حاڪم مطلق تویی صدبار دستورم بده
ساقیا می را بریز از شهد انگورم بده
پیچک دردانه قلبم چو چرخی دور من
قصه آن شمع خاموشم گلم نورم بده
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ساقیا می را بریز از شهد انگورم بده
پیچک دردانه قلبم چو چرخی دور من
قصه آن شمع خاموشم گلم نورم بده
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تنها دل و غم ...
دلواپس هم ...
افسوس ... افسوس ...!
از بی تو شدن ...
دیوانه شدن ...
افسوس ... افسوس ...!
#محمد_معتمدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلواپس هم ...
افسوس ... افسوس ...!
از بی تو شدن ...
دیوانه شدن ...
افسوس ... افسوس ...!
#محمد_معتمدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ساقیا بیگه رسیدی می بده مردانه باش
ساقی دیوانگانی همچو می دیوانه باش
سر به سر پر کن قدح را موی را گنجا مده
وان کز این میدان بترسد گو برو در خانه باش
چون ز خود بیگانه گشتی رو یگانه مطلقی
بعد از آن خواهی وفا کن خواه رو بیگانه باش
درهای باصدف را سوی دریا راه نیست
گر چنان دریات باید بیصدف دردانه باش
بانگ بر طوفان بزن تا او نباشد خیره کش
شمع را تهدید کن کای شمع چون پروانه باش
کاسه سر را تهی کن وانگهی با سر بگو
کای مبارک کاسه سر عشق را پیمانه باش
لانه تو عشق بودست ای همای لایزال
عشق را محکم بگیر و ساکن این لانه باش
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ساقی دیوانگانی همچو می دیوانه باش
سر به سر پر کن قدح را موی را گنجا مده
وان کز این میدان بترسد گو برو در خانه باش
چون ز خود بیگانه گشتی رو یگانه مطلقی
بعد از آن خواهی وفا کن خواه رو بیگانه باش
درهای باصدف را سوی دریا راه نیست
گر چنان دریات باید بیصدف دردانه باش
بانگ بر طوفان بزن تا او نباشد خیره کش
شمع را تهدید کن کای شمع چون پروانه باش
کاسه سر را تهی کن وانگهی با سر بگو
کای مبارک کاسه سر عشق را پیمانه باش
لانه تو عشق بودست ای همای لایزال
عشق را محکم بگیر و ساکن این لانه باش
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
با تو در امن ترین جای زندگانی ام
جایی میان سکوت و رویا
خیالی که به تو می رسد
و از دوست داشتن تو سرشارست
یا همچون خوابی آسوده میان بازوان ...
نبودنت
آتشی ست میان جنگل سرسبز قلبم ،،
پرنده ایی بدون بالم
یا پروانه ایی در پیله ی تنهایی مانده
و شاید چشمی بدون روشنایی ..
برای با تو بودن آنگونه ام
که آرزوی باران ست ....
بودنت لبخندِ مدامی ست بر لبانمُ
اعجاز زندگی و طراوت باران ،،
بیا که
نبودنت کابوس بزرگ روزگار ست؛؛،
به من بگو
راز چشمانت چیست ؟؟؟!!
که نیم نگاهی از تو
مرا زنده نگه می دارد....
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با تو در امن ترین جای زندگانی ام
جایی میان سکوت و رویا
خیالی که به تو می رسد
و از دوست داشتن تو سرشارست
یا همچون خوابی آسوده میان بازوان ...
نبودنت
آتشی ست میان جنگل سرسبز قلبم ،،
پرنده ایی بدون بالم
یا پروانه ایی در پیله ی تنهایی مانده
و شاید چشمی بدون روشنایی ..
برای با تو بودن آنگونه ام
که آرزوی باران ست ....
بودنت لبخندِ مدامی ست بر لبانمُ
اعجاز زندگی و طراوت باران ،،
بیا که
نبودنت کابوس بزرگ روزگار ست؛؛،
به من بگو
راز چشمانت چیست ؟؟؟!!
که نیم نگاهی از تو
مرا زنده نگه می دارد....
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دراین #شبها_دلم ازسوزشِ
سردِ زمستان بی جهت
بیمار می گردد
گمانم شکوه ایی دارد
نمی پرسد
کسی #حال_دل من را!
