دومین #ملاقات کابینی در اولین ماه سال
رگبار شدید و تگرگ مرا کاملا خیس می کند تا از محلی که ماشین را پارک کرده ام خود را به سالن ملاقات برسانم. نزدیک 7 سال زیر باران و برف و تگرگ بهار و پاییز و زمستان و زیر تابش مستقیم خورشید در تابستان این راه را پیموده ام به عشق دیدارش از منتهی الیه شمال شرق پایتخت به منتهی الیه شمال غرب. از خواهرجان یک پیام دارم: الهی آخرین ملاقات در زندان را داشته باشی الهی بیاید برای همیشه کنارت باشد. در آغازین روز ماه رجب به فال نیک می گیرم این پیام قشنگ را.
همسرجان هنوز نیامده وقتی می رسد می پرسد خیلی که معطل نشدی و می گوید باران می آمد صبر کردیم ماشین بیاید. می گویم ولی من خیس شدم زیر باران تند بهاری. می گوید حالا سرما نخوری. نگرانی هایش برای ما همیشگی است مثل نگرانی های ما برای او. ازاحوالات خانواده برایش می گویم. از عید دیدنی ها می گویم. از دوستانی که دیروز آمدند به خانه اش برای تبریک عید و او نبود که میزبانی شان کند و از سلام های گرمی که رساندند می گویم. از خانواده های #زندانیان_سیاسی که هنوز با همند و #قرآن می خوانند و دعا می کنند و دلگرمند و امیدوار. از مهربانی مردم می گویم و محبت های بی دریغشان که به انحاء مختلف ابراز می کنند. از آزادی رضوی فقیه می گویم و از عروسی دختر شهید سید علی موسوی و جای خالی پدرش و #میرحسین و #رهنورد عزیز محصورمان. خلاصه هرچه خبر دارم تند تند می گویم. از جشن پیروزی ستاد ائتلاف هم می گویم که البته خیلی جمع و جور برگزار شد با حضور فعالان ستادهای انتخاباتی و نمایندگان منتخب تهران. اشاره ای هم به صحبت های آقای عارف و گلایه ایشان می کنم از این که گاه بی دقتی می شود در برخی گفتارها از جمله این که می گویند کاندیداهای اصلی ما #رد_صلاحیت شدند و آن ها که ماندند بالاجبار در لیست قرار گرفتند. در حالی که همه لیست شایسته و کاردان هستند. همسرجان بلافاصله می گوید حق با دکتر #عارف است. اصلا بحث افراد اصلی و فرعی نیست. نامزدهای مشهور و سرشناس را که فکر می کردند مردم می شناسند و رأی می دهند رد صلاحیت کردند ولی خوشبختانه نامزدهای کمتر شناخته شده که در لیست قرار گرفتند و رأی مردم را گرفتند، همه اصیلند و کاربلد و متخصص و می افزاید خیلی از افراد این #لیست از کسانی که در زمان ما وارد کار شدند و وزیر و وکیل شدند، مجرب ترند.
و حالا نوبت اوست که سهمیه دلنواز و روح افزای هفتگی ام را بدهد:
گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود
پیش پایی به چراغ تو ببینم چه شود
یا رب اندر کنف سایه آن سرو بلند
گر من سوخته یک دم بنشینم چه شود
واعظ شهر چو مِهر ملک و شحنه گزید
من اگر مِهر نگاری بگزینم چه شود
خواجه دانست که من عاشقم و هیچ نشد
حافظ ار نیز بداند که چنینم چه شود
بعد #مقالات زیر را معرفی می کند:
«اقتصاد مقاومتی» نوشته علیرضا خانی، اطلاعات، 1/14
«اگر برجام نبود» نوشته جاوید قربان اوغلی، شرق، 1/18
«آیا نابرابری بیشتر شده است؟» شهروند 1/18
وقتمان تمام شده پرده پایین می آید. همسرجان می گوید دلم برایت تنگ شده بود می گویم من هم همینطور صدا قطع می شود. پرده بی رحمانه پایین می آید حالا علاوه بر شیشه دوجداره این پارچه زمخت کثیف مغز پسته ای هم مانع تماس دست های ماست. باران تند می بارد سرما می پیچد در جانم. خود را داخل اتوموبیل می اندازم و راهی خانه امیدم می شود. در کلاس قرآن دوستان دلتنگ نرگس اند. گلی که در اول اردیبهشت شکفته شد و حالا مدت هاست عطرش در اوین پراکنده است...
