📝📝📝صدها دانش آموز تایلندی در اعتراض به رفتار معلم هایی که موهایشان را قیچی می کنند مقابل وزارت آموزش و پرورش این کشور تظاهرات کردند.
✅ در تایلند قوانین سخت گیرانه ای در خصوص روپوش و آرایش موهای دانش آموزان وجود دارد و فضای مجازی این کشور از تصاویر معلمانی که موهای بچه ها را، برای تنبیه، به شکل زشتی کوتاه کرده اند؛ پر شده است.
✅ وزیر آموزش و پرورش تایلند در پاسخ به این تجمع چهارصد نفری قول داد موضوع را پیگیری کند و گفت هیچ دانش آموزی نباید مورد آزار و اذیت قرار بگیرد.
روی یکی از تابلوها نوشته: «آموزش یا شستشوی مغزی؟»
#بین_الملل #تایلند
#فرهنگی #پرورشی
#تنبیه #خشونت #سیاست
@TeacherasLLL
🆔@MostafaTajzadeh
✅ در تایلند قوانین سخت گیرانه ای در خصوص روپوش و آرایش موهای دانش آموزان وجود دارد و فضای مجازی این کشور از تصاویر معلمانی که موهای بچه ها را، برای تنبیه، به شکل زشتی کوتاه کرده اند؛ پر شده است.
✅ وزیر آموزش و پرورش تایلند در پاسخ به این تجمع چهارصد نفری قول داد موضوع را پیگیری کند و گفت هیچ دانش آموزی نباید مورد آزار و اذیت قرار بگیرد.
روی یکی از تابلوها نوشته: «آموزش یا شستشوی مغزی؟»
#بین_الملل #تایلند
#فرهنگی #پرورشی
#تنبیه #خشونت #سیاست
@TeacherasLLL
🆔@MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
Forwarded from روشنفکران (@Kamranmehrban)
آموزش جنسی در ایران امروز
✍️ فاطمه موسوی ویایه- دکترای جامعه شناسی
✅بخشی از سیاست جنسی جمهوری اسلامی کاهش تحریکات در فضای عمومی است و بنا بر همین اصل، هیچ آموزش رسمی در نهاد مدرسه وجود ندارد، آموزش سلبی تربیت جنسی وجود دارد، یعنی به طور ضمنی و از اشارههای کوتاه و جسته گریخته بین مطالب دیگر، واقعیت میل جنسی را به عنوان امری ناپسند و تهدیدآمیز که باید به شدت مهار شود معرفی میکند. حتی در دانشگاه که مواد درسی برای افراد بزرگسال تدریس میشود، محتوای کتابهایی چون دانش خانواده و آیین زندگی بیشتر بر بعد حقوقی و دینی و اخلاقی تاکید میکند و به مسائل اصلی درباره فیزیولوژی، تولیدمثل و بهداشت جنسی به حد کافی پرداخته نشده است.
✅بنا بر تعریف یونسکو تربیت جنسی شامل افزایش فهم و دانش (اطلاعات و معلومات درباره جنسیت و مسائل جنسی) و بعد روشن گرداندن احساسات (طبیعی دانستن احساسات بدون احساس شرم و گناه یا وقاحت برای اثبات خود)، به دست آوردن ارزشها و نگرشهای درست، پرورش مهارتهای ارتباطی و دوری از رفتارهای پرخطر است. چنین آموزشی در مدارس و حتی دانشگاه ما وجود ندارد و انتظار میرود تربیت جنسی کودک توسط والدین انجام شود. دولت انتظار دارد آنّها به بچه زیر پنج سال اصول خودمراقبتی را بگویند و بعدا که به بلوغ رسید درمورد تغییرات بلوغ با او صحبت کنند و در مورد شیوه درست رفتار با جنس مخالف آموزشش بدهند ولی حقیقت این است که در خانوادههای ایرانی شهری چنین اتفاقی نمیافتد.
