📝📝📝 «مردم چگونه مردم میشوند؟»
✍🏼يادداشتی از #محمدرضا_تاجیک منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
از متن:
✅ سیاست راستین، از منظر بدیو، باید بر برابری قاطع تمام اشخاص مبتنی باشد و همگان را خطاب قرار دهد. ابزار خلق سیاستی ژنریک و برابریخواهانه ارادهی عام است و در قالب سوژهای سیاسی در نظر گرفته میشود که کنش همدلانهاش با یک جمعیت سازمانیافته پیوند میخورد. چنانکه بدیو مینویسد، سیاست «یافتن عرصههایی نوین برای تحقق ارادهی عام» است
✅ رانسير زمانیکه از سیاست راستین با ما سخن میگوید، تاکید میورزد که عامهی مردم demos بخشی هستند که بخشی ندارند، مردم واحدند؛ سیاست دموکراتیک آن است که آنان از همان نخست در مداخلهای که همگان در آن برابرند، سیاست دموکراتیک را خلق کنند؛ برابری در آغاز کار شرط مطلق امر سیاسی و گسستن از سنت سیاسی است
✅سیاست همان عرصهی حضور مردم بهمثابه حذفشدگان و اعتراض به نظم موجود است. پس، سياست راستين همان فرآیند خلق سوژههای سیاسی، يا روند سوژهمندشدن تودهها در عرصهی سیاست است: فرآیندی که در طی آن مطرودان جامعه قدم پیش میگذارند تا خود حرف دل خویش را به زبان آورند، تا خود از جانب خویش سخن بگویند
✅ چرا سیاست در سرزمین ما هیچگاه بهمثابه فرآیند خلق سوژههای سیاسی یا روند سوژهمندشدن تودهها جلوه نکرده است؟ بیتردید، تلاش قدرتهای حاکم -به تعبیر فوکو- برای تقلیل سیاست به قراردادها و نهادهای حقوقی خاص و تحتِ تسلط بلامنازع خود، همواره انسان ایرانی را به جایگاه تعریف و تثبیتشده در مقام متعلق یا هوادار حاکمیت و یا سوژهی منقاد تنزل داده است
✅در تاریخ پررخداد این مرز و بوم، برهمخوردن نظم و نظام موجود و یا بازتوزیع دگرگونهی امر محسوس -از رهگذر یک کنش یا عمل جمعی (کلکتیو) مداخلهگر و رهاییبخش- ضرورتا بهمعنای آن نبوده که مردم به مقام سوژهگی و خودآیینی رسیده و قادر گشتهاند تا بهجای خود، برای خود و به زبان خود سخن بگویند و خود، خود را نمایندگی کنند
tinyurl.com/shtonvm
🔸 نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸 نشانی وبسایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com
🆔 @MostafaTajzadeh
✍🏼يادداشتی از #محمدرضا_تاجیک منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
از متن:
✅ سیاست راستین، از منظر بدیو، باید بر برابری قاطع تمام اشخاص مبتنی باشد و همگان را خطاب قرار دهد. ابزار خلق سیاستی ژنریک و برابریخواهانه ارادهی عام است و در قالب سوژهای سیاسی در نظر گرفته میشود که کنش همدلانهاش با یک جمعیت سازمانیافته پیوند میخورد. چنانکه بدیو مینویسد، سیاست «یافتن عرصههایی نوین برای تحقق ارادهی عام» است
✅ رانسير زمانیکه از سیاست راستین با ما سخن میگوید، تاکید میورزد که عامهی مردم demos بخشی هستند که بخشی ندارند، مردم واحدند؛ سیاست دموکراتیک آن است که آنان از همان نخست در مداخلهای که همگان در آن برابرند، سیاست دموکراتیک را خلق کنند؛ برابری در آغاز کار شرط مطلق امر سیاسی و گسستن از سنت سیاسی است
✅سیاست همان عرصهی حضور مردم بهمثابه حذفشدگان و اعتراض به نظم موجود است. پس، سياست راستين همان فرآیند خلق سوژههای سیاسی، يا روند سوژهمندشدن تودهها در عرصهی سیاست است: فرآیندی که در طی آن مطرودان جامعه قدم پیش میگذارند تا خود حرف دل خویش را به زبان آورند، تا خود از جانب خویش سخن بگویند
✅ چرا سیاست در سرزمین ما هیچگاه بهمثابه فرآیند خلق سوژههای سیاسی یا روند سوژهمندشدن تودهها جلوه نکرده است؟ بیتردید، تلاش قدرتهای حاکم -به تعبیر فوکو- برای تقلیل سیاست به قراردادها و نهادهای حقوقی خاص و تحتِ تسلط بلامنازع خود، همواره انسان ایرانی را به جایگاه تعریف و تثبیتشده در مقام متعلق یا هوادار حاکمیت و یا سوژهی منقاد تنزل داده است
✅در تاریخ پررخداد این مرز و بوم، برهمخوردن نظم و نظام موجود و یا بازتوزیع دگرگونهی امر محسوس -از رهگذر یک کنش یا عمل جمعی (کلکتیو) مداخلهگر و رهاییبخش- ضرورتا بهمعنای آن نبوده که مردم به مقام سوژهگی و خودآیینی رسیده و قادر گشتهاند تا بهجای خود، برای خود و به زبان خود سخن بگویند و خود، خود را نمایندگی کنند
tinyurl.com/shtonvm
🔸 نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸 نشانی وبسایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com
🆔 @MostafaTajzadeh
Telegraph
مردم چگونه مردم میشوند؟
یکم از منظر بدیو، «روسو مفهومی مدرن از سیاست را بنیان مینهد که مبتنی بر کنشی است که مردم به واسطهی آنْ مردم هستند». برای بدیو، کلید فهم ایدهی حاکمیت روسو مبتنی است بر اعلام جمعی و یکپارچهای که از خلال آن مردم واردشدنشان به عرصهی وجود را اراده میکنند.…
📝📝📝 «کرونا و جنگ آمارها»
✍🏼يادداشتی از #محمدرضا_تاجیک منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
از متن:
✅ کرونا اگرچه مامور مرگ است، اما چون به این زبان گویای حکومتها (آمار) میرسد نقشی باژگونه ایفا میکند و به کالبد این زبان، روحی دیگر میدمد و آن را تیزتر و خشنتر و مداخلهجوتر میکند. امروز ویروس آمار کشندهتر از ویروس کرونا عمل میکند و از روحها و روانها و ذهنها و احساسهای زنده کشته و از کشتهها پشته میسازد. گویی کرونا ما را به وضع و دوران طبیعی پرتاب کرده: دورانی که در آن جنگ آمارها برپاست و هر آمار گرگ آن دیگر است...
tinyurl.com/qrzq34m
🔸 نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸 نشانی وبسایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com
🆔 @MostafaTajzadeh
✍🏼يادداشتی از #محمدرضا_تاجیک منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
از متن:
✅ کرونا اگرچه مامور مرگ است، اما چون به این زبان گویای حکومتها (آمار) میرسد نقشی باژگونه ایفا میکند و به کالبد این زبان، روحی دیگر میدمد و آن را تیزتر و خشنتر و مداخلهجوتر میکند. امروز ویروس آمار کشندهتر از ویروس کرونا عمل میکند و از روحها و روانها و ذهنها و احساسهای زنده کشته و از کشتهها پشته میسازد. گویی کرونا ما را به وضع و دوران طبیعی پرتاب کرده: دورانی که در آن جنگ آمارها برپاست و هر آمار گرگ آن دیگر است...
