This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی خدا داشت لطافت و ظرافت و عشوهگری رو بین عالمیان تقسیم میکرد، من جامو توی صف دادم به این داداشمون رفتم دستشویی:
#توییت 🦄
#توییت 🦄
◎•°Lär°•◎
وقتی خدا داشت لطافت و ظرافت و عشوهگری رو بین عالمیان تقسیم میکرد، من جامو توی صف دادم به این داداشمون رفتم دستشویی: #توییت 🦄
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باز محتوای🔥از این برادر آوردم براتان... سنشنشنشنش
این دفعه پیج اصلی اینستاشو هم گیر آوردم.
*تشویق ایستاده*
#توییت 🦄
این دفعه پیج اصلی اینستاشو هم گیر آوردم.
*تشویق ایستاده*
#توییت 🦄
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من مطمئن نیستم ددی ایشوز داشته باشم.
شایدم دارم؟
توضیحش سخته...😂
پ.ن: ولی لیریکش زیاد صدق میکنه.
#توییت 🦄
شایدم دارم؟
توضیحش سخته...😂
پ.ن: ولی لیریکش زیاد صدق میکنه.
#توییت 🦄
◎•°Lär°•◎
اگه روز بدی داشتین و دلتون یه بیال ساده و خوشساخت و خوشحس و شدیدا کیوت میخواد که کوتاه هم باشه اما کلی توی دلتون جا باز کنه و از کیوتی و فیلمبرداری خوبش و خوشگلیِ کاراکتراش حالتون خوب بشه... من این سریال کوچولوی ژاپنی که از روی مانگا ساخته شده رو بهتون…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوتا آدم هستن توی اینستاگرام
که خیلی وایب خوبی میدن و واقعا دوستشون دارم. خیلی چنین شخصیتایی تایپمن.
یکی این نوازندهی کیوت ژاپنی که کوتو مینوازه و خیلی آروم و مهربون و حرفهای به نظر میاد.🥹✨
و یکی این مربی چینی که رابطهاش با شاگرداش و ریکشنهاش خیلی بامزه و کیوتن و همزمان با حرص خوردن، مشخصه که چقدر رابطهاش با بچهها خوبه.
همچین شخصیتایی خیلی بهم میچسبن.
#توییت 🦄
که خیلی وایب خوبی میدن و واقعا دوستشون دارم. خیلی چنین شخصیتایی تایپمن.
یکی این نوازندهی کیوت ژاپنی که کوتو مینوازه و خیلی آروم و مهربون و حرفهای به نظر میاد.🥹✨
و یکی این مربی چینی که رابطهاش با شاگرداش و ریکشنهاش خیلی بامزه و کیوتن و همزمان با حرص خوردن، مشخصه که چقدر رابطهاش با بچهها خوبه.
همچین شخصیتایی خیلی بهم میچسبن.
#توییت 🦄
توی بازار داشتیم راه میرفتیم، یه مردی جلوی ما از مغازه اومد بیرون، یه چاقوی تیز ارهای دستش بود. داشت به دلیل نامشخصی میبردش مغازهی کناری.
یهو وسط راه وایستاد یکم به چاقوهه نگاه کرد، چند لحظه خیلی رندوم گذاشتش روی رگ مچ دستش یکم دیگه بهش نگاه کرد. بعد انگار به خودش بیاد، چاقو رو کشید کنار و به راهش ادامه داد و خیلی عادی رفت مغازه کناری.
منم همینطور مرد رندوم ناامید. منم همینطور.
#توییت 🦄
یهو وسط راه وایستاد یکم به چاقوهه نگاه کرد، چند لحظه خیلی رندوم گذاشتش روی رگ مچ دستش یکم دیگه بهش نگاه کرد. بعد انگار به خودش بیاد، چاقو رو کشید کنار و به راهش ادامه داد و خیلی عادی رفت مغازه کناری.
منم همینطور مرد رندوم ناامید. منم همینطور.
#توییت 🦄
دختری با گوشوارهی مثلا مروارید.
#توییت 🦄
#توییت 🦄
محموله دریافت شد.
بچه داشت اینساید اوت دو رو میدید. دقیقههای چهل اینا بود که من وارد مغازه شدم. و فرمودند که قسمت اولش خیلی شاهکار بوده.
اما این یکی هم واقعا خوبه.
بعد برگشته به من میگه اگه مشکلی ایرادی داشت یا چیزی کم بود توی کتاب حتما بهم بگید.
آخه مرد...😂
(حدود چهارصد صفحه بوده، مجبور شده خلاصه و کمش کنه هنوز)
#توییت 🦄
بچه داشت اینساید اوت دو رو میدید. دقیقههای چهل اینا بود که من وارد مغازه شدم. و فرمودند که قسمت اولش خیلی شاهکار بوده.
اما این یکی هم واقعا خوبه.
بعد برگشته به من میگه اگه مشکلی ایرادی داشت یا چیزی کم بود توی کتاب حتما بهم بگید.
آخه مرد...😂
(حدود چهارصد صفحه بوده، مجبور شده خلاصه و کمش کنه هنوز)
#توییت 🦄