Forwarded from علی نیکجو «روانپزشک- رواندرمانگر تحلیلی»
📌 برای ۲۰ سال افسردگیام را پنهان کردم؛ اکنون آمادهام که دربارهی آن حرف بزنم.
✍🏼 Stephanie Reidy
▫ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو:
@alipsychiatrist
✳ برای سالها رازی در زندگیام داشتم که آن را شرمآور تصور میکردم و هیچگاه دربارهی آن حرف نزدم. تا امروز، که دیگر نمیتوانم به گفتگو دربارهی آن پایان بدهم. یک سال قبل برای اولین بار در یک کلاس جامعه شناسی در دبیرستان، درباره آن حرف زدم. امروز برای دانشجویان سال سوم پزشکی، و هفتهی آینده هم در دانشگاهی دیگر، از رازی خواهم گفت که مدیران این موسسات به این نتیجه رسیدهاند که دانشجویان به شنیدنش نیاز دارند.
در سال آخر دانشگاه، سعی کردم خودم را بکشم. اکنون که دربارهی آن میگویم، مثل یک اتفاق یا حادثه به نظر میرسد، اما در واقع اینطور نبود. مشکلات من در دبیرستان شروع شد، گرچه در آن زمان، آنها را مشکل در نظر نمیگرفتم. فقط فکر میکردم که تنبل و کسل هستم. و هر کس که علاقهای به زندگی نشان میدهد مانند من در حال وانمود کردن و دروغ گفتن است. در پشت صورت یک دانشآموز خوب، چهرهی تاریک و مهآلود یک اختلال روانشناختی قرار داشت. من افسرده بودم.
شروع دانشگاه مانند یک تسکین بود. تنوع افراد، کلاسها و موضوعاتی که با آنها مشغولیت پیدا کردم باعث شد که برای دورهای از زمان خندههایم واقعیتر و جهانم روشنتر شود، اما زمان زیادی نگذشت که تاریکی دوباره برگشت و خود را در پشت نقابی از شادی می دیدم، در حالی که به سختی تلاش می کردم به فعالیتهای اجتماعیام ادامه بدهم.
📌 ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)
#روانپزشکی #روان_شناسی
#افسردگی #انگ_زدایی
🆔@alipsychiatrist
✍🏼 Stephanie Reidy
▫ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو:
@alipsychiatrist
✳ برای سالها رازی در زندگیام داشتم که آن را شرمآور تصور میکردم و هیچگاه دربارهی آن حرف نزدم. تا امروز، که دیگر نمیتوانم به گفتگو دربارهی آن پایان بدهم. یک سال قبل برای اولین بار در یک کلاس جامعه شناسی در دبیرستان، درباره آن حرف زدم. امروز برای دانشجویان سال سوم پزشکی، و هفتهی آینده هم در دانشگاهی دیگر، از رازی خواهم گفت که مدیران این موسسات به این نتیجه رسیدهاند که دانشجویان به شنیدنش نیاز دارند.
در سال آخر دانشگاه، سعی کردم خودم را بکشم. اکنون که دربارهی آن میگویم، مثل یک اتفاق یا حادثه به نظر میرسد، اما در واقع اینطور نبود. مشکلات من در دبیرستان شروع شد، گرچه در آن زمان، آنها را مشکل در نظر نمیگرفتم. فقط فکر میکردم که تنبل و کسل هستم. و هر کس که علاقهای به زندگی نشان میدهد مانند من در حال وانمود کردن و دروغ گفتن است. در پشت صورت یک دانشآموز خوب، چهرهی تاریک و مهآلود یک اختلال روانشناختی قرار داشت. من افسرده بودم.
شروع دانشگاه مانند یک تسکین بود. تنوع افراد، کلاسها و موضوعاتی که با آنها مشغولیت پیدا کردم باعث شد که برای دورهای از زمان خندههایم واقعیتر و جهانم روشنتر شود، اما زمان زیادی نگذشت که تاریکی دوباره برگشت و خود را در پشت نقابی از شادی می دیدم، در حالی که به سختی تلاش می کردم به فعالیتهای اجتماعیام ادامه بدهم.
📌 ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)
#روانپزشکی #روان_شناسی
#افسردگی #انگ_زدایی
🆔@alipsychiatrist
Telegraph
برای ۲۰ سال افسردگیام را پنهان کردم؛ اکنون آمادهام که دربارهی آن حرف بزنم.
