هر تن بود به کشمکش جان خویشتن
در جان ماست کشمکش و های و هوی دوست

#صفای_اصفهانی

#ه

اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ
وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ
مِنهُم وَ الاَموَاتِ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم
بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ
غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی
کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ
الصَّلَوَاتِ......

کامران مولایی
📚

ای ساربان آهسته رو کآرام جانم می‌رود
وآن دل که با خود داشتم با دلستانم می‌رود

من مانده‌ام مهجور از او بیچاره و رنجور از او
گویی که نیشی دور از او در استخوانم می‌رود


#سعدی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#الف

چون کار به جهد و جدّ تو برناید
دلتنگ مشو که آنچنان می باید

چون نور فراز شد جهان بگشاید
کز دامن صبح روز روشن زاید

#اوحدالدین_کرمانی

#چ

دلتنگم
آن‌چنان که...
اگر ببینمت به کام...
خواهم که جاودانه بنالم به دامنت...
شاید که جاودانه بمانی...
کنار من...

#فریدون_مشیری

#د

جای ترنج، دست و دل از خود بریده ایم


این است راز و رمز دل از دست دادگی

#سعید_بیابانکی

#ج

شده از درد بخندی که نبارد چشمت


من در این خنده پرغصه مهارت دارم

#پروانه_حسینى

#ش

ای دل ، ز شراب عشق گشتی سرمست
کز رنج خمار او بجان نتوان رست

گر از دل من چنین فرو داری دست
در روز ز دست تو بشب باید جست


ُ#ازرقی_هروی

#الف

ناکرده گنه در این جهان کیست بگو!
آنکس که گنه نکرد چون زیست بگو!

من بد کنم و تو بد مکافات دهی
پس فرق میان من و تو چیست بگو!


ُ#خیام_نیشابوری
#ن

شب است و باغچه‌‌های تهی ز ميخک من
و بـــوی خاطــــره‌‌ها در حيــــاط کوچک من

حياط خلوت من از سکوت سرشار است
کجاست نغمه غمگينت ای چکاوک من؟


ُ#سعید_بیابانکی

#ش

خوشا از عشق مُردن در کنارت، ای که طعمِ تو


طراوت می‌دهد حتّی، شرنگِ تلخِ مردن را

#حسین_منزوی

#خ

گفتم بهانه‌اے نیست
تا پر زنم به سویت

گفتـا تـو بال بـگشا
راه بهانـه با مـن ...

#مهدی_سهیلی

#گ

طلای اصل و بدل آنچنان یکی شده أند
که عشق جز به هوای هوس نمی ماند
من و تو در سفر عشق، دیر فهمیدیم
قطار، منتظر هیچ کس نمی ماند

#فاضل_نظری
‌
#ط

روی دل از همه عالم چو به روی تو بود






زان سبب سجده برم پیش دو ابروی خمت

#راغب_شیرازی

#ر

عمریست دارم با غمت تمرین مردن می‌کنم






تمرین بودن بی تو را، با جان سپردن می‌کنم

#مهناز_نجفی

#ع

حکایت‌های عهد دوستی را کرده‌ام از بَر




چو هندویی که بهر سوختن هیزم نگه دارد

#نظیری_نیشابوری

#ح

برایت مثل یک رزمنده جنگیدم ولی هرگز





نفهمیدم که تو با دشمنانم پای یک میزی!

#فرامرز_عرب_عامری

#ب

شب به تنهایی خودش مأمور بر آزارِ ماست






وای از آن ساعت که با غَم هم تبانی می‌کند

#حسین_فروتن

#ش

نرگس یعقوب دیدہ از گل و بلبل بدید






حسن یوسف باهم و مهر زلیخا دربهار

#سیف_فرغانی

#ن

یاد باد او ڪه ز ما دور ولے خاطره اش




سیل اشڪےست ڪه از دیده به راه افتاده ست

#الهام_هاشمی

#ی