Forwarded from ایران فردا
🔴 نگاهی به اتفاقات و رویدادهای خوزستان
🔷 امیر انواری
@iranfardamag
❇️خوزستان مهم ترین استان تامین کننده اقتصاد ایران یا به نحوی پایتخت اقتصادی ایران است که به مادرخرج تمام کشور نیز مشهور است. نامش با نفت و گاز و رودخانه های زیاد گره خورده است. از حیث اشتغال نیز با وجود ظرفیت های بسیار بالای اقتصادی در رتبه های نخست میزان بیکاری قرار دارد. خوزستانی که در زمان پیش از انقلاب مرکز بزرگ ترین پروژه ها و کارخانجات صنعتی بود اکنون به وضع ناگواری دچار شده است.
✅ ریشهی کاستی ها کجاست؟
🔺با شروع جنگ عراق و ایران، خوزستان به اصلی ترین مرکز رویارویی جنگ بدل گشت. بسیاری از شهرهای مرزی اشغال و یا به دلیل همجواری با خطوط مقدم جبهه، خالی از سکنه شد. پای بسیاری از مسئولین جدید که به تازگی زمام امور را در نظام نوپای جمهوری اسلامی گرفته بودند، به خوزستان باز شد؛ مسئولینی که از قضا از فلات مرکزی ایران یعنی استان های کرمان، اصفهان، یزد، قم و سمنان به بالاترین مناصب رسیده بودند. همان هایی که به مرور و با پایان یافتن جنگ هشت ساله در رأس همه ی امور قرار گرفتند. "اکبرهاشمی رفسنجانی" به مدت هفت سال رئیس مجلس شورای اسلامی و هشت سال بعدش رئیس جمهور ایران می شود.
▪️ در دوره ی هاشمی رفسنجانی دو تصمیم سرنوشت ساز گرفته شد، که برخلاف منافع مردم خوزستان بود:
1️⃣یکی اینکه در این دوره و با پایان یافتن جنگ تصمیم بر این گرفته شد که با توجه به وضعیت ناپایدار امنیتی هیچ گونه سرمایه گذاری کلان در این استان صورت نگیرد و همزمان همه ی پروژه های اقتصادی به استان های دیگر سرازیر شود. با توجه به نفوذ استان های کویرنشین در دولت های متوالی جمهوری اسلامی، اکثریت قریب به اتفاق این پروژه ها به این استان ها سرازیر گردید؛ به نحوی که عملاً تمامی درآمدهای نفتی کشور که از خوزستان حاصل می گردید در آن استان ها سرمایه گذاری می شد. نفوذ این افراد (بخوانید: لابی) به حدی بود که پروژه ی عظیم فولاد مبارکه ی اصفهان ـ که در ابتدا می بایست در استان هرمزگان اجرا می شد ـ به شهر بی آب منتقل منقل گردید و عملاً همه ی فاکتورهای اقتصادی از جمله همجواری با آب های آزاد جهت تجارت به نفع یک استان کویری نادیده گرفته شد.
2️⃣ تصمیم دوم که بسیار بدتر از تصمیم اول بود، برنامه ریزی برای انتقال آب های جاری در خوزستان به استان های زادگاه مسئولین در جمهوری اسلامی بود. در بخشی از خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی و طی بازدیدهای زمان جنگ، وی حسرت جاری بودن آب ها در تالاب ها را می خورد و به زعم او می بایست جلوی این آب ها گرفته شود و از هدررفتن آنها جلوگیری به عمل آید و دقیقا همین دیدگاه است که سالیان سال است و در زمان ریاست وی و بعدها در زمان ریاست جمهوری خاتمی (اهل اردکان یزد) به شدت ادامه پیدا کرد. هاشمی رفسنجانی طلبه ای باغدار که در بی آبی کویر بزرگ شده بود با دیدن این حجم آب که طبیعت به دشت خوزستان روانه کرده بود متعجب شده بود، تصمیم به انتقال آب به فلات بی آب کشور می گیرد تا صنایع عظیمی را در آنجا تأسیس کند و این استان ها را از همه حیث از شهرهای سفالی بی آب به گُل سرسبد تبدیل نماید. صنایع عظیم فولادی و پتروشیمی و خودرو و شهرک های صنعتی بزرگ راه بیندازد. در اطراف شهرهای کویری شهرهای اقماری دیگری بنا شد تا بتواند نیروی کار بیشتری برای این صنایع و شرکت های جدید الاحداث جذب کند. بالطبع همه ی این شهرها مجددا توسعه پیدا کردند و همه به آب نیاز داشتند. رودخانه فصلی زاینده رود به میمنت طرح های انتقال به یک رودخانه دائمی تبدیل شد. این سیاست برای همه ی استان های مرکزی ادامه یافت و آبی که زمانی در خوزستان جاری بود به این استان ها منتقل گردید. شهر کوچک قم به شهر میلیونی بدل گشت و آبش از سرشاخه های کرخه وکارون تأمین شد؛ شهری که زمانی به شوری آبش معروف بود اکنون یکی از بهترین آب های ایران را دارد.
