جوانان انقلابی سرخ مهاباد
326 subscribers
267 photos
82 videos
24 files
91 links
کۆمیتەی لاوانی شۆڕشگێری سووری مەهاباد
پەیوەندی: @rrymc
ئینستاگرام: Khiabanesorkh
پێکەوە بەرەو بونیاتنانی کۆمەڵگایەکی ئازاد و یەکسان
Download Telegram
جوانان انقلابی سرخ مهاباد
Video
نه سلطنت، نه رهبری- دمکراسی، برابری

خلق‌های ستمدیده‌ی ایران نه با یک طیف نادان، بلکه با طیفی روبرو هستند که کاملا آگاهانه و باورمند، همانند دو رژیم قرنِ معاصر، به انکار و حذف ملت‌های دیگر و دیگراندیشان دست می‌زنند. با این تفاوت که آنان نتوانسته‌اند که با دورویی ماهیت فاشیستی خود را قبل از به قدرت رسیدن پنهان کنند. قیام ژینا توانست ورای مذهب‌ها و ملیت، ملت‌های ایران را بهم پیوند دهد و همبستگی‌ای سراسری ایجاد کند. هرچند در این بین نژادپرستانی وابسته به الهام علیوف و اردوغان بودند که گفتند، چون ژینا کورد است، به ما ربطی ندارد، ولی در تبریز با شعار "آذربایجانا اویاخدی، کوردستانا دایاخدی" مشت محکمی به دهان این نژادپرستان زدند.
در پی اعلام همبستگی ملت‌ها و شعارهای پیشرو و مترقی ملت‌های ایران در خیابان‌ها، گروه‌های فرصت‌طلب مانند سلطنت‌طلب‌ها و ناسیونالیست‌ها، که با ماهیت و محتوای مترقیِ این انقلاب بیگانه بودند و اساسا هیچ ارتباطی با افکارِ آنان نداشت، بجایِ تغییر افکارِ ارتجاعی خود، با بودجه‌های میلیون دلاری و دزدیده شده از ملت‌های ایران، به رسانه‌ها و سلبریتی‌ها برای انحرافِ این انقلاب روی آوردند. هرچند آنان در داخلِ ایران، نتوانستند و نمی‌توانند که پایگاهی اجتماعی برای خود جمع کنند و در خیابان سازمان دهند، ولی در خارج از ایران با وعده‌های قرمه‌سبزی، توانستند پناهندگان بدون کیس پناهندگی را سازماندهی کنند و شعارهای مبتذلی را سر دادند که با تمامیتِ این جنبش در تضاد بود. شعارهایی با محتوای سکسیسم، ضد ارزش‌های دمکراسی و برابری، ضد زن و فاشیستی.
با توجه به مشاهدات عینی و تحلیلات تاریخی و سیاسی در طی این قیام و قبل‌تر، آنچه ما می‌پنداریم، انتقالِ قدرتِ کنترل شده در لایه‌های بالای قدرت است که برای این کار توافقاتی بین طیف سلطنت‌طلب و لایه‌هایی از ولایت فقیه، به وساطت محسن سازگارا صورت گرفته است. در این بین مهره‌هایی سوخته قربانی خواهند شد و برای کلیت سپاه سفیدشویی می‌شود و قدرت با حفظ همین ساختار به شخصی کاریزما منتقل خواهد شد.
و آنچه که خلق‌ها و توده‌های ستمدیده‌ی مردم و انقلابیان چپ نمی‌خواهند همین است. آنان برای یک انقلابِ بنیادین و برچیدنِ هر آنچه که ابزارِ ستم و اعمال قدرت بوده‌اند هستند. ساختار سیاسی، ساختار اقتصادی، ساختار اجتماعی، ساختار نظامی و هر گونه دولتِ ایرانی و تمامی نهادهایش باید بکلی از بین بروند و جامعه‌ای نوین برپا شود.
برای سیستان و بلوچستان جان!

