بوسه بر عکسـت زنم ،
ترسم که قـابش بشکنـد
قابِ عکسِ توسـت، امّـــا
شیشہ ے عُمــرِ من است
#مادر_شهید_ننه_صنم
#مادران_شهدا_رو_فراموش_نکنیم
#دلتنگی_مادرانه
❣ @Mazhabiha_asheqtarand
ترسم که قـابش بشکنـد
قابِ عکسِ توسـت، امّـــا
شیشہ ے عُمــرِ من است
#مادر_شهید_ننه_صنم
#مادران_شهدا_رو_فراموش_نکنیم
#دلتنگی_مادرانه
❣ @Mazhabiha_asheqtarand
#عاشقانه_شهدا
✨یکی از روزها در کمدش را بازکرد نگاهی به عکس شهدا کرد
و بایک نگاه معصومانه به من زل زد و گفت:
مــامــان جـــان!
گفتم :
جانــــم!
گفت دوست داری مادر شهید بشی؟
جواب این سوال خیلی برام سخت بود
علاقه شدیدی به او داشتم
نمی توانستم خودم را قانع کنم و به او جواب مثبت بدم.
گفتم ای وای بر من این چه حرفیه پسر من!
تحمل فراغ تو رو ندارم و نمی توانم،
اما او در جوابش مرا شرمنده کرد و گفت :
مادر من !
مادر شهید بودن لیاقت می خواهد،
خداوند به کسانی که لایق باشند این افتخار را می دهد...
#مادر_شهید
#شهید_محمد_سلیمانی
@Mazhabiha_asheqtarand ❣
✨یکی از روزها در کمدش را بازکرد نگاهی به عکس شهدا کرد
و بایک نگاه معصومانه به من زل زد و گفت:
مــامــان جـــان!
گفتم :
جانــــم!
گفت دوست داری مادر شهید بشی؟
جواب این سوال خیلی برام سخت بود
علاقه شدیدی به او داشتم
نمی توانستم خودم را قانع کنم و به او جواب مثبت بدم.
گفتم ای وای بر من این چه حرفیه پسر من!
تحمل فراغ تو رو ندارم و نمی توانم،
اما او در جوابش مرا شرمنده کرد و گفت :
مادر من !
مادر شهید بودن لیاقت می خواهد،
خداوند به کسانی که لایق باشند این افتخار را می دهد...
#مادر_شهید
#شهید_محمد_سلیمانی
@Mazhabiha_asheqtarand ❣
#عاشقانه_شہدا 🌹
سختیهایے کہ #همسر_شهید_همت کشید، فکر نڪنم در زمان ما کسے کشیده باشد😔خودش مےگفت:
خدایا من چه کنم با این همه تنهایی😢😥(روزها، ماهها)
و دزد😰😨😱 (چند بار در نبود همت)
و عقربـــــ 😱 (یک روز 25 عقرب کشتم حتی در رختخواب کودکم👶🏻)
و موشکـــــ 🚀 (خانہ شان در معرض موشک باران و او تنهـا در شهر دزفول غریب بود.)
امّا مےگفت: «در اوج تمام آن سختیـها😖 محرومیتها
ترسـها 😰
و حتی ناامیدے ها☹️
خودم را #خوشبخت_ترین_زن_دنیا مےدانستم.😊😍💚
✍🏻بہ نقل از
#مادر_شهید_همت🌸
@Mazhabiha_asheqtarand❣
سختیهایے کہ #همسر_شهید_همت کشید، فکر نڪنم در زمان ما کسے کشیده باشد😔خودش مےگفت:
خدایا من چه کنم با این همه تنهایی😢😥(روزها، ماهها)
و دزد😰😨😱 (چند بار در نبود همت)
و عقربـــــ 😱 (یک روز 25 عقرب کشتم حتی در رختخواب کودکم👶🏻)
و موشکـــــ 🚀 (خانہ شان در معرض موشک باران و او تنهـا در شهر دزفول غریب بود.)
امّا مےگفت: «در اوج تمام آن سختیـها😖 محرومیتها
ترسـها 😰
و حتی ناامیدے ها☹️
خودم را #خوشبخت_ترین_زن_دنیا مےدانستم.😊😍💚
✍🏻بہ نقل از
#مادر_شهید_همت🌸
@Mazhabiha_asheqtarand❣
🖤🍃
🍃
#همسفرانه
چند ساعت بعد از عـ💍ـقد؛
با همسرش رفتہ بودند توے اتاق ...
