Forwarded from sarzaminjavid.com سرزمین جاوید
#طنز #بیقانون :
#حسین_شریعتمداری : #حمله #امریکا به #سوریه
برای کمک به #اصلاحات بود!
#نویسندگان #فیلمهای_هندی : حتی به ذهن ما هم نمیرسید!
@sarzaminjavid ©
#حسین_شریعتمداری : #حمله #امریکا به #سوریه
برای کمک به #اصلاحات بود!
#نویسندگان #فیلمهای_هندی : حتی به ذهن ما هم نمیرسید!
@sarzaminjavid ©
Forwarded from آموزشکده توانا
به بهانهی سالگرد درگذشت هوشنگ گلشیری
هوشنگ گلشیری؛ جان پر شور خلاق ِ نوآور*
goo.gl/NiwVV0
هوشنگ گلشیری آن روزهای خود را اینگونه توصیف میکند: «از ۱۳۳۴ تا ۱۳۵۲ در اصفهان زيستهام. تا ۳۷ آموختن و خواندن بود و آشنايی از درون با سنتهای ريشهدار، آن هم آدمی كه الخی بار آمده بود، در خانهای شلوغ. ما شش بچه بوديم و يكی هم بعد آمد و مسكنمان اتاقی كوچك بود و صندوقخانهای. خانه هم چند اتاق داشت با كلی آدم. تابستانها هم كار میكرديم، در بازار، من و برادر بزرگتر و بعد از ديپلم گرفتن هم من باز مدّتی در كارخانهای، مدّتی هم در بازار، در دكان رنگرزی و خرازی و بالاخره در دكان قنادی، كار كردم. مدّتی هم در تهران و در خاكبرداری زمينی كه قرار بود برق آلستوم فعلی شود. بالاخره از دفتر اسناد رسمی سر درآوردم، پس از گرفتن ديپلم.»
آشنایی با انجمن ادبی صائب اتفاق مهمی در زندگی گلشیری محسوب میشد که در همین دوره اتفاق افتاد. او از سال ۱۳۳۹ به این انجمن ادبی میرفت که این به تعبیر خودش «انجمننشینی» از سال ۱۳۴۲ و ۱۳۴۳ ادامه داشت. شرکت در این جلسات باعث آشنایی گلشیری با برخی از نویسندگان آن روز اصفهان شد؛ همینطور زمینهساز آشنایی گلشیری با بعضی از فعالان سیاسی شد که موجبات دستگیری او در سال ۱۳۴۰ را فراهم ساخت. «چند ماهی زندان مرا از درون با اعضای حزب توده آشنا ساخت. بسیاری از داستانهای سیاسی من با جهتگیری ضد چنان حزبی، آن سال نطفه بست. مثل «عکسی برای قاب عکس خالی من»، «هر دو روی یک سکه»، «یک داستان خوب اجتماعی»، و بالاخره بعدها «جبهخانه».» گلشیری کار ادبی خود را در سال ۱۳۳۹ با جمعآوری فولکلور مناطق اصفهان آغاز کرد. گلشیری در پایان سال ۱۳۴۱ از زندان آزاد شد و در همان سال از «دانشکدهی ادبیات اصفهان» فارغالتحصیل شد.
هوشنگ گلشیری با نوشتن رمان کوتاه «شازده احتجاب» در اواخر دههی ۴۰ شمسی و در سال ۱۳۴۸ به شهرت فراوانی دست یافت. این کتاب توسط «جیمی بوکان»، نویسندهی اسکاتلندی، به زبان انگلیسی ترجمه شده است. این کتاب همچنین به زبان فرانسه نیز ترجمه شده است. بهمن فرمانآرا، کارگردان سینما نیز فیلمی با نام «شازده احتجاب» و با اقتباس از این رمان ساخته است.
داريوش مهرجويی، کارگردان سینما در مورد این اثر گلشیری چنین میگوید: «اگر بخواهيم از چهار پنج رمان مهم و معتبر قرن چهاردهم هجری در پهنهی ادبيات ايران نام ببريم، بیشک، «شازده احتجاب» يکی از آنها خواهد بود؛ چه به لحاظ ساختار و معماری کار و چه از نظر محتوا و ژرفبينیهای بهکاررفته در آن. قبل از هر چيز اهميت اين کتاب در آن است که شيوهی شهادت دادن نسل جديد به نسل قديم را به ما میآموزند.»