tinyurl.com/qrzq34m
🔸 نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸 نشانی وبسایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com
🆔 @MostafaTajzadeh
Telegraph
کرونا و جنگ آمارها
یکم از آن زمان که گذر از «خانواده» به «جمعیت» -نه همچون مجموعی از انبوه خانوارها، بلکه بهمثابه پدیدهی منحصربهفردی که متغیرها و قاعدهمندیهای ویژهی خود را داراست- بستری مهیا برای بسط حکمرانی از یک قلمرو کوچک به یک گسترهی وسیع را فراهم کرد و حوزهی جدیدی…
📝📝📝چالش #او_چه_کند؟
محمد فاضلی
✅ یکی از مخاطبان کانال #دغدغه_ایران چند وقت قبل برایم نوشته زیر را فرستاده است:
✅ «دکترجان، کانال دغدغه ایران و فردای بهتر، مهمترین کانالهای سیاسی اجتماعی من هستند و من تک تک مطالبشون رو «میخوندم». اما چند وقتی هست که یا نمیخونم یا ردی میخونم. دلیلش همون مطلبی هست که در یادداشت ناشنوایی و نابینایی فرمودید. من (به عنوان یک شهروند عادی کمی آگاه و حساس به جامعه و کشور) معتقدم اساسا آنچه نخبگان جامعه اعم از فاضلیها میگن، جسارتا آب در هاون کوبیدنه. فقط آگاهی اجتماعیمو بالا میبره و دیگر هیچ. در ته این تونل من و میلیونها ایرانی هییییچ نوری نمیبینیم و تکلیف روشنه. تکلیف دو دقیقه آخر فایل صوتی افسانه پیل و پرایده. ...
✅این جملات و افکار کسی هست که درآمد خوبی در تهران داره، لباس خوب میپوشه، سفر خوب میره، محیط کارش خوبه, رفاهش خوبه، خوراکش خوبه، پس انداز داره, کادوی خوب میخره برا زنش، میتونه یهو دو تومن خرج فلان چیز کنه و شاید به اون معنا دغدغه مالی نداشته باشه. مسلما این وضع در اقشار پایین تر به طریق اولی فاجعهآمیزتره.
✅من از تمامی نخبگان سیاسی اجتماعی فقط یک سوال دارم، از قطبنماهای خودم که ... هستند یک سوال دارم و اون اینکه، چه کنیم؟ در این حالت ما باید چیکار کنیم که تکرار تاریخ نشه و لااقل نسل بعدی من بتونه حالش در وطن بهتر باشه؟ ما به چه چیز این وطن امید داشته باشیم که نگهمون داره؟
✅من به شخصه باک امیدم چراغش خیلی وقته روشنه. نه مصاحبهها و خطابههای شما، نه نامههای سرگشاده نخبگان جامعه، نه آمار کاهشی مبتلایان کرونا، نه سهامدار شدن ۶۰ میلیون ایرانی در بورس، نه جلسات نمایشی محاکمه اکبر طبری، نه کنسرت آنلاین همایون شجریان، نه خبر حال جسمی و روحی قطب سیاسیم میرحسین موسوی و نه هیچ خبر به ظاهر امیدبخشی، یک سیسی باک امید منو پر نمیکنه. حال من «زمستان است» شجریانه.»
✅ یک هفته است این متن مثل جذام روحی آزارم میدهد. زمزمههایی از این جنس زیاد میشنیدم، اما یکی رک و راست گفته، پوستکنده پرسیده است: چه کنیم.
✅ خواننده دائمی متنهایم بوده و بنابراین پاسخهای من برای او کفایت نمیکند و راضیکننده نیست. من بقیه بزرگان اهل فکر، قلم، سیاست، هنر و ... را به چالش #او_چه_کند فرامیخوانم. او یک فرد نیست، میلیونها ایرانی است.
✅ همه چالشها که نباید از جنس ریختن آب یخ، باز کردن در بطری با ضربه پا یا ... باشد. گاه چالش برای ارائه یک پاسخ است، در جواب یک پرسش: #او_چه_کند؟
✅ من نوشتهام آنچه میدانستهام و باز هم میاندیشم تا به او (میلیونها ایرانی) پاسخ بگویم، اما دیگرانی را هم به این چالش دعوت میکنم: #محسن_رنانی، #علی_مطهری، #جواد_کاشی، #محمدرضا_تاجیک، #امیر_محبیان، #علی_ربیعی، #حسین_دهباشی، #مهدی_نصیری، #اصغر_فرهادی، #ابراهیم_حاتمی_کیا، #امیر_ناظمی، #محمد_رضا_کلاهی، #محمود_سریع_القلم، #سعید_لیلاز، #محمد_قوچانی، #مسعود_پزشکیان، #نعمت_اله_فاضلی، #محمد_رضا_جلایی_پور، #عباس_عبدی، #غلامعلی_حداد_عادل، #تهمینه_میلانی، #محمد_رضا_زائری، #یاسر_عرب، #فرشاد_مؤمنی، #حسین_راغفر، #سعید_زیباکلام، #صادق_زیباکلام، #احمد_میدری، #حسن_رحیم_پور_ازغدی، #عماد_افروغ و ...
#او_چه_کند؟
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
✅ یکی از مخاطبان کانال #دغدغه_ایران چند وقت قبل برایم نوشته زیر را فرستاده است:
✅ «دکترجان، کانال دغدغه ایران و فردای بهتر، مهمترین کانالهای سیاسی اجتماعی من هستند و من تک تک مطالبشون رو «میخوندم». اما چند وقتی هست که یا نمیخونم یا ردی میخونم. دلیلش همون مطلبی هست که در یادداشت ناشنوایی و نابینایی فرمودید. من (به عنوان یک شهروند عادی کمی آگاه و حساس به جامعه و کشور) معتقدم اساسا آنچه نخبگان جامعه اعم از فاضلیها میگن، جسارتا آب در هاون کوبیدنه. فقط آگاهی اجتماعیمو بالا میبره و دیگر هیچ. در ته این تونل من و میلیونها ایرانی هییییچ نوری نمیبینیم و تکلیف روشنه. تکلیف دو دقیقه آخر فایل صوتی افسانه پیل و پرایده. ...
✅این جملات و افکار کسی هست که درآمد خوبی در تهران داره، لباس خوب میپوشه، سفر خوب میره، محیط کارش خوبه, رفاهش خوبه، خوراکش خوبه، پس انداز داره, کادوی خوب میخره برا زنش، میتونه یهو دو تومن خرج فلان چیز کنه و شاید به اون معنا دغدغه مالی نداشته باشه. مسلما این وضع در اقشار پایین تر به طریق اولی فاجعهآمیزتره.
