فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝در اولین خرابکاری نطنز دست داشتم!

✍🏼روح‌الله انصاری

خوب من باید یک اعترافی کنم و بگم در اولین خرابکاری در نیروگاه ‎#نطنز دست داشتم:
اسفند سال ۸۷ بود و فکر کنم اولین سالگرد روز ‎#انرژی_هسته‌ای فروردین سال بعد می‌شد. من تدوینگر یک فیلمی بودم که درباره انرژی هسته‌ای و جاسوس‌‌بازی و این چیزها بود.

‏در یکی از سکانس‌ها بازیگر نقش اول یک کابوسی می‌دید که در اون سالن سانتریفیوژهای نطنز منفجر میشه. طراح صحنه هم لیست ماکت ‎#سانتریفیوژ داد: ۲۰۰ عدد. مدیرتولید هم با نامه تلویزیون رفت سازمان انرژی اتمی که آقا یک عکسی، مدلی، چیزی از سانتریفیوژ بدین ما ماکت درست کنیم.

‏روابط عمومی انرژی اتمی گفت چه کاریه؟ ما برای ۲۲ بهمن پونصدتا ماکت ساختیم الان تو انبار نطنزه. برین همونا رو بگیرین.
مدیر تولید هم میره نطنز که بگیره، بهش میگن چه کاریه این همه رو بار کامیون کنین؟ اصلا پاشین بیاین همینجا فیلمبرداری. کل گروه هم رفتن نطنز. (من تدوینگر بودم نرفتم).

‏حراست اونجا دید اینا بچه‌های خوبی‌‌ان، چهارتا بازیگر هم باهاشونه... یه خورده سر حجاب خانم‌ها تذکر دادن ولی اجازه دادن بچه‌ها تو خود سالن اصلی فیلمبرداری کنن. کارگردان هم همونجا سریع چند تا سکانس نوشت که به قصه بخوره و فرصت فیلمبرداری تو چنین لوکیشنی از دست نره.
‏دو روزی فیلمبرداری میکنن تا میرسن به سکانس کابوس... نیروگاه نطنز اون زمان به یک شکل اسرائیلی طوری پیشرفت کرده بود:گویا اول دو سه تا ساختمون بوده ولی آروم آروم مساحتش بیشتر شده. به همین خاطر کلی ساختمون حراست و سالن و سوله بی‌دلیل وسط تاسیسات مونده بود که به مرور خراب می‌کردن.

‏حراست میگه آقا بیایین این ماکت‌ها رو تو یکی از این سالن‌های قدیمی تاسیسات بچینین و منفجر کنین. اگه گرد و خاک هم کرد و دیوارا سیاه شد مهم نیست، هفته دیگه میخوایم با لودر صافش کنیم. سالن هم انقدر جای پرتی بود که ورودی اصلی پنج کیلومتر جلوتر رفته بود و هیچ چیز مهمی اطرافش نبود

گروه صحنه سالن رو رنگ میزنن، کف رو اپوکسی می‌کنن، بخشی از دیوار رو برای دوربین‌ها برمی‌دارن و سانتریفیوژها رو می‌چینن. روز فیلمبرداری پنج تا دوربین با لنز تله می‌کارن و مث که یکی دوتا از مقامات انرژی اتمی رو هم دعوت میکنن برا بازدید از لوکیشن "اولین فیلم انرژی هسته‌ای".

همه سر جاهاشون می‌رن. مسئول جلوه‌های ویژه میشینه پشت فیوز انفجار، کارگردان پشت بلندگو و بیسیم و کلید می‌زنه: سه، دو، یک... حرکت!
اینجا روایت‌ها کمی مغشوشه. مسئول جلوه‌های ویژه میگه مواد اشتباهی بهش دادن. مدیر فیلمبرداری میگه من با این قبلا کار کردم و یارو کلا تعطیله.

‏منشی صحنه میگه روسری من ابریشم دست باف بود. مدیر تولید هم معتقده خسارت لنز و دوربین‌ها از کل بودجه فیلم بیشتره...
اتفاقی که می‌افته اینه: قرار بود سه تا انفجار کوچولو که با نیم لیتر بنزین تقویت شده، یک پِقِ کوچولو کنه و ما تو پُست پروداکشن بهش حجم آتیش و انفجار اضافه کنیم.

‏اما با همون انفجار اول کل ساختمون میره رو هوا: موج انفجار نزدیکترین دوربین در فاصله سی متری رو پرت می‌کنه رو مانیتور، گوشه روسری منشی صحنه آتیش میگیره، سقف سالن میاد پایین، میکروفن صدابردار میسوزه و تو تدوین چیزی جز یک نور سفید و آوار و یک سری آتیش نشان مضطرب قابل مشاهده نیست.

‏حالا این مسئله‌ای نیست؛ گویا پنج دقیقه بعد، آژانس انرژی اتمی از وین زنگ میزنه به شورای عالی امنیت ملی که آقا تو نطنز چی شده؟! اونام از همه جا بی‌خبر میگن برو عمو ما رو اسکل نکن...

‏به گفته یک مقام آگاه، سخت‌ترین بحران صنعت هسته‌ای ایران از زمان پروتکل الحاقی تا اون روز این بوده که چطوری به بازرسان و اعضای آژانس توضیح بدن واقعا چی شده.
خلاصه که اولین خرابکاری در صنعت هسته‌ای کشور ما بودیم، اسرائیل نبود.


🆔 @MostafaTajzadeh
https://twitter.com/AnsariRoohollah/status/1381857561981423618?s=19