💖کافه شعر💖
2.34K subscribers
4.29K photos
2.84K videos
11 files
956 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
گويند که خو ز عشق واکن
ليلی طلبی ز دل رها کن

يارب تو مرا به روی ليلی
هر لحظه بده زياده ميلی

از عمر من آنچه هست بر جای
بستان و به عمر ليلی افزای

گرچه شده ام چو مويش از غم
يک موی نخواهم از سرش کم

از حلقه او به گوشمالی
گوش ادبم مباد خالی

بی باده او مباد جامم
بی سکه او مباد نامم

#نظامی_گنجوی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
#نظامی_گنجوی

چه خوش نازی‌ست نازِ خوب‌رویان
ز دیده رانده را در دیده جویان

به چشمی خیرگی کردن که برخیز
به دیگر چشم دل دادن که مگریز

به صد جان ارزد آن رغبت که جانان
نخواهم گوید و خواهد به صد جان

‍ ‍ ‍

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
#نظامی_گنجوی

ز جان شیرین‌تری
ای چشمه نوش
سزد گر گیرمت
چون جان در آغوش


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
صُبح است بیا دوباره پرواز کنیم
دروازه دل به دوستی باز کنیم

دیروز که رفت رفته را غم نخوریم
یک روز دگر به شوق آغاز کنیم ...




#نظامی_گنجوی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
تدبیر کنم هر ‌شب تا دل ز تو بر‌گیرم
چون روز بر‌آرد سر، مهر تو ز‌ سر گیرم

دل با تو در‌آمیزم کآمیخته‌ای با جان
جانی دگرم باید تا یار دگر گیرم...

#نظامی_گنجوی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

فلک جز عشـــق محرابی ندارد
جهان بی‌خاک عشق آبی ندارد

غلام عشق شو کاندیشه این است
همه صاحبدلان را پیشه این است

جهان عشق‌ست و دیگر زرق‌سازی
همه بازی‌ســت الا عشــقبازی



#نظامی_گنجوی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
شرح روس‌ها در اسکندرنامه‌ی نظامی

ببینی که روسی در این روز چند
به روم و به ارمن رساند گزند

ستانند کشور، گشایند شهر
که خامان خلقند و دونان دهر

همه رهزنانند چون گرگ و شیر
به خوان نادلیرند و بر خون دلیر

ز روسی نجوید کسی مردمی
که جز گوهری نیستش زآدمی

اگر بر خری بارِ گوهر بُوَد
به گوهر چه بینی؟ همان خر بُوَد

چو ره یافتند آن حریفان به گنج
بسی بوم‌ها را رسانند رنج

به بیداد کردن برآرند یال
ز بازارگانان ستانند مال

خلل چون در آن مرز و بوم آورند
طمع بر خراسان و روم آورند...

#نظامی_گنجوی
#اسکندرنامه


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
#نظامی_گنجوی

فلک جز عشـــق محرابی ندارد
جهان بی‌خاک عشق آبی ندارد



❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌
پای سگ بوسید مجنون

خلق گفتند : این چه بود؟

گفت این سگ ...

گاه گاهی

کوی لیلی رفته بود !

#نظامی_گنجوی

#جعلی_از_نظامی_نیست
#شعر_از_سعید_دبیری👉

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
چه بزمی بود بزم دل شڪستن
شڪستم تا شود سرمست لیلی


اگر با من نبودش هیچ میلی
چرا ظرف مرا بشڪست لیلی...


#نظامی_گنجوی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
بیست‌ویکم اسفند ماه، روز بزرگداشت حکیم #نظامی_گنجوی، چامه سرای ایرانشهری و پارسی گوی، بر همه ایرانیان در سرتاسر گیتی خجسته باد

همه عالم تن است و ایران دل
نیست گوینده زین قیاس خجل

چونکه ایران دل زمین باشد
دل ز تن به بود یقین باشد

مینگیز فتنه میفروز کین
خرابی میاور در ایران زمین

تو را ملکی آسوده بی داغ و رنج
مکن ناسپاسی در آن مال و گنج


@Kafee_sheerr
❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
دلبر صنمی شیرین، شیرین صنمی دلبر
آذر به دلم برزد، برزد به دلم آذر

