در خلوت خوابهایم
خیالاتی خسته
خرناس می کشند!
خطوطی درهم
از ردیف خارها
که خون آلوده می کنند
تن واژه ها را
یا غمی
که ناپخته
خلال می اندازد
لای دندانهای درد!
ودر آخر...
شعری خاکستری
می سوزاند
استخوان های حواسم را
شبیه خشتی خام
که خبر ندارد از کوره ی داغ
#سودابه_احمدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خیالاتی خسته
خرناس می کشند!
خطوطی درهم
از ردیف خارها
که خون آلوده می کنند
تن واژه ها را
یا غمی
که ناپخته
خلال می اندازد
لای دندانهای درد!
ودر آخر...
شعری خاکستری
می سوزاند
استخوان های حواسم را
شبیه خشتی خام
که خبر ندارد از کوره ی داغ
#سودابه_احمدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کویر که باشی،
از تهدید هیچ گردبادی نمیهراسی،
نه چشم به آسمان داری،
نه دل به زمین
کویر که باشی،
هراس هم از نامت میهراسد
بیا که دیوارهای جهان را
به تکّههای قابشدهی کویر آذین کنیم
تا ترس از خاطر گلها بریزد...
#محمدمراد_یوسفینژاد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از تهدید هیچ گردبادی نمیهراسی،
نه چشم به آسمان داری،
نه دل به زمین
کویر که باشی،
هراس هم از نامت میهراسد
بیا که دیوارهای جهان را
به تکّههای قابشدهی کویر آذین کنیم
تا ترس از خاطر گلها بریزد...
#محمدمراد_یوسفینژاد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عاشق باشی
شب هم زیباست ؛
ستاره هم زیباست.
آسمان
رنگ دیگری دارد
ماه هم عاشق است
شب رویایی ست
برای عاشق بودن بهانه
پیدا می شود
امشب من
اندازه ی تمامِ
دوستت دارم های مجنون
لیلی ام...
✍لیلا صابری منش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شب هم زیباست ؛
ستاره هم زیباست.
آسمان
رنگ دیگری دارد
ماه هم عاشق است
شب رویایی ست
برای عاشق بودن بهانه
پیدا می شود
امشب من
اندازه ی تمامِ
دوستت دارم های مجنون
لیلی ام...
✍لیلا صابری منش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
روی تو به یک صبح دل انگیـز شبیه است
شور تو به مرغان سحرخیـز شبیه است
جو گندمی موی تـو در اوج جوانی
انگار بهار است و به پاییـز شبیه است
عاشق کش بالفطره ای ، ای شوق دمادم
چشم تو از این حیث به چنگیز شبیه است
#تکتم_حسینی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شور تو به مرغان سحرخیـز شبیه است
جو گندمی موی تـو در اوج جوانی
انگار بهار است و به پاییـز شبیه است
عاشق کش بالفطره ای ، ای شوق دمادم
چشم تو از این حیث به چنگیز شبیه است
#تکتم_حسینی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خورشید میان آسمان است رفیق است
بلبل به هوات نغمه خوان است رفیق
از پیله ی اندوه رها کن خود را
لبخند تو آرامش جان است رفیق
#آذین_قانع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بلبل به هوات نغمه خوان است رفیق
از پیله ی اندوه رها کن خود را
لبخند تو آرامش جان است رفیق
#آذین_قانع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یار آمد و من طاقت دیدار ندارم
از خود گلهای دارم و از یار ندارم
شادم که غم یار ز خود بیخبرم کرد
باری خبر از طعنهی اغیار ندارم
گفتم چو بیایی غم خود با تو کنم شرح
اما چه کنم؟ طاقت گفتار ندارم
لطف تو بُود اندک و اندوه تو بسیار
من خود گلهی اندک و بسیار ندارم
گو خلق بدانند که من رندم و رسوا
از رندی و بدنامی خود عار ندارم
بیقیدم و از کار جهان فارغ مطلق
کس با من و من هم به کسی کار ندارم
حال من دلخسته خراب است هلالی
آزردهدلی دارم و غمخوار ندارم
#هلالی_جغتایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از خود گلهای دارم و از یار ندارم
شادم که غم یار ز خود بیخبرم کرد
باری خبر از طعنهی اغیار ندارم
گفتم چو بیایی غم خود با تو کنم شرح
اما چه کنم؟ طاقت گفتار ندارم
لطف تو بُود اندک و اندوه تو بسیار
من خود گلهی اندک و بسیار ندارم
گو خلق بدانند که من رندم و رسوا
از رندی و بدنامی خود عار ندارم
بیقیدم و از کار جهان فارغ مطلق
کس با من و من هم به کسی کار ندارم
حال من دلخسته خراب است هلالی
آزردهدلی دارم و غمخوار ندارم
#هلالی_جغتایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دل بر سر تو بدل نجوید هرگز
جز وصل تو هیچ گل نبوید هرگز
صحرای دلم عشق تو شورستان کرد
تا مهر کسی دگر نروید هرگز
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جز وصل تو هیچ گل نبوید هرگز
صحرای دلم عشق تو شورستان کرد
تا مهر کسی دگر نروید هرگز
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چشم جادوی تو در دلجوئیِ اهلِ نیاز
هیچ کوتاهی ندارد، عمرِ مژگانش دراز!
