Kalimdor.ir | Warcraft & Diablo
4.71K subscribers
9.87K photos
1.2K videos
256 files
4.02K links
وبگاه کالیمدور:

www.kalimdor.ir

💢 مرجع داستانی وارکرفت و سایر آثار بلیزارد💢

پیج ما در اینستاگرام:
https://instagram.com/kalimdor_ir

گروه تبادل نظر و بحث و گفتگوی دوستانه:
@Kalimdor_cm

ارتباط با ادمین:
@wolfheart_kenshin
Download Telegram
Kalimdor.ir | Warcraft & Diablo
#jaina & #arthas @kalimdor_ir 💫www.kalimdor.ir 💫 https://instagram.com/kalimdor_ir
آرتاس گفت می دانستم می دانستم و وقتي دستي بالا آمد و به نرمي برف هايي كه در ميان موهايش بود را پاك كرد ادامه داد:
وقتي براي اولين بار من تو را ديدم با خودم گفتم اين همان دختري است كه مي شود با او خوش بود، دختري كه مي شود با او در يك روز گرم تابستان براي آبتني رفت و یا
با گلوله برف به صورتش زد، من كه به تو آسيب نزدم٫ زدم؟
اين همان چيز- يا كسي – بود كه جاينا مي خواست. كسي كه فارق از مقام - شاهزادگي اش- با او دوست شود، كسي كه شخصيت پژوهشگر او را قبول داشته و به آن احترام بگذارد و در عين حال بداند چگونه رويه ديگر شخصيتش كه دختري بازيگوش و كنجكاو بود را خوشحال كند، براي دختري كه در قيد و بندهاي زندگي دخترانه محصور بود و اجازه نداشت حتي براي يك نظر اجمالي هم از قصر و يا قيد و بندهايش خلاص شود.
و آرتاس او را ديده بود، شخصيت كاملش را نه فقط چهره اي كه به جهان نشان مي داد.
کتاب ظهور لیچ کینگ ترجمه افشین اردشیری

#prince #lady #proodmoor #dalaran
#Arthas #Menethil #Jaina #Varian #Love #Stormwind #Theramore #Lordaeron #Anduin #Uther_Lightbringer #Kalimdor #Warcraft #WorldofWarcraf #WoW
#جاینا_پرامور #شاهزاده_آرتاس_منتیل #دلاران #عشق #لردران #استروم_ویند
@kalimdor_ir

💫www.kalimdor.ir 💫

https://instagram.com/kalimdor_ir
Kalimdor.ir | Warcraft & Diablo
#anduin_lotar #orgrim_doomhammer @kalimdor_ir 💫www.kalimdor.ir 💫 https://instagram.com/kalimdor_ir
چیزی در نحوه حرکت اورک غول پیکر که سریع ولی با دقت بود برای لوتار آشنا بود . به گونه ای می دانست این اورک رهبر هورد است اورک سرش را بالا آورد و مستقیم به او نگاه کرد. چشمانش آن گوی های درخشان سرخ نبودند بلکه خاکستری بودند و سرشار از هوش و ذکاوت و با دیدن او کمی گشاد شدند . او را شناخته بود.
آن جا! دوم همر در حالی که انسان درشت هیکل سوار بر اسب را برانداز می کرد لبخند زد . او با آن سپر و شمشیر عظیمش و چشمان آبی هوشمندش رهبرشان بود همان کسی که دوم همر امید داشت پیدایش کند. سرانجام کسی بینشان نبود. انسان سواره بود و برتری داشت. دوم همر بلافاصله این مشکل را حل کرد. پتکش را تاب داد و سر سنگی عظیمش به کله ی اسب خورد. انسان به زمین نیافتاد بلکه از اسب پرید . هر دو رهبر به سوی هم دویدند هر کدام فقط یک هدف داشت ... مرگ دیگری
مبارزه ای تاریخی بود . لوتار انسانی بزرگ و نیرومند بود به بزرگی و نیرومندی بیشتر جنگجویان اورک ولی دوم همر بزرگتر بود و قویتر و جوانتر . با این وجود لوتار آنچه را که در جوانی و سرعت کم داشت با مهارت و تجربه اش جبران می کرد. هر دو زره های سنگینی بر تن داشتند زره استروم ویند در برابر زره سیاه هورد و هر کسی سلاح هایی را بکار می برد که که جنگجویان پستتر هیچگاه نمی توانستند . شمشیر درخشان طلسم نشان استروم ویند و پتک سیاه تبار دوم همر. و هر دو مصمم بودند پیروز شوند به هر قیمتی.
لوتار اولین ضربه را وارد آورد. شمشیرش از یک سو پیش آمد و سپس ناگهان زاویه ای به آن داد تا به زیر دفاع دوم همر برود که شیاری در زره سنگین اورک ایجاد کرد. جنگسالار هورد از شدت ضربه نالید و در تلافی پتکش را با سرعت پایین آورد که تنها چون قهرمان یک قدم به عقب برداشت به او اصابت نکرد. ولی دوم همر جهت ضربه اش را ناگهان تغییر داد و پتکش را بالا آورد ضربه به زیرچانه لوتار برخورد کرد و او را به عقب فرستاد ضربه سریع دیگری از پتک به دنبالش آمد ولی لوتار درست به موقع شمشیرش را بالا آورد تا جلویش را بگیرد پتک به دسته شمشیر برخورد کرد برای یکی دو ثانیه دو جنگجو تقلا کردند دوم همر می خواست پتکش را پایین بیاورد و لوتار می خواست آن را کنار بزند. سپس لوتار شمشیرش را چرخاند و توانست پتک را به کناری بلغزاند . زمانی که دوم همر می خواست سلاحش را بردارد با پهنای تیغه شمشیرش به صورت اورک ضربه زد و برای لحظه ای جنگسالار را گیج کرد.
ادامه دارد ... #Stormwind #Lordaeron #Anduin #Kalimdor #Warcraft #WorldofWarcraft #WoW
#Horde #Orc #Doomhammer
#هورد #آلیانس #وارکرفت #کالیمدور