پس از دوم خرداد ۱۳۷۶ و چندی بعد از آن و با کشتن مختاری و پوینده توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، گلشیری نیز تحت فشار طاقتفرسای نیروهای امنیتی قرار گرفت. او در تشییع جنازهی مختاری در حالی در مرگ دوست متاثر است چنین میگوید: «آنقدر عزا بر سر ما ریختند که فرصت زاریکردن نداریم. پیام، دقیق، به ما رسیده است: خفه میکنیم. ما هم حاضریم... پیام آشکار است. ما از خدا هم میخواهیم که انتقام ما را از شبزدگان بگیرد.»
در ۱۶ خرداد ۱۳۷۹ هوشنگ گلشیری، در سن ۶۱ سالگی و بر اثر ابتلا به بیماری مننژیت در بیمارستان «ایرانمهر» تهران درگذشت و در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1Le6DZE
*عنوان برگرفته از فرج سرکوهی است.
@Tavaana_TavaanaTech
هوشنگ گلشیری؛ جان پر شور خلاق ِ نوآور*
goo.gl/NiwVV0
هوشنگ گلشیری آن روزهای خود را اینگونه توصیف میکند: «از ۱۳۳۴ تا ۱۳۵۲ در اصفهان زيستهام. تا ۳۷ آموختن و خواندن بود و آشنايی از درون با سنتهای ريشهدار، آن هم آدمی كه الخی بار آمده بود، در خانهای شلوغ. ما شش بچه بوديم و يكی هم بعد آمد و مسكنمان اتاقی كوچك بود و صندوقخانهای. خانه هم چند اتاق داشت با كلی آدم. تابستانها هم كار میكرديم، در بازار، من و برادر بزرگتر و بعد از ديپلم گرفتن هم من باز مدّتی در كارخانهای، مدّتی هم در بازار، در دكان رنگرزی و خرازی و بالاخره در دكان قنادی، كار كردم. مدّتی هم در تهران و در خاكبرداری زمينی كه قرار بود برق آلستوم فعلی شود. بالاخره از دفتر اسناد رسمی سر درآوردم، پس از گرفتن ديپلم.»
آشنایی با انجمن ادبی صائب اتفاق مهمی در زندگی گلشیری محسوب میشد که در همین دوره اتفاق افتاد. او از سال ۱۳۳۹ به این انجمن ادبی میرفت که این به تعبیر خودش «انجمننشینی» از سال ۱۳۴۲ و ۱۳۴۳ ادامه داشت. شرکت در این جلسات باعث آشنایی گلشیری با برخی از نویسندگان آن روز اصفهان شد؛ همینطور زمینهساز آشنایی گلشیری با بعضی از فعالان سیاسی شد که موجبات دستگیری او در سال ۱۳۴۰ را فراهم ساخت. «چند ماهی زندان مرا از درون با اعضای حزب توده آشنا ساخت. بسیاری از داستانهای سیاسی من با جهتگیری ضد چنان حزبی، آن سال نطفه بست. مثل «عکسی برای قاب عکس خالی من»، «هر دو روی یک سکه»، «یک داستان خوب اجتماعی»، و بالاخره بعدها «جبهخانه».» گلشیری کار ادبی خود را در سال ۱۳۳۹ با جمعآوری فولکلور مناطق اصفهان آغاز کرد. گلشیری در پایان سال ۱۳۴۱ از زندان آزاد شد و در همان سال از «دانشکدهی ادبیات اصفهان» فارغالتحصیل شد.
هوشنگ گلشیری با نوشتن رمان کوتاه «شازده احتجاب» در اواخر دههی ۴۰ شمسی و در سال ۱۳۴۸ به شهرت فراوانی دست یافت. این کتاب توسط «جیمی بوکان»، نویسندهی اسکاتلندی، به زبان انگلیسی ترجمه شده است. این کتاب همچنین به زبان فرانسه نیز ترجمه شده است. بهمن فرمانآرا، کارگردان سینما نیز فیلمی با نام «شازده احتجاب» و با اقتباس از این رمان ساخته است.
داريوش مهرجويی، کارگردان سینما در مورد این اثر گلشیری چنین میگوید: «اگر بخواهيم از چهار پنج رمان مهم و معتبر قرن چهاردهم هجری در پهنهی ادبيات ايران نام ببريم، بیشک، «شازده احتجاب» يکی از آنها خواهد بود؛ چه به لحاظ ساختار و معماری کار و چه از نظر محتوا و ژرفبينیهای بهکاررفته در آن. قبل از هر چيز اهميت اين کتاب در آن است که شيوهی شهادت دادن نسل جديد به نسل قديم را به ما میآموزند.»
