📝📝📝حصر مصدق
✅به گزارش صبح ما، #شاه در مصاحبهای با روزنامه لوموند در ۹ دسامبر ۱۹۶۵، درباره حصر دکتر #محمد_مصدق گفت:« مصدق به خاطر امنیت خودش زندانی شده است و اگر به خانه اش در تهران بازگردد، او را تکه تکه خواهند کرد. او در آنجایی که هست راضی و خوشحال است. خوب غذا می خورد و در هشتاد و شش سالگی به ورزش مورد علاقه اش یعنی خرسواری مشغول است. دیگر چه چیزی می توانست آرزو داشته باشد؟»(در خلوت مصدق، نوشته شیرین سمیعی)
✅آن سال که محمدرضا پهلوی این چنین کینه دار از مصدق که نامش در تمام دوران پس از #کودتا ممنوعه بود، سخن می گفت و به طعنه و توهین او را خر سوار می خواند و با افزودن به سن و سالش، از او پیرمردی خرفت تصویر می کرد، شانزده سال از #حبس و #حصر نخست وزیر می گذشت و هنوز آتش کینه پهلوی نخفته بود.
✅در آن سو البته هیچ کس به یاد نمی آورد که مصدق به شاه توهینی روا داشته باشد و اعلیحضرت را پیش از نامش نیاورده باشد. یکسال پس از این سخنرانی، سرطان مصدق عود کرد و شاه دلشاد و خرسند پس از ۱۳ سال، اجازه داد تا #پیرمرد برای مداوا پا به تهران بگذارد.
✅#نخست_وزیر_محصور که هنوز تصویر قیام سی تیر و آن جمعیت پرهیاهو را که «یا مرگ یا مصدق» می گفتند، آخرین خاطراتش از تهران بود، با شهری غریبه روبرو شد، پر از ماشین و زرق و برقی که از صدقه سر نفت و کار سترگ ملی کردنش حاصل آمده بود.
✅گفته اند که پیرمرد به مجلات رنگارنگ دکه روزنامه فروشی نگاهی انداخت و گفت: مثل اینکه این روزها مردم بیشتر به ظواهر امور توجه می کنند.(میهن پرست ایرانی، نوشته کریستوفر دوبلگ)
✅شاه می دانست عمر پیرمرد روبه پایان است وگرنه اجازه آمدنش به تهران را نمی داد، همانطور که نگذاشت بر سر بالین زهرا، همسرش در بیمارستان نجمیه بیاید. اما حالا که می دانست مصدق رمقی برای ماندن در این دنیا ندارد، حتی اجازه داد برای درمانش پزشکان خارجی بیایند که پیرمرد احمدآبادی، فریادش برآمد و گفت: «لعنت خدای بر کسی که بخواهد معادل هزینه زندگی چندین خانواده فقیر خرج کند و دکترهای خارجی را برای معالجه اینجا بیاورد.»
✅مصدق عاقبت در ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ آرام گرفت و در سکوت و بی خبری در خانه اش به خاک سپرده شد. #ساواک اجازه ختم و برگزاری مراسم را نداد و تا سال ۵۷، که شاپور بختیار پس از فرار شاه، عکس مصدق را مثل پرچم فتح و به نشانه تغییر اساسی در کالبد سلطنت و بازگشت #مشروطه بر دیوار اتاق نخست وزیری نشاند، اثری از چهره و نام #مصدق دیده نشد.
✅در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=23565
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
✅به گزارش صبح ما، #شاه در مصاحبهای با روزنامه لوموند در ۹ دسامبر ۱۹۶۵، درباره حصر دکتر #محمد_مصدق گفت:« مصدق به خاطر امنیت خودش زندانی شده است و اگر به خانه اش در تهران بازگردد، او را تکه تکه خواهند کرد. او در آنجایی که هست راضی و خوشحال است. خوب غذا می خورد و در هشتاد و شش سالگی به ورزش مورد علاقه اش یعنی خرسواری مشغول است. دیگر چه چیزی می توانست آرزو داشته باشد؟»(در خلوت مصدق، نوشته شیرین سمیعی)
✅آن سال که محمدرضا پهلوی این چنین کینه دار از مصدق که نامش در تمام دوران پس از #کودتا ممنوعه بود، سخن می گفت و به طعنه و توهین او را خر سوار می خواند و با افزودن به سن و سالش، از او پیرمردی خرفت تصویر می کرد، شانزده سال از #حبس و #حصر نخست وزیر می گذشت و هنوز آتش کینه پهلوی نخفته بود.
✅در آن سو البته هیچ کس به یاد نمی آورد که مصدق به شاه توهینی روا داشته باشد و اعلیحضرت را پیش از نامش نیاورده باشد. یکسال پس از این سخنرانی، سرطان مصدق عود کرد و شاه دلشاد و خرسند پس از ۱۳ سال، اجازه داد تا #پیرمرد برای مداوا پا به تهران بگذارد.
✅#نخست_وزیر_محصور که هنوز تصویر قیام سی تیر و آن جمعیت پرهیاهو را که «یا مرگ یا مصدق» می گفتند، آخرین خاطراتش از تهران بود، با شهری غریبه روبرو شد، پر از ماشین و زرق و برقی که از صدقه سر نفت و کار سترگ ملی کردنش حاصل آمده بود.
✅گفته اند که پیرمرد به مجلات رنگارنگ دکه روزنامه فروشی نگاهی انداخت و گفت: مثل اینکه این روزها مردم بیشتر به ظواهر امور توجه می کنند.(میهن پرست ایرانی، نوشته کریستوفر دوبلگ)
✅شاه می دانست عمر پیرمرد روبه پایان است وگرنه اجازه آمدنش به تهران را نمی داد، همانطور که نگذاشت بر سر بالین زهرا، همسرش در بیمارستان نجمیه بیاید. اما حالا که می دانست مصدق رمقی برای ماندن در این دنیا ندارد، حتی اجازه داد برای درمانش پزشکان خارجی بیایند که پیرمرد احمدآبادی، فریادش برآمد و گفت: «لعنت خدای بر کسی که بخواهد معادل هزینه زندگی چندین خانواده فقیر خرج کند و دکترهای خارجی را برای معالجه اینجا بیاورد.»
✅مصدق عاقبت در ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ آرام گرفت و در سکوت و بی خبری در خانه اش به خاک سپرده شد. #ساواک اجازه ختم و برگزاری مراسم را نداد و تا سال ۵۷، که شاپور بختیار پس از فرار شاه، عکس مصدق را مثل پرچم فتح و به نشانه تغییر اساسی در کالبد سلطنت و بازگشت #مشروطه بر دیوار اتاق نخست وزیری نشاند، اثری از چهره و نام #مصدق دیده نشد.
✅در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=23565
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
صبح ما
حصر مصدق - صبح ما
آن سال که محمدرضا پهلوی این چنین کینه دار از مصدق که نامش در تمام دوران پس از کودتا ممنوعه بود، سخن می گفت و به طعنه و توهین او را خر سوار می خواند و با افزودن به سن و سالش، از او پیرمردی خرفت تصویر می کرد، شانزده سال از حبس و حصر نخست وزیر می گذشت و هنوز…