#مشاهیر_لک
#سید_نوشاد_ابوالفا
صاحب منظومه (دارجنگــــه)
قسمت اول:
🔺این شاعر بزرگوار از طایفه ی (ابوالوفا) از منطقه ی طرهان (کوهدشت) می باشد،چنانکه از اشعار سید نوشاد پیداست وی معاصر با نادرشاه افشار بوده است.
📖🌳منظومه(دارجنگه) از شاهکار های نوشاد است که حاوی تصویرسازی ها و توصیفات بی بدیل نوشاد از میادین نبرد است،این اثر آکنده است از نام پهلوانان اساطیری ایران زمین که از طبع شاعرانه قوی و استعداد بالای نوشاد حکایت می کند.
دکتر باستانی پاریزی نیز با این منظومه آشنا بوده و درکتاب(هفت پیچ) به آن اشاره کرده است.
📖 🌳این منظومه تمثیلی حاصل گفتگوی شاعر و یک درخت کهنسال می باشد که روزگاری گذار شاعر بر سایه سار آن می افتد و شاعر اثر زخمی کهنه را بر روی تنه درخت می بیند آن چنان که شعاع خورشید از آن پیداست ، از دیدن این زخم کاری اندوهی بی پایان روح شاعر را فرا می گیرد:
ملاظه زام تیـر گازش کِـردم
دویای چوی دود دماون دردم
بلیزم برز بی ، اندوم بی پـایـان
عسرین ژه دیده،سیل وست اِو دامان
شاعر ما آن گاه از درخت شرح حالش را جویا می گردد
واتِم ای درخت بَــرز و برومنــد
کس مَزان حساو تاریخ سال چند
ژَه عمرت چَن سال چَن پِشت ویردن
کی دس نیشونِت ،وای دیار کردن
رزمی بیان کَــر ژَه روزگـــاران
چطور گرم و سرد دهرت وَیاران
سرانجام ابرام و پافشاری شاعر باعث ترکیدن بغض (دارجنگه) می شود و ضمن شماتت شاعر،دردهایش را فزون از شمار می داند،و از شاهان با کوکبه و پر طمطراق و جنگاوران دلیر سخن ها می راند
چَن ساله مِه دار جنگه ناممه
تا ایسه یه حال یه سرانجاممه
جنگ (سیامک) دیوانِـم دیـهَ ن
(هوشنگ) واو سپاه واو سانم دیه ن
جفتی مارنه دوش (ضحاکم) دیهَ ن
جابوسه شیطان ناپاکم دیه ن
شاهی (کیقباد) زربخشم دیه ن
(رستم) واو جوشن واو (رخشم) دیه ن
هفتاد و هفت کُر گودرزم دیه ن
هر کام حکومت یِه مرزم دیه ن
و درخت زخم سینه اش را نیز به یادگار آن ایام بیان می دارد،آن هنگام که چون شغادی از هراس سر پنجه ی خدنگ انداز چون رستمی در میدان نبرد پشت (دارجنگه) پناه می گیرد،و تیر آن دلاور درخت و پهلوان رقیب را به هم می دوزد؛سردار می افتد اما (دارجنگه) همچنان پایدار می ماند تا در زمان شاعر نیز شاهد جهان گشایی و ستم افروزی نادر افشار و ... باشد. اما در انتهای این منظومه دلکش ، نوشاد نیز خلق را به عبرت آموزی و آگاهی از ناپایداری و بی وفایی دنیا فرا می خواند:
دنیا بی وَرَن اصلش بر باده
اِولَـه کسی که،وای باده شاده
اَر گنجت پِر بو وینه ی سَلم و تور
کس مال دنیا نـوردِن وَه گور
اندرزم یَسَه پی دنیا دوســـان
دنیا دمی که چی شارو بوسـان
تدوین:
#استاد_رضا_حسنوند
در ادامه منظومه دار جنگه را بخوانید.
