بیا که حال مرا دیدن تو خوب کند
بگو به ماه کمی دیرتر غروب کند
تو شورِ یک جریانِ مسلّطی در من
بمان که خاطرههای بدم رسوب کند
تو نیستیّ و من آنقدر رفتهام از خویش
که یک نسیم، شمالِ مرا جنوب کند...
#اکرام_بسیم
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
بگو به ماه کمی دیرتر غروب کند
تو شورِ یک جریانِ مسلّطی در من
بمان که خاطرههای بدم رسوب کند
تو نیستیّ و من آنقدر رفتهام از خویش
که یک نسیم، شمالِ مرا جنوب کند...
#اکرام_بسیم
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
.
بیا که حال مرا دیدن تو خوب کند
بگو به ماه کمی دیرتر غروب کند
تو شورِ یک جریانِ مسلّطی در من
بمان که خاطرههای بدم رسوب کند
تو نیستیّ و من آنقدر رفتهام از خویش
که یک نسیم، شمالِ مرا جنوب کند...
#اکرام_بسیم
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بیا که حال مرا دیدن تو خوب کند
بگو به ماه کمی دیرتر غروب کند
تو شورِ یک جریانِ مسلّطی در من
بمان که خاطرههای بدم رسوب کند
تو نیستیّ و من آنقدر رفتهام از خویش
که یک نسیم، شمالِ مرا جنوب کند...
#اکرام_بسیم
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بیا که حال مرا دیدن تو خوب کند
بگو به ماه کمی دیرتر غروب کند
تو شورِ یک جریانِ مسلّطی در من
بمان که خاطرههای بدم رسوب کند
تو نیستیّ و من آنقدر رفتهام از خویش
که یک نسیم، شمالِ مرا جنوب کند...
#اکرام_بسیم
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بگو به ماه کمی دیرتر غروب کند
تو شورِ یک جریانِ مسلّطی در من
بمان که خاطرههای بدم رسوب کند
تو نیستیّ و من آنقدر رفتهام از خویش
که یک نسیم، شمالِ مرا جنوب کند...
#اکرام_بسیم
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
انگار در آغوشِ شب یک گله قو بردی
تا گیسوان را از دو سو روی گلو بردی
قرآن که می خواندی لبِ اُرسی، جزاک الله
ما را به جمع «الذینَ آمنو» بردی
وقتی زدی دنبالهاش را، شد کمانت تیغ
گفتم که پشت چشم تان ابرو…فرو بردی
جانهای بسیاری که با لب بر لب آوردی
دلهای بسیاری که با یک تار مو بردی
در کوزههاشان آب جو بردند کولیها
با کوزههای قهوهایات آبرو بردی
هرگز نشد پیشت بگویم دوستت دارم
تا ماجرا را راحت از این شعر بو بردی
#اکرام_بسیم
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
تا گیسوان را از دو سو روی گلو بردی
قرآن که می خواندی لبِ اُرسی، جزاک الله
ما را به جمع «الذینَ آمنو» بردی
وقتی زدی دنبالهاش را، شد کمانت تیغ
گفتم که پشت چشم تان ابرو…فرو بردی
جانهای بسیاری که با لب بر لب آوردی
دلهای بسیاری که با یک تار مو بردی
در کوزههاشان آب جو بردند کولیها
با کوزههای قهوهایات آبرو بردی
هرگز نشد پیشت بگویم دوستت دارم
تا ماجرا را راحت از این شعر بو بردی
#اکرام_بسیم
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
انگار در آغوشِ شب یک گله قو بردی
تا گیسوان را از دو سو روی گلو بردی
قرآن که می خواندی لبِ اُرسی، جزاک الله
ما را به جمع «الذینَ آمنو» بردی
وقتی زدی دنبالهاش را، شد کمانت تیغ
گفتم که پشت چشم تان ابرو…فرو بردی
جانهای بسیاری که با لب بر لب آوردی
دلهای بسیاری که با یک تار مو بردی
در کوزههاشان آب جو بردند کولیها
با کوزههای قهوهایات آبرو بردی
هرگز نشد پیشت بگویم دوستت دارم
تا ماجرا را راحت از این شعر بو بردی
#اکرام_بسیم
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
تا گیسوان را از دو سو روی گلو بردی
قرآن که می خواندی لبِ اُرسی، جزاک الله
ما را به جمع «الذینَ آمنو» بردی
وقتی زدی دنبالهاش را، شد کمانت تیغ
گفتم که پشت چشم تان ابرو…فرو بردی
جانهای بسیاری که با لب بر لب آوردی
دلهای بسیاری که با یک تار مو بردی
در کوزههاشان آب جو بردند کولیها
با کوزههای قهوهایات آبرو بردی
هرگز نشد پیشت بگویم دوستت دارم
تا ماجرا را راحت از این شعر بو بردی
#اکرام_بسیم
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بیا که حال مرا دیدن تو خوب کند
بگو به ماه کمی دیرتر غروب کند
تو شور یک جریانِ مسلّطی در من
بمان که خاطرههای بدم رسوب کند
قرار را چه کنم؟ عاشقم یکی -که تویی-
بیاید و همهاش بشکن و بروب کند
تو میروی و خرابم، شبیه چشمی که
نظر به ضربۀ بیرونِ چارچوب کند
تو نیستی و من آن قدر رفتهام از خویش
که یک نسیم، شمالِ مرا جنوب کند
بیا که با تو غزل گفتهام چنان گیرا
که هر که خوانْد، سرِ جاش میخکوب کند
#اکرام_بسیم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بگو به ماه کمی دیرتر غروب کند
تو شور یک جریانِ مسلّطی در من
بمان که خاطرههای بدم رسوب کند
قرار را چه کنم؟ عاشقم یکی -که تویی-
بیاید و همهاش بشکن و بروب کند
تو میروی و خرابم، شبیه چشمی که
نظر به ضربۀ بیرونِ چارچوب کند
تو نیستی و من آن قدر رفتهام از خویش
که یک نسیم، شمالِ مرا جنوب کند
بیا که با تو غزل گفتهام چنان گیرا
که هر که خوانْد، سرِ جاش میخکوب کند
#اکرام_بسیم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