشینمم که هست،
پس از شرایطم راضی ام.

منم بهش می گفتم تو دو موتوره هستی و دوگانه سوز و فقط داری خودت رو می بینی،
به اونایی که همسر شاغل ندارن فکر کن که خرجشون جوابگو نیست و مجبورن سرویس مدرسه رو بگیرن یا مسافرکشی کنند. به بچه های استثنایی بیتوته ای ( خوابگاهی ) خودمون فکر کن که به خاطر مشکلات مالی وزارتخانه مجبور بودن هر روز به غذاهای بی کیفیت تری تن بدن و در انتها نیز مجبور شدیم خوابگاه رو به دستور اداره کل تعطیل کنیم و دانش آموزان نابینا و ناشنوا رو به شهرها و استان های خودشان برگردونیم ‌‌و درس بی درس. به پدر و مادرایی فکر کن که به خاطر نداشتن پول کمک اجباری به مدرسه خجالت زده ان و هزاران درد بی درمان دیگه ی این وزارتخونه

خلاصه، کارهای صنفی منو که می دید، بهم می گفت:
تو که وضعت بد نیست و نیازی به چیزی نداری،
پس برای چی این کارها رو می کنی و برای خودت دردسر درست می کنی،
بشین سر جات دیگه. 😂😂

منم همیشه جوابم تکراری بود:
ما برای اینکه وضعمون بدتر از این نشه، داریم تلاش و فعالیت می کنیم؛
وگرنه امیدی به بهبود وضعیت نداریم.

بهش می گفتم می بینم روزی رو که نداشته باشن بهمون حقوق بدن و یا اینکه هر ۲ ماه ۱ بار برامون واریز کنند یا حتی حقوقمون رو نصف، و زوج و فرد کنند.

خلاصه اینکه من بازنشسته شدم و تمام؛ و
اونم داره سال های ۳۳ - ۳۴ سابقه اش رو می گذرونه.

اما ۲ - ۳ سال پیش دیدمش،
از سخت شدن شرایط و زندگیش می گفت و اینکه
بچه ها بزرگ شدن و خرج ها بالا رفته و دیگه حقوق ها جوابگو نیست.
می گفت خدا به داد تک موتوره ها برسه،
واقعا شرایط سخت شده.

تازه اونجا فهمیدم که ما معلما هم در درک شرایط موجود درجاتی داریم!

خیلی ها سال ها پیش متوجه اوضاع فَشَل و نابسامان آموزش و پرورش شدند و حرفشون رو زدند و زندان کشیدن و هزینه ها دادن تا بفهمند که نباید اسرار هویدا کنند.
برخی هم مثل همین همکار داستانم ۳ سال پیش متوجه شدند که اوضاع آموزش و پرورش اصلا خوب نیست.
برخی ها هم شب ۲۹ اسفند ۱۴۰۱ وقتی حقوقشون رو نریختند، متوجه اوضاع فَشَل شدند و فریاد وامصیبتا سر دادند!

تعدادی از معلمان هم هنوز نیازی نمی بینند که متوجه بشن؛
به عبارت بهتر،سودشون توی متوجه نشدنشونه، و این سر در برف کردن های برخی را پایانی نیست.

با این همه امید دارم؛ که همکار فرهنگیم این پست رو بخونه و بدونه جواب نگاه عافیت طلبانه و در سایه نشستن من و اون رو، #اسماعیل_عبدی، #رسول_بداقی، #جعفر_ابراهیمی، #صادق_صداقت، #سلیمان_عبدی، #مهدی_فتحی، #حسین_رمضان_پور و خیلی های دیگه از معلمان زندانی دارن در روزهای نوروز ۱۴۰۲ می دن. روزهایی که دور از خانواده و عزیزانشون در زندان کچویی کرج و اوین و … به سر می برن. و یا همکارایی که با احکام بازنشستگی پیش از موعد و یا انفصال موقت و اونم با حقوق هایی ۵، ۶ میلیونی شب عید رو می گذرونند.