✅دکتر بلندهمتان سال 1393 تحقیقی انجام دادند که تجربه زیسته والدین از آموزش جنسی را بررسی کنند، نتایج نشان داد که اکثریت والدین ناآگاه هستند و اصلا نمیدانند چه چیزی آموزش بدهند. دوما اینکه از نظر عاطفی دلهره دارند که چطور با بچه حرف بزنند که بفهمد و مجادله نکند و حرمتهای بین والدین و فرزندان حفظ شود. به دلیل این ناآگاهی و درگیری عاطفی، والدین بالکل آموزش را رها میکنند تا زمانی که اتفاقی میافتد و ناچار به واکنش اقتضايي می شوند. مثلا چند مادر مراجعه کردند که دختر ما دوست پسر دارد حالا چه کار کنیم؟ بعد که محقق پرسیده بود شما چه واکنشی نشان دادید گفتند نمیدانستیم چه کار کنیم، فقط گفتهایم اگر پدرت بفهمد میکشتت، بیشتر احتیاط کن. نهایت آموزش اشان این بوده. یا موردی که ناراحت کننده بود، پدری که در کامپیوتر پسر نوجوانش فایل حاوی فیلمهای پورنوگرافی کشف میکند و چند روزی فکرش گرفتار بوده که الان به او چه بگویم؟ چه جوری برایش توضیح بدهم که اینها غیرواقعی هستند؟ نادرست هستند؟ برای تو ضرر دارد؟ و آخر هم به این نتیجه میرسد که به روی خودش نیاورد.
✅نکته دیگر اینکه اصلا چرا گمان می کنیم والدین آگاهی و اطلاعات لازم زیست جنسی سالم را دارند؟ یکی از دوستان در مورد ایدز کار کرده بود متوجه شده بود تعدادی از زنان محجبه و مومنه به ایدز مبتلا شده بودند، به دلیل ابتلای شوهر به ایدز. مرد متشرع زنی را صیغه کرده بود و حالا ناراحت بود که من صیغه کرده بودم و کارم شرعی بوده چرا ایدز گرفتم؟ یعنی این مردان بزرگسال درکی از رفتار پرخطر جنسی و لوازم پیشگیری نداشتند.
✅حالا دولت انتظار دارد این والدین ناآگاه و غیرعلاقمند کار آموزش جنسی کودکان را انجام دهند. در حالی که خود والدین این وظیفه را نمیخواهند. در پیمایشی که نظر والدین را در این باره جویا شدهاند بیش از پنجاه درصد والدین گفتند که این آموزش باید در مدرسه داده شود، وقتی درس زیست شناسی یاد میدهید بخش بلوغ جسمی را هم کامل توضیح بدهید، وقتی درسهای اجتماعی درباره شیوه رفتار با معلم، والدین و دوستان را آموزش میدهید، آداب اجتماعی گفتگو و رفتار با جنس مخالف را هم بگویید. من والد نمیدانم متناسب با سن بچه چه اطلاعاتی باید داده شود که حساس و کنجکاوش نکند و بدتر پیگیر نشود. از چه ادبیاتی استفاده کنم که تاثیر بدی نداشته باشد، مدرسه که کارشناس علوم تربیتی و روانشناس و ... دارد باید آموزش بدهد.
#اجتماعی #جنسی #پرورشی
#کودک
@Roshanfkrane
✍️ فاطمه موسوی ویایه- دکترای جامعه شناسی
✅بخشی از سیاست جنسی جمهوری اسلامی کاهش تحریکات در فضای عمومی است و بنا بر همین اصل، هیچ آموزش رسمی در نهاد مدرسه وجود ندارد، آموزش سلبی تربیت جنسی وجود دارد، یعنی به طور ضمنی و از اشارههای کوتاه و جسته گریخته بین مطالب دیگر، واقعیت میل جنسی را به عنوان امری ناپسند و تهدیدآمیز که باید به شدت مهار شود معرفی میکند. حتی در دانشگاه که مواد درسی برای افراد بزرگسال تدریس میشود، محتوای کتابهایی چون دانش خانواده و آیین زندگی بیشتر بر بعد حقوقی و دینی و اخلاقی تاکید میکند و به مسائل اصلی درباره فیزیولوژی، تولیدمثل و بهداشت جنسی به حد کافی پرداخته نشده است.
