فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.9K subscribers
10.8K photos
3.41K videos
520 files
29.3K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝« بحران‌های ویران‌گر کشاورزان؛ اعتراضات خاموش »

✍️ فریبا نظری

بهار، فصل طلایی فعالیت کشاورزان و باغداران است اما تقریباً  همگی آن‌ها با بحران‌های اقتصادی و زیست محیطی که برگرفته از  بحران آنومیک اجتماعی و سیاسی (بی‌هنجاری و آشفتگی) است؛ مواجه هستند و این امر نه‌تنها زیست ایشان، که چرخه‌ی زندگی گروه‌های مختلف جامعه را دچار مشکل و چالش‌های جدی می‌سازد.
باکمی دقت در اوضاع و احوال کار و معیشت در استانهای مختلف  به‌ویژه کشاورزان می‌توان دید که بحران‌های ویران‌گر منتظر هیچ رخداد سیاسی چون رفراندوم یا استیضاح و استعفای وزرا و تغییر دولت‌ها بدون تغییر سیاست‌های کژکارکرد و بحران‌زا، نمی‌مانند و گریبان مردم را به شدت می‌فشارند تا جایی‌که زندگی معمولی برایشان سخت و دست‌نیافتنی شده است.

در مشاهده ‌ی میدانی و گفتگو با برخی از کشاورزان، تعدادی از مهم‌ترین این بحران‌ها را می‌توان چنین برشمرد:
۱- بحران آب و خشکسالی
۲- نبود ثبات و انضباط بازار در قیمت‌گذاری محصولات کشاورزی
۳- کمبود نهاده‌های کشاورزی و تامین نشدن به‌موقع و به‌اندازه‌ی نیاز آن‌ها ازجمله کود، بذر و سم به‌همراه افزایش بی‌رویه قیمت نهاده‌ها
۴- واردات بی رویه منجربه انباشت تولیدات داخلی مانند برنج، چای، زیتون، انواع میوه و کاهش فروش آن‌ها و درنتیجه خسارت کشاورزان
۵- بالا بودن هزینه تمام شده‌ی تولید و مراحل کاشت، داشت و برداشت
۶- هزینه‌ی بالای #آب‌بها برای کشاورزان
۷- نبود امنیت سرمایه‌گذاری داخلی
۸- فرسودگی ماشین‌آلات کشاورزی 
۹- گرانی قیمت خرید ماشین‌آلات کشاورزی نو
۱۰- افت شدید تغذیه‌ی سالم و ضروری نیروی کار به علت گرانی و تورم افسارگسیخته
۱۱- کاهش سلامت کشاورزان و خانواده هایشان 
۱۲- #مهاجرت نیروی کار جوان از روستاها به شهرها و یا خارج از کشور
۱۳- به‌جا ماندن نیروی کار سالمند در مناطق کشاورزی 
۱۴- تغییرات اقلیمی ناگهانی و آسیب به محصولات کشاورزی و باغی
۱۵- نبود تعادل میان درآمد کشاورزان و #تورم و هزینه‌های زندگی
۱۶- آلودگی نهرها و رودخانه‌ها به #پسماند زباله‌های خانگی و فاضلاب‌ها
۱۷- نبود بیمه‌ی درمانی جامع و مفید برای کشاورزان
۱۸- نداشتن #بیمه‌ی مناسب و به‌صرفه جبران خسارات محصولات کشاورزی و باغی
۱۹- پرداخت دیرهنگام خسارات بیمه‌ها
۲۰- حضور #دلالان و واسطه‌ها در بازار محصولات تولیدشده بدون نظارت و بازرسی
۲۱- بی‌توجهی در بکار بردن شیوه‌های #کشاورزی_نوین

درکنار این چالش‌ها، بحران‌های وخیم محیط زیستی و اجتماعی را نیز باید درنظر گرفت:
۲۲- فرونشست زمین
۲۳- انباشت زباله در روستاها و جنگل‌ها و دشت‌ها و بی‌تفاوتی متولیان امر به این موضوع
۲۴- آلودگی بی‌رویه و غیرکارشناسی سموم شیمیایی در محصولات کشاورزی
۲۵- قطع غیرمجاز درختان
۲۶- تبدیل زمین‌های کشاورزی و باغی به مسکونی برای فروش و ساخت و ساز و کسب درآمد

این‌ها بخشی از مشکلات زندگی کشاورزان و خانواده‌های آنان است که نیازمند سیاست‌ها و برنامه‌های اصولی و مدیریت سالم و کارشناسی است که سازمان‌های متولی با بودجه‌های کلان و پژوهشکده‌های متعدد تاکنون در عمل نه‌تنها این معضلات را برطرف و کاهش نداده که برآن‌ها نیز افزوده است و هم‌وطنان زیادی را به رنج و مشقت و سختی زندگی و #فقر، دچار ساخته است.

گرچه وضعیت کشاورزان مبتلابه این چالش‌ها، از جنس #اعتراضات_خاموش است و از اعتراضات جنبش موسوم به #زن‌زندگی‌آزادی، متفاوت بنظر می‌رسند ولی اگر برای حل و رفع این مشکلات تدابیری اندیشیده نشود چه بسا به شرایط مشابه اعتراضات آب سال ۱۴۰۰ کشاورزان اصفهان و خوزستان بدل شده و بحران اجتماعی و سیاسی حاکمیت را دوچندان می‌نماید.
آزموده را آزمودن خطاست...

@Sociologyofsocialgroups @MostafaTajzadeh
📝📝📝« دوم خرداد، کنش‌جمعی ایرانیان برای گفتن نه!»

