📝📝📝 «ستادهای خیابانی» و «کوچهگردهای شهروند»
✅در #انتخابات اخیر سایه سنگین نپوپولیسم چنان بر سر کشور احساس میشود که تیرماه سوزان 1384 در برابرمان زبانه میکشد: وعدههایی که آب از دهان بیخبران جاری میکند و ایران را بخشی از جغرافیای کشورهای اسکاندیناوی تصویر میکند.
«دروغهای بزرگ» به آهنربای آراء میماند که صندوقها را با خود خواهد برد.
✅بخش اعظم مردم به ابعاد کارشناسی وعدهها کاری ندارند، بلکه مسحوردرشتی آنها میشوند.
✅نباید فراموش کرد که بزرگترین دشمن دموکراسی، دیکتاتوری نیست، بلکه پوپولیسم است که انگلوار از خون #دموکراسی میمکد و علیه آن قیام میکند. هر جا که پوپولیسم قد میافرازد، دیگر نشستن جایز نیست؛ چرا که به قول صاحبنظران، اگر پوپولیسم با نردبان دموکراسی بر پشتبام قدرت رسید، نردبان را لگد میکند و دیگر نمیتوان آن را بهسادگی به زیر کشید.
✅چه باید کرد؟
#انقلاب مصر با حضور پرشور جوانانی که چگونه انقلاب کردن را میدانستند، آغاز شد: «حضور شجاعانه در میدان تحریر و پافشاری تا پیروزی». اما نظام پس از انقلاب را برخلاف انتظار انقلابیون، «اخوانالمسلمین» تعیین کرد؛ چرا که اخوان، چگونگی جلب آراء را میدانست: «حضور در کوچهپسکوچهها و توجیه رایدهندگان».
✅تعیینکننده نهایی انتخابات، فضای مجازی یا کافههای روشنفکری شهرهای بزرگ نیست، بلکه خیابانهای فرعی شهرهای کوچک و روستاهای بزرگ است.
✅کنشگر باشیم!
«ستادهای خیابانی» انفرادی یا گروهی را از همین امروز به راه بیندازیم و در انتظار روزهای پایانی نمانیم.
بسان «کوچهگردهای شهروند» به درون محلات خود برویم و به گفتگو با مردم بپردازیم؛ تا تکلیف شهروندی خود را برای کشورمان به جای آورده باشیم.
میشل #فوکو ، فیلسوف بزرگی که امروز در محافل روشنفکری ما بر زبانهاست، در دهه 70 میلادی در وسط میدان به توزیع نوشتارهای انتقادی خود مشغول بود؛ بنابراین در میدان بودن و با مردم سخن گفتن اسثنا ندارد؛ همه باید در میانه میدان باشیم و نگهبان حقوق شهروندیمان.
✅بیایید از امروز
1⃣ خود را مکلف کنیم که هر روز 5 دقیقه با 5 پنج نفر از مغازهدار، راننده تاکسی، همسایه و.. صحبت کنیم.
2⃣ با دوستان خود در روستاها و شهرهای کوچکترتماس بگیریم و با آنها درباره انتخابات گفتگو کنیم.
3⃣ وعدهها و کارنامههای نامزدها را با هم به زبان ساده مرور کنیم.
4⃣ حوصله به خرج دهیم و تحریمیها را به رای دادن ترغیب کنیم.
5⃣ صرفا در چارچوب قانون عمل کنیم و از توهین و تهمت بپرهیزیم.
6⃣ کسانی که هنوز به سن رای دادن نرسیدهاند، متحمل نتایج انتخابات خواهند شد، بنابراین آنان نیز باید برای آینده خودشان وارد «ستادهای خیابانی» شوند و با ابزار «گفتگو» در سرنوشت کشور خویش شریک شوند.
@naghd_tabeen
@MostafaTajzadeh
✅در #انتخابات اخیر سایه سنگین نپوپولیسم چنان بر سر کشور احساس میشود که تیرماه سوزان 1384 در برابرمان زبانه میکشد: وعدههایی که آب از دهان بیخبران جاری میکند و ایران را بخشی از جغرافیای کشورهای اسکاندیناوی تصویر میکند.
«دروغهای بزرگ» به آهنربای آراء میماند که صندوقها را با خود خواهد برد.
✅بخش اعظم مردم به ابعاد کارشناسی وعدهها کاری ندارند، بلکه مسحوردرشتی آنها میشوند.