@kalimdor_ir

💫www.kalimdor.ir 💫

https://instagram.com/kalimdor_ir
Kalimdor.ir | Warcraft & Diablo
#anduin #orgrim #lotar #doomhammer @kalimdor_ir 💫www.kalimdor.ir 💫 https://instagram.com/kalimdor_ir
زمانی که دوم همر می خواست سلاحش را بردارد لوتار با پهنای تیغه شمشیرش به صورت اورک ضربه زد و برای لحظه ای جنگسالار را گیج کرد. ولی دوم همر چنگ زد و ضربه اش به گلوی لوتار خورد و توانست تا فرمانده اتحاد به خود بیاید بر خود مسلط شود. آن دو دوباره پیش آمدند پتک و شمشیر تاب خوردند لوتار ضربه دوم همر را با سپر شیرنشانش دفع کرد که از شدت ضربه مچاله شد و نزدیک بود به زانو درآید ولی شمشیرش به سینه اورک کشیده شد و زره سنگین را خم کرد. دوم همر گامی به عقب برداشت از درد و خشم غرید و زره خراب شده را چنگ زد و بیرون آورد لوتار نیز راست ایستاد و سپر خورد شده را پرت کرد هر دو نعره زدند اکنون دوم همر سریع تر بود اما لوتار شمشیرش را در هر دو طرف بدن اورک تکان می داد . دوم همر بریدگی عمیقی روی شکمش داشت و پهلوی راست لوتار ضربه سهمگینی دریافت کرد. آن دو به دنبال نقطه ضعفی از حریف می گشتند دوم همر به صورت لوتار مشت سنگینی زد و او را به عقب انداخت و پتک عضیمش را با هر دو دست پایین آورد لوتار شمشیرش را بالا آورد تا جلوی ضربه را بگیرد و پتک با تمام نیرویش به شمشیر اصابت کرد و ... آن را شکست و به مسیرش ادامه داد و بر کلاهخود لوتار فرو آمد و صدای شکستن جمجمه و کلاهخود برخاست. شیر آزراث تکان خورد و با بازتابی غیرارادی شمشیر شکسته اش را پایین آورد و قبل از اینکه بیافتد سینه دوم همر را با شمشیر شکسته شکافت. تورالیون فریاد کشید : نه! قهرمان بر زمین افتاد و با آخرین تکانهایش خون و زندگی از بدنش بیرون رفت.

