فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.9K subscribers
10.9K photos
3.42K videos
520 files
29.4K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝سارا سلام

✍🏼 #مصطفی_مهرآیین

این مجموعه در سبک نامه نویسی و عاشقانه به نگارش در آمده با زبانی امروزی و کاملا رئال. که هر شنونده ایی می تواند بخشی از خاطرات خود را در این اثر بشنود . ۱۷ نامه کوتاه که زیر لایه های روانشناسی بین فردی در آن کاملا مشهود است . این روایت را باید تا پایان دنبال کنید تا متوجه دانه های به هم پیوسته تسبیح آن شد.

انتشارات نقش مانا

#کتاب_صوتی
#سارا_سلام
@ketabdooni
@MostafaTajzadeh
♦️ایدئولوژی،دوری از واقعیت و تجربه زندگی،و خلق جهان دروغ

✍️
#مصطفی_مهرآیین

🔖۱.یکی از مهمترین ویژگیهای ایدئولوژی ها که عمده متفکران این حوزه بر آن تاکید نهاده اند جدایی ایدئولوژی از واقعیت زندگی و تجربه زیسته مردم و تبدیل شدن به یک فراواقعیت زبانی و فکری است که بدلیل گرفتار بودن در منطق درونی خود و گرفتار ساختن زندگی در دامنه احتجاجات ایدئولوژیک و وارونه ساختن رابطه ایده با زندگی،همواره مجبور به خلق دروغ و فریب و تولید گزاره های زبانی فهم ناپذیر است.ایدئولوژی که خود را از هر تجربه ای مستقل ساخته است،جهان و زندگی واقعی را در قالب های از پیش موجود خود جای می دهد و زندگی که در ذات خود در مسیر تکثر،تنوع،خودساختگی، و آزادی پیش می رود را تبدیل به یک نظام همرنگ،همسان،و منضبط می سازد و با تاکید بر این نکته که اقتضائات نظام سیاسی همان اقتضائات زندگی است،زندگی را آکنده از دروغ و ریا و دورویی می کند.ایدئولوژی به عنوان مفسر واقعیت چنان واقعیت را در خود گرفتار می سازد که همه مخاطبان انتقادی آن در مقایسه میان ادعاهای ایدئولوژی و واقعیت های موجود می دانند که ادعاهای ایدئولوژیک چیزی جز الفاظ توخالی نیستند.

🔖۲.جامعه انتقادی امروز ایران که با رهایی خود از ایدئولوژی بار دیگر به زبان واتسلاو هاول به سپهر زندگی و حقیقت نهفته در آن بازگشته است اکنون با یک رنج بزرگ روبرو ست که چرا مسئولان نظام سیاسی و برخی حامیان آن ها به جای دیدن واقعیت های موجود در جامعه صرفا به تکرار گزاره ها و ادعاهای تکراری ایدئولوژیک خود می پردازند که چیزی جز الفاظ توخالی نیستند، اما می توانند در پیوند با فرآیند سرکوب جنبش اعتراضی مردم منجر به مرگ جوانان این سرزمین شوند.اصولا همین خروج از ایدئولوژی و بازگشت به سپهر زندگی است که تقاضا برای ایجاد یک نظام سیاسی جدید در جامعه را ممکن ساخته است.به زبان هاول،این زیستن در دائره حقیقت و بازگشت به اخلاق است که تحمل رنج تکرار ادعاهای ایدئولوژیک دروغین را برای مردم یک جامعه سخت می سازد.مردم در نظام های ایدئولوژیک از "خستگی خسته می شوند"؛ تکرار ادعاهای توخالی ایدئولوژیک چنان خستگی را بر روح و روان و تن یک جامعه عارض می سازد که جامعه بار دیگر مجبور به رجعت دوباره به زندگی و زیستن آزادانه می شود.جنبش اعتراضی مردم بیش از آنکه انقلابی سیاسی باشد،انقلابی اخلاقی ست که احیا دوباره زندگی را هدف خود می داند و به همین دلیل از هر انقلاب سیاسی دیگر رادیکال تر و بنیادین تر است.انقلاب علیه ایدئولوژی،به زبان آرنت، یعنی میل جامعه به آغاز دوباره،به زادن تازه ها،به خلق لحظه های غیر منتظره و به یک زبان خلق معجزه.

🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝 چرا شماها را نمی‌گیرند؟!

✍️ علیرضا غریب‌دوست

گزیده‌هایی از یادداشت:

چرا کنشگری چون #سپیده_قلیان ، وقتی از دربِ زندان اوین بیرون می‌آید و فقط یک شعار تند سر می‌دهد، کمتر از چند ساعت در مسیر برگشت به منزل بازداشت می‌شود، یا چرا #نیلوفر_حامدی و #الهه_محمدی به دلیل پوشش خبری و ایفای رسالت خبرنگاری قریب به یکسال است در بازداشت هستند یا چرا حاکمیت با #جمعیت_امام_علی و #خانه_خورشید و فعالان حوزه #حقوق_زنان و #حقوق_بشر آنطور برخورد تند و سلبی می کند، یا چرا برای کارآفرینان مستقل و استارت آپ ها و فعالین اقتصادی اینهمه مشکل و معضل ایجاد می کند، اما به سخنان تند و گزنده‌ی #محسن_رنانی #مصطفی_ملکیان #مقصود_فراستخواه #محمد_فاضلی #محسن_برهانی #حسن_آقامیری #مصطفی_مهرآیین #داریوش_رحمانیان و بسیاری دیگر چنین واکنشی نشان نمی دهد و این اظهارات به بازداشت فوری آنها منتهی نمی‌شود؟

همواره جواب من به دوستان درخصوص این اتهام، خیلی کوتاه است و می گویم: «به این دلیل مرا نمی گیرند که پنجره را باز نکرده ام»! گرچه آنها هم، چون شما متوجه معنی این پاسخ کوتاه نمی‌شوند. (ولی اگر این متن را تا انتها مطالعه بفرمایید منظور نگارنده را در می‌یابید)

کسانی چون ما، هرگز کنشگر سیاسی نبوده­ ایم، اگرچه کنشگری مرزی را بارها آزموده ایم و گفته­ ها و نوشته­ هایمان بوی سیاست هم می­ دهد! توفیق خدمت در حوزه­ ی اجتماعی را نیافته ایم اگرچه ممکن است در مواردی با کنشگران مدنی و اجتماعی مثلاً در امور خیریه و عام المنفعه همداستان شده باشیم و صد البته که تکلیف ما در حوزه اقتصاد، تولید ثروت و کارآفرینی نیز نیازی به توضیح ندارد و از «بغداد پیداست»!

اگر نسخه­ ی امثال ما کنشگران فرهنگی برای تسکین دردها و رنج های امروز مردم ایران موثر نمی­ افتد، ناشی از شدت جراحت است، اما این «فراهمی زیستی» مانع از آن نیست که ما کار خودمان را نکنیم، هرکدام باید در حوزه­ ی خودمان کارکنیم برای ایران و به عشق ایران و به نام ایران. اینگونه نیست که کنشگری در حوزه فرهنگی بی­ هزینه است، ما هم هزینه­ ها داده­ ایم، هریک به سهم خود، منتی بر سر این مردم نداریم و دلیلی ندارد برای تفاخر آنها را برشماریم. از اینجا به بعد هم به هر اندازه ای که سمت پنجره برویم، هزینه خواهیم داد!

متن کامل یادداشت در لینک زیر

@MostafaTajzadeh