Mehestaan I حزب مهستان
468 subscribers
180 photos
6 videos
8 files
43 links
حزبِ مِهِستان ایران (نام پیشین: کانون مهستان) حزبی ایران‌گرا و باورمند به شکل‌گیری شایسته‌سالاری در نظام حکومتی ایران و لزوم تشکیل اتحادیه‌ی کشورهای حوزه‌ی فرهنگی ـ تمدنی ایرانی است که پروانه‌اش را در سال ۱۳۸۳ از وزارت کشور گرفت.

برای ارتباط
@afshari1397
Download Telegram
Channel name was changed to «Mehestaan I حزب مهستان»
▫️ بیانیه‌ی تحلیلی حزب مِهستان ایران درباره‌ی وضعیت کشور
و پیشنهادهایی به دولت


▪️ کیفیت نامطلوب زندگی در ایران را شهروندانش با پوست و گوشت خود، و به‌طور روزانه، حس می‌کنند؛ شرایطی که نه تنها در شأن ایران و ایرانی نیست، که اگر ادامه یابد باعث به خطر افتادن پایداری ایران خواهد شد. یکی از مهم‌ترین دلایل این کیفیت، وضعیت بد اقتصادی است که نمودهایش را در تورم روزافزون و گرانی کالاها؛ سطح بالای بیکاری؛ رشد و نوسان بی‌سابقه‌ی قیمت ارز و در نتیجه اُفتِ ‌ارزش پول ملی؛ تعطیل یا نیمه‌تعطیل شدنِ بسیاری از کارخانه‌ها؛ و... می‌شود دید که در کنار وضعیت غیرقابل دفاع اجتماعی هم‌چون بی‌توجهی به شادی و وجود و آشکار شدنِ فسادِ گسترده می‌رود که بر دامنه‌ی نارضایتی‌ها و اعتراض‌های مردمی بیفزاید.

▪️ حزب مهستان ایران، به عنوان حزبی برآمده از مناسبات جامعه‌ی مدنی و حامی آن، تغییر سازوکار نادرست تعیین وزیران را که در چندین دهه‌ی گذشته نهادینه شده است مهم‌تر از خودِ تغییر وزیران و مدیرانِ ارشد اقتصادی می‌داند. رییس‌جمهور گرامی می‌باید در این زمینه ــ و زمینه‌های مشابه ــ از دستکم چهار حوزه مشورت بگیرد و رایزنی خود را محدود به مشاورانش، سفارشِ قدرت‌های در سایه و احتمالاً یکی دو حزبِ نزدیک ننماید: 1) نمایندگان اصناف مرتبط که در طی سال‌های گذشته در کنفدراسیون‌هایی سازمان داده شده‌اند؛ 2) بدنه‌ی کارشناسی وزارت‌خانه‌ها و نهادهای مرتبط، که همیشه مورد غفلت بوده‌اند؛ 3) نهادهای علمی ـ تخصصی و دانشگاهی این حوزه‌ها؛ و 4) احزاب، که «خانه‌ی احزاب ایران» می‌تواند جمع‌بندی نظرهای آنان را انجام داده و به رییس‌جمهور تقدیم کند. اما در این زمینه‌ی خاص، یعنی اقتصاد، به‌باور حزب مهستان ایران، حال که آینده‌ و به‌ویژه کاراییِ برجام در ابهام فرو رفته است دولت می‌بایست از پتانسیل طیفِ فکری‌ای متفاوت از آنچه تاکنون در مصدر قدرت بوده‌اند بهره ببرد؛ وگرنه، جابه‌جا کردنِ مهره‌های نزدیک به هم که در طی این سال‌ها ناکارآمدی‌شان بارها اثبات شده دردی را دوا نخواهد کرد، جز آن‌که نشانه‌ای از بی‌توجهی رییس‌جمهور به خواست‌های مردم تلقی خواهد شد. هم‌چنین، با توجه به مراکز متعدد تصمیم‌گیری در این حوزه، ایجاد وحدت فرماندهی میان این مراکز قدرتمند یک الزام است.

▪️ نمی‌توان اوضاع اقتصادی را از بحران خارج نمود بدون این‌که دیگر معضلات بزرگ مملکتی را دید. فساد گسترده در کشور، که به یُمن فضای نیمه‌باز رسانه‌ای و ایستادگیِ نیم‌بندِ دولت در مواردی، روز به روز آشکارتر می‌شود یکی دیگر از مهم‌ترین چالش‌های نه تنها دولت، بلکه نظام است. دولت با تاباندنِ نور به حوزه‌های بودجه و تخصیص ارزهایی که به نرخ دولتی ارائه شده بودند گام مؤثری را در این زمینه برداشته است، که البته ناکافی است...

▪️ کمبود آب و هم‌چنین نامساعد بودنِ هوای استان‌های جنوبی کشور، به‌ویژه در سیستان و بلوچستان و خوزستان، که زنگ خطر کوچ‌هایی بزرگ را به‌صدا درآورده پیامد مستقیم تصمیماتی نابخردانه و منفعت‌طلبانه در حوزه‌ی آب است؛ وگرنه، خشک‌سالی جزیی طبیعی از زندگی مردمان فلات ایران بوده است. طرح‌های متعدد متوقف کردن یا انتقال آب، مدت‌هاست که به درست یا غلط سبب نارضایتی بخش‌هایی از مردمان این سرزمین شده است. حزبِ محیط‌زیستی مهستانِ ایران توصیه می‌کند وزیران و مسؤولان ارشد مرتبط، طی برنامه‌ای رسانه‌ای، اعلام کنند که زین پس همه‌ی برنامه‌ها و اقدام‌ها در این زمینه را، به جز آنان که اضطراری هستند و البته می‌بایست به درستی معرفی شوند، متوقف می‌کنند...

▫️ متن کامل بیانیه را در سایت تحلیلی ـ خبری عصر ایران بخوانید:

http://yon.ir/nod4P
▫️ اعلام انحلال پویش پاسداری از میراث فرهنگی و طبیعی

▫️ کمپین «پویش پاسداری از میراث فرهنگی و طبیعی»، که در دو انتخابات پیشین (مجلس شورای اسلامی و شورای اسلامی شهرها و روستاها) اقدام به هماهنگ‌سازی مطالبات کنشگران و سمن‌های دو حوزه‌ی میراث فرهنگی و محیط زیست در سطحی ملی و به امضا رساندن میثاق‌نامه‌ای در این زمینه از نامزدهای انتخابات یادشده کرده بود، با صدور بیانیه‌ای در چهاردهم امردادماه اعلام انحلال کرد.
در این بیانیه، که به تأیید 25 تن از هم‌وندانِ هسته‌ی مرکزی پویش رسیده است، ضمن ارائه‌ی کارنامه‌ای از تلاش‌های این نهاد مدنی مؤثر، علت انحلال لزوم گرفته شدنِ تصمیم‌هایی فراتر از نمایندگان مردم در نهادهای انتخابی ــ در سطوح کلان نظام ــ قید شده است.
متن کامل بیانیه‌ی انحلال پویش پاسداری از میراث فرهنگی و طبیعی به شرح زیر است:

http://iran-pooyesh.ir/?p=2103

▫️ بخش‌هایی از بیانیه:

