📝📝📝 وقتی پای منافع وسط باشد!
✍🏼علی سرزعیم-تحلیلگر اقتصاد
⏰ زمان مطالعه: ۴ دقیقه
✅ داستانی از بریتانیای قرن نوزدهم
(دیوید تامسن، «تاریخ اروپا از دوران ناپلئون»، ص ۲۴۹)
✅«کشتیهای بخار ... به طور روزافزون در کشتیرانی اقیانوسی بهکار گرفته میشدند. ... تجارت ماورای بحار برای برخی از صنایع بزرگ بریتانیا آنقدر اهمیت یافته بود که تغییری بزرگ در سیاست تجاری بریتانیا را ایجاب کند. بحثها و جدلها همه در مورد دو مسئله بود: قوانین غله، که کارخانهداران و بازرگانان مخالفش بودند چون مانع صادرات آزاد بود. ... در ۱۸۳۶ زمانی که قیمت غلات بالا رفته بود، رادیکالهای لندن نخستین انجمن ضد قوانین غلات را به وجود آوردند؛ اما لنکشر با آن کارخانههای نخریسیاش زادگاه طبیعی جنبش تجارت آزاد بود. پنبه خام از کالاهای وارداتی بود و منسوجات نخی سهم بزرگی از صادرات را تشکیل میداد. رونق اقتصادی لنکشر بستگی مستقیم به تجارت خارجی داشت و مانع اصلی بر سر راه تجارت خارجی، قوانین غله بود که برای حمایت از تولید داخلی غله و حفظ قیمت بالای آن، وضع شده بود. شعار غذای ارزان، شعاری ساده و همگانی بود. ...
✅بر سر همین مسئله بود که کشمکش میان محافظه کاران ذینفع در کشاورزی و لیبرالهای ذینفع در تولید و تجارت به اوج رسید. اتحادیه ضد قانون غله تشکیل شد که ستاد آن در منچستر بود. شیوه تبلیغاتی این اتحادیه با استفاده از جزوهها، مطبوعات، اجتماعات تودهای و نطقها و فشارهای پارلمانی، الگوی تازهای برای تحریک و ایجاد هیجان نیرومند، شدید و ساده و عمومی به وجود آورد. ... این جنبش در مقاطعی مثلا در ۱۸۴۲ خصلتی تقریباً انقلابی پیدا میکرد. همزمان با گسترش فعالیت نهضت به روستاها، آتش زدن مزارع غلات و ناآرامیهای روستایی نیز شیوع پیدا کرد. در ۱۸۴۵ محصول اندک بود و آفت ویرانگری تقریباً همه محصول سیبزمینی را از میان برد. چون غذای اصلی مردم در ایرلند سیبزمینی بود، این ناحیه دچار قحطی و گرسنگی شدیدی شد. اتحادیه خواستار لغو سریع و کامل قوانینی شد که در شرایطی که مردم گرسنگی میکشیدند مانع وارد کردن مواد غذایی بود.
✅هر دو حزب سیاسی انگلستان دچار آشفتگی و پریشانی شدند. نخستوزیر از مقام خود استعفا کرد اما حزب رقیب نیز نتوانست دولت اقلیتی تشکیل دهد. نهایتاً کابینه جدیدی تشکیل شد که توانست تجدیدنظر کاملی در نظام مالی به عمل آورد. دولت وی با حذف عوارض گمرکی ذرت، کاهش اساسی عوارض گمرکی سایر غلات از جمله گندم، و صدور مجوز واردات آزاد اکثر مواد غذایی، این روند را کامل کرد».
✅ چه شد که آن سیاست تغییر کرد؟
این حکایت درباره تاریخ «تغییر سیاستی» در یک کشور پیشرو توسعه است. برخی فکر میکنند عرصه سیاستگذاری، فقط عرصه استدلالهای منطقی باریکبینانه است، اما این حکایت نشان میدهد حتی در بریتانیای پیشرو صنعتیشدن هم، تعارض منافع زمیندارانی که منافعشان در حفظ انحصار غلات و منع واردات غله بود با صنعتگران، مانع تغییر سیاست بود.
تامسن توضیح میدهد که «از زمان تشکیل نخستین «انجمن ضد قانون غله» ده سال طول کشید تا قوانین غلّه لغو شد، ده سالی که مملو از هیجان و بیقراری عمومی بود و سرانجام نیز فقط به یاری قحطی بود که دولت توانست بر پارلمانی که تازه معتدلتر شده بود چیره شود. اما صاحبان منافع تولیدی و تجاری سرانجام با پشتیبانی گسترده مردم توانستند به پیروزی کامل دست یابند».