پس از دوم خرداد ۱۳۷۶ و چندی بعد از آن و با کشتن مختاری و پوینده توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، گلشیری نیز تحت فشار طاقتفرسای نیروهای امنیتی قرار گرفت. او در تشییع جنازهی مختاری در حالی در مرگ دوست متاثر است چنین میگوید: «آنقدر عزا بر سر ما ریختند که فرصت زاریکردن نداریم. پیام، دقیق، به ما رسیده است: خفه میکنیم. ما هم حاضریم... پیام آشکار است. ما از خدا هم میخواهیم که انتقام ما را از شبزدگان بگیرد.»
در ۱۶ خرداد ۱۳۷۹ هوشنگ گلشیری، در سن ۶۱ سالگی و بر اثر ابتلا به بیماری مننژیت در بیمارستان «ایرانمهر» تهران درگذشت و در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1Le6DZE
*عنوان برگرفته از فرج سرکوهی است.
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. به بهانهی سالگرد درگذشت هوشنگ گلشیری . هوشنگ گلشیری؛ جان پر شور خلاق ِ نوآور* . #هوشنگ_گلشیری آن روزهای خود را اینگونه توصیف میکند: «از ۱۳۳۴ تا ۱۳۵۲ در اصفهان زيستهام. تا ۳۷ آموختن و خواندن بود و آشنايی از درون با سنتهای ريشهدار، آن هم آدمی كه الخی…
Forwarded from اتچ بات
📘 #کتاب #باز_خوانی_ده_شب : #شبهای_شعر_گوته
پاییز سال یکهزار و سیصد و پنجاه و شش خورشیدی، پیشنهاد برگزاری برنامهای با حضور شصت شاعر و نویسنده، از سوی #کانون_نویسندگان ایران به دکتر هاینس بکر " مدیر #انستیتو_گوته در ایران " به شکلگیری ده شب شعر و سخنرانی در باغ سفارت آلمان در تهران، انجامید.
این برنامه که بنا بود با پیرنگی فرهنگی، در ستایش #آزادی و پرداختن به مشکلات #نویسندگان و #شاعران در غیبت آزادی بیان تنظیم شود، با استقبال کممانند مردم، به ویژه #دانشجویان، از هر گوشه ایران روبهرو شد.تا آنجا که حتی در برخی شبهای بارانی بیش از دههزار تن در فضای باز باغ سفارت آلمان، زیر چترهای گشوده و بههم پیوسته، به سخنرانیها گوش میدادند.
گسترة پیام این حرکت، به تدریج، از مرزهای کشور نیز برون شد و روشنفکرانِ بسیاری از جمله ژان پل سارتر، سیمون دو بووار، موریس کلاول، ژان مینگو، لویی آراگون و… در نامهای پشتیبانی و ستایش خود را از این حرکت شاعران، نویسندگان و شرکتکنندگان در برنامه اعلام داشتند.
نخستین برنامه در تاریخ هجدهم مهر، با این سخنان گشوده شد: «در گفتارها غرض بیش از همه آن خواهد بود که کانون نویسندگان ایران بیشتر و بهتر شناسانده شود و خواست اساسی آن، یعنی آزادی اندیشه و قلم، و راستای کوششهای آن به منظور آن که این آزادی در عمل بنشیند و به صورت یکی از دادههای عادی زندگی اجتماع ما درآید، به اطلاع همگان برسد»؛
ولی #شمس_آل_احمد در سخنانش در سومین شب برنامه از «لجنزار بیقانونیهای تنگ چشمانة دولت و تلقیات و برداشتهای فاشیستی حاکم بر جامعه» سخن گفت؛
در پنجمین شب، #باقر_مؤمنی به رغم خواست دستگاه حاکم در استفاده از واژة «#ممیزی» بارها واژة «سانسور» را بهکاربرد و حتی عنوان سخنرانیاش را «#سانسور و عوارض ناشی از آن» برگزید و تأکید کرد که «طرفداران سانسور در هیأت حاکمه اخلاق و مذهب را دستاویز سانسور قرار میدهند.»؛
و در نهایت، سخنان #سعید_سلطان_پور، که اخیراً از #زندان آزاد شده بود و صدای معترض، چریکی و انقلابی شعرش، هیجان بسیاری در جمعیت برانگیخت، و #به_آذین را مجبور به دعوت سخنرانان به اعتدال کرد.
