فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📚 معرفی کتاب جدید دکتر #حسین_بشیریه :
از بحران تا فروپاشی

کتاب جدید دکتر حسین بشیریه با عنوان از بحران تا فروپاشی جنبش‌های اعتراضی آمریکا، اسپانیا، یونان و انگلستان پس از بحران اقتصادی سال 2008 و جنبش‌های انقلابی مردمی شمال آفریقا در کشورهای مصر، لیبی، تونس و مراکش پس از سال 2011 را مورد تحلیل نظری قرار می دهد.

فراتاب- آرمان سلیمی: کتاب جدید دکتر حسین بشیریه با عنوان «از بحران تا فروپاشی: کندوکاوی در ماندگاری یا آسیب‌پذیری نظام‌های سیاسی» توسط انتشارات نگاه معاصر به چاپ رسیده است. بشیریه هدف خود را از نگارش کتاب این‌گونه بیان‌ می‌کند: «در صدد بر آمدم تا نظریه‌ای را که سابقاً برای تحلیل انقلاب ایران و توضیح فرآیند گذار به مردم‌سالاری در برخی از کشورها تنظیم کرده بودم، برای تحلیل تحولات سیاسی اخیر -(جنبش‌های اعتراضی آمریکا، اسپانیا، یونان و انگلستان پس از بحران اقتصادی سال 2008 و جنبش‌های انقلابی مردمی شمال آفریقا در کشورهای مصر، لیبی، تونس و مراکش پس از سال 2011)- به کار ببرم (ص 7 کتاب).

نظریه مورد نظر بشیریه دو محور اصلی دارد که هر کدام از آن‌ها در قالب چهار شاخص مورد بحث قرار می‌گیرند. در یک سوی اجزای جنبش‌های اعتراضی - انقلابی و در سوی دیگر مبانی قدرت دولت‌ها. چهار شاخص تحلیل اجزای جنبش‌ها عبارتند از: حجم نارضایتی عمومی، سازماندهی، ایدئولوژی و رهبری. اما چهار شاخص مبانی قدرت دولت عبارتند از: بحران مشروعیت، بحران کارآمدی، بحران وحدت درونی میان هیات حاکمه و بحران در دستگاه‌های سلطه و سرکوب.

در کلیت اثر اهمیت اقتصاد به‌عنوان عامل زیر بنایی شروع جنبش‌های سیاسی بسیار مورد تاکید قرار می‌گیرد؛ این مساله به اندازه‌ای محوری است که حتی آغاز کتاب با این جمله شروع می‌شود: «امروزه مردم، بیش از هر چیز دیگری، درآمدشان را جدی می‌گیرند».

بر این اساس، برای تحلیل هر انقلاب و جنبش سیاسی می‌بایستی این 8 شاخص اساسی را موردنظر قرار داد. از درون این 8 شاخص می‌توان به چرایی این موضوع پی‌برد که چرا جنبش‌های اعتراضی در کشورهای آمریکا و اروپایی منجر به انقلاب و تغییر نظام سیاسی نشد و چرا جنبش‌های اعتراضی مشابه، در کشورهای خاورمیانه همانند تونس، لیبی و مصر منجر به انقلاب سیاسی شد.

در راستای بُعد تئوریک بخشیدن به این اصل محوری بشیریه، بحران جهانی فراگیر مالی و اقتصادی سال‌های 2008 تا 2012 را اساس آغاز تحلیل جنبش در همه کشورهای مورد بحث، قرار می‌دهد. بحرانی که با رکود در بازار مسکن آمریکا آغاز شد و دامنه‌های آن به سایر بخش‌های تجارت و خدمات هم گسترش یافت. متعاقبا از آمریکا، دامنه‌های بحران به اروپا و سایر نقاط جهان تسری پیدا کرد؛ به گونه‌ای که بر اساس تحلیل نویسنده تمامی کشورهای جهان، حتی کشورهایی که سیاست اقتصادی بسته‌ای هم داشتند، تحت تاثیر دامنه‌های بحران قرار گرفتند.

کتاب از بحران تا فروپاشی در حجم اندک خود حجم وسیعی از اطلاعات را به خوانندگان عرضه می‌نماید و می‌تواند تمرینی برای کاربست نظریه در بازخوانی جنبش‌های اجتماعی در کشورهای مختلف باشد.