✅نباید فراموش کرد که بزرگترین دشمن دموکراسی، دیکتاتوری نیست، بلکه پوپولیسم است که انگلوار از خون #دموکراسی میمکد و علیه آن قیام میکند. هر جا که پوپولیسم قد میافرازد، دیگر نشستن جایز نیست؛ چرا که به قول صاحبنظران، اگر پوپولیسم با نردبان دموکراسی بر پشتبام قدرت رسید، نردبان را لگد میکند و دیگر نمیتوان آن را بهسادگی به زیر کشید.
✅چه باید کرد؟
#انقلاب مصر با حضور پرشور جوانانی که چگونه انقلاب کردن را میدانستند، آغاز شد: «حضور شجاعانه در میدان تحریر و پافشاری تا پیروزی». اما نظام پس از انقلاب را برخلاف انتظار انقلابیون، «اخوانالمسلمین» تعیین کرد؛ چرا که اخوان، چگونگی جلب آراء را میدانست: «حضور در کوچهپسکوچهها و توجیه رایدهندگان».
✅تعیینکننده نهایی انتخابات، فضای مجازی یا کافههای روشنفکری شهرهای بزرگ نیست، بلکه خیابانهای فرعی شهرهای کوچک و روستاهای بزرگ است.
✅کنشگر باشیم!
«ستادهای خیابانی» انفرادی یا گروهی را از همین امروز به راه بیندازیم و در انتظار روزهای پایانی نمانیم.
بسان «کوچهگردهای شهروند» به درون محلات خود برویم و به گفتگو با مردم بپردازیم؛ تا تکلیف شهروندی خود را برای کشورمان به جای آورده باشیم.
میشل #فوکو ، فیلسوف بزرگی که امروز در محافل روشنفکری ما بر زبانهاست، در دهه 70 میلادی در وسط میدان به توزیع نوشتارهای انتقادی خود مشغول بود؛ بنابراین در میدان بودن و با مردم سخن گفتن اسثنا ندارد؛ همه باید در میانه میدان باشیم و نگهبان حقوق شهروندیمان.
✅بیایید از امروز
1⃣ خود را مکلف کنیم که هر روز 5 دقیقه با 5 پنج نفر از مغازهدار، راننده تاکسی، همسایه و.. صحبت کنیم.
2⃣ با دوستان خود در روستاها و شهرهای کوچکترتماس بگیریم و با آنها درباره انتخابات گفتگو کنیم.
3⃣ وعدهها و کارنامههای نامزدها را با هم به زبان ساده مرور کنیم.
4⃣ حوصله به خرج دهیم و تحریمیها را به رای دادن ترغیب کنیم.
5⃣ صرفا در چارچوب قانون عمل کنیم و از توهین و تهمت بپرهیزیم.
6⃣ کسانی که هنوز به سن رای دادن نرسیدهاند، متحمل نتایج انتخابات خواهند شد، بنابراین آنان نیز باید برای آینده خودشان وارد «ستادهای خیابانی» شوند و با ابزار «گفتگو» در سرنوشت کشور خویش شریک شوند.
@naghd_tabeen
@MostafaTajzadeh
📝📝📝آنها تشنه نابود كرد هستند تا تشنه بهشت
✍️ فرهاد قنبری
✅ آلن بدیو پس از حوادث تروریستی پاریس گفت: «فهمیدن یا اعتراف به ناتوانی در فهمیدن به منزلۀ شکست است و هیچ اندیشۀ اصیل و انتقادی نباید و نمی تواند هیچ چیز به ویژه هیچ عمل انسانی را غیرقابل فهم و اندیشیدن اعلام کند. هدف و وظیفۀ فکر مقابله با همین ناتوانی در فهمیدن موضوعاتی است که از فهم می گریزند یا غیرقابل فهم و اندیشیدن انگاشته شده و به نظر می رسند.
بی شک، در واقعیت بیرونی رفتارها و اعمال مطلقاً غیرعقلانی، جنایتکارانه و بیمارگونه وجود دارد. اما، از منظر اندیشه همۀ اینها موضوعات قابل تأمل اند. گفتن اینکه فلان چیز یا فلان موضوع نیاندیشیدنی یا غیرقابل فهم است همواره و لزوماً به منزلۀ شکست اندیشه است و شکست اندیشه دقیقاً به معنای پیروزی رفتارهای غیرعقلانی و جنایتکارانه است»
@IranSociology
اگر وجه غالب قرن بیستم کلان روایت های خشنی مانند فاشیسم و توتالیتاریسم بود،قرن بیست و یکم قرن خرده روایت هاست ،خرده روایت هایی که از حاشیه به متن هجوم آورده اند،خرده روایت هایی که با خشونت و ارعاب سعی در حکاکی خود در متن دارند.