بستد دل و دین از من، از من دل و دین بستد
کافرنکند چندین، چندین نکند کافر

دو رخ چو قمر دارد، دارد چو قمر دو رخ
عنبر ز قمر رسته، رسته ز قمر عنبر

چوگان سر زلفش، زلفش ز سر چوگان
چنبر همه در جوشن، جوشن همه در چنبر

هرگز به صفت چون او، چون او به صفت هرگز
آزر نکند نقشی، نقشی نکند آزر

چشمش ببرد دلها، دلها ببرد چشمش
باور نکند خلق آن، خلق آن نکند باور

حیران شده و عاجز، عاجز شده و حیران
بتگر ز رخش چون بت، چون بت ز رخش بتگر

عاشق شده‌ام بر وی، بر وی شده‌ام عاشق
یکسر دل من او برد، برد او دل من یکسر


#نظامی گنجوی


❀═‎‌🌼❤️⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گزیده ی نامه ی لیلی به مجنون

ای یار قدیم عهد چونی ؟
وای مهدی هفت مهد چونی؟

ای خازن گنج آشنایی
عشق از تو گرفته روشنایی

ای خونِ تو داده کوه را رنگ
ساکن شده چون عقیق در سنگ

ای دل به وفایِ من نهاده
در معرض گفت و گو فتاده

من دل به وفای تو سپرده
تو سر ز وفای من نبرده

چونی و چه گونه ای چه سازی؟
من با تو ، تو با که عشق بازی ؟

چون بخت تو در فراقم از تو
جفت توام ار چه طاقم از تو

میخواستمی کز این جهانم
باشد چو تویی هم آشیانم

چون با تو به هم نمیتوان زیست
زین سان که منم( زیم) گناه من چیست؟

آن دل که رضای تو نجوید( نگیرد)
به گر به قضایِ بد بموید(بمیرد)

من ماه و تو آفتابی از نور
چشمی به تو میگشایم از دور

مرگِ پدر تو چون شنیدم
بر مرده ی تن کفن دریدم

از رنجِ دلِ تو هستم آگاه
هم چاره شکیب شد در این راه

دلتنگ مباش اگر کَسَت نیست
من کس نیم آخر؟ این بَسَت نیست؟

فریاد زِ بی کسی نه رای ست
کاخر کس بی کسان خدای ست


#نظامی_گنجوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ترا گر بر زبان گویم دلارام
دهانم پر شکر گردد بدین نام

گرت خورشید خوانم نیز هستی
که مه را بر فلک رونق شکستی

#نظامی_گنجوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بر در خویش سرفرازم کن
وز در خلق بی نیازم کن

نان من بی میانجی دگران
تو ده، ای رزق بخش جانوران

راز گویم به خلق خوار شوم
با تو گویم، بزرگوار شوم

هفت پیکر #نظامی_گنجوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بر در خویش سرفرازم کن
وز در خلق بی نیازم کن

نان من بی میانجی دگران
تو ده، ای رزق بخش جانوران

راز گویم به خلق خوار شوم
با تو گویم، بزرگوار شوم

هفت پیکر #نظامی_گنجوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تدبیر کنم هر ‌شب تا دل ز تو بر‌گیرم
چون روز بر‌آرد سر، مهر تو ز‌ سر گیرم

دل با تو در‌آمیزم، کآمیخته‌ای با جان
جانی دگرم باید، تا یار دگر گیرم

#نظامی_گنجوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چه خوش نازی‌ست نازِ خوب‌رویان
ز دیده رانده را در دیده جویان

به چشمی خیرگی کردن که برخیز
به دیگر چشم دل دادن که مگریز

به صد جان ارزد آن رغبت که جانان
نخواهم گوید و خواهد به صد جان

#نظامی_گنجوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

ﮔﺮ ﺯ ﺧﯿﺎﻝ ﭼﻬﺮﻩ ﺍت
          عکس ﻓِﺘﺪ به جاﻡ می

ﻣﺴﺘﯽ ﭼﺸﻢ ﻣﺴﺖِ تو
                ﻣﺴﺖ ﮐﻨﺪ ﭘﯿﺎﻟﻪ ﺭﺍ


#نظامی_گنجوی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شب بی گهست ای ماه من مهمان من شو ساعتی
هم خانه ی عشق توام هم خان من شو ساعتی

بنگـر بــه روی زرد مــن، وز سینــه بنشــان گــرد من
تا چنــد باشــی درد مــن؟ درمان من شو ساعتی

ای چشمــه ی حـیوان به لب، وی زندگــانـی را سبـب
چون جانـم  آوردی  به لــب، جانــان من شو ساعتی

ای چـتر مــه گیســوی تو، طــغرای مــه ابــروی تـو
ای مــن غلــام روی تـو، سـلطـان من شو ساعتی

#نظامی_گنجوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