نمنم باران دو چشمت را تماشاخانه کرد
این درامِ بینظیر از تو، مرا دیوانه کرد
تار و پودم از غمت آشفته و پیچیده بود
خندههایت رَج به رَج آمد دلم را شانه کرد
هرچه منطق گفت من بیتو خوشم، امّا دلم
خواست تکذیبش کند اینبار... خوشبختانه کرد
شانهام لرزيد زير بارِ بغضِ دوریات
ارگ بم را چند لرزه، اينچنين ويرانه كرد
عهد بستم با خودم از تو نگویم هیچوقت
باز باران آمد و با خود مرا بیگانه کرد...
#فاطمه_سادات_مظلومی
#ن
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
این درامِ بینظیر از تو، مرا دیوانه کرد
تار و پودم از غمت آشفته و پیچیده بود
خندههایت رَج به رَج آمد دلم را شانه کرد
هرچه منطق گفت من بیتو خوشم، امّا دلم
خواست تکذیبش کند اینبار... خوشبختانه کرد
شانهام لرزيد زير بارِ بغضِ دوریات
ارگ بم را چند لرزه، اينچنين ويرانه كرد
عهد بستم با خودم از تو نگویم هیچوقت
باز باران آمد و با خود مرا بیگانه کرد...
#فاطمه_سادات_مظلومی
#ن
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
نمنم باران دو چشمت را تماشاخانه کرد
این درامِ بینظیر از تو، مرا دیوانه کرد
تار و پودم از غمت آشفته و پیچیده بود
خندههایت رَج به رَج آمد دلم را شانه کرد
هرچه منطق گفت من بیتو خوشم، امّا دلم
خواست تکذیبش کند اینبار... خوشبختانه کرد
شانهام لرزيد زير بارِ بغضِ دوریات
ارگ بم را چند لرزه، اينچنين ويرانه كرد
عهد بستم با خودم از تو نگویم هیچوقت
باز باران آمد و با خود مرا بیگانه کرد...
#فاطمه_سادات_مظلومی
#ن
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
این درامِ بینظیر از تو، مرا دیوانه کرد
تار و پودم از غمت آشفته و پیچیده بود
خندههایت رَج به رَج آمد دلم را شانه کرد
هرچه منطق گفت من بیتو خوشم، امّا دلم
خواست تکذیبش کند اینبار... خوشبختانه کرد
شانهام لرزيد زير بارِ بغضِ دوریات
ارگ بم را چند لرزه، اينچنين ويرانه كرد
عهد بستم با خودم از تو نگویم هیچوقت
باز باران آمد و با خود مرا بیگانه کرد...
#فاطمه_سادات_مظلومی
#ن
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
نمنم باران دو چشمت را تماشاخانه کرد
این درامِ بینظیر از تو، مرا دیوانه کرد
تار و پودم از غمت آشفته و پیچیده بود
خندههایت رَج به رَج آمد دلم را شانه کرد
هرچه منطق گفت من بیتو خوشم، امّا دلم
خواست تکذیبش کند اینبار... خوشبختانه کرد
شانهام لرزيد زير بارِ بغضِ دوریات
ارگ بم را چند لرزه، اينچنين ويرانه كرد
عهد بستم با خودم از تو نگویم هیچوقت
باز باران آمد و با خود مرا بیگانه کرد...
#فاطمه_سادات_مظلومی
#ن
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
این درامِ بینظیر از تو، مرا دیوانه کرد
تار و پودم از غمت آشفته و پیچیده بود
خندههایت رَج به رَج آمد دلم را شانه کرد
هرچه منطق گفت من بیتو خوشم، امّا دلم
خواست تکذیبش کند اینبار... خوشبختانه کرد
شانهام لرزيد زير بارِ بغضِ دوریات
ارگ بم را چند لرزه، اينچنين ويرانه كرد
عهد بستم با خودم از تو نگویم هیچوقت
باز باران آمد و با خود مرا بیگانه کرد...
#فاطمه_سادات_مظلومی
#ن
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
نمنم باران دو چشمت را تماشاخانه کرد
این درامِ بینظیر از تو، مرا دیوانه کرد
تار و پودم از غمت آشفته و پیچیده بود
خندههایت رَج به رَج آمد دلم را شانه کرد
هرچه منطق گفت من بیتو خوشم، امّا دلم
خواست تکذیبش کند اینبار... خوشبختانه کرد
شانهام لرزيد زير بارِ بغضِ دوریات
ارگ بم را چند لرزه، اينچنين ويرانه كرد
عهد بستم با خودم از تو نگویم هیچوقت
باز باران آمد و با خود مرا بیگانه کرد...
#فاطمه_سادات_مظلومی
#ن
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
این درامِ بینظیر از تو، مرا دیوانه کرد
تار و پودم از غمت آشفته و پیچیده بود
خندههایت رَج به رَج آمد دلم را شانه کرد
هرچه منطق گفت من بیتو خوشم، امّا دلم
خواست تکذیبش کند اینبار... خوشبختانه کرد
شانهام لرزيد زير بارِ بغضِ دوریات
ارگ بم را چند لرزه، اينچنين ويرانه كرد
عهد بستم با خودم از تو نگویم هیچوقت
باز باران آمد و با خود مرا بیگانه کرد...
#فاطمه_سادات_مظلومی
#ن
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
تو لبخندی به لب داری و من بی تاب و تب دارم
پدر شک کرده و مادر، قسم می خورد بیمارم
دلم زخمی و چشمانم پر از ابر و پر از باران
ولی من مرد و مردانه، به فکر حفظ اسرارم
قسم خوردم که بعد از تو فراموشت کنم اما
چه باید کرد وقتی من، هنوز از عشق سرشارم
دلم می خواست بگریزم از این اوضاع طوفانی
نمی یابم در این خانه، پناهی غیر اشعارم
قلم در دست می گیرم، تو را خط می زنم در دل
که بنویسم برای تو: برو من از تو بیزارم
تمام کاغذ شعرم ولی پر شد از این مصرع:
«اگرچه با دلم سردی، ولی من دوستت دارم!»
#فاطمه_سادات_مظلومی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پدر شک کرده و مادر، قسم می خورد بیمارم
دلم زخمی و چشمانم پر از ابر و پر از باران
ولی من مرد و مردانه، به فکر حفظ اسرارم
قسم خوردم که بعد از تو فراموشت کنم اما
چه باید کرد وقتی من، هنوز از عشق سرشارم
دلم می خواست بگریزم از این اوضاع طوفانی
نمی یابم در این خانه، پناهی غیر اشعارم
قلم در دست می گیرم، تو را خط می زنم در دل
که بنویسم برای تو: برو من از تو بیزارم
تمام کاغذ شعرم ولی پر شد از این مصرع:
«اگرچه با دلم سردی، ولی من دوستت دارم!»
#فاطمه_سادات_مظلومی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