قرن بیستم اگر با وحشت آفرینی هیتلر و استالینیسم و پل پوت و امثالهم در یادها ماندگار شد .قرن بیست و یکم قرن #تروریست های کوله به دوش شناخته نشده ای است که در شهر و سرزمینشان جز ارعاب و تحقیر و تهدید چیزی نصیب شان نشده است.
خشونت گفتمانی بارزترین وجه تروریست هاست. #فوکو خشونت گفتمانی را شنیع ترین شکل خشونت می نامید.
خشونت گفتمانی توان ارتباطی، تعلق به همنوعان، ارزشهای مشترک انسانی را نابود کرده و حرمتهای ارزشی و اخلاقی بین فردی و اجتماعی را به چالش می کشند.
اینکه سوژه یک تعریفی از حقیقت را پذیرفته و تمام تعاریف دیگر حقیقت را عین گمراهی و جهل بداند مصداق شدیدترین شکل خشونت ورزی است.
تروریست ها و حاملان این خشونت امروزه در همه جا هستند از آمریکا تا لندن و بروکسل و پاریس و فیلیپین و کابل و بغداد و امروز هم تهران ،از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب دنیا را می نوردند تا به رعب انگیزترین شیوه های ممکن انتقام خود را بگیرند و برای ساعتی هم شده خود را در صدر رسانه ها و خبرگزاری ها بنشانند . برای تروریست ها فرقی ندارد با ماشین شهروندان عادی را زیر بگیرند یا به مدرسه کودکان حمله کنند یا در میدان مرکزی شهری خود را منفجر کنند.آنها یک هدف دارند و آن نابود کردن است .نابود کردن جهانی که بر وفق مرادشان نیست. آنها بیشتر از آنکه تشنه بهشت باشند ،تشنه نابود کردن و جلب توجه هستند.
جامعه شناسی
@IRANSOCIOLOGY
@MostafaTajzadeh
✍️ فرهاد قنبری
✅ آلن بدیو پس از حوادث تروریستی پاریس گفت: «فهمیدن یا اعتراف به ناتوانی در فهمیدن به منزلۀ شکست است و هیچ اندیشۀ اصیل و انتقادی نباید و نمی تواند هیچ چیز به ویژه هیچ عمل انسانی را غیرقابل فهم و اندیشیدن اعلام کند. هدف و وظیفۀ فکر مقابله با همین ناتوانی در فهمیدن موضوعاتی است که از فهم می گریزند یا غیرقابل فهم و اندیشیدن انگاشته شده و به نظر می رسند.
بی شک، در واقعیت بیرونی رفتارها و اعمال مطلقاً غیرعقلانی، جنایتکارانه و بیمارگونه وجود دارد. اما، از منظر اندیشه همۀ اینها موضوعات قابل تأمل اند. گفتن اینکه فلان چیز یا فلان موضوع نیاندیشیدنی یا غیرقابل فهم است همواره و لزوماً به منزلۀ شکست اندیشه است و شکست اندیشه دقیقاً به معنای پیروزی رفتارهای غیرعقلانی و جنایتکارانه است»
@IranSociology
اگر وجه غالب قرن بیستم کلان روایت های خشنی مانند فاشیسم و توتالیتاریسم بود،قرن بیست و یکم قرن خرده روایت هاست ،خرده روایت هایی که از حاشیه به متن هجوم آورده اند،خرده روایت هایی که با خشونت و ارعاب سعی در حکاکی خود در متن دارند.
قرن بیستم اگر با وحشت آفرینی هیتلر و استالینیسم و پل پوت و امثالهم در یادها ماندگار شد .قرن بیست و یکم قرن #تروریست های کوله به دوش شناخته نشده ای است که در شهر و سرزمینشان جز ارعاب و تحقیر و تهدید چیزی نصیب شان نشده است.
خشونت گفتمانی بارزترین وجه تروریست هاست. #فوکو خشونت گفتمانی را شنیع ترین شکل خشونت می نامید.
خشونت گفتمانی توان ارتباطی، تعلق به همنوعان، ارزشهای مشترک انسانی را نابود کرده و حرمتهای ارزشی و اخلاقی بین فردی و اجتماعی را به چالش می کشند.
