رفتی ولی کجا؟ تو به دل جا گرفتهای
دل جای توست گرچه دل از ما گرفتهای
ای نخل من که برگ و برت شد ز دیگران
دانی کز آب دیدهٔ من پا گرفتهای؟
خارم به دل فرو مکن ای گل به نیشخند
اکنون که روی سینهٔ من جا گرفتهای
ای روشنی دیده، ببین اشک روشنم
تصمیم اگر به دیدن دریا گرفته ای
بگذار تا ببینمش اکنون که میرو
ای اشک از چه راه تماشا گرفتهای؟
ترسم به عهد خویش نپایی و بشکنی
این دل که از منش به تمنا گرفتهای
گفتی صبور باش به هجرانم «اطهری»
آخر تو صبر از دل شیدا گرفتهای
#علی_اطهری_کرمانی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
دل جای توست گرچه دل از ما گرفتهای
ای نخل من که برگ و برت شد ز دیگران
دانی کز آب دیدهٔ من پا گرفتهای؟
خارم به دل فرو مکن ای گل به نیشخند
اکنون که روی سینهٔ من جا گرفتهای
ای روشنی دیده، ببین اشک روشنم
تصمیم اگر به دیدن دریا گرفته ای
بگذار تا ببینمش اکنون که میرو
ای اشک از چه راه تماشا گرفتهای؟
ترسم به عهد خویش نپایی و بشکنی
این دل که از منش به تمنا گرفتهای
گفتی صبور باش به هجرانم «اطهری»
آخر تو صبر از دل شیدا گرفتهای
#علی_اطهری_کرمانی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
نیست کاری به شما مردم فرزانه مرا
واگذارید دمی با دل دیوانه مرا
خود پرستی ز شما دوست پرستی از من
غم جان است شما را غم جانانه مرا
کاش در آتش حسرت بگدازد چون شمع
آنکه در آتش غم سوخت چو پروانه مرا
یاد آن شب که به دیوانگیم قهقهه زد
ریخت آن سلسله ی زلف چو بر شانه مرا
گر نگشتی به مراد دلم ای چرخ مگرد
بی نیاز از تو کند گردش پیمانه مرا
"اطهری" نالم از آن چشم فسونگر؟ حاشا
دل من کرد به دیوانگی افسانه مرا
#علی_اطهری_کرمانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
واگذارید دمی با دل دیوانه مرا
خود پرستی ز شما دوست پرستی از من
غم جان است شما را غم جانانه مرا
کاش در آتش حسرت بگدازد چون شمع
آنکه در آتش غم سوخت چو پروانه مرا
یاد آن شب که به دیوانگیم قهقهه زد
ریخت آن سلسله ی زلف چو بر شانه مرا
گر نگشتی به مراد دلم ای چرخ مگرد
بی نیاز از تو کند گردش پیمانه مرا
"اطهری" نالم از آن چشم فسونگر؟ حاشا
دل من کرد به دیوانگی افسانه مرا
#علی_اطهری_کرمانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