فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝مورد «دراویش گنابادی»
تجلی جدال دنیای قدیم در دنیای جدید

✍🏻 سهند ایرانمهر

تنش دیشب در منطقه محل اقامت #نورعلی_تابنده ، قطب دراویش #نعمت‌اللهی گنابادی، میان ماموران موتورسوار و دراویش‌گنابادی حامی او که نسبت به محدودیت‌های اعمال شده معترضند، از موضوعات مورد توجه در شبکه‌های اجتماعی بوده است که حقیقتا ذهن را در مورد میل مفرط به تنش‌آفرینی و بی‌توجهی توامان و مزمن به حقوق شهروندی و امنیت و ثبات کشور دچار شگفتی و این پرسش را مطرح می‌کند که چرا باید یک نحله فکری و آیینی، یا موضوعات مرتبط با طایفه دراویش هم، اینچنین امنیتی و تنش‌زا شود؟

جدال میان فقها از یک طرف و دروایش و صوفیان از سوی دیگر، جدالی تاریخی است. چه آن زمان که «ابن‌جوزی» در فصل دهم « تلبیس ابلیس» (قرن۶)، صوفیان و دراویش را به دروغ و بددینی نواخت و چه آن‌زمان که «محمدبن منور» در «اسرارالتوحید» پرده از عمق اختلاف میان قطب عارفان و امام‌جمعه شهر برداشت:

شیخ ابوسعيد ابي الخير مرا بخواند وفرمود:« ای حسن! صوفیان چندتن هستند؟» گفتم :«صدو بيست تن‌اند». گفت :«فردا باید هر کسی را سر بره بریان با شکر کوفته وگلاب مهیا کنی واین سفره را در مسجد جامع بنهی با بخور وعود تا بسوزانیم تا آن کسانی که در پنهانی غیبت می کنند به چشم خود ببینند که حق سبحانه وتعالی عزیزان درگاه خویش را از پس پرده غیب چه می خوراند»... این خبر را به قاضی صاعد و امام جمعه استاد ابوبکر بردند. قاضی صاعد گفت :»بگذارید تا امروز شادی بکنند وسر بریانی بخورند که فردا سر ایشان کلاغان خواهند خورد»و بوبکر اسحاق گفت :»بگذارید که ایشان شکمی چرب کنند که فردا چوبه دار را چرب خواهند کرد».

این جدال در نگاه اول جدال بر سر «دکّان» دیدن، طریق هدایت بود، لذا عارفی چون «ابوالحسن خرقانی» در اشارتی کنایه‌آمیز تلویحا به فقیهان می‌گوید که : «اگر خلق را به خدا خواندید و بر دعوت دیگری به خدا خائف بودید، دعوت به خود می‌کنید نه به خدا»، از آن سو فقیهی حنبلی چون ابن‌جوزی این دعوا را دعوای بین التزام به شریعت و اباحه‌گری می‌دانست که بر مصاحبت با امردان و بی تقیدی بر مناسک و آداب دین نام عرفان گذاشته است.

دعوای بین شریعت( قواعد، مصالح دینی) و طریقت( حقیقت و باطن دین)گاه چنان بالا گرفته است که جریان سومی چون حافظ، راه «رندی» در پیش‌گرفت و به جای مسجدِ اهل طریقت و خانقاهِ اهل طریقت و بجای «زاهدِ مسجد» و «شیخِ خانقاه» از «خرابات» سربرآورد:
بنده پیر خراباتم
که لطفش دایم است
ور نه لطف شیخ و زاهد
گاه هست و گاه نیست

عرفا و فقیهان البته همیشه در جدال نبوده‌اند و برآمدن «صفویه» جلوه‌ای از همداستانی صوفی و فقیه بود که کم کم باعث شد فقیهان نیز به صرافت تصدی قدرت بیفتند.


@MostafaTajzadeh
https://goo.gl/BCua8i