تجویز راهبردی:
✅ این داستان نشان میدهد که هر سیاست اقتصادی، برنده و بازنده و به عبارت دیگر ذینفعانی ایجاد میکند. ذینفعان سیاست فعلی، اینرسی لازم برای حفظ وضع موجود و تداوم سیاستها را فراهم میکنند.
✅ این داستان نشان میدهد که اصولا تغییر سیاستها در اتاقهای دربسته سیاستگذاران و بر اساس استدلالهای عمیق و ظریف کارشناسی و محاسبه هزینه-فایده اقتصادی برای کل جامعه صورت نمیگیرد بلکه هزینه-فایده سیاسی نقش مهمی ایفا میکند. فشارهای اجتماعی که از جوانب مختلف وارد میشود برآیند نیروها را ایجاد کرده و این برآیند نیروها نهایتا جهت بعدی یک سیاست (حفظ یا تغییر) را مشخص میکند.
✅ بزنگاهها و فرصتهایی که اتفاقات محیطی فراهم میکند در غلبه بر قدرت فائقه نیروهای حفظ وضع موجود مهم هستند و باید از آنها حداکثر استفاده را نمود.
ادامه مطلب در لینک ویرگول شبکه توسعه👇
http://vrgl.ir/VKvhP
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید.)
#شبکه_توسعه
@I_D_Network
#دوستدار_سقراط
@ali_sarzaeem
🆔 @MostafaTajzadeh
✍🏼علی سرزعیم-تحلیلگر اقتصاد
⏰ زمان مطالعه: ۴ دقیقه
✅ داستانی از بریتانیای قرن نوزدهم
(دیوید تامسن، «تاریخ اروپا از دوران ناپلئون»، ص ۲۴۹)
✅«کشتیهای بخار ... به طور روزافزون در کشتیرانی اقیانوسی بهکار گرفته میشدند. ... تجارت ماورای بحار برای برخی از صنایع بزرگ بریتانیا آنقدر اهمیت یافته بود که تغییری بزرگ در سیاست تجاری بریتانیا را ایجاب کند. بحثها و جدلها همه در مورد دو مسئله بود: قوانین غله، که کارخانهداران و بازرگانان مخالفش بودند چون مانع صادرات آزاد بود. ... در ۱۸۳۶ زمانی که قیمت غلات بالا رفته بود، رادیکالهای لندن نخستین انجمن ضد قوانین غلات را به وجود آوردند؛ اما لنکشر با آن کارخانههای نخریسیاش زادگاه طبیعی جنبش تجارت آزاد بود. پنبه خام از کالاهای وارداتی بود و منسوجات نخی سهم بزرگی از صادرات را تشکیل میداد. رونق اقتصادی لنکشر بستگی مستقیم به تجارت خارجی داشت و مانع اصلی بر سر راه تجارت خارجی، قوانین غله بود که برای حمایت از تولید داخلی غله و حفظ قیمت بالای آن، وضع شده بود. شعار غذای ارزان، شعاری ساده و همگانی بود. ...
✅بر سر همین مسئله بود که کشمکش میان محافظه کاران ذینفع در کشاورزی و لیبرالهای ذینفع در تولید و تجارت به اوج رسید. اتحادیه ضد قانون غله تشکیل شد که ستاد آن در منچستر بود. شیوه تبلیغاتی این اتحادیه با استفاده از جزوهها، مطبوعات، اجتماعات تودهای و نطقها و فشارهای پارلمانی، الگوی تازهای برای تحریک و ایجاد هیجان نیرومند، شدید و ساده و عمومی به وجود آورد. ... این جنبش در مقاطعی مثلا در ۱۸۴۲ خصلتی تقریباً انقلابی پیدا میکرد. همزمان با گسترش فعالیت نهضت به روستاها، آتش زدن مزارع غلات و ناآرامیهای روستایی نیز شیوع پیدا کرد. در ۱۸۴۵ محصول اندک بود و آفت ویرانگری تقریباً همه محصول سیبزمینی را از میان برد. چون غذای اصلی مردم در ایرلند سیبزمینی بود، این ناحیه دچار قحطی و گرسنگی شدیدی شد. اتحادیه خواستار لغو سریع و کامل قوانینی شد که در شرایطی که مردم گرسنگی میکشیدند مانع وارد کردن مواد غذایی بود.