وقتی می گوییم، انقلابی گریمان شکوه دارد، حرف نیست، شعار نیست و یا خواب وخیال چند جوانی که می خواهند آرمان گرایشان را به رخ بکشند. بله ما آرمان گراییم، توان و نیرویی که از موقعیتی که در تاریخ و جامعه داریم نشات می گیرد. از موقعیتی که در روابط تولیدی جامعه داریم، از ثروتی که سرمایه داران از جانمان انباشت می کنند. از تلاشی که می کنند تا به ما بقبولانند؛ کسان دیگری غیر از خودمان، شایستگی حاکمیت بر ما را دارد. اما مخلص کلام این است همه چیز از زحمت و رنج ما به وجود می آید اما در جیب اقلیتی انباشت می شود، اقلیتی که در هیچ کجای جهان برای حفظ این روابط ستمگرانه از هیچ جنایتی رویگردان نبوده و نیست. اقلیتی که تلاش می کند به برتری داشتن عده ای استثمارگر قداست ببخشد، حال به وسیله ی دین یا به وسیله ی پارلمانتاریسم و دم و دستگاههای تولید افکار و رسانه، قوانین، اجرای احکام و...
تاریخ اما گواه است، که ما هیچگاه، هیچگاه حتی در سیاهترین دورانها دست از مبارزه برنداشته ایم، کموناردهای فرانسه، بلشویکهای شوروی، چه گوارهای آمریکای لاتین، رزا لوکزامبورگها، فوادها، حمیداشرفها، آذر درخشان ها و همین امروز هم صدها زن و مرد جسور که با دست خالی در مقابل سیستم تا مغزاستخوان جنایتکار و فاسد جمهوری اسلامی دست به مبارزه آغازیده اند.
این تاریخ پر افتخار اما، این شکوه و شهامت، از رادیکالیسمی است که مسببش ماییم. جمهوری اسلامی و همدستان امپریالیستش همه ی تلاششان این بود، بقبولانند که با خرافات و ارتجاع ارزشهای ضد انسانی می توان جامعه را مرعوب کرد. تلاششان این بود بقبولانند که خدایی هست که طرف ستمدیده است، که زنان اگر دم فروببندند و کنج خانه بنشینند و بسوزند و بسازند و دم نزنند، در مقابل بهشتی که زیرپایشان است چیزی از دست نداده اند. چه طرفداران رژیم سلطنتی و چه  اصلاح طلبان رژیمی با چاشنی نخبه گرایی و تخصص سالاری، تلاششان این بود، بقبولانند فقط آنهایی که تحصیلات عالیه دارند و کارشناس و به قول آنها متخصص اند می توانند راه و چاه جامعه را نشان دهند.
امروز اما مبارزه ی مردم در جای جای ایران و مشخصا در سیستان و بلوچستان خلاف تمام این فریبها را به اثبات رسانده است. جوانان رعنایی که در سختترین شرایط اقتصادی و زیر شدیدترین سرکوبها، زیبنده ترین شعارها را بر روی پلاکارد می نویسند که "زندانی سیاسی آزاد باید گردد" "نه سلطنت نه رهبری، دموکراسی وبرابری"، " نه کولبری نه سوخت بری، آزادی و برابری" یا زنان جسوری که از یک طرف علیه جمهوری اسلامی، از طرف دیگر علیه ارتجاع مذهبی و همزمان  علیه پدر و مردسالاری به میدان آمده اند و فریاد رهایی سر می دهند، الهام بخش ترینهای این جنبش انقلابی اند. آنان که به هیچ انگاشته شده اند بر تمام این تفکرات ضد انسانی خط بطلان کشیده اند و اثبات کرده اند؛ اکنون آنها هستند که تاریخ را رقم می زنند. آنها هستند که سوژه ی مهمترین اتفاق پیشرو هستند، سوژه ی انقلاب!
با نگاهی به شمار دستگیریهای اخیردر سیستان و بلوچستان فقط 113 نفر را طی 96 ساعت دستگیر کرده اند، 54 نفر احراز هویت شده اند که در میان آنها کودکان دست کم 14 ساله وجود دارد. بنابر گزارش کمپین فعالین بلوچ صدها تن از بلوچهای ساکن زاهدان تحت نام "جمع آوری ارازل و اوباش و اتباع بیگانه" بازداشت شده اند که فاقد شناسنامه هستند، که فقط اسامی 24 تن از آنان محرز شده است. توجه داشته باشیم پدیده ی بی شناسنامه بودن فقط در استان سیستان و بلوچستان وجود دارد که خود نمادی است از شدت سرکوبهای سیستماتیک حاکمیتی علیه مردم این استان.
این مردم اما هر هفته، روزهای جمعه بی محابا شعارهای خود را بر می دارند و فریاد عدالت و برابری سر می دهند. پیشروی فرهنگ سیاسی در میان ملتی که تحت ستم ترین ها بوده اند، از رادیکالیسم و انقلابی گریشان است، از دست بردن به ریشه های ستم و استثمار. از درک این مهم که ضدیت کار و سرمایه  آشتی ناپذیر است و تنها با انقلاب اجتماعی به پایان می رسد.
ما به خواهران وبرادران الهام بخشمان در سیستان و بلوچستان درود می فرستیم، دستشان را به گرمی می فشاریم و می گوییم " یاران ما در یک قایق نشسته ایم".