✅ اما خوزستان چه شد؟
🔺در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی که همین لابی پرنفوذ فوق الذکر به ایشان لقب سردار سازندگی را داده بودند، هیچ کس را یارای اعتراض نبود. کمترین اعتراض با برچسب امنیتی و ضدِّانقلاب همراه می شد. در همین زمان بود که طرح توسعه ی نیشکر خوزستان که به اعتراف کارشناسان یک طرح غیر اقتصادی بود با اصرار ایشان و با صرف میلیاردها از بودجه کشور و با تملک و تصرف قسمت بزرگی از بهترین اراضی زراعی مردم که در اطراف رودخانه کارون قرار داشتند شروع شد؛ طرحی که تاکنون نیز خوزستان را درگیر مشکلات عظیم زیست محیطی نموده است؛ طرحی دولتی با هزینه ی آنچه بیت المال می خوانند که با گذشت چندین دهه هنوز سودده نشده است و آب فراوانی را برداشت می کند؛ طرحی که تالاب شادگان را به سرریز آب های شور این طرح تبدیل کرده است.
متن کامل در instant view :
https://bit.ly/2TktpKX
#خوزستان
#هاشمی_رفسنجانی
#ریشههای_بحران_خوزستان
🔷 امیر انواری
@iranfardamag
❇️خوزستان مهم ترین استان تامین کننده اقتصاد ایران یا به نحوی پایتخت اقتصادی ایران است که به مادرخرج تمام کشور نیز مشهور است. نامش با نفت و گاز و رودخانه های زیاد گره خورده است. از حیث اشتغال نیز با وجود ظرفیت های بسیار بالای اقتصادی در رتبه های نخست میزان بیکاری قرار دارد. خوزستانی که در زمان پیش از انقلاب مرکز بزرگ ترین پروژه ها و کارخانجات صنعتی بود اکنون به وضع ناگواری دچار شده است.
✅ ریشهی کاستی ها کجاست؟
🔺با شروع جنگ عراق و ایران، خوزستان به اصلی ترین مرکز رویارویی جنگ بدل گشت. بسیاری از شهرهای مرزی اشغال و یا به دلیل همجواری با خطوط مقدم جبهه، خالی از سکنه شد. پای بسیاری از مسئولین جدید که به تازگی زمام امور را در نظام نوپای جمهوری اسلامی گرفته بودند، به خوزستان باز شد؛ مسئولینی که از قضا از فلات مرکزی ایران یعنی استان های کرمان، اصفهان، یزد، قم و سمنان به بالاترین مناصب رسیده بودند. همان هایی که به مرور و با پایان یافتن جنگ هشت ساله در رأس همه ی امور قرار گرفتند. "اکبرهاشمی رفسنجانی" به مدت هفت سال رئیس مجلس شورای اسلامی و هشت سال بعدش رئیس جمهور ایران می شود.
▪️ در دوره ی هاشمی رفسنجانی دو تصمیم سرنوشت ساز گرفته شد، که برخلاف منافع مردم خوزستان بود:
1️⃣یکی اینکه در این دوره و با پایان یافتن جنگ تصمیم بر این گرفته شد که با توجه به وضعیت ناپایدار امنیتی هیچ گونه سرمایه گذاری کلان در این استان صورت نگیرد و همزمان همه ی پروژه های اقتصادی به استان های دیگر سرازیر شود. با توجه به نفوذ استان های کویرنشین در دولت های متوالی جمهوری اسلامی، اکثریت قریب به اتفاق این پروژه ها به این استان ها سرازیر گردید؛ به نحوی که عملاً تمامی درآمدهای نفتی کشور که از خوزستان حاصل می گردید در آن استان ها سرمایه گذاری می شد. نفوذ این افراد (بخوانید: لابی) به حدی بود که پروژه ی عظیم فولاد مبارکه ی اصفهان ـ که در ابتدا می بایست در استان هرمزگان اجرا می شد ـ به شهر بی آب منتقل منقل گردید و عملاً همه ی فاکتورهای اقتصادی از جمله همجواری با آب های آزاد جهت تجارت به نفع یک استان کویری نادیده گرفته شد.
2️⃣ تصمیم دوم که بسیار بدتر از تصمیم اول بود، برنامه ریزی برای انتقال آب های جاری در خوزستان به استان های زادگاه مسئولین در جمهوری اسلامی بود. در بخشی از خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی و طی بازدیدهای زمان جنگ، وی حسرت جاری بودن آب ها در تالاب ها را می خورد و به زعم او می بایست جلوی این آب ها گرفته شود و از هدررفتن آنها جلوگیری به عمل آید و دقیقا همین دیدگاه است که سالیان سال است و در زمان ریاست وی و بعدها در زمان ریاست جمهوری خاتمی (اهل اردکان یزد) به شدت ادامه پیدا کرد. هاشمی رفسنجانی طلبه ای باغدار که در بی آبی کویر بزرگ شده بود با دیدن این حجم آب که طبیعت به دشت خوزستان روانه کرده بود متعجب شده بود، تصمیم به انتقال آب به فلات بی آب کشور می گیرد تا صنایع عظیمی را در آنجا تأسیس کند و این استان ها را از همه حیث از شهرهای سفالی بی آب به گُل سرسبد تبدیل نماید. صنایع عظیم فولادی و پتروشیمی و خودرو و شهرک های صنعتی بزرگ راه بیندازد. در اطراف شهرهای کویری شهرهای اقماری دیگری بنا شد تا بتواند نیروی کار بیشتری برای این صنایع و شرکت های جدید الاحداث جذب کند. بالطبع همه ی این شهرها مجددا توسعه پیدا کردند و همه به آب نیاز داشتند. رودخانه فصلی زاینده رود به میمنت طرح های انتقال به یک رودخانه دائمی تبدیل شد. این سیاست برای همه ی استان های مرکزی ادامه یافت و آبی که زمانی در خوزستان جاری بود به این استان ها منتقل گردید. شهر کوچک قم به شهر میلیونی بدل گشت و آبش از سرشاخه های کرخه وکارون تأمین شد؛ شهری که زمانی به شوری آبش معروف بود اکنون یکی از بهترین آب های ایران را دارد.
✅ اما خوزستان چه شد؟
🔺در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی که همین لابی پرنفوذ فوق الذکر به ایشان لقب سردار سازندگی را داده بودند، هیچ کس را یارای اعتراض نبود. کمترین اعتراض با برچسب امنیتی و ضدِّانقلاب همراه می شد. در همین زمان بود که طرح توسعه ی نیشکر خوزستان که به اعتراف کارشناسان یک طرح غیر اقتصادی بود با اصرار ایشان و با صرف میلیاردها از بودجه کشور و با تملک و تصرف قسمت بزرگی از بهترین اراضی زراعی مردم که در اطراف رودخانه کارون قرار داشتند شروع شد؛ طرحی که تاکنون نیز خوزستان را درگیر مشکلات عظیم زیست محیطی نموده است؛ طرحی دولتی با هزینه ی آنچه بیت المال می خوانند که با گذشت چندین دهه هنوز سودده نشده است و آب فراوانی را برداشت می کند؛ طرحی که تالاب شادگان را به سرریز آب های شور این طرح تبدیل کرده است.
متن کامل در instant view :
https://bit.ly/2TktpKX
#خوزستان
#هاشمی_رفسنجانی
#ریشههای_بحران_خوزستان
Telegraph
🔴 نگاهی به اتفاقات و رویدادهای خوزستان
🔷 امیر انواری @iranfardamag ❇️خوزستان مهم ترین استان تامین کننده اقتصاد ایران یا به نحوی پایتخت اقتصادی ایران است که به مادرخرج تمام کشور نیز مشهور است. نامش با نفت و گاز و رودخانه های زیاد گره خورده است. از حیث اشتغال نیز با وجود ظرفیت های بسیار بالای…