▪️ کمپین یا «پویش پاسداری از میراث فرهنگی و طبیعی»، پس از آماده‌سازی مقدماتی و برپایی نشست‌هایی برای تدوین برنامه‌ها و آیین‌نامه‌ها در طی 22 ماه سرانجام در نشستی با حضور بزرگانی از دو حوزه‌ی اشاره‌شده در تاریخ ششم دی‌ماه 1394 خورشیدی اعلام موجودیت کرد و بیانیه‌ی آغاز به کارش را با امضای 95 تن از کنشگران یا استادان این دو حوزه‌ خبری نمود. پویش پاسداری توانست در گذر زمان، تا هنگام انتخابات دهمین دوره از مجلس شورای اسلامی، با تشکیل 14 شعبه‌ی استانی و تعیین شماری نماینده در استان‌هایی دیگر فعالیتی سراسری را رقم بزند، هر چند 3 شعبه نیز پس از انتخابات شکل گرفت که در انتخابات بعدی (شورای اسلامی شهرها) فعال بودند. در انتخابات یادشده 101 تن از نامزدها میثاق‌نامه‌ی پویش را امضا کردند و شعبه‌های استانی و نمایندگان پویش پاسداری در استان‌ها توانستند در 4 استان فهرست مستقل برای انتخابات مجلس شورای اسلامی منتشر کنند و در 14 استان از نامزدهایی پشتیبانی کنند که در نهایت 38 تن از نامزدهای مورد حمایت پویش وارد مجلس شورای اسلامی شدند. 5 تن نماینده‌ی مجلس نیز، پس از انتخابات، در نشست‌های هم‌وندان پویش با آنها به آن پیوستند.

▪️ اینک، از آن‌جا که کشورمان آبستنِ تغییراتی است که نجات آن از سختی‌های محیط‌زیستی که سراسر آن را فرا گرفته نیازمندِ تصمیم‌هایی فراتر از نمایندگان مردم در نهادهای انتخابی است؛ هم‌چنان که حفظ میراث فرهنگی و رونق صنایع دستی و گسترش گردشگری پایدار نیز وابسته به تصمیم‌هایی اقتصادی ـ فرهنگی ـ اجتماعی در سطوح کلان نظام؛ و به‌ویژه تلاشی جدّی و بی‌رحمانه در مقابله با فساد است؛ که به کار گرفتنِ مدیرانی جسور، توانا و به‌ویژه سالم را می‌طلبد، و این‌ها همه فراتر از کنش‌های پویش است و هم‌اندیشانی که در این جبهه گرد هم آمده‌اند انجام کارهایی نمایشی را در نظر نداشته‌اند. هر چند دوستی‌های شکل‌گرفته در پویش پاسداری از میان نخواهد رفت و امید می‌‌رود زمینه‌ساز تلاش‌هایی بزرگ‌تر در آینده شود و گروه‌های شکل‌گرفته در استان‌ها نیز می‌توانند، ضمن بهره‌گیری از تجربه‌های گردآمده و ارتباط‌های شکل‌گرفته در بستر پویش و دنبال کردن مطالبات مدنی از نمایندگان‌شان، به فعالیت خود ادامه دهند؛ از آن‌جا که اصولاً پویش‌ها دوره‌ی زمانی مشخصی را در بر می‌گیرند، به این وسیله انحلال «پویش پاسداری از میراث فرهنگی و طبیعی» را رسماً اعلام می‌کنیم.

▪️ گفتنی است، بخشی از بدنه‌ی پویش، کوشش‌های مدنی ـ سیاسی‌‌شان را در قالب حزبی مجوزدار به‌نام «مِهستان»، که نامش یادآور مجلس بزرگان ایران در دوران باستان است، دنبال می‌کنند و در این راه دستِ‌ همه‌ی علاقه‌مندان را می‌فشارند تا بتوانند با یاری کنشگرانِ باسابقه جای خالی احزاب سبز در ایران را پر کنند.
حقوق ایران در دریای مازندران/ کاسپین/ خزر

▪️ از هنگام طرح شدن موضوع حقوق ایران در دریای مازندران شماری از هموندان «حزب مهستان ایران» پی‌گیر واکنش حزب نسبت به آن بوده‌اند. از آن‌جایی که بهتر دیدیم نخست میزگردی در این‌باره برپا کنیم صدور بیانیه‌ای در این‌باره به عقب افتاد (هفته‌ی گذشته دو نشست درباره‌ی رژیم حقوقی دریای مازندران در خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی و کانون وکلای مرکز برپا شد و این هفته نیز نشستی در مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه برگزار می‌شود، که ترجیح بر این بود نشست علمی مورد نظرِ حزب با فاصله‌ای نسبت به این نشست‌ها برپا شود).

▪️ با این حال، مناسب دیده شد تا بیانیه‌هایی که، در همین موضوع، حزب مهستان در یک دهه‌ی پیش به همراه حزب‌هایی دیگر منتشر کرده بود به عنوان اسنادی تاریخی از نگاه حزب به این پرونده‌ی ملی بازنشر شوند.

▪️ بیانیه‌ی نخست، بیانیه‌ای است که بر دستِ «ائتلاف ديده‌بان خلیج فارس» در تاریخ 25 اُم امردادماه 1386 خورشیدی منتشر شده است («ائتلاف ديده‌بان خلیج فارس» در برگیرنده‌ی شش حزب جوانِ و هم‌اندیشِ آن‌هنگام، یعنی: «کانون مهستان» [یا «حزب مهستان ایران»]، «حزب ترقي ايران»، «حزب پاك ايران»، «حزب فرزندان ايران»، «سازمان رهروان فردا» و «مجمع دانش‌آموختگان و دانشجويان استان گلستان»، بود که در دهم اردیبهشت 1386 اعلام موجودیت کرد. این ائتلاف در سال‌های 1386 تا 1388، با درون‌مایه‌های ایران‌گرایانه، شماری بیانیه منتشر کرد یا به مسؤولان نامه‌نگاری‌هایی داشت. گفتنی است از نام خلیج فارس در عنوان این ائتلاف نیز به عنوان نماد و نمودی از نوع بینش و نگاه احزاب شکل‌دهنده‌اش استفاده شده بود).

▪️ بیانیه‌ی دوم، کامل‌تر شده‌ی همان بیانیه‌ی نخست است که برایش در حاشيه‌ي نشست فصلي خانه‌ي احزاب (پنج‌شنبه 11 بهمن 1386) امضای احزاب گردآوری شد، که در کل نمایندگان 31 حزب پای آن را امضا کردند. این همراهی نشان از اهمیت موضوع داشته است.
این احزاب امضاكننده‌ی بیانیه بودند: حزب اعتماد ملی، حزب اعتدال و توسعه، حزب فرزندان ایران، حزب مردم، حزب پاك، حزب اراده ملی ایران، حزب آیین مردم، حزب وحدت ایران، حزب دوستی و مودّت، حزب شاخه زیتون، حزب ترقی، كانون مهستان، سازمان رهروان فردا، مجمع دانشجویان و دانش‌آموختگان گلستان، مجمع دانشجویان و دانش‌آموختگان گیلان، انجمن حمایت از زنان ایران، انجمن اسلامی فارغ‌التحصیلان ایتالیا، انجمن اسلامی فارغ‌التحصیلان فیلیپین، جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان، جمعیت زنان مسلمان نواندیش، جمعیت طرفداران نظم و قانون، جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی، مجمع فرهنگیان ایثارگر، مجمع اسلامی كارمندان، كانون همبستگی فرهنگیان ایران، كانون دانشجویان و دانش‌آموختگان استان ایلام، كانون ندای همبستگی اصفهان، كانون همبستگی دانشجویان و فارغ‌التحصیلان، جامعه زنان انقلاب اسلامی ایران، سازمان دفاع از منافع ملی ایران، خانه پرستار.

#دریای_مازندران
#دریای_کاسپین
#دریای_خزر

@MehestaanParty
▫️ بیانیه‌ی «ائتلاف دیده‌بان خلیج فارس» در دفاع از حقوق ایران در دریای مازندران


▫️ آقای رییس‌جمهور!

