فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
45K subscribers
10.9K photos
3.42K videos
520 files
29.5K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
🔍 نگاهی به توییت‌های منتخب روز

محمد توکلی:
با رقابت‌های کودکانه‌ی جناحی فرصت رفت‌وآمدهای اقتصادی و سیاسی پسابرجامی را در ۹۴تا۹۶ از دست دادیم؛ کاش حالا از ظرفیت رفت‌وآمدهای دیپلماتیک میانجی‌گران استفاده کنیم.

علی نیک جو:
فصل اجاره خانه است
و رفتار بی رحمانه مردم با مردم حیرت انگیز است
ما مردم خود برای له کردن خود کافی هستیم
و نیازی به بخش های خشن و مردم ستیزِ حکومت نیست
نمی گویم مروت و احسان،حتا اندکی انصاف و عدالت در فضای اجاره و رهن دیده نمی شود.
ما مردم باید از خود بترسیم ؛نه از حمله ترامپ..

علی اکرمی:
متهم بر دو نوع است:
آنها که چند تویت می‌زنند و توانایی تامین وثیقه ندارند فلذا با دستبند به زندان می‌روند
آنها که متهم به ده‌ها میلیارد کلاهبرداری‌اند و به راحتی وثیقه می‌گذارند و بازداشت نمی‌شوند

Rouzbeh Esfand:
طبق این گزارش،
یک کمپانی که مالک‌ش «لابی‌گر» سابق گروه مجاهدین بوده،
تعداد زیادی تبلیغات فیسبوکی خصوصا برای کاربران آمریکایی،
در جهت تشویق و تبلیغ برای برخوردهای شدیدتر در قبل ایران از سمت آمریکا،
خریداری کرده.
سوال من:
این پول‌ها از کجا تامین می‌شه؟

emad_baghi:
در اصلاح تبصره ماده48 ق.آ.ک درکمیسیون قضایی آمده است درجرایم امنیتی واقتصادی بیش از 1میلیاردتومان،متهمین بمدت20 روز از ملاقات باوکیل منع شوند.فراموش نکنیم که فجایع پرهزینه وافشا شده ای چون قتل زهرا کاظمی،دکتر سیدامامی،ستار بهشتی،سینا قنبری وغیره درهمین دوسه هفته نخست روی داده اند

Siavash Ardalan:
از ماه آوریل آینده یعنی کمتر از یکسال دیگه استفاده از کلیه نی ها،‌ هم زن ها و گوش پاک کن های پلاستیکی در انگلستان ممنوع خواهد بود یعنی جلوی تولید سالی ۵ میلیارد نی، ۳۰۰ میلیون هم زن و ۲ میلیارد گوش پاک کن پلاستیکی و رهاسازیشون در طبیعت گرفته خواهد شد.
#نه_به_پلاستیک

عماد بهاور🇮🇷:
سال ۷۶ برای کنکور به کتابخونه فرهنگسرای سرو می‌رفتم. میزم یک ستاد بود. روی میز پر بود از پوستر و تراکت‌های انتخاباتی ...
بین درس‌خوندن‌ها که برای استراحت بیرون می‌رفتیم، تراکت پخش می‌کردیم و پوستر می‌چسبوندیم...
سالی که خاتمی رییس جمهور شد، دانشجوی دانشگاه یزد شدم...
#خاتمی

امیر سیدین:
سال ۷۶ تقریبا تمام اصلاح‌طلبان سرشناس حدود ۴۰ سال داشتند. خاتمی ۵۴ ساله بود. تاجزاده ۴۰ ساله، مهاجرانی ۴۳، امین‌زاده ۴۰، حجاریان ۴۳، میردامادی ۴۲، عطریان‌فر ۴۴ و کرباسچی ۴۴ سال داشتند. #دوم_خرداد جنبشی جوان‌سرانه بود. به رهبری کسانی که بعدها خود -غالبا- جوان‌سری را برنتافتند.

محمد مساعد:
یک میلیارد تومان وثیقه برای #مسعود_کاظمی بریده‌اند!
می‌دانم در دادگاه‌های آقازاده‌ها این پول‌ها راحت پرداخت می‌شود و حضرات ول می‌چرخند اما یک میلیارد تومان دستمزد ۶۰سال یک #روزنامه‌نگار است. اشتباه گرفته‌اید!

Farhad Hosseinzadeh:
این #ژست جدید رستورانا که #کوکا ندارن از سر سالم خوری نیس واسه اینه یه قوطی کوکارو نمیتونن ۱۸تومن بفروشن ولی #شربت بهار نارنجو چرا 😐😐😂

reyhaneh taba:
اگر رئیسی واقعا می خواهد کاری در قوه تحت امر خود انجام دهد،باید دو قاضی معروف دادگاه انقلاب را برکنار کند. قاضیهایی که در دادگاه نفرین و بازجویی کرده و احکام تحت امر صادر میکنند و....برخلاف قانون در دادگاه به #مسعود_کاظمی تفهیم اتهام جدید شده و یک میلیارد وثیقه برای او صادر شد

محمدعلی کامفیروزی:
چقدر این ژست مثلا پاسخگو و قانونگرا و آزاداندیش تیم جدید قوه قضاییه مضحک و توخالی است؛ کاش خبرنگاری میپرسید چرا #رئیسی پاسخگو و آزادیخواه و حامی کرامت انسانی، طی نامه ای همه وکلای دادگستری را از جمله وکلای مورد اعتماد خود اعلام نمیکند تا ظلم و تبعیض ناروای پیش آمده بلاموضوع شود؟!