✅بنا بر تعریف یونسکو تربیت جنسی شامل افزایش فهم و دانش (اطلاعات و معلومات درباره جنسیت و مسائل جنسی) و بعد روشن گرداندن احساسات (طبیعی دانستن احساسات بدون احساس شرم و گناه یا وقاحت برای اثبات خود)، به دست آوردن ارزشها و نگرشهای درست، پرورش مهارتهای ارتباطی و دوری از رفتارهای پرخطر است. چنین آموزشی در مدارس و حتی دانشگاه ما وجود ندارد و انتظار میرود تربیت جنسی کودک توسط والدین انجام شود. دولت انتظار دارد آنّها به بچه زیر پنج سال اصول خودمراقبتی را بگویند و بعدا که به بلوغ رسید درمورد تغییرات بلوغ با او صحبت کنند و در مورد شیوه درست رفتار با جنس مخالف آموزشش بدهند ولی حقیقت این است که در خانوادههای ایرانی شهری چنین اتفاقی نمیافتد.
✅دکتر بلندهمتان سال 1393 تحقیقی انجام دادند که تجربه زیسته والدین از آموزش جنسی را بررسی کنند، نتایج نشان داد که اکثریت والدین ناآگاه هستند و اصلا نمیدانند چه چیزی آموزش بدهند. دوما اینکه از نظر عاطفی دلهره دارند که چطور با بچه حرف بزنند که بفهمد و مجادله نکند و حرمتهای بین والدین و فرزندان حفظ شود. به دلیل این ناآگاهی و درگیری عاطفی، والدین بالکل آموزش را رها میکنند تا زمانی که اتفاقی میافتد و ناچار به واکنش اقتضايي می شوند. مثلا چند مادر مراجعه کردند که دختر ما دوست پسر دارد حالا چه کار کنیم؟ بعد که محقق پرسیده بود شما چه واکنشی نشان دادید گفتند نمیدانستیم چه کار کنیم، فقط گفتهایم اگر پدرت بفهمد میکشتت، بیشتر احتیاط کن. نهایت آموزش اشان این بوده. یا موردی که ناراحت کننده بود، پدری که در کامپیوتر پسر نوجوانش فایل حاوی فیلمهای پورنوگرافی کشف میکند و چند روزی فکرش گرفتار بوده که الان به او چه بگویم؟ چه جوری برایش توضیح بدهم که اینها غیرواقعی هستند؟ نادرست هستند؟ برای تو ضرر دارد؟ و آخر هم به این نتیجه میرسد که به روی خودش نیاورد.
✅نکته دیگر اینکه اصلا چرا گمان می کنیم والدین آگاهی و اطلاعات لازم زیست جنسی سالم را دارند؟ یکی از دوستان در مورد ایدز کار کرده بود متوجه شده بود تعدادی از زنان محجبه و مومنه به ایدز مبتلا شده بودند، به دلیل ابتلای شوهر به ایدز. مرد متشرع زنی را صیغه کرده بود و حالا ناراحت بود که من صیغه کرده بودم و کارم شرعی بوده چرا ایدز گرفتم؟ یعنی این مردان بزرگسال درکی از رفتار پرخطر جنسی و لوازم پیشگیری نداشتند.
✅حالا دولت انتظار دارد این والدین ناآگاه و غیرعلاقمند کار آموزش جنسی کودکان را انجام دهند. در حالی که خود والدین این وظیفه را نمیخواهند. در پیمایشی که نظر والدین را در این باره جویا شدهاند بیش از پنجاه درصد والدین گفتند که این آموزش باید در مدرسه داده شود، وقتی درس زیست شناسی یاد میدهید بخش بلوغ جسمی را هم کامل توضیح بدهید، وقتی درسهای اجتماعی درباره شیوه رفتار با معلم، والدین و دوستان را آموزش میدهید، آداب اجتماعی گفتگو و رفتار با جنس مخالف را هم بگویید. من والد نمیدانم متناسب با سن بچه چه اطلاعاتی باید داده شود که حساس و کنجکاوش نکند و بدتر پیگیر نشود. از چه ادبیاتی استفاده کنم که تاثیر بدی نداشته باشد، مدرسه که کارشناس علوم تربیتی و روانشناس و ... دارد باید آموزش بدهد.