✅من از تمامی نخبگان سیاسی اجتماعی فقط یک سوال دارم، از قطبنماهای خودم که ... هستند یک سوال دارم و اون اینکه، چه کنیم؟ در این حالت ما باید چیکار کنیم که تکرار تاریخ نشه و لااقل نسل بعدی من بتونه حالش در وطن بهتر باشه؟ ما به چه چیز این وطن امید داشته باشیم که نگهمون داره؟
✅من به شخصه باک امیدم چراغش خیلی وقته روشنه. نه مصاحبهها و خطابههای شما، نه نامههای سرگشاده نخبگان جامعه، نه آمار کاهشی مبتلایان کرونا، نه سهامدار شدن ۶۰ میلیون ایرانی در بورس، نه جلسات نمایشی محاکمه اکبر طبری، نه کنسرت آنلاین همایون شجریان، نه خبر حال جسمی و روحی قطب سیاسیم میرحسین موسوی و نه هیچ خبر به ظاهر امیدبخشی، یک سیسی باک امید منو پر نمیکنه. حال من «زمستان است» شجریانه.»
✅ یک هفته است این متن مثل جذام روحی آزارم میدهد. زمزمههایی از این جنس زیاد میشنیدم، اما یکی رک و راست گفته، پوستکنده پرسیده است: چه کنیم.
✅ خواننده دائمی متنهایم بوده و بنابراین پاسخهای من برای او کفایت نمیکند و راضیکننده نیست. من بقیه بزرگان اهل فکر، قلم، سیاست، هنر و ... را به چالش #او_چه_کند فرامیخوانم. او یک فرد نیست، میلیونها ایرانی است.
✅ همه چالشها که نباید از جنس ریختن آب یخ، باز کردن در بطری با ضربه پا یا ... باشد. گاه چالش برای ارائه یک پاسخ است، در جواب یک پرسش: #او_چه_کند؟
✅ من نوشتهام آنچه میدانستهام و باز هم میاندیشم تا به او (میلیونها ایرانی) پاسخ بگویم، اما دیگرانی را هم به این چالش دعوت میکنم: #محسن_رنانی، #علی_مطهری، #جواد_کاشی، #محمدرضا_تاجیک، #امیر_محبیان، #علی_ربیعی، #حسین_دهباشی، #مهدی_نصیری، #اصغر_فرهادی، #ابراهیم_حاتمی_کیا، #امیر_ناظمی، #محمد_رضا_کلاهی، #محمود_سریع_القلم، #سعید_لیلاز، #محمد_قوچانی، #مسعود_پزشکیان، #نعمت_اله_فاضلی، #محمد_رضا_جلایی_پور، #عباس_عبدی، #غلامعلی_حداد_عادل، #تهمینه_میلانی، #محمد_رضا_زائری، #یاسر_عرب، #فرشاد_مؤمنی، #حسین_راغفر، #سعید_زیباکلام، #صادق_زیباکلام، #احمد_میدری، #حسن_رحیم_پور_ازغدی، #عماد_افروغ و ...
#او_چه_کند؟
@fazeli_mohammad
Forwarded from مشق نو
📝📝📝 «چه باید کرد؟» را فراموش کن»
🔻🔻🔻مقالهای از #محمدرضا_تاجیک منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
از متن:
🖊 زمانی هابسباوم در پاسخ به این پرسش که: «در قرن بیستویکم دولت بهعنوان الگوی حکومت مردمی با چه چیز جایگزین خواهد شد؟» پاسخ داده بود: «نمیدانیم.» امروز ما نیز، در پاسخ به این پرسش که «در آیندۀ ایران با کدام جریانها و کنشگران جمعی سیاسی مواجه خواهیم بود؟» باید بگوییم: «نمیدانیم.»
🖊 اکنون که برای برونرفتِ از این شرایط بهشدت ملول (به بیان هایدگر)، عدهای ما را به بازگشت به «ایرانشهری» فرامیخوانند، و برخی دیگر، به راه سوسیالدموکراسی یا لیبرالدموکراسی یا سکولاردموکراسی دعوتمان میکنند، و بعضی نیز، از نوعی دموکراسی از رهگذر نهادسازی، دموکراسی تاجدار، اصلاحات جامعهمحور، اصلاحات دولتمحور، اصلاحات رادیکال، تغییر سیاسی رادیکال (انقلابی)، تغییر سیاسی غیررادیکال (مدنی)، ارادۀ ملی معطوف به بقاء، ارادۀ ملی معطوف به تغییر، تغییر با بازگشت به اصول انقلاب و قانون اساسی، تغییر از رهگذر استخاله، تغییر رادیکال از رهگذر تقویت کانونهای شورشی، تغییر از رهگذر دخالت قدرت خارجی، بهار ایرانی، و... با ما سخن میگویند، آن کنش و کنشگری که میتوان کرد کدام است؟
🖊 شاید یک پاسخ این باشد که نخست، میتوان درنگی کرد و منطق ناکامیهای تاریخی خود را فهم کرد، و خود را در مسیر یافتن منطقی جدید و صورت و سیرتی جدید برای کنش و کنشگری متفاوت قرار داد
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید یا در موبایل خود بر روی Instant View کلیک کنید
tinyurl.com/y6m82qgw
🔸 نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸 نشانی وبسایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com
🔻🔻🔻مقالهای از #محمدرضا_تاجیک منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
از متن:
🖊 زمانی هابسباوم در پاسخ به این پرسش که: «در قرن بیستویکم دولت بهعنوان الگوی حکومت مردمی با چه چیز جایگزین خواهد شد؟» پاسخ داده بود: «نمیدانیم.» امروز ما نیز، در پاسخ به این پرسش که «در آیندۀ ایران با کدام جریانها و کنشگران جمعی سیاسی مواجه خواهیم بود؟» باید بگوییم: «نمیدانیم.»
