چشمانت....زادڪَاه باران
لبانت....میخانهاے پُر از شراب
دستانت.....تن پوش تن عریانم
آغوشت.....عطرِ نیلوفر
صدایت.....ترانهے هستی
یاوه نمیڪَویم.....
" زندڪَی "
در عمق جانت جریان دارد
تو را بیشتر از عشـ.ـق میخواهم"
#محمدذبیحی
#چ
چشمانت....زادڪَاه باران
لبانت....میخانهاے پُر از شراب
دستانت.....تن پوش تن عریانم
آغوشت.....عطرِ نیلوفر
صدایت.....ترانهے هستی
یاوه نمیڪَویم.....
" زندڪَی "
در عمق جانت جریان دارد
تو را بیشتر از عشـ.ـق میخواهم"
#محمدذبیحی
#چ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چشم های تو
سبوی نفسی است در ایستگاه دلدادگی
که عطش عشق را
در دلم
سیراب می کند
#شهاب_شهابی
#چ
چشم های تو
سبوی نفسی است در ایستگاه دلدادگی
که عطش عشق را
در دلم
سیراب می کند
#شهاب_شهابی
#چ
.
#تکست
مدرسه كه ميرفتيم ،
هربار كه دفتر مشقمون رو جا ميذاشتيم معلممون ميگفت:
مواظب باش خودتو جا نذارى
و ما ميخنديديم و
با خودمون میگفتیم، مگه میشه آدم خودشو هم جا بذاره؟!
بزرگ كه شديم
بارها و بارها
يه قسمت از خودمون رو
یه جاهایی جاگذاشتيم!
توى يه كافه،
توى يه خيابون،
توى يه خاطره .....
کاش اصلا بزرگ نمیشدیم):
#تکست
مدرسه كه ميرفتيم ،
هربار كه دفتر مشقمون رو جا ميذاشتيم معلممون ميگفت:
مواظب باش خودتو جا نذارى
و ما ميخنديديم و
با خودمون میگفتیم، مگه میشه آدم خودشو هم جا بذاره؟!
بزرگ كه شديم
بارها و بارها
يه قسمت از خودمون رو
یه جاهایی جاگذاشتيم!
توى يه كافه،
توى يه خيابون،
توى يه خاطره .....
کاش اصلا بزرگ نمیشدیم):
هر گاه زنی به تو پناه آورد
برای او بمیر
زیرا یک زن،
هرگز به مردی پناه نمیبرد
مگر آنکه نزد او از بزرگترینِ مردان باشد.
#نزار_قبانی
#ه
برای او بمیر
زیرا یک زن،
هرگز به مردی پناه نمیبرد
مگر آنکه نزد او از بزرگترینِ مردان باشد.
#نزار_قبانی
#ه
Keshki Dooset Nadashtam
Hayede
" کاشکی دوستت نداشتم"
# بانوهایده
هر چه گشتیم در این شهر
نبود اهل دلی
که بداند غم دلتنگی و تنهایی
خونه گرم عشق ما بی تو چه بی فروغه
گریه من حقیقی و خنده من دروغه*
روزایی که نیومدی وای که چه حالی داشتم
مثل گذشته های دور کاشکی دوستت نداشتم
کاشکی دوستت نداشتم
# بانوهایده
هر چه گشتیم در این شهر
نبود اهل دلی
که بداند غم دلتنگی و تنهایی
خونه گرم عشق ما بی تو چه بی فروغه
گریه من حقیقی و خنده من دروغه*
روزایی که نیومدی وای که چه حالی داشتم
مثل گذشته های دور کاشکی دوستت نداشتم
کاشکی دوستت نداشتم
«در صدا کردنِ نام تو
یک "کجایی؟" پنهان است...
یک "کاش میبودی"
یک "کاش باشی"
یک "کاش نمیرفتی"
من نامِ تو را
حذف به قرینهی این همه دلتنگی و پرسش
صدا میزنم.»
#علیرضاروشن
#د
یک "کجایی؟" پنهان است...
یک "کاش میبودی"
یک "کاش باشی"
یک "کاش نمیرفتی"
من نامِ تو را
حذف به قرینهی این همه دلتنگی و پرسش
صدا میزنم.»
#علیرضاروشن
#د
امشب به یاد تو می خوابم
ای عشق من ...!
ای زیبای من ...!
شاید
حتی
در خواب دیدمت ...!
#امیر_محمد_خالقی
#الف
ای عشق من ...!
ای زیبای من ...!
شاید
حتی
در خواب دیدمت ...!
#امیر_محمد_خالقی
#الف
Audio
#بنویس
گفتا بنویس ...از غم هجران چه نویسم ؟
با مهر دهان ، از دلِ ویران چه نویسم ؟
صدنامه نوشتیم ... ندیدیم جوابی ،
با چشم تَر وُ دیده ی گریان چه نویسم ؟
چون طرّه گیسوی تو روزم سیه افتاد ،
ای پادشه جمله ی خوبان چه نویسم ؟
در ارزوی وصل تو عمرم به سر آمد ،
بی وصل تو از حال پریشان چه نویسم ؟
یک عمر دویدیم ، به جایی نرسیدیم ،
خون خورده ی دردیم به درمان چه نویسم ؟
از سوخته ی اتش عشقت خبرت نیست ،
وز داغ تو از عاشق نالان چه نویسم ؟
از مرغ اسیری که به دامست وگرفتار ،
از یاد فراموش ... به زندان چه نویسم ؟
آواره ی دهریم پراکنده به هر جا ،
ای خانه ات اباد ، ز سامان چه نویسم ؟
دیریست که دل در پِی آن ماهترینست ،
با اشک روان بر گل خندان چه نویسم ؟
#راحم همه از سینه ی عشاق سُراید ،
با حالِ پریشانِ پریشان چه نویسم ؟
#راحم_تبریزی
گفتا بنویس ...از غم هجران چه نویسم ؟
با مهر دهان ، از دلِ ویران چه نویسم ؟
صدنامه نوشتیم ... ندیدیم جوابی ،
با چشم تَر وُ دیده ی گریان چه نویسم ؟
چون طرّه گیسوی تو روزم سیه افتاد ،
ای پادشه جمله ی خوبان چه نویسم ؟
در ارزوی وصل تو عمرم به سر آمد ،
بی وصل تو از حال پریشان چه نویسم ؟
یک عمر دویدیم ، به جایی نرسیدیم ،
خون خورده ی دردیم به درمان چه نویسم ؟
از سوخته ی اتش عشقت خبرت نیست ،
وز داغ تو از عاشق نالان چه نویسم ؟
از مرغ اسیری که به دامست وگرفتار ،
از یاد فراموش ... به زندان چه نویسم ؟
آواره ی دهریم پراکنده به هر جا ،
ای خانه ات اباد ، ز سامان چه نویسم ؟
دیریست که دل در پِی آن ماهترینست ،
با اشک روان بر گل خندان چه نویسم ؟
#راحم همه از سینه ی عشاق سُراید ،
با حالِ پریشانِ پریشان چه نویسم ؟
#راحم_تبریزی