به‌واسطه‌ی مسؤولیت مهمی كه در دفاع از حقوق ملت ایران بر دوش دارید قطعاً آگاه هستید كه، حقوق تاریخی و اساسی ما در دریای مازندران (خزر)، دارای مبانی هزاران‌ساله در تاریخ و شكل‌گیری جامعه‌ی ایرانی است كه باید به‌هنگام خود، به‌مانند تمامی حقوق تاریخی ملت ایران، مورد مطالبه و بازگشت قرار گیرد.

هم‌چنین آگاه هستید كه بر پایه‌ی نص صریح معاهدات منعقده میان دولت ایران و اتحاد جماهیر شوروی سابق (قرارداد هشتم اسفندماه 1299 هجری شمسی برابر با 26 فوریه‌ی 1921 و قرارداد 1940)، دو دولت، به‌طور «متساوی» و با «حقوق مشاعی مشترك» از آب‌های دریای مازندران (جز ده مایل ساحلی سهم اختصاصی هر یك از طرفین)، ‌بهره‌مند بوده‌اند.

ائتلاف دیده‌بان خلیج فارس با توجه به اصل «جایگزینی دولت‌ و یا دولت‌ها» به جای دولت قبلی، كه دولت و یا دولت‌های جداشده از دولت قبلی ناگزیر از پذیرش تعهدات دولت طرف قراردادها هستند و دولت‌های برخاسته از دولت اتحاد جماهیر شوروی سابق نیز بر این اصل از حقوق بین‌الملل طبق بیانیه‌ی مورخ 21 دسامبر 1991 در شهر آلماآتی و سپس مینسك صحه گذاشتند، تأكید دارد كه رژیم حقوقی دریای مازندران مشخص و عبارت است از اصل حقوق متساوی و مالكیت مشاع میان ایران و اتحاد جماهیر شوروی سابق، و دولت‌های چهارگانه‌ در كناره‌ی دریای مازندران، باید رژیم جدید حقوقی را در میان خود تعیین كنند كه آن عبارت است از تقسیم سهم پنجاه درصدی اتحاد جماهیر شوروی سابق. از این‌رو، هر گونه تخلف و توجیه، و قبول طرح و نظریه‌ای كه بر حق مزبور خدشه وارد آورد، تجاوزی آشكار بر حقوق ملت ایران و سر سپردن به متجاوز بر حقوق آبی و ارضی این ملت، و در حكم تجزیه‌ی ایران است.

آقای رییس‌جمهور! مطمئن باشید كه حزب‌های مختلف به عنوان نمایندگان ملت ایران ــ با وجود اختلاف‌هایی كه در خط‌مشی‌ها یا دیدگاه‌ها ممكن است با شما داشته باشند ــ در هنگام دفاع از منافع ملی در كنار و همراه شما هستند. همان‌گونه كه به‌حق از حقوق ما در داشتن انرژی هسته‌ای دفاع می‌كنید، حق اساسی ما در دریای مازندران را هم دریابید.

ائتلاف دیده‌بان خلیج فارس هم‌چنین تأكید دارد كه دریای شمال ایران از دیرزمان به نام‌هایی ایرانی ــ به‌ویژه مازندران ــ معروف بوده و باید هم‌چنان چنین نامیده شود، در حالی كه خزر، نامی كه اكنون به پشتوانه‌ی بخش‌نامه‌های دولتی بر این دریا گذاشته شده، نام قومی غیرایرانی، ستیزه‌جو و مهاجم است كه در بخش شمالی این دریا ساكن شده‌ بودند و هر از گاهی به شهرهای ایران هجوم می‌آوردند.

▫️ ائتلاف دیده‌بان خلیج فارس
بیست‌وپنجم امردادماه یك‌هزار و سیصد و هشتاد و شش هجری خورشیدی

#دریای_مازندران
#دریای_کاسپین
#دریای_خزر

@MehestaanParty
▫️ بیانیه‌ی شماری از احزاب ایران (31 حزب) ــ پنج‌شنبه 11 بهمن 1386، در حاشیه‌ی نشست فصلی خانه‌ی احزاب


▫️ با بستن قراردادهای دو جانبه به زیاده‌خواهی‌های همسایگان در دریای مازندران رسمیت ندهیم

در هنگامه‌ای كه بیگانگان چشم طمع به آب و خاك ایران دوخته‌اند، علی‌رغم حضور در رقابت‌های انتخاباتی از آن‌جا كه پاسداری از منافع ملی را فصل مشترك فعالیت‌های خود می‌دانیم، اعلام می‌كنیم:

1. رژیم حقوقی دریای مازندران، بر پایه‌ی دو قرارداد «دوستی» (1300 خورشیدی / 1921 میلادی) و «بازرگانی و دریاپیمایی» (1319 خورشیدی / 1940 میلادی)، میان دولت‌های ایران و اتحاد جماهیر شوروی سابق استوار است
. بر پایه‌ی فصل یازدهم قرارداد «دوستی» هر دو دولت از حق برابر كشتی‌رانی آزاد در دریای مازندران برخوردار هستند و در قرارداد «بازرگانی و دریاپیمایی» به حق بهره‌گیری یكسان و انحصاری دو دولت از این دریا، چه از نظر كشتی‌رانی (ماده‌ی 13) و چه از نظر استفاده از منابع طبیعی (بند 4 ماده‌ی 12)، به گونه‌ای روشن و غیر قابل تغییر اشاره شده و از آن‌جا كه تحدید حدودی در دریای مزبور میان ایران و شوروی به عمل نیامد، مالكیت و حاكمیت دو دولت بر این دریا به گونه‌ی مشاع و برابر است.

2. در سال 1370 (1991 میلادی) با فروپاشی اتحاد شوروی از آن 15 واحد سیاسی سر برآوردند كه رهبران همه‌ی آنها ــ از جمله چهار جمهوری‌ پدیدآمده در كنار دریای مازندران (فدراسیون روسیه و جمهوری‌های قزاقستان، تركمنستان و آذربایجان «اران») ــ بر پایه‌ی اصل پذیرفته‌شده‌ی «جانشینی‌ دولت‌ها» در حقوق بین‌الملل، طی دو نشست در آلماآتی (پایتخت وقت قزاقستان ـ 1370) و مینسك (پایتخت بلاروس ـ 1373)، اعلام كردند كه به عنوان میراث‌بران اتحاد شوروی، همه‌ی قراردادها و تعهدهای اتحاد مزبور ــ از جمله قراردادهای 1921 و 1940 ــ را به رسمیت شناخته و محترم می‌دارند. از این‌رو این همسایگان آبی ما، تنها مالكیت و حاكمیت 50 درصد از دریای مازندران را به گونه‌ی مشاع در اختیار دارند و می‌بایست نخست بر سر تقسیم آن در میان خود به توافق برسند و سپس با ایران بر سر تعیین رژیم حقوقی نوین دریای مازندران به گفت‌وگو بنشینند.