🖊 اکنون که برای برونرفتِ از این شرایط بهشدت ملول (به بیان هایدگر)، عدهای ما را به بازگشت به «ایرانشهری» فرامیخوانند، و برخی دیگر، به راه سوسیالدموکراسی یا لیبرالدموکراسی یا سکولاردموکراسی دعوتمان میکنند، و بعضی نیز، از نوعی دموکراسی از رهگذر نهادسازی، دموکراسی تاجدار، اصلاحات جامعهمحور، اصلاحات دولتمحور، اصلاحات رادیکال، تغییر سیاسی رادیکال (انقلابی)، تغییر سیاسی غیررادیکال (مدنی)، ارادۀ ملی معطوف به بقاء، ارادۀ ملی معطوف به تغییر، تغییر با بازگشت به اصول انقلاب و قانون اساسی، تغییر از رهگذر استخاله، تغییر رادیکال از رهگذر تقویت کانونهای شورشی، تغییر از رهگذر دخالت قدرت خارجی، بهار ایرانی، و... با ما سخن میگویند، آن کنش و کنشگری که میتوان کرد کدام است؟
🖊 شاید یک پاسخ این باشد که نخست، میتوان درنگی کرد و منطق ناکامیهای تاریخی خود را فهم کرد، و خود را در مسیر یافتن منطقی جدید و صورت و سیرتی جدید برای کنش و کنشگری متفاوت قرار داد
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید یا در موبایل خود بر روی Instant View کلیک کنید
tinyurl.com/y6m82qgw
🔸 نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸 نشانی وبسایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com
Telegraph
«چه باید کرد؟» را فراموش کن
یک
Forwarded from مشق نو
📝📝📝 «جامعه ایرانیِ دوم»
🔻🔻🔻مقالهای از #محمدرضا_تاجیک منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
از متن:
🖊 آیا جامعۀ ایرانی دوم، توانسته خود را از منِ (شخصیت) اقتدارطلب خود رها سازد تا در همین شرایط شیزوفرنیک شخصیتی و هویتی، و در همین وضعیتِ بیقدرتی و بیتفاوتی و اختگی و مهجوری و بیگانگی، توتالیتری دیگر (دیگری بزرگ) نسازد، و دفع «شر کوچک» با «شر بزرگ» نکند؟
🖊 در مسیر یافتنِ پاسخی برای این پرسشها، در نخستین گام میخواهم با بهرهای آزادانه از اصطلاح «فزون-واقعیت» یا «حاد-واقعیتِ» بودریار، «جامعۀ خطرِ» اولریش بک، و «جامعۀ پرخطرِ» زیگموند باومن، جامعۀ امروز ایرانی (جامعۀ ایرانی دوم) را «جامعۀ فزون/حاد-خطر» بنامم: جامعهای که هم به اعتبار «واقعیت» و «طبیعتش»، از استعدادی «فزون/حاد» در تبدیل هر امری به یک امر بحرانی و مخاطرهانگیز برخوردار است، و هم، به اعتبار «تصویر» یا «بازنمایی» که انسانِ ایرانی از آن ارائه میدهد، همواره «پرمخاطره» جلوه میکند
🖊 امروز سیاست اگر یک هدف باید داشته باشد، آن هدف بیش و پیش از آنکه ناظر بر «مدیریت ابدان» باشد، معطوف به «مدیریت اذهان و نگاه»هاست. آیندۀ این جامعه را کنشگرانی ترسیم و تقریر خواهند کرد که تدبیر نگاه و ذهن میدانند و میتوانند
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید یا در موبایل خود بر روی Instant View کلیک کنید
tinyurl.com/y6nm7f43
🔸 نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸 نشانی وبسایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com
🔻🔻🔻مقالهای از #محمدرضا_تاجیک منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
از متن:
🖊 آیا جامعۀ ایرانی دوم، توانسته خود را از منِ (شخصیت) اقتدارطلب خود رها سازد تا در همین شرایط شیزوفرنیک شخصیتی و هویتی، و در همین وضعیتِ بیقدرتی و بیتفاوتی و اختگی و مهجوری و بیگانگی، توتالیتری دیگر (دیگری بزرگ) نسازد، و دفع «شر کوچک» با «شر بزرگ» نکند؟
🖊 در مسیر یافتنِ پاسخی برای این پرسشها، در نخستین گام میخواهم با بهرهای آزادانه از اصطلاح «فزون-واقعیت» یا «حاد-واقعیتِ» بودریار، «جامعۀ خطرِ» اولریش بک، و «جامعۀ پرخطرِ» زیگموند باومن، جامعۀ امروز ایرانی (جامعۀ ایرانی دوم) را «جامعۀ فزون/حاد-خطر» بنامم: جامعهای که هم به اعتبار «واقعیت» و «طبیعتش»، از استعدادی «فزون/حاد» در تبدیل هر امری به یک امر بحرانی و مخاطرهانگیز برخوردار است، و هم، به اعتبار «تصویر» یا «بازنمایی» که انسانِ ایرانی از آن ارائه میدهد، همواره «پرمخاطره» جلوه میکند
🖊 امروز سیاست اگر یک هدف باید داشته باشد، آن هدف بیش و پیش از آنکه ناظر بر «مدیریت ابدان» باشد، معطوف به «مدیریت اذهان و نگاه»هاست. آیندۀ این جامعه را کنشگرانی ترسیم و تقریر خواهند کرد که تدبیر نگاه و ذهن میدانند و میتوانند
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید یا در موبایل خود بر روی Instant View کلیک کنید
tinyurl.com/y6nm7f43
🔸 نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸 نشانی وبسایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com
Telegraph
جامعه ایرانیِ دوم
یک اولریش بِک در کتاب «جامعۀ خطر» تلاش دارد به ما بگوید در دوران معاصر مدرنیته به مرحلۀ بازتابندگی (reflexivity) پای نهاده است. در این دوران، دیگر، ما نهتنها به اتکای شناخت و دانشی گسترده، دست به تأمل و بازاندیشی و باریکاندیشی و درنگیدن دربارۀ وضعیت خود…
📝📝📝 «شب نزدیک، راه طلب تاریک و ره باریک»
✍🏼یادداشتی از محمدرضا تاجیک منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
از متن:
✅ ژیژک میگوید، گاه ریشه و عامل تروما در گذشته نیست، بلکه منشأ آن «آینده» است. دریدا حادثهی ۱۱ سپتامبر یا خطر استفاده از سلاح هستهای را مثال میزند. بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان حادثه ۱۱ سپتامبر را یک رویداد خاص تاریخی دانستهاند. دلیل اینکه ۱۱ سپتامبر به یک رویداد ویژه تبدیل شده است را باید در زمانمندی تروما (مصیبت، درد) جستوجو کرد
✅ دلیل اصلی هراسآوربودن و دردناکبودن این حادثه این نیست که اکنون در حال وقوع است یا در گذشته اتفاق افتاده است. دلیل اصلیاش ترس ما از تکرار آن در آینده است. آینده منشأ اصلی ترسها و خطرهاست
✅ تعینبخشی ما همواره دیر شکل میگیرد؛ همواره پس از واقعه. نمیتوانیم خود را با رخدادها و تفاوتها و نیروهای در حال رخدادن وفق دهیم، لذا همواره تاخیر تاریخی داریم و از زمانه و زمان که به بیان برگسون هر لحظهاش نهفتگیای است که میتواند به بینهایت صورت گشوده شود، فرسنگها عقب هستیم
📌متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید یا در موبایل خود بر روی Instant View کلیک کنید
tinyurl.com/y2rvomvv
#محمدرضا_تاجیک #سیاست #تحلیل_گفتمان
نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
نشانی وبسایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com
🆔 @MostafaTajzadeh
✍🏼یادداشتی از محمدرضا تاجیک منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
