آن #شبِ سفید پوش که بوی
تنِ یاس #تو با بوسهء #شب
سر به شانه های خیالم می گذاشت
حریر سبز چشمانِ #تو چه غمزه ای داشت
گل باغِ چشمانم جان تازه ای گرفت
می پیچد بوی زلف #تو میان ایوان نگاهم
شمعدانی نگاهت پروانه شد بر شمعِ جانم
آنجا که فرو ریخت آوار یاد #تو زِ #شب
بر گونه های شعرِ سپید #من
باغِ شعرم پُر شد از ترنم نگاهِ #تو
آنگاه که تیغِ زرد آفتاب
می بُرد گلوی #شب را
شبنمِ صبح کبود
سایه می افکند بر آبگینهء روز
آنجا که باد مست شد
به بوسهء پروانه
دامان گُلدار روز پهن شد
بر ایوان زمین
#من بودم و جاده ای بی انتها
پُر از وسوسه های آسمانی دلگیر
بر دامن مهتابی غبار گرفته
چه غباری نشسته بر پنجره های
آبی این شهر
زوزهء گُرگ بی کسی من
طنین انداز میشود بر
ویرانهء #جانم .....
ای پرتو شرابِ #شفقِ #جانم
ای که گل مست میشود از
خندهء دلربای #تو ....
بیا ، بیا .....
بر گورِ عاشقانه های #من
پَر پَر کن گلِ سرخ داشتنت را
بر خاکِ گورِ اینِ مردِ خاکستری
#سیامڪ_جعفرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تنِ یاس #تو با بوسهء #شب
سر به شانه های خیالم می گذاشت
حریر سبز چشمانِ #تو چه غمزه ای داشت
گل باغِ چشمانم جان تازه ای گرفت
می پیچد بوی زلف #تو میان ایوان نگاهم
شمعدانی نگاهت پروانه شد بر شمعِ جانم
آنجا که فرو ریخت آوار یاد #تو زِ #شب
بر گونه های شعرِ سپید #من
باغِ شعرم پُر شد از ترنم نگاهِ #تو
آنگاه که تیغِ زرد آفتاب
می بُرد گلوی #شب را
شبنمِ صبح کبود
سایه می افکند بر آبگینهء روز
آنجا که باد مست شد
به بوسهء پروانه
دامان گُلدار روز پهن شد
بر ایوان زمین
#من بودم و جاده ای بی انتها
پُر از وسوسه های آسمانی دلگیر
بر دامن مهتابی غبار گرفته
چه غباری نشسته بر پنجره های
آبی این شهر
زوزهء گُرگ بی کسی من
طنین انداز میشود بر
ویرانهء #جانم .....
ای پرتو شرابِ #شفقِ #جانم
ای که گل مست میشود از
خندهء دلربای #تو ....
بیا ، بیا .....
بر گورِ عاشقانه های #من
پَر پَر کن گلِ سرخ داشتنت را
بر خاکِ گورِ اینِ مردِ خاکستری
#سیامڪ_جعفرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