پایان سخن اینکه؛
شیشه نزدیکتر از سنگ ندارد خویشی
هر شکستی که به هر کس برسد از خویش است

#معلمان_زندانی_را_آزاد_کنید
#زن_زندگی_آزادی
🔹🔹🔹
@MostafaTajzadeh
🆔
@kashowra
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📝📝📝امروز در اولین پنجشنبه سال به مزار زیباترین و بهترین فرزندان آمل #غزاله_چلابی و #عرفان_رضائی عزیز، دو کشته‌ به تیر استبداد رفتم.

✍🏻 حسین رزاق

من آملی نیستم و فقط این چندسال اخیر در آمل هم زندگی کرده‌ام اما در تمام روزهای جنبش #زن_زندگی_آزادی، وقتی از پشت دیوارهای بلند اوین خبری از تسخیر خیابانهای آمل زیر گامهای اهالی‌اش میرسید، با افتخار از این شهر عزیز میگفتم.

امروز اما وقتی بر سر مزار غزاله و عرفان با مادران گرامی و شجاعشان هم‌صحبت شدم و روایت شب حادثه را شنیدم که چه بی‌باک پا به خیابان گذاشته‌اند، از فشارهای امنیتی که آنها را قوی کرده و در دادخواهی مصمم‌تر، جوان همسایه‌مان را دیدم که مسیری طولانی را تا مزار عرفان آمده بود تا با رفیق قدیمی‌اش تجدید عهد کند و با تمام کنترل‌های امنیتی باز مردم مزار این عزیزان را گلباران کرده‌ بودند، به ساکن این شهر بودن افتخار کردم.

اینروزها هر ساعتی که میگذرد به وضوح مردمی را میبینم که در مسیر صعب و سختِ رهایی وطن از سایه‌ی شوم استبداد، به آزادی و قطعیت پیروزی ایمان دارند و دمی کوتاه نمی‌آیند تا پایان این شب سیه.

@hoseinrazzagh @MostafaTajzadeh
📝📝📝«مهمونی، برنامه‌ای در تراز سیمای ملی؛ جنسیت‌زده با تمسخر و تحقیر مردم»

✍️ فریبا نظری

داشتن سرمایه اجتماعی و مقبولیت بالا در میان مخاطبین یک جامعه امتیاز ویژه‌ای برای یک برنامه تلویزیونی است. سال‌ها پیش کلاه قرمزی توانست با‌همه‌ی کاستی‌هایش، به این نقطه برسد. بگذریم که برخی افراد که هر ازگاهی چند در فضای سیاسی جامعه ظاهرشده و آتش به‌اختیار عمل می‌کنند، زمانی ماموریت داشتند به این عروسک مقبول جامعه بتازند و برعوامل تولید این مجموعه آنقدر سختی و فشار وارد کنند که از قاب تلویزیون ملی خارج شوند و البته موفق هم شدند.
در واقع می توان گفت نمایش عروسکی کلاه قرمزی، تبدیل به برند ویژه‌ی گروه تولیدکننده‌اش شد.

عروسکی ساده و نه چندان زیبا با حرفهای مردم عادی کوچه و بازار، شیرین و پذیرفتنی که فاصله چندانی با زندگی معمولی نداشت. #کلاه_قرمزی و عروسک همراهش #پسرخاله، مانند بقیه مردم ناراحت می شدند، شاد می شدند، از دروغ بدشان می آمد، به‌دیگران کمک می‌کردند، نون می‌گرفتند، نفت می‌گرفتند، به آدم‌ها گل می‌دادند، عاشق می‌شدند و از رنج و فقر مردم، رنج می‌کشیدند.