از متن:
✅ ژیژک میگوید، گاه ریشه و عامل تروما در گذشته نیست، بلکه منشأ آن «آینده» است. دریدا حادثهی ۱۱ سپتامبر یا خطر استفاده از سلاح هستهای را مثال میزند. بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان حادثه ۱۱ سپتامبر را یک رویداد خاص تاریخی دانستهاند. دلیل اینکه ۱۱ سپتامبر به یک رویداد ویژه تبدیل شده است را باید در زمانمندی تروما (مصیبت، درد) جستوجو کرد
✅ دلیل اصلی هراسآوربودن و دردناکبودن این حادثه این نیست که اکنون در حال وقوع است یا در گذشته اتفاق افتاده است. دلیل اصلیاش ترس ما از تکرار آن در آینده است. آینده منشأ اصلی ترسها و خطرهاست
✅ تعینبخشی ما همواره دیر شکل میگیرد؛ همواره پس از واقعه. نمیتوانیم خود را با رخدادها و تفاوتها و نیروهای در حال رخدادن وفق دهیم، لذا همواره تاخیر تاریخی داریم و از زمانه و زمان که به بیان برگسون هر لحظهاش نهفتگیای است که میتواند به بینهایت صورت گشوده شود، فرسنگها عقب هستیم
📌متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید یا در موبایل خود بر روی Instant View کلیک کنید
tinyurl.com/y2rvomvv
#محمدرضا_تاجیک #سیاست #تحلیل_گفتمان
نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
نشانی وبسایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com
🆔 @MostafaTajzadeh
Telegraph
شب نزدیک، راه طلب تاریک و ره باریک
یک ژیژک میگوید، گاه ریشه و عامل تروما در گذشته نیست، بلکه منشأ آن «آینده» است. دریدا حادثهی ۱۱ سپتامبر یا خطر استفاده از سلاح هستهای را مثال میزند. بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان حادثه ۱۱ سپتامبر را یک رویداد خاص تاریخی دانستهاند. دلیل اینکه ۱۱ سپتامبر…
Forwarded from مشق نو
📝📝📝 «سیاستِ فالوسی»
🔻🔻🔻مقالهای از محمدرضا تاجیک منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
از متن:
🖊سیاست در نزد بسیاری از ایرانیان، امری فالوسمحور است (یا تجربه شده است). فالوس، در یک معنای موسع، فراتر از «قضیب» phallus است، اما قضیب نیز در اینجا، فراتر از قضیب است و به هر نوع سیاست برهنه، خشن، فیزیکی، بداخلاق، هرز و هرزه، زورمدار، مظهر بیرونی آلت و نمادی از قدرت و اقتدار مردسالارانه، و در یک کلام، «گندهلاتی» دلالت میدهد پس، قضیبمحوری ناظر است بر وضعیتی که در آن، قضیب واجد دیدگاهی غالب و ممتاز پنداشته میشود
🖊انسانِ ایرانی، همواره سیاست را نوعی نزاع و ستیزش برای کسب قدرت، و نه رهاییبخش (به تصریح رانسیر) دانسته است. به عقیدۀ رانسیر، تعریف سیاست بهمثابه نزاع و ستیزش، همواره با مفهوم «پلیس» تلازم و ترادف دارد. پلیس از نظر وی، همان کار حکومت است که سلسلهمراتب و جایگاهها و وظایف را ایجاد میکند. پلیس که در دامان حکومت متولد و رشد میکند، همان نیرویی است که به تعریف سلسلهمراتب میپردازد و نظمی مستقر را در اجتماعات انسانی ایجاد میکند. پلیس از رهگذر فرایندهای پلیسی همواره میکوشد سلطه را طبیعیسازی و بازتولید کند. اما اگر سیاست را معطوف به برابری و رهایی فرض کنیم، ضرورت پلیس با پرسش و چالش مواجه میشود
🖊اگرچه این سخن توکویل که: «آنگاه که قومی به عزم جزم بخواهد به برده تبدیل شود، نمیتوان از آن ممانعت کرد»، کمتر قابل مناقشه و مجادله است، و نیز، در این واقعیت که روابط میان بسیاری از انسانها در ایران روابطی قدرت-بنیاد، یا به بیان ماکس وبر، سلطه (Herrschaft) – بنیاد، یا به بیان فوکو، روابط شبانکارگی بوده و هست و از اینرو، با بیانی فرویدی، همواره شماری از ایرانیان ابژهای مشابه و واحد را جایگزین ایدئال خود کردهاند و در نتیجه همگی در خودِ خویش با هم یکی شدهاند- کمتر میتوان تردید روا داشت.
🖊 اما نخست، هیچگاه نباید ایرانیان را یک قوم واحد با لوگوس (زبان) و اتوسی (خویگان) واحد فرض کرد، دو دیگر، نباید از کنشها و خیزشهای تاریخی ایرانیانی که نافی و عدوی چنین سیاستی بودند، غافل شد، سهدیگر، نباید سیاست فالوسی را بدون «دگر» و «دیگری» پنداشت و باید پذیرفت که در عرصۀ سیاست فالوسی همواره مغاک و غوغایی برپاست: مغاک میان قضیبها -و در این مغاک، همواره پیروزی و حق از آنِ قضیب برتر است
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید یا در موبایل خود بر روی Instant View کلیک کنید
tinyurl.com/y6kwb5ux
#محمدرضا_تاجیک #سیاست #فالوس
🔸 نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸 نشانی وبسایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com
🔻🔻🔻مقالهای از محمدرضا تاجیک منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
از متن:
🖊سیاست در نزد بسیاری از ایرانیان، امری فالوسمحور است (یا تجربه شده است). فالوس، در یک معنای موسع، فراتر از «قضیب» phallus است، اما قضیب نیز در اینجا، فراتر از قضیب است و به هر نوع سیاست برهنه، خشن، فیزیکی، بداخلاق، هرز و هرزه، زورمدار، مظهر بیرونی آلت و نمادی از قدرت و اقتدار مردسالارانه، و در یک کلام، «گندهلاتی» دلالت میدهد پس، قضیبمحوری ناظر است بر وضعیتی که در آن، قضیب واجد دیدگاهی غالب و ممتاز پنداشته میشود
🖊انسانِ ایرانی، همواره سیاست را نوعی نزاع و ستیزش برای کسب قدرت، و نه رهاییبخش (به تصریح رانسیر) دانسته است. به عقیدۀ رانسیر، تعریف سیاست بهمثابه نزاع و ستیزش، همواره با مفهوم «پلیس» تلازم و ترادف دارد. پلیس از نظر وی، همان کار حکومت است که سلسلهمراتب و جایگاهها و وظایف را ایجاد میکند. پلیس که در دامان حکومت متولد و رشد میکند، همان نیرویی است که به تعریف سلسلهمراتب میپردازد و نظمی مستقر را در اجتماعات انسانی ایجاد میکند. پلیس از رهگذر فرایندهای پلیسی همواره میکوشد سلطه را طبیعیسازی و بازتولید کند. اما اگر سیاست را معطوف به برابری و رهایی فرض کنیم، ضرورت پلیس با پرسش و چالش مواجه میشود
🖊اگرچه این سخن توکویل که: «آنگاه که قومی به عزم جزم بخواهد به برده تبدیل شود، نمیتوان از آن ممانعت کرد»، کمتر قابل مناقشه و مجادله است، و نیز، در این واقعیت که روابط میان بسیاری از انسانها در ایران روابطی قدرت-بنیاد، یا به بیان ماکس وبر، سلطه (Herrschaft) – بنیاد، یا به بیان فوکو، روابط شبانکارگی بوده و هست و از اینرو، با بیانی فرویدی، همواره شماری از ایرانیان ابژهای مشابه و واحد را جایگزین ایدئال خود کردهاند و در نتیجه همگی در خودِ خویش با هم یکی شدهاند- کمتر میتوان تردید روا داشت.