✍️ فریبا نظری

بسیار دشوار است ۲۶ سال پس‌از دوم خرداد ۱۳۷۶ و در شرایط امروز کشور و مطالبات گروه‌های مختلف مردم، از آن رخداد سخنی گفته شود. اما برای درک درست آن‌چه در جامعه‌ی امروز ایران می‌گذرد، این نگاه و واکاوی؛ ضروری بنظر می‌رسد.

اکنون در دوم خرداد سال ۱۴۰۲ و پس‌از گذشت بیش‌از چهاردهه از انقلاب سال ۱۳۵۷ و گذشت حدود سه دهه از رخداد دوم خرداد سال ۱۳۷۶، برای تحلیل جامعه، حاکمیت، حوادث و اعتراضات سال‌های ۱۳۷۸ تا امروز؛ و تبیین اتفاقات و پدیده‌های اجتماعی در طول این مدت، به‌ویژه وضعیت کشور در اعتراضات اخیر موسوم به جنبش #زن‌زندگی‌آزادی؛ گریزی از نقد و نگاه به این مقطع مهم از زیست سیاسی_اجتماعی ایرانیان وجود ندارد.

متن کامل
@Sociologyofsocialgroups
📝📝📝« مانور تجمل‌ وزیاده‌خواهی در مجلس اصولگرای انقلابی »

✍️ فریبا نظری

مجلس ایده‌آل و مطلوب اصول‌گرای انقلابی چه ویژگی‌هایی دارد؟ این پرسشی است که پس‌از چهار دهه از انقلاب سال ۵۷ و تشکیل یازده دوره از مجلس، به ذهن متبادر می‌شود. به‌ویژه پس‌از آخرین سخنرانی رهبری در سال جاری و اعطای صفت اصول‌گرای انقلابی به مجلس یازدهم که از قضا صریح ‌ترین و نشانه‌شناسانه‌ترین سخنرانی ایشان از آغاز اعتراضات اخیر آغازشده از سال ۱۴۰۱، دروصف بخشی از حاکمیت است.

برخی از پرسش‌های مهم درجهت بازنمایی اهمیت توصیف‌ شدن #مجلس_یازدهم به اصول‌گرای انقلابی در تاریخ مجالس ادوار مختلف جمهوری اسلامی عبارتست‌از:

۱- آیا یکدست شدن عامدانه و آگاهانه‌ی هرچه بیشتر حاکمیت، سیاست راهبردی نظام است؟ 
۲- آیا اهتمام جدی برای یکی‌شدن گفتمان قوای سه‌گانه، مورد تأکید حاکمیت است؟
۳- آیا آسایش و رفاه مادی و زیستی همراه باتجمل دور از زندگی میلیون‌ها ایرانی برای طرفداران خاص نظام در لایه‌های بالای حاکمیت؛ ضروری و الزامی است؟
۴- آیا اهتمام برای زندگی لاکچری و همراه‌با تجمل این نمایندگان، ارزشی #اصول‌گرایانه و #انقلابی محسوب می‌شود؟
۵- آیا وجود نمایندگانی #مطیع و گوش‌به فرمان حاکمیت، مایه‌ی خرسندی و اطمینان خاطر است؟
۶ - آیا وجود نمایندگانی با اعتقاد عمیق به نبودن قدرت تحلیل در مردم برای انتخاب سرنوشت خود، نشانه‌‌ی اصولگرایی انقلابی و مورد تأیید و رضایت حاکمیت است؟
۷ - آیا ایده‌آل و مقبول دانستن این مجلس، درجهت همگن‌سازی طرفداران خاص حاکمیت و حمایت همه‌جانبه از آن‌ها در مسیر نوع عملکردشان است؟
۸ - آیا نبود تقابل گفتمانی میان نمایندگان مجلس درخصوص خط‌ قرمزهای نظام چون: حجاب‌اجباری، مذاکره با آمریکا، تحریم‌های جهانی، به‌رسمیت شناختن اعتراضات مردمی، و نظارت استصوابی؛ سبب تضمین بقای نظام جمهوری اسلامی و حاکمیت ولایت مطلقه‌‌ی فقیه است؟
۹ - و پرسشی بسیار مهم و ظریف، آیا وجود زیست همراه با تجمل و دهن‌کجی نمودن به عموم ملت ایران ازسوی افرادی از حاکمیت چون میرسلیم با آن ساعت و کفش برند با قیمت نجومی‌ و قالیباف با آن ماجرای سیسمونی غیرایرانی گرانقیمت مارک‌دار، و نمایندگانی که تعلق یک ماشین #شاسی‌بلند را برای نمایند‌ه‌ی مجلس، عادی و پیش‌پا افتاده و غیرتجملی شمرده و اعتراض جامعه به آن‌را گدابازی می‌دانند؛ ادامه‌ی همان مانور تجملی نیست که روزگاری جدال بر سر آن در میان سیاسیون حاکمیت؛ بخشی از سرمایه‌های این سرزمین را به باد داده و چالش‌های مهم جامعه و مشکلات و مرارت‌ها و مطالبات مردم را به‌تمسخر و بی‌اعتنایی می‌گرفت؟

این پرسش‌ها و تأمل و تفکر در پاسخ‌های آن‌، آدم را به سال‌های پیشین تاریخ این کشور در دوران موسوم به #سازندگی پرتاب می‌کند. همان سال‌ها که بحث #مانور_تجمل‌، سخت و باشدت مطرح بود و خاندان و وابستگان و اطرافیان رئیس‌جمهور وقت آن دوران، به طرفداری و تأیید این #تجمل‌گرایی و رفاه طلبی و بی‌اعتنایی به مردم و آرمان‌های انقلاب سال ۵۷، منتسب و متهم بودند و بسیار مغضوب اصول‌گرایان انقلابی قرار داشتند.

