فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
🔍 نگاهی به توییت‌های منتخب روز

Ali vefghi:
"اعتقاداتت را برای خودت نگه دار و #انسانیت ات را به دنیا نشان بده #شکسپیر"

farnaz.hasanalizade:
"خوب گوش کنيد بچه ها
کبوتر نماد #صلح است
براي همين ما در اينجا يک عالم کبوتر داريم
فقط يک چيز کم داريم و آن صلح است...
شل سیلوراستاین"

سینا رحیم پور:
"بیانیه #فرشگرد رو کامل خوندم. مشخصه در اعلام موجودیت عجله داشتند دليل اين عجله هم میتونه تحت الشعاع قرار دادن سفر #روحاني به نيويورك باشه اين گروه حداقل در يك هدف با تندروهاى داخلى همسوست: هر گونه صلح و يا كم كردن فاصله با دشمنان مغاير با اهداف آن هاست آنها ايران رو آشوب زده ميخوان"

کایوت:
"هیچوقت خودم‌رو نمی تونم تو ۲تا تیم قرار بدم.
اول: اونائی که کنار صدام علیه ایران جنگیدن, مثل مجاهدین.
دوم: اونائی که نامه زدن به ترامپ که تو رو خدا ایران‌رو تحریم کن. جفتشون به یک اندازه خائن و وطن فروشن."

محمد وحیدی🇮🇷‏:
"اگر مداخله نظامی مستقیما مردم را بکشد، تحریم اقتصادی، همان مردم را زجرکش خواهد کرد. بیخود ماله نکشید و تطهیر نکنید. برای ما تحریم اقتصادی همان جنگ است منتها با لفظی شیک و حقوق بشر پسند! #معمارصادقی #توانا #مداخله_نظامی_بشردوستانه #تحریم_اقتصادی"

علی اکرمی:
"پاسخ وزارت نفت به #کیهان
تسلیم فشار و فضاسازی نمی شویم و به #بابک_زنجانی ها نفت نخواهیم فروخت"

Mahmud Farjami:
"یک سوال جدی و روشن از سلطنت‌طلبها: اگر همین الان یک کشور خارجی به ایران (با همین حکومت و همین مردم) حمله کند شما چه می‌کنید؟"

Masoumeh Naseri:
"من به بی‌بی‌سی فارسی انتقاد دارم ولی معتقدم همچنان بزرگ‌ترین دستاورد ما فارسی‌‌زبان‌ها در زمینه رسانه تا امروز است. محصول کار روزنامه‌نگارهای ایرانی در کارگاه یکی از معتبرترین رسانه‌های جهان است. نقدش کنیم ولی به توپ نبندیمش."

zeno:
"من به بی‌بی‌سی فارسی انتقاد ندارم، نقد برای اصلاح است اما این یک اسلحه‌خانه بریتانیایی است که کارشناسان ایرانی دارد و رو به میهن نشانه گرفته شده. باید تلاش کرد از بین برود. مستخدمینش هم بروند برای خودشان شغلی شرافتمدانه دست و پا کنند."

Ghoncheh Ghavami غنچه قوامی:
"Unknown Number #داستان_ترسناک_دو_کلمه_ای"

ساکن واحد ۵:
"وقتی اتفاق ناگواری در هر بخش از ایران می‌افته عده‌ای سعی می‌کنند در قالب توییت بگن که اوضاع در اون منطقه خوبه، محرومیتی نیست، تبعیضی نیست همونقدر که رویکرد سیاه‌نمایی مذمومه این رویکرد هم ناپسنده. برای اینکه شکاف‌ها عمیق‌تر نشن باید واقعیات رو دید پاک کردن صورت‌مسئله که آسونه."

محمد مساعد:
"دیشب وزیر #اقتصاد پیش من بود. شرح عجیبی از ناهماهنگی دستگاهها و برنامه‌های اقتصادی گفت. گفتم مگر وزیر کرات دیگر هستی که کاری نمی‌کنی؟حداقل به شاه بگو چه خبر است. گفت نخست‌وزیر نمی‌گذارد. می‌ترسد نظر شاه درباره‌اش برگردد. دائما مشغول ماست‌مالی هستیم یادداشت عَلَم، وزیر دربار،۱۳۵۴"

نيلوفر حامدي:
"تیم ملی #کشتی_زنان ایران امروز برای اولین بار تو یه مسابقه برون مرزی روی تشک میرن بشناسیمشون: فاطمه محمدی، زهرا یزدانی، فاطمه نیکبخت، میمنت قاسم آبادی، کوثر لفته زاده و معصومه خانلر #ورزش_زنان"

