📝📝📝 این سه عکس
✍🏻سهند ایرانمهر
✅جان_بولتون گفته است که:«در اجلاس گروه هفت، کشورهای دیگر انتظار دارند که آمریکا همیشه بانک آنها باشد اما رییس جمهور ترامپ روشن ساخت که این وضعیت دیگر ادامه نخواهد داشت». پس از اجلاس هم رئیس جمهوری آمریکا در صفحه توئیتر خود اعلام کرد که در واکنش به اظهارات نخست وزیر کانادا، امضا و حمایتش از بیانیه نشست سران «جی هفت» را پس گرفته است.
✅حالا به این سه عکس نگاه کنید. اولین عکس آنگلا_مرکل صدراعظم آلمان را در کنار اوباما نشان می دهد. در اجلاسی مشابه اجلاس اخیر. دیالوگی منطبق بر «قوه فاهمه» که با کمی مسامحه آدم را یاد تعبیر مشهور « کانت » از این قوه میاندازد و طبیعتا برای آلمانیهایی چون مرکل، چندان بیگانه نیست. پس زمینه تصویر سبز و روحنواز و امیدبخش می نمایاند و اوباما که خود محصول سنت شکنی در تاریخ گذشته آمریکا و ارمغان دموکراسی مدرن آمریکایی است روبروی مرکل با گاردی باز، شنوایِ حرف خانم صدراعظم است. پیداست که تا چه حد میتوان در مورد موضوع مورد صحبت یک سیاهپوست و یک زن - که نمونه مشابهی از آن در تاریخ قدیم نمیتوان یافت- میتوان خوشبین بود.
✅تصویر دوم اما به کلی متفاوت است. مرکل انگار میخواهد به زور و نومیدانه چیزی را شیرفهم مرد مُتِبَختر و خودشیفتهای کند که قصد ندارد از موضع غیرمنطقی خود عدول کند. مابقی حاضران هم مستاصل و سراسیمهاند. فضای کادر برخلاف عکس پیشین مرکل و اوباما، شلوغ، بسته و خفقانآور است. نه اثری از افق باز و سبزه و دستان گشاده است و نه نشانی از همکاری و همدلی. گفته شده است که این عکس را «استفان زیبرت»، منتشر کرده است. او پیشتر روزنامهنگار بوده است و حالا مسئول رسانهای و سخنگوی دولت آلمان. اگر این عکس توسط کس دیگری منتشر شده بود شاید این را نمیگفتم اما پیشینه و ملیت زیبرت برای من تردیدی باقی نمیگذارد که شباهت این عکس و کادر آن با کادر و مضمون عکس سوم اتفاقی نیست.
✅در عکس سوم، هیتلر همانگونه نشسته است که ترامپ. زبان بدن، حالت افتاده روی هم دست ها، تراکم آدم های آنسوی میز و از همه مهمتر، کادر بسته و شلوغ و جای عنصر اصلی عکس با این تفاوت که آنجا گوش ها و چشمهایی مشتاق، پذیرای خودکامهاند است و اینجا، زمانه؛ زمانه دیگری است.تصویر ترامپ و متحدان سرخورده شاید بهترین تصویر از دورهای متمایز در تاریخ آمریکا باشد. جلوه ای از شخصیت مصمم و لجوج یک خودکامه در عصر پسادموکراسی(!) و رویکرد آمریکا در زمانهای که بیش از ارزشهای آمریکایی، سخن از«آمریکای بزرگ» است، سخن از «اول آمریکا».
