⭕️ منطق قرآن کریم در نفی اکراه و اجبار ، و زور و فشار در دین و دینداری
منطق قرآن كريم در هدایت و تربیت انسان بر نفی اکراه و احبار ، و زور و فشار استوار است ؛ و این امری فطری و عقلایی است که تجربۀ بشری گواه صدق آن است . خداى متعال از زبان حضرت نوح (ع) چنين مىآموزد:
(أَ نُلْزِمُكُمُوهَا وَ أَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ ) هود / ۲۸
آيا ما شما را در حالى كه بدان اكراه داريد، به آن وادار كنيم؟
نوح (ع) خطاب به قوم خود مىفرمايد كه من حق ندارم شما را به آيين حق مجبور كنم، زيرا در دين خدا اجبار نيست. به بیان مرحوم علّامۀ طباطبایی اين آيه از جمله آياتى است كه اجبار و اكراه در دين را نفى مىكنند و بر اين حقيقت دلالت مىنمايد كه نفى اجبار و اكراه در دين، يكى از احكام دينى است كه در قديمىترين شريعتها يعنى شريعت نوح (ع) وجود داشته است و تا به امروز بىآنكه نسخى در آن راه يافته باشد به قوّت خود باقى است. ( نک : المیزان فی تفسیر القرآن ، ج ۱۰ ، ص ۲۰۷-۲۰)
راه تربيت انسان از خود او مىگذرد و نمىتوان كسى را با اجبار و اكراه به سوى كمال برد و در منطق دين هيچگونه تجبّر و تسلّط در تربيت راه ندارد. خداى متعال خطاب به پيامبر اكرم (ص) چنين فرموده تا راه تربيت در منطق دين كاملاً روشن باشد:
(فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ ) عاشیه / ۲۲-۲۱
پس تذكّر ده كه تو تنها تذكّر دهندهاى و بر آنان تسلّطى ندارى.
(وَ مَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ ) ق / ۴۵
و تو به زور وادارنده آنان نيستى.
در منطق دين، جايى براى قيموميت در تربيت و هدايت و راه بردن مردمان وجود ندارد و هنر تربيت همراه كردن و همگام كردن مردمان با ميل و خواست خودشان است و در غير اين صورت سختترين مانع فردى در تربيت ظهور مىنمايد و باب تربيت فطرى بسته مىشود. خداى متعال در اين باره خطاب به پيامبر اكرم (ص) چنين رهنمود داده است :
(وَ مَا جَعَلْنَاکَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا وَ مَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ ) انعام / ۱۰۷
و ما تو را بر ايشان نگهبان نكردهايم، و تو وكيل آنان نيستى.
#نکته_ها #نهج_البلاغه #دینداری #قرآن_کریم #اکراه #اجبار #هدایت #تربیت
📍کانال مصطفی دلشاد تهرانی
@MostafaTajzadeh
منطق قرآن كريم در هدایت و تربیت انسان بر نفی اکراه و احبار ، و زور و فشار استوار است ؛ و این امری فطری و عقلایی است که تجربۀ بشری گواه صدق آن است . خداى متعال از زبان حضرت نوح (ع) چنين مىآموزد:
(أَ نُلْزِمُكُمُوهَا وَ أَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ ) هود / ۲۸
آيا ما شما را در حالى كه بدان اكراه داريد، به آن وادار كنيم؟
نوح (ع) خطاب به قوم خود مىفرمايد كه من حق ندارم شما را به آيين حق مجبور كنم، زيرا در دين خدا اجبار نيست. به بیان مرحوم علّامۀ طباطبایی اين آيه از جمله آياتى است كه اجبار و اكراه در دين را نفى مىكنند و بر اين حقيقت دلالت مىنمايد كه نفى اجبار و اكراه در دين، يكى از احكام دينى است كه در قديمىترين شريعتها يعنى شريعت نوح (ع) وجود داشته است و تا به امروز بىآنكه نسخى در آن راه يافته باشد به قوّت خود باقى است. ( نک : المیزان فی تفسیر القرآن ، ج ۱۰ ، ص ۲۰۷-۲۰)
راه تربيت انسان از خود او مىگذرد و نمىتوان كسى را با اجبار و اكراه به سوى كمال برد و در منطق دين هيچگونه تجبّر و تسلّط در تربيت راه ندارد. خداى متعال خطاب به پيامبر اكرم (ص) چنين فرموده تا راه تربيت در منطق دين كاملاً روشن باشد:
(فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ ) عاشیه / ۲۲-۲۱
پس تذكّر ده كه تو تنها تذكّر دهندهاى و بر آنان تسلّطى ندارى.