عبدالکریم حسین‌زاده:
"واقعا باید کار به جایی برسد که فعالان #محیط_زیست برای حق داشتن وکیل به #رهبری نامه بنویسند؟! براساس کدام اصل قانون اساسی، بازداشت‌شدگان نباید وکیل داشته باشند؟ #قوه_قضاییه هرچه سریع‌تر موانعی که‌ اینان را از به اختیار گرفتن وکیل محروم ساخته، مرتفع کند؛ هزینه‌سازی برای کشور بس است!"

Mostafa Hazara:
"طعم دیگری می‌دهد هوا
هوا خاک بود و بی‌آبی
حالا خون شده و باروت
فرزندم
من و تو طعم نفت می‌دهیم
تلخیم و تیره
ما را کسی نخواهد نوشید
ما برای سوختن آمده‌ایم
#اهواز"

Meysam Ramezanali:
"دامغان، دهه اول به روستاها می‌روند برای عزاداری. روز یازدهم اما روستایی‌ها دسته‌های‌شان را به شهر می‌آورند و هر کس ظهر می‌رود خانه فامیل‌های خودش"

خلیل الله بلوچی:
"شهرستان #سرباز از سیستان و بلوچستان معروف است به هندوستان کوچک، هر میوه‌ای که در هندوستان وجود دارد در این شهرستان نیز می‌بینید، از انبه گرفته تا خربزه درختی، ملون، انجیر، انبه، انار، موز، لیمو، خرما و غیره!"

ڪاربر سحر 🌐:
"این کلیپ هم روحم‌رو تازه کرد هم اشکم‌رو در آورد ، یادش بخیر هم شاگردی سلام :)) https://t.co/R0sDoFEaBe"

🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝نگاهی به چگونگی شکل گیری «جامعه مدنی» در ایران امروز

✍🏻روانشاد عزت الله سحابی

اصطلاح #جامعه_مدنی در قرن هفدهم میلادی به وسیلۀ #جان_لاک، فیلسوف انگلیسی مطرح شد. وی در کتابی به نام حکومت مدنی، مفهوم جامعه قراردادی را به جای جامعه آئینی یا جامعه اشرافی طرح کرد؛ قبل از لاک در عهد فلاسفه قدیم یونان نوافلاطونیان، در فلسفه اسلامی چنین مفهومی مطرح نشده بود. اما پیدایش یا تحقق تاریخی جامعه مدنی در انگلستان و در اروپا معطوف به مقدماتی بوده است؛ بدین معنی که جامعه و زندگی اجتماعی می بایست از مراحلی گذر کرده باشد تا طرح و تحقق عینی جامعه مدنی ممکن و متصور باشد چنانکه از همان عهد جان لاک تا امروز نیز مفهوم جامعه مدنی گرچه از نظر استخوان بندی محوری آن(قراردادی بودن روابط اجتماعی) ثابت است، ولی از نظر عمق و دامنه فراگیری تکامل یافته است و این بدان معنی است که جامعه مدنی همپای با رشد و تکامل با تحول در سایر مبانی زندگی اجتماعی خود می تواند تحول بیابد.

اما آن مراحل مقدماتی که انگلستان قرن هفدهم از آن گذر کرده بود، در بسیاری از کشورهای مشرق زمین، من جمله #ایران ما طی نشده بود. به این جهت، #جنبش_دموکراتیک یا حرکات خواهان آزادی و حکومت قانون در این کشور نیز نتوانست جا بیفتد و در اعماق زندگی اجتماعی ما رسوخ یابد.

انگلستان در عصر لاک اولاً جامعه ای زنده و فعال بود؛ گروه های اجتماعی قدیم و جدید، از اصناف کشاورز و مالک و خرده مالک، سوداگران، ارباب حرف و صنایع، دریانوردان، دولتیان، کارگران، حتی طایفه ای به نام دزدان دریایی با طبقات نوکیسه جدید، همه فعال شده به حالتی از شکوفایی و بالندگی دست یافته و روی هم رفته جامعه انگلیسی فعال و حیات مند بسیج شده بود.