جوانان انقلابی محلات کردستان
دی 1401


https://t.me/ShorayEnghlabyMahalay

ShoraieMahalatK@gmail.com
جوانان انقلابی سرخ مهاباد
دانستنِ صرف اینکه از چه چیزی رها شویم به همان اندازه مهم است که بدانیم برای چه چیزی رها می‌شویم و برای فهم اینکه از چه و برای چه چیزی باید رها شویم نیاز به یادگیری و آگاهی هرچه بیشتر از طریق تفکر، تحلیل، مطالعه و گفتگو داریم. در فهم اینکه از چه و برای چه چیزی…
به‌راستی، هدف همه‌ی انقلاب‌های به اصطلاح سیاسی، از نخستین آن‌ها تا واپسین‌شان، حراست از یک گونه‌ی مالکیت، با مصادره‌ی - که دزدی هم گفته می‌شود - گونه‌ی دیگری از مالکیت است. پس، این بسیار درست است که به مدت ٢٥٠٠ سال، مالکیت خصوصی، تنها با نقض حقوق مالکیت، خود را نگه داشته است.

منشاء خانواده، مالکیت خصوصی و دولت
فردریک انگلس
با درود و احترام به رفقای گرامی

رفقایی که علاقمند به همکاری با کمیته در رابطه با تهیه‌ و نگاشت مطالب و مقالات در موضوعات متفاوت، هستند می‌توانید با ما ارتباط بگیرید.
در رابطه با حقوق و جایگاه معلولین نیازمندِ تهیه‌ی مطلبی با تعریفِ جامعه و مولفه‌های یک جامعه از دیدِ یک مارکسیست هستیم. می‌توانید مطالب و دیدگاه خودتان را از طریق آی‌دی @RRYMC برای ما ارسال کنید.
شش کشته و سه زخمی در پی انفجار گاز در بوکان
جوانان انقلابی سرخ مهاباد
شش کشته و سه زخمی در پی انفجار گاز در بوکان
مادامی که فرقه‌ی ولایت فقیه خود را مالکِ زندگی و اراده‌ی جمعی و فردی انسان‌های این سرزمین می‌داند و آن‌ها را خلعِ اراده کرده است، هر اتفاقی که می‌افتد و هر جانی که از دست می‌رود ولو طبیعی، مسئولیتش با فرقه‌ی تبهکار و نامشروع ولایت فقیه و تمامی‌ِ نهادهای دولتی و حکومتی آن است.
هدفِ ولایت فقیه از گازرسانی نه ارائه‌ی خدمات و آسان‌سازیِ زندگی، بلکه غارتِ هرچه بیشتر اموالِ مردم از طریق آن است کمااینکه کشور ایران رتبه‌ی دوم منابع گازی در جهان را به خود اختصاص داده و ٢١/٥ درصد منابع گاز را داراست در حالی که جمعیتِ ایران، تنها ١/.٧ درصد جمعیت کلِ جهان است. این در حالی است که ایران با وجود ذخایر عظیم گازی و دیگر منابع طبیعی‌ دیگر، در حالی که می‌توانست مرفه‌ترین مردمانِ جهان را داشته باشد، کم‌ترین شاخص‌های رفاه و توسعه را در جهان دارد روز به روز جمعیتِ بیشتری از مردم به زیر خط فقر سقوط می‌کنند. ناکارآمدیِ حکومت ولایتِ فقیه در اداره‌ی کشور، انباشت ثروت در دست عده‌ای معدود از سران حکومت، رانت و فساد اداری در تمامی نهاد‌های حکومتی و دولتی، انحصار صنایع در دست عده‌ای معدود بواسطه‌ی نهادهای حکومتی، خصوصی‌سازی صنایع، اختلاس و دزدی‌های کلانِ سرانِ حکومت و از طرفی ایجاد خفقان در جامعه و خلع اراده اراده کردن توده‌های مردم، منجر به سقوط جامعه‌ی ایران شده است. با تولید محصولاتِ بی کیفیت و عرضه‌ی آن با قیمت بالا به مردم و ایجاد تورم و اعمالِ مالیت‌های سنگین بر مردم برای تحمیل کالای بی‌کیفیتِ شرکت‌های خصوصی مربوط به سران حکومت، جان و مال مردم را کاملا بخطر انداخته‌اند بطوری که استفاده‌ی اجباری از ماشین تولید داخلی ناایمن سالانه مجب مرگِ هیجده هزار انسان می‌شوند که بیست برابر میانگین جهانی و در رتبه دوم از آخر در جهان است. این تنها آماری در مورد صنعت ماشین است.
استفاده‌ی اجباری مردم از کالاهای بی‌کیفیت و ناایمن داخلی، مانند بخاری، اجاق و سایر وسایل خانگی و مصرفی دیگر و همچنن لوله‌کشی ناایمن گاز شهری و آماده نکردن زیرساخت‌های شهری سالانه باعث تلفات جانی و مالی چشمگیری در ایران می‌شود که در تازه‌ترین آن فاجعه‌ای به ابعاد جان دادنِ شش تن و زخمی شدن سه تن دیگر و تخریب سه واحد ساختمانی در بوکان به بار آورد.
هدف در این مطلب نه مخالفت با تولید داخلی بلکه درک درستِ سیستم سرمایه‌داری و غارتگر ولایت فقیه است که با خصوصی سازی صنایع و انحصارِ کامل بازار، کالا را نه برای خدمات، بلکه برای فروش بیشتر تولید می‌کند و با استفاده از مواد اولیه‌ی کم‌کیفیت و استثمار بیشتر کارگران، ارزش اضافیِ بیشتری تولید و سرمایه‌ی بیشتری انباشت می‌کند که آن نیز موجبِ تورمِ بیشتر و درنهایت به سقوط جامعه منجر شده است.
لە کاتێک دا که کۆماری ئیسلامی، ڕەنجی لێ زیاد کردووین، خۆمان ڕەنجی یەکتر هەڵگرین و ئاگامان لە یەکتر بێ.
پەیامێک ڕوو لە گەلی پێشەنگ و خۆڕاگری کورد