(وَ مَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ ) ق / ۴۵
و تو به زور وادارنده آنان نيستى.
در منطق دين، جايى براى قيموميت در تربيت و هدايت و راه بردن مردمان وجود ندارد و هنر تربيت همراه كردن و همگام كردن مردمان با ميل و خواست خودشان است و در غير اين صورت سختترين مانع فردى در تربيت ظهور مىنمايد و باب تربيت فطرى بسته مىشود. خداى متعال در اين باره خطاب به پيامبر اكرم (ص) چنين رهنمود داده است :
(وَ مَا جَعَلْنَاکَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا وَ مَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ ) انعام / ۱۰۷
و ما تو را بر ايشان نگهبان نكردهايم، و تو وكيل آنان نيستى.
#نکته_ها #نهج_البلاغه #دینداری #قرآن_کریم #اکراه #اجبار #هدایت #تربیت
📍کانال مصطفی دلشاد تهرانی
@MostafaTajzadeh
#نکته_ها
⭕️ ساختار مدرسهٔ حسینی
مدرسهٔ حسينى، مدرسهاى است كه در آن اجزا و اندام دين، با سيرتِ معيار به اعتدال مىرسد و همه چيز، مطابق فطرت مىشود و صلابت و لطافت، و عقل و عشق عجين و رفيق و همدم مىگردند و عقل جزئى و حسابگر خود را تحت حكومت عقل كلى و هدايتگر قرار مىدهد و مسلمان قرآنى معنا مىيابد.
#مدرسه_حسينى #عاشورا #عقل #حسين #انسان_قرآنی
📍كانال مصطفى دلشاد تهرانى
@delshadtehrani@MostafaTajzadeh
⭕️ ساختار مدرسهٔ حسینی
مدرسهٔ حسينى، مدرسهاى است كه در آن اجزا و اندام دين، با سيرتِ معيار به اعتدال مىرسد و همه چيز، مطابق فطرت مىشود و صلابت و لطافت، و عقل و عشق عجين و رفيق و همدم مىگردند و عقل جزئى و حسابگر خود را تحت حكومت عقل كلى و هدايتگر قرار مىدهد و مسلمان قرآنى معنا مىيابد.
#مدرسه_حسينى #عاشورا #عقل #حسين #انسان_قرآنی
📍كانال مصطفى دلشاد تهرانى
@delshadtehrani@MostafaTajzadeh
#نکته_ها
⭕️ پاسداشت حقوق مخالفان
پاسداشت حقوق همگان جهت برپايى عدالت در حكومت على(ع) چنان بود كه مخالفان وى به راحتى و بدون هرگونه نگرانى مخالفت خود را ابراز مىكردند، و امام هرگز حقوق آنان را محدود نكرد. نمونه بارز اين امر، رفتار امام در برابر مخالفتهاى خوارج است. رفتار نادرست و سخنان زشت و تهديدهاى زننده آنان وى را به عدول از مواضع خود در پاسداشت حقوق همگان حتّى مخالفان نكشاند. ابوعبيد قاسمبن سلّام، عالم بزرگ اهل سنّت در حديث و ادب و فقه، در گذشته به سال ۲۲۴ هجرى، آورده است كه شخصى نزد على(ع) آمد و اظهار كرد كه فلان كس از خوارج تو را سبّ مىنمايد. على(ع) فرمود: تو نيز او را پاسخ ده. گفت: او تو را تهديد به قتل مىكند. فرمود: من در مقابل كسى كه اقدامى براى كشتن من نكرده است، اقدامى نمىكنم. آنگاه فرمود :
«لَهُمْ عَلَيْنَا ثَلاَثٌ: أَنْ لاَ نَمْنَعُهُمُ الْمَسَاجِدَ أَنْ يَذْكُرُوا اللهَ فِيهَا، وَ أَنْ لاَ نَمْنَعُهُمُ الْفَىْءَ مَا دَامَتْ أَيْدِيهِمْ مَعَ أيْدِينَا، وَ أَنْ نُقَاتِلَهُمْ حَتَّى يُقَاتِلُونَا.» الاموال ، ص ۲۹۷
آنان را بر ما سه حق است: آنان را از مساجد كه نام خدا را در آنها بر زبان مىآورند منع نمىكنيم، و آنان را از درآمد عمومى و غنايم تا زمانى كه دستشان همراه ماست محروم نمىسازيم، و تا با ما نجنگند با آنان نمىجنگيم.
