فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝 هیچ چیز به اندازه #تحقیر برای انسان‌ها و حتی ملت‌ها آزاردهنده نیست. کاش رهبر به‌جای دادن فراخوان به «تحقیر برابر تحقیر»، پرچمدار نفی تحقیر می‌شد و همه ایرانیان را به #احترام به عقاید و سلایق و سبک‌زندگی یکدیگر و دوست داشتن دیگری دعوت می‌کرد.
#توییت
🆔 @MostafaTajzadeh
🔟 توئیت

✍️ احسان محمدی

1️⃣ «دیگی که برای من نجوشه، میخوام سر سگ توش بجوشه»
این فقط یک ضرب‌المثل نیست، یه سبک زندگیه تو این کشور. شاید ضد توسعه‌ترین ضرب‌المثل در ادبیات فارسی.

2️⃣ از تلویزیون‌ گزارشی پخش شد در مورد تسمه‌تایم تقلبی. طرف برچسب برندهای خارجی رو‌ میزد رو‌ تسمه!
این یعنی فرستادن مردم ته دره، یعنی قتل. چندسال پیش هم لاستیک تقلبی می‌فروختن. به این راحتی میمیریم و بعد میگن خطای راننده بود!
تحریم سر جای خودش ولی خاک بر سرتون با نظارتتون بر بازار!

3️⃣ در همه بحران‌های #سيستان_و_بلوچستان از سیل و زلزله و فقدان آب آشامیدنی و نبود مدرسه و وفور فقر گرفته تا کمبود بیمارستان و مبارزه با #کرونا نهایت راهکار دولت‌ها این بوده که «مردم مهربان و‌ فداکار ایران یاری کنید تا ما استان‌داری کنیم»
خودتان شرم ‌نمی‌کنید از این کشورداری صدقه‌ای؟

4️⃣ برای ابقای صندلی‌تان در سیستم دولتی، در پناه ماندن از نقد، حسادت و تخریب، به دردسر نیفتادن و مورد سوال قرار نگرفتن فقط یک فرمول کلیدی وجود دارد: هیچ کاری نکنید!

5️⃣ شغل نیست، گرانی هست، دولت ناکارآمده و بدبختی از سر و‌ کول همه‌مون میره بالا ولی سرجدتون از لج حکومت وکیل مدافع #زورگیر و #قمه‌کش نشید.

6️⃣ گفتنی‌ها گفته شده، نوشتنی‌ها نوشته. حالا همه‌چیز روشن است. بی‌نیاز به گفتن، به نوشتن، به پچ‌پچ‌ یا فریاد.
اینکه کسی نمی‌بیند و نمی‌شنود یا نمی‌فهمد، #انتخاب اوست. همه‌ چیز مثل روز روشن است.

7️⃣ لذت مخالف‌خوانی با همه چیز، با همه کس. (یکی از لذت‌های همگانی در ایران)

8️⃣ - حالت چطوره؟
+ خوبم. شکر.
(یکی از پرتکرارترین دروغ‌های ایرانی)

9️⃣ جای #تحقیر در لیست گناهان کبیره خالی است.
هر کسی را ببخشم کسانی که تحقیرم کرده‌اند، نمی‌بخشم. اگر کسی را تحقیر کرده‌ام عذرخواهم و حق دارد من را نبخشد.

🔟 اگر از ستاد آقای #رئیسی به شما زنگ زدند این را هم منتقل کنید:

نه خودتان زیاد حرف بزنید نه وزرا و معاونان‌تان. این وظیفه را به سخنگو‌ و روابط‌عمومی بسپارید.
یکی از اسباب بدبختی کشور و #ناامیدی مردم همین سخنرانی‌های فضایی و بی‌اساس و اظهارفضل‌های دلسردکننده مسئولان است.
🔰 نشانی توئیتر @ehsanm92
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from ارزیابی شتابزده (Mohammadreza Eslami)
✍️لطفا وزارت نیرو را نابود نکنید


🔷 در دوره تصدی علی اکبر محرابیان در وزارت صنایع، واحدهای کارخانه فولاد در «خشک ترین دشت های کشور» احداث شد. مثلا:
✔️فولاد شادگان (خوزستان)
✔️فولاد نی ریز (فارس) در یکی از خشک ترین مناطق استان فارس
✔️فولاد اردکان یزد
✔️فولاد سبزوار و ...

جانمایی و ایجاد 7 طرح بزرگ فولادی 800 هزار تُنی در مناطق فاقد زیر ساخت های تامین #آب، «کارنامۀ» کسی است که امروز قرار است مدیریت کلان و #حکمرانی_آب کشور را به عهده بگیرد.

🔷 صنعت #فولاد وابسته به #آب است. آب در آن می‌چرخد و پمپ‌هایی با ظرفیت حدود ساعتی 35 هزار مترمکعب، آب را پمپ می‌کند و بعد از گذران سیکلی (بخش عمدۀ) این آب تبخیر می‌شود. سوء مدیریت‌های علی اکبر محرابیان در حوزه آب و محیط زیست که منجر به خشکسالیِ برخی دشت ها و مناطقِ اطراف مجتمع‌های صنعتی فولاد در کشور شد، این صنعت را بیش از پیش با مشکل رو‌به‌رو کرد.