لە سەد ساڵی ڕابردوو دا، دەسەڵاتە پاوانخواز و داگیرکەرەکانی ناوەندیی ئێران بە هەموو هێز و توانای خۆیان ویستوویانە گەلی کورد وێڕای گەلانی دیکەی چەوساوەی ئێران وەکوو لوڕ، عەڕەب و بەلووچ تاڵان بکەن و شیرازەی کۆمەڵایەتی ئەو گەلانە بڕووخێنن. لە لایەک بە هەڵاواردنی ئەنقەست و تاڵانی سامانی ئەو گەلانە و لە لایەک بە تەحقیر و بێ‌دەسەڵات‌کردنی ئەو گەلانە هەوڵیان داوە ئەو گەلانە بتوێننەوە. ئەگەر بێین و شوناسە سەرەکیەکانی گەلی کورد وەکوو نەتەوەیەک پێناسە بکەن، نە جل‌وبەرگ، نە زمان و نە جامانە، بەڵکوو ڕەفتار و ڕەوشتی ئەو گەلەیە کە ئەو نەتەوەی پێناسە کردووە. ڕەوشت و ڕەفتاری نەتەوەی کورد هەمیشە بە جوامێری، چاکە و یەکتر خوێندنەوە و دەستگیری پێناسە کراوە و لە مێژووی خۆی دا، هەر تاکێک کە تووشی گرفت و نەهامەتی بووە بەجێی نەهێشتووە و دەستی گرتووە کە هەستێتەوە. کەسێک کە مردوویەکی لێ مردووە خەڵک سەرەخۆشی لێ‌کردووە و دڵنەوایی داوەتەوە. لە شایی و ناخۆشی دا پشت و پەنای یەک بوونە و یەکتریان بەجێ نەهێشتووە. ئەوە پێناسەی ڕاستی نەتەوەیەکە کە بە درێژایی مێژوو سەربڵیند ماوەتەوە و نەیهێشتووە بتوێتەوە. کورد نەک هەر لەگەڵ یەکتر، بەڵکوو بۆ هەر ئینسانێک کە لێی قەوماوە و ڕووی دەو وڵاتە کردووە، پشت و پەنا بووه.
ئەوڕۆکە کە غەمی نان، بێکاری و بێ‌بژێوی لە سایەی دەسەڵاتی شوومی وەلایەتی فەقێ بەرۆکی خەڵکی گرتووە، پێویسته جارێکی دی گەلی کورد بە پێناسەکانی مێژوویی خۆی دا بچێتەوە و باشتر خۆی بناسێ. سەربەخۆیی گەلی ئێمە ئەو کاتە ڕەنگ دەداتەوە کە بە گژ فەرهەنگ و ڕەفتارە چەپەڵەکانی کۆماری ئیسلامی دا بچێتەوە کە ویستوویەتی خەڵک لێک دوور کەوێتەوە و بەرامبەر یە یەکتر ڕووگرژ و دڵپیس بن. لە فەرهەنگ و ڕەوشتی گەلی ئێمە دەوەشێتەوە کە ئێستا ئاگایان زیاتر لە یەکتر بێ. بنەماڵەی شەهیدان و زیندانیانی سیاسی بەجێ نەهێڵن و غەمی وان بە غەمی خۆیان