✅هر دو حزب سیاسی انگلستان دچار آشفتگی و پریشانی شدند. نخستوزیر از مقام خود استعفا کرد اما حزب رقیب نیز نتوانست دولت اقلیتی تشکیل دهد. نهایتاً کابینه جدیدی تشکیل شد که توانست تجدیدنظر کاملی در نظام مالی به عمل آورد. دولت وی با حذف عوارض گمرکی ذرت، کاهش اساسی عوارض گمرکی سایر غلات از جمله گندم، و صدور مجوز واردات آزاد اکثر مواد غذایی، این روند را کامل کرد».
✅ چه شد که آن سیاست تغییر کرد؟
این حکایت درباره تاریخ «تغییر سیاستی» در یک کشور پیشرو توسعه است. برخی فکر میکنند عرصه سیاستگذاری، فقط عرصه استدلالهای منطقی باریکبینانه است، اما این حکایت نشان میدهد حتی در بریتانیای پیشرو صنعتیشدن هم، تعارض منافع زمیندارانی که منافعشان در حفظ انحصار غلات و منع واردات غله بود با صنعتگران، مانع تغییر سیاست بود.
تامسن توضیح میدهد که «از زمان تشکیل نخستین «انجمن ضد قانون غله» ده سال طول کشید تا قوانین غلّه لغو شد، ده سالی که مملو از هیجان و بیقراری عمومی بود و سرانجام نیز فقط به یاری قحطی بود که دولت توانست بر پارلمانی که تازه معتدلتر شده بود چیره شود. اما صاحبان منافع تولیدی و تجاری سرانجام با پشتیبانی گسترده مردم توانستند به پیروزی کامل دست یابند».
تجویز راهبردی:
✅ این داستان نشان میدهد که هر سیاست اقتصادی، برنده و بازنده و به عبارت دیگر ذینفعانی ایجاد میکند. ذینفعان سیاست فعلی، اینرسی لازم برای حفظ وضع موجود و تداوم سیاستها را فراهم میکنند.
✅ این داستان نشان میدهد که اصولا تغییر سیاستها در اتاقهای دربسته سیاستگذاران و بر اساس استدلالهای عمیق و ظریف کارشناسی و محاسبه هزینه-فایده اقتصادی برای کل جامعه صورت نمیگیرد بلکه هزینه-فایده سیاسی نقش مهمی ایفا میکند. فشارهای اجتماعی که از جوانب مختلف وارد میشود برآیند نیروها را ایجاد کرده و این برآیند نیروها نهایتا جهت بعدی یک سیاست (حفظ یا تغییر) را مشخص میکند.
✅ بزنگاهها و فرصتهایی که اتفاقات محیطی فراهم میکند در غلبه بر قدرت فائقه نیروهای حفظ وضع موجود مهم هستند و باید از آنها حداکثر استفاده را نمود.
ادامه مطلب در لینک ویرگول شبکه توسعه👇
http://vrgl.ir/VKvhP
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید.)
#شبکه_توسعه
@I_D_Network
#دوستدار_سقراط
@ali_sarzaeem
🆔 @MostafaTajzadeh
ویرگول
وقتی پای منافع وسط باشد!
علی سرزعیم تحلیلگر اقتصاد داستانی از بریتانیای قرن نوزدهم دیوید تامسن، «تاریخ اروپا از دوران ناپلئون»، ص «کشتیهای بخار به طو…
📝📝📝 دوربین مخفی ما!
✍🏼امیر ناظمی
لطفا پیش از مطالعه این ویدئوی ۳ دقیقهای را مشاهده کنید!
✅ویدئوی سالی که گذشت
سایت آپارات به سیاق هر سالهاش ویدئویی منتشر کرده است از پربازدیدترین ویدئوهایی که در سال ۹۸ مورد بازدید قرار گرفتند؛ یعنی همان موضوعهایی که مورد توجه جامعه ایرانی قرار گرفته است و نظر یک شخص خاص نیست، بلکه برآیند نظرات همه ماهایی است که ایرانی هستیم!
✅دیدناش شاید مروری کوتاه و سریعی باشد بر سالی که از سر گذراندیم. سال ۹۸ که آغاز شد علی ربیعی در عنوان یادداشتی در روزنامه ایران چنین نوشت: سال ۹۸ بیش از یک سال است!
✅او درست پیشبینی کرده بود، سالی که گذشت به اندازه چند سال هرکدام از ما را پیر کرد، اندازه چند سال خاطره و کابوس تولید کرد و نهایت در این روزهای آخر هم ما را با بیم مرگ ویروسی رها کرد!