چرا
این خیمه خاموش است؟
تَنم از این همه تاریکی و وحشت
فقط یک لحظه می لرزد
خیالم
سخت درگیراست
#نگاهم
روی سقفی بازمبهوت است
تبِ #فردا مرا با خود
میان شعله های درد می سوزد
وشاید آخرین فرصت
برایم نقطه ای دوراست
که هر آن در پِی اش
آهسته می گردم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سردِ زمستان بی جهت
بیمار می گردد
گمانم شکوه ایی دارد
نمی پرسد
کسی #حال_دل من را!
چرا
این خیمه خاموش است؟
تَنم از این همه تاریکی و وحشت
فقط یک لحظه می لرزد
خیالم
سخت درگیراست
#نگاهم
روی سقفی بازمبهوت است
تبِ #فردا مرا با خود
میان شعله های درد می سوزد
وشاید آخرین فرصت
برایم نقطه ای دوراست
که هر آن در پِی اش
آهسته می گردم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یا بوی تو از باد صبا می آید
یا رایحه مشک خطا می آید
یا چین سر زلف تو را بگشادند
یا آهو چین نافه گشا می آید
#ابن_حسام_خوسفی
#صـبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یا رایحه مشک خطا می آید
یا چین سر زلف تو را بگشادند
یا آهو چین نافه گشا می آید
#ابن_حسام_خوسفی
#صـبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بگذار دوستت داشته باشم
بگذار به لهجه ی زیبای عشق
در تمام ابیاتم
و در همه زندگی ام بسرایمت
ای مهربانم!
آرزویم را بر آورده کن
بگذار هر روز
به هنگام طلوع خورشید
در پس نوازش های لطیف آفتاب
در کنار صبح بخیرهایم
دوستت دارمی بگویم
که شور و شوق زندگی را
به قلبم باز گرداند،
بگذار همچون ترنم باران
تمام علاقه ام را ببارم بر گل زیبای احساست
و آنگاه زندگی کنم در سایه سار عشقِ رویاییت...!!!
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بگذار به لهجه ی زیبای عشق
در تمام ابیاتم
و در همه زندگی ام بسرایمت
ای مهربانم!
آرزویم را بر آورده کن
بگذار هر روز
به هنگام طلوع خورشید
در پس نوازش های لطیف آفتاب
در کنار صبح بخیرهایم
دوستت دارمی بگویم
که شور و شوق زندگی را
به قلبم باز گرداند،
بگذار همچون ترنم باران
تمام علاقه ام را ببارم بر گل زیبای احساست
و آنگاه زندگی کنم در سایه سار عشقِ رویاییت...!!!
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
" اثرم نیست"
ترسم که بیایی و ببینی اثرَم نیست
جز آه و فغان،ناله و ماتم خبرم نیست
دیر آمده ای با تو بگویند ؛ که رفته است ..
نه جان و تن و سوخته حتی جگرَم نیست
دنبال منِ زار بگردی و بگویی؛ کجا رفت؟
گویند ؛ به جایی که ازآن راه و درَم نیست
شمعش به خموشی بگرایید و فنا شد
آنقدر به خود سوخته نوری دگرم نیست
اندر غم پروانگی ات خویش برافروخت
وآن شعله به سر داشتم اینک سحرم نیست
رفته است به بادی همه خاکستر جانش
یک ذره از آن خاک به دامان ترَم نیست
آید که بیایی و ببینی همه تلخم.!
شیرینی اشعار #سپهرم ،شِکرَم نیست
#سپهرRoohi
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ترسم که بیایی و ببینی اثرَم نیست
جز آه و فغان،ناله و ماتم خبرم نیست
دیر آمده ای با تو بگویند ؛ که رفته است ..
نه جان و تن و سوخته حتی جگرَم نیست
دنبال منِ زار بگردی و بگویی؛ کجا رفت؟
گویند ؛ به جایی که ازآن راه و درَم نیست
شمعش به خموشی بگرایید و فنا شد
آنقدر به خود سوخته نوری دگرم نیست
اندر غم پروانگی ات خویش برافروخت
وآن شعله به سر داشتم اینک سحرم نیست
رفته است به بادی همه خاکستر جانش
یک ذره از آن خاک به دامان ترَم نیست
آید که بیایی و ببینی همه تلخم.!