بزانن. دارا، گوشار نەخاتە سەر نەدارێک کە هیچ ڕووناکایەکی لەم دنیایە بۆ نەماوە و پشتی لەبن باری بژێو، کرێ‌خانوو، گرانی و بێکاری دا چەماوە و لە ئاست بنەماڵەکەی ڕووزەرد بووە. ئەو ڕووزەردیە، پەڵەیەکی نەنگە بۆ هەموو ئێمە کە نەمانتوانیوە لە ئاست ستەمی لەژمار نەهاتووی حکوومەت‌دا پشت و پەنای یەکتر بین. جوانتر وایە سێحەب‌خانووەکان هەوڵ بدەن بارودۆخی کرێگرتەکانیان بخوێننەوە و گوشاریان بۆ نەهێنن. منداڵەکان بۆ ئیزدواج لەگەڵ یەکتر دە گوشار نەنێن و بەجێی زێڕ و زیو کڕین و پێشمەرجی قورس، فێری تەبایی و خۆشەویستیان بکەن. ژن و مێردەکان یەکتر دەرک بکەن و چاوەڕوانی قورسیان لێک نەبێ و کێشە کۆمەڵایەتیەکان بێ پەنا بردن بۆ دادگا و قازیە فاسیدەکانی کۆماری ئیسلامی لە نێۆ خۆ چارەسەر بکەن و حەق و ناحەق لێک جودا بکرێتەوە.
تەنیا بۆنگادار و نزوول‌خۆرەکان دەو نێوە دا بێ‌ویژدانانه ئەو دیاردە قیزەونەیان هێناوەتە نێو فەرهەنگی جوانی کوردی و زۆر ئاگاهانه وێڕای کۆماری داگیرکەری ئیسلامی هەوڵ بۆ شێوان و ڕووخانی کۆمەڵگای کوردی دەدەن و خەڵک دەچەوسێننەوە. کەسێک کە لەبەر پێویستی و نەداری پەنا بۆ کەسێک دەبا و داوای پووڵی قەرز دەکا، دەکرێ بە جوامێری دەستی بگیرێ و لە داهاتوو دا هەمان ئەندازەی پووڵی لێ وەرگیرێتەوا یان بە دڵ ئاوەڵەیی پێی ببەخشرێ. بەڵام پووڵی بە سوود و نزوول ئەوپەڕی بێ‌ئەخلاقی و بێ‌ویژدانیە و قەت نە لە چوارچێوەی ئەخلاقی ئینسانی دا جێی دەبێتەوە و لە چوارچێوەی ئەخلاقی کوردی دا.
لە ئاست گەلی خۆمان ڕووخۆش و خزمەتکارین و لە ئاست داگیرکەر و بەکرێگیراوەکانی ڕووگرژین بۆیە داوامان لە گەلی خۆمان بۆ یەکدڵی و یەکگرتوویی دۆستانەیە و خۆمان بە ڕۆڵەی ئەو گەلە دەزانین، بەڵام داوامان لە نزوولخۆران کە لە بەرەی کۆماری ئیسلامی هەوڵ بۆ شێواندنی کۆمەڵگای کوردی دەدەن، وەک هەڕەشەیەکە و ئەگەر بە خۆیان دا نەچنەوە، بەرەوڕوویان دەبینەوە.