✅محافلی در ایران، این روزها سخن گفتن از بیکفایتی یا بی تدبیری تیم مذاکره کننده هستهای میزنند و نقص #برجام را فرصت دوباره برای احیای خود و دلیل نقض برجام میبینند. دستکم حالا معلوم شده است که این نگاه تا چه حد نابالغ است. رویکرد آمریکای ترامپ آفت همه تعهدات و توافقهاست. #کنوانسیونهای_ژنو (۱۹۴۹)، قرارداد #نفتا (NAFTA)، #توافق_محیط زیستی_پاریس ، قراردادهای #سازمان_تجارت_جهانی (WTO)، پیمان #ترانس_پاسیفیک (TPP)، پیمان محیط زیستی پاریس، قرارداد #ناتو (NATO)، پیمانهای دوجانبه با اتحادیهٔ اروپا، پیمانهای دوجانبهٔ دفاعی با کُره جنوبی و ژاپن، کوبا و حتا پرداخت شهریهٔ آمریکا به بودجهٔ سازمان ملل و برخی دیگر از قراردادها و معاهدات بینالمللی آمریکا ، مشت نمونه خروار از توافق ها و قراردادهایی است که ترامپ یا نقضشان کرده است یا وعده خروج از آن را داده است . این همان چیزی است که اشپیگل در شماره اخیر خود با عنوان «عصر خودکامگی» از آن یاد کرد با این همه نظریهپردازانی چون «استفان والت» معتقدند که در ظاهر نامنسجم و درهم ریخته سیاست خارجی ترامپ رگه هایی از (نظریه) رئالیسم را رصد کرده اند:« تلاشی برای ایجاد موازنه های فرامنطقهای از طریق اعمال زور اما با یک تفاوت آشکار و آن اینکه مبنای این واقع گرایی در روابط بین الملل مبتنی برهکاری با دولتها و سازمانهاست یعنی همان حلقه مفقوده ترامپیسم و دنیای امروز».
✅ این عکس ترامپ اما نشان میدهد که سخن استفان_والت در مورد نادیده گرفتن بنیان اصلی رئالیسم در عرصهبینالملل، بیراه نبوده است همچنانکه تلنگر زیبرت را با پس زمینهای از فاشیسم، در خاطرهها زنده میکند اگرچه زمانه کنونی با آن زمان متفاوت است اما این سخن «پریمو لوی» در کتاب If This Is a Man -به عنوان شاهد زخم خورده آن دوران را- نمیتوان بالمآل فراموش کرد:
«یک بار اتفاق افتاده است پس بازهم ممکن است اتفاق بیفتد!»
@sahandiranmehr
@MostafaTajzadeh
✍🏻سهند ایرانمهر
✅جان_بولتون گفته است که:«در اجلاس گروه هفت، کشورهای دیگر انتظار دارند که آمریکا همیشه بانک آنها باشد اما رییس جمهور ترامپ روشن ساخت که این وضعیت دیگر ادامه نخواهد داشت». پس از اجلاس هم رئیس جمهوری آمریکا در صفحه توئیتر خود اعلام کرد که در واکنش به اظهارات نخست وزیر کانادا، امضا و حمایتش از بیانیه نشست سران «جی هفت» را پس گرفته است.
✅حالا به این سه عکس نگاه کنید. اولین عکس آنگلا_مرکل صدراعظم آلمان را در کنار اوباما نشان می دهد. در اجلاسی مشابه اجلاس اخیر. دیالوگی منطبق بر «قوه فاهمه» که با کمی مسامحه آدم را یاد تعبیر مشهور « کانت » از این قوه میاندازد و طبیعتا برای آلمانیهایی چون مرکل، چندان بیگانه نیست. پس زمینه تصویر سبز و روحنواز و امیدبخش می نمایاند و اوباما که خود محصول سنت شکنی در تاریخ گذشته آمریکا و ارمغان دموکراسی مدرن آمریکایی است روبروی مرکل با گاردی باز، شنوایِ حرف خانم صدراعظم است. پیداست که تا چه حد میتوان در مورد موضوع مورد صحبت یک سیاهپوست و یک زن - که نمونه مشابهی از آن در تاریخ قدیم نمیتوان یافت- میتوان خوشبین بود.