اینکه سوژه یک تعریفی از حقیقت را پذیرفته و تمام تعاریف دیگر حقیقت را عین گمراهی و جهل بداند مصداق شدیدترین شکل خشونت ورزی است.
تروریست ها و حاملان این خشونت امروزه در همه جا هستند از آمریکا تا لندن و بروکسل و پاریس و فیلیپین و کابل و بغداد و امروز هم تهران ،از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب دنیا را می نوردند تا به رعب انگیزترین شیوه های ممکن انتقام خود را بگیرند و برای ساعتی هم شده خود را در صدر رسانه ها و خبرگزاری ها بنشانند . برای تروریست ها فرقی ندارد با ماشین شهروندان عادی را زیر بگیرند یا به مدرسه کودکان حمله کنند یا در میدان مرکزی شهری خود را منفجر کنند.آنها یک هدف دارند و آن نابود کردن است .نابود کردن جهانی که بر وفق مرادشان نیست. آنها بیشتر از آنکه تشنه بهشت باشند ،تشنه نابود کردن و جلب توجه هستند.
جامعه شناسی
@IRANSOCIOLOGY
@MostafaTajzadeh
📝📝📝« دگرگونی و نوزایی واژگان در ادبیات گفتمانی ایران پساز اعتراضات و جنبشهای اجتماعی سه دههی اخیر »
✍️ فریبا نظری
✅ بسیجی، جام زهر، امنیتی، حزباللهی، خانهتیمی، لباس شخصی، شهید، جان باخته، سایبری، حکومتی، بورسیه تقلبی، رانت خوار، اختلاسگر، ژن خوب، آقازاده، سلبریتی، مداح حکومتی، سخنران حکومتی، رسانهی میلی، دههی هشتادی، اغتشاشگر، برابریخواهی، تبعیض جنسیتی، خشونتپرهیزی، مستضعفین، اقشار کمدرآمد، محروم، کمبرخوردار، حقوق شهروندی، مردمسالاری دینی، تحریم، نفوذ، نرمش قهرمانانه، جریان فتنه، حصر خانگی، دانشجوی ستارهدار، مقاومت مدنی، کنشگری، مطالبهگری، شبکهسازی، هشتک، اعتراض، ابربحران، اراذل و اوباش، کودک کار، معتاد متجاهر، اپوزیسیون، پناهنده، مهاجر، فرار نخبگان، هنراعتراضی، جامعهی مدنی، معترض، سادهزیستی، بصیرت و...
✅ اینها واژگانی هستند که پساز انقلاب سال ۱۳۵۷، به ادبیات گفتمانی جامعهی ایران افزوده شدند، و در طول بیشاز چهار دههی گذشته؛ تعدادی در معنا و ماهیت و کارکرد دگرگون شدند، تعدادی از ادبیات گفتمانی جامعه رخت بربستند و تعدادی نیز جای خود را به واژگان نوپدید دادند.
✅ نگارنده با دقت در واژگان و بارمعنایی و میزان کاربرد آنها، بدین تغییرات رسید:
✅واژگانی که دگرگون شدند، واژگانی که فراموش شدند، واژگانی که جدید زاده شدند.
