💖کافه شعر💖
2.26K subscribers
4.26K photos
2.78K videos
11 files
920 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
عروس شعر و غزل نازنین نگار تویی تو
یگانه خسرو شیرین روزگار تویی تو

تویی تو لیلی این عصر بهر شاعر مجنون
منم چو وامق و عذرای گلعذار تویی تو

به میگساری از آن مست و شادخوار منم من
که ساقیم شدی و یار و غمگسار تویی تو

دمی که جام به کف پا نهی به میکده یک چند
تجسم طرب طرف لاله‌زار تویی تو

به چشم اهل نظر نور روز و خوشۀ خورشید
به گوش زنده دلان نغمۀ سه تار تویی تو

بهار مردم شهر است در طلیعۀ نوروز
و سالها ست که در باغ من بهار تویی تو

نگویمت گل بیخار زانکه در صف خوبان
میان جمع چو گل در میان خار تویی تو

امید نیست به عمر و جوانیم چه توان کرد
چنین که سرزده چون عمر در گذار تویی تو؟

شفای عاجل و داروی درد و مرهم و تسکین
برای آن که به هجرت شده دچار تویی تو

قرار بود دلم نشکنی ز من نبری دل
بیا که مالک این قلب بیقرار تویی تو

هوای کوهنوردی رود ز سر چو ببینم
شکوه کوه و طرب زای آبشار تویی تو

برای من که سیاحت کنم درون غزلها
ز شعر سعدی شیراز یادگار تویی تو

غزل کشد به درازا اگر به زلف رسد کار
بس است صاحب بس حسن بی شمار تویی تو

به لب رسیده چنین جان تشنه ات دگر الهام
که طالب لب چون لعل آبدار تویی تو

#دکترسیدمحمود_الهام‌بخش


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
درس توحیدی

عاشقی‌چیست؟به‌گلزارصفا روکردن
گل توحید ز دستِ صنمی، بوکردن

مثل آن فاختۀ بسته‌پَر، آواره، غمین،
همدمِ گمشده را جُستن و کوکوکردن

عشق، طرح نُوی ازموهبتِ‌ایمان‌است
ذکر «یاهو»زدن و فکر هیاهو کردن

یاکریمِ لب بام اُسوه‌ای ازمرغ‌حق است
کار این هردو، همین یاحق و یاهوکردن

کعبه دراصل، نمادیست از آن«وجهُ‌اللّه»
فرض باشد همه را روی بدان‌سو کردن

«هرکجا،روکنی،آنجاست»بخوان ازقرآن
باز، واجب شده بر ما، به خدا رو کردن

نیست اسلام؛نفاق‌است ونشانی ازکفر
سجده بر رایِ برهمایی و هندو کردن

نتَوان معجزه را بی‌اثر و خنثی ساخت
با چنین سفسطه وُ حیله وُ جادوکردن

فوقِ‌اَیدی‌است«یَدُاللّه»؛براوتکیه‌کنید
بازیِ محض بوَد تکیه به بازو کردن

عاشقانیم وهمین هق‌هقِ‌ما،یاحق‌ماست
روز، از گریه؛ شب، از تب، طلبِ‌اوکردن

اوکه‌هم‌خالق‌و هم‌رازق‌و هم‌عاشقِ‌ماست
حکم بر ما، شده: با معرفتش، خوکردن

گذر عمر، شود روز تولّد، احساس
با دمی،آینه‌داری به لبِ جو کردن

درس توحیدی "الهام" هم اینست، بدان
«نفس را هم‌نفَسِ عقلِ خداجو کردن»


#دکترسیدمحمود_الهام‌بخش


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای دل اگر ز چاه ضلالت به در شوی
در پیش شر به راه هدایت سپر شوی

#جبران کنی خطای گذشته به قول و فعل
در جهد بر ادای #وظیفه سمر شوی

خود #پرورش دهی متناسب روان و تن
سالم قوی چو شیر ژیان جلوه گر شوی

در #خانواده، موجب فخر و امید دل
بی #چشمداشت درخور مهر #پدر شوی

در #سایه ی عنایت بابا گشوده باب
هم اهل علم باشی و هم با هنر شوی

مهر پدر #نهایت راه هدایت است
باید که از رضایت او بهره‌ور شوی

داده خدا تو را پدری پاک و نیکمرد
فخر است اگر چنین پدری را پسر شوی

"الهام" راه و چاه نشان می دهد به تو
تا در طریق صدق و صفا رهگذر شوی

#دکترسیدمحمود_الهام‌بخش
❄️ نی‌ناله ❄️

من آن نی ام که نالۀ زیر و بمی دارم
گاهی صفیر و گه نفیرِ پُرغمی دارم

گاهی شکایتها به لب گاهی حکایتها
از گندم حوّا و نخل مریمی دارم

تا بر زنی آتش به من، گردم سراپا سوز
قالب اگرچه سست، قلب‌محکمی دارم

من آن نی‌ام که ازخودم، بانگی پدیدآرم
مانند نی، حاجت به دم از همدمی دارم

مانند مـولانا کنار شمــس تبریزی،
پیر ومراد و مرشدِ عیسی‌دمی دارم

برمن مثَل‌زد پیرِ دیری:آدم‌است ودم
با «علّمَ الاسماء» آدم، عالمی دارم

‌ای دختر چوپان، شریک گلّۀ ارباب،
رازم نشدافشاکه چون‌تو،محرمی‌دارم

لب برلبم‌بگذار و بنگرچیست مطلوبم
زیر و بمی زان لذّت بیش وکمی دارم

روحی‌بِدم درمن ازآن نای ونفسهایت
پیرانه سر، تابِ‌کم و پشت‌خمی دارم

نی‌نالۀ "الهام" هم نی‌نامه ای نو شد
من آن نی ام که نالۀ زیر وبمی دارم


#دکترسیدمحمود_الهام‌بخش

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چندی به‌سر طوطی‌ طبعم، هوس افتاد
تا قاف بپوید ره «عشق»؛ ازنفس افتاد