علمایی چون نیوتن، ادبایی چون #شکسپیر در این قرن ظهور کردند که نشانه شکوفایی فضای علم و ادب و هنر در آن عصر می باشد. از درون این ظهور و فعالیت گروه ها و طبقات، حالات جدیدی از تنازع و ستیز اجتماعی نیز سر برآورده بود که در مجموع جامعه را در معرض جنگی پنهانی یا آشکار قرار می داد و این تنازع ناشی از طبیعت منافع متضاد با تنوع و تغایر آرا و عقاید گروه ها، نشأت می گرفت.

در چنین حال و فضایی بود که این سؤال می توانست مطرح شود که این همه عقاید و مصالح و منافع گروهی چگونه می توانند به یک زیست مشترک و مسالمت آمیز دست یابند تا در مجموع، حیات جامعه انگلستان و اقتدار آن را به خطر نیندازند.

ثانیاً، در انگلستان آن عصر اگرچه نانوشته، اصلی اجتماعی و اخلاقی، مورد قبول همگان قرار گرفته و توسط همه طبقات درک شده بود و آن اینکه تمام آن گروه های متخاصم حداقل در ناخوداگاه خود به این درک رسیده بودند که به رغم تعارض و تخاصم موجود، فیمابین گروه های اجتماعی، سرزمین و ملت و دولتی به نام انگلیس وجود دارد که همگی در درون آن تشخص و تمایزی نسبت به سایر ملل می یابند و از امنیت و ترقی و رفاه برخوردار می شوند.

جامعه مدنی یا قراردادی در واقع مستلزم دستیابی جامعه و شعور جمعی به چنین حالتی است. گروه ها و اصناف متنازع و متخاصم اجتماعی اگر به چنین شعوری دست نیافته باشند، هیچ دلیل عینی و انسانی وجود ندارد که بر سر عهد و پیمان های اجتماعی یا قراردادهای اجتماعی وفادار و پایبند بمانند و اگر این پایبندی به تعهدات و قراردادها نباشد، جامعه مدنی هم ثبات و استمراری نمی تواند داشته باشد. و برعکس وقتی چنین حالتی از شعور اجتماعی فراهم آمده باشد، دسترسی توافق و تفاهم و پایبندی بر سر آن شدنی و پایدار خواهد بود.

پس احساس و ادراک یک فضای عام و فراگیر نسبت به همه گروه های متخاصم و متضاد جامعه، مقدمه و پیش شرط اصولی نیل به جامعه مدنی است. مأموران سیاسی یا نظامی انگلیس که به سرزمین های دور دست می رفتند و ما عموماً و حقاً آنها را مأموران استعمار می شناسیم، همانها اولا از شرایط بسیار سخت و خطرها و ریسک هایی استقبال می کردند و شور و انگیزه جست و جو و پیگیری داشتند و ثانیاً همان ها را برای منافع و مصالح دولت مرکزیشان، انگلستان تحمل و کمتر به نفع جیب یا منافع شخصی عمل می کردند.

به هر حال، منفعت مادی یا کسب افتخار شخصی تحت الشعاع منافع دولت و کشور مرکزی خودشان بود، حتی همان طوایف دزدان دریایی شان هم اموال غارتی یا تجارتی خود را به سرزمین انگلیس می بردند که همانجا، خانه امنشان بود.

در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=23965
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
📝📝📝نگاهی به چگونگی شکل گیری «جامعه مدنی» در ایران امروز

✍🏻روانشاد عزت الله سحابی

اصطلاح #جامعه_مدنی در قرن هفدهم میلادی به وسیلۀ #جان_لاک، فیلسوف انگلیسی مطرح شد. وی در کتابی به نام حکومت مدنی، مفهوم جامعه قراردادی را به جای جامعه آئینی یا جامعه اشرافی طرح کرد؛ قبل از لاک در عهد فلاسفه قدیم یونان نوافلاطونیان، در فلسفه اسلامی چنین مفهومی مطرح نشده بود. اما پیدایش یا تحقق تاریخی جامعه مدنی در انگلستان و در اروپا معطوف به مقدماتی بوده است؛ بدین معنی که جامعه و زندگی اجتماعی می بایست از مراحلی گذر کرده باشد تا طرح و تحقق عینی جامعه مدنی ممکن و متصور باشد چنانکه از همان عهد جان لاک تا امروز نیز مفهوم جامعه مدنی گرچه از نظر استخوان بندی محوری آن(قراردادی بودن روابط اجتماعی) ثابت است، ولی از نظر عمق و دامنه فراگیری تکامل یافته است و این بدان معنی است که جامعه مدنی همپای با رشد و تکامل با تحول در سایر مبانی زندگی اجتماعی خود می تواند تحول بیابد.