۱- برخیاز این واژگان، دچار دگرگونی معنا و کارکرد شدهاند، مانند بسیج، بسیجی، انقلابی
۲- برخی جای خود را به واژهی دیگری دادهاند، مانند شهید به جانباخته( برای کشته شدگان اعتراضات )، مستضعفین به اقشار کمدرآمد، محروم به کمبرخوردار، رسانهی ملی به رسانهی میلی، دموکراسی به مردمسالاری دینی، خرابکار به اغتشاشگر، سرباز گمنام امام زمان به امنیتی
۳- برخی واژگان نوپدید سیاسی بهویژه پساز جنبشهای کوی دانشگاه، سبز، زنزندگیآزادی و اعتراضات دی ۹۶ و آبان ۹۸، عبارتنداز:
لباس شخصی، دانشجوی ستارهدار، مقاومت مدنی، فتنه، اغتشاشگر، بصیرت، کنشگری، مطالبهگری، برابری خواهی، تبعیض جنسیتی، نفوذ، رسانههای معاند، فعال مدنی، معترض، حقوق زنان
۴- برخی واژگان نوپدید اقتصادی عبارتنداز:
رانتخوار، اختلاسگر، ژن خوب، آقازاده، تحریم، ابربحران، کودک کار، کارآفرین، مفسد اقتصادی
۵- برخی واژگان نوپدید اجتماعی این دوران نیز عبارتنداز:
حقوق شهروندی، نرمش قهرمانانه، شبکهسازی، هشتک، سایبری، امنیتی، مداح حکومتی، سخنران حکومتی، معتاد متجاهر، کودک کار، فرار نخبگان، دههی هشتادی، هنراعتراضی، سلبریتی
۶- برخی واژگان نیز به مرور و با کاربرد کم، به تدریج از ادبیات گفتمانی انقلاب سال ۵۷ و جمهوری اسلامی؛ ناپدید شدند. مانند:
سادهزیستی، حزباللهی، خانهی تیمی
۷- برخیاز واژگان نیز بنابر شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه، بیشتر کاربرد یافته و بخشی از ادبیات معمول عمومی شدهاند. مانند:
اپوزیسیون، حصرخانگی، مطالبات، برانداز
✅بررسی بستر و متن اجتماعی خالق یا تاثیرگذار بر زایش این واژگان_ بهویژه در دوران جنبشهای اجتماعی _ با مفاهیم و معنا و هویت جدیدی که با خود همراه دارند، و رابطهی دوسویه و دیالکتیکی این زمینه و متن با واژگان نوپدید یا دگرگون شده؛ از موضوعات مهم و ضروری است که پژوهشگران و اندیشمندان را به کاووش و بررسی ژرف و همهجانبه فرا میخواند.
« واژگان، ایدهها و حتی اعمال و نمادهایی که در فرآیند پدیدآیی و تحول جنبش(ها) به تدریج مطرح میشوند، درنهایت هویت جنبش را شکل میدهند»( سعید مدنی، جنبش سبز، دیروز، امروز، فردا، بهمن ۱۳۹۳، دوماهنامه میهن).
✅اگر بخشی از نقش و کارکرد این واژگان نوپدید را تاثیرگذاری بر گفتمان جنبشهای اجتماعی متاخر جامعهی ایران بدانیم، شاید بتوانیم مانند #فوکو، این گفتمان درحال شکلگیری را، آشکارکنندهی بازی قدرت در جایگاههای مشخص مناسبات قدرت نیز بهحساب آوریم. این بازی، نقشآفرینان را در سطوح مختلف به بازی میگیرد. بنابر سهمی که از قدرت دارند، منزلتی که در جامعه بدست آوردهاند و درکی که از مناسبات و ارتباطات جهانی کسب نمودهاند. گاهی سویهی برتری با کارگزاران حاکمیت است و گاهی نیز با کنشگران مدنی، اما آنچه در میانهی این دیالکتیک سنتز میشود؛ دگرگونی و نوزایی واژگانی است.
۲۲ مرداد ۱۴۰۲
@Sociologyofsocialgroups @MostafaTajzadeh
✍️ فریبا نظری
✅ بسیجی، جام زهر، امنیتی، حزباللهی، خانهتیمی، لباس شخصی، شهید، جان باخته، سایبری، حکومتی، بورسیه تقلبی، رانت خوار، اختلاسگر، ژن خوب، آقازاده، سلبریتی، مداح حکومتی، سخنران حکومتی، رسانهی میلی، دههی هشتادی، اغتشاشگر، برابریخواهی، تبعیض جنسیتی، خشونتپرهیزی، مستضعفین، اقشار کمدرآمد، محروم، کمبرخوردار، حقوق شهروندی، مردمسالاری دینی، تحریم، نفوذ، نرمش قهرمانانه، جریان فتنه، حصر خانگی، دانشجوی ستارهدار، مقاومت مدنی، کنشگری، مطالبهگری، شبکهسازی، هشتک، اعتراض، ابربحران، اراذل و اوباش، کودک کار، معتاد متجاهر، اپوزیسیون، پناهنده، مهاجر، فرار نخبگان، هنراعتراضی، جامعهی مدنی، معترض، سادهزیستی، بصیرت و...
✅ اینها واژگانی هستند که پساز انقلاب سال ۱۳۵۷، به ادبیات گفتمانی جامعهی ایران افزوده شدند، و در طول بیشاز چهار دههی گذشته؛ تعدادی در معنا و ماهیت و کارکرد دگرگون شدند، تعدادی از ادبیات گفتمانی جامعه رخت بربستند و تعدادی نیز جای خود را به واژگان نوپدید دادند.