@mostafatajzadeh
رگبار شدید و تگرگ مرا کاملا خیس می کند تا از محلی که ماشین را پارک کرده ام خود را به سالن ملاقات برسانم. نزدیک 7 سال زیر باران و برف و تگرگ بهار و پاییز و زمستان و زیر تابش مستقیم خورشید در تابستان این راه را پیموده ام به عشق دیدارش از منتهی الیه شمال شرق پایتخت به منتهی الیه شمال غرب. از خواهرجان یک پیام دارم: الهی آخرین ملاقات در زندان را داشته باشی الهی بیاید برای همیشه کنارت باشد. در آغازین روز ماه رجب به فال نیک می گیرم این پیام قشنگ را.
همسرجان هنوز نیامده وقتی می رسد می پرسد خیلی که معطل نشدی و می گوید باران می آمد صبر کردیم ماشین بیاید. می گویم ولی من خیس شدم زیر باران تند بهاری. می گوید حالا سرما نخوری. نگرانی هایش برای ما همیشگی است مثل نگرانی های ما برای او. ازاحوالات خانواده برایش می گویم. از عید دیدنی ها می گویم. از دوستانی که دیروز آمدند به خانه اش برای تبریک عید و او نبود که میزبانی شان کند و از سلام های گرمی که رساندند می گویم. از خانواده های #زندانیان_سیاسی که هنوز با همند و #قرآن می خوانند و دعا می کنند و دلگرمند و امیدوار. از مهربانی مردم می گویم و محبت های بی دریغشان که به انحاء مختلف ابراز می کنند. از آزادی رضوی فقیه می گویم و از عروسی دختر شهید سید علی موسوی و جای خالی پدرش و #میرحسین و #رهنورد عزیز محصورمان. خلاصه هرچه خبر دارم تند تند می گویم. از جشن پیروزی ستاد ائتلاف هم می گویم که البته خیلی جمع و جور برگزار شد با حضور فعالان ستادهای انتخاباتی و نمایندگان منتخب تهران. اشاره ای هم به صحبت های آقای عارف و گلایه ایشان می کنم از این که گاه بی دقتی می شود در برخی گفتارها از جمله این که می گویند کاندیداهای اصلی ما #رد_صلاحیت شدند و آن ها که ماندند بالاجبار در لیست قرار گرفتند. در حالی که همه لیست شایسته و کاردان هستند. همسرجان بلافاصله می گوید حق با دکتر #عارف است. اصلا بحث افراد اصلی و فرعی نیست. نامزدهای مشهور و سرشناس را که فکر می کردند مردم می شناسند و رأی می دهند رد صلاحیت کردند ولی خوشبختانه نامزدهای کمتر شناخته شده که در لیست قرار گرفتند و رأی مردم را گرفتند، همه اصیلند و کاربلد و متخصص و می افزاید خیلی از افراد این #لیست از کسانی که در زمان ما وارد کار شدند و وزیر و وکیل شدند، مجرب ترند.
