💖کافه شعر💖
2.69K subscribers
4.42K photos
2.94K videos
12 files
1.06K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
.
حس آغوشت
غزلها را روانی میکند

چشمهایت
شعرهایم را جهانی میکند

جبرئیلِ چشمِ تو
دیشب مرا معراج برد

لمسِ دستانت
دلم را آسمانی میکند

#سیامک_کیهانی

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
گرگ ها در گـلـه ذکرِ روی چوپـان می کنند
کدخـداها دزد را در خانـه مهمـان می‌ کنند

شیـخ ها در بسترِ رقـاصـه ی زیبـای شهـر!
دعویِ شور و سماع و وصفِ عرفان می کنند

گرگ و دزد و کدخدا و مردِچوپان سالهاست
در میـانِ مـزرعـه ، تجدیدِ پیمـان می کنند

#سیامک_کیهانی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
به تو ای سرکش ِ مغرورِ دل آزار، سلام
رهزن و راهبر و قافله سالار، سلام

ای که چشمانِ تو صد فتنه در انداخته، بر
مسجد و میکده و خانه و بازار، سلام

آهو مستِ ختن ،نازِ تو چون شعله ی در
خرقه و باده و سجاده و دستار، سلام

ماهِ منظومه ی دل ، اخترِ زیبای فلک
آفتاب سحری ، شمع ِشبِ تار، سلام

شاعر و شعر و شعور و ، شرر و شمس و شفا
کوه و دریا و زمین، آینه کردار، سلام

کفر و دین در نگهت ، خلقت ِشیطان و خدا
آیه و وسوسه و ، حجّت و انکار، سلام

مکتبِ سِكر؛ لبت ، قصدِاناالحق؛ رویت
بایزیدِ دل و ، حلّاجِ سرِ دار، سلام

بی شک ، اسرارِ ازل ، سلسله ی موی تو است
مَطلع و مقطع و گنجینه ی اسرار، سلام

صنما ! ماه وَشا ! مست نگارا، جانا
عشق زیبای من ! ای خوب ترین یار، سلام

#سیامک_کیهانی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
بیا و امتحان کن تا که جانی با خودم دارم
به اسمت می‌رسم هرجا دهانی با خودم دارم

تو چشمت را ببند و رد شو از بیداری‌ات آرام
که من تا صبح، هر شب گفتمانی با خودم دارم

منِ شاعر میان لحظه‌ی دیدار چشمانت
به خود گفتم: پس از این داستانی با خودم دارم

سگِ دنیا به پای عمر من پیچیده از اوّل
به جرم اینکه مشت استخوانی با خودم دارم

بیا ای عشق! قبل از اینکه خنجر را فرود آری
ببین بر سینه‌ام از تو نشانی با خودم دارم...

#سیامک_کیهانی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
شمس چشمانت مرا آواره ی #تبریز کرد
جرم انت الحق مرا در شعر حلق آویز کرد

تا که بوسیدم درختان سرکوی تو را
آن رقیب سنگدل دیشب تبر را تیز کرد

ده قدم تا نوبهار گلفشانی مانده بود
فتنه ها در کار من بیرحمی پاییز کرد

تا که نوبت بر من مخمور سرگردان رسید
جام می را خون لبالب ساقی خونریز کرد

تا شدم بیمار چشمت ابروان سرکشت
تیر زهر آگین غم را بر دلم تجویز کرد

باز هم صد آفرین بر غم که بعد از هجر تو
هر شب اینجا همدلی ها با من ناچیز کرد

#کاش_چشمانت_مرا_شاعر_نمیکرد_اینچنین
در نبودت غم مرا معشوقه ی پاییز کرد

#سیامک_کیهانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