شیرینی اشعار #سپهرم ،شِکرَم نیست
#سپهرRoohi
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👍👍❤️
تقدیم شما عزیزان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تقدیم شما عزیزان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آندم که او در سینه اش غوغای پنهان داشت
طفـلی دلـم ازدیدنـش حـالی پریشـان داشت
بــا ســاز نــاکـوکـش بـرایـم غصــه می بارید
غـم با دل دیـوانـه ام هـمــواره پیـمان داشت
ابــری که از تبخیر اشـکم هــر زمان برخاست
کی در کـویـر بی کـسی هـا میـل باران داشت
امـشب فـضـای سیـنـه ام آکـنـده از غـم بـود
اما بـه وصـل دلبرش پیـوسته ایـمان داشـت
اشکی که از سر چشمه هـای حُزن جاری بود
بر روح خاموش دلم بی وقـفه جریان داشت
گـــویـا تمــــام واژگان بـاغـم هــم آغــوشـنـد
زاندم که داغ خفته ای درسینه مهمان داشت
یک لحـظـه کی از خـاطـرم بیـرون رود مـاتم
وقـتی که امـواج بلا هم قصد طوفان داشت
گــر او طـبیـب درد آن افــسـرده جــانان بـود
آیا برای قلب من یک جـرعـه درمـان داشـت؟
آن( ناصحی) که بر خزان لحـظه ها می رفت
پیوسـته امیـدی به دل از لطف یـزدان داشت
#علی_فعله_گری (ناصح)
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
طفـلی دلـم ازدیدنـش حـالی پریشـان داشت
بــا ســاز نــاکـوکـش بـرایـم غصــه می بارید
غـم با دل دیـوانـه ام هـمــواره پیـمان داشت
ابــری که از تبخیر اشـکم هــر زمان برخاست
کی در کـویـر بی کـسی هـا میـل باران داشت
امـشب فـضـای سیـنـه ام آکـنـده از غـم بـود
اما بـه وصـل دلبرش پیـوسته ایـمان داشـت
اشکی که از سر چشمه هـای حُزن جاری بود
بر روح خاموش دلم بی وقـفه جریان داشت
گـــویـا تمــــام واژگان بـاغـم هــم آغــوشـنـد
زاندم که داغ خفته ای درسینه مهمان داشت
یک لحـظـه کی از خـاطـرم بیـرون رود مـاتم
وقـتی که امـواج بلا هم قصد طوفان داشت
گــر او طـبیـب درد آن افــسـرده جــانان بـود
آیا برای قلب من یک جـرعـه درمـان داشـت؟
آن( ناصحی) که بر خزان لحـظه ها می رفت
پیوسـته امیـدی به دل از لطف یـزدان داشت
#علی_فعله_گری (ناصح)
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلم هوای تو دارد که مهربان منی
گلی که جان جهانی نفس که جان منی
کبودتر ز بنفشه ز خاک روییدم
سمن شدم که تو خورشید آسمان منی
به غیر نام تو هرگز نخوانده ام نامی
ضمیر آدم و عالم تو در زبان منی
شراب یاد تو جاری ست جای خون در تن
مرا به باده چه حاجت که ارغوان منی
به زیر سایه ی زلفت نشسته بید دلم
نسیم رود روانی که در روان منی
عیان نمی کنم اما نهان کجا کنمت؟
تو سرّ فاشِ نهانی که در نهان منی
بهارِ عطر تو دارد خزانهی سخنم
غزل بهانه، تو شعری، تو در بیان منی
#رحمان_زارع
پ ن: بو و شربت بهار ارغوان، خماری را می برد!
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گلی که جان جهانی نفس که جان منی
کبودتر ز بنفشه ز خاک روییدم
سمن شدم که تو خورشید آسمان منی
به غیر نام تو هرگز نخوانده ام نامی
ضمیر آدم و عالم تو در زبان منی
شراب یاد تو جاری ست جای خون در تن
مرا به باده چه حاجت که ارغوان منی
به زیر سایه ی زلفت نشسته بید دلم
نسیم رود روانی که در روان منی
عیان نمی کنم اما نهان کجا کنمت؟
تو سرّ فاشِ نهانی که در نهان منی
بهارِ عطر تو دارد خزانهی سخنم
غزل بهانه، تو شعری، تو در بیان منی
#رحمان_زارع
پ ن: بو و شربت بهار ارغوان، خماری را می برد!
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#دو_قدم مانده
به تنهایی من
که بیایی و
#نگاهم به در است
هر کسی میرسد از راه
چرا رهگذر است؟
کوله بر دوش و
تنْآواره و
#دل در به در است!
حرف بسیار زیاد است
ولی
#سهمِ ما از #دلِ عشق
گریه زاری شده است.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به تنهایی من
که بیایی و
#نگاهم به در است
هر کسی میرسد از راه
چرا رهگذر است؟
کوله بر دوش و
تنْآواره و
#دل در به در است!