و چه فرصت‌ها که در این مجال جدال، از‌کف برفت، و چه آب‌ها که بیهوده در هاون قدرت کوبیده شد، و چه لطمه‌ها و رنج‌ها و مصیبت‌ها که این سرزمین و مردمانش متحمل شدند تا صبرها سرآمد و طاقت‌ها تمام شد و اعتراضات اخیر درپس ناامیدی از دیده‌شدن مردم و احترام به آزادی و رفاه و عدالت و زندگی آبرومندانه و باعزت آن‌ها، در اعتراض به تبعیض و بی‌عدالتی با  مطالبه‌ی #زن‌زندگی‌آزادی سربرآورد.
مگر کز خوی نیکان پند گیرند
وز انجام بدان عبرت پذیرند...

@Sociologyofsocialgroups @MostafaTajzadeh
📝📝📝« زخم‌هایی که فراموش نمی‌شود! »

✍️ فریبا نظری

🏴🖤بیاد سوگ غم‌بار #ابوالفضل_امیرعطایی و مادر سوگ‌وارش

این‌روزها، زندگی معمولی و عادی هم بسیار سخت و طاقت‌فرسا شده است؛ اخبار روزانه‌ی مرگ و اعدام، بازداشت و صدور احکام سنگین بازداشتی‌ها، فقر شدید جامعه، تعطیلی کسب و کارها، قتل و نزاع، پیامدهای تخریب محیط زیست، گرانی مفرط همه چیز، گرسنگی و بی‌سرپناهی و بی‌پولی مردم، دروغ‌های رسانه ملی، نادیده انگاری مردم، ستم و تبعیض آشکار، تبلیغات پوچ و دروغین شهری، سخنان نسنجیده و بی‌اعتبار برخی متولیان و مسئولان، و بی‌اعتباری منطقه‌ای و جهانی؛ شرایط پرتنش و اضطراب‌آوری در فضای عمومی جامعه ایجاد نموده که آشکار و بدیهی است حاصلی جز خشم و اعتراض نخواهد داشت. 

یکی‌از این عوامل مختل کننده‌ی سلامت روان عمومی جامعه؛ مواجهه‌ی حاکمیت با معترضین اعتراضات اخیر آغازشده از سال ۱۴۰۱ در جنبش موسوم به #زن‌زندگی‌آزادی است که همراه با بی‌مسئولیتی، پاسخ‌گو نبودن، نادیده‌انگاری، به رسمیت نشناختن، سرکوب، تحریف، و روایت‌سازی از وقایع و حقایق رخداده‌است که شهروندان این سرزمین را وادار و محق‌ به پرسش‌هایی بسیار بااهمیت می‌نماید:
۱- چرا حاکمیت اعتراضات مردمی را به رسمیت نمی‌شناسد؟
۲- چرا حاکمیت مسئولیت جان‌باختن صدها نفر از هم‌وطنان در شهرهای مختلف را در اعتراضات اخیر؛ نمی‌پذیرد؟
۳- مسئولیت #جان‌باختن و کشته شدن چند ده نفر از #کودکان و #نوجوانان زیر ۱۸ سال همچون: سیاوش محمودی*، پارسا رضادوست، سارینا اسماعیل‌زاده، ابوالفضل آدینه‌زاده، متین قنبرزهی، مهدی حضرتی، کیان پیرفلک، نیما شفیق‌دوست، سپهر مقصودی، اسرا پناهی، و بسیاری دیگر و این آخری ابوالفضل امیرعطایی نوجوان ۱۶ ساله‌ی شهرری که پس‌از چندماه رنج و شکنجه دربرابر چشمان منتظر مادر برای برخاستن وسخن‌گفتن با او، جان داد؛ با کیست؟
۴- آیا این کودکان همگی در طی چند ماه تصمیم گرفتند خودکشی کنند؟ 
۵- آیا از ناکجاآباد و توسط فرازمینی‌ها، مورد اصابت گلوله‌ی جنگی، یا ساچمه‌ای یا اشک‌آور یا باتوم قرارگرفته و جان شیرین و نورسته‌ی خود را ازدست داده‌اند؟
۶- چه شخص یا سازمان یا نهاد حقیقی و حقوقی، پاسخ‌گوی مهرپایان ناگهانی بر زندگی این گل‌های خندان و سرمایه‌های بی‌مثال ایران است؟
۷- چه شخص یا سازمان یا نهاد حقیقی و حقوقی، به جرائم وحشیانه و غیرانسانی و غیرقانونی عاملان و قاتلان این فرزندان برومند ایران؛ رسیدگی می‌کند؟
۸- کدام سازمان و ارگانی، پاسخ‌گوی مرارت و رنج روانی و مصیبت جانکاه خانواده‌های این کودکان و نوجوانان جان‌باخته و مقتول است؟
۹- کدام سازمان و نهادی، توان جبران سوگ دردناک و سترگ این خانواده‌های سوگ‌وار را دارد؟
۱۰- چگونه باید بپذیریم حق ادامه‌ی زندگی از این نوجوانان و سرمایه‌های ملی دوست‌داشتنی، با قساوت تمام، سلب شده است؟ و دیگر راهی برای شکوفایی آن‌ها نیست؟
۱۱- چرا هیچ سازمان و شخص حقیقی یا حقوقی، جسارت و عدالت برعهده گرفتن این مصائب  فراموش نشدنی را ندارد؟
۱۲-  و این‌همه کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال، چگونه و به چه جرمی لایق کشته شدن دانسته شدند؟
#بای_ذنب_قتلت...

