💖کافه شعر💖
2.78K subscribers
4.43K photos
2.95K videos
12 files
1.08K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
توفانِ بلا بسته همه رهگذر ما
بشکسته فلک سنگِ جفا را به سر ما

در وادیِ عشق تو همه گمشدگانیم
ای مرگ! کجایی که شوی راهبر ما؟

پر نیست که در کوی تو پرواز نماییم
آوَخ که فلک بست به هم بال و پر ما

تا دیده به روی گل روی تو گشادیم
خوار است همه روی زمین در نظر ما

داغِ دلِ دل‌سوختگان را تو چه دانی؟
دل‌سوخته داند که چه آمد به سر ما

ما دربه‌در از عشق تو، هر کوی دَوانیم
رحمی تو نیاری به دلِ دربه‌در ما

تا روز قیامت همه در سوز و گدازیم
از آتشِ عشقی که زدی بر جگر ما

نادم شوی از جور و جفاها که نمودی
روزی که بجوییّ و نیابی اثر ما

«افسر!» به جهان کاش وجود تو نبودی
کاین زندگی و عمر، شده دردسر ما...

#داراب_افسر_بختیاری

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
ز پیشینیان، شهریاری بزرگ
به ایران‌زمین بود فرمانروا

ز شاهان گیتی خردمندتر
هُشیوار و بادانش و پارسا

یکی مجلس آراست از بِخْرَدان
حکیمان نشسته، ندیمان به‌پا

به گنجور، شَه گفت: کای نیکبخت
یکی گوهری دارم اندر سرا

بیاور که خورشید گنج من است
به شب‌ها فروزد شبستان ما

بیاورد گنجور گوهر ز گنج
نهاد او برِ شاه نیکولِقا

شهنشاه فرمود: ای بِخْرَدان!
چه بهتر از این گوهر پُربها؟

به عالم چه باشد پسندیده‌تر؟
ز گوهر چه بهتر به نزد شما؟

که گفتار هرکس پسند آیدَم
به نیکی سزایش بیارم به‌جا

یکی گفت: ای شاه! دستِ کَرم
که توأم بُود با دل پارسا

یکی گفت: آن‌کس که از مردمی
کند دستگیری به هر بینوا

دگر گفت: آن‌کس که دستش رسد
رهاند اسیری ز بند بلا

یکی گفت: مردی که دارد خِرد
به هر کار سازد خِرد رهنما

یکی گفت: آن کو شود دستگیر
به وامانده‌ای کوفتاده ز پا

یکی گفت: مردی که از راه دین
بیاورده فرمان یزدان به‌جا

یکی گفت: آن‌کس که از خوی خوش
بدان را به نیکی شود رهنما

‏✸✸✸

از این‌گونه گفتند بسیار نیز
نیامد پسندِ جهان‌کدخدا

قضا رهگذاری به ره می‌گذشت
یکی بیت پُرمایه خواند از قضا

همی‌رفت و می‌خواند: کاندر جهان
وفا بهتر از گوهر پُربها

شهنشاه فرمود بر کِهتران:
بیارید خواننده‌ی بیت را!

بسی نیکویی کرد و بنْواختش
بدو داد آن گوهر پُربها

شهنشاه فرمود: ای بِخْردان!
پسندیدم این گفته از روستا

گرامی بُود گوهرِ شاهوار
عزیز است هرکس که دارد وفا...