دکتر بکر نیز در چند جملة کوتاه ضمن ادای احترام به هر برداشت و برخورد مردم ایران به مسائل سیاسی کشور خود، یادآور شد که شبهای شعر گوته برنامههایی فرهنگی است و دکتر #باقر_پرهام در بیانیهای از سوی هیأت دبیران کانون نویسندگان ایران از تندرویهای پیشآمده ابراز تأسف کرد تا امکان ادامه دادن برنامهها برجای بماند.
ده شب شعر گوته، که در نهایت بدون دخالت #ساواک به انجام رسید، یک حادثة به یادماندنی در تاریخ فرهنگ هم روزگار ما، و در نگاه برخی تحلیلگران، یکی از نمادهای حرکتی است که در نهایت به انقلاب 57 انجامید.
#️⃣ نویسنده: ماندانا زندیان
برای #روشنگری به کانال #ایرانبانان بپیوندید، برای جستجو از # استفاده کنید و پُست ها را برای دیگران ارسال نمائید
https://t.me/iranbananofficial ™
پاییز سال یکهزار و سیصد و پنجاه و شش خورشیدی، پیشنهاد برگزاری برنامهای با حضور شصت شاعر و نویسنده، از سوی #کانون_نویسندگان ایران به دکتر هاینس بکر " مدیر #انستیتو_گوته در ایران " به شکلگیری ده شب شعر و سخنرانی در باغ سفارت آلمان در تهران، انجامید.
این برنامه که بنا بود با پیرنگی فرهنگی، در ستایش #آزادی و پرداختن به مشکلات #نویسندگان و #شاعران در غیبت آزادی بیان تنظیم شود، با استقبال کممانند مردم، به ویژه #دانشجویان، از هر گوشه ایران روبهرو شد.تا آنجا که حتی در برخی شبهای بارانی بیش از دههزار تن در فضای باز باغ سفارت آلمان، زیر چترهای گشوده و بههم پیوسته، به سخنرانیها گوش میدادند.
گسترة پیام این حرکت، به تدریج، از مرزهای کشور نیز برون شد و روشنفکرانِ بسیاری از جمله ژان پل سارتر، سیمون دو بووار، موریس کلاول، ژان مینگو، لویی آراگون و… در نامهای پشتیبانی و ستایش خود را از این حرکت شاعران، نویسندگان و شرکتکنندگان در برنامه اعلام داشتند.
نخستین برنامه در تاریخ هجدهم مهر، با این سخنان گشوده شد: «در گفتارها غرض بیش از همه آن خواهد بود که کانون نویسندگان ایران بیشتر و بهتر شناسانده شود و خواست اساسی آن، یعنی آزادی اندیشه و قلم، و راستای کوششهای آن به منظور آن که این آزادی در عمل بنشیند و به صورت یکی از دادههای عادی زندگی اجتماع ما درآید، به اطلاع همگان برسد»؛
ولی #شمس_آل_احمد در سخنانش در سومین شب برنامه از «لجنزار بیقانونیهای تنگ چشمانة دولت و تلقیات و برداشتهای فاشیستی حاکم بر جامعه» سخن گفت؛
در پنجمین شب، #باقر_مؤمنی به رغم خواست دستگاه حاکم در استفاده از واژة «#ممیزی» بارها واژة «سانسور» را بهکاربرد و حتی عنوان سخنرانیاش را «#سانسور و عوارض ناشی از آن» برگزید و تأکید کرد که «طرفداران سانسور در هیأت حاکمه اخلاق و مذهب را دستاویز سانسور قرار میدهند.»؛
و در نهایت، سخنان #سعید_سلطان_پور، که اخیراً از #زندان آزاد شده بود و صدای معترض، چریکی و انقلابی شعرش، هیجان بسیاری در جمعیت برانگیخت، و #به_آذین را مجبور به دعوت سخنرانان به اعتدال کرد.
دکتر بکر نیز در چند جملة کوتاه ضمن ادای احترام به هر برداشت و برخورد مردم ایران به مسائل سیاسی کشور خود، یادآور شد که شبهای شعر گوته برنامههایی فرهنگی است و دکتر #باقر_پرهام در بیانیهای از سوی هیأت دبیران کانون نویسندگان ایران از تندرویهای پیشآمده ابراز تأسف کرد تا امکان ادامه دادن برنامهها برجای بماند.