با توجه به این كه عنوان كردن سهم 20 درصدی برای ایران هیچ مبنای حقوقی ندارد و از سویی این نگرانی وجود دارد كه تا پیش از نشست باكو دولت جمهوری اسلامی ایران اقدام به بستن قراردادهای دوجانبه‌ی تحدید حدود با جمهوری‌های آذربایجان (اران) و تركمنستان نماید و به زیاده‌خواهی‌های همسایگان وجاهت قانونی بدهد (كه سخنان وزیر محترم امور خارجه در نشست اخیر مطبوعاتی خود، تأكیدی بر این امر بود)، پیشنهاد می‌شود تا دولت به جای اصرار بر تحدید حدود ــ كه همیشه مشكل‌ساز خواهد بود ــ بر روی بسته‌ی پیشنهادی تشكیل یك شركت پنج‌ملیتی در قالب «سازمان همکاری‌های دریای مازندران» ــ با حفظ حقوق پنجاه درصدی ایران ــ برای بهره‌برداری از دریای مازندران و حل دیگر مباحث آن دریا هم‌چون معضلات محیط‌زیستی، كار كند. تا آن هنگام باید اعتراض دولت ایران به تقسیم‌بندی شمال دریای مازندران و بستن قراردادهای چندجانبه محفوظ باشد (هر چند شوربختانه در اجلاس اخیر این روند شایسته پی گرفته نشد و ما از حق میزبانی خود برای تأكید بر قراردادهای 1921 و 1940 بهره نبردیم)، چرا كه رژیم حقوقی این دریا مشخص است و تعیین رژیم حقوقی نوین آن هم بدون حضور ایران رسمیت نخواهد داشت و در صورت لزوم در دادگاه‌های جهانی نیز قابل پی‌گیری است، اما اگر دولت ایران بر پای قراردادی صحه گذارد مطمئناً بعدها حق ایران ــ جز در دادگاه تاریخ ــ قابل اعاده نخواهد بود، هر چند در آن صورت نیز برای «تغییر در خطوط مرزی» باید نخست بر پایه‌ی اصل 78 قانون اساسی رای تأییدگر چهار پنجم مجموع نمایندگان مجلس شورای اسلامی را به دست بیاورد، سپس بر پایه‌ی اصل 9 قانون اساسی ــ كه «آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی كشور» را از یكدیگر تفكیك‌ناپذیر و حفظ آن‎ها را علاوه بر وظیفه‌ی دولت‎، وظیفه‌ی آحاد ملت هم دانسته است ــ به آرای عمومی مراجعه كند.

#دریای_مازندران
#دریای_کاسپین
#دریای_خزر

@MehestaanParty
Channel photo updated
وزارت محترم کشور با تغییر نام «کانون مهستان» به «حزب مهستان ایران» مؤافقت کرد.
▫️ بیانیه‌ی حزب مهستان ایران درباره‌ی حمله‌ی تروریستی در شهر اهواز

▪️ حمله‌ی تروریستی‌ای که در شهر اهواز، در بزدلانه‌ترین شکل ممکن، صورت گرفت و سبب شهادت ده‌ها هموطن بیگناه شد ثابت کرد که باید مباحث ضدتروریستی جدی‌تر از پیش در دستور تمام دستگاه‌های دولتی باشد. از این دستورکار می توان با عنوان «ضدتروریسم ملی» نام برد. حزب مهستان ایران، ضمن محکوم کردن این حمله‌ی تروریستی، ضرورت توجه به مبانی ضدتروریسم ملی را ضروری می‌داند و از تمام دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی و فرهنگی و سیاسی می‌خواهد که با جدیت و قاطعیت ریشه‌های تروریسم را بخشکانند و همزمان با برخوردهای سخت امنیتی از راهکارهای نرم فرهنگی غفلت نورزند. بی‌تردید تروریسم در بستر اندیشه‌های افراطی (بنیادگرایی) متولد شده و رشد می‌کند. صاحبان اندیشه‌های افراطی به دلیل فقدان استدلال و منطق، به سهولت، به خشونت و کشتار گرایش پیدا می‌کنند.

▪️ در ایران امروز افراطی‌ترین تفکرات متعلق به برخی گروه‌های قوم‌گراست. این اندیشه‌ی افراطی در دهه‌های گذشته به تدریج شکل گرفته و اکنون کمابیش به شکل مکتبی بنیادگرا درآمده است. نخستین و خطرناک‌ترین بخش این مکتبِ بنیادگرا جعل تاریخ است. در طول نیم‌قرنِ گذشته عده‌ای با وقاحت تمام به جعل تاریخ ایران روی آورده‌اند و به صراحت تاریخ ایران را دگرگونه می‌نویسند. جعل تاریخ مهم‌ترین و بزرگترین عامل گرایش به تروریسم و خشونت است. تحریف تاریخ در شرایط امروز ایران کاری تروریستی است. جاعلان تاریخ همه‌ی تاریخ را برعکس آنچه واقعاً ــ بر اساس خواست خداوند و قوانین هستی و حرکت تاریخ ــ اتفاق افتاده بیان می‌کنند. انسان‌های گرفتار در این گرداب بی‌هویتی دچار وحشت ژرفی می‌شوند که تنها تسلایش تروریسم است. بنابراین تحریف‌کنندگان تاریخ رهبران تروریسم در ایران امروز هستند.

▪️ در سطحی پایین‌تر تجزیه‌طلب‌های فرهنگی هستند که تروریسم را جان می‌بخشند. اگر جوانان ایران‌زمین خود را ناوابسته به هموطنان خود در شهرهای دیگر بدانند و ببینند، و با آن‌ها نتوانند ارتباط برقرار کنند، راحت‌تر دست به اسلحه خواهند برد. کسانی که زبان‌های محلی را چون آیه‌های مقدس و لباس‌های قومی را چون جامه‌های مقدس تبلیغ می‌کنند و اشتراکات را تخفیف و تحدید و افتراق‌ها را برجسته و بزرگ می‌کنند، ایران را به سوی جدایی پیش می‌برند و وقتی جدایی حاصل شد، حرمت هموطنی خواهد شکست و هم‌میهنان دشمن فرض خواهند شد و خشونت مانعی برای خود نخواهد دید. ایرانیان قرن‌هاست که با هم زندگی کرده و به زبان فارسی نوشته و خوانده‌اند. همچنین با هم تجارت کرده و در شهرهای هم سرباز و سردار بوده‌اند. ایرانیان قرن‌هاست از میان دیگر شهرهای کشور همسر می‌گزینند. حال ناگهان عده‌ای پیدا شده‌اند که تمام اشتراک‌ها را نادیده گرفته و به افتراق‌ها، که تنها و تنها زبان و لهجه است، دامن می‌زنند. این نظریه‌ی فاشیستی پیوندهای انسانی را می‌گسلد و آن‌ها را دچار بی‌هویتی می‌کند. جدا کردن ملت ایران از هم، جدا کردنِ اندام‌های یک موجود زنده است و روشن است که بسیار دردناک خواهد بود. در هر جای ایران اگر تجزیه‌طلبیِ فرهنگی کامیاب شود تکلیف هزاران نفر غیر هم‌زبانِ ساکن در آن‌جا چه خواهد شد؟ نظامی‌ها، کارمندان دولت، استادان دانشگاه و دانشجویان و بازرگانان و کارخانه‌داران و مردمان کوچیده یا کوچ‌داده‌شده در اعصار و قرون، که از جای جای ایران آمده و در آن گوشه‌ی ایران زندگی می‌کنند، چه خواهند کرد؟ آن‌ها بر اساس ایرانیت زندگی خود را سامان داده‌اند و اگر این حلقه‌ی مشترک بشکند خشونت‌های بی‌پایان آغاز می‌شود. حلقه‌ای که در حالت عادی هیچ‌گاه نمی‌شکند مگر آن که عده‌ای با پول‌های خارجی و تحریکات شدید سیاسی و تحریف تاریخ، و گاهی همراهی‌های دولتی، زورشان را روی هم بگذارند و این حلقه را بشکنند.
[دنباله در 👇]

#بیانیه
#اهواز
[دنباله از👆]

