فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.9K subscribers
10.8K photos
3.42K videos
520 files
29.3K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
🎙🎙🎙خلاصه سخنرانی استاد #عمادالدين_باقی در سخنرانی مراسم شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان:

خلاصه ای از مقاله یکی از جامعه شناسان برجسته در روزنامه هافینگتن پست چندی پیش منتشر شد که می خواست ثابت کند در تاریخ جهان تعداد جوامع #سکولار از تعداد جوامع دین دار پیشی گرفته است. وی نتیجه می گیرد موج مطالعات اخیر نشان می دهد دین داری در حال افول است. استناد وی به گزارش نشریه نشنال جئوگرافی است که می گوید جدیدترین دین در جهان بی دینی است و نشان می دهد، تعداد بی دینان افزایش پیدا کرده است.

این مقاله در امتداد باور هاوکینگ با خداناباوری است. تشکیل چنین جلساتی در باب بزرگداشت دین، با وجود این مقاله و این تفکر بیهوده است چراکه می گوید جهان آینده جهان بی دینی است. چراکه همه بزرگان دین به تاریخ سپرده می شوند و در زندگی روزمره ما موضوعیتی ندارند. اگر این پیش بینی را بپذیریم باید این سوال را مطرح کنیم که چرا باید در جریان مخالف پیشرفت جهان شنا کنیم.

ما خیلی زود مفتون این نظریات می شویم اما برای بررسی بیشتر پنج ملاحظه را تیتر وار درباره این دیدگاه بیان می کنم که چرا این نظریات با وجود اینکه جذاب هستند نباید ما را فریب دهند. نخست اینکه خیلی از مطالعاتی که انجام شده نشان می دهد آنچه در حال دگرگون شدن است #فهم_از_دین است نه خود #دین. مطالعه دین با شاخص های کلاسیک این خطا را به وجود می آورد و گذر از باورهای دینی به باورهای دینی تازه ما را به این نتیجه می رساند. تعریف از #سکولاریسم اساس این مقاله است، درحالی که هنوز تعریف روشنی در دنیا در رابطه با آن وجود ندارد و ما شاهد اختلاف نظر بسیاری در این باره هستیم؛ اساساً سکولاریسم در ابتدا به معنای دنیوی کردن دین بود نه نفی آن و الان به بی دینی تعبیر می شود.

در دوره ای که کلیسا در قرون وسطی به خرید و فروش بهشت خلاصه شده بود، مصلحان دین برای نجات دین آن را از دکان داران گرفتند و آن را از آسمان به زمین آوردند. معنای امروز ما از سکولاریسم با تعریف آن زمان متفاوت است. فهم از سکولاریسم در سده اخیر در گام یک دوگانه عرفی-قدسی افتاده است و همه چیز را به امر مقدس و نامقدس تقسیم می کند. هیچ امر قدسی و دنیوی نابی وجود ندارد.

این که فرض کنیم جهان به سمت سکولاریسم می رود این فرض خود محل چالش است. خیلی از متفکران مذهبی قائل به اصالت امر دنیوی می شدند و معتقد بودند دنیاگرایی به وجود آمده است. متکلمان معتقد بودند دین از این طریق بشری می شود اما با انقلاب اسلامی ایران شوک بزرگی به این نظریه وارد شد و خود گیدنز که می گفت دین به امر حاشیه ای تبدیل شده بعد از انقلاب در دیدگاه خود تجدید نظر کرد و گفت فرضیه ای که جهان به سمت آن می رود خطاست.

امروز فوران #بنیادگرایی دین درحالی که تصور می شد بشر به دنبال عقلانیت می رود بیش از پیش این بی دینی را در معرض تردید قرار می دهد. اگر محقق شود #ادیان، گسسته از دنیا و رهبانی هستند فراموش می شوند اما ادیانی که جریان واقع گرایانه دارند چنین سرنوشتی پیدا نخواهند کرد. از زمانی که مسیحیت ارتباط خود را با زمین قطع کرد با #رنسانس تجدید نظر یافت و دین بقا یافت. اگر دین با عقلانیت و دنیویت همزیستی داشته باشد، اگر آن فرضیه هم محقق شود رشته آن دین گسسته نمی شود.