#داراب_افسر_بختیاری

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
توفانِ بلا بسته همه رهگذر ما
بشکسته فلک سنگِ جفا را به سر ما

در وادیِ عشق تو همه گمشدگانیم
ای مرگ! کجایی که شوی راهبر ما؟

پر نیست که در کوی تو پرواز نماییم
آوَخ که فلک بست به هم بال و پر ما

تا دیده به روی گل روی تو گشادیم
خوار است همه روی زمین در نظر ما

داغِ دلِ دل‌سوختگان را تو چه دانی؟
دل‌سوخته داند که چه آمد به سر ما

ما دربه‌در از عشق تو، هر کوی دَوانیم
رحمی تو نیاری به دلِ دربه‌در ما

تا روز قیامت همه در سوز و گدازیم
از آتشِ عشقی که زدی بر جگر ما

نادم شوی از جور و جفاها که نمودی
روزی که بجوییّ و نیابی اثر ما

«افسر!» به جهان کاش وجود تو نبودی
کاین زندگی و عمر، شده دردسر ما...

#داراب_افسر_بختیاری

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️

توفانِ بلا بسته همه رهگذر ما
بشکسته فلک سنگِ جفا را به سر ما

در وادیِ عشق تو همه گمشدگانیم
ای مرگ! کجایی که شوی راهبر ما؟

پر نیست که در کوی تو پرواز نماییم
آوَخ که فلک بست به هم بال و پر ما

تا دیده به روی گل روی تو گشادیم
خوار است همه روی زمین در نظر ما

داغِ دلِ دل‌سوختگان را تو چه دانی؟
دل‌سوخته داند که چه آمد به سر ما

ما دربه‌در از عشق تو، هر کوی دَوانیم
رحمی تو نیاری به دلِ دربه‌در ما

تا روز قیامت همه در سوز و گدازیم
از آتشِ عشقی که زدی بر جگر ما

نادم شوی از جور و جفاها که نمودی
روزی که بجوییّ و نیابی اثر ما

«افسر!» به جهان کاش وجود تو نبودی
کاین زندگی و عمر، شده دردسر ما...

#داراب_افسر_بختیاری

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
.
توفانِ بلا بسته همه رهگذر ما
بشکسته فلک سنگِ جفا را به سر ما

در وادیِ عشق تو همه گمشدگانیم
ای مرگ! کجایی که شوی راهبر ما؟

پر نیست که در کوی تو پرواز نماییم
آوَخ که فلک بست به هم بال و پر ما

تا دیده به روی گل روی تو گشادیم
خوار است همه روی زمین در نظر ما

داغِ دلِ دل‌سوختگان را تو چه دانی؟
دل‌سوخته داند که چه آمد به سر ما

ما دربه‌در از عشق تو، هر کوی دَوانیم
رحمی تو نیاری به دلِ دربه‌در ما

تا روز قیامت همه در سوز و گدازیم
از آتشِ عشقی که زدی بر جگر ما

نادم شوی از جور و جفاها که نمودی
روزی که بجوییّ و نیابی اثر ما

«افسر!» به جهان کاش وجود تو نبودی
کاین زندگی و عمر، شده دردسر ما...

#داراب_افسر_بختیاری


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
وا خِيالِ تو چه سازُم كه به مو جنگ اِكُنه
هی فِشارُم اِده و هی دِلُمه تَنگ اِكُنه
 
ایقَدَر حَرس بريزُم كه دِلِت نَرم آبو
تا بفهمی كه اَوَم رِخنه مِنِ سَنگ اِكُنه
 
دِلِ چی آيِنمه دادُمِت امّا بِت اِگوم:
بی وفایی فقط ئی آيننه زنگ اِكُنه
 
چه كُنُم نِهله دِلُم از تو دِيه دير آبوم؟
عزمُمه سست اِكُنه پای مونه لَنگ اِکُنه
 
بِنْیَرین چندِ يو خين كِرده مِنُ قلبِ مو كه
چكه ی خينِ دِلُم پُی جومَمه رنگ اِكُنه
 
سِرِ عشقه كه به مو حرف نَزيده يارُم
مو اِفهمُم كه دِلِس هی دِلُمه بَنگ اِكُنه
 
افسر از وضع خوس و خلق خدا دلتنگه
كه چونو وا خوس و وا بخت خَوِس جَنگ اِكُنه

#داراب_افسر_بختیاری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