ده شب شعر گوته، که در نهایت بدون دخالت #ساواک به انجام رسید، یک حادثة به یادماندنی در تاریخ فرهنگ هم روزگار ما، و در نگاه برخی تحلیلگران، یکی از نمادهای حرکتی است که در نهایت به انقلاب 57 انجامید.
#️⃣ نویسنده: ماندانا زندیان
برای #روشنگری به کانال #ایرانبانان بپیوندید، برای جستجو از # استفاده کنید و پُست ها را برای دیگران ارسال نمائید
https://t.me/iranbananofficial ™
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
⚫️ #سیما_صاحبی، همسر #محمدجعفر_پوینده، #نویسنده و مترجمی که در پاییز سال ۱۳۷۷ در جریان #قتلهای_زنجیرهای کشته شد، میگوید که این پرونده پس از ۲۲ سال همچنان در وضعیت سابق قرار دارد و هیچگاه به آن رسیدگی نشده است.
همسر محمدجعفر پوینده: از نظر ما هیچوقت به پرونده قتلهای زنجیرهای رسیدگی نشد
سیما صاحبی، همسر محمدجعفر پوینده، نویسنده و مترجمی که در پاییز سال ۱۳۷۷ در جریان قتلهای معروف به زنجیرهای کشته شد، میگوید که این پرونده پس از ۲۲ سال همچنان در وضعیت سابق قرار دارد و هیچگاه به آن رسیدگی نشده است.
او گفت که پس از ۲۲ سال هنوز ابعاد این پرونده مشخص نشده است.
صاحبی پرونده تشکیلشده برای این قتلها در قوه قضاییه جمهوری اسلامی را یک پرونده «مثلهشده» خواند و افزود که نقش #سعید_امامی، مشاور #قربانعلی_دری_نجف_آبادی و معاون #علی_فلاحیان، در #وزارت_اطلاعات وقت، از آن کاملا حذف شده بود.
او همچنین گفت که این پرونده چهار بار شمارهگذاری شده و اسنادی از آن خارج شده بود.
به گفته صاحبی، درباره تعداد این قتلها روایتهای زیادی وجود دارد و بین ۱۰۰ تا ۱۸۰ قتل مطرح شده است، اما واقعیت درباره دامنه این قتلها هنوز مشخص نشده است.
او یادآوری کرد که #جمهوری_اسلامی تلاش کرده قتلهای زنجیرهای را تنها به چهار قتل محدود کند در حالی که در پاییز همان سال دگراندیشان دیگری از جمله #مجید_شریف و #پیروز_دوانی نیز کشته شدند. در شهریور همان سال نیز #حمید_حاجی_زاده و فرزند خردسالش کارون، کشته شدند.
صاحبی همچنین گفت که واقعیت درباره آمران این قتلها نیز هنوز مشخص نشده است.
پرستو فروهر، فرزند #پروانه_اسکندری و #داریوش_فروهر، نیز در مطلبی تاکید کرد که «#دادخواهی قتلهای سیاسی در ایران ضرورتی است اخلاقی، سیاسی و تاریخی؛ ضرورتی که هنوز به آن پاسخی درخور داده نشده و ناتمام مانده است.»
وزارت اطلاعات تنها قتل داريوش فروهر و همسرش پروانه اسکندری مشهور به فروهر، #محمد_مختاری، عضو هیات دبیران کانون نویسندگان ایران و نیز محمدجعفر پوینده عضو #کانون_نویسندگان ایران، به دست ماموران این وزارتخانه را پذیرفت و آنها را «عناصر خودسر» نامید.
با این حال به گفته شیرین عبادی، وکیل خانواده دگراندیشان کشتهشده در این قتلها، این ماموران اعلام کردند که از دری نجف آبادی، وزیر وقت اطلاعات، دستور داشتند و حتی بابت آن اضافهکاری گرفتهاند.
به گفته عبادی، متهمان همچنین اعلام کرده بودند که در برخی قتلها از طریق «یکی از روحانیون که نامش در پرونده هم است و نسبت فامیلی با رهبر دارد ( #عزیز_خوشوقت پدر زن مصطفی خامنهای) رهبر را در جریان این کارها قرار داده بودند».
نام برخی از روحانیون دیگر نیز به عنوان صادرکنندگان فتوا و دستور برای قتل #روشنفکران و #نویسندگان مطرح شده است.