#اجتماعی #جنسی #پرورشی
#کودک
@Roshanfkrane
Forwarded from Parvaneh Ahmadi
ویدئویی در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود که یک مدرسۀ ابتدایی ژاپنی را نشان می دهد که بچه ها خودشان مدرسه و کلاسِ درسشان را تمیز می کنند. همچنین نشان می دهد که کودکان مدرسه ابتدایی بعد از عبور از خیابان، بر می گردند و به سمت ماشینهایِ ایستاده در خیابان (با احترام) تعظیم می کنند. این ویدئو با «تحسین» گستردۀ مخاطبان مواجه شده است.
(مثلا در کانال حجه الاسلام زائری)
به شخصه جزء کسانی بودم که از اوایل ورود به ژاپن، اینهمه نظم و سیستم را تحسین می کردم.
مطالب مختلفی هم در این خصوص نوشتم (مثلا این و این). حتی زمانی که در آزمایشگاه فولاد دانشگاه کوبه، روز آخر سال بچه های دانشجوی ارشد و کارشناسی، «خانه تکانی (اوسوجی)» می کردند، متنی نوشتم و این کارها و این رفتارها را تحسین کردم.
زمان لازم بود تا چند سال بگذرد و متوجه بشوم که چقدر این سیستم بیمار است و چقدر بهداشتِ روانی و روحی انسان را خراب می کند. آقای دکتر محمود گلزاری (به عنوان یک روانشناس مبرّز و با تجربه) معتقد بود (و هست) که مدارس اسلامی (مدارس مذهبی) بهداشت روحی کودک را خراب می کنند. این را کسی می گفت که خودش شخصی مذهبی و متدین بوده و هست ولی دانشِ روانشناسی به او آموخته بود که عمدۀ آنچه در مدارس مذهبی ما (در تهران) رخ می دهد، در کوتاه مدت، ظاهرا عالی، ولی در بلند مدت، ویرانه است.
همین ماجرا به شکل بدتر و گسترده تر در سیستم آموزشی #ژاپن برقرار است.
🔹 آن بچۀ کلاس سوم ابتدایی که بعد از عبورِ از خیابان (و وقتی که به انتهای خطِ عابر پیاده رسید) بر می گردد و «تعظیم» می کند (و رو به ماشینهای خیابان که قبل از خطِ عابر متوقف شده اند) احترام می گذارد، او «کودکی» (به آن مفهومی که محسن رنانی می گوید) ندارد، بلکه او را در اوج سنینِ پرطراوت کودکی، در چنان «قوطیِ کنسِرو» تنگ و صلبِ از بایدها و نبایدها کرده اند، که ثمره اش در بزرگسالی می شود انسانی پر وسواس، خجالتی، (بعضا) همراه با انواع تیک های عصبی، و مقداری از خمیر مایۀ خشم.
این مانند همان دختر نوجوانی است که در اوج سنین با طراوت کودکی و نوجوانی، او را در حجاب چادر مشکی قرار می دهیم و بعد افتخار می کنیم که ببین، چقدر تربیتِ نظام مند و ارزشمندی را انتخاب کرده ایم! امتداد و ادامۀ آن کودکی و آن نوجوانی را باید در سی و شش/هفت سالگی دید که ثمره اش چه می شود؟
در دانشگاه کیوتو، به دفتر ریاست مرکز مطالعات زلزله دانشگاه رفته بودم. این مرکزی است که جزء برترین مراکز مطالعات زلزله در دنیا محسوب می شود و برترین اساتید دانشگاههای آمریکا، دورۀ فرصت مطالعاتی (سبتیکالِ) خود را به این مرکز می آیند (مثلا آقای پروفسور خالد مسلم از دانشگاه برکلی به عنوان یک چهره مطرح زلزله در آمریکا، دورۀ سبتیکال خود را در این مرکز گذرانده). در دفتر ریاست مرکز جلسه ای بود (زمان آقای جاسبی، ایشان با این مرکز ارتباط داشت و می خواست با کمک آنها، تجهیزات میز زلزله برای واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد خریداری کند). بعد از جلسه (وقتی همه رفته بودند) رئیس مرکز زلزله پرسید: وضعیت پیشرفتِ کارهایت و پایان نامه ات چطور است؟ چقدر دیگر مانده که فارغ التحصیل شوی؟ توضیحاتی دادم و همزمان گلایه کردم که استاد راهنمایم قدری بد اخلاق است و این بد اخلاقی هایش، گاه باعث کند شدنِ مسیر پایان نامه می شود. گفت بداخلاقی؟! دست بردار. بعد به گوشه اتاق اشاره کرد و گفت: اینجا را می بینی؟ من دانشجویان دکترایم را می آورم اینجا و چنان می بندمشان به رگبار سوال و فریاد و چنان تحت فشاری قرارشان می دهم که همین گوشه می ایستند و گریه می کنند (یعنی که برو آقا جان بداخلاقیِ استاد که چیزی نیست!)