🖊 اما نخست، هیچگاه نباید ایرانیان را یک قوم واحد با لوگوس (زبان) و اتوسی (خویگان) واحد فرض کرد، دو دیگر، نباید از کنشها و خیزشهای تاریخی ایرانیانی که نافی و عدوی چنین سیاستی بودند، غافل شد، سهدیگر، نباید سیاست فالوسی را بدون «دگر» و «دیگری» پنداشت و باید پذیرفت که در عرصۀ سیاست فالوسی همواره مغاک و غوغایی برپاست: مغاک میان قضیبها -و در این مغاک، همواره پیروزی و حق از آنِ قضیب برتر است
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید یا در موبایل خود بر روی Instant View کلیک کنید
tinyurl.com/y6kwb5ux
#محمدرضا_تاجیک #سیاست #فالوس
🔸 نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸 نشانی وبسایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com
Telegraph
سیاستِ فالوسی
یک «یک گروه گلۀ مطیعی است که هیچگاه نمیتواند بدون یک ارباب زندگی کند؛ این گله چنان عطشی برای فرمانبرداری دارد که بهطور غریزی از هر کسی که خود را ارباب او بنامد، اطاعت میکند.» (فروید) سیاست در نزد بسیاری از ایرانیان، امری فالوسمحور است (یا تجربه شده…
Forwarded from مشق نو
📝📝📝 «فقط یک انقلاب میتواند اصلاحات را نجات دهد»
🔻🔻🔻مقالهای از محمدرضا تاجیک منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
از متن:
🖊ترومای جریانِ اصلاحطلبی از آینده میآید: آیندهای که ممکن است بهصورت یک دیگری تام و تمام بر آن نمایان گردد. تنها راه مصونماندن از چالش و هجمهی بنافکن و شالودهشکن این دیگری تام و تمام، تن دادن به یک «اصلاحات رادیکال» است. با بیانی پارادوکسیکال، امروز فقط یک انقلاب میتواند اصلاحات را نجات دهد.
🖊جریان رسمی اصلاحات، در طول این سالیان از نفوذ و رخنهی ناخودآگاه عشق به قدرت و سلطهی خردهفاشیسم در امان نبوده است. سوبژکتیویتهی ثبات و تثبیت در قدرت جای سوبژکتیویتهی تغییر و نقد قدرت را گرفت، و بدین ترتیب، به رخداد اصلاحات و باور و امید و عشق به آن خیانت شد و بسیاری از سوژههای وفادار (به بیان بدیو) به این رخداد را به سوژههای پشیمان و خجل و شرمنده تبدیل کرد. اما آن «اصلاحات رادیکال» یا آن «انقلاب» که میتواند نجاتدهندهی جریان اصلاحات در این شبِ تاریک اصلاحطلبی گردد، کدام اصلاحات و انقلاب است؟
🖊اصلاحطلبی امروز باید رهتوشه بردارد و قدم در راه بازگشت بگذارد: بازگشت به آن تکانهی خلاقی که رخدادی بهنام اصلاحات را موجد و موجب شد. بیتردید، تکرار متفاوتِ این تکانه، مستلزم فاصلهای انتقادی از اصلاحطلبی امروز، و تلاش برای پوستاندازی و آفرینش «اصلاحطلبی دیگر» که، به بیان بدیو، «تنها در پی اندیشهکردن به آنچه که هست، وجود دارد و امکانپذیر است نبوده، بلکه در جستوجوی آنیست که نیست، وجود ندارد و ناممکن است».
🔸متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید یا در موبایل خود بر روی Instant View کلیک کنید
tinyurl.com/y5nqcc5h
#محمدرضا_تاجیک #سیاست #اصلاحات #نوسازی_گفتمانی
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸نشانی وبسایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com
🔻🔻🔻مقالهای از محمدرضا تاجیک منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
از متن:
🖊ترومای جریانِ اصلاحطلبی از آینده میآید: آیندهای که ممکن است بهصورت یک دیگری تام و تمام بر آن نمایان گردد. تنها راه مصونماندن از چالش و هجمهی بنافکن و شالودهشکن این دیگری تام و تمام، تن دادن به یک «اصلاحات رادیکال» است. با بیانی پارادوکسیکال، امروز فقط یک انقلاب میتواند اصلاحات را نجات دهد.
🖊جریان رسمی اصلاحات، در طول این سالیان از نفوذ و رخنهی ناخودآگاه عشق به قدرت و سلطهی خردهفاشیسم در امان نبوده است. سوبژکتیویتهی ثبات و تثبیت در قدرت جای سوبژکتیویتهی تغییر و نقد قدرت را گرفت، و بدین ترتیب، به رخداد اصلاحات و باور و امید و عشق به آن خیانت شد و بسیاری از سوژههای وفادار (به بیان بدیو) به این رخداد را به سوژههای پشیمان و خجل و شرمنده تبدیل کرد. اما آن «اصلاحات رادیکال» یا آن «انقلاب» که میتواند نجاتدهندهی جریان اصلاحات در این شبِ تاریک اصلاحطلبی گردد، کدام اصلاحات و انقلاب است؟
🖊اصلاحطلبی امروز باید رهتوشه بردارد و قدم در راه بازگشت بگذارد: بازگشت به آن تکانهی خلاقی که رخدادی بهنام اصلاحات را موجد و موجب شد. بیتردید، تکرار متفاوتِ این تکانه، مستلزم فاصلهای انتقادی از اصلاحطلبی امروز، و تلاش برای پوستاندازی و آفرینش «اصلاحطلبی دیگر» که، به بیان بدیو، «تنها در پی اندیشهکردن به آنچه که هست، وجود دارد و امکانپذیر است نبوده، بلکه در جستوجوی آنیست که نیست، وجود ندارد و ناممکن است».