#Stormwind #Lordaeron #Anduin #Kalimdor #Warcraft #WorldofWarcraft #WoW
#Horde #Orc #Doomhammer
#هورد #آلیانس #وارکرافت #کالیمدور
#anduin #orgrim
#lotar #doomhammer

@kalimdor_ir

💫www.kalimdor.ir 💫

https://instagram.com/kalimdor_ir
Kalimdor.ir | Warcraft & Diablo
#Lady_Jaina_proudmoor @kalimdor_ir 💫www.kalimdor.ir 💫 https://instagram.com/kalimdor_ir
لیدی جینا پرادمور
lady jaina proudmoor
جینا پرادمور از معروفترین شخصیتهای وارکرافت است او نخستین بار در کتاب آرتاس دیده شد.
جینا دختر کوچک ادمیرال (دریادار) پرادمور است که چون توانایی جادو کردن داشت در کودکی به دلاران فرستاده شد وی در سر راه به قصر لردران رفت و مدتی مهمان قصر بود در آنجا جینای ۱۱ ساله با پرنسس کالیای ۱۴ ساله و پرنس آرتاس ۱۲ ساله آشنا شد. او و آرتاس به سرعت مجذوب هم شدند. آرتاس جینا را تا دلاران همراهی کرد و پسرک شیطان یک نیمه شب جینا را از خواب بیدار کرده و به دیدن اورک های اسیر در اردوگاه برد کاری بس خطرناک! اما جینای کوچک علیرغم ترسش از اورک ها به آرتاس اعتماد کرد در آنجا جینا برای اولین بار شرایط اسفبار اورک ها را دید او دلش میخواست آنها را آزاد کند. تا سالها بعد او همچنان در ذهن شاهزاده جوان لردران باقی ماند جینا در دلاران تحت آموزش مستقیم شاهزاده کیل تاس قرار گرفت. شاهزاده کوئل تالاس نیز عاشق لیدی پرادمور شد. اما آرتاس در بدست آوردن دل هرکسی از جمله جینا موفق تر بود
ادامه دارد...
#Arthas #Menethil #Jaina #Varian #Stormwind #Theramore #Lordaeron #Anduin #Uther_Lightbringer #Kalimdor #Warcraft #WorldofWarcraft #WoW
#آرتاس #جاینا #واریان #کیل_تاس #شاهزاده_آرتاس_منتیل
#لیدی_جاینا_پرادمور #شاه_واریان #شاهزاده_کیلتاس_سان_استرایدر #لردران #ترامور #استروم_ویند #کوئل_تالاس
@kalimdor_ir

💫www.kalimdor.ir 💫

https://instagram.com/kalimdor_ir
Kalimdor.ir | Warcraft & Diablo
#arthas #jaina @kalimdor_ir 💫www.kalimdor.ir 💫 https://instagram.com/kalimdor_ir
جینا در دوران تحصیل در دلاران خود را به خوبی ثابت کرد او توانست عنوان کارآموزی آنتونیداس را به دست آورد که کار بسیار سختی بود زیرا آنتونیداس که خود یک دختر داشت عقیده چندان خوبی نسبت به توانایی زنان نداشت و تلاش آنان در جادو را به درآوردن صدای سگ تشبیه می کرد. اما جینا با پشتکار و سماجت او را وادار به پذیرش خودش کرد . آرتاس که در جشن پیوستنش به سیلورهند پس از سالها جینا را دیده بود به دنبالش به دلاران رفت او از طریق نفوذ پدرش آموزش خود را به دلاران تحمیل کرد . این درست همان زمانی بود که شاهزاده بداقبال الف ، کیل تاس سعی در نزدیک شدن به جینا داشت اما آرتاس و جینا روز به روز بهم نزدیکتر میشدند و در حالیکه همگان انتظار ازدواج هر چه سریعتر آنان را داشتند آرتاس ناگهان عقب کشید او گفت هر دوی آنان بسیار جوانند و به زمان بیشتری نیاز دارند. جینا با دل شکستگی به دلاران بازگشت اما عشق به آرتاس را فراموش نکرد و هیچکس هم نتوانست توجه او را به خود جلب کند . این جدایی به هر دوی آنها آسیب زد . تا چند سال بعد که به دنبال دریافت گزارشهایی از شیوع یک نوع طاعون مشکوک ، آنتونیداس جینا را فرستاد تا در تحقیق به آرتاس ملحق شود علت چنین هماهنگی ای با شاه لردران مسلما فقط یک تحقیق ساده نبود بلکه علاقه آرتاس و جینا به هم بر همه آشکار بود . این دو نفر با دیدن هم قول و قرارشان را تجدید کرده و راه افتادند متاسفانه در اولین روستایی که برای بررسی رفتند با اجساد فاسد متحرکی که سعی در کشتنشان داشتند روبرو شدند وحشت و نفرت از آن چیز ناشناخته مغزشان را فلج کرده بود جینا به یاد آورد که در دوران تحصیل در دلاران کلتوزاد یک عضو کایرین تور موشهای مرده را زنده میکرد و به همین دلیل اخراجش کردند. در حالیکه آرتاس مصر بود این کار اورکهایی است که مردم را برای اربابان شیطانی خود قربانی میکنند . آن موقع هیچکدامشان نمی دانست که حرف هر دویشان درست است. آرتاس با سرعت به سراغ شهرهای مهم و بزرگ رفت شاید بتواند لردران را نجات دهد اما در هر شهر وضع بدتر بود هرثگلن و آندورهال در برابر چشمان آرتاس نابود شدند زن مرد و کودک و پیر و جوان به سان عروسکهای خیمه شب بازی پس از مرگ از جا بر میخاستند و برای کشتن عزیزانشان حرکت می کردند. آرتاس کلتوزاد را کشت و در تلاش برای سریعتر رسیدن به استراسهولم آتر و جینا و تمام لشگرش را جا گذاشت و شبانه به سوی شهر براه افتاد اما جینا به دنبالش رفت او حاضر به تنها گذاشتن شاهزاده محبوبش نبود .ادامه دارد
#Arthas #Menethil #Jaina #Varian #Stormwind #Theramore #Lordaeron #Uter
@kalimdor_ir

