حالا که رفته اى
سر مى گذارم بر شانه ى همه ى نيلوفرانى
که امسال بى تو گريسته اند ..
گريسته اند و بى تو نزيسته اند !
حالا که رفته اى
بهانه ى خوبى است
براى باران
تا بيايد
کنار سفره بنيشيند
و بشقاب سوم را پر کند !
حالا که رفته اى
هيچ راهى
مرا به جايى نمى برد
در حافظه ام مى چرخم
همه کليد ها را گم کرده ام
حالا که رفته اى
شعرى مى نويسم
براى گل هاى مريم
شعرى مى نويسم
براى مرگ
شعرى مى نويسم
براى ديدارى که اتفاق نمى افتد ....
#محمد_رضا_عبدالملکيان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سر مى گذارم بر شانه ى همه ى نيلوفرانى
که امسال بى تو گريسته اند ..
گريسته اند و بى تو نزيسته اند !
حالا که رفته اى
بهانه ى خوبى است
براى باران
تا بيايد
کنار سفره بنيشيند
و بشقاب سوم را پر کند !
حالا که رفته اى
هيچ راهى
مرا به جايى نمى برد
در حافظه ام مى چرخم
همه کليد ها را گم کرده ام
حالا که رفته اى
شعرى مى نويسم
براى گل هاى مريم
شعرى مى نويسم
براى مرگ
شعرى مى نويسم
براى ديدارى که اتفاق نمى افتد ....
#محمد_رضا_عبدالملکيان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وقتی تو
دراز کشیده بودی
سرد و مرده
و نور از کرانهی غرب میبارید..
تو نزدیک تر می آیی
و سرت را خم می کنی
و من روی سینهات سر میگذارم
و تو زمزمه میکنی کلمههای مهربانات را
ببخش مرا
چون تو مرده بودی
نه میتوانی برخیزی
و نه عجلهای برای رفتن داری
با اینکه
تمنای یک پرندهی وحشی
در تو موج میزند
میدانی که
گیسوان بستهات
زخمیاند از ستارهها
و ماه و خورشید
آه ای معشوق من
که دراز کشیدهای زیر برگهای ترش جنگلی
وقتی که نورها میپاشند
یکی پس ازدیگری.
#ویلیام_باتلر_ییتس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دراز کشیده بودی
سرد و مرده
و نور از کرانهی غرب میبارید..
تو نزدیک تر می آیی
و سرت را خم می کنی
و من روی سینهات سر میگذارم
و تو زمزمه میکنی کلمههای مهربانات را
ببخش مرا
چون تو مرده بودی
نه میتوانی برخیزی
و نه عجلهای برای رفتن داری
با اینکه
تمنای یک پرندهی وحشی
در تو موج میزند
میدانی که
گیسوان بستهات
زخمیاند از ستارهها
و ماه و خورشید
آه ای معشوق من
که دراز کشیدهای زیر برگهای ترش جنگلی
وقتی که نورها میپاشند
یکی پس ازدیگری.
#ویلیام_باتلر_ییتس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
تو درختِ روشنایی ،
گُلِ مِهر برگ و بارت
تو شمیمِ آشنایی ،
همه شوقها نثارت
تو سرودِ ابر و باران و طراوتِ بهاران
همه دشت ،
انتظارت .
هِله، ای نسیمِ اشراقِ ترانههای قُدسی
بگشا به روی من پنجرهای ز باغِ فردا
که شنیدم از لبِ شب
نفسِ ستارهها را .
چو نگاهِ روشنت هست چه غم که برگها را
به سحرگهان نشویند به روشنانِ باران .
به ستاره برگِ ناهید
نوشتم این غزل را
که بر این رواقِ خاموش
به یادگار مانَد
ز زبانِ سرخِ آلاله شنیدم این ترانه !
که اگر جهان بر آب است
محبتِ تو باقیست
همیشه،
جاودانه . . .
#دکترشفیعی_کدکنی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو درختِ روشنایی ،
گُلِ مِهر برگ و بارت
تو شمیمِ آشنایی ،
همه شوقها نثارت
تو سرودِ ابر و باران و طراوتِ بهاران
همه دشت ،
انتظارت .
هِله، ای نسیمِ اشراقِ ترانههای قُدسی
بگشا به روی من پنجرهای ز باغِ فردا
که شنیدم از لبِ شب
نفسِ ستارهها را .
چو نگاهِ روشنت هست چه غم که برگها را
به سحرگهان نشویند به روشنانِ باران .
به ستاره برگِ ناهید
نوشتم این غزل را
که بر این رواقِ خاموش
به یادگار مانَد
ز زبانِ سرخِ آلاله شنیدم این ترانه !
که اگر جهان بر آب است
محبتِ تو باقیست
همیشه،
جاودانه . . .