✅ویدئوهای منتشر شده تنها نوک کوه یخی از پدیدههایی است که تاریخچهای پشت سر خود دارند، و همین پدیدههاست که هر کدام قطعهای از یک پازل میشوند تا تصویری بزرگ از سالی که گذشت برایمان بسازند. تصویری بزرگ که تجربه مشترک و جمعی ما ایرانیان است. این قطعات به خوبی روندی را نشان میدهد که وجه مشترک اغلب این تصاویر است. این روندها را از دید من عبارتند از:
1️⃣ شکاف ملت-دولت
تقریبا در اغلب آنها شکاف ملت-دولت پررنگ است! موضوعات متنوعی که هر یک نشانهای از این شکاف است.
تنها حوادث آبانماه برای بنزین نیست، بلکه در بسیاری از این تصاویر به دلیل وجه اعتراضیشان به شیوه مدیریت کشور بوده است که پربازدید شده است.
حتی تصویر سخنرانی روحانی معروف در تقابل با دولت جزو پربازدیدها میشود.
2️⃣ دوگانهسازیها
در بیشتر تصاویر دوگانهسازییهایی در میان جامعه شکل گرفته است. دوگانههایی مانند «هرکس نمیخواهد برود» و «رفتن را به کسی خطاب میکنند که آمده باشد»!
دوگانههای مختلفی که در فیلم پر شده است.
3️⃣ جای خالی افتخارات ملی
شاید امسال یکی از معدود سالهایی است که تقریبا هیچ تصویری مانند گل فوتبال در جام جهانی یا کسب جایزه معتبر سینمایی یا علمی در تصاویر پیدا نمیشود. شاید تنها استثناء دریافت مدال شوالیه توسط شهاب حسینی است.
4️⃣ مردم در جایگاه معترض
در این تصاویر مردم اغلب در تصاویر تنها در جایگاه معترض نمود و بروز مییابند. در میان ویدئوهای پربازدید مردم شاد، مردم جشنگرفته، مردم خندان نیست؛ تنها مردم معترض هستند در حال اعتراض به یک چالش!
5️⃣ سیاست پررنگ
ویدئوهای پربازدید در سالهای پیش یا سایر جوامع اغلب سویههای ورزشی، هنری و فرهنگی دارند؛ اما سال ۹۸ به صورت پررنگی سیاستزده است!
اگر هنرمند هم هست، هنرمند عصبانی است که در چالشی سیاسی در جشنواره فیلم، از بیانصافی فریاد میزند!
جای خالی سکانسهایی از فیلمها یا کلیپهای موسیقی بدجور میزند توی ذوق مخاطب!
6️⃣ کمرنگی جهان بینالملل
جامعه ایران به حدی به خودش مغول شده است، که هیچ موضوع بینالمللی مورد توجهاش قرار نمیگیرد. تنها یک تصویر در میان تصاویر مربوط به خارج از مسائل ایران است: اعتراضات لبنان؛ که شاید حتی آن هم چندان نمیتوان بینالمللی حساب کرد.
✅ نتیجه راهبردی
سال ۹۸ خوب نبود، اما مهمتر از آن روندهای ۶گانهای است که خبرهای بدتری برایمان دارد!
خبرهایی از فقدان سرمایه اجتماعی، خبرهایی از جامعهای مصیبتزده که تصاویر پربازدیدش بیشتر مصیبت دارد تا شادی!
جامعهای که شادی ندارد و مردماش شاد نیستند!
اینها برداشت من نویسنده نیست، اینها بازتاب یک سال رفتار مردم یک سرزمین است!
نمیدانم حتی مخاطب این نوشته کیست؟ چون هرکسی مخاطب آن است!
مخاطب این هشدارها هم حکمرانان هستند و هم مردم؛ هم آنانکه امیدوارند و هم آنان که ناامیدند!
این تصویر هولناک است؛ اگر ما تغییر منش ندهیم، اگر نپذیریم یک نوسازی در ساختارها، روشها و شیوه زیست خود را!
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
#شبکه_توسعه
@I_D_Network
#آینده_مشترک
@sharenovate
🆔 @MostafaTajzadeh
✍🏼امیر ناظمی
لطفا پیش از مطالعه این ویدئوی ۳ دقیقهای را مشاهده کنید!