چند روزی است که خبر جان‌باختن نوجوانی سیه‌چشم و سیه‌موی به نام #ابوالفضل_امیرعطایی پس‌از ماه‌ها رنج و مرارت و شکنجه را شنیده‌ایم. خبر کوتاه بود اما خواننده را به اندوهی بزرگ فروبرد. پسرک ۱۶ ساله‌ای که در اعتراضات سال ۱۴۰۱ با اصابت گلوله‌ی گاز اشک‌آور یک اسلحه‌بدست از فاصله‌ی نزدیک، به‌شدت مجروح شد و پس‌از چند ماه عذاب وجود نازنینش و رنج و شکنجه خانواده‌اش، برای همیشه به خواب رفت.

در تصویری کوتاه و جان‌خراش، دیدم که مادر پس از مدت طولانی بیهوشی ابوالفضل، عاشقانه او را خطاب کرد که دستش را بگیرد و بفشارد و با چشمان سیاه بازشده‌اش به او نگاه کند و پلکی بزند. ابوالفضل هر دو خواست مادر را اجابت کرد و سپس برای همیشه آرمید...
حال این #مادر را کسی نمی‌داند و نمی‌تواند بداند...
حال خونین‌دلان که گوید باز...
و #زخم‌هایی که فراموش نمی‌شود...
و
#بخشیده نمی‌شود، و #دادخواهی می‌شود...

۸ خرداد ۱۴۰۲
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/752👈 *@Sociologyofsocialgroups
@MostafaTajzadeh
📝📝📝« ترانه‌های اعتراضی»/ بخش نخست

 ✍️ فریبا نظری

ترانه‌ی اعتراضی، عبارتی که از آغاز اعتراضات اخیر موسوم به جنبش #زن‌زندگی‌آزادی، بسیار نام آن‌را شنیده‌ایم.

اما ترانه‌ی اعتراضی چیست و در چه رخدادها و زمان‌هایی در ایران بوجود آمده است؟
شاید بتوان در تعریفی ساده و کوتاه گفت، ترانه‌ی اعتراضی بیان‌گر احساسات مشترک گروهی از انسان‌ها درباره‌ی یک رخداد، یا یک مفهوم، یا یک پدیده‌ای است که ازسوی آن‌ها مورد اعتراض، شامل رد یا مطالبه‌؛ قرار می‌گیرد. این نوع از آثار موسیقایی می‌تواند در انواع مختلف گونه‌های موسیقی همچون کلاسیک، پاپ، رپ، جاز، محلی و بومی؛ ساخته و ارائه شود.

برخی‌از جنبش‌های جهانی که موسیقی اعتراضی آنها را همراهی کرده است، عبارتنداز:
-جنبش حق رأی زنان
- جنبش‌های کارگری
- جنبش ضد آپارتاید
- حقوق بشر
- حقوق مدنی
- جنبش ضدجنگ
- جنبش فمینیستی
- جنبش دفاع‌از حقوق حیوانات
- گیاه‌خواری
- کنترل تسلیحاتی
- محیط زیست

متن کامل

@Sociologyofsocialgroups @MostafaTajzadeh
📝📝📝« رعایت حقوق معلولان، الزام جهانی برای حکمرانی خوب»

✍️ فریبا نظری

کنوانسیون حقوق افراد دارای ناتوانی، یک معاهده‌ی بین‌المللی حقوق بشر سازمان ملل متحد است که با هدف حمایت از حقوق و عزت افراد دارای معلولیت انجام شده‌است. طرفین کنوانسیون موظف هستند که از حقوق بشر توسط معلولان حمایت کنند. این کنوانسیون به عنوان یک عامل اصلی در جنبش جهانی حقوق معلولیت به کار می‌رود و باعث می‌شود از مشاهده‌ی افراد معلول به عنوان معالجه‌ی پزشکی و حمایت‌های اجتماعی به سمت دیدن آنها به عنوان اعضای کامل و برابر جامعه با حقوق بشر استفاده شود.

این کنوانسیون اولین پیمان حقوق بشر سازمان ملل در قرن بیست و یکم بود که در سال ۲۰۰۶ تهیه و سال بعد به تصویب رسید. رسیدن به این کنوانسیون، سابقه‌ی چندین دهه تلاش و توسعه یافتگی دارد.

۱۶۰ کشور، کنوانسیون را پس از افتتاح آن در سال ۲۰۰۷ امضا کردند و ۱۲۶ کشور آن را طی پنج سال اول تصویب نمودند. ایران نیز یکی از کشورهایی است که به این کنوانسیون پیوسته و همانند سایر اعضا، موظف شده که گزارش سالانه از عملکرد و اقدامات خود دراستای اجرایی شدن این معاهده‌ی بین‌المللی به سازمان ملل ارائه دهد.