این «امتدادِ» همان مسیر بیمار است که در بالا اشاره شد. اینکه تصوّر کنی در گوشۀ آن اتاق مجلل مرکز پژوهشی، دانشجویِ دکترا ایستاده و گریه می کند. مسلّم است که همان دانشجوی دکترا، وقتی که استاد شد، بلایی بر سر دانشجوی دکترایش می آورد، که آن بدبخت هم بایستد و گوشه ای گریه کند.
🔹عرضم این است که «امتدادِ» آن رفتارِ کودکی (امتدادِ آن تعظیمِ به ماشین و امتداد آن چادر مشکی سن ده-پانزده سالگی) را باید دید که به کجاها می رسد؟ وگرنه «در لحظه دیدنِ» امور و تحسین کردن، که هُنری نیست.
🔹درد از اینجا آغاز شد که ما همیشه در دیدنِ «اکستریم» ها، به وجد می آئیم. حکایتِ همان گزارشِ بازدید آقای حدادعادل از مدرسه ابتدایی ژاپنی (که در کتابهای دورۀ دبیرستانِ ما چاپ شده بود) و حکایت همان دو/سه مقاله بالا که در سالهای نخست تحصیل در ژاپن، به «تحسین» از سیستم آموزشی آنجا پرداخته بود.
البته بدیهی است که آن نظم ژاپنی (با معایبش) بهتر از بی سیستمی (و بی نظمی) است، اما باید خاطرمان باشد که وقتی به تحسین از یک «رفتار» یا یک «ساختار» می پردازیم، همۀ وجوه ماجرا را دیده باشیم و ببنیم «امتدادِ مسیر» قرار است به کجاها ختم شود؟
t.me/solseghalam
(مثلا در کانال حجه الاسلام زائری)
به شخصه جزء کسانی بودم که از اوایل ورود به ژاپن، اینهمه نظم و سیستم را تحسین می کردم.
مطالب مختلفی هم در این خصوص نوشتم (مثلا این و این). حتی زمانی که در آزمایشگاه فولاد دانشگاه کوبه، روز آخر سال بچه های دانشجوی ارشد و کارشناسی، «خانه تکانی (اوسوجی)» می کردند، متنی نوشتم و این کارها و این رفتارها را تحسین کردم.
زمان لازم بود تا چند سال بگذرد و متوجه بشوم که چقدر این سیستم بیمار است و چقدر بهداشتِ روانی و روحی انسان را خراب می کند. آقای دکتر محمود گلزاری (به عنوان یک روانشناس مبرّز و با تجربه) معتقد بود (و هست) که مدارس اسلامی (مدارس مذهبی) بهداشت روحی کودک را خراب می کنند. این را کسی می گفت که خودش شخصی مذهبی و متدین بوده و هست ولی دانشِ روانشناسی به او آموخته بود که عمدۀ آنچه در مدارس مذهبی ما (در تهران) رخ می دهد، در کوتاه مدت، ظاهرا عالی، ولی در بلند مدت، ویرانه است.
همین ماجرا به شکل بدتر و گسترده تر در سیستم آموزشی #ژاپن برقرار است.