✅ویدئوی سالی که گذشت
سایت آپارات به سیاق هر سالهاش ویدئویی منتشر کرده است از پربازدیدترین ویدئوهایی که در سال ۹۸ مورد بازدید قرار گرفتند؛ یعنی همان موضوعهایی که مورد توجه جامعه ایرانی قرار گرفته است و نظر یک شخص خاص نیست، بلکه برآیند نظرات همه ماهایی است که ایرانی هستیم!
✅دیدناش شاید مروری کوتاه و سریعی باشد بر سالی که از سر گذراندیم. سال ۹۸ که آغاز شد علی ربیعی در عنوان یادداشتی در روزنامه ایران چنین نوشت: سال ۹۸ بیش از یک سال است!
✅او درست پیشبینی کرده بود، سالی که گذشت به اندازه چند سال هرکدام از ما را پیر کرد، اندازه چند سال خاطره و کابوس تولید کرد و نهایت در این روزهای آخر هم ما را با بیم مرگ ویروسی رها کرد!
✅ویدئوهای منتشر شده تنها نوک کوه یخی از پدیدههایی است که تاریخچهای پشت سر خود دارند، و همین پدیدههاست که هر کدام قطعهای از یک پازل میشوند تا تصویری بزرگ از سالی که گذشت برایمان بسازند. تصویری بزرگ که تجربه مشترک و جمعی ما ایرانیان است. این قطعات به خوبی روندی را نشان میدهد که وجه مشترک اغلب این تصاویر است. این روندها را از دید من عبارتند از:
1️⃣ شکاف ملت-دولت
تقریبا در اغلب آنها شکاف ملت-دولت پررنگ است! موضوعات متنوعی که هر یک نشانهای از این شکاف است.
تنها حوادث آبانماه برای بنزین نیست، بلکه در بسیاری از این تصاویر به دلیل وجه اعتراضیشان به شیوه مدیریت کشور بوده است که پربازدید شده است.
حتی تصویر سخنرانی روحانی معروف در تقابل با دولت جزو پربازدیدها میشود.
2️⃣ دوگانهسازیها
در بیشتر تصاویر دوگانهسازییهایی در میان جامعه شکل گرفته است. دوگانههایی مانند «هرکس نمیخواهد برود» و «رفتن را به کسی خطاب میکنند که آمده باشد»!
دوگانههای مختلفی که در فیلم پر شده است.
3️⃣ جای خالی افتخارات ملی
شاید امسال یکی از معدود سالهایی است که تقریبا هیچ تصویری مانند گل فوتبال در جام جهانی یا کسب جایزه معتبر سینمایی یا علمی در تصاویر پیدا نمیشود. شاید تنها استثناء دریافت مدال شوالیه توسط شهاب حسینی است.
4️⃣ مردم در جایگاه معترض
در این تصاویر مردم اغلب در تصاویر تنها در جایگاه معترض نمود و بروز مییابند. در میان ویدئوهای پربازدید مردم شاد، مردم جشنگرفته، مردم خندان نیست؛ تنها مردم معترض هستند در حال اعتراض به یک چالش!
5️⃣ سیاست پررنگ
ویدئوهای پربازدید در سالهای پیش یا سایر جوامع اغلب سویههای ورزشی، هنری و فرهنگی دارند؛ اما سال ۹۸ به صورت پررنگی سیاستزده است!
اگر هنرمند هم هست، هنرمند عصبانی است که در چالشی سیاسی در جشنواره فیلم، از بیانصافی فریاد میزند!
جای خالی سکانسهایی از فیلمها یا کلیپهای موسیقی بدجور میزند توی ذوق مخاطب!
6️⃣ کمرنگی جهان بینالملل
جامعه ایران به حدی به خودش مغول شده است، که هیچ موضوع بینالمللی مورد توجهاش قرار نمیگیرد. تنها یک تصویر در میان تصاویر مربوط به خارج از مسائل ایران است: اعتراضات لبنان؛ که شاید حتی آن هم چندان نمیتوان بینالمللی حساب کرد.
✅ نتیجه راهبردی
سال ۹۸ خوب نبود، اما مهمتر از آن روندهای ۶گانهای است که خبرهای بدتری برایمان دارد!
خبرهایی از فقدان سرمایه اجتماعی، خبرهایی از جامعهای مصیبتزده که تصاویر پربازدیدش بیشتر مصیبت دارد تا شادی!
جامعهای که شادی ندارد و مردماش شاد نیستند!
اینها برداشت من نویسنده نیست، اینها بازتاب یک سال رفتار مردم یک سرزمین است!
نمیدانم حتی مخاطب این نوشته کیست؟ چون هرکسی مخاطب آن است!