باتوجه به عضویت ایران در این کنوانسیون و نحوه‌ی زیست نامناسب معلولان در کشور، همواره این پرسش مهم مطرح است که این حضور بین‌المللی، چه بهره و پیامدهای مثبتی برای زیست شایسته و انسانی معلولان کشورمان داشته است؟

باوجود عضویت ایران در کنوانسیون حقوق معلولان، کاستی‌ها و خلأهای موجود در سیاست‌گذاری، اجرا و نظارت بر آن‌ها در راستای منافع جامعه‌ی معلولان کشور، هم‌چنان تداوم دارد که به برخی‌از آن‌ها اشاره می‌شود:
۱- دراولویت نبودن آگاهی‌بخشی عمومی حقوق معلولان در نهادهای آموزشی و رسانه‌ی ملی
۲- بی‌توجهی به #اشتغال 
۳- مشکلات تهیه‌ی مسکن و #سرپناه
۴- نبود مناسب‌سازی زیست فردی و خانوادگی
۵- نبود مناسب‌سازی زیست عمومی و اجتماعی 
۶- توجه نداشتن به #سلامت‌روان معلولان و خانواده‌های شان
۷- مشکلات مستمر و همیشگی خدمات بهداشتی و #درمانی شامل: کامل نبودن پوشش بیمه، گرانی شدید، دردسترس نبودن برخی‌از آن‌ها
۸- بهره‌ نبردن از مشاوره‌‌ی تخصصی مبتنی‌بر تجربه‌ی زیسته‌ی معلولان در سیاست‌گذاری‌های کلان کشور
۹- کافی نبودن میزان مستمری و حق پرستاری
۱۰- مشکلات مستمر #خدمات_آموزشی
۱۱- وجود #تبعیض در حقوق اجتماعی معلولان مانند: هزینه‌بر بودن و مناسب نبودن خدمات آموزشی، درمانی، توانبخشی، رفاهی، حمل و تقل
۱۲- نبود اراده و توجه در قوه‌ی مقننه و مجلس قانون‌گذار به ردیف اعتباری و قوانین کارآمد
۱۳- نقص برخی‌از قوانین موجود
۱۴- اجرا نشدن درست و کامل قوانین موجود
۱۵- بهره‌ نبردن از توان و ظرفیت علاقمندان به کنش‌گری در حوزه‌ی معلولان
۱۶- اطلاع‌رسانی نامناسب و ناکافی تسهیلات و خدمات اندک دستگاه‌های موجود به معلولان 

در شرایط امروز کشور، وضعیت زیست معلولان و خانواده ‌های‌شان* بسیار بغرنج و پرچالش است. درمیان جدال‌های سیاسی و قطبی‌شدن فضای جامعه به‌ویژه پس‌از مواجهه‌ی حاکمیت با اعتراضات اخیر جنبش #زن‌زندگی‌آزادی؛ اولویت‌های ضروری جامعه به حاشیه رفته و بر ابقای #حجاب‌اجباری و خاموشی اعتراضات و مطالبات مردم، متمرکز شده است. در این شرایط گروه‌هایی چون معلولان به‌ویژه با داشتن اعضای سالمند، کودک، زن سرپرست خانوار، زندانی، بیکار، بیمار روانی و جسمی؛ در شرایط نابسامان و آشفته‌ای قراردارند که در سال جاری** نیاز به رسیدگی و توجه اورژانسی، بحرانی و فوری دارد. 

  برنامه‌ی توسعه‌ی سازمان ملل (UNDP) و بانک جهانی؛ ویژگی‌های حکمرانی خوب را براساس شاخص‌های هشت گانه‌‌ی زیر( به ترتیب اهمیت) مطرح کرده‌ است:
۱- مشارکت
۲- حاکمیت قانون
۳- شفافیت
۴- مسئولیت‌پذیری
۵- اجماع سازی
۶- عدالت و انصاف
۷-  اثربخشی
۸- پاسخ‌گویی

اگر بر وضعیت عینی معلولان و خانواده‌های شان، متمرکز شویم و چالش‌های آنان را مشاهده نموده یا ازطریق گفت‌و‌گو با گروه‌های مختلف‌ ایشان در جریان آن قراربگیریم؛ متوجه خواهیم شد در ویژگی‌های نام‌برده، با اشکالات و کژکارکردهایی مواجه هستیم که حاصلش شرایط زیستی سخت و پررنج معلولان کشور است. مشارکت ناکافی حاکمیت و مردم، بی‌قانونی و ضمانت سلیقه‌ای قانون، نبود شفافیت کافی، وجود تبعیض و بی‌عدالتی، اثربخشی ضعیف و یا پاسخ‌گو نبودن بسیاری از متولیان و سازمان‌ها در این شرایط زیستی پررنج و ناعادلانه‌ی معلولان؛ یک نمونه‌ی بارز از حکمرانی ناکوک و ضعیف در این سرزمین است.

*معلولان و خانواده‌های شان، گروهی فراموش شده و درحال رنج و مرارت مضاعف
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/806

**سال ۱۴۰۲، سال سیاه معلولان و خانواده‌های شان
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/877
@Sociologyofsocialgroups
📝📝📝« نکاتی درباره‌ی نوشتار پژوهشی ترانه‌های اعتراضی »

✍🏻
فریبا نظری

شش بخش از مجموعه‌ی پژوهشی باعنوان «ترانه‌های اعتراضی» نگاشته و در کانال جامعه‌شناسی گروه‌های اجتماعی، تقدیم شد.
در اینجا لازم دیدم چند نکته را یادآوری کنم تا با اطلاع از آن آنها قسمت های بعدی را بخوانیم:

۱
- این پژوهش صرفاً نگاهی دارد بر ترانه‌های اعتراضی در ایران از دوران مشروطه تاکنون و نه اشعار و ادبیات و هنرهای اعتراضی. شش بخش از آن تا زمان پیش‌از جنبش سبز، به موضوع پرداخته و باقی بخش‌ها در ادامه به سال ۱۳۸۸ تا امروز می‌پردازد و به ترتیب تقدیم خوانندگان خواهد شد.