و حالا نوبت اوست که سهمیه دلنواز و روح افزای هفتگی ام را بدهد:
گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود
پیش پایی به چراغ تو ببینم چه شود
یا رب اندر کنف سایه آن سرو بلند
گر من سوخته یک دم بنشینم چه شود
واعظ شهر چو مِهر ملک و شحنه گزید
من اگر مِهر نگاری بگزینم چه شود
خواجه دانست که من عاشقم و هیچ نشد
حافظ ار نیز بداند که چنینم چه شود
بعد #مقالات زیر را معرفی می کند:
«اقتصاد مقاومتی» نوشته علیرضا خانی، اطلاعات، 1/14
«اگر برجام نبود» نوشته جاوید قربان اوغلی، شرق، 1/18
«آیا نابرابری بیشتر شده است؟» شهروند 1/18
وقتمان تمام شده پرده پایین می آید. همسرجان می گوید دلم برایت تنگ شده بود می گویم من هم همینطور صدا قطع می شود. پرده بی رحمانه پایین می آید حالا علاوه بر شیشه دوجداره این پارچه زمخت کثیف مغز پسته ای هم مانع تماس دست های ماست. باران تند می بارد سرما می پیچد در جانم. خود را داخل اتوموبیل می اندازم و راهی خانه امیدم می شود. در کلاس قرآن دوستان دلتنگ نرگس اند. گلی که در اول اردیبهشت شکفته شد و حالا مدت هاست عطرش در اوین پراکنده است...
@mostafatajzadeh
Forwarded from جامعه نو
#مقالات_همراهان_جامعه_نو
🔸دکتر باطنی؛ روشنفکری آزاده چون سرو و زبانشناسی بارور چون نخل
🖌دکتر احمد احمدیان، زبانشناس و پژوهشگر
▫️سەشنبە 21 اردیبهشتماە جاری، دکتر محمدرضا باطنی، فرهنگنگار و زبانشناس پرآوازەی ایرانی در 87 سالگی درگذشت. او پرافتخار و باعزت زیست و خوشعاقبت و شادمان از این همە افتخار و عزت، چشم از جهان فرو بست.
اگر دکتر محمد مقدم و دکتر صادق کیا و نیز دکتر منصور اختیار (زبانشناس کُردتبار و از خاندانِ سرشناسِ اختیارالدینیِ بانە و نویسندەی اولین کتاب "معنیشناسی" بەزبان فارسی) را نسل اول استادان زبانشناسی ایران بەشمارآوریم و از طرفی استادانی چون دکتر محمد دبیرمقدم، دکتر یحیی مدرسی تهرانی، دکتر کورش صفوی، دکتر سید مصطفی عاصی، دکتر سید علی میرعمادی، دکتر ویدا شقاقی و... را نسل سوم استادان زبانشناسی ایران بدانیم، در آن صورت دکتر محمد رضا باطنی در صدرِ نامنامەی نسل دوم استادان زبانشناسی ایران و بە همراە دکتر علیمحمد حقشناس، دکتر علیاشرف صادقی، دکتر یداللە ثمره، دکتر ابوالحسن نجفی، دکتر هرمز میلانیان، دکتر مهدی مشکوةالدینی، دکتر لطفالله یارمحمدی، دکتر ایران کلباسی و .... قرار خواهد گرفت. دکتر باطنی، زبانشناسی "تعالی گرا"(=transcendant) بود و نگاە وی در آثارتالیفی و ترجمهایاش منحصر به عرصهی زبانشناسی نبود . زبانشناسانِ تعالیگرا، زبان را در ارتباط با عواملی همچون فرهنگ، روان، جامعه، وظیفه و نقشِ ارتباطی و کاربردی زبان، تحولات تاریخی و امثال آن بررسی میکنند . دکتر علیمحمد حقشناس و دکتر ابوالحسن نجفی نیز هچون دکتر باطنی زبانشناسانی"تعالی گرا"بودند. همچنین،"هلیدی" نمونەی پیشرو زبانشناسان تعالی گرا در مقیاس جهانی بەشمارمیآید.