مخاطب این هشدارها هم حکمرانان هستند و هم مردم؛ هم آنانکه امیدوارند و هم آنان که ناامیدند!
این تصویر هولناک است؛ اگر ما تغییر منش ندهیم، اگر نپذیریم یک نوسازی در ساختارها، روشها و شیوه زیست خود را!
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
#شبکه_توسعه
@I_D_Network
#آینده_مشترک
@sharenovate
🆔 @MostafaTajzadeh
Forwarded from شبکه توسعه
🔳⭕️چگونه در مسیر توسعه گام برداریم؟
نقش و مسئولیت ما در توسعۀ جامعه چیست؟
وحید احسانی (@vahidehsani_vh)
⭕️«اصلاح بنیادین و پایدار» جامعه صرفاً طی فرآیندی «از پایین به بالا» که از بطن مردم شکل گیرد، امکانپذیر است. حتّی اگر معتقد باشیم اصلاح جامعه باید از بالا و توسّط مسئولان صورت گیرد، در صورتی که آنها در این راستا گام برندارند، باز هم مجبوریم یا به «نق زدن» اکتفا کنیم و یا خودمان دست به کار شویم. تاکنون، بطن جامعه عمدتا به «نق زدن» که واکنشی احساسی و بیفایده است و اکثر اندیشمندان نیز به «نقد کردن» یا «انتشار محتوای اندیشمندانه» که مفید امّا ناکافی است، اکتفا کردهاند.
☑️تجویز راهبردی:
لازم است فرایند ایجاد آمادگی و شرایط لازم برای اصلاح از پایین به بالای جامعه (اصلاحات مدنی) آغاز شود. برای این مهم، به دو تغییر کلّی اصلاح فردی و نهادسازی نیازمندیم.
🔹اصلاح فردی شامل موارد زیر است:
1- افزایش سطح آگاهی
2- تمرین و یادگیری مهارتهای توسعه
باید در نظر داشت که از نظام آموزشی رسمی نمیتوان انتظار داشت که آغاز کنندۀ فرآیند اصلاح جامعه باشد، زیرا پیش از این که جامعه در مسیر اصلاح قرار گیرد، نظام آموزشی رسمی بازتاب دهندۀ «ایرادهای فرهنگی بطن جامعه» و «منافع جریانهای ذینفوذ بالادستی» است و جز این هم نمیتواند باشد.
🔹نهادسازی: خارج شدن از حالت «اتمیزه» یا «سلّولهای مجزّا» و سازمانیافتن در قالب گروههای کوچکی که در راستای اهداف مشترک با هم همکاری میکنند.
⭕️از آنجا که کسب و ارتقاء مهارتهای توسعه، به ضرورت، مستلزم «تمرین کار گروهی» بوده و امکان ندارد که کسی بتواند تنها با مطالعه در این عرصه توفیقی به دست آورد، روش و مسیر «اصلاح فردی» و «نهادسازی» در واقع یک مسیر واحد است. یعنی افراد طی این مسیر، هم مهارتهای توسعه را کسب و تقویت میکنند و هم از حالت «اتمیزه» خارج شده و به یک جامعۀ مدنیِ مرتبط و هماهنگ تبدیل میشوند. در رابطه با این مسیر نکات مهمّی وجود دارد که باید لحاظ شوند:
🔹ضروریست که این گروههای کوچک به صورت خوشهای با هم در ارتباط باشند. یعنی در عین حالی که به صورت مستقل تصمیمگیری و فعّالیت میکنند، امّا با هم در ارتباط بوده، از فعّالیتها و برنامههای یکدیگر مطلّع بوده و برخی برنامههای مشترک نیز داشتهباشند.
🔹موضوع فعّالیت گروههای فعّال اجتماعی هر چه که باشد، به هر حال باید بخشی از زمان و انرژی خود را به مطالعه و افزایش سطح آگاهی اختصاص دهند.
🔹لازم است اجزاء این «شبکۀ مویرگی» با اندیشمندان و صاحبنظران ارتباط تعاملی و سازمان یافتهای برقرار کرده و در تصمیمگیریها به نقطه نظرات و توصیههای عالمانه و هماهنگکنندۀ آنها توجه داشتهباشند.
🔹مهم است که این مسیر و سازمانیافتگی با نیّت و جهتگیری «اصلاحگرانه» طی شود. در غیر اینصورت، مهارتهایی که کسب میشوند و شبکهای که ایجاد میشود صرفاً کارکرد و قابلیّت تخریبی خواهد داشت و نه توسعهای.