اما آن مراحل مقدماتی که انگلستان قرن هفدهم از آن گذر کرده بود، در بسیاری از کشورهای مشرق زمین، من جمله #ایران ما طی نشده بود. به این جهت، #جنبش_دموکراتیک یا حرکات خواهان آزادی و حکومت قانون در این کشور نیز نتوانست جا بیفتد و در اعماق زندگی اجتماعی ما رسوخ یابد.

انگلستان در عصر لاک اولاً جامعه ای زنده و فعال بود؛ گروه های اجتماعی قدیم و جدید، از اصناف کشاورز و مالک و خرده مالک، سوداگران، ارباب حرف و صنایع، دریانوردان، دولتیان، کارگران، حتی طایفه ای به نام دزدان دریایی با طبقات نوکیسه جدید، همه فعال شده به حالتی از شکوفایی و بالندگی دست یافته و روی هم رفته جامعه انگلیسی فعال و حیات مند بسیج شده بود.

علمایی چون نیوتن، ادبایی چون #شکسپیر در این قرن ظهور کردند که نشانه شکوفایی فضای علم و ادب و هنر در آن عصر می باشد. از درون این ظهور و فعالیت گروه ها و طبقات، حالات جدیدی از تنازع و ستیز اجتماعی نیز سر برآورده بود که در مجموع جامعه را در معرض جنگی پنهانی یا آشکار قرار می داد و این تنازع ناشی از طبیعت منافع متضاد با تنوع و تغایر آرا و عقاید گروه ها، نشأت می گرفت.

در چنین حال و فضایی بود که این سؤال می توانست مطرح شود که این همه عقاید و مصالح و منافع گروهی چگونه می توانند به یک زیست مشترک و مسالمت آمیز دست یابند تا در مجموع، حیات جامعه انگلستان و اقتدار آن را به خطر نیندازند.

ثانیاً، در انگلستان آن عصر اگرچه نانوشته، اصلی اجتماعی و اخلاقی، مورد قبول همگان قرار گرفته و توسط همه طبقات درک شده بود و آن اینکه تمام آن گروه های متخاصم حداقل در ناخوداگاه خود به این درک رسیده بودند که به رغم تعارض و تخاصم موجود، فیمابین گروه های اجتماعی، سرزمین و ملت و دولتی به نام انگلیس وجود دارد که همگی در درون آن تشخص و تمایزی نسبت به سایر ملل می یابند و از امنیت و ترقی و رفاه برخوردار می شوند.

جامعه مدنی یا قراردادی در واقع مستلزم دستیابی جامعه و شعور جمعی به چنین حالتی است. گروه ها و اصناف متنازع و متخاصم اجتماعی اگر به چنین شعوری دست نیافته باشند، هیچ دلیل عینی و انسانی وجود ندارد که بر سر عهد و پیمان های اجتماعی یا قراردادهای اجتماعی وفادار و پایبند بمانند و اگر این پایبندی به تعهدات و قراردادها نباشد، جامعه مدنی هم ثبات و استمراری نمی تواند داشته باشد. و برعکس وقتی چنین حالتی از شعور اجتماعی فراهم آمده باشد، دسترسی توافق و تفاهم و پایبندی بر سر آن شدنی و پایدار خواهد بود.

پس احساس و ادراک یک فضای عام و فراگیر نسبت به همه گروه های متخاصم و متضاد جامعه، مقدمه و پیش شرط اصولی نیل به جامعه مدنی است. مأموران سیاسی یا نظامی انگلیس که به سرزمین های دور دست می رفتند و ما عموماً و حقاً آنها را مأموران استعمار می شناسیم، همانها اولا از شرایط بسیار سخت و خطرها و ریسک هایی استقبال می کردند و شور و انگیزه جست و جو و پیگیری داشتند و ثانیاً همان ها را برای منافع و مصالح دولت مرکزیشان، انگلستان تحمل و کمتر به نفع جیب یا منافع شخصی عمل می کردند.

به هر حال، منفعت مادی یا کسب افتخار شخصی تحت الشعاع منافع دولت و کشور مرکزی خودشان بود، حتی همان طوایف دزدان دریایی شان هم اموال غارتی یا تجارتی خود را به سرزمین انگلیس می بردند که همانجا، خانه امنشان بود.

متن کامل

@MostafaTajzadeh