متن کامل را در #فراتاب بخوانید:
yon.ir/LvNW

کانال جامعه شناسی
@IranSociology
https://telegram.me/IranSociology

@MostafaTajzadeh
🔸#انفعال_سیاسی لزوما به معنی بی تفاوتی سیاسی نیست. ممکن است کسی هم از سیاست آگاه باشد و هم دیدگاه سیاسی خاصی داشته باشد ولی عملا در سیاست مشارکت نکند. این نوع #شهروند را می توان #شهروند_آگاه غیر فعالی نامید که احساس بیگانگی می کند. از سوی دیگر، کسی ممکن است از سیاست و مسائل آن آگاه نباشد اما به دلیل تحریک و بسیج احزاب یا رهبران سیاسی در سیاست مشارکت کند. چنین شهروندی را می توان ناآگاه فعال خواند. دو نوع شهروند دیگر باقی می ماند: یکی شهروند آگاه فعال که نمونه آرمانی شهروند در حکومت مردم سالار است و دوم شهروند ناآگاه غیرفعال که معمولا در نظام های سیاسی بسته و خودکامه نمودار می شود، اما گاهی در دموکراسی ها هم یافت می شود.

🔸طبعا میان دلایل مشارکت نکردن شهروند آگاه غیرفعال و شهروند ناآگاه غیرفعال تفاوت هایی هست. داوری درباره برتری شهروند ناآگاه فعال و یا ناآگاه غیرفعال به داوری درباره انواع نظام های سیاسی می کشد. شهروند ناآگاه غیرفعال در نظام های مردم سالاری یکی از موانع تحکیم نظام به شمار می آید اما شهروند ناآگاه فعال ممکن است اساس مردم سالاری را به خطر اندازد، زیرا معمولا در نظام های سیاسی مردم فریب و در جامعه های توده ای چنین شهروندی نمودار می شود. از این رو می توان گفت که شهروند ناآگاه غیرفعال کمتر از شهروند ناآگاه فعال ممکن است به اساس مردم سالاری گزند برساند، چرا که، همان طور که گفتیم، مردم فریبان با تشویق مشارکت توده ها در سیاست کار را به سود خود تمام می کنند.

🔸شهروند آگاه و غیرفعال معمولا در میان دگراندیشان و مخالفان نظام سیاسی یافت می شود. از این رو، مشارکت نکردن آنها در سیاست معنی‌دارتر از مشارکت شهروندان ناآگاه فعال است. طبعا هدف آسیب شناسی بی تفاوتی و بی سیاسی تبدیل شهروندان ناآگاه و غیرفعال و شهروندان آگاه و غیرفعال و سرانجام شهروندان آگاه و فعال خواهد بود. به طورکلی طیفی از شهروندان را می توان تصور کرد که در یک سوی آن شهروندان آگاه و سوی دیگر آن شهروندان غیر آگاه و غیرفعال قرار می گیرند.
دلیل بی تفاوتی سیاسی، به معنی مشارکت نکردن انتخابی و آگاهانه و عمدی را، معمولا در خصلت اساسا غیر مردم سالارانه نظام سیاسی می جویند، در حالی که عدم مشارکت ناآگاهانه بیشتر در بین اقشار خاصی چون تهیدستان و جوانان و اقلیت ها و زنان در نظام های مردم سالار دیده می شود. اما در میان طبقات متوسط و گروه های سنی میانه به بالا نرخ مشارکت افزایش می یابد.

🔸پژوهش های میدانی معمولا میان متغیرهایی چون آگاهی از مسائل سیاسی، میزان علاقه به سیاست و احساس خرسندی و یا ناخرسندی از سیاست های رایج از یک سو و فعالیت یا عدم مشارکت سیاسی از سوی دیگر پیوندهایی یافته‌اند. در این پژوهشها باور به عدم تأثير رأی افراد در زندگی سیاسی، باور به شباهت و یا عدم تفاوت عمده میان مواضع احزاب یا نامزدهای گوناگون، بی اعتمادی آنها به کارایی و اثرگذاری حکومت، سابقه تقلب در انتخابات، باور به آزاد و منصفانه نبودن انتخابات، به عنوان موانع اصلی مشارکت «علاقه مندان منفعل» بررسی شده است.

✍🏻 #حسین_بشیریه / از این‌جا تا ناکجا "دیباچه‌ای بر اسیب‌شناسی سیاسی"
#نشر_نی
#معرفی_کتاب
@sahandiranmehr