🔷چطور کسی که واحدهایِ صنعتی فولاد (که صنایع «پُر آب بَر» محسوب می شود) را در مناطقِ خشک کشور احداث کرده، به صدر مصطبه وزارت نیرو می گماریم که #مشکلات#آب کشور را حل کند؟

(میزان مصرف آب به ازای تولید هر تُن فولاد حدود 28 متر مکعب است که از این مقدار کمتر از 2 درصد بازیافت شده و بقیه دور ریز می شود)

🔷در میانۀ بی برقی ها و کم آبی های اخیر، مدیریتِ یکی از تخصصی ترین وزارتخانه های کشور قرار است که به فردی سپرده شود که کم ترین تخصص و #تجربه را در این حوزه داراست.

🔷 #برق، قلب فناوری‌های مدرن است و ما امروز به دلیل مشکلاتِ تحریم/سرمایه گذاری با #مشکل_تامین_برق برای واحدهای صنعتی مواجه هستیم. همزمان با مشکل برق، مسئلۀ #آب به عنوان یکی از کلیدی ترین مشکلات کشور، چیزی نیست که بتوان با تصمیمی سیاسی آن را به فردِ بدونِ تجربه علمی/اجرایی سپرد.

🔷در میان ده ها مدیر کارآزموده در بدنه وزارت نیرو، و از میان صدها متخصصِ آشنا به صنعت برق و چالش های حکمرانی آب، انتصابِ فردی که «هیچ دانش فنی و سابقه اجرایی» در وزارت نیرو ندارد، به چه معناست؟

🔷انتصاب علی اکبر محرابیان به مدیریت وزارت نیرو در شرایط کمبود برق و خشکسالی باعثِ وهن وزارت نیروست.

▪️ تا کِی باید گمان کنیم که با انتصابِ «افراد سیاسی» می توانیم «مشکلاتِ فنی» را حل کنیم؟

▪️ تا کی و تا چه زمانی باید گمان کنیم که مدیریتِ ارشدِ یک «وزارتخانه تخصصی» می تواند کاملا با مسائل آن وزارتخانه «بیگانه» باشد؟

▪️چرا در مملکتی که بخاطر مشکل سرمایه گذاری خارجی با مشکلاتِ بی برقی مواجه شده، به دنبال «حلّ مساله» با یک «انتصاب سیاسی» هستیم؟

🔷مگر یک انسان چه میزان «نبوغ» می تواند داشته باشد، که انتظار داشته باشیم پیچیده ترین مسائلِ صنعت آب و برق را دستانِ یک نابغۀ بی تجربه بسپاریم؟ و مگر با «فرضیه نبوغ» می توان دست به ریسک زد و زیربناهایِ آب و برقِ یک کشور را به دستانِ «بی تجربه» سپرد؟
و اساسا چه «شواهدی بر نبوغ» در محرابیان هست که امروز وزارت نیرو را اینگونه #تحقیر می کنیم؟

🔷بدنه وزارت نیرو، یکی از وزارتخانه های کشور است که برای ادارۀ آن باید از «منابع انسانی کارآزموده» بهره برد. در لیستِ ارایه شده از دولت سیزدهم به مجلس، افراد کارآزموده و توانمندی هم حضور دارند ولی آقایان نمایندگان مجلس! لطفا وزارت نیرو را نابود نکنیم.


#وزارت_نیرو
#تحقیر
#بحران_آب
#بحران_برق
🌐t.me/solseghalam
آقای جمهوری اسلامی! ببینید که با #نظارت_استصوابی و ردصلاحیت نامزدهای مستقل و صاحب‌رای، چنان جایگاه نظام را تنزل داده‌اید که #طالبان عقب‌افتاده و زورگو نیز دولت ایران را #تحقیر می‌کند و می‌گوید شما در مقامی نیستید که خواهان تشکیل دولت فراگیر در افغانستان شوید!
#توییت
@MostafaTajzadeh
📝📝📝«مهمونی، برنامه‌ای در تراز سیمای ملی؛ جنسیت‌زده با تمسخر و تحقیر مردم»

✍️ فریبا نظری

داشتن سرمایه اجتماعی و مقبولیت بالا در میان مخاطبین یک جامعه امتیاز ویژه‌ای برای یک برنامه تلویزیونی است. سال‌ها پیش کلاه قرمزی توانست با‌همه‌ی کاستی‌هایش، به این نقطه برسد. بگذریم که برخی افراد که هر ازگاهی چند در فضای سیاسی جامعه ظاهرشده و آتش به‌اختیار عمل می‌کنند، زمانی ماموریت داشتند به این عروسک مقبول جامعه بتازند و برعوامل تولید این مجموعه آنقدر سختی و فشار وارد کنند که از قاب تلویزیون ملی خارج شوند و البته موفق هم شدند.
در واقع می توان گفت نمایش عروسکی کلاه قرمزی، تبدیل به برند ویژه‌ی گروه تولیدکننده‌اش شد.