#نکته_ها #نهج_البلاغه #عدالت #پاسداشت_حقوق_مخالفان
@MostafaTajzadeh
📍کانال مصطفی دلشاد تهرانی
@delshadtehrani
⭕️ پاسداشت حقوق مخالفان
پاسداشت حقوق همگان جهت برپايى عدالت در حكومت على(ع) چنان بود كه مخالفان وى به راحتى و بدون هرگونه نگرانى مخالفت خود را ابراز مىكردند، و امام هرگز حقوق آنان را محدود نكرد. نمونه بارز اين امر، رفتار امام در برابر مخالفتهاى خوارج است. رفتار نادرست و سخنان زشت و تهديدهاى زننده آنان وى را به عدول از مواضع خود در پاسداشت حقوق همگان حتّى مخالفان نكشاند. ابوعبيد قاسمبن سلّام، عالم بزرگ اهل سنّت در حديث و ادب و فقه، در گذشته به سال ۲۲۴ هجرى، آورده است كه شخصى نزد على(ع) آمد و اظهار كرد كه فلان كس از خوارج تو را سبّ مىنمايد. على(ع) فرمود: تو نيز او را پاسخ ده. گفت: او تو را تهديد به قتل مىكند. فرمود: من در مقابل كسى كه اقدامى براى كشتن من نكرده است، اقدامى نمىكنم. آنگاه فرمود :
«لَهُمْ عَلَيْنَا ثَلاَثٌ: أَنْ لاَ نَمْنَعُهُمُ الْمَسَاجِدَ أَنْ يَذْكُرُوا اللهَ فِيهَا، وَ أَنْ لاَ نَمْنَعُهُمُ الْفَىْءَ مَا دَامَتْ أَيْدِيهِمْ مَعَ أيْدِينَا، وَ أَنْ نُقَاتِلَهُمْ حَتَّى يُقَاتِلُونَا.» الاموال ، ص ۲۹۷
آنان را بر ما سه حق است: آنان را از مساجد كه نام خدا را در آنها بر زبان مىآورند منع نمىكنيم، و آنان را از درآمد عمومى و غنايم تا زمانى كه دستشان همراه ماست محروم نمىسازيم، و تا با ما نجنگند با آنان نمىجنگيم.
#نکته_ها #نهج_البلاغه #عدالت #پاسداشت_حقوق_مخالفان
@MostafaTajzadeh
📍کانال مصطفی دلشاد تهرانی
@delshadtehrani
مصطفی دلشاد تهرانی
⭕️ عذر ناپذیری در ریختن خون
«وَ لاَ عُذْرَ لَکَ عِنْدَ اللّهِ وَ لاَ عِنْدِي فِي قَتْلِ الْعَمْد . »
نهج البلاغه ، نامۀ ۵۳ ( عهدنامۀ مالک اشتر )
در كشتن به عمد نه در پيشگاه خداوند پوزشت پذيرفته است و نه در نزد من.
ريختن خون ناحق هيچ توجيهى ندارد و اين تصور كه حكومت چنان اهميت دارد كه ريختن خون در پاى آن، توجيه پذير است، در تضاد با منطق دين است. زيرا حرمت فرد و خون انسان چنان بزرگ و سنگين است كه بى حرمتى به يك نفر و ريختن خون يك انسان، چونان بى حرمتى به همه مردمان و ريختن خون همه آنان است؛ و حكومت جز وسيله اى براى حفظ حرمت مردمان و پاسداشت حقوق آنان و برپايى عدالت و امنيت و رفاهت براى آنان نيست. پس چگونه ممكن است حكومتى كه به خودىِ خود هيچ ارزشى ندارد و فقط ارزش آن در امور فوق است، بتواند اهميت و حرمتى برتر از مقصد خود بيابد؟ اين نقض غرض است. بنابراين ريخته شدن كم ترين خون ناحق در راه تحكيم حكومت و قدرت به معناى نفى همه چيز حكومت و پا گذاشتن بر حرمت همه مردمان است.