🔹 آن بچۀ کلاس سوم ابتدایی که بعد از عبورِ از خیابان (و وقتی که به انتهای خطِ عابر پیاده رسید) بر می گردد و «تعظیم» می کند (و رو به ماشینهای خیابان که قبل از خطِ عابر متوقف شده اند) احترام می گذارد، او «کودکی» (به آن مفهومی که محسن رنانی می گوید) ندارد، بلکه او را در اوج سنینِ پرطراوت کودکی، در چنان «قوطیِ کنسِرو» تنگ و صلبِ از بایدها و نبایدها کرده اند، که ثمره اش در بزرگسالی می شود انسانی پر وسواس، خجالتی، (بعضا) همراه با انواع تیک های عصبی، و مقداری از خمیر مایۀ خشم.
این مانند همان دختر نوجوانی است که در اوج سنین با طراوت کودکی و نوجوانی، او را در حجاب چادر مشکی قرار می دهیم و بعد افتخار می کنیم که ببین، چقدر تربیتِ نظام مند و ارزشمندی را انتخاب کرده ایم! امتداد و ادامۀ آن کودکی و آن نوجوانی را باید در سی و شش/هفت سالگی دید که ثمره اش چه می شود؟
در دانشگاه کیوتو، به دفتر ریاست مرکز مطالعات زلزله دانشگاه رفته بودم. این مرکزی است که جزء برترین مراکز مطالعات زلزله در دنیا محسوب می شود و برترین اساتید دانشگاههای آمریکا، دورۀ فرصت مطالعاتی (سبتیکالِ) خود را به این مرکز می آیند (مثلا آقای پروفسور خالد مسلم از دانشگاه برکلی به عنوان یک چهره مطرح زلزله در آمریکا، دورۀ سبتیکال خود را در این مرکز گذرانده). در دفتر ریاست مرکز جلسه ای بود (زمان آقای جاسبی، ایشان با این مرکز ارتباط داشت و می خواست با کمک آنها، تجهیزات میز زلزله برای واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد خریداری کند). بعد از جلسه (وقتی همه رفته بودند) رئیس مرکز زلزله پرسید: وضعیت پیشرفتِ کارهایت و پایان نامه ات چطور است؟ چقدر دیگر مانده که فارغ التحصیل شوی؟ توضیحاتی دادم و همزمان گلایه کردم که استاد راهنمایم قدری بد اخلاق است و این بد اخلاقی هایش، گاه باعث کند شدنِ مسیر پایان نامه می شود. گفت بداخلاقی؟! دست بردار. بعد به گوشه اتاق اشاره کرد و گفت: اینجا را می بینی؟ من دانشجویان دکترایم را می آورم اینجا و چنان می بندمشان به رگبار سوال و فریاد و چنان تحت فشاری قرارشان می دهم که همین گوشه می ایستند و گریه می کنند (یعنی که برو آقا جان بداخلاقیِ استاد که چیزی نیست!)
این «امتدادِ» همان مسیر بیمار است که در بالا اشاره شد. اینکه تصوّر کنی در گوشۀ آن اتاق مجلل مرکز پژوهشی، دانشجویِ دکترا ایستاده و گریه می کند. مسلّم است که همان دانشجوی دکترا، وقتی که استاد شد، بلایی بر سر دانشجوی دکترایش می آورد، که آن بدبخت هم بایستد و گوشه ای گریه کند.
🔹عرضم این است که «امتدادِ» آن رفتارِ کودکی (امتدادِ آن تعظیمِ به ماشین و امتداد آن چادر مشکی سن ده-پانزده سالگی) را باید دید که به کجاها می رسد؟ وگرنه «در لحظه دیدنِ» امور و تحسین کردن، که هُنری نیست.
🔹درد از اینجا آغاز شد که ما همیشه در دیدنِ «اکستریم» ها، به وجد می آئیم. حکایتِ همان گزارشِ بازدید آقای حدادعادل از مدرسه ابتدایی ژاپنی (که در کتابهای دورۀ دبیرستانِ ما چاپ شده بود) و حکایت همان دو/سه مقاله بالا که در سالهای نخست تحصیل در ژاپن، به «تحسین» از سیستم آموزشی آنجا پرداخته بود.
