فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.9K subscribers
10.8K photos
3.42K videos
520 files
29.3K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝توصیه ای به علیرضا زاکانی/ حد خوش خدمتی را رعایت کن!

✍🏻حمیدرضا جلایی پور، #جامعه_شناس و استاد دانشگاه در واکنش به حمله شهرداری تهران به خانه اندیشمندان علوم انسانی نوشت:

جناب آقای #زاکانی!

حد خوش خدمتی را رعایت کنید!

دوستان شما در این کشور بر ده‌ها هزار مسجد و حسینیه، بر هزاران کلاس‌ دانشگاه و ده‌ها هزار مدرسه، بر شبکه‌های #صدا‌­وسیما، بر فیلم‌های سینمای دولتی، بر سریال‌های خانگی و بر ده‌ها فرهنگسرا غلبه دارند و آیا این همه امکانات برای صدور پیامتان کافی نبود و باید به چند اتاق #خانه‌_اندیشمندان رشته‌های علوم انسانی نیز فرمان می­دادید؟

در این خانه کوچک اندیشمندان #تکثر جریان داشت و دارد و دوستان شما وقتی حرفی داشتند می­توانستند در آن شرکت کرده و صحبت کنند. چه کسی جرئت داشت و دارد جلوی آن‌ها را بگیرد؟

توجه داشته باشید حتی در اوج #انحصارگرایی ‌نمی­توان مانع رشد اندیشه‌ورزی آزادانه در امور مهم کشور شد. اهل علم و تحلیل راه خود را در برابر هر مانعی باز می‌کنند و حذف شدنی نیستند.

انحصارگرایان خالص‌گرا متوجه نمی‌شوند که برای کسب سمت‌های بالاتر این خوش­ خدمتی­ های غیرمدبرانه چه ضربه­ ای به نظام و رهبر آن می­ زند و همیشه نتیجه نمی‌دهد.

ظاهرا شما چنان مشغول هستید که اطراف را نمی­بینید. توجه ندارید که انحصارطلبی‌های شما و دوستان‌ «#خالص‌ساز» شما چه بر سر کشور و حکومت آن آورده است.

انحصارجویی و خالص‌سازی امثال شما نه آبرویی برای حکومت و نه احترامی برای جناح #اصول‌گرا گذاشته‌است. کاش قائل به درس‌گرفتن از روزگار بودید. آن وقت مضمون شعار‌های #معترضین در اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ به شما نشان می­ داد حکومت برای بقای خود دیر یا زود لازم می‌بیند بر این انحصار‌طلبی‌های افسار گسیخته و ایران‌‌سوز امثال شما عنان بزند.

🔰در لینک زیر بخوانید:

@MostafaTajzadeh
@hamidrezajalaeipour
📝📝📝فقط دیگران نباشند؛ همین

✍🏻عباس عبدی

کوشش برای تخلیه #خانه_اندیشمندان_علوم_انسانی از سوی شهرداری تهران اتفاق مهمی بود که به لحاظ معانی مستتر در پشت این اقدام اهمیت فراوانی دارد. در میان مجموعه‌ای از مطالبی که در این باره گفته شده است، می‌توان به یک نقل قول کوتاه از دکتر نعمت‌الله فاضلی اشاره کرد که گُل ماجرای مذکور است.

او که به همراه برخی دیگر از اندیشمندان علوم انسانی برای دفاع از موجودیت این خانه، بلافاصله به محل رفته بودند، گزارشی از گفت وگوهای خود با مامور #اجرای_حکم یعنی مدیرکل فرهنگی و اجتماعی شهرداری را طی یادداشتی منتشر کرد. همه آن خواندنی است ولی من فقط به این بخش از آن نوشته می‌پردازم:

«جناب نماینده شهرداری گفت نمی خواهیم در خانه را ببینیدیم، می خواهیم مدیریت و ساختار اینجا را تغیبر دهیم تا استادان دیگر، یعنی «استادان بسیجی و ارزشی و انقلابی» اینجا بیایند.»

با اطمینان می‌توان گفت که همه ماجرا همین است، ولی ابعاد این گزاره را باید تبیین کرد. اول اینکه استادان مورد نظر آقایان تقریباً همه جا را در اختیار گرفته‌اند و جایی نمانده که در آنجا حاضر نباشند. از کرسی‌های مثلاً آزاداندیشی گرفته، تا دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی و… تا صداوسیما و سایر رسانه‌های تابع آن جناح؛ همه و همه ۲۴ ساعته در اختیار آنان است.