#نکته_ها #امیرمؤمنان #عهدنامهمالکاشتر #حکومت #حقوق #نفی_خونریزی #عدالت #امنیت
@MostafaTajzadeh
@delshadtehrani
⭕️ عذر ناپذیری در ریختن خون
«وَ لاَ عُذْرَ لَکَ عِنْدَ اللّهِ وَ لاَ عِنْدِي فِي قَتْلِ الْعَمْد . »
نهج البلاغه ، نامۀ ۵۳ ( عهدنامۀ مالک اشتر )
در كشتن به عمد نه در پيشگاه خداوند پوزشت پذيرفته است و نه در نزد من.
ريختن خون ناحق هيچ توجيهى ندارد و اين تصور كه حكومت چنان اهميت دارد كه ريختن خون در پاى آن، توجيه پذير است، در تضاد با منطق دين است. زيرا حرمت فرد و خون انسان چنان بزرگ و سنگين است كه بى حرمتى به يك نفر و ريختن خون يك انسان، چونان بى حرمتى به همه مردمان و ريختن خون همه آنان است؛ و حكومت جز وسيله اى براى حفظ حرمت مردمان و پاسداشت حقوق آنان و برپايى عدالت و امنيت و رفاهت براى آنان نيست. پس چگونه ممكن است حكومتى كه به خودىِ خود هيچ ارزشى ندارد و فقط ارزش آن در امور فوق است، بتواند اهميت و حرمتى برتر از مقصد خود بيابد؟ اين نقض غرض است. بنابراين ريخته شدن كم ترين خون ناحق در راه تحكيم حكومت و قدرت به معناى نفى همه چيز حكومت و پا گذاشتن بر حرمت همه مردمان است.
#نکته_ها #امیرمؤمنان #عهدنامهمالکاشتر #حکومت #حقوق #نفی_خونریزی #عدالت #امنیت
@MostafaTajzadeh
@delshadtehrani
#نکته_ها
⭕️ خودكامگى، تباهكنندهترين بيمارى
در نگاه پيشواى موحّدان، على (ع) تباهكنندهترين بيمارى فردى و اجتماعى خودكامگى است؛ و اينكه فرد يا جامعهاى لباس تكبّر و خودمدارى بر تن كند و خويشتن را معيار حقّ و باطل گيرد و خودرأيى نمايد و استبداد ورزد.
بىگمان همه عصيانها، طغيانها و كفر ورزيدنها از خودكامگى و خودمدارى برمىخيزد. آنكه خود را مىبيند و جز خويش را نمىبيند و بر مدار خود مىگردد، همه توجّهاش معطوف به خويش مىشود. چنين كسى، خود را و انديشه و اعمال و رفتار خويش را مىپسندند و بدان عشق مىورزد، و هرچه را كه در برابر آن باشد نفى مىكند و با آن دشمنى مىنمايد، و نابودى هر مخالف و مقابلى را مىطلبد و در اين مسير به آنجا مىرسد كه جز خود و آنچه مرتبط بدوست، هر چيز ديگر و هر حقى را انكار مىكند؛ و اينگونه است كه تباهكنندهترين بيمارى شكل مىگيرد.
انسان، جامعه و حكومت خودكامه، منشأ هرگونه تباهىاند و تا خودكامگى ـ در هر شكلى و با هر لباسى و در هر جايگاهى كه باشد ـ مهار نگردد و درمان نشود، جامعه انسانى روى سلامت نمىبيند و بهسوى سعادت گام برنمىدارد. خودكامگى مايه نابودى حقيقت آدمى و روابط انسانى و اجتماعى است. به بيان اميرمؤمنان، على (ع) :
«مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَکَ.» نهج البلاغه ، حکمت ۱۶۱
هركه خودرأيى ورزيد، به هلاكت رسيد.