افسانۀ آزاد شدن خواند در آفاق
با نقشۀ صیّاد قضا، در قفس افتاد

خاکستر الفاظ، دمی، سرد شد؛ امّا
ناگاه،به‌لب،شعله و دردل،قَبَس افتاد

دیوان که گشودم، خبر از بستنِ لب داد
آن‌فال که برمطلع«یک‌حرف وبس»افتاد


می راند سوار و دلِ مَرکب به چراگاه
در گوش‌فَرَس، لرزه ز بانگ‌جرس افتاد

حسرت‌زده شاعر، شد ازاین گفته، پشیمان
می‌جُست گل وسبزه ودر خار وخس افتاد

ویرانگری زلزله تلخ است به هر حال
آوار چه در ارگ بم و چه طبس افتاد

«الهام»، بترس ازتپش‌قلب به سین.جیم.
کاین نسخۀشعر تو به‌دست عَسَس افتاد

#دکترسیدمحمود_الهام‌بخش

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بر فرقِ جوی، سایۀ سرو روان تویی‌
مقیاسِ رنج‌وراحتِ جسم‌وروان تویی

این سوی صحنه، پیرِ شکسته‌کمان منم
آن سوی صحنه،صاحب‌ِبخت‌جوان تویی

در کارزار عشق، تنِ ناتوان منم
جنگیست‌تن‌بتن‌که درآن،پهلوان تویی

در جستجوی‌تو، به همه سو، روان منم
در سدّ راه من، به همه سو، دوان تویی

در پای خصم، خارِ رهِ کاروان منم
در دست‌ِدوست،شاخ‌ِگل‌ارغوان تویی

دلدار، طعنه‌زد که: رفیقِ‌تو هان! منم
در راه عشق، خود، بلدِ کاروان تویی

«الهام» گفت: مردِ رهِ بذل جان منم
زان رو که فخرِ سلسلۀ بانوان تویی

#دکترسیدمحمود_الهام‌بخش

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
باش مردم‌دار،شاها؛بی‌سپاهی مشکل است
بعدِعمری تاجداری، بی‌کلاهی مشکل است

کن رها یاران ات از آوارِ این آوارگی؛
دِه پناه،افتادگان رابی‌پناهی مشکل است

رحم کن بر یوسف خود، ای زلیخای زمان،
چاه وزندان سالها،با بی‌گناهی مشکل است

یافتم از چشم یارم اصل جمع خیر و شر
نوراشراقِ‌سفیدی بی‌سیاهی، مشکل است

بین شیطانست ورحمن سیرنفس وعقل من
طیّ راه مستقیمِ بی‌ دوراهی مشکل است

زین سبب نام وزارت شد مزیّن با رفاه
مُلکداری در کنار بی‌رفاهی مشکل است

شیخ را گفتم: خدا یار تو! با لبخند، گفت:
استجابت دردعای بی«الهی»مشکل است

عاشق است«الهام»و غیراز دل، ندارد شاهدی
قاضیا، حق‌دِه به‌شاعر بی‌گواهی مشکل است

#دکترسیدمحمود_الهام‌بخش

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نکوکار  و  وفادار  و  متینی
به‌دل،هم،رازدار و هم،امینی

برایم ارمغان «غم» بیاور
تو که در کاروان اربعینی

‌‌‎‌‌‎‌‌‎ ‌‌‎ ▂▂▂▂▂▂✫࿐‌‌‎‌‌‎‌‌‎ ‌‌‎ ▂▂▂▂▂▂✫࿐࿐‌‌‎ ‌‌‎

‌‌نگارا، راهزن بر عقل و دینی
پسِ دیوار قلبم،  در  کمینی

بپوشان چهرۀ عابدفریبت
تو که در کاروان اربعینی

‌‌‎‌‌‎‌‌‎ ‌‌‎ ▂▂▂▂▂▂✫࿐‌‌‎‌‌‎‌‌‎ ‌‌‎ ▂▂▂▂▂▂✫࿐࿐‌‌‎ ‌‌‎

‌‌‎‌‌‎‌‌‎
‌‌عزیزمن، تو خود ماه زمینی
نمایان در یسار و در یمینی

هلالی ساز بدر همسفر ها
تو که در کاروان اربعینی

‌‌‎‌‌‎‌‌‎ ‌‌‎ ▂▂▂▂▂▂✫࿐‌‌‎‌‌‎‌‌‎ ‌‌‎ ▂▂▂▂▂▂✫࿐࿐‌‌‎ ‌‌‎

‌‌‎‌‌‎‌‌‎
‌‌عجب زیبا و  ناز و دلنشینی!
مَبین خود را کز آیات مُبینی

بیک‌عشوه، چهل‌مؤمن کنی‌جذب
تو   که    در    کاروان    اربعینی

#دکترسیدمحمود_الهام‌بخش

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