پس به لحاظ جا و مکان و رسانه و… هیچ کمبودی ندارند، جز اینکه خیلی خیلی اضافه بر ظرفیت دارند. نکته جالب این است که در تمام این فضاها به صورت یک سویه حرف می‌زنند، مصداق خود گویی و خود خندی، عجب مرد هنرمندی شده‌اند.

در همین #شهرداری نیز چیزی که کم ندارند ساختمان و بودجه است. همان اداره کلی که مسئول اجرای این دستور شده است، بهترین مکان و امکانات را در ابتدای اتوبان کردستان در اختیار دارد، و بودجه و امکانات فراوان هم دارند، رسانه و روزنامه هم دارند، پس چرا این ارزش‌ها و افکار را در آنجاها اظهار و تبلیغ نمی‌کنند؟ و هر روز چشم طمع به سرمایه‌های دیگران دوخته‌اند؟

نکته دوم اینکه شاید آنان در پی سوار شدن بر بِرَند هستند. گمان دارند که خانه اندیشمندان به اندازه کافی تبدیل به برند شده است و در صورت در اختیار گرفتن آن می‌توانند صاحب این برند شوند و این اعتباری است که نمی‌توانند از خودشان ایجاد کنند.
این تصور نیز غلط است. برند آن خانه نه نام آن است و نه مکانش، بلکه عملکردش است.

گذاشتن علامت بنز روی ژیان این خودرو را تبدیل به بنز نمی‌کند. مثل رسانه‌هایی که در اختیار دارید. آنها برندهای معتبری نبودند؟ قطعا بودند ولی امروز به چه وضعیتی دچار شده‌اند؟ تازه آنها چون مخاطبان عمومی دارند، می‌توانستند مدتی را از اعتبار قبلی سواری گرفت، در حالی که این خانه، مخاطبان خاص دارد و برای بی‌اعتبار شدن فعالان جدید آن یک لحظه هم کافی است.

نکته سوم این است که به احتمال قوی می‌دانند که قادر نیستند از این طریق اندیشه‌ای را تبلیغ کنند و جا بیندازند، چون هزاران برابر این امکان را دارند ولی دریغ از یک گام رو به جلو. پس هدف اصلی همان حذف دیگران و بلاموضوع کردن رقابت است. بویژه آنکه اگر حرفی داشتند، حتماً می‌توانستند در اینجا هم حضور یابند و حرف خود را بزنند.

در حقیقت مشکل اصلی آنان وجود «غیر» است. اثبات خودشان ممکن نیست ولی نفی و حذف دیگران را ممکن می‌دانند.  ولی این رویکرد نتیجه‌بخش نیست. به این علت روشن که اگر نتیجه می‌داد که تا حالا داده بود و این اندازه عقب‌گرد کشور را شاهد نبودیم.

مشکل اصلی وجود تنگ نظری افراطی است. در مورد دفتر انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران نیز درخواست تخلیه را نمودند، ولی کار به دادگاه کشید و خیلی راحت محکوم شدند، و هزینه‌های فراوانی را برای آن از جیب مردم تهران پرداختند، در حالی که واضح بود که حقی ندارند.

فقط می‌خواهند دیگران نباشند. همین.

در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=23462
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
📝📝📝 #فروپاشی_اجتماعی: "#خانه_اندیشمندان" روی خط زلزله!

✍🏻 گفت‌وگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی «دیده‌بان ایران» با احمد بخارایی درباره‌ی پس‌گیری ساختمان خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی از سوی شهرداری تهران | منتشرشده در ۱۸ تیر ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-159115

یک قاعده‌ی درستی وجود دارد مبنی بر اینکه آنچه به زبان رانده می‌شود، تبدیل به یک رفتار می‌شود. بدین معنا که نوع گفتار هم به رفتارها جهت می‌دهد و هم ممکن است رفتار را خلق کند. اما آنچه شاهدش هستم و از سخنان رهبری هم استنتاج می‌شود، یک تفسیر غلطی است که از این قاعده معرفتی شکل گرفته است. این تصور غلط این است که با وجود کارکرد ناقص و کمی که #نظام_سیاسی ما دارد، نوع تحلیل‌ها و گفتارهای تحلیل‌گران است که سوءتفاهم‌هایی را برای مردم و مخاطبان ایجاد می‌کند. بر اساس این تصور غلط توپ را در زمین نادرستی شوت می‌کنند و خودشان را در زیر ذره‌بین نقد قرار نمی‌دهند.