🔸متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید یا در موبایل خود بر روی Instant View کلیک کنید
tinyurl.com/y5nqcc5h
#محمدرضا_تاجیک #سیاست #اصلاحات #نوسازی_گفتمانی
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸نشانی وبسایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com
Telegraph
فقط یک انقلاب میتواند اصلاحات را نجات دهد
یک ژیژک میگوید، گاه ریشه و عامل تروما در گذشته نیست، بلکه منشأ آن «آینده» است. دریدا حادثهی ۱۱ سپتامبر یا خطر استفاده از سلاح هستهای را مثال میزند. بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان حادثه ۱۱ سپتامبر را یک رویداد خاص تاریخی دانستهاند. دلیل اینکه ۱۱ سپتامبر…
Forwarded from ماهنامهٔ مشق فردا
✍محمدرضا تاجیک در مقاله «انضباط منتشر، کنترل منتشر، امنیت منتشر» مینویسد
🖍در زمانه ما قدرت میخواهد با یک نگاه همهچیز را ببیند و شکار کند و از عالم و آدم سحرزدایی و افسونزدایی کند تا هیچ رازی باقی نماند. از این رو، اجتماعی از چشمها، خزیده در حفرهای تاریک، هرگونه تکانه، لغزش و جنبشی را رصد میکنند
🖍چشمانِ منتشرِ قدرت، بر خلاف بدن پادشاه، امکان واکنش و پاسخگویی ندارد. اگر تماس بدن شاه با بدن مردم نتیجهاش «لمسکردن» و «لمسشدن» بود، یعنی محصول یک رابطه متقابل و دوسویه، اکنون «دیدن بدون دیدهشدن» ممکن میشود...در این حالت، فرد چون کنترلگرش را رؤیت نمیکند، دچار خودکنترلی میشود
🖍دولت رفاه وظیفه دارد برای همگان از تولد تا مرگ، امکانات پرستاری، درمانی، بیمه بیکاری و بیماری و مسکن و بازنشستگی و غیره فراهم آورد. همین نکته امکان نظارت و مراقبتِ دائمی دولت را بر کل زندگی انسان فراهم میآورد؛ هر شخص باید بخش عظیمی از اطلاعات شخصی و زندگینامهاش را در اختیار دولت قرار دهد تا بتواند از خدمات رفاهی-عمومی متمتع شود
🖍بر اساس ایدههای فوکو، بنیاد سیاستِ «امنیتی نوین»، نه حفظ «قرارداد اجتماعی»، بلکه عبارت است از فرمی از «قرارداد امنیت» میان دولت و مردم که بر اساس آن دولت به خود حق دخالت در تمامی امور جزئی و خرد حیات انسانها را میدهد، یا بر اساس آن، مردم برای تأمین و تضمین امنیت خود به اختیار از آزادیهای خویش عقب مینشینند
🖍دولت ایران را «کاریکاتوریزه» یا «چندریخت غیرمنسجم» مینامم، زیرا دولتی است که در همان حال که به تماشای همگان نشسته است، تماشا نیز میشود، یا در همان حال که همگان را نظارت و کنترل میکند، نظارت و کنترل میشود، و در همان حال که «امنیتزایی» میکند، «امنیتزدایی» نیز میکند
🖍«دولت امنیتی» نه به دولت قانون و نه به آنچه میشل فوکو «جامعه انضباطی» مینامید مربوط است. این دولت، همچنین دولت هابزی نیست: آن چیزی که ترس را با موفقیت پایان میدهد، زیرا در دولت امنیتی این کارکرد برعکس است. دولت امنیتی، بر پایه ترس استوار است و تلاش دارد به هر هزینهای آن را حفظ کند، زیرا کارکرد ذاتی و مشروعیت خود را از آن میگیرد
🗞متن کامل این مقاله را در شماره ۶ مجله مشق فردا بخوانید
♦️نسخه فیزیکی مشق فردا از طریق لینک زیر قابل تهیه است:
b2n.ir/187259
♦️نسخه دیجیتال مشق فردا از طریق کتابخوانهای زیر قابل دسترسی است:
فیدیبو | طاقچه | جار
#مشق_فردا #محمدرضا_تاجیک #دولت #امنیت_ملی
🔸به کانال «مشق فردا» بپیوندید:
🆔 @mashghefarda
🖍در زمانه ما قدرت میخواهد با یک نگاه همهچیز را ببیند و شکار کند و از عالم و آدم سحرزدایی و افسونزدایی کند تا هیچ رازی باقی نماند. از این رو، اجتماعی از چشمها، خزیده در حفرهای تاریک، هرگونه تکانه، لغزش و جنبشی را رصد میکنند
🖍چشمانِ منتشرِ قدرت، بر خلاف بدن پادشاه، امکان واکنش و پاسخگویی ندارد. اگر تماس بدن شاه با بدن مردم نتیجهاش «لمسکردن» و «لمسشدن» بود، یعنی محصول یک رابطه متقابل و دوسویه، اکنون «دیدن بدون دیدهشدن» ممکن میشود...در این حالت، فرد چون کنترلگرش را رؤیت نمیکند، دچار خودکنترلی میشود
🖍دولت رفاه وظیفه دارد برای همگان از تولد تا مرگ، امکانات پرستاری، درمانی، بیمه بیکاری و بیماری و مسکن و بازنشستگی و غیره فراهم آورد. همین نکته امکان نظارت و مراقبتِ دائمی دولت را بر کل زندگی انسان فراهم میآورد؛ هر شخص باید بخش عظیمی از اطلاعات شخصی و زندگینامهاش را در اختیار دولت قرار دهد تا بتواند از خدمات رفاهی-عمومی متمتع شود
🖍بر اساس ایدههای فوکو، بنیاد سیاستِ «امنیتی نوین»، نه حفظ «قرارداد اجتماعی»، بلکه عبارت است از فرمی از «قرارداد امنیت» میان دولت و مردم که بر اساس آن دولت به خود حق دخالت در تمامی امور جزئی و خرد حیات انسانها را میدهد، یا بر اساس آن، مردم برای تأمین و تضمین امنیت خود به اختیار از آزادیهای خویش عقب مینشینند
🖍دولت ایران را «کاریکاتوریزه» یا «چندریخت غیرمنسجم» مینامم، زیرا دولتی است که در همان حال که به تماشای همگان نشسته است، تماشا نیز میشود، یا در همان حال که همگان را نظارت و کنترل میکند، نظارت و کنترل میشود، و در همان حال که «امنیتزایی» میکند، «امنیتزدایی» نیز میکند
🖍«دولت امنیتی» نه به دولت قانون و نه به آنچه میشل فوکو «جامعه انضباطی» مینامید مربوط است. این دولت، همچنین دولت هابزی نیست: آن چیزی که ترس را با موفقیت پایان میدهد، زیرا در دولت امنیتی این کارکرد برعکس است. دولت امنیتی، بر پایه ترس استوار است و تلاش دارد به هر هزینهای آن را حفظ کند، زیرا کارکرد ذاتی و مشروعیت خود را از آن میگیرد
🗞متن کامل این مقاله را در شماره ۶ مجله مشق فردا بخوانید
♦️نسخه فیزیکی مشق فردا از طریق لینک زیر قابل تهیه است:
b2n.ir/187259
♦️نسخه دیجیتال مشق فردا از طریق کتابخوانهای زیر قابل دسترسی است:
فیدیبو | طاقچه | جار
#مشق_فردا #محمدرضا_تاجیک #دولت #امنیت_ملی
🔸به کانال «مشق فردا» بپیوندید:
🆔 @mashghefarda
Forwarded from مشق نو
📝📝📝 «افکار عمومی را بجنبان»
🔻🔻🔻یادداشتی از محمدرضا تاجیک منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
از متن:
🖊داستان فیلم سگ را بجنبان طراحی یک جنگ ساختگی در آلبانی است که هدف آن منحرفکردن توجه افکار عمومی از رئیسجمهور ایالات متحده میباشد؛ کسی که تنها دو هفته پیش از انتخابات متهم به رسوایی اخلاقی و تجاوز به یک دختر در کاخ سفید شد. عنوان فیلم از عبارت همنامی میآید که به تلاش در جهت منحرفساختن توجه از یک رویداد یا شرایط مهم به رویداد یا شرایطی با اهمیت کمتر (و یا حتی بیاهمیت) اشاره دارد؛ تمام اینها با هدف پوششگذاشتن بر تمام یا بخشی از رویداد یا شرایط مهمتر است. این عبارت مبتنی بر یک گفته قدیمی با این مضمون است که «سگ از دمش باهوشتر است، چون اگر دم باهوشتر بود، سگ را تکان میداد»