شاید اگر در یک کشور دیگر بود این عروسک شیرین و ساده و پرطرفدار، تبدیل به برندی ملی می شد به دلیل ویژگیهای مقبول کودکان و بزرگترها؛ اما در کشور ما جایش در قاب تلویزیون ملی با برنامه های دیگر پر شد.
سالها گذشت تا برنامه‌ی #مهمونی با عروسک های جدید بدون کلاه قرمزی و پسرخاله البته خارج از قاب تلویزیون و تقریبا ازسوی همان عوامل تولید؛ بینندگان مشتاق را از انتظار بیرون آورد.
بعد از چند قسمت از برنامه، سه نکته توجه نگارنده را به خود جلب کرد:
۱- جنسیت زدگی شخصیت ها و مضامین
۲- دوری شخصیت‌ها و مضمون برنامه از زندگی معمولی مردم جامعه
۳- شخصیت سوال برانگیز بچه به عنوان یک کودک کار

قیمه و کته دو شخصیت عروسکی و سهیلا یک بازیگر برنامه به شدت زنان یک بعدی و با تفکراتی جنسیت زده ترسیم شده اند. #کته و #سهیلا تمام رویایشان یافتن شوهر است.
میزبان مهمونی نیز مدام در این فکر است که برای سهیلا شوهری پیدا کند و سیروس را تشویق می‌کند که سهیلا را ببیند.
در یکی از قسمت ها مهمان محترم برنامه حتی پیشنهاد کرد برای اینکه کته شوهر پیدا کند، برود و دماغش را عمل کند.
بخش عاشقانه‌ها در قالب نمایشنامه‌های کوتاه دو‌نفره نیز ، ازهمین مضامین جنسیت‌زده برخوردار است و زنان عاشق در آن، موجوداتی بی‌عقل و تک‌بعدی و سطحی تصویر می‌شوند.

این شخصیت‌ها و مضامین کافی بود تا برنامه با علامت سوالی بزرگ در نزد بینندگان مواجه شود.

پس از وقفه‌ای چند ماهه هم‌زمان با التهابات و رخدادهای کم نظیر اعتراضی جامعه در #سال_۱۴۰۱، قسمت دوم برنامه مهمونی علامت سوال بیشتر و بزرگ‌تری کسب کرد.
این بار اما علاوه بر عبارات و مضامین #جنسیت‌زده و #تحقیر_آمیز_زنان، دغدغه‌ها و مسائل‌اجتماعی و #اعتراضات بخش زیادی از جامعه مورد #تمسخر و #تحقیر قرار گرفت. این برنامه تا همین جا با نقد تند مخاطبان روبرو شده‌است.

اما پرسش‌هایی مهم به ذهن متبادر می‌شود:

🔹 آیا برنامه‌ی #مهمونی، نسخه‌ی فیک برنامه اورجینال #کلاه_قرمزی است؟

🔹آیا مقبولیت و #سرمایه‌ی_اجتماعی عوامل تولید برند کلاه قرمزی، برباد رفته است؟

🔹آیا مخاطبان و درک آنان از برنامه های سرگرم‌کننده #تغییر کرده و دچار #دگرگونی شده‌است؟

🔹آیا مضامین جنسیت زده و #سکسیستی که با تحقیر نیمی از جامعه همراه است، توسط عموم جامعه پس زده می‌شود؟

🔹 و آیا این دگرگونی در سلیقه و درک مخاطبین، همان مطالبه‌ی #زن_زندگی_آزادی است که جامعه را این چنین تغییر داده است؟

🔹 آیا تولید کنندگان برنامه های سرگرمی، متوجه این #تغییر_نگرش_و_ذائقه‌ی_جامعه نشده اند؟

🔹 آیا تولیدکنندگان برنامه ها، ماموریت دارند شرایط #آنومیک و #نابهنجار جامعه را #عادی_سازی نمایند و به نوعی #نادیده بگیرند؟

🔹 آیا نسخه‌ی فیک کلاه قرمزی یعنی مهمونی به سطح استانداردهای رسانه ملی #تنزل پیدا کرده است؟