۲- ذکر برخی آثار تولید شده در طی این سالها و نیز پدیدآورندگان آن ها، صرفاً به عنوان درج مصادیق و نمونه‌هایی از کل آثار و تولیدکنندگان آن‌هاست. ازاین‌رو در همه‌ی این موارد قید «بعضی» یا «برخی» با همین هدف ذکر شده است. توجه به این نکته مهم است که امکان ذکر تمامی ترانه های اعتراضی و پدیدآورندگان آن‌ها در طول زمان بیش‌از یک سده از دوران مشروطیت تاکنون، از اهداف این پژوهش خارج است چراکه هدف این مطالعه و نوشتار، تدوین فرهنگ نامه یا دایره‌المعارفی از ترانه‌های اعتراضی ایران نیست که مداخل آن، تمامی این آثار با مشخصات دقیق شان را دربرگیرد.

۳- تقسیم بندی دوران بروز و ظهور ترانه های اعتراضی در ایران به چهار دوره‌ی مشروطیت، انقلاب سال ۵۷ ، جنبش سبز و جنبش زنزندگیآزادی؛ با برداشت، انتخاب و جمع‌بندی نگارنده در این پژوهش شکل گرفته است.

۴- تقسیم بندی سه دوره ذیل دوران انقلاب سال ۵۷ نیز برای نخستین بار و کاملا ابداعی ازسوی نگارنده در نظر گرفته شده و شرایط و آثار آن توصیف و تبیین شده‌اند. دربخش دوم دوران پیروزی انقلاب سال ۵۷، با عنوان «دوران یکدست سازی سیاسی فرهنگی آغاز دهه ۶۰» ضروریست سه دسته از ترانه‌های اعتراضی مورد بررسی قرار می‌گرفت که از این میان تنها دو دسته مربوط به جریانات چپ گرا موسوم‌به خلق ترکمن در استان مازندران آن زمان و نیز، اعضا و طرفداران گروه‌های چپ‌گرا و سازمان مجاهدین خلق در برخی استان‌ها ازجمله تهران و مازندران؛ مورد اشاره قرارگرفتند.
دسته‌ی سوم مربوط به ترانه‌های اعتراضی اعضا و طرفداران احزاب کرد در مناطق کردنشین غرب کشور(استان‌های کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی) است که اگرچه از وجودشان در آن سال‌ها اطلاع یافته شد اما به دلایل زیر مطلبی از آن‌ها به میان نیامد:
- این ترانه ها غالبا به زبان کردی هستند
- نسخه‌ی مکتوبی از آن‌ها به دلایل ممنوعیت یافت نشد.
- به دلیل ناآشنایی با زبان کردی، امکان جستجو در فضای مجازی تا زمان نگارش این مجموعه برای پژوهش‌گر بوجود نیامد.
- به دلیل حساسیت بر ممنوعیت این ترانه‌ها، امکان دریافت مشاوره و کمک برای نگارنده نیز مقدور نشد.

۵- برخی از ترانه‌های اعتراضی دارای اسامی متعددی هستند که آن که بیشتر با اذهان مأنوس و آشنا بوده، انتخاب و ذکر شده است.

۷- برخی از ترانه‌ها، توسط چند خواننده و در زمان‌های مختلف خوانده شده که به همه‌ی این ارائه‌ها، به دلیل طولانی شدن توضیحات و غیرضروری بودن آن ازسوی نگارنده، اشاره نشده است.

 ۸ - متاسفانه پژوهش‌های قابل توجه و کاملی در این موضوع در مراکز دانشگاهی و پژوهشی داخل کشور، صورت نگرفته است. نگارنده معتقد است این موضوع در ابعاد و جنبه‌های مختلف، نیازمند پژوهش‌های میان‌رشته‌ای است.

۹- در تحلیل ویژگی‌های محتوایی ترانه‌های هر دوران، نگارنده بر برداشت و تفسیر خود از ترانه‌ها با شنیدن چندباره و تأمل در متن و موسیقی آن‌ها؛ اشاره دارد و بدیهی است این امکان وجود دارد که تحلیل پژوهش‌گران دیگر، متفاوت باشد.

۱۰- بدیهی است این مطالعه و نوشتار، خالی از کاستی و نقص  احتمالی نیست و مانند هر اثر دیگری، نیاز به نظرات تکمیلی پژوهش‌گران و متخصصان دارد. نگارنده از آن‌ها استقبال و سپاسگزاری می‌کند. و قصد آن دارد تا با نظرات تکمیلی و اصلاحی دوستان علاقمند و متخصص، مجموعه‌ی کامل نوشتار را در قالب یک مقاله منتشر نماید.

خرداد ۱۴۰۲

https://t.me/Sociologyofsocialgroups/937:ترانه‌های اعتراضی /بخش نخست

https://t.me/Sociologyofsocialgroups/938 :بخش دوم

https://t.me/Sociologyofsocialgroups/940 :بخش سوم

https://t.me/Sociologyofsocialgroups/950 :بخش چهارم

https://t.me/Sociologyofsocialgroups/957 :بخش پنجم

https://t.me/Sociologyofsocialgroups/965 :بخش ششم

https://t.me/Sociologyofsocialgroups @MostafaTajzadeh
📝📝📝 جامعه‌ی طبقه‌بندی شده!

✍🏻فریبا نظری

درجوامعی که از عدالت اقتصادی و اجتماعی بی‌بهره هستند؛ مردمانش در برخی از ابعاد زیست فردی و اجتماعی، تفاوت آشکاری دارند.
آن‌چه در چندسال اخیر در کشور ما دیده و با آن درگیر هستیم، تفاوت فاحش و فراتر از برخی بخش‌های زندگی مردم است. 