از جمله براساس روایت پرستو فروهر، دری نجفآبادی گفته که فتوای قتل پیروز دوانی را #غلامحسین_محسنی_اژه_ای که آن زمان رییس دادسرای ویژه روحانیت بود، صادر کرده است.
همچنین از نامه آخر سعیدی سیرجانی به رهبر جمهوری اسلامی برمیآید که علی خامنهای در پیام خود به او در پاسخ به نامه قبلیاش «ارتداد و تکفیر» او را اعلام کرده است.
#علی_اکبر_سعیدی_سیرجانی ۲۴ اسفند ۱۳۷۲ بازداشت و ۹ ماه بعد خبر درگذشت او در زندان اعلام شد.
تعدادی از دگراندیشان و محققان درباره قتلهای زنجیرهای نیز اعلام کردهاند که این قتلها محدود به سال ۱۳۷۷ نبوده و یک رویه در وزارت اطلاعات با عنوان حذف فیزیکی دگراندیشان بوده که در دهه ۱۳۷۰ به صورت رسمی اجرا میشده است.
از جمله موضوعات مرتبط با قتلهای زنجیرهای تلاش وزارت اطلاعات برای به دره انداختن اتوبوس حامل نویسندگان در سفر به ارمنستان است. خاطرات مربوط به این اتفاق در روایت برخی از این نویسندگان از جمله کتاب «یاس و داس» نوشته #فرج_سرکوهی مطرح شده است.
انتشار فیلم نمایش «یک پرونده دو قتل»
#فیلم «#دست_نوشته_ها_نمیسوزند» ساخته #محمد_رسول_اف نیز به موضوع قتلهای زنجیرهای پرداخته است.
برای #روشنگری به کانال #ایرانبانان بپیوندید، برای جستجو از # استفاده کنید و پُست ها را برای دیگران ارسال نمائید
https://t.me/iranbananofficial ™
همسر محمدجعفر پوینده: از نظر ما هیچوقت به پرونده قتلهای زنجیرهای رسیدگی نشد
سیما صاحبی، همسر محمدجعفر پوینده، نویسنده و مترجمی که در پاییز سال ۱۳۷۷ در جریان قتلهای معروف به زنجیرهای کشته شد، میگوید که این پرونده پس از ۲۲ سال همچنان در وضعیت سابق قرار دارد و هیچگاه به آن رسیدگی نشده است.
او گفت که پس از ۲۲ سال هنوز ابعاد این پرونده مشخص نشده است.
صاحبی پرونده تشکیلشده برای این قتلها در قوه قضاییه جمهوری اسلامی را یک پرونده «مثلهشده» خواند و افزود که نقش #سعید_امامی، مشاور #قربانعلی_دری_نجف_آبادی و معاون #علی_فلاحیان، در #وزارت_اطلاعات وقت، از آن کاملا حذف شده بود.
او همچنین گفت که این پرونده چهار بار شمارهگذاری شده و اسنادی از آن خارج شده بود.
به گفته صاحبی، درباره تعداد این قتلها روایتهای زیادی وجود دارد و بین ۱۰۰ تا ۱۸۰ قتل مطرح شده است، اما واقعیت درباره دامنه این قتلها هنوز مشخص نشده است.
او یادآوری کرد که #جمهوری_اسلامی تلاش کرده قتلهای زنجیرهای را تنها به چهار قتل محدود کند در حالی که در پاییز همان سال دگراندیشان دیگری از جمله #مجید_شریف و #پیروز_دوانی نیز کشته شدند. در شهریور همان سال نیز #حمید_حاجی_زاده و فرزند خردسالش کارون، کشته شدند.
صاحبی همچنین گفت که واقعیت درباره آمران این قتلها نیز هنوز مشخص نشده است.
پرستو فروهر، فرزند #پروانه_اسکندری و #داریوش_فروهر، نیز در مطلبی تاکید کرد که «#دادخواهی قتلهای سیاسی در ایران ضرورتی است اخلاقی، سیاسی و تاریخی؛ ضرورتی که هنوز به آن پاسخی درخور داده نشده و ناتمام مانده است.»
وزارت اطلاعات تنها قتل داريوش فروهر و همسرش پروانه اسکندری مشهور به فروهر، #محمد_مختاری، عضو هیات دبیران کانون نویسندگان ایران و نیز محمدجعفر پوینده عضو #کانون_نویسندگان ایران، به دست ماموران این وزارتخانه را پذیرفت و آنها را «عناصر خودسر» نامید.
