📝📝📝گلستان به اختیار
✍️یاسرعرب
✅1: همین چند روز پیش خبر رشادت عجیب یک جوان زاگرس نشین در خاموش کردن آتش جنگل های مانشت را شنیدم!. علی سهرابی فرزند دلیر مانشت و ایلام هنگامی که یک تنه دل به اطفای حریق زده بود در تراژدی سهمگین، از دست شخصی که به عمد در جنگل آتش افروخته بود نیز چاقو خورده و خلاصه اقدام او هر چند منجر به بستری شدن اش در بیمارستان شد اما در عین حال باعث خاموش شدن آتش در نطفه ی خود شده بود!.
✅2: در بین اخبار بد و پالسهای منفی که از صبح تا شب به گوشمان می رسد
در ذهن خود، بدترین اتفاق ممکن را چه می دانیم؟
پایان یافتن یک شبه ی منابع نفتی و گازی؟
از بین رفتن تمام مراتع و جنگلها؟
یا ...
✅3: اینها خبر های بدی است که مطمئن هستیم حداقل ظرف ده سال آینده به گوشمان نخواهد رسید!
اما باز هم ما به عنوان " مردم " برای عدم تحقق چنین خبرهای بدی منتظر برنامه ریزی های کلان نظام موجود نمی مانیم!.
آنقدر که در توانمان باشد حاضریم کمتر انرژی مصرف کنیم. یا با شرکت در تشکل های مردم نهاد محیط زیستمان را پاک سازی کنیم.
✅4: ما آلودگی صوتی را نیز چند سالی است که می شناسیم!. برای بوق نزدن و احترام به اعصاب دیگران و عبور از کنار بیمارستان به تدریج داریم یاد می گیریم که چه رفتارهایی نباید داشته باشیم.
اما آلودگی بسیار مضر تر از تخریب محیط زیست و هدر رفت منابع طبیعی و نفتی آلودگی سیاست زدگی است. این آلودگی امروز به شدت در حال دوقطبی کردن جامعه ی ماست!. شکاف گفتمانی را دارد به حداکثر خود می رساند و مردم را به شیفتگان دولت و گفتمان شهروندی اش و مخالفان و متنفران از آن با گفتمان دفاع از آرمانهای انقلاب تقسیم می کند. ترسیم خطوط سلیقه ای #آتش_به_اختیار_ها و #آتش_به_قانون_ها. و تبدیل کردن پتانسیل فضای مجازی به عنوان بستری برای گفتگو به سنگری همراه با مسلسل دروغ و تهمت و یک طرفه خوانی و زدن و کشتن #دشمن_فرضی!.
✅5: این دشمن فرضی کیست؟ خانه اش درکدام سیاره منظومه شمسی است؟ کجا مهد و دبستان و دبیرستان رفته است؟ با چه زبانی سخن می گوید؟ و اگر فردا فی المثل جناب ترامپ دنگ حمله اش به ایران بگیرد چه کسی جز همین دشمن فرضی یار و همسنگر ماست؟ آیا اصلا می خواهیم مشکل ما با آنطرف خط فرضی حل شود؟ یا خدای نکرده بازیچه ی کسانی هستیم که از سر فضای دو قطبی راهی به جیبشان باز کرده اند؟ کاش #کاسبان_تفکیک را خوب می شناختیم. برای آنها فرق چندانی بین مفاهیم نیست!. اصل برایشان خط کشی است! برای ساختن موافق و مخالف ارزشها یا دین یا قانون و یا شرع و یا هر مفهوم دیگری.
✅6: بین این نکات و ملاحظات و فداکاری که علی سهرابی انجام داده است البته قرابتی وجود دارد. جامعه ی ما به شدت به علی سهرابی ها نیازمند است!. اینان در همه ی شئونی که یک عده دارند آتش به پا می کنند دل به همان آتش زده و آتش را خاموش می کنند! حتی با آگاهی از احتمال خوردن چاقوی تخریب و ترور شخصیت!. باید دست به کار شد. هر شخصی زاگرس اش را خودش انتخاب کند!. من اینجا مشغولم. شما هم اگر آنطرف این خط فرضی ترسیم شده توسط کاسبان منافع هستی لطفا همین قدم را بردار!. تحلیل کن و نقد کن اما نگذار باب گفتگو بسته شود! و زمینه ی آتش مهیا گردد. چرا که شاید امروز جز من و شمایی که در حال نوشتن و خواندن این متون هستیم و سعی داریم این شکاف را به نحوی پر کنیم، علی سهرابی دیگری در عرصه ی فرهنگ و سیاست وجود نداشته باشد!. و مطمئن باشیم خداوند به این اطفای حریق برکت می دهد!. همچنان که آتش را بر ابراهیم گلستان کرد. پس گلستان کنیم به اختیار!