در طیف دیگرِ زبانشناسان نسل دوم، زبانشناسانی مانند دکتر یداللە ثمره و دکتر هرمز میلانیان قرار داشتند که باید از آنها در زمرهی زبانشناسان "درون گرا"(=immanent)یاد کرد، چرا که عملا" هیچ اعتقادی بە زدن پلی بین زبانشناسی و دیگر دانشها و گفتمانها و دیسیپلینهای علمی نداشتند . زبانشناسانِ درونگرا، به مطالعهی صِرف ِ و محضِ زبان، فارغ از عواملی همچون جامعه و طبقات اجتماعی ، جغرافیا، فرهنگ، وظیفه و نقش ارتباطی و کاربردی زبان معتقد هستند. "سوسور" پیشاهنگ ِ زبانشناسان درونگرا در تاریخ زبانشناسی محسوب میگردد.
رسالت ِ زبانشناسانهی دکتر باطنی در دو پدیدار فوقالعادە گرانسنگ و پرارج نمود و بروز پیدا کرد ؛ یکی آموزش زبانشناسی به زبان فارسی به ایرانیان ِ غیر متخصص و غیر زبانشناس که امری به غایت درجه صعب و حساس بود و قبل از نگارشهای سهل و ممتنع وی در عرصهی آموزش زبانشناسی، زبانشناسی دانشی کاملا" تخصصی محسوب میشد و بهرهیابی از آن در انحصار گروه زبانشناسان و تحصیلکردگان رشتهی زبانشناسی بود و نیز منحصرا" از طریق تحصیل در این رشتهی دانشگاهی حاصل میآمد. دکتر باطنی بهرەیابی از "زبانشناسی همگانی" و آشنایی با آن را به معنی واقعی کلمه "همگانی" کرد. در عرصهی آموزش زبانشناسی به غیرزبانشناسان غیر متخصصان ، و "همگانی" کردن حقیقی(نە اصطلاحی) زبانشناسی، نگارش های دکتر باطنی و تالیفات وی بیبدیل بود، و در این زمینه او، هم فضل تقدم داشت و هم تقدم فضل. دکتر باطنی سهمِ عظیمی در آشنایی ایرانیان با زبانشناسی داشتهاست.او در نگارشها ، جستارها و مقالههایش کوشیدهاست تا بدون اینکه از دقت بحث بکاهد، مسائل گوناگون زبانشناسی را به زبانی ساده و روشن و همهفهم برای غیر زبانشناسان توضیح دهد. آثار زبانشناختیِ او او بە حقیقت " عوامفهم ِ خواصپسند" بود.
🆔 @jameeno
🔺اینجا بیشتر بخوانید
🔸دکتر باطنی؛ روشنفکری آزاده چون سرو و زبانشناسی بارور چون نخل
🖌دکتر احمد احمدیان، زبانشناس و پژوهشگر
▫️سەشنبە 21 اردیبهشتماە جاری، دکتر محمدرضا باطنی، فرهنگنگار و زبانشناس پرآوازەی ایرانی در 87 سالگی درگذشت. او پرافتخار و باعزت زیست و خوشعاقبت و شادمان از این همە افتخار و عزت، چشم از جهان فرو بست.
اگر دکتر محمد مقدم و دکتر صادق کیا و نیز دکتر منصور اختیار (زبانشناس کُردتبار و از خاندانِ سرشناسِ اختیارالدینیِ بانە و نویسندەی اولین کتاب "معنیشناسی" بەزبان فارسی) را نسل اول استادان زبانشناسی ایران بەشمارآوریم و از طرفی استادانی چون دکتر محمد دبیرمقدم، دکتر یحیی مدرسی تهرانی، دکتر کورش صفوی، دکتر سید مصطفی عاصی، دکتر سید علی میرعمادی، دکتر ویدا شقاقی و... را نسل سوم استادان زبانشناسی ایران بدانیم، در آن صورت دکتر محمد رضا باطنی در صدرِ نامنامەی نسل دوم استادان زبانشناسی ایران و بە همراە دکتر علیمحمد حقشناس، دکتر علیاشرف صادقی، دکتر یداللە ثمره، دکتر ابوالحسن نجفی، دکتر هرمز میلانیان، دکتر مهدی مشکوةالدینی، دکتر لطفالله یارمحمدی، دکتر ایران کلباسی و .... قرار خواهد گرفت. دکتر باطنی، زبانشناسی "تعالی گرا"(=transcendant) بود و نگاە وی در آثارتالیفی و ترجمهایاش منحصر به عرصهی زبانشناسی نبود . زبانشناسانِ تعالیگرا، زبان را در ارتباط با عواملی همچون فرهنگ، روان، جامعه، وظیفه و نقشِ ارتباطی و کاربردی زبان، تحولات تاریخی و امثال آن بررسی میکنند . دکتر علیمحمد حقشناس و دکتر ابوالحسن نجفی نیز هچون دکتر باطنی زبانشناسانی"تعالی گرا"بودند. همچنین،"هلیدی" نمونەی پیشرو زبانشناسان تعالی گرا در مقیاس جهانی بەشمارمیآید.