به همین دلیل مرتب این جملات تکرار می‌شود که کار #دشمن، بی بصیرتان و ناآگاهان است. نمود و جلوه‌ی این نوع تفکر هم #دوقطبی شدن جامعه است. به هر حال چه در داخل و چه در خارج و چه در بین شخصیت‌های آکادمیک و چه در مردم عادی، بخشی نسبت به شرایط موجود معترض هستند و با گوشت و پوست خودشان کمبودهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را حس می‌کنند. در قطب دیگر هم کسانی قرار دارند که متأسفانه مرید هستند، یعنی تحلیل ندارند و عاقلانه و نقادانه رفتار نمی‌کنند. آن‌ها از این منظر نگاه می‌کنند که باید مرید و مقلد باشند و از این رو آنچه از رأس گفته می‌شود را چشم و گوش‌بسته می‌پذیرند که این بدترین شرایطی است که یک جامعه می‌تواند به آن مبتلا شود.

در دوقطبی شدن، صدای طرفین به گوش هم نمی‌رسد و متأسفانه خروجی‌اش می‌شود #خشونت و نزاع، می‌شود پررنگ و قوی شدن مسئله مردم علیه مردم. دوقطبی شدن جلوه‌ای از تفسیر نادرست رویدادها توسط عناصر داخل نظام سیاسی ایران است. بر این اساس خروجی این نوع تفکر همین می‌شود که از سوی نظام سیاسی، «بی‌بصیرتان» به داخلی و خارجی، دانشگاهی و غیردانشگاهی تقسیم می‌شوند. در نتیجه آن هم، مکان و تریبون‌ها تقسیم می‌شوند تا در خدمت بی‌بصیرتان قرار نگیرد. خانه‌ی اندیشمندان هم یک مصداق از همین تقسیم‌بندی‌هاست که بروز پیدا کرده است.

بر اساس تقسیم‌بندی‌های ناصحیحی که شکل می‌گیرد، یک عده معترض فعالیت خانه‌ی اندیشمندان می‌شوند در حالی که با شناختی که داریم، خانه‌ی اندیشمندان عمدتاً یک خط میانه داشته و بسیاری از کسانی که نقادان واقعی بودند، به آنجا راهی نداشتند. خانه‌ی اندیشمندان در چند سال گذشته میانه و کم‌حاشیه حرکت می‌کرد اما همان را هم برنتابیدند.

مشابه اتفاق خانه‌ی اندیشمندان، پیش‌تر برای انجمن جامعه‌شناسان هم رخ داد. آن‌قدر این انجمن را محدود کردند که تقریباً کارآیی آن‌چنانی ندارد. با این پیش‌فرض که تحلیل‌های افرادی که به خانه‌ی اندیشمندان می‌آیند، آدرس غلط دادن به مردم است و ممکن است نارضایتی مردم را تشدید کند، از این مجمع هم نتوانستند بگذرند. با چنین دیدگاهی تصور می‌کنند که جایگزین کردن حلقه‌ی مریدان خود مشکل را حل می‌کند.
واقعیت این است که شرایط تنگ و بسته مانع بسیاری از فعالیت‌ها می‌شود. مورد #انجمن_جامعه‌شناسی هم نشان‌دهنده‌ی این است که از سوی مدیریت کلان جامعه، شرایط دارد محدود و محدودتر می‌شود و یک شرایط شبه استبدادی شکل گرفته است. خروجی این وضعیت این است که بسیاری از فعالیت‌ها یا زیرزمینی می‌شود یا در نطفه خفه می‌شود اما این تحلیل‌ها در زیر پوست جامعه تجمیع می‌شود.
نیروی شبه استبدادی به ابزارهای مختلف متوسل می‌شود تا فعالیت‌ها را محدود کند.

نیروی شبه استبدادی به ابزارهای مختلف؛ از اخراج اساتید و ایجاد محدودیت‌ها تا تهدید متوسل می‌شود تا فعالیت‌ها را محدود کند. به شخصه سه بار از سوی #وزارت_اطلاعات فراخوانده شدم و تعهد گرفتند؛ مگر من نیروی سیاسی هستم؟ من تنها رخدادها را تحلیل می‌کنم. به خودشان هم گفتم که اگر مخالف تحلیل هستید، بفرمایید در منظر عام گفت‌وگو کنیم و نظراتم را تصحیح کنید. الآن گفت‌وگوی ما را با خارج از کشور محدود کرده‌اند و تریبون‌ها را یکی پس از دیگری از ما می‌گیرند. زمانی که زندگی طبیعی آدم‌ها را با تهدید مواجه کنند، افراد به سکوت مجبور می‌شوند اما این سکوت موقت است. فشار #معیشت، یک روز به طغیان مردم منجر می‌شود. بنابراین صورت مسئله را می‌توانید به صورت موقت پاک کنید اما مسئله وجود دارد و زمانی به شکل بحرانی بروز پیدا می‌کند. … | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2023/07/blog-post.html?#more
@MostafaTajzadeh
بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |