📝📝📝جشن مهرگان و جامعه دوقطبی امروز
✅افسانههای هر ملتی برآمده و نمود آرزوها ، تمنیات و رنجها و ناکامیهای آن ملت و بر خلاف تاریخ و مکتوبات منثور و منظوم غیر اسطورهای که خالق و تقریرگرشان خواصی از میان مردمان هر عصر و دورانی بوده ، نگارنده و روایتگرِ افسانهها منحصرا خود مردم و افراد بی و یا کم نام و نشانِ زیرینترین لایههای اجتماع بودهاند
✅از این رو پژوهشگران فرهنگ و تاریخ اجتماعی ملتها در میان دیگر مواریث و مکتوبات بر جای مانده از اقوام و ملل ، بیشترین توجه و دقت نظر را به اساطیر و افسانههای آنها دارند
✅یکی از مناسبتهای اسطورهای ملت دیرپا و کهنسال ما جشن مهرگان یا جشن مهر مصادف با دهم مهرماه و روز دادخواهی و شوریدن کاوه آهنگر ، رادمردی آزاده ، داغدیده از بیداد ضحاک ، سوگوار فرزند و جان به لب رسیده از میان توده مردم است که بر ضد ضحاک ، عَلم عصیان و غریو دادخواهی برمیافرازد :
✅یکی بیزبان مردِ آهنگرم
ز شاه آتش آید هَمی بر سرم!
✅مشخصه عصر آفریدون، کاوه و ضحاک ، جامعهای است بشدت قطبی شده ؛
بدان بیبَها ناسزاوار پوست
پدید آمد آوازِ دشمن ز دوست !
✅و پیشبندِ چرمینه بیبهایِ آهنگری او بر سر نیزه میشود ، آنها که پشت کاوه و درفش کاویانیاش میایستند لشکر دوست و آنها که در تقابلِ با او به ظلم راضی و حمایتگر ظالماند ، سپاه دشمناند
✅جامعهای که جدال و تقابل سیاهی ظلم و فساد ضحاک ماردوش در برابر سپیدی آزادیخواهی و دادطلبی کاوه آهنگر ، هر رنگ میانه و غیر سفید و غیر سیاهی را از صحن مبارزه زدوده و پس میزند
✅بله داستان و افسانه ادامه میابد و تمنیات و آرزوها و چه بسا ناکامیها و حسرتهای مردمی با پیروزی آفریدون و کاوه آهنگر و به بند کشیدن ضحاک در البرزکوه تسکین میابد
✅و اما برای زیستن در زمانه حاضر ، ضمن حفظ و پاسداشت افسانهها که میراث گرانبها و تبلور آرزوها و آمال مللاند باید از آنها بگذریم و پای در دنیای واقعیت زمینی دوران حاضر بگذاریم
✅متاسفانه بنا بر بسیاری از دلایل و عوامل اعم از عدم التزام و تن دادن به دموکراسی و شنیدن صدای ملت
از جانب حاکمیت و بریدگی و کمر خم شده مردم زیر فشار در حال تزاید اقتصادی و استیصال و قطع امید به گشایش از جانب ملت ، بشدت جامعه ، کشور و نیروهای سیاسی پوزیسیون و اپوزیسیون را دو قطبی ، #سیاه_وسفیدگونه و حاوی خشونتی پنهان کرده است !
✅بعنوان نمونه از طرفی رضای پهلوی از آن سر دنیا وعده دموکراسیِ #ژن_خوب پادشاهی را میدهد و لابد بخش (هر چند کوچکی) از جامعه هم از سر استیصال و بریدگی و کم اطلاعی و عدم شناخت خود را مخاطب او میدانند
✅و از طرف دیگر شاهد و شنونده
نشنیدنها و ندیدنهای صدای ملت و عمق درد و رنج مادیشان و عدم تدبیرمندی در رویکردهای جهانی و منطقهای و بیاعتنایی و عدم التزام به دموکراسی و پاسخگویی در عرصه داخلی و تنگتر کردن دوره به دوره سیکل و سیستم مدیریتی و سیاسی کشور از جانب حاکمیتیم !
✅متاسفانه دو لبه قیچیِ متضاد نهایتا یک راه و یک مقصد را میپیمایند : بریدن آخرین حلقههای امید و راههای برونرفت از وضعیت انسدادگونه فعلی و و کمک به سیاه و سفید و قطبیتر شدن روز به روز فضای سیاسی و اجتماعی کشور !.
✅پیامد این میزان از استیصال ، فشار متزاید مادی و معیشتی و بیاعتمادی بین حاکمیت و مردم و عدم تحمل حداقلی از فضای باز سیاسی را در اعتراضات و تخاصمات خشونت بار سالهای گذشته دیده و شنیدیم و همچنان بیتفاوت و منفعل نظارهگر غرقه خویشنیم
✅آتش بدو دست خویش بر دامن خویش
چون خود زدهام چه نالم از دشمن
خویش
کس دشمن من نیست،منم دشمن خویش
ای وایِ من و دستِ من و دامنِ خویش!