🔹 آیا این برنامه مصداق عبارت معروف #مارشال_مک_لوهان است که می‌گفت: رسانه، پیام است؟
و پیام #رسانه‌‌ی_ملی در حال‌حاضر، مقابله با مطالبه‌ی #زن_زندگی_آزادی است؟

https://t.me/Sociologyofsocialgroups @MostafaTajzadeh
📝📝📝زنان با شهامت تغییراتی بزرگ‌ را از حکمران قداره بند و کودک کش ستاندند

✍🏻 حسین رزاق

راستش را بگویم این چند روز مدام جلوی خودم را گرفتم تا از حیرتم ننویسم! خیلی سر راست و بی هیچ مبالغه‌ای حس اصحاب کهف را دارم. انگاری هفت ماه که نه، هفتصد ماه از این جامعه دور افتاده‌ام. حالا از قیمت‌ها و تورم و گرانی چند صد درصدی و بی‌ارزش شدن پول ملی که بخورد فرق سر این بی‌مایه‌های نظام بگذریم، واقعا کی باور میکرد وسط ام‌القرای شیعه و تحت زعامت ولی‌امر -مسلمین هم نباشد اقلا بخشی از شیعیان ایران و حومه- ناگهان زنان بی حجاب و آزاد در خیابان‌ها ظاهر شوند و به زندگی مشغول باشند و چهره‌ی شهر‌ها را چنان دگرگون کنند کأنه صد سال گذشته!

اصلا و ابدا در مخیله‌ی هیچ احدالناسی هم نمیگنجید که یک مرجع تقلید شیعه -مرجع هم نباشد ناسلامتی مدعی مرجعیت که هست- بر اریکه‌ی قدرت تکیه داده باشد و حجاب اجباری هوا شده باشد! یکروز هم کسی فکر نمیکرد جمهوری اسلامی و ولایت مطلقه‌ی فقیه -حتی تکیه داده به سرنیزه- حاکم باشد و روسری و مانتو -مقنعه و چادر که هیچ- از زندگی بخش بزرگی از جامعه حذف شود!

قسم میخورم همانکه قصص کتب آسمانی را نوشته -وحی، الهام، رویا، خواب، اصلا هرچیزی که ادیان میگویند- هم باور نمیکرد قصه‌ی اصحاب کهف دوباره تکرار شود و هرکدام از ما که از بند و حبس -تازه چند ماهه، وای بحال عزیزانی که چندسال است در بندند- آزاد میشویم با جامعه‌ای روبرو شویم که فقط انگشت حیرت باید گزید از حجم تغییراتش!

تغییرات بزرگی که زنان پیشروی آن بودند و با جسارت و شهامت مثال‌زدنی آنرا از حکمرانانی قداره‌بندی که فخرشان کودک‌کشی‌ست، ستاندند. الحق والانصاف که تاریخ از زنان این سرزمین به بزرگی و شجاعت یاد میکند و از مقاومت آنها در جنبش صد روزه و نافرمانی مدنی پس از آن حیرت خواهد کرد.

راست‌ترش را بخواهم بگویم صدای انقلاب مردم ایران -علمای جامعه‌شناسی کدر نشوند که انقلاب نبوده و جنبش است یا خیزش- را در خیابان‌های شهرهای مختلف این مملکت نه تنها میشود شنید که به عینه و بی چشم بصیرت میتوان دید. حالا دیگر یقین دارم این مردم استبداد را هم پشت سر خواهند گذاشت و تک تک سنگرهای محال حکومت اسلامی را -حتی با خون زیباترین فرزندان این سرزمین- فتح خواهند کرد. شاید رسیدن به آزادی سخت باشد -که جنبش #زن_زندگی_آزادی هم سختی‌های فراوان داشت- اما حتمی‌ خواهد بود و پایان خفقان و تباهی مطلقه قطعی.
@Sahamnewsorg