🖊دروغگویی در کنار قصد فریبدادن، مدتی است که بخشی از سیاست را آنگونه که سیاستمداران جهان آن را اعمال میکنند، شکل داده است. همانطور که ماکیاولی مدتها پیش در کتاب شهریار اظهار کرده بود: هرکس میداند این چه نعمت بزرگی است که پادشاه در گفتار درستقول و در عمل درستکردار باشد و اگر جز این باشد حیلهگر و مکار است، با وجود این اگر بر آنچه که در عصر خود ما اتفاق افتاده نظر کنیم میبینیم که پادشاهانی برای اقوالشان کمتر تهیه اعتبار کردهاند ولی از طرف دیگر فهمیدهاند چگونه بهواسطة زیرکی و تزویر بر دیگران غلبه کنند
🖊در آستانۀ تسابق بزرگ سیاسی دیگر برای تغییر و تحویل قدرت در ایران امروز هستیم. در این آستانه، با کثیری از سناریوهای متنوع برای «جنباندن افکار عمومی» -بهعنوان دم قدرت/مقاومت- مواجه خواهیم بود. بسیاری از اصحاب قدرت و سیاست (چه فردی و چه جمعی) چون بر این باورند که هوشیارتر و باهوشتر از تودههای مردم هستند، لذا در هر وضعیت و ناوضعیتی میتوانند حال و احوال مردم را به احسنالحالی که موضوع خواست و ارادۀ معطوف به قدرت و منفعت آنان است، تغییر دهند. اما آیا در جامعۀ امروز ما «دم» از «سگ» باهوشتر و «سگجنبان» نشده است؟
🖊تردیدی نیست که انسان و جامعۀ امروز ایرانی، انسان و جامعۀ دیگری است و دیگر نمیتوان مردمان را با ضربآهنگ تغییر تاکتیکی شعار و گفتمان و کاندیدا و مانیفست و کنشِ گفتاری و عاطفی و تهییجی، در صحنۀ نمایشی انتخاباتی (یا انتخابات نمایشی) رقصان کرد. بهنظر میرسد بسیاری از ذهنهای یخزده و پژمردۀ سیاسی نیز، متوجۀ این خروج مردمان از صغارت خود/دگرخواسته، شدهاند، و اگرچه سخت و سنگین، اما ناگریز و ناگزیر به این تصویر و تحلیل تن دادهاند که چون به هر رنگ درآیند و به هر زنگ بجنبد و به هر ننگ بیاویزند و به هر نام بیارایند، خریدار ندارند
🖊در این میان عدهای با چسبیدنی موضعی و تاکتیکی بههم (در بالا تمرکز قدرت، و در پایین توزیع قدرت) تلاش میکنند خود را از «مگسوزنی» نجات دهند و بهعنوان یک «سنگینوزن» وارد رینگ سیاست شوند. برخی دیگر دربهدر به دنبال یک کاندیدای اجارهای میگردند تا از رهگذر نوعی «لقاح مطهر» با آن، با زبان او سخن بگویند و با پای او وارد کاخ قدرت شوند، یا با بیانی عامیانه با قضیب او با قدرت عروسی کنند
🔸متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید یا در موبایل خود بر روی Instant View کلیک کنید
vrgl.ir/bgiM0
#محمدرضا_تاجیک #سیاست #اصلاحات #انتخابات
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸نشانی وبسایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com
🔻🔻🔻یادداشتی از محمدرضا تاجیک منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
از متن:
🖊داستان فیلم سگ را بجنبان طراحی یک جنگ ساختگی در آلبانی است که هدف آن منحرفکردن توجه افکار عمومی از رئیسجمهور ایالات متحده میباشد؛ کسی که تنها دو هفته پیش از انتخابات متهم به رسوایی اخلاقی و تجاوز به یک دختر در کاخ سفید شد. عنوان فیلم از عبارت همنامی میآید که به تلاش در جهت منحرفساختن توجه از یک رویداد یا شرایط مهم به رویداد یا شرایطی با اهمیت کمتر (و یا حتی بیاهمیت) اشاره دارد؛ تمام اینها با هدف پوششگذاشتن بر تمام یا بخشی از رویداد یا شرایط مهمتر است. این عبارت مبتنی بر یک گفته قدیمی با این مضمون است که «سگ از دمش باهوشتر است، چون اگر دم باهوشتر بود، سگ را تکان میداد»
🖊دروغگویی در کنار قصد فریبدادن، مدتی است که بخشی از سیاست را آنگونه که سیاستمداران جهان آن را اعمال میکنند، شکل داده است. همانطور که ماکیاولی مدتها پیش در کتاب شهریار اظهار کرده بود: هرکس میداند این چه نعمت بزرگی است که پادشاه در گفتار درستقول و در عمل درستکردار باشد و اگر جز این باشد حیلهگر و مکار است، با وجود این اگر بر آنچه که در عصر خود ما اتفاق افتاده نظر کنیم میبینیم که پادشاهانی برای اقوالشان کمتر تهیه اعتبار کردهاند ولی از طرف دیگر فهمیدهاند چگونه بهواسطة زیرکی و تزویر بر دیگران غلبه کنند
🖊در آستانۀ تسابق بزرگ سیاسی دیگر برای تغییر و تحویل قدرت در ایران امروز هستیم. در این آستانه، با کثیری از سناریوهای متنوع برای «جنباندن افکار عمومی» -بهعنوان دم قدرت/مقاومت- مواجه خواهیم بود. بسیاری از اصحاب قدرت و سیاست (چه فردی و چه جمعی) چون بر این باورند که هوشیارتر و باهوشتر از تودههای مردم هستند، لذا در هر وضعیت و ناوضعیتی میتوانند حال و احوال مردم را به احسنالحالی که موضوع خواست و ارادۀ معطوف به قدرت و منفعت آنان است، تغییر دهند. اما آیا در جامعۀ امروز ما «دم» از «سگ» باهوشتر و «سگجنبان» نشده است؟
🖊تردیدی نیست که انسان و جامعۀ امروز ایرانی، انسان و جامعۀ دیگری است و دیگر نمیتوان مردمان را با ضربآهنگ تغییر تاکتیکی شعار و گفتمان و کاندیدا و مانیفست و کنشِ گفتاری و عاطفی و تهییجی، در صحنۀ نمایشی انتخاباتی (یا انتخابات نمایشی) رقصان کرد. بهنظر میرسد بسیاری از ذهنهای یخزده و پژمردۀ سیاسی نیز، متوجۀ این خروج مردمان از صغارت خود/دگرخواسته، شدهاند، و اگرچه سخت و سنگین، اما ناگریز و ناگزیر به این تصویر و تحلیل تن دادهاند که چون به هر رنگ درآیند و به هر زنگ بجنبد و به هر ننگ بیاویزند و به هر نام بیارایند، خریدار ندارند
🖊در این میان عدهای با چسبیدنی موضعی و تاکتیکی بههم (در بالا تمرکز قدرت، و در پایین توزیع قدرت) تلاش میکنند خود را از «مگسوزنی» نجات دهند و بهعنوان یک «سنگینوزن» وارد رینگ سیاست شوند. برخی دیگر دربهدر به دنبال یک کاندیدای اجارهای میگردند تا از رهگذر نوعی «لقاح مطهر» با آن، با زبان او سخن بگویند و با پای او وارد کاخ قدرت شوند، یا با بیانی عامیانه با قضیب او با قدرت عروسی کنند
🔸متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید یا در موبایل خود بر روی Instant View کلیک کنید
vrgl.ir/bgiM0
#محمدرضا_تاجیک #سیاست #اصلاحات #انتخابات
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸نشانی وبسایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com
ویرگول
افکار عمومی را بجنبان
محمدرضا تاجیکیکداستان فیلم سگ را بجنبان فیلمی بهکارگردانی بری لوینسون طراحی یک جنگ ساختگی در آلبانی است که هدف آن منحرفکردن توجه افکار…