💫www.kalimdor.ir 💫

https://instagram.com/kalimdor_ir
قسمت سوم
آرتاس که عجله داشت سریعتر به استراسهولم برسد سر راهش با مدیو نگهبان سابق روبرو شد. مدیو با تعابیری شاعرانه به او گفت زمین مرده و کاری از کسی برای نجات آن بر نمی آید و آرتاس باید باقی مانده مردم را بردارد و از آنجا برود آرتاس در مقابل به سختی پرخاش کرد که فرار نخواهد کرد و مردمش را تنها نخواهد گذاشت پس از رفتن مدیو جینا ظاهر شد و معلوم شد همه چیز را شنیده است ترکش عصبانیت آرتاس دامن جینا را هم گرفت و او را فرستاد که برود اما جینا همچنان مقاومت کرد (آنتونیداس، آتر و آرتاس به او گفته بودند برود) در آن شب جینا و عشقش پس از سالها با هم بودند اما آرتاس صبح سردتر و دورتر از همیشه اعلام کرد که ریشه طاعون نامردگان از خاک و آرد آلوده است. آنها براه افتادند اما در نهایت درد و شوک وقتی پشت دروازه های استراسهولم رسیدند عطر نان های پخته شده هوشیارشان کرد جینا با وجود تلاشش برای جدا نشدن از آرتاس آنجا پشت دروازه های استراسهولم کم آورد. او با دل شکستگی آرتاس را ترک کرد اما شاهزاده جوان لردران او را هرگز ترک نکرد نه فکرش را و نه قلبش را...
جینا در تلاش برای نجات مردم و نبرد با اهریمنانی که دائم از گوشه و کنار سر بر می آوردند به لردران قصر شاه ترناس رفت و سپس به راهنمایی مدیو (که این روزها به جای جادو شاعری می کرد) به دلاران . او مردم را جمع آوری کرده و به قسمتی از قاره پهناور کالیمدور برای سکونت رفت . ترامور!
شهری که جینا بنا نهاد تا مدتها بزرگترین پایگاه صلح در دنیای آزروث بود . حتی در زمانی که دلاران بی طرف از هم پاشیده بود و تمام نژادهای آزروث در تلاش برای بقا گرفتار بودند . جینا دیگر به دلاران بازنگشت او باز هم به توصیه مدیو با ترال هم پیمان شد تا از نبردی بیهوده که جان مردمش را به خطر واهی می انداخت دوری کند او هر لحظه با شنیدن اخباری در مورد اعمال آرتاس در اندوهی تاریک فرو می رفت. متاسفانه در راه حفاظت از آزراث و مردمش و قرار گرفتن در کنار ترال او مجبور به فداکاری های زیادی شد نبردش با الفهای شب پس از مرگ سناریوس و نبرد با پدرش و درنهایت مرگ او برای حفظ امکان زندگی اورکها در کالیمدور . به درد تنها گذاشتن آرتاس در لحظه خطر اضافه شد.
کمی پس از بسته شدن پرتال و شکست لژیون سوزان همه رهبران آزروث به دنبال جبهه گیری و دسته بندی قدرت بودند راهی برای بقا ... ادامه دارد
#Arthas #Menethil #Jaina #Varian #Stormwind #Theramore #Lordaeron #Anduin #Uther_Lightbringer #Kalimdor #Warcraft #WorldofWarcraft #WoW #Horde #Durotan #Frostwolf #Orc #Deranor #Thrall