البته بدیهی است که آن نظم ژاپنی (با معایبش) بهتر از بی سیستمی (و بی نظمی) است، اما باید خاطرمان باشد که وقتی به تحسین از یک «رفتار» یا یک «ساختار» می پردازیم، همۀ وجوه ماجرا را دیده باشیم و ببنیم «امتدادِ مسیر» قرار است به کجاها ختم شود؟
t.me/solseghalam
Telegram
محمدرضا زائرى
🎥 چرا ژاپن ژاپن می شود؟
🇯🇵 پاسخِ ساده و البته دشوار این است:
«ادب آداب دارد»
⏱ این چهار دقیقه را ببینید. شاید تامل برانگیز و مفید باشد.
#بین_الملل #ژاپن
#تربیت #فرهنگ
#پرورشی #فرهنگی
#مهارت #مدرسه
منبع (صفحه اینستاگرام):
lastsecondtours
🔻🔻🔻
یادگیرنده…
🇯🇵 پاسخِ ساده و البته دشوار این است:
«ادب آداب دارد»
⏱ این چهار دقیقه را ببینید. شاید تامل برانگیز و مفید باشد.
#بین_الملل #ژاپن
#تربیت #فرهنگ
#پرورشی #فرهنگی
#مهارت #مدرسه
منبع (صفحه اینستاگرام):
lastsecondtours
🔻🔻🔻
یادگیرنده…
Forwarded from معلم: یادگیرنده مادام العمر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 آیا IQ همه چیز است؟
🔸 اغلب IQ را عامل اصلی موفقیت می پندارند؛ اما بسیاری از دستاوردهای بشر مرهون تخیل و کنجکاوی و یکدلی اوست؛ ویژگی هایی که مشخصه «انعطاف پذیری شناختی» به حساب می آیند:
توانایی ای که به ما امکان حرکت بین مفاهیم و تنظیم و تدقیق رفتارها را،
و اجازه اندیشیدن به ایده های نو را،
و ارتباط های جدید و همکاری با دیگران را می دهد.
این توانایی نسبت و رابطه ضعیفی با IQ دارد؛ و بالعکس، بسیار با خلاقیت در هم تنیده است.
✔️ کارآفرینان موفق در زمینه «انعطاف پذیری شناختی» بسیار سرآمد هستند.
✔️ این ویژگی به موفقیت تحصیلی بالاتر در دانش آموزان، انعطاف بیشتر در بزرگسالان و کیفیت بهتر زندگی در مرور زمان می انجامد.
✔️ نکته مهم و خوب اینکه «انعطاف پذیری شناختی» امری اکتسابی و آموزش پذیر است.
✔️ با رفتاردرمانی شناختی می توان از الگوهای منفی ذهنی رها شد.
✔️ تغییر محیط اطراف و فراگرفتن موضوع جدید و جدا شدن از رسانه های اجتماعی به تقویت این ویژگی کمک می کند.
#مهارت
#فرهنگی
#پرورشی
#ضریب_هوشی
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🔸 اغلب IQ را عامل اصلی موفقیت می پندارند؛ اما بسیاری از دستاوردهای بشر مرهون تخیل و کنجکاوی و یکدلی اوست؛ ویژگی هایی که مشخصه «انعطاف پذیری شناختی» به حساب می آیند:
توانایی ای که به ما امکان حرکت بین مفاهیم و تنظیم و تدقیق رفتارها را،
و اجازه اندیشیدن به ایده های نو را،
و ارتباط های جدید و همکاری با دیگران را می دهد.
این توانایی نسبت و رابطه ضعیفی با IQ دارد؛ و بالعکس، بسیار با خلاقیت در هم تنیده است.
✔️ کارآفرینان موفق در زمینه «انعطاف پذیری شناختی» بسیار سرآمد هستند.
✔️ این ویژگی به موفقیت تحصیلی بالاتر در دانش آموزان، انعطاف بیشتر در بزرگسالان و کیفیت بهتر زندگی در مرور زمان می انجامد.
✔️ نکته مهم و خوب اینکه «انعطاف پذیری شناختی» امری اکتسابی و آموزش پذیر است.
✔️ با رفتاردرمانی شناختی می توان از الگوهای منفی ذهنی رها شد.
✔️ تغییر محیط اطراف و فراگرفتن موضوع جدید و جدا شدن از رسانه های اجتماعی به تقویت این ویژگی کمک می کند.
#مهارت
#فرهنگی
#پرورشی
#ضریب_هوشی
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL