Forwarded from اتچ بات
Strange Fruit
میوه عجیب
بین سالهای ١۶١٩ - ١٨٠٨ بردهداران هزاران نفر از مردم غرب آفریقا را به زور اسلحه اسیر کردند و به آمریکا بردند تا از کله سحر تا شامگاه در مزارع پنبه کار کنند. مردم سیاه که روزگاری چون طبیعت افریقا آزاد بودند و حالا اسیر بردگی شده بودند هنگام کار بر سر مزارع احساسات خدشهدار شده و درد قلبهای اندوهگینشان را با سر دادن آوازهای گروهی ابراز میکردند و اینگونه سالها در رنج و اسارت گذشت تا اینکه «آبراهام لینکن» در سال ١٨۶٣ فرمان آزادی بردگان را صادر کرد.
سیاه پوستان جنوب اما پس از رهایی نغمههای دردِ بردگیشان را فراموش نکردند که شاید هنوز هم در پستوهای ذهن فرزندانشان گاهی نیش میزند.
«بیلی هالیدی» یکی از آن فرزندان بود که نغمههای درد را فریاد زد، خواننده افسانهای جاز آمریکا که برخی او را برترین خواننده تاریخ این سبک میدانند، کسی که در فقر و ناکامی و دنیایی پر از تبعیض و نژادپرستی به دنیا آمد و بزرگ شد. خوانندهای که صدای شکننده و اندوهناک او نشانی از دوره محرومیت و سرکوب سیاهان قبل از دهه ۶۰ میلادی دارد.
دختر فقیر ایالت مریلند که پدر نداشت و هنوز کلاس پنجم را تمام نکرده بود که ناچار به خدمتکاری در یک روسپیخانه شد و مدتی بعد با مادرش به محله هارلم نیویورک کوچید محلهای که او را به جرم روسپی گری بازداشت کردند اما همانجا بود که توانست به خوانندهای کابارهای تبدیل شود.
او ۲۰ سال با نام «النورا فیگن» زندگی مصیبت بار را تحمل کرد تا اینکه «جان هاموند» اعلام کرد که صدای او بهترین صدایی ست که تاکنون شنیده است.
توانایی صدای بیلی برای دوگانهِ اجرای ریتم کند و تند این امکان را میسر کرد تا دو سبک بلوز و جاز وارد مرحله جدیدی شوند و از این به بعد بود که زمینه آشنایی بیلی با مهمترین ساکسیفونیست دهه ٣٠ قرن بیستم، «لستر یانگ» فراهم شد تا ترانههای « بوسه امسال» و «یکشنبه غم انگیز» خلق شوند. اما صدای محزون و خروشان خانم بیلی با ترانه «میوه عجیب» به اوج خود رسید.
بیلی از کودکی اسیر دام اعتیاد بود اما مرگ مادر ضربه مهلکی بود که شتاب او را به مصرف هروئین بیشتر کرد و بعد از آن مرگ بهترین دوستش لستر یانگ، ضربه نهایی بود تا بیلیِ ۴۴ ساله که تاثیر شگرف و عظیمی بر موسیقی جهان داشت، در تنگدستی و تنهایی برای همیشه خاموش شود.
اما «میوه عجیب» معروفترین یادگاری بیلی هالیدی:
ترانهای به شدت تلخ که داستان لینچ کردن سیاهان در امریکا را شِکوه میکند، روش اعدامی که در جنوب معمول بود، البته ترانهسرا و آهنگساز اصلی اثر «لویز آلان» معلم چپگرای دبیرستان یهودیان امریکا بود که با نام مستعار «ایبل میروپل» شعر میسرود. او شعر را سال ۱۹۳۶ با عنوان «میوه تلخ» در مجله «نیویورک تیچر» چاپ کرد و با درخواست آهنگسازان مختلف برای ترانه کردن شعرش مخالفت میکرد تا اینکه خودش آهنگی برای شعر ساخت و بیلی هالیدی کسی بود که آن را برای اولین بار اجرا کرد.
خانم هالیدی البته به شدت نگران واکنش خشن نژادپرستان به کارش بود حتا شرکت کلمبیا از ترس واکنش ایالتهای جنوبی حاضر به ضبط و انتشار آهنگ نشد اما در نهایت یکی از دوستان هالیدی در شرکت کمودور ترانه را ضبط کرد و در همان سال یک میلیون نسخه فروش کرد.
میوه عجیب از نخستین آثار ضد تبعیض نژادی و اعتراضی به روش وحشیانه لینچ کردن سیاهپوستان است. اما اینکه چرا این ترانه را تلخ توصیف کردیم در ادامه نمایان میشود.
در اعدام به روش لینچ، شخص را به درخت میآویختند و مانند سنگسار با چوب و سنگ او را میزدند و گاهی فرد اعدامی را زنده زنده میسوزاندند.
این روش از جزایر بریتانیا به امریکا ارث رسیده بود و بعد از جنگ داخلی امریکا و براندازی بردهداری توسط معترضان به آزادی بردهها در جنوب و غرب رایج شد و بین سالهای ۱۸۸۲ تا ۱۹۶۸، ۳٬۴۴۶ سیاهپوست و ۱٬۲۹۷ سفیدپوست به این شیوه زجرکش شدند. اما تلخی حکایت اینجاست که در آغاز قرن بیستم لینچکردن یک سرگرمی برای عکاسان بود و مردم کارتپستالهای از لینچ کردن را برای هم میفرستاند و این رسم بد آنچنان باب شده بود که سال ۲۰۰۰ نویسندهای در تایم نوشت «حتی نازیها سوغاتیهای آشویتس را نمیفروختند، ولی صحنههای لینچ در امریکا به بخشی پررونق از صنعت کارتپستال تبدیل شد.»
از کتاب #هیاهوی_خاموشی
پژوهش: #مانی_مظاهری نگارش: #محمد_سرو
@Absurdmindsmedia
میوه عجیب
بین سالهای ١۶١٩ - ١٨٠٨ بردهداران هزاران نفر از مردم غرب آفریقا را به زور اسلحه اسیر کردند و به آمریکا بردند تا از کله سحر تا شامگاه در مزارع پنبه کار کنند. مردم سیاه که روزگاری چون طبیعت افریقا آزاد بودند و حالا اسیر بردگی شده بودند هنگام کار بر سر مزارع احساسات خدشهدار شده و درد قلبهای اندوهگینشان را با سر دادن آوازهای گروهی ابراز میکردند و اینگونه سالها در رنج و اسارت گذشت تا اینکه «آبراهام لینکن» در سال ١٨۶٣ فرمان آزادی بردگان را صادر کرد.
سیاه پوستان جنوب اما پس از رهایی نغمههای دردِ بردگیشان را فراموش نکردند که شاید هنوز هم در پستوهای ذهن فرزندانشان گاهی نیش میزند.
«بیلی هالیدی» یکی از آن فرزندان بود که نغمههای درد را فریاد زد، خواننده افسانهای جاز آمریکا که برخی او را برترین خواننده تاریخ این سبک میدانند، کسی که در فقر و ناکامی و دنیایی پر از تبعیض و نژادپرستی به دنیا آمد و بزرگ شد. خوانندهای که صدای شکننده و اندوهناک او نشانی از دوره محرومیت و سرکوب سیاهان قبل از دهه ۶۰ میلادی دارد.
دختر فقیر ایالت مریلند که پدر نداشت و هنوز کلاس پنجم را تمام نکرده بود که ناچار به خدمتکاری در یک روسپیخانه شد و مدتی بعد با مادرش به محله هارلم نیویورک کوچید محلهای که او را به جرم روسپی گری بازداشت کردند اما همانجا بود که توانست به خوانندهای کابارهای تبدیل شود.
او ۲۰ سال با نام «النورا فیگن» زندگی مصیبت بار را تحمل کرد تا اینکه «جان هاموند» اعلام کرد که صدای او بهترین صدایی ست که تاکنون شنیده است.
توانایی صدای بیلی برای دوگانهِ اجرای ریتم کند و تند این امکان را میسر کرد تا دو سبک بلوز و جاز وارد مرحله جدیدی شوند و از این به بعد بود که زمینه آشنایی بیلی با مهمترین ساکسیفونیست دهه ٣٠ قرن بیستم، «لستر یانگ» فراهم شد تا ترانههای « بوسه امسال» و «یکشنبه غم انگیز» خلق شوند. اما صدای محزون و خروشان خانم بیلی با ترانه «میوه عجیب» به اوج خود رسید.
بیلی از کودکی اسیر دام اعتیاد بود اما مرگ مادر ضربه مهلکی بود که شتاب او را به مصرف هروئین بیشتر کرد و بعد از آن مرگ بهترین دوستش لستر یانگ، ضربه نهایی بود تا بیلیِ ۴۴ ساله که تاثیر شگرف و عظیمی بر موسیقی جهان داشت، در تنگدستی و تنهایی برای همیشه خاموش شود.
اما «میوه عجیب» معروفترین یادگاری بیلی هالیدی:
ترانهای به شدت تلخ که داستان لینچ کردن سیاهان در امریکا را شِکوه میکند، روش اعدامی که در جنوب معمول بود، البته ترانهسرا و آهنگساز اصلی اثر «لویز آلان» معلم چپگرای دبیرستان یهودیان امریکا بود که با نام مستعار «ایبل میروپل» شعر میسرود. او شعر را سال ۱۹۳۶ با عنوان «میوه تلخ» در مجله «نیویورک تیچر» چاپ کرد و با درخواست آهنگسازان مختلف برای ترانه کردن شعرش مخالفت میکرد تا اینکه خودش آهنگی برای شعر ساخت و بیلی هالیدی کسی بود که آن را برای اولین بار اجرا کرد.
خانم هالیدی البته به شدت نگران واکنش خشن نژادپرستان به کارش بود حتا شرکت کلمبیا از ترس واکنش ایالتهای جنوبی حاضر به ضبط و انتشار آهنگ نشد اما در نهایت یکی از دوستان هالیدی در شرکت کمودور ترانه را ضبط کرد و در همان سال یک میلیون نسخه فروش کرد.
میوه عجیب از نخستین آثار ضد تبعیض نژادی و اعتراضی به روش وحشیانه لینچ کردن سیاهپوستان است. اما اینکه چرا این ترانه را تلخ توصیف کردیم در ادامه نمایان میشود.
در اعدام به روش لینچ، شخص را به درخت میآویختند و مانند سنگسار با چوب و سنگ او را میزدند و گاهی فرد اعدامی را زنده زنده میسوزاندند.
این روش از جزایر بریتانیا به امریکا ارث رسیده بود و بعد از جنگ داخلی امریکا و براندازی بردهداری توسط معترضان به آزادی بردهها در جنوب و غرب رایج شد و بین سالهای ۱۸۸۲ تا ۱۹۶۸، ۳٬۴۴۶ سیاهپوست و ۱٬۲۹۷ سفیدپوست به این شیوه زجرکش شدند. اما تلخی حکایت اینجاست که در آغاز قرن بیستم لینچکردن یک سرگرمی برای عکاسان بود و مردم کارتپستالهای از لینچ کردن را برای هم میفرستاند و این رسم بد آنچنان باب شده بود که سال ۲۰۰۰ نویسندهای در تایم نوشت «حتی نازیها سوغاتیهای آشویتس را نمیفروختند، ولی صحنههای لینچ در امریکا به بخشی پررونق از صنعت کارتپستال تبدیل شد.»
از کتاب #هیاهوی_خاموشی
پژوهش: #مانی_مظاهری نگارش: #محمد_سرو
@Absurdmindsmedia
Telegram
attach 📎