🆔@MostafaTajzadeh
✅افسانههای هر ملتی برآمده و نمود آرزوها ، تمنیات و رنجها و ناکامیهای آن ملت و بر خلاف تاریخ و مکتوبات منثور و منظوم غیر اسطورهای که خالق و تقریرگرشان خواصی از میان مردمان هر عصر و دورانی بوده ، نگارنده و روایتگرِ افسانهها منحصرا خود مردم و افراد بی و یا کم نام و نشانِ زیرینترین لایههای اجتماع بودهاند
✅از این رو پژوهشگران فرهنگ و تاریخ اجتماعی ملتها در میان دیگر مواریث و مکتوبات بر جای مانده از اقوام و ملل ، بیشترین توجه و دقت نظر را به اساطیر و افسانههای آنها دارند
✅یکی از مناسبتهای اسطورهای ملت دیرپا و کهنسال ما جشن مهرگان یا جشن مهر مصادف با دهم مهرماه و روز دادخواهی و شوریدن کاوه آهنگر ، رادمردی آزاده ، داغدیده از بیداد ضحاک ، سوگوار فرزند و جان به لب رسیده از میان توده مردم است که بر ضد ضحاک ، عَلم عصیان و غریو دادخواهی برمیافرازد :
✅یکی بیزبان مردِ آهنگرم
ز شاه آتش آید هَمی بر سرم!
✅مشخصه عصر آفریدون، کاوه و ضحاک ، جامعهای است بشدت قطبی شده ؛
بدان بیبَها ناسزاوار پوست
پدید آمد آوازِ دشمن ز دوست !
✅و پیشبندِ چرمینه بیبهایِ آهنگری او بر سر نیزه میشود ، آنها که پشت کاوه و درفش کاویانیاش میایستند لشکر دوست و آنها که در تقابلِ با او به ظلم راضی و حمایتگر ظالماند ، سپاه دشمناند
✅جامعهای که جدال و تقابل سیاهی ظلم و فساد ضحاک ماردوش در برابر سپیدی آزادیخواهی و دادطلبی کاوه آهنگر ، هر رنگ میانه و غیر سفید و غیر سیاهی را از صحن مبارزه زدوده و پس میزند
✅بله داستان و افسانه ادامه میابد و تمنیات و آرزوها و چه بسا ناکامیها و حسرتهای مردمی با پیروزی آفریدون و کاوه آهنگر و به بند کشیدن ضحاک در البرزکوه تسکین میابد
✅و اما برای زیستن در زمانه حاضر ، ضمن حفظ و پاسداشت افسانهها که میراث گرانبها و تبلور آرزوها و آمال مللاند باید از آنها بگذریم و پای در دنیای واقعیت زمینی دوران حاضر بگذاریم
✅متاسفانه بنا بر بسیاری از دلایل و عوامل اعم از عدم التزام و تن دادن به دموکراسی و شنیدن صدای ملت
از جانب حاکمیت و بریدگی و کمر خم شده مردم زیر فشار در حال تزاید اقتصادی و استیصال و قطع امید به گشایش از جانب ملت ، بشدت جامعه ، کشور و نیروهای سیاسی پوزیسیون و اپوزیسیون را دو قطبی ، #سیاه_وسفیدگونه و حاوی خشونتی پنهان کرده است !
✅بعنوان نمونه از طرفی رضای پهلوی از آن سر دنیا وعده دموکراسیِ #ژن_خوب پادشاهی را میدهد و لابد بخش (هر چند کوچکی) از جامعه هم از سر استیصال و بریدگی و کم اطلاعی و عدم شناخت خود را مخاطب او میدانند
✅و از طرف دیگر شاهد و شنونده
نشنیدنها و ندیدنهای صدای ملت و عمق درد و رنج مادیشان و عدم تدبیرمندی در رویکردهای جهانی و منطقهای و بیاعتنایی و عدم التزام به دموکراسی و پاسخگویی در عرصه داخلی و تنگتر کردن دوره به دوره سیکل و سیستم مدیریتی و سیاسی کشور از جانب حاکمیتیم !
✅متاسفانه دو لبه قیچیِ متضاد نهایتا یک راه و یک مقصد را میپیمایند : بریدن آخرین حلقههای امید و راههای برونرفت از وضعیت انسدادگونه فعلی و و کمک به سیاه و سفید و قطبیتر شدن روز به روز فضای سیاسی و اجتماعی کشور !.
✅پیامد این میزان از استیصال ، فشار متزاید مادی و معیشتی و بیاعتمادی بین حاکمیت و مردم و عدم تحمل حداقلی از فضای باز سیاسی را در اعتراضات و تخاصمات خشونت بار سالهای گذشته دیده و شنیدیم و همچنان بیتفاوت و منفعل نظارهگر غرقه خویشنیم
✅آتش بدو دست خویش بر دامن خویش
چون خود زدهام چه نالم از دشمن
خویش
کس دشمن من نیست،منم دشمن خویش
ای وایِ من و دستِ من و دامنِ خویش!
🆔@MostafaTajzadeh