✅ نگارنده با دقت در واژگان و بارمعنایی و میزان کاربرد آنها، بدین تغییرات رسید:
✅واژگانی که دگرگون شدند، واژگانی که فراموش شدند، واژگانی که جدید زاده شدند.
۱- برخیاز این واژگان، دچار دگرگونی معنا و کارکرد شدهاند، مانند بسیج، بسیجی، انقلابی
۲- برخی جای خود را به واژهی دیگری دادهاند، مانند شهید به جانباخته( برای کشته شدگان اعتراضات )، مستضعفین به اقشار کمدرآمد، محروم به کمبرخوردار، رسانهی ملی به رسانهی میلی، دموکراسی به مردمسالاری دینی، خرابکار به اغتشاشگر، سرباز گمنام امام زمان به امنیتی
۳- برخی واژگان نوپدید سیاسی بهویژه پساز جنبشهای کوی دانشگاه، سبز، زنزندگیآزادی و اعتراضات دی ۹۶ و آبان ۹۸، عبارتنداز:
لباس شخصی، دانشجوی ستارهدار، مقاومت مدنی، فتنه، اغتشاشگر، بصیرت، کنشگری، مطالبهگری، برابری خواهی، تبعیض جنسیتی، نفوذ، رسانههای معاند، فعال مدنی، معترض، حقوق زنان
۴- برخی واژگان نوپدید اقتصادی عبارتنداز:
رانتخوار، اختلاسگر، ژن خوب، آقازاده، تحریم، ابربحران، کودک کار، کارآفرین، مفسد اقتصادی
۵- برخی واژگان نوپدید اجتماعی این دوران نیز عبارتنداز:
حقوق شهروندی، نرمش قهرمانانه، شبکهسازی، هشتک، سایبری، امنیتی، مداح حکومتی، سخنران حکومتی، معتاد متجاهر، کودک کار، فرار نخبگان، دههی هشتادی، هنراعتراضی، سلبریتی
۶- برخی واژگان نیز به مرور و با کاربرد کم، به تدریج از ادبیات گفتمانی انقلاب سال ۵۷ و جمهوری اسلامی؛ ناپدید شدند. مانند:
سادهزیستی، حزباللهی، خانهی تیمی
۷- برخیاز واژگان نیز بنابر شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه، بیشتر کاربرد یافته و بخشی از ادبیات معمول عمومی شدهاند. مانند:
اپوزیسیون، حصرخانگی، مطالبات، برانداز
✅بررسی بستر و متن اجتماعی خالق یا تاثیرگذار بر زایش این واژگان_ بهویژه در دوران جنبشهای اجتماعی _ با مفاهیم و معنا و هویت جدیدی که با خود همراه دارند، و رابطهی دوسویه و دیالکتیکی این زمینه و متن با واژگان نوپدید یا دگرگون شده؛ از موضوعات مهم و ضروری است که پژوهشگران و اندیشمندان را به کاووش و بررسی ژرف و همهجانبه فرا میخواند.
« واژگان، ایدهها و حتی اعمال و نمادهایی که در فرآیند پدیدآیی و تحول جنبش(ها) به تدریج مطرح میشوند، درنهایت هویت جنبش را شکل میدهند»( سعید مدنی، جنبش سبز، دیروز، امروز، فردا، بهمن ۱۳۹۳، دوماهنامه میهن).
✅اگر بخشی از نقش و کارکرد این واژگان نوپدید را تاثیرگذاری بر گفتمان جنبشهای اجتماعی متاخر جامعهی ایران بدانیم، شاید بتوانیم مانند #فوکو، این گفتمان درحال شکلگیری را، آشکارکنندهی بازی قدرت در جایگاههای مشخص مناسبات قدرت نیز بهحساب آوریم. این بازی، نقشآفرینان را در سطوح مختلف به بازی میگیرد. بنابر سهمی که از قدرت دارند، منزلتی که در جامعه بدست آوردهاند و درکی که از مناسبات و ارتباطات جهانی کسب نمودهاند. گاهی سویهی برتری با کارگزاران حاکمیت است و گاهی نیز با کنشگران مدنی، اما آنچه در میانهی این دیالکتیک سنتز میشود؛ دگرگونی و نوزایی واژگانی است.
۲۲ مرداد ۱۴۰۲
@Sociologyofsocialgroups @MostafaTajzadeh