▪️ حزب مهستان ایران، در جایگاه تشکلی ملی‌گرا باور دارد که ایرانیت اگر هم آسیب ببیند به تدریج ترمیم خواهد شد. اما دریغ است که هزینه‌های سنگین انسانی و مالی آن داده شود. بنابراین بخشی از عملیات ضدتروریستی در ایران امروز باید متمرکز بر جلوگیری از تجزیه‌طلبی فرهنگی و تقویت ایرانیت و مشترکات تاریخی ـ فرهنگی ملت ایران باشد. روشن است که در دل جلوگیری از تحریف تاریخ و تجزیه‌ی فرهنگی اقدامات مهمی چون پاکسازی ادارات دولتی و دانشگاه‌ها از قوم‌گراها و مجازات توهین‌کنندگان به ایران، توهین یا تضعیف‌کنندگان زبان فارسی و نیز پرچم ایران جدّی گرفته شود. هم‌چنین می‌بایست قانون‌هایی چون سربازی و دانشجویی بومی، که حاصلی جز عدم شناخت جوانِ ایرانی از سرزمینش در پی ندارد، ملغی شوند. در این صورت است که ایران از مهم‌ترین و قوی‌ترین نوع تروریسم در حال حاضر در امان می‌ماند. دیگر اشکال تروریسم چون تروریسم مذهبی (داعش) در ایران توان تأثیرگذاری بالا نخواهند داشت. حزب مهستان ایران امیدوار است که متولیان فرهنگی و امنیتی و سیاسی، با توجه به موارد اعلام‌شده، راه‌های شکل‌گیری و رشدِ تروریسم و تروریست‌پروری را ببندند.

#بیانیه
#اهواز
▫️ بیانیه حزب مهستان ایران در ضرورت پایان دادن به انفعال دولت در رابطه با سدسازی در سرشاخه‌های دجله و فرات

▪️ در شرایطی که وضعیت اقتصادی کشور دستخوش ناپایداری‌‌ها و نوسانات گسترده است؛ شاید صدور بیانیه از حزبی سیاسی در رابطه با ضرورت توجه به تبعات محیط‌زیستی سدسازی‌های کشور ترکیه بر سرشاخه‌های دجله و فرات غریب بنمایاند؛ اما باید توجه داشت که سرانجام ایران در آینده‌ای نزدیک، با مرتفع شدن علل پیدایشِ وضعیت ناپایدار اقتصادی و اجتماعی کنونی، این شرایط دشوار را از سر خواهد گذراند اما اگر ضربات جبران‌ناپذیری به محیط‌زیست کشور وارد شده باشد، اصولاً استمرار تمدن کهن ایرانی در این چارچوب جغرافیایی ـ سیاسی به دشواری امکان‌پذیر خواهد بود. حزب مهستان ایران بر این باور است که اگر به درستی وضعیت نامناسب کنونیِ محیط‌زیست در ایران و انفعال دولت در برابر اقداماتِ برخی کشورهای همسایه، که تبعات ناگواری را برای محیط‌زیست کشور و منطقه در سال‌های آینده در پی خواهد داشت، ریشه‌کاوی شود به وجود نواقصی جدی در نظام حکمرانی کشور خواهیم رسید که همین نواقص خود بخشی از مهم‌ترین علل وضعیت ناپایدار اقتصادی و اجتماعی کنونی در ایران است که در فرصت‌هایی دیگر به آن پرداخته خواهد شد.
نزدیک به نیم‌قرن از آغاز پروژه‌ی موسوم به «گاپ» در ترکیه می‌گذرد. هرچند از همان آغاز نگرانی‌هایی جدّی در مورد عواقب اجرای این پروژه در سطح ایران، منطقه و جهان مطرح بود؛ اما دولت‌های وقتِ ترکیه هرگز تا زمانی که حکومت‌های مقتدری در سوریه و عراق حضور داشتند، این پروژه را عملاً اجرایی نکردند. اینک اما در شرایطِ بی‌توجهی وزارت امور خارجه و سازمان محیط‌زیست تمامی دولت‌های گذشته در ایران و ضعف دولت‌های مرکزی در سوریه و عراق کار از کار گذشته و دولت ترکیه، مخزنی به ظرفیت حدودی ۱۲۰میلیارد مترمکعب (تقریباً 40 میلیارد متر مکعب بیشتر از کل توان آب قابل استحصال ایران در یک سال) بر سرشاخه‌های دجله و فرات، که از کوه آرارات سرچشمه می‌گیرند، ساخته است (آخرین اقدام دولت ترکیه در این زمینه ساخت سد ایلی‌سو است که سه برابرِ بزرگترین سد ایران، کرخه، ظرفیت دارد). عقوبت چنین ساخت و ساز گسترده‌ای، کاهش محسوس آورد رودخانه‌های دجله و فرات در عراق و سوریه بود؛ رخدادی که منجر به خشک ‌شدن اراضی کشاورزی، نابودی تالاب‌های اقماری، افزایش کانون‌های بحرانی فرسایش بادی و مهاجرت و تشدید حاشیه‌نشینی در شهرهای بزرگ سوریه و عراق شد. و توجه داشته باشیم همین اتفاق و تشدید فقر و در نهایت گسترش نارضایتی‌ها یکی از مهم‌ترین زمینه‌های ترویج خشونت و ظهور داعش بود که به همه‌ی مردمان و دولت‌های منطقه هزینه‌هایی هنگفت را تحمیل کرد.

▪️ نتایج مطالعاتی که مرکز حفاظت خاک و آبخیزداری کشور در سال ۱۳۸۸ منتشر کرده است، تأیید می‌کند که شمارِ چشمه‌های تولید گردوخاک در یک دوره‌ی ۲۰ ساله‌ی منتهی به ۲۰۰۹، بیش از ۳۵ برابر در میان‌رودان (بین‌النهرین) افزایش یافته است؛ رخدادی که سبب تشدید پدیده‌ی گردوغبار در ۲۵ استان کشور شده که البته بیش از همه مردم خوزستان، ایلام و کرمانشاه را متأثر کرده است. علاوه بر این، عملاً دیگر آبی از سمت عراق به هورالعظیم، شط‌العرب و اروندرود نمی‌رسد. کم‌آب شدن اروندرود و اتکایش به کارونِ بی‌رمق، سبب شده تا آب شور خلیج فارس در مواقع مد سوار بر نخلستان‌ها شده و بیش از یک‌میلیون نفر نخل نابود شود؛ روند کاهنده‌ای که همچنان ادامه دارد و حتی منجر به شورش‌های خیابانی در بصره، آبادان و خرمشهر، ناشی از افت شدید آب شرب، شده است.

[دنباله در 👇]

#بیانیه
#محیط_زیستی
#سدسازی

@MehestaanParty
[دنباله از 👆]

▪️ در شرایطی که به نظر می‌رسد رئیس‌جمهور هر چند دیرهنگام به فکر ایجاد تغییراتی در کابینه افتاده است «حزب مهستان ایران» خواهان آن است که ایشان در گزینشی که از همان آغاز مورد اعتراض کارشناسان و نهادهای مدنی حوزه‌ی محیط‌زیست قرار گرفت تجدید نظر کرده و با اتخاذ سازوکاری شفاف و مشارکت دادنِ متخصصان و نهادهای مدنی، که همواره شعار دولت بوده است، به روند انتخاب مدیرانی سیاسی برای سازمان حفاظت از محیط زیست پایان دهد. از سوی دیگر، خواهان آن هستیم که وزیر محترم امور خارجه، جناب آقای دکتر ظریف، که از معدود وزیران به نسبت محبوب و کاردان دولت کنونی هستند، بر طبق ادعای مقامات دولتی در ترکیه که پیوسته اعلام می‌کنند: «ما فقط آب را تنظیم کرده و از حقابه‌ی خود عدول نکرده و نخواهیم کرد»، دولت ترکیه را مجاب کند که همچنان همان حقابه‌ی سابق، یعنی 750 مترمکعب بر ثانیه، را از دو رودخانه‌ی دجله و فرات رها کنند ــ در حالی که به گفته‌ی مقامات عراقی این رقم هم‌اینک به کمتر از یک‌سوم کاهش یافته است ــ و ضمن هماهنگی با دولت‌های سوریه و عراق، مطابق کنوانسیونUNCCD و رامسر، اجازه دهند مسیر طبیعی این رودخانه‌ها تا خلیج فارس ادامه یابد.