 اگر پیش‌از این تنها در آموزش و درمان و مسکن میان ساکنان مناطق مختلف یک شهر یا استان، تفاوت زیادی در کیفیت و نوع خدمات و داشته‌ها وجود داشت؛ اکنون این تفاوت و تبعیض شهروندی، ابعاد متنوع و گسترده‌تری پیدا کرده است.

برخی‌از این خدمات و مصرف و داشته‌ها‌ی تفکیک‌شده و متفاوت در جامعه عبارتنداز:
۱- مسکن طبقه‌بندی شده
۲- درمان طبقه‌بندی شده
۳- پوشاک درجه‌بندی شده
۴- خوراک و تغذیه دسته‌بندی شده
۵- آموزش و خدمات رتبه‌بندی شده
۶- اوقات فراغت درجه‌بندی شده
۷- تولد و مرگ طبقه‌بندی شده
۸- مجازات و زندان درجه‌بندی شده
۹- ازدواج طبقه‌بندی شده

چند هفته‌ی پیش به یکی از شهرستان‌های استان البرز رفتم، از خیابان‌ها و کوچه‌ها گذشتم، به بازار محلی شهر سری زدم، از همان بازارهای طبقه‌بندی شده با کالاها و اجناس درجه‌بندی شده.

خوراکی‌های باز بدون بسته‌بندی و تاریخ مصرف و کد استاندارد و بهداشت و میزان ترکیبات مانند انرژی و چربی و نمک و قند… با قیمت‌هایی ارزان‌تر و پایین‌تر از خوراکی‌های بسته‌بندی و استاندارد گران‌قیمت و غیرقابل خرید عموم مردم.
به یاد فروشگاه ‌های مناطق خاص برخی شهرها افتادم و اجناس و خوراکی‌های مارک دار بسته‌بندی وارداتی با تاریخ مصرف و میزان ترکیبات آن‌ها!

به اطراف نگاه کنیم، آن‌چه می‌بینیم، آن‌چه وجود خارجی دارد؛ یک جامعه‌‌ی طبقه‌بندی شده به‌جای یک جامعه‌ی بی‌طبقه‌ی توحیدی است…
همان که وعده داده شده بود، اما امروز؛ اثر و خبری از آن نیست.

اما اهمیت این جامعه‌ی طبقه‌بندی شده در تولید دوگانه‌های گفتمانی خاص خود و برون‌داد آن‌هاست.
گفتمان عدالت و بی‌عدالتی؛ گفتمان تبعیض و برابری؛ گفتمان مطالبه و بی‌تفاوتی؛ گفتمان دادخواهی و حفظ وضع موجود؛ و گفتمان اعتراض و سرکوب.

همان گفتمانی که در اعتراضات چندساله‌ی اخیر از سال ۱۳۹۶ تاکنون، به #زن‌زندگی‌آزادی و اعتراض به #فقر و #فساد و #تبعیض انجامیده است.

سر آن ندارد امشب، که برآید آفتابی...
۳۱ خرداد ۱۴۰۲

@A_pajhohi
@MostafaTajzadeh
🔰🔰اجباری شدن حجاب، پس‌از انقلاب ۵۷ و اکنون در جنبش #زن‌زندگی‌آزادی/ بخش نخست