حرف بسیار زیاد است
ولی
#سهمِ ما از #دلِ عشق
گریه زاری شده است.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💖از حاجات دلتون خبر ندارم
💖اما به قداست زیباترین واژهها
💖که از آسمان میبارند
💖آرزو می کنم در این روزها
🌸و شبهای عزیز زیباترینها را
🌸از دستان خدا هدیه بگیرید #آمین
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
💖اما به قداست زیباترین واژهها
💖که از آسمان میبارند
💖آرزو می کنم در این روزها
🌸و شبهای عزیز زیباترینها را
🌸از دستان خدا هدیه بگیرید #آمین
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی
غنیمت است چنین شب که دوستان بینی
به شرط آن که منت بنده وار در خدمت
بایستم تو خداوندوار بنشینی
میان ما و شما عهد در ازل رفتهست
هزار سال برآید همان نخستینی
چو صبرم از تو میسر نمیشود چه کنم
به خشم رفتم و باز آمدم به مسکینی
به حکم آن که مرا هیچ دوست چون تو به دست
نیاید و تو به از من هزار بگزینی
به رنگ و بوی بهار ای فقیر قانع باش
چو باغبان نگذارد که سیب و گل چینی
تفاوتی نکند گر ترش کنی ابرو
هزار تلخ بگویی هنوز شیرینی
لگام بر سر شیران کند صلابت عشق
چنان کشد که شتر را مهار دربینی
ز نیکبختی سعدیست پای بند غمت
زهی کبوتر مقبل که صید شاهینی
مرا شکیب نمیباشد ای مسلمانان
ز روی خوب لکم دینکم ولی دینی
#حضرت_سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
غنیمت است چنین شب که دوستان بینی
به شرط آن که منت بنده وار در خدمت
بایستم تو خداوندوار بنشینی
میان ما و شما عهد در ازل رفتهست
هزار سال برآید همان نخستینی
چو صبرم از تو میسر نمیشود چه کنم
به خشم رفتم و باز آمدم به مسکینی
به حکم آن که مرا هیچ دوست چون تو به دست
نیاید و تو به از من هزار بگزینی
به رنگ و بوی بهار ای فقیر قانع باش
چو باغبان نگذارد که سیب و گل چینی
تفاوتی نکند گر ترش کنی ابرو
هزار تلخ بگویی هنوز شیرینی
لگام بر سر شیران کند صلابت عشق
چنان کشد که شتر را مهار دربینی
ز نیکبختی سعدیست پای بند غمت
زهی کبوتر مقبل که صید شاهینی
مرا شکیب نمیباشد ای مسلمانان
ز روی خوب لکم دینکم ولی دینی
#حضرت_سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دیوانه نبودی، نه به اندازهی کافی!
هر شب ننشستی که خیالات ببافی
بیحدّیِ غم، شوق رسیدن به تو را برد
هرگز نشود اشک به دیدار تلافی
بعد از تو نفهمید کسی عمق غمم را
من ماندم و یک سینه پر از حرف اضافی
من ماندم و یک حسرت و یک قصّهی کوتاه
من ماندم و یک خنده و یک گریه و یک آه
فرق است میان من و تو، ساده بگویم
من بندهی مضمونم و تو بند قوافی...
#سید_تقی_سیدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هر شب ننشستی که خیالات ببافی
بیحدّیِ غم، شوق رسیدن به تو را برد
هرگز نشود اشک به دیدار تلافی
بعد از تو نفهمید کسی عمق غمم را
من ماندم و یک سینه پر از حرف اضافی
من ماندم و یک حسرت و یک قصّهی کوتاه
من ماندم و یک خنده و یک گریه و یک آه
فرق است میان من و تو، ساده بگویم
من بندهی مضمونم و تو بند قوافی...
#سید_تقی_سیدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جز دفع غم ز باده نبودهست کام ما
گویی چراغ روز سیاه است جام ما
در خلوتش گذرد نبود باد را مگر
صرصر به خاک راه رساند پیام ما
ای باد صبح! عطری از آن پیرهن بیار
تسکین ز بوی گل نپذیرد مشام ما
#غالب_دهلوی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گویی چراغ روز سیاه است جام ما
در خلوتش گذرد نبود باد را مگر
صرصر به خاک راه رساند پیام ما
ای باد صبح! عطری از آن پیرهن بیار
تسکین ز بوی گل نپذیرد مشام ما
#غالب_دهلوی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