@RESANEYE_MA
@IRANSOCIOLOGY
yon.ir/cIfYQ
@MostafaTajzadeh
✍️یاسرعرب
✅1: همین چند روز پیش خبر رشادت عجیب یک جوان زاگرس نشین در خاموش کردن آتش جنگل های مانشت را شنیدم!. علی سهرابی فرزند دلیر مانشت و ایلام هنگامی که یک تنه دل به اطفای حریق زده بود در تراژدی سهمگین، از دست شخصی که به عمد در جنگل آتش افروخته بود نیز چاقو خورده و خلاصه اقدام او هر چند منجر به بستری شدن اش در بیمارستان شد اما در عین حال باعث خاموش شدن آتش در نطفه ی خود شده بود!.
✅2: در بین اخبار بد و پالسهای منفی که از صبح تا شب به گوشمان می رسد
در ذهن خود، بدترین اتفاق ممکن را چه می دانیم؟
پایان یافتن یک شبه ی منابع نفتی و گازی؟
از بین رفتن تمام مراتع و جنگلها؟
یا ...
✅3: اینها خبر های بدی است که مطمئن هستیم حداقل ظرف ده سال آینده به گوشمان نخواهد رسید!
اما باز هم ما به عنوان " مردم " برای عدم تحقق چنین خبرهای بدی منتظر برنامه ریزی های کلان نظام موجود نمی مانیم!.
آنقدر که در توانمان باشد حاضریم کمتر انرژی مصرف کنیم. یا با شرکت در تشکل های مردم نهاد محیط زیستمان را پاک سازی کنیم.
✅4: ما آلودگی صوتی را نیز چند سالی است که می شناسیم!. برای بوق نزدن و احترام به اعصاب دیگران و عبور از کنار بیمارستان به تدریج داریم یاد می گیریم که چه رفتارهایی نباید داشته باشیم.
اما آلودگی بسیار مضر تر از تخریب محیط زیست و هدر رفت منابع طبیعی و نفتی آلودگی سیاست زدگی است. این آلودگی امروز به شدت در حال دوقطبی کردن جامعه ی ماست!. شکاف گفتمانی را دارد به حداکثر خود می رساند و مردم را به شیفتگان دولت و گفتمان شهروندی اش و مخالفان و متنفران از آن با گفتمان دفاع از آرمانهای انقلاب تقسیم می کند. ترسیم خطوط سلیقه ای #آتش_به_اختیار_ها و #آتش_به_قانون_ها. و تبدیل کردن پتانسیل فضای مجازی به عنوان بستری برای گفتگو به سنگری همراه با مسلسل دروغ و تهمت و یک طرفه خوانی و زدن و کشتن #دشمن_فرضی!.
✅5: این دشمن فرضی کیست؟ خانه اش درکدام سیاره منظومه شمسی است؟ کجا مهد و دبستان و دبیرستان رفته است؟ با چه زبانی سخن می گوید؟ و اگر فردا فی المثل جناب ترامپ دنگ حمله اش به ایران بگیرد چه کسی جز همین دشمن فرضی یار و همسنگر ماست؟ آیا اصلا می خواهیم مشکل ما با آنطرف خط فرضی حل شود؟ یا خدای نکرده بازیچه ی کسانی هستیم که از سر فضای دو قطبی راهی به جیبشان باز کرده اند؟ کاش #کاسبان_تفکیک را خوب می شناختیم. برای آنها فرق چندانی بین مفاهیم نیست!. اصل برایشان خط کشی است! برای ساختن موافق و مخالف ارزشها یا دین یا قانون و یا شرع و یا هر مفهوم دیگری.
✅6: بین این نکات و ملاحظات و فداکاری که علی سهرابی انجام داده است البته قرابتی وجود دارد. جامعه ی ما به شدت به علی سهرابی ها نیازمند است!. اینان در همه ی شئونی که یک عده دارند آتش به پا می کنند دل به همان آتش زده و آتش را خاموش می کنند! حتی با آگاهی از احتمال خوردن چاقوی تخریب و ترور شخصیت!. باید دست به کار شد. هر شخصی زاگرس اش را خودش انتخاب کند!. من اینجا مشغولم. شما هم اگر آنطرف این خط فرضی ترسیم شده توسط کاسبان منافع هستی لطفا همین قدم را بردار!. تحلیل کن و نقد کن اما نگذار باب گفتگو بسته شود! و زمینه ی آتش مهیا گردد. چرا که شاید امروز جز من و شمایی که در حال نوشتن و خواندن این متون هستیم و سعی داریم این شکاف را به نحوی پر کنیم، علی سهرابی دیگری در عرصه ی فرهنگ و سیاست وجود نداشته باشد!. و مطمئن باشیم خداوند به این اطفای حریق برکت می دهد!. همچنان که آتش را بر ابراهیم گلستان کرد. پس گلستان کنیم به اختیار!
@RESANEYE_MA
@IRANSOCIOLOGY
yon.ir/cIfYQ
@MostafaTajzadeh