هركه تنها نگرش خود را درست ببيند و به نگرش ديگران توجّه ننمايد، و خود را حق بيند و ديگران را ناحق، و سلطهگرى پيشه كند، بىگمان خود را به هلاكت دراندازد و مايه هلاكت ديگران شود. از اينروست كه امام على (ع)، در عهدنامه مالكاشتر، وى را سخت از اين بيمارى مهلك پرهيز داده و فرموده است :
«وَ لاَ تَقُولَنَّ إِنِّي مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَأُطَاعُ، فَإِنَّ ذلِکَ إِدْغَالٌ فِي الْقَلْبِ، وَ مَنْهَكَةٌ لِلدِّينِ، وَتَقَرَّبٌ مِنَ الْغِيَرِ.» همان ، نامۀ ۵۳
و مبادا بگويى: من بر آنان مسلّطم، از من فرمان دادن است و از ايشان فرمان بردن، زيرا چنين گفتهاى [و اينگونه فهمى] موجب تيره و تباه گردانيدن دل، و ناتوان و فرسوده ساختن دين، و نزديك شدن به دگرگونى است.
فرد و جامعه خودكامه از درون تباه شده است و منشأ انواع تباهىها است، تباهى در دين و دنيا، سياهىِ زندگى اين جهانى و زندگى آن جهانى.
#نکته_ها #نهج_البلاغه #خودکامگی #بیماری #استبداد
@MostafaTajzadeh
@delshadtehrani
⭕️ خودكامگى، تباهكنندهترين بيمارى
در نگاه پيشواى موحّدان، على (ع) تباهكنندهترين بيمارى فردى و اجتماعى خودكامگى است؛ و اينكه فرد يا جامعهاى لباس تكبّر و خودمدارى بر تن كند و خويشتن را معيار حقّ و باطل گيرد و خودرأيى نمايد و استبداد ورزد.
بىگمان همه عصيانها، طغيانها و كفر ورزيدنها از خودكامگى و خودمدارى برمىخيزد. آنكه خود را مىبيند و جز خويش را نمىبيند و بر مدار خود مىگردد، همه توجّهاش معطوف به خويش مىشود. چنين كسى، خود را و انديشه و اعمال و رفتار خويش را مىپسندند و بدان عشق مىورزد، و هرچه را كه در برابر آن باشد نفى مىكند و با آن دشمنى مىنمايد، و نابودى هر مخالف و مقابلى را مىطلبد و در اين مسير به آنجا مىرسد كه جز خود و آنچه مرتبط بدوست، هر چيز ديگر و هر حقى را انكار مىكند؛ و اينگونه است كه تباهكنندهترين بيمارى شكل مىگيرد.
انسان، جامعه و حكومت خودكامه، منشأ هرگونه تباهىاند و تا خودكامگى ـ در هر شكلى و با هر لباسى و در هر جايگاهى كه باشد ـ مهار نگردد و درمان نشود، جامعه انسانى روى سلامت نمىبيند و بهسوى سعادت گام برنمىدارد. خودكامگى مايه نابودى حقيقت آدمى و روابط انسانى و اجتماعى است. به بيان اميرمؤمنان، على (ع) :
«مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَکَ.» نهج البلاغه ، حکمت ۱۶۱
هركه خودرأيى ورزيد، به هلاكت رسيد.
هركه تنها نگرش خود را درست ببيند و به نگرش ديگران توجّه ننمايد، و خود را حق بيند و ديگران را ناحق، و سلطهگرى پيشه كند، بىگمان خود را به هلاكت دراندازد و مايه هلاكت ديگران شود. از اينروست كه امام على (ع)، در عهدنامه مالكاشتر، وى را سخت از اين بيمارى مهلك پرهيز داده و فرموده است :
«وَ لاَ تَقُولَنَّ إِنِّي مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَأُطَاعُ، فَإِنَّ ذلِکَ إِدْغَالٌ فِي الْقَلْبِ، وَ مَنْهَكَةٌ لِلدِّينِ، وَتَقَرَّبٌ مِنَ الْغِيَرِ.» همان ، نامۀ ۵۳
و مبادا بگويى: من بر آنان مسلّطم، از من فرمان دادن است و از ايشان فرمان بردن، زيرا چنين گفتهاى [و اينگونه فهمى] موجب تيره و تباه گردانيدن دل، و ناتوان و فرسوده ساختن دين، و نزديك شدن به دگرگونى است.