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
#سید_نوشاد_ابوالفا
صاحب منظومه (دارجنگــــه)
قسمت اول:
🔺این شاعر بزرگوار از طایفه ی (ابوالوفا) از منطقه ی طرهان (کوهدشت) می باشد،چنانکه از اشعار سید نوشاد پیداست وی معاصر با نادرشاه افشار بوده است.
📖🌳منظومه(دارجنگه) از شاهکار های نوشاد است که حاوی تصویرسازی ها و توصیفات بی بدیل نوشاد از میادین نبرد است،این اثر آکنده است از نام پهلوانان اساطیری ایران زمین که از طبع شاعرانه قوی و استعداد بالای نوشاد حکایت می کند.
دکتر باستانی پاریزی نیز با این منظومه آشنا بوده و درکتاب(هفت پیچ) به آن اشاره کرده است.
📖 🌳این منظومه تمثیلی حاصل گفتگوی شاعر و یک درخت کهنسال می باشد که روزگاری گذار شاعر بر سایه سار آن می افتد و شاعر اثر زخمی کهنه را بر روی تنه درخت می بیند آن چنان که شعاع خورشید از آن پیداست ، از دیدن این زخم کاری اندوهی بی پایان روح شاعر را فرا می گیرد:
ملاظه زام تیـر گازش کِـردم
دویای چوی دود دماون دردم
بلیزم برز بی ، اندوم بی پـایـان
عسرین ژه دیده،سیل وست اِو دامان
شاعر ما آن گاه از درخت شرح حالش را جویا می گردد
واتِم ای درخت بَــرز و برومنــد
کس مَزان حساو تاریخ سال چند
ژَه عمرت چَن سال چَن پِشت ویردن
کی دس نیشونِت ،وای دیار کردن
رزمی بیان کَــر ژَه روزگـــاران
چطور گرم و سرد دهرت وَیاران
سرانجام ابرام و پافشاری شاعر باعث ترکیدن بغض (دارجنگه) می شود و ضمن شماتت شاعر،دردهایش را فزون از شمار می داند،و از شاهان با کوکبه و پر طمطراق و جنگاوران دلیر سخن ها می راند
چَن ساله مِه دار جنگه ناممه
تا ایسه یه حال یه سرانجاممه
جنگ (سیامک) دیوانِـم دیـهَ ن
(هوشنگ) واو سپاه واو سانم دیه ن
جفتی مارنه دوش (ضحاکم) دیهَ ن
جابوسه شیطان ناپاکم دیه ن
شاهی (کیقباد) زربخشم دیه ن
(رستم) واو جوشن واو (رخشم) دیه ن
هفتاد و هفت کُر گودرزم دیه ن
هر کام حکومت یِه مرزم دیه ن
و درخت زخم سینه اش را نیز به یادگار آن ایام بیان می دارد،آن هنگام که چون شغادی از هراس سر پنجه ی خدنگ انداز چون رستمی در میدان نبرد پشت (دارجنگه) پناه می گیرد،و تیر آن دلاور درخت و پهلوان رقیب را به هم می دوزد؛سردار می افتد اما (دارجنگه) همچنان پایدار می ماند تا در زمان شاعر نیز شاهد جهان گشایی و ستم افروزی نادر افشار و ... باشد. اما در انتهای این منظومه دلکش ، نوشاد نیز خلق را به عبرت آموزی و آگاهی از ناپایداری و بی وفایی دنیا فرا می خواند:
دنیا بی وَرَن اصلش بر باده
اِولَـه کسی که،وای باده شاده
اَر گنجت پِر بو وینه ی سَلم و تور
کس مال دنیا نـوردِن وَه گور
اندرزم یَسَه پی دنیا دوســـان
دنیا دمی که چی شارو بوسـان
تدوین:
#استاد_رضا_حسنوند
در ادامه منظومه دار جنگه را بخوانید.
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️