💫www.kalimdor.ir 💫

https://instagram.com/kalimdor_ir
Kalimdor.ir | Warcraft & Diablo
#jaina @kalimdor_ir 💫www.kalimdor.ir 💫 https://instagram.com/kalimdor_ir
قسمت چهارم
این قسمت در مورد کتاب چرخه نفرت و کمیک ۲۵قسمتی world of Warcraft است.
جینا عضو اتحاد جدیدی بود که شامل انسانها دورفها نوم ها الفهای شب و پس از آن درنآی ها می شد.
او بر حسب اتفاق برای رفع مشکل کوچکی که جنگی بزرگ بین هورد و اتحاد راه می انداخت رفته بود که با پیرزنی خمیده با چشمانی سبز و آشنا روبرو می شود. جینا هویت زن را در می یابد. اگوئین نگهبان سابق آزروث مادر مدیو...
جینا می فهمد که اگوئین پسرش مدیو را دوباره زنده کرده است همچنین بیشتر مشکلات آزراث با سارگراس را اگوئین به وجود آورده، او با سیاست و مهارت موفق شد اگوئین هزار ساله را که اکنون سرانجام پیر شده بود به عنوان مشاور همراه خود به ترامور ببرد. روزی تیرانده ویسپرویند رهبر الفهای شب سه مهمان به نزد جینا می فرستد یک الف شب به نام برال که قبلا در نبرد کوه هیجال در کنار جینا جنگیده بود و او دو همراه با خود دارد یک الف خون مونث کوچک و وحشی و یک انسان مذکر که لوگاش می خوانندش. لوگاش حافظه اش را از دست داده و برای کمک نزد جینا فرستاده شد. جینا هویت واقعی لوگاش را کشف میکند. شاه وارین رین شاه گم شده استروم ویند.
اما در استروم ویند یک نفر به عنوان شاه وارین بازگشته است. و حالا وظیفه جیناست که حقیقت را دریابد .
این در حالی ست که الف خون کوچک نیز داستانی برای خود دارد اگوئین او را می شناسد . دختر یک همکار قدیمی و عضو شورای تریسفال والیرا سنگوئینار دختر رلفترا.
در طی حوادثی فرزند وارین دزدیده می شود و دو وارین که دو نیمه یک وجود هستند یکی می شوند. مدتی بعد وارین به درخواست جینا برای صلح با ترال به ترامور می رود در آنجا مورد حمله گروهی متشمل بر اورک ها و انسانها قرار میگیرد گارونا یکی از حمله کنندگان است. اما یک بچه نیمه اورک نیمه انسان با رنگ سبز و آبی مداخله کرده و ولیعهد استروم ویند را نجات می دهد. صلح به سرعت بهم می خورد وارین و گاروش هر کدام یکدیگر را متهم به دسیسه می کنند. وارین قصد ندارد از جان گارونا بگذرد. جینا گارونا را تحویل او نمی دهد اما موضوع را برای بررسی به یک آندد مورد اعتماد اگوئین و والیرا می سپارد. مریل استروم هوف در زمان زنده بودنش عضو دیگری از شورای تریسفال بوده است.ادامه دارد...
#Arthas #Menethil #Jaina #Varian #Stormwind #Theramore #Lordaeron #Anduin #Kalimdor #Warcraft #WorldofWarcraft #WoW
#Horde #Frostwolf #Thrall #Garrosh
#Korialstrasz #Alexstratsza #Kalecgos #Ysera #Nozdormu #Malygos #Dragon #Night_elf #Tyrande_Whisperwind #World_Tree #Nordrassil #Teldrassil

💫www.kalimdor.ir 💫

https://instagram.com/kalimdor_ir