فرد و جامعه خودكامه از درون تباه شده است و منشأ انواع تباهىها است، تباهى در دين و دنيا، سياهىِ زندگى اين جهانى و زندگى آن جهانى.
#نکته_ها #نهج_البلاغه #خودکامگی #بیماری #استبداد
@MostafaTajzadeh
@delshadtehrani
نکته ها
⭕️ ظلم، علّت اصلى هلاكت دولتها ( ۱ )
در انديشه سياسى على (ع) بنابر آموزشهاى قرآن كريم مهمترين عامل قرار گرفتن دولتها در سراشيبى سقوط و اضمحلال، ظلم است، چه ظلم اجتماعى، چه ظلم اقتصادى و چه ظلم مديريتى؛ كه ظلم، قرار گرفتن چيزى در غير جايگاه خودش است. قرار گرفتن افراد در جايى كه صلاحيت و اهليت آن را ندارند و نتيجه آن بىتدبيرى و بدتدبيرى است، انحراف از موازين حق و دور شدن از حدود و مرزها ، و غارت دارایی های عمومی و سیاست های اقتصادی ویرانگر و مانند اينها، همه از صورتهاى مختلف ظلم است. در آموزه های اميرمومنان على (ع) در اين باره سخنانى گويا و هشدار دهنده و راهنما دیده می شود ، چنانکه در غررالحکم آمده است :
«الظُّلْمُ يُدَمِّرُ الدِّيَارَ.»
ظلم و ستم سرزمينها را ويران و هلاك مىسازد.
هيچ دولت و حكومتى با ظلم و ستم بقا نمىيابد و این سخن مشهور بیانگر حقیقتی روشن است :
«الْمُلْکُ يَبْقَى مَعَ الْكُفْرِ، وَ لاَ يَبْقَى مَعَ الظُّلْمِ.»
( مکارم الاخلاق ، رضی الدین نیشابوری ، ص ۱۲۵ )
حكومت با كفر برقرار مىماند و با ستم پايدار نمىماند.
#نکته_ها #نهج_البلاغه #دولت #ظلم #هلاکت
📍 کانال مصطفی دلشاد تهرانی
@MostafaTajzadeh
@delshadtehrani
⭕️ ظلم، علّت اصلى هلاكت دولتها ( ۱ )
در انديشه سياسى على (ع) بنابر آموزشهاى قرآن كريم مهمترين عامل قرار گرفتن دولتها در سراشيبى سقوط و اضمحلال، ظلم است، چه ظلم اجتماعى، چه ظلم اقتصادى و چه ظلم مديريتى؛ كه ظلم، قرار گرفتن چيزى در غير جايگاه خودش است. قرار گرفتن افراد در جايى كه صلاحيت و اهليت آن را ندارند و نتيجه آن بىتدبيرى و بدتدبيرى است، انحراف از موازين حق و دور شدن از حدود و مرزها ، و غارت دارایی های عمومی و سیاست های اقتصادی ویرانگر و مانند اينها، همه از صورتهاى مختلف ظلم است. در آموزه های اميرمومنان على (ع) در اين باره سخنانى گويا و هشدار دهنده و راهنما دیده می شود ، چنانکه در غررالحکم آمده است :
«الظُّلْمُ يُدَمِّرُ الدِّيَارَ.»
ظلم و ستم سرزمينها را ويران و هلاك مىسازد.
هيچ دولت و حكومتى با ظلم و ستم بقا نمىيابد و این سخن مشهور بیانگر حقیقتی روشن است :
«الْمُلْکُ يَبْقَى مَعَ الْكُفْرِ، وَ لاَ يَبْقَى مَعَ الظُّلْمِ.»
( مکارم الاخلاق ، رضی الدین نیشابوری ، ص ۱۲۵ )
حكومت با كفر برقرار مىماند و با ستم پايدار نمىماند.
#نکته_ها #نهج_البلاغه #دولت #ظلم #هلاکت
📍 کانال مصطفی دلشاد تهرانی
@MostafaTajzadeh
@delshadtehrani