کۆمیتەی لاوانی شۆڕشگێری سووری مەهاباد
جوانان انقلابی سرخ مهاباد
پەیامێک ڕوو لە گەلی پێشەنگ و خۆڕاگری کورد لە سەد ساڵی ڕابردوو دا، دەسەڵاتە پاوانخواز و داگیرکەرەکانی ناوەندیی ئێران بە هەموو هێز و توانای خۆیان ویستوویانە گەلی کورد وێڕای گەلانی دیکەی چەوساوەی ئێران وەکوو لوڕ، عەڕەب و بەلووچ تاڵان بکەن و شیرازەی کۆمەڵایەتی…
ترجمه‌ی بیانیه
در زمانی که رژیم اسلامی رنج ما را زیاد کرده است، رنجِ همدیگر را به دوش بکشیم و مراقب همدیگر باشیم.

پیامی رو به ملت پیشرو و مقاوم کورد

در صد سال اخیر، حُکامِ تمامیت‌خواه و اشغالگر مرکزی ایران با تمام قدرت و توان خود درصدد این بودند که خلق کورد و سایر خلق‌های ستمدیده‌ی دیگر مانند لُر، عرب و بلوچ را غارت کنند و زیربنای جامعه‌ی آنان را نابود کنند. از طرفی با تبعیض عمدی و غارتِ منابع آنان و از طرفی با تحقیر و خلعِ قدرت کردنِ آنان سعی در محوِ این خلق‌ها داشته‌اند.
اگر بخواهیم شناسه‌های اصلی خلق کورد را مانند یک ملت تعریف کنیم، آن نه زبان، نه لباس و نه جامانه بلکه رفتار و اخلاق آن خلق است که آن را مانند ملت تعریف کرده است.
اخلاق و رفتارِ ملت کورد همیشه به جوانمردی، نیکی، درکِ همدیگر و دستگیری(همیاری) تعریف شده است و در تاریخ خود، هر فردی که دچار بلا و مصیبت شده را تنها نگذاشته و دستش را گرفته و دوباره بلندش کرده است.
وقتی کسی عزیزی را از دست می‌داد، در مراسم سوگش شرکت کرده و با وی همدردی کرده است. در شادی(عروسی) و غم پشتیبان و پناهگاه همدیگر بوده‌اند و همدیگر را ترک نکرده‌اند. این تعریف واقعیِ ملتی است که به درازای تاریخ سربلند مانده و اجازه نداده است که محو شود. کوردها نه فقط با یکدیگر بلکه برای هرکسی که دچار بلا شده و به این سرزمین روی آورده است، پناهگاه بوده‌اند.
امروز که زیرِ سایه‌ی حکم‌رانیِ شومِ ولایت فقیه، غمِ نان، بی‌کاری و بی‌معیشتی، مردم را به تنگ آورده است، لازم است خلق کورد به شناسه‌های تاریخیِ خود نگاهی دوباره بیاندازد و خود را بهتر بشناسد.
استقلالِ خلق ما وقتی تجلی می‌یابد که به مقابله با فرهنگ و رفتارهای نحسِ جمهوری اسلامی برخیزد که خواسته است مردم از هم دور شوند و نسبت به همدیگر خشمگین و بدبین باشند. شایسته‌ی فرهنگ و اخلاقِ خلق ماست که در این دوران بیشتر مراقب همدیگر باشند. خانواده‌ی جانباختگان و زندانیان سیاسی را تنها نگذاریم و غم آنان را غم خود بدانند. ثروتمندان به فرودستی که هیچ روزنه‌ی امیدی در دنیا ندارد فشار نیاورند. فرودستانی که کمرشان زیر بار معیشت، کرایه‌خانه، گرانی و بیکاری خم شده،در برابرِ خانواده‌هایشان شرمگین شده‌اند. این شرمگینی، لکه‌ی ننگی بر پیشانیِ همه‌ی ماست که در برابرِ ستمِ مضاعفِ حکومت، نتوانسته‌ایم پناهگاه و پشتیبانِ همدیگر باشیم. زیباتر آن است که صاحب‌خانه‌ها سعی کنند که شرایط مستأجران را درک کنند و به آن‌ها فشار نیاورند. فرزندان را برای ازدواج تحتِ فشار نگذارند و بجای خرید طلا و پیش‌شرط‌های سنگین، به آن‌ها همزیستی و عشق را آموزش دهید. زن و شوهرها همدیگر را درک کنند و توقعاتِ سنگین از همدیگر نداشته باشند. مشکلاتِ اجتماعی را بدون پناه بردن به دادگاه و قاضی‌های فاسدِ جمهوری اسلامی در بین خود حل کنند و حق و ناحق را متمایز کنند.
فقط بنگاه‌داران و نزول‌خوارها در این بین با بی‌وجدانی این پدیده‌ی زشت را وارد فرهنگِ زیبای کوردستان کرده‌اند و بسیار آگاهانه همسو با جمهوریِ اشغالگرِ اسلامی برای گسست و سقوط جامعه‌ی کوردستان تلاش می‌کنند و به مردم ستم می‌کنند. کسی که در پیِ نیاز و فرودستی به کسی برای پول قرض پناه می‌برد، می‌توان با جوانمردی دستش را گرفت و در آینده همان میزان پول را طلب کرد یا با دلی بزرگ بهش بخشید. ولی قرضِ نزول و با سود اوج بی‌اخلاقی و بی‌وجدانی است و در چارچوبِ اخلاقیِ انسان جای دارد و نه در چارچوب اخلاقی کوردستان.
در برابر خلق خود خوشرو و خدمتکاریم و در برابرِ اشغالگر و مزدورانش، پرخاشگر. برای همین خواسته‌مان از خلق‌مان دوستانه است و خود را فرزندانِ این خلق می‌دانیم ولی خواسته‌مان از نزول‌خوارها که در سمتِ جمهوری اسلامی ایستاده‌اند و در تلاش برای سقوطِ جامعه‌ی کوردستان هستند، مانند تهدید است و اگر به خودشان باز نیایند، به مقابله‌شان خواهیم رفت.