🔹وقتی ویژگیهای فردی و سازمانیافتگی جمعی از سطح مشخصی نازلتر شود، بطن مردم خاصیّت «استبدادزایی» پیدا میکنند. اتّفاقی که به نظر میرسد طی هزاران سال زندگی تحت استبداد، در مورد ما ایرانیان رخ داده و باعث شده برخی صاحبنظران از بازتولید استبداد و امثال آن سخن بگویند.
✅با توجه به مورد پیشین، لازم است در هدفگذاریها، یک مسیر معقول و منطقی لحاظ شود. یعنی ابتدا افراد در قالب گروههای کوچک (ضمن ارتباط خوشهای با سایر گروههای مشابه) فعّالیت خود را با اهداف کوچکی آغاز کنند و سپس به تناسب «ارتقاء آگاهی و مهارتهای توسعهای خود» و نیز به تناسب میزان «نهادینه شدن ارتباط سازمانیافته با سایر گروهها و اندیشمندان» به اهداف بزرگتری نیز بپردازند.
✅اقداماتی که در راستای تجویز راهبردی بالا انجام میشود نباید به یکی از بیماریهای همهگیر و سرمایهسوز جامعه، یعنی «نسخهپیچی برای دیگران» منجر شود. اکثر مسئولان و مردم، همواره در حال نسخهپیچی برای دیگران بوده و گفتهها و توصیههایشان از این دست است که: «باید با فساد مبارزه شود»، «باید جلوی رانت خواری گرفتهشود»، «باید سطح آگاهی مردم ارتقاء پیدا کند»، «مردم باید با هم مرتبط شوند» و غیره.
✅در حال حاضر بر اساس «نسخۀ راهبردی پیشگفته» اقدامات زیر در حال انجام است:
🔹برگزاری جلسات کتابخوانی و همفکری که گزارش این جلسات در کانال موفقیتهای کوچک ایرانیان و هم در بخش ایدۀ بیست اخبار شبکۀ چهار سیما منتشر شده است.
🔹برگزاری جلسات کتابخوانی در استان کرمانشاه که کانال تلگرامی «جلسات کتابخوانی کرمانشاه» نیز در این راستا ایجاد شده است. بنا است سطح همکاری افزایش داده شود، اهداف و برنامههای مشترکی تعریف شده و همۀ دغدغهمندان ارتقاء سطح مطالعه در استان، آن اهداف و برنامهها را دنبال کنند.
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید.)
#شبکه_توسعه
@I_D_Network
نقش و مسئولیت ما در توسعۀ جامعه چیست؟
وحید احسانی (@vahidehsani_vh)
⭕️«اصلاح بنیادین و پایدار» جامعه صرفاً طی فرآیندی «از پایین به بالا» که از بطن مردم شکل گیرد، امکانپذیر است. حتّی اگر معتقد باشیم اصلاح جامعه باید از بالا و توسّط مسئولان صورت گیرد، در صورتی که آنها در این راستا گام برندارند، باز هم مجبوریم یا به «نق زدن» اکتفا کنیم و یا خودمان دست به کار شویم. تاکنون، بطن جامعه عمدتا به «نق زدن» که واکنشی احساسی و بیفایده است و اکثر اندیشمندان نیز به «نقد کردن» یا «انتشار محتوای اندیشمندانه» که مفید امّا ناکافی است، اکتفا کردهاند.
☑️تجویز راهبردی:
لازم است فرایند ایجاد آمادگی و شرایط لازم برای اصلاح از پایین به بالای جامعه (اصلاحات مدنی) آغاز شود. برای این مهم، به دو تغییر کلّی اصلاح فردی و نهادسازی نیازمندیم.
🔹اصلاح فردی شامل موارد زیر است:
1- افزایش سطح آگاهی
2- تمرین و یادگیری مهارتهای توسعه
باید در نظر داشت که از نظام آموزشی رسمی نمیتوان انتظار داشت که آغاز کنندۀ فرآیند اصلاح جامعه باشد، زیرا پیش از این که جامعه در مسیر اصلاح قرار گیرد، نظام آموزشی رسمی بازتاب دهندۀ «ایرادهای فرهنگی بطن جامعه» و «منافع جریانهای ذینفوذ بالادستی» است و جز این هم نمیتواند باشد.
🔹نهادسازی: خارج شدن از حالت «اتمیزه» یا «سلّولهای مجزّا» و سازمانیافتن در قالب گروههای کوچکی که در راستای اهداف مشترک با هم همکاری میکنند.