در طیف دیگرِ زبانشناسان نسل دوم، زبانشناسانی مانند دکتر یداللە ثمره و دکتر هرمز میلانیان قرار داشتند که باید از آنها در زمرهی زبانشناسان "درون گرا"(=immanent)یاد کرد، چرا که عملا" هیچ اعتقادی بە زدن پلی بین زبانشناسی و دیگر دانشها و گفتمانها و دیسیپلینهای علمی نداشتند . زبانشناسانِ درونگرا، به مطالعهی صِرف ِ و محضِ زبان، فارغ از عواملی همچون جامعه و طبقات اجتماعی ، جغرافیا، فرهنگ، وظیفه و نقش ارتباطی و کاربردی زبان معتقد هستند. "سوسور" پیشاهنگ ِ زبانشناسان درونگرا در تاریخ زبانشناسی محسوب میگردد.
رسالت ِ زبانشناسانهی دکتر باطنی در دو پدیدار فوقالعادە گرانسنگ و پرارج نمود و بروز پیدا کرد ؛ یکی آموزش زبانشناسی به زبان فارسی به ایرانیان ِ غیر متخصص و غیر زبانشناس که امری به غایت درجه صعب و حساس بود و قبل از نگارشهای سهل و ممتنع وی در عرصهی آموزش زبانشناسی، زبانشناسی دانشی کاملا" تخصصی محسوب میشد و بهرهیابی از آن در انحصار گروه زبانشناسان و تحصیلکردگان رشتهی زبانشناسی بود و نیز منحصرا" از طریق تحصیل در این رشتهی دانشگاهی حاصل میآمد. دکتر باطنی بهرەیابی از "زبانشناسی همگانی" و آشنایی با آن را به معنی واقعی کلمه "همگانی" کرد. در عرصهی آموزش زبانشناسی به غیرزبانشناسان غیر متخصصان ، و "همگانی" کردن حقیقی(نە اصطلاحی) زبانشناسی، نگارش های دکتر باطنی و تالیفات وی بیبدیل بود، و در این زمینه او، هم فضل تقدم داشت و هم تقدم فضل. دکتر باطنی سهمِ عظیمی در آشنایی ایرانیان با زبانشناسی داشتهاست.او در نگارشها ، جستارها و مقالههایش کوشیدهاست تا بدون اینکه از دقت بحث بکاهد، مسائل گوناگون زبانشناسی را به زبانی ساده و روشن و همهفهم برای غیر زبانشناسان توضیح دهد. آثار زبانشناختیِ او او بە حقیقت " عوامفهم ِ خواصپسند" بود.
🆔 @jameeno
🔺اینجا بیشتر بخوانید
Telegraph
دکتر باطنی؛ روشنفکری آزاده چون سرو و زبانشناسی بارور چون نخل
سەشنبە 21 اردیبهشتماە جاری، دکتر محمدرضا باطنی، فرهنگنگار و زبانشناس پرآوازەی ایرانی در 87 سالگی درگذشت. او پرافتخار و باعزت زیست و خوشعاقبت و شادمان از این همە افتخار و عزت، چشم از جهان فرو بست. اگر دکتر محمد مقدم و دکتر صادق کیا و نیز دکتر منصور اختیار…