✍🏼 Stephanie Reidy برای سالها رازی در زندگیام داشتم که آن را شرمآور تصور میکردم و هیچگاه دربارهی آن حرف نزدم. تا امروز، که دیگر نمیتوانم به گفتگو دربارهی آن پایان بدهم. یک سال قبل برای اولین بار در یک کلاس جامعه شناسی در دبیرستان، درباره آن حرف زدم.…
Forwarded from علی نیکجو «روانپزشک- رواندرمانگر تحلیلی»
📌 اختلال روانشناختی در خانواده؛ نزدیک شدن به دنیای بیمار
✍🏼 Susan Noonan
▫ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
@alipsychiatrist
✳️ اعضای خانواده معمولا اولین کسانی هستند که متوجه تغییرات ناشی از یک اختلال روانشناختی در فرد مبتلا به آن میشوند. آنها شاهد این هستند که فرزند، خواهر یا برادر، همسر یا والدین آنها بهتدریج خود را از خانواده و دوستان منزوی میکند، دچار تغییراتی در الگوی خواب، تغذیه و بهداشت شخصی میشود، رفتارهای عجیب و نامعمول نشان میدهد، تحریکپذیر و پرخاشگر میشود، به سمت سوء مصرف الکل و مواد روی می آورد و ..
هنگامی که اختلال روانی وارد یک خانواده میشود، اعضای خانواده را در ابتدا با این مشکل مواجه میکند که چگونه به درکی از پیچیدگی اختلال روانی و شکاف و سردرگمی ناشی از آن در فضای خانواده دست یابند، و در درجه بعد، چگونه راه هایی برای کمک به عضو بیمار خانواده، که اغلب ناتوان از کمک به خویش است، بیابند.
✳️ بیمار مبتلا به اختلال روانی دنیای درون و پیرامون خود را، متفاوت با گذشته، گیج کننده و رنجآور را تجربه میکند، و علیرغم نیاز مفرط به تسکین، حمایت و درک، اغلب اوقات احساس میکند که اطرافیان، توانایی فهم او را ندارند، و به رنجی که او تحمل میکند، اعتبار نمیدهند.
شنیدن جملاتی مثل "سعی کن خودت را جمع و جور کنی" و یا "اگر بخواهی میتوانی به این وضعیت مسلط شوی"، نه تنها کمک کننده نیست، بلکه باعث انتقال احساس سرزنش شدن، و اجتناب بیمار از درخواست کمک خواهد شد.
چنین پیامهایی از این باور نشأت میگیرند که فرد مبتلا به اختلال روانی قدرت کنترل علائم بیماری را دارد؛ باوری که با درنظر گرفتن عوامل زیست شناختی، ژنتیک و عصبی دخیل در ایجاد علائم بیماری، و ماهیت غیرارادی آنها، صحیح نیست.
عدم انکار وجود یک بیماری، تلاش برای افزایش آگاهی از ماهیت اختلال روانی، و فراتر رفتن از موضع سرزنش، انتقاد و قضاوت عضو بیمار خانواده، اگرچه باعث علاج کامل مشکل او نمیشود، اما احتمال بهبود وضعیت و کاهش رنج ناشی از بیماری را، افزایش میدهد.
✳️ بسیاری از اوقات، به ویژه در حین دوره های حاد اختلال روانی، بیماران رفتارهایی را نشان میدهند که به نحوی برای خود و یا اطرافیانشان آسیبزننده است، و میتواند باعث سلب اعتماد نزدیکان و اعضای خانواده شود.
درک گذرا بودن علائم دوره های حاد، تفکیک رفتارها و گفته های متأثر از بیماری از وجوه سالم شخصیت فرد مبتلا، و تلاش برای بازسازی فضای اعتماد در دوره های بهبود اختلال، اگرچه بسیار دشوار است، اما باعث حفظ عزت نفس و مسئولیتپذیری بیمار و کمک به او برای بازگشت به فعالیتهای معمول زندگی پس از دوره های حاد بیماری خواهد شد.
✳ داشتن انتظارات واقع بینانه از خود، در عین حمایت از فرد بیمار، مهم است. توقع از خود برای 'نجات' عضو مبتلا به اختلال روانی و بازگرداندن تمام جنبههای زندگی او به وضعیت پیش از بیماری، میتواند انتظار غیرواقع بینانهای باشد که عدم دست یابی به آن باعث ایجاد احساس ناکامی و حتی خشم نسبت به خود و فرد بیمار شود.
در عین حال باید باور داشت، که پایداری عشق، احترام و محبت در فضای روابط خانوادگی بیمار، تأثیری فراتر از تصور، در تقویت انگیزهٔ بیمار برای جستجوی درمان و مهار بیماری خواهد داشت.