⭕️از آنجا که کسب و ارتقاء مهارتهای توسعه، به ضرورت، مستلزم «تمرین کار گروهی» بوده و امکان ندارد که کسی بتواند تنها با مطالعه در این عرصه توفیقی به دست آورد، روش و مسیر «اصلاح فردی» و «نهادسازی» در واقع یک مسیر واحد است. یعنی افراد طی این مسیر، هم مهارتهای توسعه را کسب و تقویت میکنند و هم از حالت «اتمیزه» خارج شده و به یک جامعۀ مدنیِ مرتبط و هماهنگ تبدیل میشوند. در رابطه با این مسیر نکات مهمّی وجود دارد که باید لحاظ شوند:
🔹ضروریست که این گروههای کوچک به صورت خوشهای با هم در ارتباط باشند. یعنی در عین حالی که به صورت مستقل تصمیمگیری و فعّالیت میکنند، امّا با هم در ارتباط بوده، از فعّالیتها و برنامههای یکدیگر مطلّع بوده و برخی برنامههای مشترک نیز داشتهباشند.
🔹موضوع فعّالیت گروههای فعّال اجتماعی هر چه که باشد، به هر حال باید بخشی از زمان و انرژی خود را به مطالعه و افزایش سطح آگاهی اختصاص دهند.
🔹لازم است اجزاء این «شبکۀ مویرگی» با اندیشمندان و صاحبنظران ارتباط تعاملی و سازمان یافتهای برقرار کرده و در تصمیمگیریها به نقطه نظرات و توصیههای عالمانه و هماهنگکنندۀ آنها توجه داشتهباشند.
🔹مهم است که این مسیر و سازمانیافتگی با نیّت و جهتگیری «اصلاحگرانه» طی شود. در غیر اینصورت، مهارتهایی که کسب میشوند و شبکهای که ایجاد میشود صرفاً کارکرد و قابلیّت تخریبی خواهد داشت و نه توسعهای.
🔹وقتی ویژگیهای فردی و سازمانیافتگی جمعی از سطح مشخصی نازلتر شود، بطن مردم خاصیّت «استبدادزایی» پیدا میکنند. اتّفاقی که به نظر میرسد طی هزاران سال زندگی تحت استبداد، در مورد ما ایرانیان رخ داده و باعث شده برخی صاحبنظران از بازتولید استبداد و امثال آن سخن بگویند.
✅با توجه به مورد پیشین، لازم است در هدفگذاریها، یک مسیر معقول و منطقی لحاظ شود. یعنی ابتدا افراد در قالب گروههای کوچک (ضمن ارتباط خوشهای با سایر گروههای مشابه) فعّالیت خود را با اهداف کوچکی آغاز کنند و سپس به تناسب «ارتقاء آگاهی و مهارتهای توسعهای خود» و نیز به تناسب میزان «نهادینه شدن ارتباط سازمانیافته با سایر گروهها و اندیشمندان» به اهداف بزرگتری نیز بپردازند.
✅اقداماتی که در راستای تجویز راهبردی بالا انجام میشود نباید به یکی از بیماریهای همهگیر و سرمایهسوز جامعه، یعنی «نسخهپیچی برای دیگران» منجر شود. اکثر مسئولان و مردم، همواره در حال نسخهپیچی برای دیگران بوده و گفتهها و توصیههایشان از این دست است که: «باید با فساد مبارزه شود»، «باید جلوی رانت خواری گرفتهشود»، «باید سطح آگاهی مردم ارتقاء پیدا کند»، «مردم باید با هم مرتبط شوند» و غیره.
✅در حال حاضر بر اساس «نسخۀ راهبردی پیشگفته» اقدامات زیر در حال انجام است:
🔹برگزاری جلسات کتابخوانی و همفکری که گزارش این جلسات در کانال موفقیتهای کوچک ایرانیان و هم در بخش ایدۀ بیست اخبار شبکۀ چهار سیما منتشر شده است.
🔹برگزاری جلسات کتابخوانی در استان کرمانشاه که کانال تلگرامی «جلسات کتابخوانی کرمانشاه» نیز در این راستا ایجاد شده است. بنا است سطح همکاری افزایش داده شود، اهداف و برنامههای مشترکی تعریف شده و همۀ دغدغهمندان ارتقاء سطح مطالعه در استان، آن اهداف و برنامهها را دنبال کنند.
(اگر میپسندید، به اشتراک بگذارید.)
#شبکه_توسعه
@I_D_Network