با این حال به گفته شیرین عبادی، وکیل خانواده دگراندیشان کشتهشده در این قتلها، این ماموران اعلام کردند که از دری نجف آبادی، وزیر وقت اطلاعات، دستور داشتند و حتی بابت آن اضافهکاری گرفتهاند.
به گفته عبادی، متهمان همچنین اعلام کرده بودند که در برخی قتلها از طریق «یکی از روحانیون که نامش در پرونده هم است و نسبت فامیلی با رهبر دارد ( #عزیز_خوشوقت پدر زن مصطفی خامنهای) رهبر را در جریان این کارها قرار داده بودند».
نام برخی از روحانیون دیگر نیز به عنوان صادرکنندگان فتوا و دستور برای قتل #روشنفکران و #نویسندگان مطرح شده است.
از جمله براساس روایت پرستو فروهر، دری نجفآبادی گفته که فتوای قتل پیروز دوانی را #غلامحسین_محسنی_اژه_ای که آن زمان رییس دادسرای ویژه روحانیت بود، صادر کرده است.
همچنین از نامه آخر سعیدی سیرجانی به رهبر جمهوری اسلامی برمیآید که علی خامنهای در پیام خود به او در پاسخ به نامه قبلیاش «ارتداد و تکفیر» او را اعلام کرده است.
#علی_اکبر_سعیدی_سیرجانی ۲۴ اسفند ۱۳۷۲ بازداشت و ۹ ماه بعد خبر درگذشت او در زندان اعلام شد.
تعدادی از دگراندیشان و محققان درباره قتلهای زنجیرهای نیز اعلام کردهاند که این قتلها محدود به سال ۱۳۷۷ نبوده و یک رویه در وزارت اطلاعات با عنوان حذف فیزیکی دگراندیشان بوده که در دهه ۱۳۷۰ به صورت رسمی اجرا میشده است.
از جمله موضوعات مرتبط با قتلهای زنجیرهای تلاش وزارت اطلاعات برای به دره انداختن اتوبوس حامل نویسندگان در سفر به ارمنستان است. خاطرات مربوط به این اتفاق در روایت برخی از این نویسندگان از جمله کتاب «یاس و داس» نوشته #فرج_سرکوهی مطرح شده است.
انتشار فیلم نمایش «یک پرونده دو قتل»
#فیلم «#دست_نوشته_ها_نمیسوزند» ساخته #محمد_رسول_اف نیز به موضوع قتلهای زنجیرهای پرداخته است.
برای #روشنگری به کانال #ایرانبانان بپیوندید، برای جستجو از # استفاده کنید و پُست ها را برای دیگران ارسال نمائید
https://t.me/iranbananofficial ™
Telegram
attach 📎
Forwarded from SarzaminJavid سرزمین جاوید
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎈
✏️ #روز_قلم بر همه #قلم نفروشان و باشرافتان خجسته باد...
🎞 #ویدئو: #امیر_پریزاد
🎥 کیفیت بالاتر در یوتیوب
👑 روز قلم در #ایران_باستان روز سیزدهم تیر، #جشن_تیرگان، بوده است؛ از آن جهت که در این روز هوشنگ، پادشاه پیشدادی، #نویسندگان را گرد آورد و گرامی داشت. #تیرگان
🕯 برای #روشنگری به #سرزمین_جاوید بپیوندید:
🔗 اینستاگرام | یوتیوب | آپارات | یوتیوب | گروه تلگرام | کانال تلگرام
🌏 T.me/sarzaminjavid2 ™️
✏️ #روز_قلم بر همه #قلم نفروشان و باشرافتان خجسته باد...
🎞 #ویدئو: #امیر_پریزاد
🎥 کیفیت بالاتر در یوتیوب
👑 روز قلم در #ایران_باستان روز سیزدهم تیر، #جشن_تیرگان، بوده است؛ از آن جهت که در این روز هوشنگ، پادشاه پیشدادی، #نویسندگان را گرد آورد و گرامی داشت. #تیرگان
🕯 برای #روشنگری به #سرزمین_جاوید بپیوندید:
🔗 اینستاگرام | یوتیوب | آپارات | یوتیوب | گروه تلگرام | کانال تلگرام
🌏 T.me/sarzaminjavid2 ™️