سيدعلی مجتهدزاده:
رفتاری که از جناب آقای #مقيسه شاهد بوديم بهيچ عنوان در شأن يک #قاضی آنهم #روحانی نبود ايشان مکررا #مسعود_کاظمی را در جلسه رسيدگی نفرين ميکرد رفتار عجيبی که در مخيله حقير هم نمی گنجيد قطعا جناب آقای #رئيسی در خصوص چنين رفتارهای #قضات در دنيا و آخرت مسئولند

سيدعلی مجتهدزاده:
در جلسه رسيدگی به اتهامات #مسعود_کاظمی در شعبه #بيست_و_هشت_دادگاه_انقلاب قرار #کفالت صدميليونی به #وثيقه يک ميلياردی افزايش پيدا کرد نتيجتا ايشان #بازداشت وبه #اوين اعزام شد و عناوين اتهام جديدی که در #دادسرا مطرح نشده بود در #دادگاه تفهيم شد!!

Sadegh Alhosseini صادق الحسینی:
در هفته اخیر اتفاقات دردناکی افتاد. حقوق افراد تحت پوشش بهزیستی حدود 40% کاهش یافت و از 160هزار تومن برای خانوار یک نفره به 100هزار تومن رسید! درهمین مدت 80 میلیون دلار ارز 4200 به کاغذ اختصاص داده شد که مابه‌التفاوتش 2.5 برابر منابع لازم برای حقوق بهزیستی بود!
#تخصیص_ناعادلانه

🆔 @MostafaTajzadeh
روایت یک استاد دانشگاه و رزمنده جنگ

من را به کرکره مغازه چسباندند و هر چه فحش رکیک بود نثار مادرم (مادر شهید) کردند

✍️ #شهرام_گیل‌آبادی

امروز رفتم روبروى دانشگاه تا كتاب بخرم. همه جا نيروهاى يگان ويژه بود و دخترانى كه بى حجاب از كنار آنها مى گذشتند،با خودم گفتم ،"چه خوب كه مدارا مى شود؛"موتورى از پشت به من زد ،برگشتم جوانى با ماسك صورتش را پوشانده بود لبخند زدم گفتم:"ببخشيد"گفت: "بى شعورى"! باز هم گفتم : "ببخشيد"، گفت:"نه مثل اينكه نمى فهمى برو اينجا واينيسا".

نمى خواستم تنشى ايجاد شود. در اين حين دستش را روى كمرم گذاشت و گفت :"برو پى كارت بى شرف"، تا برگشتم شش لباس شخصى با ماسك دورم را گرفتند و من را به كركره در مغازه چسباندند. يكى از آنها گفت :"چه كاره اى بى شعور؟ "گفتم : "معلم دانشگاه ". سعى كرد تلفن همراهم را قاپ بزند؛ يگان ويژه پليس كنارشان ايستاده بود به اين هفت جوان گفتم: "اجازه بدهيد كه من به اين جناب سروان بگويم از شما شكايت دارم، "گفت:"هيچ گهى نمى خورى"! باز هم كه به آرامش محيط فكر مى كردم گفتم"باشه "كتابفروش انجمن حكمت كه گاه از آن خريد مى كنم گفت :"استاد…".

يكى از اين جوانها به طرف من آمد گفت : مادر…."! چهره مادرم قديسه ى پاكدامنى كه پيكر فرزندش بعد بيش از چهل سال هنوز از جبهه برنگشته با بيمارى حادى كه دارد جلو چشمم آمد. زنگ زدم به ١١٠ ،آن جوان نقاب دار و دوستانش در اين فاصله دائم من را به كركره مغازه مى كوبيدند و از هر ناسزايى برايم كم نگذاشتند.

جوان گفت:"زنگ بزن ببينم چه گهى مى خواهى بخورى، "گفتم "بلاخره مملكت قانون داره" گفت:"قانون ماييم، مادر….". تمام خون بدنم در صورتم جمع شده بود مى خواستم مثل خودش برخورد كنم. به زور مى خواست تلفنم و كيف كارتهايم را بگيرد. يكى از آنها كه پشت ماسك قايم شده بود و قدبلندى داشت گفت :"توهين به رهبرى كردى چوب توى آستينت مى كنيم …"، خنده و گريه هايم قاطى شده بود،؛ كسى كه با موتور به پايم زده بود سعى مى كرد توضيح دهد كه چيزى نيست يك تصادف ساده بوده، ظاهراً دلش برايم سوخته بود. گفتم "شما همه سن بچه من هستيد، مادر من مادر شهيد است ." اما دوستانش باور نمى كردند و مى گفتند : "معلمِ بى پدر و مادر "، به تنگ آمدم گفتم:"آقايان من چهارده سالم بوده شايد هم كمتر به جبهه رفته ام و بسيجى جبهه اييم "جوانى كه جلوى من ايستاده بود دست روى صورت من گذاشت و با پنجه هاى آلوده اش صورتم را محكم كنار زد و گفت :"گه خوردى رفتى، حقوقشو گرفتى"، واقعا قلبم فشرده شد؛ شكستم . پليس فقط نظاره گر بود. یکی گفت :"سى ثانيه وقت دارى گورت را گم كنى". نمى دانستم بايد بروم ، بايستم، چه كنم؟

يكى از نيروهاى پليس بطرى آبى به من داد و در گوشم گفت من عذر مى خواهم كارى از دست ما بر نمى آيد. چند قدم فاصله گرفتم كه يكى از پشت سر با حرص گفت :"مادر …..معلم ." شكست خوردم.
@MostafaTajzadeh
https://t.me/sfandiar_abdolahi