✍️ فریبا نظری

🔵 نخستین گام برای پیاده‌سازی حجاب اجباری در اسفند سال ۱۳۵۷ یعنی کمتر از یک ماه پس از پیروزی انقلاب برداشته ‌شد. یک روز پیش از هشتم مارس، برابربا #روز_جهانی_زن، در حالی که گروه‌های مختلف سیاسی در تدارک برگزاری نخستین مراسم این روز در ایران بودند، روزنامه‌ی کیهان با این تیتر منتشر شد: «زنان باید با حجاب به ادارات بروند».
📃 در صفحه‌ی نخست این روزنامه به نقل از رهبر انقلاب نوشه‌شده‌ بود: « در وزارتخانه اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارتخانه‌های اسلامی نباید زن‌های لخت بیایند. زن‌ها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار کنند لیکن با حجاب شرعی باشند» (کیهان۱۶اسفند ۵۷، شماره ۱۰۶۵۵، ص ۱).
📺 یک روز پیش‌از آن نیز تلویزیون که ریاست وقت آن‌را #صادق_قطب‌زاده بر عهده داشت اعلام کرده ‌بود که بزرگ‌داشت #هشت_مارس یک سنت غربی است و به زودی روز زن اسلامی اعلام می‌شود. و بااین سخنان و اعلام موضع رهبران انقلاب، مراسم روز جهانی زن به یک تجمع اعتراضی ضد حجاب اجباری بدل شد و بسیاری‌از زنان در گروه‌های مختلف در این تظاهرات شرکت کردند.
📃 روزنامه‌ی #کیهان در بخشی از گزارش خود درباره‌ی تجمع اعتراضی زنان در آن‌روز می‌نویسد: 
« ۱۵هزار زن که در #دانشکده_فنی دانشگاه تهران جلسه سخنرانی داشتند به دنبال یک رأی‌گیری تصمیم گرفتند دست به راهپیمایی بزنند. آنها در حالی که گروهی از مردان همراهشان بودند به طرف نخست وزیری حرکت کردند. زنها شعار می دادند: "ما با استبداد مخالفیم"، "#چادراجباری نمی خواهیم".
پیش از ظهر امروز خبرنگار کیهان از دانشگاه تهران گزارش داد که یک گروه از مردان تندرو با شعار "مرگ بر ارثیه رضا کچل" وارد دانشگاه تهران شدند و به نفع چادر و حجاب دست به تظاهرات زدند»( ۱۷ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۶، صفحه‌ی دوم).
🔷 در تجمع زنان مقابل #کاخ_دادگستری، #هماناطق تاریخ‌شناس معاصر طی سخنرانی گفت ما مخالف حجاب نیستیم بلکه مخالف #تحمیل آن هستیم.
🎤حجت‌الاسلام #اشراقی، داماد رهبر انقلاب نیز طی مصاحبه‌ای با کیهان اعلام کرد: «باید حجاب رعایت شود و قوانین اسلامی مو به مو اجرا گردد و در همه مؤسسات و دانشگاه‌ها به این موضوع توجه شود. اما باید در نظر داشت که حجاب به معنای چادر نیست. همین قدر که موها و اندام خانم‌ها پوشانده شود و لباس آبرومند باشد، حالا به هر شکلی مهم نیست. چادر چیز متعارفی است و بسیار خوب است. اما به خاطر طرز کار و نوع کار خانم‌ها شاید گاهی پوشاندن بدن و مو به طریق دیگر هم حجاب باشد، حرفی نیست. باید طبق نظر مبارک امام، حجاب اسلامی در سطح کشور توسط خانم‌ها با اشتیاق اجرا شود ... در مورد اقلیت‌های مذهبی همیشه نظر مبارک امام این بوده که آنها از هر حیث مورد احترام و حمایت باشند. اما اگر خانم‌های اقلیت‌های مذهبی هم رعایت حجاب اسلامی را بکنند چه بهتر» (۱۷ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۶، صفحه ۲).
🔹 گروه زیادی از زنان در تهران مقابل دفتر #مهدی_بازرگان، نخست‌وزیر #دولت‌موقت؛ تجمع کردند. غیر از #تهران در چند شهر #سنندج، #اصفهان، #ارومیه، #کرمانشاه و #بندرعباس نیز گزارشاتی از تجمع زنان در اعتراض به حجاب اجباری منتشر می‌شد.
📃 در همان روزها کیهان یادداشتی از #سیمین_دانشور، نویسنده، منتشر کرد. او حجاب را مسئله‌ای فرعی دانسته و از هر دو گروه طرفداران و مخالفان حجاب خواسته ‌‌بود که بهانه به دست ضدانقلاب ندهند و به مسائل مهم‌تر بپردازند:
«ما هر وقت توانستیم این خانه‌ی ویران را آباد کنیم، اقتصادش را سر و سامان دهیم، کشاورزیش را به جایی برسانیم، حکومت عدل و آزادی را برقرار سازیم، هر وقت تمامی مردم این سرزمین سیر و پوشیده و دارای سقفی امن بر بالای سرشان شدند و از آموزش و پرورش و بهداشت همگانی بهره‌مند گردیدند، می‌توانیم به سراغ مسائل فرعی و فقهی برویم، می‌توانیم سر فرصت و با خیال آسوده و در خانه‌ای از پای بست محکم بنشینیم و به سر و وضع زنان بپردازیم»(کیهان ۱۹ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۷، صفحه ۶).
📃 آیت‌الله #طالقانی طی مصاحبه‌ای با کیهان در مورد حجاب گفت:
«هو و جنجال راه نیاندازند و همانطور که بارها گفتیم همه حقوق حقه زنان در اسلام و در محیط جمهوری اسلامی محفوظ خواهد ماند. و از آنها خواهش می‌کنیم که با لباس ساده با وقار، روسری هم روی سرشان بیاندازد به جایی بر نمی‌خورد. اجباری حتی برای زن‌های مسلمان هم نیست. چه اجباری؟ حضرت آیت‌الله خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت می‌کند راهنماییش می‌کند که شما اینجور باشید به این سبک باشید»(کیهان۲۰اسفند۵۷ شماره ۱۰۶۵۸، صفحه ۳).

۴ تیر۱۴۰۲

#زن‌زندگی‌آزادی
#حجاب‌اجباری
#مقاوت_مدنی
#مطالبه‌ی_حجاب‌اختیاری
#هشت_مارس

🔴ادامه دارد...

https://t.me/Sociologyofsocialgroups @MostafaTajzadeh
📝📝📝اجباری شدن حجاب، پس‌از انقلاب ۵۷ و اکنون در جنبش #زن‌زندگی‌آزادی/بخش دوم

✍️
فریبا نظری

#شهلالاهیجی، نویسنده و ناشر در این مورد می‌گوید: «به نظر من مهم‌ترین نکته که اینجا همیشه فراموش می‌شود، این است که یک سیستم یا ایدئولوژی معتقد یا لااقل مدعی اخلاق، چطور نتوانسته است مردهایش را جوری تربیت کند که به محض این که مثلا یک تکه از موی زنی را ببینند، کنترل‌شان را از دست می‌دهند. واقعا مردان ما این جوری نیستند و من همیشه فکر می‌کنم این جوری حجاب را تعریف کردن برمی‌گردد به این که چقدر در تربیت جامعه کوتاهی شده است»( دویچه‌وله فارسی، میترا شجاعی، ۱۳۹۲).

بعداز موضع‌گیری‌های روحانیون نسبت به حجاب، گروهی از زنان با عنوان زنان حقوقدان در ۲۱ اسفندماه بیانیه‌ای صادر کرده و در آن اعلام کردند که مسئله حجاب را منتفی می‌دانند و به همین دلیل اعتراضات به این موضوع را پایان می‌دهند، اما موضوع حجاب ختم نشد.

متن کامل در INSTANT VIEW

@Sociologyofsocialgroups @MostafaTajzadeh