▪️ «حزب مهستان ایران» باز تأکید می‌کند که دوران غلبه تفکر سازه‌ای بر مدیریت آب به سر آمده و وزارت نیروی ما نیز به جای ساخت سدها و اجرای طرح‌های انتقال آب، بیشتر باید به بازچرخانی آب، کاهش هدررفت و حفظ ضمانت‌های بین‌المللی برای حراست از حق برخورداری از آب سالم در حوضه‌های آبخیز مشترک توجه کند. مهم‌تر آن‌که اگر می‌خواهیم افغانستان هم به تعهدات مرزی خود در مورد حقابه‌ی هیرمند در سیستان و هریرود در خراسان گردن نهد، خود باید چنین ملاحظات اخلاقی در حوزه‌ی محیط‌زیست را افزون بر حوضه‌های آبخیز داخلی برای حوضه‌های آبخیز خارج از مرزهای خویش نیز رعایت کنیم. باید سیاست‌مداران داخلی و منطقه به این بینش دست یابند که حفظ پایداری درازمدت کشورها و منطقه جز در سایه‌ی حفظ محیط‌زیست و عدم انجام مداخلاتی بی‌بازگشت، فارغ از مرزهای جغرافیایی، میسر نیست؛ اقدامات هر یک از کشورهای منطقه، خواه ترکیه یا ایران یا هر کشور دیگری که امروز باعث ایجاد ناپایداری و بر هم خوردن پایداری محیط‌زیستی کشوری همسایه شود، فردا تبعات آن دامنگیر تمامی کشورهای منطقه و از جمله کشورهایی خواهد شد که به زعم خود امروز از مداخلات محیط‌زیستی خود منتفع می‌شوند.

▪️ «حزب مهستان ایران»، به‌واسطه‌ی اهمیت نکات مطرح‌شده در این بیانیه برای منافع ملی کشور، خواهانِ توجه ریاست محترم جمهوری و پاسخ وزارت‌های امور خارجه و نیرو است.

نوزدهم مهرماه 1397 خورشیدی


#بیانیه
#محیط_زیستی
#سدسازی

@MehestaanParty
بازتاب بیانیه‌ی حزب مهستان ایران در روزنامه‌ی قانون
(1397/7/27)

ديپلماسی ضعيف آبی ايران در سدسازی سرشاخه‌های دجله و فرات

yon.ir/KUDhl

#بیانیه
#محیط_زیستی
#سدسازی

@MehestaanParty
بازتاب بیانیه‌ی حزب مهستان ایران در روزنامه‌ی مستقل
(1397/7/28)

انفعال دولت در رابطه با سدسازی در سرشاخه‌های دجله و فرات

@MehestaanParty
انجمن فرهنگی افراز با همکاری حزب مهستان ایران و شماری انجمن‌ فرهنگی برگزار می‌کند:
تداوم اندیشه سیاسی ایرانشهری در سده‌های میانه
پنجشنبه 3 آبان‌ماه ساعت 16

#همایش
#ایرانشهری
@MehestaanParty
تداوم اندیشه سیاسی ایرانشهری در سده‌های میانه
نشستی به بهانه همایش بین‌المللی هزاره خواجه نظام‌الملک طوسی (دانشگاه فردوسی مشهد)
پنجشنبه 3 آبان‌ماه ساعت 16

سالی که در آن به سر می‌بریم، در تقارن با زمان و زمانه‌ای که عنان تدبیر در عمل و نظر از کف رفته می‌نماید و از خرد و اندیشه ایرانی جز به راز سخن نمی‌رود، و دشمن، خشکسالی و دروغ برجان ایران چیره گشته، هزارمین سال زاده شدن مردی است که به یاری خرد، و با نیروی قلم خویش برگ زرینی را بر دفتر کهن‌سال تاریخ ایران افزود.
در روزهایی که به تعبیر عطاملک جوینی باد بی‌نیازی خداوند آغاز به وزیدن گرفته و سامان سخن گفتن از میان رفته بود، در طوفان کین و خروش سواران بیابان‌گردی که در پی ترک‌تازی، جز از غارت و سوختن از خویش برجای نمی‌گذاشتند، خالق سیاست‌نامه، ابوعلی حسن بن علی بن اسحاق، مشهور به خواجه نظام‌الملک در طوس چشم به جهان گشود.
خواجه با راه یافتن به دستگاه حکومت ترکان، که آداب و روش کشورداری نمی‌دانستند، خلاف بسیاری که تسلیم روح زمانه خویش شده و سامان تدبیر را از دست رفته می‌دیدند، نیروی ویرانگر بیابان‌گردان را در قالب سازمانی همانند ارتش منظم و ثابت ساسانی سامان داد و وحدت سرزمینی ایران را احیا کرد. مرزهای ایرانشهر را از چین به قسطنطنیه، دروازه اروپا، پیوند زد. تحت مدیریت او تجارت در جاده ابریشم که رگ حیاتی اقتصاد ایران بود و مدت‌ها به سبب ناامنی و جنگ به فراموشی سپرده شده بود از سرگرفته شد و فرهنگ و هنر ایران و انیران دربطن آن به گردش افتاد. زبان فارسی نو که زبان بخشی از مردم ایران بود، هند و ختای و سقلاب و روم را درنوردید و به زبان بین‌المللی بدل گشته و بستر شکوفایی هر چه بیشتر آن فراهم شد.
قومی که از شهری‌گری و تمدن بهره‌ای نداشتند و غارت و کشتار را افتخارخویش می‌دانستند، به عموزاده خود الپ ارسلان، سلطان سلجوقی پشت کرده و به اتهام روی آوردن وی به سبک زندگی متمدنانه و منع خوی غارت‌گری با او به جدال برخواستند. خیزشی که خیلی زود با تدبیر و شجاعت خواجه در حمایت از سلطان جوان به شکست انجامید و دولت سلجوقی به بزرگترین حامی تمدن ایرانی و زبان فارسی تبدیل شد.
خواجه که بر میراث اندیشه ایرانشهری تکیه زده بود، دیوان و دولت ایرانی را باری دیگر پس از سقوط ساسانیان احیا کرد و به منظورتداوم آن، نهاد بزرگ آموزش و مدارس نظامیه را بنیاد گذارد. بدین ترتیب خرد و اندیشه ایرانشهری دگربار به جریان افتاده و دوات و قلم که بر تیغ پیروز گشته بود به نماد نهاد وزارت در ایران بدل گشت.
سیرالملوک، که راه و روش سیاست‌ورزی مُلک و حکومت ملوک عجم یا همان شاهان ایرانی و به ویژه شاهان ساسانی بود به قلم خواجه نگارش یافت. شایسته ذکر است که اگر هر کشوری يک هويت انديشه‌ای در باب مملکت داری و حکومت‌مندی ارائه کرده باشد که قابليت تدريس و تفسير در سطح بين‌الملل را داراست (برای مثال اگر لوياتان هابز نماينده انگلستان، شهريار ماکياولی نماينده ايتاليا، روح القوانين منتسکيو نماينده فرانسه و هنر جنگ سان تزو نماينده چين باشد) نماينده ايران سیرالملوک خواهد بود. رساله‌ای به زبان فارسی که خواننده امروزی پس از گذشت هزار سال به راحتی توانایی خوانش و فهم آن را داراست.
خواجه در پاسخ به پیام ملکشاه سلجوقی که در پایان عمر در پی توهم خودبزرگ‌بینی خطاب به وی گفته بود «اگر می‌خواهی بفرمایم دوات از پیش تو برگیرند» می‌نویسد: «دولت آن تاج به این دوات بسته است، هرگاه این دوات برداری، آن تاج بردارند». و چه زود راستی سخن خواجه با مرگ مشکوک ملکشاه تنها یک ماه پس از ترور خواجه روشن شد. پس از آن در مدتی کوتاه اقتدار و شکوفایی حکومت سلجوقی یکسره از میان رفته و در پی دهه‌هایی طولانی از جدال و کشمکش شاهزادگان سلجوقی در نهایت گردباد مغول آغاز قرون وسطای تاریخ ایران و خاموشی نوزایی و رنسانس آن را رقم زد.
هرچند مرگ خواجه پایان راه خردورزی و آغاز دوران زوال و انحطاط اندیشه برای زمانی بس دراز بود اما میراث گران‌بهای او در کنار سایر ستارگان سپهر تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران همچون فردوسی همچنان زنده و زاینده است و مانند چراغی راه بازگشت به مسیر خرد و اندیشه ایرانشهری را به ما بازمی‌نماید.