عروسکی ساده و نه چندان زیبا با حرفهای مردم عادی کوچه و بازار، شیرین و پذیرفتنی که فاصله چندانی با زندگی معمولی نداشت. #کلاه_قرمزی و عروسک همراهش #پسرخاله، مانند بقیه مردم ناراحت می شدند، شاد می شدند، از دروغ بدشان می آمد، به‌دیگران کمک می‌کردند، نون می‌گرفتند، نفت می‌گرفتند، به آدم‌ها گل می‌دادند، عاشق می‌شدند و از رنج و فقر مردم، رنج می‌کشیدند.

شاید اگر در یک کشور دیگر بود این عروسک شیرین و ساده و پرطرفدار، تبدیل به برندی ملی می شد به دلیل ویژگیهای مقبول کودکان و بزرگترها؛ اما در کشور ما جایش در قاب تلویزیون ملی با برنامه های دیگر پر شد.
سالها گذشت تا برنامه‌ی #مهمونی با عروسک های جدید بدون کلاه قرمزی و پسرخاله البته خارج از قاب تلویزیون و تقریبا ازسوی همان عوامل تولید؛ بینندگان مشتاق را از انتظار بیرون آورد.
بعد از چند قسمت از برنامه، سه نکته توجه نگارنده را به خود جلب کرد:
۱- جنسیت زدگی شخصیت ها و مضامین
۲- دوری شخصیت‌ها و مضمون برنامه از زندگی معمولی مردم جامعه
۳- شخصیت سوال برانگیز بچه به عنوان یک کودک کار

قیمه و کته دو شخصیت عروسکی و سهیلا یک بازیگر برنامه به شدت زنان یک بعدی و با تفکراتی جنسیت زده ترسیم شده اند. #کته و #سهیلا تمام رویایشان یافتن شوهر است.
میزبان مهمونی نیز مدام در این فکر است که برای سهیلا شوهری پیدا کند و سیروس را تشویق می‌کند که سهیلا را ببیند.
در یکی از قسمت ها مهمان محترم برنامه حتی پیشنهاد کرد برای اینکه کته شوهر پیدا کند، برود و دماغش را عمل کند.
بخش عاشقانه‌ها در قالب نمایشنامه‌های کوتاه دو‌نفره نیز ، ازهمین مضامین جنسیت‌زده برخوردار است و زنان عاشق در آن، موجوداتی بی‌عقل و تک‌بعدی و سطحی تصویر می‌شوند.

این شخصیت‌ها و مضامین کافی بود تا برنامه با علامت سوالی بزرگ در نزد بینندگان مواجه شود.

پس از وقفه‌ای چند ماهه هم‌زمان با التهابات و رخدادهای کم نظیر اعتراضی جامعه در #سال_۱۴۰۱، قسمت دوم برنامه مهمونی علامت سوال بیشتر و بزرگ‌تری کسب کرد.
این بار اما علاوه بر عبارات و مضامین #جنسیت‌زده و #تحقیر_آمیز_زنان، دغدغه‌ها و مسائل‌اجتماعی و #اعتراضات بخش زیادی از جامعه مورد #تمسخر و #تحقیر قرار گرفت. این برنامه تا همین جا با نقد تند مخاطبان روبرو شده‌است.

اما پرسش‌هایی مهم به ذهن متبادر می‌شود:

🔹 آیا برنامه‌ی #مهمونی، نسخه‌ی فیک برنامه اورجینال #کلاه_قرمزی است؟

🔹آیا مقبولیت و #سرمایه‌ی_اجتماعی عوامل تولید برند کلاه قرمزی، برباد رفته است؟

🔹آیا مخاطبان و درک آنان از برنامه های سرگرم‌کننده #تغییر کرده و دچار #دگرگونی شده‌است؟

🔹آیا مضامین جنسیت زده و #سکسیستی که با تحقیر نیمی از جامعه همراه است، توسط عموم جامعه پس زده می‌شود؟

🔹 و آیا این دگرگونی در سلیقه و درک مخاطبین، همان مطالبه‌ی #زن_زندگی_آزادی است که جامعه را این چنین تغییر داده است؟

🔹 آیا تولید کنندگان برنامه های سرگرمی، متوجه این #تغییر_نگرش_و_ذائقه‌ی_جامعه نشده اند؟

🔹 آیا تولیدکنندگان برنامه ها، ماموریت دارند شرایط #آنومیک و #نابهنجار جامعه را #عادی_سازی نمایند و به نوعی #نادیده بگیرند؟

🔹 آیا نسخه‌ی فیک کلاه قرمزی یعنی مهمونی به سطح استانداردهای رسانه ملی #تنزل پیدا کرده است؟

🔹 آیا این برنامه مصداق عبارت معروف #مارشال_مک_لوهان است که می‌گفت: رسانه، پیام است؟
و پیام #رسانه‌‌ی_ملی در حال‌حاضر، مقابله با مطالبه‌ی #زن_زندگی_آزادی است؟

https://t.me/Sociologyofsocialgroups @MostafaTajzadeh