براشون ڪہ چایے☕️ بردم،
دیدم کتاباشو گذاشتہ وسط داشت از زندگے ائمہ و حضرت زهرا سلام الله علیها براے همسرش مےگفت😊
بهش گفتم :
براے خوندن این کتابا فرصت زیاده☺️
گفت مادرجان لازمہ همــسرم با زندگے حضرت زهـــــرا(س) آشنا بشه ...💚😍
#مادر_شهید_ولی_الله_چراغچے🕊🌷
@Mazhabiha_asheqtarand ❣
🍃
#همسفرانه
چند ساعت بعد از عـ💍ـقد؛
با همسرش رفتہ بودند توے اتاق ...
براشون ڪہ چایے☕️ بردم،
دیدم کتاباشو گذاشتہ وسط داشت از زندگے ائمہ و حضرت زهرا سلام الله علیها براے همسرش مےگفت😊
بهش گفتم :
براے خوندن این کتابا فرصت زیاده☺️
گفت مادرجان لازمہ همــسرم با زندگے حضرت زهـــــرا(س) آشنا بشه ...💚😍
#مادر_شهید_ولی_الله_چراغچے🕊🌷
@Mazhabiha_asheqtarand ❣
°\💕/°
°/ #همسفرانه \°
.
.
من خواندم وصیّتنامهی این #شهید را که به همسرش میگوید که اگر #شما نبودی، من به این راه نمیرفتم .
شما بودی که کمک کردی من به این راه بروم✌️🏻
اینطوره خانم ؟»
همسر شهید که گویی از تلطّف آقا جا خورده ،🙄
چیزی نمےگوید .
#مادر_شهید اما به زبان میآید که :
- بله ، همینطوره ؛😌
محمد اصلاً خونه نبود و بار زندگی و بزرگ کردن چهار تا بچه ،
روی دوش خانومش بود .❤️
در آغوش همسر شهید ،
دختر ۲۰روزهی شهید قرار دارد .👼
همسر شهید از آقا خواست که در گوش فرزندش اذان و اقامه بگوید .😇
آقا نیز رو به جمعیت مردان گفت که بچه را از مادرش بگیرند .
آقا شروع کرد در گوش راست اذان گفتن😍💚
به گوش چپ که رسید گویا نوزاد هوشیار شده بود و کمکم داشت تقلّا میکرد
که رهبر آهستهآهسته او را تکان داد تا مجدداً آرام شود .
#شهید_محمد_بلباسی
#زینب_بلباسی
.
.
°/🕊\° بازآۍ دلبرا
کھ دلم بۍقرار توست
°/ #همسفرانه \°
.
.
من خواندم وصیّتنامهی این #شهید را که به همسرش میگوید که اگر #شما نبودی، من به این راه نمیرفتم .
شما بودی که کمک کردی من به این راه بروم✌️🏻
اینطوره خانم ؟»
همسر شهید که گویی از تلطّف آقا جا خورده ،🙄
چیزی نمےگوید .
#مادر_شهید اما به زبان میآید که :
- بله ، همینطوره ؛😌
محمد اصلاً خونه نبود و بار زندگی و بزرگ کردن چهار تا بچه ،
روی دوش خانومش بود .❤️
در آغوش همسر شهید ،
دختر ۲۰روزهی شهید قرار دارد .👼
همسر شهید از آقا خواست که در گوش فرزندش اذان و اقامه بگوید .😇
آقا نیز رو به جمعیت مردان گفت که بچه را از مادرش بگیرند .
آقا شروع کرد در گوش راست اذان گفتن😍💚
به گوش چپ که رسید گویا نوزاد هوشیار شده بود و کمکم داشت تقلّا میکرد
که رهبر آهستهآهسته او را تکان داد تا مجدداً آرام شود .
#شهید_محمد_بلباسی
#زینب_بلباسی
.
.
°/🕊\° بازآۍ دلبرا
کھ دلم بۍقرار توست
بوسه بر عکسـت زنم ،
ترسم که قـابش بشکنـد
قابِ عکسِ توسـت، امّـــا
شیشہ ے عُمــرِ من است
#مادر_شهید_ننه_صنم
#مادران_شهدا_رو_فراموش_نکنیم
#دلتنگی_مادرانه
❣ @Mazhabiha_asheqtarand
ترسم که قـابش بشکنـد
قابِ عکسِ توسـت، امّـــا
شیشہ ے عُمــرِ من است
#مادر_شهید_ننه_صنم
#مادران_شهدا_رو_فراموش_نکنیم
#دلتنگی_مادرانه
❣ @Mazhabiha_asheqtarand