#همایش
#ایرانشهری
#افراز

@MehestaanParty
نشست حق بر محیط‌زیست سالم
(با حضور یک عضو شورای مرکزی و بازرس حزب مهستان ایران)

یکشنبه 6 آبان‌ماه 1397
ساعت 18 تا 20

ساختمان کانون وکلای دادگستری مرکز
تالار جلالی نائینی
Audio
کورش چه کرد که بزرگ می‌داریمش؟ و تاریخچه‌ی روزی برای پاسداشتِ او چیست؟
رادیو مهستان در نخستین کار خود به سراغ این مضمون رفته است.
مدت: 15 دقیقه و 35 ثانیه
و در پایان آن که، امروز، سرزمینی که کورش سامان داد و آباد ساخت با فروپاشی اخلاق و اختلال در هویت دست به گریبان است، و دستخوش آشوبی است فراگیر. اینک وظیفه‌ي ماست که به اندوخته‌ی تاریخی و تمدنی خود تکیه کنیم و برای بازسازی «من»های خویش کمر همت ببندیم. شاید که با این راهکار بار دیگر شاهد آبادانی زمین و شادی مردم در ایران‌زمین باشیم.

#رادیو_مهستان
#کورش_بزرگ
#سپنتا #افشاری #وکیلی

@MehestaanParty
▫️ بیانیه حزب مهستان ایران از برای روز هفتم آبان و پاسداشت کورش بزرگ

▪️ چند سالی است که هفتم آبان و برپایی مراسمی در پاسارگاد، بر پایه‌ی برخی سیاست‌ها، تبدیل به تنشی ناضرور، ناخواسته و غیررسمی میان خیل جوانان ایران‌پرست و نیروهای انتظامی و امنیتی شده است، در حالی که به سادگی روزی است برای تجلیل از سردار و رهبری خردمند در تاریخ ایران‌زمین. کورش بزرگ، نه تنها برای بار نخست سرزمین‌هایی را به گرد هم آورد که ما امروزه به نام ایران‌زمین یا «حوزه‌ی فرهنگی ایران» می‌شناسیم، ‌بلکه با تغییر سنت سیاسیِ وقت، تسامح و تساهلی را در این سرزمین‌ها جاری ساخت که در نهایت ستون فرهنگ ایرانی شد. آموزه‌ها و دستاوردهای او، چون رعایت حقوق انسان‌ها و احترام به مردم و کوشش برای شادمانیِ آنان و سپس داد، صلح، آبادانی، و در یک کلام جهانداری‌ای که در پیِ جهانگیریِ نخستینش شکل گرفت، هم‌چنان و حتی برای انسان امروزین هم ارجمند است.

▪️ با وجود آن که جناب بهرام پارسایی، نماینده‌ی محترم مردم شیراز، در مجلس شورای اسلامی به خوبی موضوع را تحلیل کردند، «حزب مهستان ایران» بر خود لازم می‌داند باری دیگر خطوط اصلی آن سخنان را یادآوری نماید:

1. روز هفتم آبان بیش از یک دهه است که با استقبال عمومی از سوی گروه‌های مختلفِ مردم روبه‌رو شده است. این روز مبنای درست تاریخی دارد و بارها کارشناسانِ این حوزه یاد کرده‌اند روزی است که بر پایه‌ی سال‌نامه‌ای بابلی روز ورود کورش بزرگ به بابل است: هفده روز پس از گشایش آن سرزمین به دست سردارانش و پس از آن که به ساماندهی منابع آبی و بهبود فرآیندهای کشاورزی در منطقه پرداخت و سربازانش را برای نخستین رژه‌ی ثبت‌شده در تاریخ آماده کرد تا با ساز و برگ کامل برای نمایش قدرت نظامی و تأکید بر غرور ملی به شهر وارد شوند، و نه برای غارت و نابودن کردن که عُرفِ آن روزگار بود. ورود این «شاه ـ سردارِ» خوشنام با استقبال مردم و صدور منشورِ معروف به حقوق بشر همراه بود؛ منشوری که در آن برای همه‌ی در بندانِ شاه بابل آزادی خواسته شده و در نهایت به همه‌ی آنان، که از مردمانی گوناگون بودند، برای بازگشت به سرزمین‌های‌شان یاری می‌شود.

2. سال گذشته، برای همراهی با این حرکت ملی و از میان برداشتن تنشِ یادشده، کارگروهی علمی ـ اجرایی برای پاسداشتِ کورش در استانداری فارس شکل گرفت تا نتیجه‌ی رایزنی‌های آنان با دانشگاه‌ها و متخصصان برای تعیین روزی دقیق‌تر، چنان که خود ادعا می‌کردند، معلوم شود، اما شوربختانه همچون بسیاری از امور دولتی و حکومتی خبری جز تأسیس از آنان منتشر نشد. این هفتم آبان نیز می‌گذرد، اما شایسته است که در زودترین زمان نسبت به حل ریشه‌ای این تنش غیرلازم اقدام‌های بایسته صورت گیرد.

3. در همه‌ی جای جهان از شکل‌گیری چنین مناسبت‌هایی همگانی برای پربار کردن مایه‌های وحدت ملی، هویت ملی و گسترش شادی و بهره‌برداری‌های اقتصادی ـ گردشگری استقبال می‌شود و کم نبوده و نیست تلاش‌ها در راستای برجسته کردن موضوعی محلی و شاخ و برگ دادن به آن و تبلیغات بر محورش تا از رویدادی، با استنادی ضعیف و کوچک، همان بهره‌ها را ببرند. اینک چنین رویدادی به‌گونه‌ای خودجوش و قدرتمند شکل گرفته؛ رویدادی که نه تنها قوم‌های گوناگون ایرانی در آن درگیر هستند، بلکه برای ایرانی‌تباران جداشده از مرزهای تاریخی هم جذابیت دارد؛ بر حس تعلق به این فرهنگ و تمدن می‌افزاید و یکپارچگی مردمی را افزون می‌کند؛ و در کمال شگفتی آموزه‌های دینی گوناگون هم چنین پاسداشت و ارج‌گذاری را تأیید می‌کنند، به‌گونه‌ای که نه تنها کورش بزرگ تنها شخصیت تاریخی است که در همه‌ی کتاب‌های آسمانی، به‌ویژه قرآن کریم، از وی به نیکی یاد شده بلکه در هنگام ثبت جهانیِ سازه و محوطه‌ی پاسارگاد در سازمان یونسکو نیز معیار ارزش‌مندیِ معنوی و دینی نیز برای آن به کار رفت که از این رو یک استثناست.