#روان_پزشکی
#انگ_زدایی
#روان_درمانی
#روان_درمانی_تحلیلی
🆔@alipsychiatrist
https://t.me/alipsychiatrist
https://www.psychologytoday.com/intl/blog/view-the-mist/201705/mental-illness-splits-families
✍🏼 Susan Noonan
▫ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
@alipsychiatrist
✳️ اعضای خانواده معمولا اولین کسانی هستند که متوجه تغییرات ناشی از یک اختلال روانشناختی در فرد مبتلا به آن میشوند. آنها شاهد این هستند که فرزند، خواهر یا برادر، همسر یا والدین آنها بهتدریج خود را از خانواده و دوستان منزوی میکند، دچار تغییراتی در الگوی خواب، تغذیه و بهداشت شخصی میشود، رفتارهای عجیب و نامعمول نشان میدهد، تحریکپذیر و پرخاشگر میشود، به سمت سوء مصرف الکل و مواد روی می آورد و ..
هنگامی که اختلال روانی وارد یک خانواده میشود، اعضای خانواده را در ابتدا با این مشکل مواجه میکند که چگونه به درکی از پیچیدگی اختلال روانی و شکاف و سردرگمی ناشی از آن در فضای خانواده دست یابند، و در درجه بعد، چگونه راه هایی برای کمک به عضو بیمار خانواده، که اغلب ناتوان از کمک به خویش است، بیابند.
✳️ بیمار مبتلا به اختلال روانی دنیای درون و پیرامون خود را، متفاوت با گذشته، گیج کننده و رنجآور را تجربه میکند، و علیرغم نیاز مفرط به تسکین، حمایت و درک، اغلب اوقات احساس میکند که اطرافیان، توانایی فهم او را ندارند، و به رنجی که او تحمل میکند، اعتبار نمیدهند.
شنیدن جملاتی مثل "سعی کن خودت را جمع و جور کنی" و یا "اگر بخواهی میتوانی به این وضعیت مسلط شوی"، نه تنها کمک کننده نیست، بلکه باعث انتقال احساس سرزنش شدن، و اجتناب بیمار از درخواست کمک خواهد شد.
چنین پیامهایی از این باور نشأت میگیرند که فرد مبتلا به اختلال روانی قدرت کنترل علائم بیماری را دارد؛ باوری که با درنظر گرفتن عوامل زیست شناختی، ژنتیک و عصبی دخیل در ایجاد علائم بیماری، و ماهیت غیرارادی آنها، صحیح نیست.
عدم انکار وجود یک بیماری، تلاش برای افزایش آگاهی از ماهیت اختلال روانی، و فراتر رفتن از موضع سرزنش، انتقاد و قضاوت عضو بیمار خانواده، اگرچه باعث علاج کامل مشکل او نمیشود، اما احتمال بهبود وضعیت و کاهش رنج ناشی از بیماری را، افزایش میدهد.
✳️ بسیاری از اوقات، به ویژه در حین دوره های حاد اختلال روانی، بیماران رفتارهایی را نشان میدهند که به نحوی برای خود و یا اطرافیانشان آسیبزننده است، و میتواند باعث سلب اعتماد نزدیکان و اعضای خانواده شود.
درک گذرا بودن علائم دوره های حاد، تفکیک رفتارها و گفته های متأثر از بیماری از وجوه سالم شخصیت فرد مبتلا، و تلاش برای بازسازی فضای اعتماد در دوره های بهبود اختلال، اگرچه بسیار دشوار است، اما باعث حفظ عزت نفس و مسئولیتپذیری بیمار و کمک به او برای بازگشت به فعالیتهای معمول زندگی پس از دوره های حاد بیماری خواهد شد.
✳ داشتن انتظارات واقع بینانه از خود، در عین حمایت از فرد بیمار، مهم است. توقع از خود برای 'نجات' عضو مبتلا به اختلال روانی و بازگرداندن تمام جنبههای زندگی او به وضعیت پیش از بیماری، میتواند انتظار غیرواقع بینانهای باشد که عدم دست یابی به آن باعث ایجاد احساس ناکامی و حتی خشم نسبت به خود و فرد بیمار شود.
در عین حال باید باور داشت، که پایداری عشق، احترام و محبت در فضای روابط خانوادگی بیمار، تأثیری فراتر از تصور، در تقویت انگیزهٔ بیمار برای جستجوی درمان و مهار بیماری خواهد داشت.
#روان_پزشکی
#انگ_زدایی
#روان_درمانی
#روان_درمانی_تحلیلی
🆔@alipsychiatrist
https://t.me/alipsychiatrist
https://www.psychologytoday.com/intl/blog/view-the-mist/201705/mental-illness-splits-families
Telegram
attach 📎