با این تصور، جایگاه امام علی(ع) در چنین عصر و زمانی کجاست؟ دین علی(ع) دین رهبانی نیست که با فرایند عقلانیت به حاشیه رانده شود. نهج البلاغه شخصیتی از علی(ع) برای ما ساخته که در دنیای امروز با سربلندی زندگی کنیم. کتابی است که آیین حکمرانی خوب را برای ما تببین می کند. سکولار شدن جهان به معنی نفی غیرعقلانی شدن و نفی حکمرانی خوب نیست. اگر علی(ع) را تقلیل دهیم ممکن است در این جهان محو شود چراکه تقلیل گرایی به جان اندیشه و سیاست و فلسفه افتاده است. بدترین نوع تقلیل گرایی که رخ می دهد این است که میراث فرهنگی و مذهبی را به معجولات سخیف تقلیل می دهند، این دین طبعاً ماندگار نمی شود.

اگر #نهج_البلاغه از حبس جهان تشیع درآید برای اندیشمندان جهان جذاب خواهد بود. فردی چون علی(ع) سالها پیش از عصر روشنگری از اصولی سخن گفته که آنها سالها بعد به آن رسیده اند. خطبه اول نهج البلاغه دارای ژرف ترین مضامین کلامی و عرفانی است. مفاهیم بشردوستانه و نودوستانه به وفور در آن وجود دارد.
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 چند نکته در باب تعلیم و تربیت

✍️ افشین بیگدلی

در غرب، تعلیم و تربیت را مجموعا Education می‌نامند، اما در فارسی واژه‌ای که هر دو را شامل شود، وجود ندارد.

در #تعلیم به دیگری، #معرفت یا #فهم یا #حکمت و یا ترکیبی از این سه، منتقل می‌شود. اما در تربیت، انتقال #مهارت صورت می‌گیرد.

یک استاد شنا، تا زمانی که قواعد شنا کردن را به شاگردان یاد می‌دهد، در حال تعلیم است، اما وقتی به شاگردان شنا کردن عملی در استخر یاد می‌دهد، در حال #تربیت آنها است.

ممکن است در بین اشخاص، تعلیم یکسان باشد، اما تربیت متفاوت باشد.

دو فردی که گواهینامه‌ی رانندگی دارند، تعلیم یکسانی دیده‌اند، اما ممکن است یکی از آنها تازه گواهینامه گرفته باشد و دیگری سی سال باشد که رانندگی می‌کند و طبیعتا مهارت(تربیت) بیشتری دارد.

تعلیم از طریق گفتن و نوشتن صورت می‌گیرد، اما در تربیت، مُتِرَبّی در فرآیند و حین انجام کار است که می‌تواند مهارت را از مربی خود بیاموزد.

پنج شاخه‌ی مهم تعلیم و تربیت عبارتند از:

1️⃣ تعلیم و تربیت بدنی:

گاهی موضوع تعلیم و تربیت، بدن و جسم متعلم و متربی است. در این حالت، معلم یا مربی، به شاگرد خود می‌آموزد که چگونه بدن خود را سالم، نیرومند و زیبا کند.

2️⃣ تعلیم و تربیت ذهنی:

انسان علاقه‌مند است که علاوه بر جسم خود، ذهن خود را نیز مورد تعلیم و تربیت قرار دهد و یک سلسله توانایی‌ها را از جمله قدرت یادگیری، قدرت یادسپاری، قدرت یادآوری، سرعت انتقال، هوش بهر، قدرت تفکر، قدرت استدلال، قدرت اقناع گری و ... را در خود ایجاد کند.

3️⃣ تعلیم و تربیت روانی:

هدف از این تعلیم و تربیت، این است که انسان زندگی خوشی را از سر بگذراند یا خوش ترین زندگی مقدور را داشته باشد.

4️⃣ تعلیم و تربیت اخلاقی:

در تعلیم و تربیت اخلاقی، آموزنده سعی می‌کند روش‌های اخلاقی زیستن را به شاگرد آموزش دهد. به او می‌آموزد که چگونه خوب و درست و فضیلت‌مندانه زندگی کند. به ازای هر ساحتی که در درون هر فردی وجود دارد، یک شاخه از تعلیم و تربیت وجود دارد تا انسان بتواند آن ساحت را بهبود بخشد.

5️⃣ تعلیم و تربیت اجتماعی:

این تعلیم و تربیت به انسان می‌آموزد که در مناسبات اجتماعی، با دیگران نَرم و هموار برخورد کند.

منبع:
@afshinbigdeli
@MostafaTajzadeh
https://bit.ly/2BF47dQ