#دکترشفیعی_کدکنی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#پریزاد ❤️
وقتی به تو رسیدم در کوچه باغ تبریز
باخنده گریه کردم هم رنگ اشک پاییز
با رقص گیسوانم مجنون تر از همیشه
شعری ز تو سرودم با اذن تو غم انگیز
همزاد آدمی زاد می خوانمت پری زاد
دیوانه ی تو گشتم تا سر کشان لبریز
سرخی گونه هایم شرمینِ از تو میشد
لب تشنه ی لباتم با بوسه های تب خیز
با عشق و جان نوشتم تا باورت بگردد
من عاشق تو هستم از عشق من نپرهیز
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وقتی به تو رسیدم در کوچه باغ تبریز
باخنده گریه کردم هم رنگ اشک پاییز
با رقص گیسوانم مجنون تر از همیشه
شعری ز تو سرودم با اذن تو غم انگیز
همزاد آدمی زاد می خوانمت پری زاد
دیوانه ی تو گشتم تا سر کشان لبریز
سرخی گونه هایم شرمینِ از تو میشد
لب تشنه ی لباتم با بوسه های تب خیز
با عشق و جان نوشتم تا باورت بگردد
من عاشق تو هستم از عشق من نپرهیز
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#بنویس
گفتا بنویس ...از غم هجران چه نویسم ؟
با مهر دهان ، از دلِ ویران چه نویسم ؟
صدنامه نوشتیم ... ندیدیم جوابی ،
با چشم تَر وُ دیده ی گریان چه نویسم ؟
چون طرّه گیسوی تو روزم سیه افتاد ،
ای پادشه جمله ی خوبان چه نویسم ؟
در ارزوی وصل تو عمرم به سر آمد ،
بی وصل تو از حال پریشان چه نویسم ؟
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گفتا بنویس ...از غم هجران چه نویسم ؟
با مهر دهان ، از دلِ ویران چه نویسم ؟
صدنامه نوشتیم ... ندیدیم جوابی ،
با چشم تَر وُ دیده ی گریان چه نویسم ؟
چون طرّه گیسوی تو روزم سیه افتاد ،
ای پادشه جمله ی خوبان چه نویسم ؟
در ارزوی وصل تو عمرم به سر آمد ،
بی وصل تو از حال پریشان چه نویسم ؟
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در خواب جمال یار خود میدیدم
وز باغ وصال او گلی میچیدم
مرغ سحری زخواب بیدارم کرد
ای کاش که بیدار نمیگردیدم
#ابوسعید_ابوالخیر
#صـبح_بـخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وز باغ وصال او گلی میچیدم
مرغ سحری زخواب بیدارم کرد
ای کاش که بیدار نمیگردیدم
#ابوسعید_ابوالخیر
#صـبح_بـخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آنکه میگوید دوستت میدارم
خنیاگر غمگینیست
که آوازش را از دست دادهاست
ایکاش عشق را
زبانِ سخن بود
هزار کاکلی شاد
در چشمان توست،
هزار قناری خاموش
در گلوی من
عشق را ایکاش
زبانِ سخن بود
آنکه میگوید دوستت میدارم
دلاندُهگینشبیست
که مهتابش را میجوید
ایکاش عشق را
زبانِ سخن بود
هزار آفتاب خندان در خرام توست،
هزار ستارهی گریان در تمنّای من
عشق را ایکاش
زبانِ سخن بود...
#احمد_شاملو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خنیاگر غمگینیست
که آوازش را از دست دادهاست
ایکاش عشق را
زبانِ سخن بود
هزار کاکلی شاد
در چشمان توست،
هزار قناری خاموش
در گلوی من
عشق را ایکاش
زبانِ سخن بود
آنکه میگوید دوستت میدارم
دلاندُهگینشبیست
که مهتابش را میجوید
ایکاش عشق را
زبانِ سخن بود
هزار آفتاب خندان در خرام توست،
هزار ستارهی گریان در تمنّای من
عشق را ایکاش
زبانِ سخن بود...
#احمد_شاملو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیو
تقدیم شما دوستان ❤❤❤❤❤❤
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تقدیم شما دوستان ❤❤❤❤❤❤
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آتش افروزی مکن با ناز چشم مهوشت
سوخت سرتاپای من ای نازنین درآتشت
از لب سرخت شراب بوسه میخواهد دلم
عشق می بارد هماره زان نگاه دلکشت
#رحیم_فتوحی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سوخت سرتاپای من ای نازنین درآتشت
از لب سرخت شراب بوسه میخواهد دلم
عشق می بارد هماره زان نگاه دلکشت
#رحیم_فتوحی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
بعضی از آدم ها ابدی اند ...
ماندگارند
خواستنی اند
آرامش روح و دلخوشی زندگی اند ...
جنس نگاه و عطر نفس هایشان فرق میکند
کلام و گفتارشان جور دیگریست ...
آدم های ابدی...
دور و نزدیک بودنشان
آشنا و غریب بودنشان
حتی مجازی یا حقیقی بودنشان فرقی ندارد
مهم نیست سال و ماهی در کنارت باشند
یا ساعت و ثانیه ای....