✅تصویر دوم اما به کلی متفاوت است. مرکل انگار میخواهد به زور و نومیدانه چیزی را شیرفهم مرد مُتِبَختر و خودشیفتهای کند که قصد ندارد از موضع غیرمنطقی خود عدول کند. مابقی حاضران هم مستاصل و سراسیمهاند. فضای کادر برخلاف عکس پیشین مرکل و اوباما، شلوغ، بسته و خفقانآور است. نه اثری از افق باز و سبزه و دستان گشاده است و نه نشانی از همکاری و همدلی. گفته شده است که این عکس را «استفان زیبرت»، منتشر کرده است. او پیشتر روزنامهنگار بوده است و حالا مسئول رسانهای و سخنگوی دولت آلمان. اگر این عکس توسط کس دیگری منتشر شده بود شاید این را نمیگفتم اما پیشینه و ملیت زیبرت برای من تردیدی باقی نمیگذارد که شباهت این عکس و کادر آن با کادر و مضمون عکس سوم اتفاقی نیست.
✅در عکس سوم، هیتلر همانگونه نشسته است که ترامپ. زبان بدن، حالت افتاده روی هم دست ها، تراکم آدم های آنسوی میز و از همه مهمتر، کادر بسته و شلوغ و جای عنصر اصلی عکس با این تفاوت که آنجا گوش ها و چشمهایی مشتاق، پذیرای خودکامهاند است و اینجا، زمانه؛ زمانه دیگری است.تصویر ترامپ و متحدان سرخورده شاید بهترین تصویر از دورهای متمایز در تاریخ آمریکا باشد. جلوه ای از شخصیت مصمم و لجوج یک خودکامه در عصر پسادموکراسی(!) و رویکرد آمریکا در زمانهای که بیش از ارزشهای آمریکایی، سخن از«آمریکای بزرگ» است، سخن از «اول آمریکا».
✅محافلی در ایران، این روزها سخن گفتن از بیکفایتی یا بی تدبیری تیم مذاکره کننده هستهای میزنند و نقص #برجام را فرصت دوباره برای احیای خود و دلیل نقض برجام میبینند. دستکم حالا معلوم شده است که این نگاه تا چه حد نابالغ است. رویکرد آمریکای ترامپ آفت همه تعهدات و توافقهاست. #کنوانسیونهای_ژنو (۱۹۴۹)، قرارداد #نفتا (NAFTA)، #توافق_محیط زیستی_پاریس ، قراردادهای #سازمان_تجارت_جهانی (WTO)، پیمان #ترانس_پاسیفیک (TPP)، پیمان محیط زیستی پاریس، قرارداد #ناتو (NATO)، پیمانهای دوجانبه با اتحادیهٔ اروپا، پیمانهای دوجانبهٔ دفاعی با کُره جنوبی و ژاپن، کوبا و حتا پرداخت شهریهٔ آمریکا به بودجهٔ سازمان ملل و برخی دیگر از قراردادها و معاهدات بینالمللی آمریکا ، مشت نمونه خروار از توافق ها و قراردادهایی است که ترامپ یا نقضشان کرده است یا وعده خروج از آن را داده است . این همان چیزی است که اشپیگل در شماره اخیر خود با عنوان «عصر خودکامگی» از آن یاد کرد با این همه نظریهپردازانی چون «استفان والت» معتقدند که در ظاهر نامنسجم و درهم ریخته سیاست خارجی ترامپ رگه هایی از (نظریه) رئالیسم را رصد کرده اند:« تلاشی برای ایجاد موازنه های فرامنطقهای از طریق اعمال زور اما با یک تفاوت آشکار و آن اینکه مبنای این واقع گرایی در روابط بین الملل مبتنی برهکاری با دولتها و سازمانهاست یعنی همان حلقه مفقوده ترامپیسم و دنیای امروز».
✅ این عکس ترامپ اما نشان میدهد که سخن استفان_والت در مورد نادیده گرفتن بنیان اصلی رئالیسم در عرصهبینالملل، بیراه نبوده است همچنانکه تلنگر زیبرت را با پس زمینهای از فاشیسم، در خاطرهها زنده میکند اگرچه زمانه کنونی با آن زمان متفاوت است اما این سخن «پریمو لوی» در کتاب If This Is a Man -به عنوان شاهد زخم خورده آن دوران را- نمیتوان بالمآل فراموش کرد:
«یک بار اتفاق افتاده است پس بازهم ممکن است اتفاق بیفتد!»
@sahandiranmehr
@MostafaTajzadeh
Telegram