کمیته‌ی جوانانِ انقلابی سرخ مهاباد
Forwarded from منجنیق
🔴 طبقه‌ی کارگر با کسی معامله نمی‌کند. گفت‌وگو با میثم آل مهدی

میثم آل مهدی کارگر سابق گروه ملی صنعتی فولاد اهواز و یکی از سازمان‌دهنده‌گان مبارزات کارگران این کارخانه در سال نود و هفت، در این گفت‌وگو ابتدا به این می‌پردازد که آیا سوال «چرا کارگران در جریان قیام ژینا اعتصاب نکردند» از اساس سوال درستی است؟ او سپس به شرایط مبارزه‌ی کارگری در کارخانه‌ها می‌پردازد و از اعتصاباتی می‌گوید که طی هفته‌های اخیر شکل گرفت، از کم و کیف آنها و گستردگی و میزان اثرگذاری این اعتصابات بر وضعیت عمومی. او از هم‌جهتی مبارزات کارگری و مبارزات خیابانی می‌گوید و از این‌که گفتار تولیدشده از سوی اپوزیسیون راست چگونه به گسترش مبارزات و اعتصابات کارگری ضربه می‌زند. آل مهدی در این گفت‌وگو از برخورد کالایی و مصرفی با طبقه‌ی کارگر می‌گوید، از حذف ادبیات و گفتمان طبقه‌ی کارگر. او از این می‌گوید که طبقه‌ی کارگر برای آرزوی کسی یا شهوت قدرت کسی اعتصاب نمی‌کند، از این‌که طبقه‌ی کارگری که به روشنی گفته است خودش می‌تواند کارخانه را اداره کند را نمی‌شود بعد از سرنگونی به فلاکت کارخانه تبعید کرد، از تحقیر سازمان‌یافته‌ی طبقه‌ی کارگر از سوی اپوزیسیون راست و رسانه‌های جریان اصلی و از آسیبی که چنین روندی به قیام مردم می‌زند. کارگر سابق اما هنوز مبارز فولاد اهواز در این گفت‌وگو از اهمیت مبارزات صنفی می‌گوید، از هم‌دستی جریان چپ‌نمای محور مقاومتی با ستم طبقاتی در جمهوری اسلامی، از لزوم پیوند میان خلق‌های تحت ستم در سرتاسرایران و همبستگی طبقاتی فراتر از مرزهای ملی. میثم آل مهدی از مبارزات هم‌بسته‌ی حذف‌شدگانی می‌گوید که در ساختارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران حذف شده‌اند، از هم‌سویی و پیوند مبارزات طبقه‌ی کارگر با مبارزات زنان، مبارزات کوییرها و مبارزات خلق‌های تحت ستم و از این‌که طبقه‌ی کارگر بر سر میز مذاکره و معامله نمی‌نشیند، بلکه مسئله‌ی طبقه‌ی کارگر و تمامی حذف‌شده‌گان چپ کردن میز است نه معامله‌ی دردهایشان.
#منجنیق #گفت‌وگو
نسخه‌ی کامل با کیفیت بهتر و حجم بیشتر:

در یوتوب:
https://bit.ly/3vURTKD
در ویمه‌اُ:
https://bit.ly/3CKvHGW
از متن: ما از زندان می‌رویم اما زندان از ما نمی‌رود، چشمان تک‌تک هم‌اتاقی‌هایم وقتی روی زمین می‌کشیدندم و حتی فرصت آغوش و بوسه‌ای، فرصت یک خداحافظی نداشتم، روی شانه‌ام مانده. باید بنویسم تا چشمانشان را از دوشم زمین بگذارم، تا قلبم که حالا یک گوشه‌اش عادل‌آباد است، آرام‌تر بتپد. باید بنویسم.


https://bit.ly/3X5Ag6J
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دوشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۱

سنندج مراسم چهلم #هومن_عبداللهی از جان‌باختگان اعتراضات مردمی سنندج در آرامستان حسن‌آباد

تک تکِ این کلمات را تنها کسی می‌تواند بگوید که آرمانی داشته باشد. این اخلاقی است که آن آرمان حمل می‌کند. این آینده‌ای که آن آرمان مجسم می‌کند. پدری که فرزندش را کشته‌اند، شاید اگر به عمق روانش سفر کنی، مردی را بیابی که کمرش از شدت غم و خشم و نفرت خمیده است ولی چه چیزی این مرد را استوار در بین خلقش نگه می‌دارد و با صلابت آینده را به روی چشمانمان می‌آورد و به تک‌تکِ ما می‌گوید که پیروز هستیم و سرمان بلند است. راه و مقصدِ انقلاب آرمانی‌مان را به ما نشان می‌دهد که در آن نه خشونتی هست و نه کشتاری و تمام انسان‌هایی که اعضای یک پیکر اند.
این مردمان، این پدر‌ها، این مادرها، این جوانانی که خلقِ خود را تنها نمی‌گذارند، این کارگرانِ روزمزد، این کارگران صنعتی، این مکانیک‌ها، این کاشی‌کاران، همین انسان‌هایی که از جنس و درد هم هستند با این آرمان‌های زیبایشان شایستگی حاکمیت بر این سرزمین را دارند.
«کورد بلوچ آذری/آزادی برابری»
این صدای همبستگی #ملیت‌های_تحت_ستم است. صدایی که بارها از #کوردستان #بلوچستان و #تبریز سر داده شده و سالها پرده‌پوشی و خفقان حکومت‌های مرکزگرا را درهم می‌درد. جمهوری اسلامی تا امروز این مردم را با اسم رمز #تجزیه‌طلبی سرکوب کرده است و رعیت‌های #سلطنت‌طلب و فاسدان #لیبرال همچنان می‌خواهند با همین اسم رمز #تجزیه‌طلبی حق تعیین سرنوشت را از #ملیت‌های_ستمدیده سلب کنند تا #دیکتاتوری و #استبداد را بازسازی کنند. پیام #توده‌های_انقلابی روشن است. ما از اتحاد ملیت‌های ستمدیده و حق تعیین سرنوشت #مردمان_کار_و_زحمت قدمی پا پس نمی‌کشیم و #آزادی و #برابری را برای همه‌ی مردم #ایران فارغ از #جنسیت و #ملیت می‌خواهیم. این #وحدت_واقعی انقلابیون کف جامعه را با #وحدت_دروغین ستمگران و عظمت‌طلبان ایرانی در آمریکا و کانادا مقایسه کنید. ما از #همبستگی_آزادانه و #همبستگی_برابری‌خواهانه‌ ی ملت‌های تحت ستم در مقابل سرکوب به نام #ملت_واحد و #امت_واحد توسط خودکامگان و تمامیت‌خواهان #مرکزگرا دفاع می‌کنیم.

مراسم چهلم جانباخته‌ی راه آزادی و برابری #هومن_عبداللهی بیست و ششم دی 1401 در #سنندج

#قیام_ژینا
#مبارزه_ادامه_دارد
#جوانان_انقلابی_محلات_مریوان
#یاد_جانباختگان_راە_آزادی_و_برابری
#گرامی_باد
#کورد_بلوچ_آذری_آزادی_برابری
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
#نه_سلطنت_نه_رهبری_دمکراسی_و_برابری

@javananeenghlabe
ما وکالت را به طبقه‌ی کارگر می‌دهیم.
به زنانِ پیشرو، به جوانانِ پیشرو، به کارگران صعنتی پیشرو، به دانشجویان پیشرو، به رفقای دربندمان🚩🚩
خیابانِ سرخ، سنگرمان
طبقه‌ی کارگر، رهبرمان

#هنر_برای_انقلاب
اثر منداک عزیزی
رنگ روغن