این آدم ها
بودنشان حتی به کوتاهی نگاهی هم که باشد
یاد و خاطرشان را چنان در دل حک میکنند
که تا آخرین تپش
خیالشان می شود دل خوشی تمام روزگار .....
#امیر_وجود
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بعضی از آدم ها ابدی اند ...
ماندگارند
خواستنی اند
آرامش روح و دلخوشی زندگی اند ...
جنس نگاه و عطر نفس هایشان فرق میکند
کلام و گفتارشان جور دیگریست ...
آدم های ابدی...
دور و نزدیک بودنشان
آشنا و غریب بودنشان
حتی مجازی یا حقیقی بودنشان فرقی ندارد
مهم نیست سال و ماهی در کنارت باشند
یا ساعت و ثانیه ای....
این آدم ها
بودنشان حتی به کوتاهی نگاهی هم که باشد
یاد و خاطرشان را چنان در دل حک میکنند
که تا آخرین تپش
خیالشان می شود دل خوشی تمام روزگار .....
#امیر_وجود
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
لاف نمی زنم که من ، به نامِ عشق زاده ام ،
چه کرده ام به چشم تو ، که اینچنین زیاده ام ،
چند شوم به سوی تو ، دوان دوان به کوی تو ،
تو همه دم سواره ای ، من همه دم پیاده ام ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چه کرده ام به چشم تو ، که اینچنین زیاده ام ،
چند شوم به سوی تو ، دوان دوان به کوی تو ،
تو همه دم سواره ای ، من همه دم پیاده ام ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کآن کعبه ی چشمانت آئین و کتابم شد
در پیله تو را جستم آن پیله طنابم شد
پنهان شده در قلبم پیوسته تو پیدایی
سر فصل شب شعرم نادیده شرابم شد
ای رهرو سرمستی شیرین کده ی جانی
یک بوسه بمن دادی؛ آن بوسه ربابم شد
ما بین تو می رقصم با بال و پر حوری
صدشعله شریانت سوزنده بخوابم شد
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در پیله تو را جستم آن پیله طنابم شد
پنهان شده در قلبم پیوسته تو پیدایی
سر فصل شب شعرم نادیده شرابم شد
ای رهرو سرمستی شیرین کده ی جانی
یک بوسه بمن دادی؛ آن بوسه ربابم شد
ما بین تو می رقصم با بال و پر حوری
صدشعله شریانت سوزنده بخوابم شد
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شب که میشود
تمام شهر در خواب و من
در کوچههای پراز برف تو را جستجو
میکنم و میان
تمام خواب های زمستان
فقط خیال تو می ماند
و
رد پای برفی تو که بر
روی دلم جا مانده است
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تمام شهر در خواب و من
در کوچههای پراز برف تو را جستجو
میکنم و میان
تمام خواب های زمستان
فقط خیال تو می ماند
و
رد پای برفی تو که بر
روی دلم جا مانده است
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باز بلبل به بوستان آمد
بوی انفاس دوستان آمد
شاهد لالهروی گل ز حرم
بتفرج بگلستان آمد
چون خروس سحر نوا برداشت
بلبل مست در فغان آمد
#خواجوی_کرمانی
#صـبح_بـخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بوی انفاس دوستان آمد
شاهد لالهروی گل ز حرم
بتفرج بگلستان آمد
چون خروس سحر نوا برداشت
بلبل مست در فغان آمد
#خواجوی_کرمانی
#صـبح_بـخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
با تو در امن ترین جای زندگانی ام
جایی میان سکوت و رویا
خیالی که به تو می رسد
و از دوست داشتن تو سرشارست
یا همچون خوابی آسوده میان بازوان ...
نبودنت
آتشی ست میان جنگل سرسبز قلبم ،،
پرنده ایی بدون بالم
یا پروانه ایی در پیله ی تنهایی مانده
و شاید چشمی بدون روشنایی ..
برای با تو بودن آنگونه ام
که آرزوی باران ست ....
بودنت لبخندِ مدامی ست بر لبانمُ
اعجاز زندگی و طراوت باران ،،
بیا که
نبودنت کابوس بزرگ روزگار ست؛؛،
به من بگو
راز چشمانت چیست ؟؟؟!!
که نیم نگاهی از تو
مرا زنده نگه می دارد....
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با تو در امن ترین جای زندگانی ام
جایی میان سکوت و رویا
خیالی که به تو می رسد
و از دوست داشتن تو سرشارست
یا همچون خوابی آسوده میان بازوان ...
نبودنت
آتشی ست میان جنگل سرسبز قلبم ،،
پرنده ایی بدون بالم
یا پروانه ایی در پیله ی تنهایی مانده
و شاید چشمی بدون روشنایی ..
برای با تو بودن آنگونه ام
که آرزوی باران ست ....
بودنت لبخندِ مدامی ست بر لبانمُ
اعجاز زندگی و طراوت باران ،،
بیا که
نبودنت کابوس بزرگ روزگار ست؛؛،
به من بگو
راز چشمانت چیست ؟؟؟!!
که نیم نگاهی از تو
مرا زنده نگه می دارد....
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