▪️ از این رو، حزب مهستان ایران، باری دیگر از مسؤولان گرامی خواهان است با در نظر گرفتن تبعات و زیان‌های گزافی که برخوردهای امنیتی در این سال‌ها داشته است و در حالی که ایران در سطح سیاسی به خاطر شماری ایستادگی‌هایش در برابر زورگویی‌های جهانی نیازمندِ نزدیکی بیش از پیش نگاه ملی به نگاهِ مذهبیِ حاکم، و در سطح فرهنگی نیز نیازمند داشتنِ شناختِ تاریخی و بینشی خردورزانه و هویتی قدرتمند در برابر فرهنگِ قابل نقدی که جهانی می‌شود، است و هم‌چنین به منظور جلوگیری از مصادره به‌مطلوب کردنِ این شخصیت و مناسبتِ ملی از سوی جریان‌های مخالفِ سیاسی، دستور به بازنگری برخوردهای سلیقه‌ای و نادرستی دهند که با این روز ملی و رویداد خجسته‌ی گردشگری صورت می‌گیرد؛ تا هفتم آبان، روز کورش، به درستی پاس داشته شود.

#بیانیه
#فرهنگی
#کورش_بزرگ

@MehestaanParty
Mehestaan I حزب مهستان
▫️ بیانیه حزب مهستان ایران از برای روز هفتم آبان و پاسداشت کورش بزرگ ▪️ چند سالی است که هفتم آبان و برپایی مراسمی در پاسارگاد، بر پایه‌ی برخی سیاست‌ها، تبدیل به تنشی ناضرور، ناخواسته و غیررسمی میان خیل جوانان ایران‌پرست و نیروهای انتظامی و امنیتی شده است،…
پیام دبیرکل:

به نام خداوند جان و خرد

با نزدیک شدن به روز هفتم آبان‌ماه، در حالی که کشور بیش از هر زمانی نیاز به آرامش و همبستگی، جهت گذر از دشواری‌ها و تنگناهای پیش‌آمده از طرف دشمنان منطقه‌ای و جهانی، دارد و جوانان ما جهت مقابله با غرب‌زدگی نیاز به بازسازی هویت خویش دارند؛ کسانی به‌جای گفت‌وگو و خردورزی در مورد کورش بزرگ، که تأثیری مهم در شناخت ما از خویش و نیز دیگر ملت‌ها از تاریخ و هویت ایران دارد و حتی علمای بزرگ اسلام نیز به این موضوع اشاره دارند، و سخن گفتن در مورد ریشه و اهمیت چنین پاسداشتی، شوربختانه با غوغاسالاری همپای دشمنان کشور و تاریخ و فرهنگ ایران‌زمین شده و باعث گردیده‌اند که، هم‌چون سنت چهارشنبه‌سوری، این روز نیز به نمادی سیاسی تبدیل گردد که با این‌کار به‌جای پاسداری از خون شهیدان فقط آب به آسیاب دشمنان این مرز و بوم ریخته می‌شود. امید است که بتوانیم با خردورزی این پاسداشت را به جایگاه راستین خود بازگردانیم.

با احترام
دکتر مهدی پورنامداری
دبیرکل حزب مهستان ایران


#بیانیه
#فرهنگی
#کورش_بزرگ
#دبیرکل

@MehestaanParty
▫️ نامه‌ی دبیرکل حزب مهستان به وزیر امور خارجه درباره‌ی نحوه‌ی گزینش رایزنان فرهنگی ایران

▪️ به‌نام خداوند جان و خرد

▪️ جناب آقای محمدجواد ظریف
▪️ وزیر محترم امور خارجه

▪️ همان‌طور که به‌خوبی آگاه هستید «رایزن فرهنگی» دیپلماتی است که مسئولیت ترویج و گسترش فرهنگ کشور خود در کشوری را که در آن مأمور است بر عهده دارد، اما بنا به روالِ کم‌وبیش ناکارامدِ جاری رایزنان فرهنگی ایران از میان نویسندگان و هنرمندان و استادان دانشگاه برگزیده نمی‌شوند.

▪️ از آن‌جایی که وجه پُررنگ و برجسته‌ی تمدن و کشور ما «فرهنگ» است و آشکارا می‌بینیم که با کمرنگ شدنِ این لایه، و بالطبع برجسته شدنِ موضوعِ مذهب، منطقه‌ی ما دچارِ وضعیتِ آشفته‌ی کنونی شده است و به‌ویژه قدرت‌های فرامنطقه‌ای برای بقای حضور خود در منطقه، از راهِ عواملِ محلی، به ستیز با فرهنگِ کهنِ مشترکِ این مردم، که محملِ تساهل و مدارا است، می‌پردازند؛ «حزب مهستان ایران»، در آستانه‌ی چهلمین سالِ انقلاب، از آن مقام استدعا دارد تا نسبت به تصحیحِ این رویه اقدام شود و ضمن تهیه‌ی برنامه‌ای جامع در این زمینه، به‌ویژه در کشورهای دارای ریشه و تمدنِ مشترک (خاورمیانه یا به تعبیر درست و تاریخیِ آن، ایران‌زمین) از رایزنانی بهره برده شود که شناختِ کافی از فرهنگ و تمدّن مشترک داشته باشند.

▪️ برای نمونه، اگر رایزنِ فرهنگی ایران در کشور جمهوری آذربایجان یک استاد و پژوهشگر سرشناسِ آثار نظامی گنجوی باشد، یا در پاکستان از یک اقبال‌شناسِ برجسته بهره ببریم یا در کشور ترکیه این فرد یک مولاناپژوه شناخته‌شده باشد، از آن‌جایی که این چهره‌های برجسته‌ی ادبی هر کدام برترین شخصیت تاریخی ـ فرهنگیِ کشورهای یادشده به شمار می‌روند، به باورِ ما، به‌ویژه با برپایی کلاس‌ها و همایش‌های مرتبط و پیوند برقرار کردن با دانشگاه‌های این کشورها، گامِ بزرگی برای زدودنِ اختلاف‌ها برداشته شده و سببِ ارتباطِ بیشتر مردمانِ این کشورها با فرهنگ و تاریخ کهن و مشترک، و در نتیجه خنثا شدنِ کوشش‌های ایران‌ستیزانه و جدایی‌خواهانه، خواهد شد.

▪️ فراموش نکنیم نسل آینده‌ی برخی از این کشورها، تحتِ آموزشی قرار دارند که از هنگام تجزیه‌ی ایران در دویست سالِ گذشته به دستِ قدرت‌های بزرگِ استعماری تدوین شده و در آنها ضمنِ زدایشِ وجوه فرهنگی مشترک، نوعی نگاه منفی نسبت به کشور ایران به کودکان تلقین می‌شود که اگر هر چه زودتر، با همکاریِ استادانِ برجسته‌ و سیاسیونِ خیرخواه و خواهانِ آرامشِ آن کشورها، دست به تدوین کتاب درسی تاریخی که، به جز افزوده‌های محلی و برجسته کردن رویدادهای داخلی، در کلیات و تصویر کلان مشترک باشد نزنیم آینده‌ای به مراتب پرآشوب‌تر را در منطقه شاهد خواهیم بود.

▪️ پیشاپیش از حُسن توجه شما سپاسگزاریم.

▪️ دبیرکل حزب مهستان ایران
▪️ مهدی پورنامداری
▪️ دهم بهمن‌ماه 1397 خورشیدی


#نامه
#بین‌الملل
#امورخارجه
#رایزن_فرهنگی
#ظریف

@MehestaanParty