رشتهی جان و رَگِ دل در خَمِ مژگانِ اوست
هیچکس دیدی به یک مضراب بنوازد دو ساز؟
هرکسی سازی به ذوقِ خویشتن سر میکند
دل، میانِ مطربان، خوش کرده یارِ دلنواز
جامهی دیوانگی بر قدّ هرکس راست نیست
از دو صد دیوانه یک تن نیست عریانیتَراز
در قمارِ عشقبازی با تو نقشم خوش نشست
چون نباشد اینچنین؟ تو پاکبَر، من پاکباز
از نشانِ خونِ ناحق کشتگانِ او چه باک؟
بالِ گنجشک است فرشِ آشیانِ شاهباز
تا نبود این تاجِ زرّین بر سرش آسوده بود
شمع افتاد از هوای سرفرازی در گُداز
شعر اگر وحی است، محتاجِ سخنفَهمان بُوَد
چون مُمَیّز در میان نبوَد، چه سود از امتیاز
بیشتر ما را #کلیم، آفت رسد ز ابنایِ جنس
شیشه از سنگ است و از وی بیش دارد اِحتراز
#کلیم_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هیچ کوتاهی ندارد، عمرِ مژگانش دراز!
رشتهی جان و رَگِ دل در خَمِ مژگانِ اوست
هیچکس دیدی به یک مضراب بنوازد دو ساز؟
هرکسی سازی به ذوقِ خویشتن سر میکند
دل، میانِ مطربان، خوش کرده یارِ دلنواز
جامهی دیوانگی بر قدّ هرکس راست نیست
از دو صد دیوانه یک تن نیست عریانیتَراز
در قمارِ عشقبازی با تو نقشم خوش نشست
چون نباشد اینچنین؟ تو پاکبَر، من پاکباز
از نشانِ خونِ ناحق کشتگانِ او چه باک؟
بالِ گنجشک است فرشِ آشیانِ شاهباز
تا نبود این تاجِ زرّین بر سرش آسوده بود
شمع افتاد از هوای سرفرازی در گُداز
شعر اگر وحی است، محتاجِ سخنفَهمان بُوَد
چون مُمَیّز در میان نبوَد، چه سود از امتیاز
بیشتر ما را #کلیم، آفت رسد ز ابنایِ جنس
شیشه از سنگ است و از وی بیش دارد اِحتراز
#کلیم_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ثانیه های مات را
در تلاطمِ پُر خروشِ #عشق
به شماره نشسـته ام
تیـک تاکِ دقیقه ها را
به سنگینی نگاهی بند می زنم و
در جادهٔ بی انتهای #دوست_داشتن
بیقراردیدنت می شوم
نگاهت جان بی پروای عشق را
نوازش می کند
غزلی ناب تر از مستی چشمانت نیست!
می خواهم
در پس کوچه های خیال
با قافیهٔ چشمانت
جرعه حرعه غزل بنوشم
تا
در ساحل نگاهت سبز شوم
#من_در_حوالیِ_توأم
چقدر
تو را کم دارم!
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در تلاطمِ پُر خروشِ #عشق
به شماره نشسـته ام
تیـک تاکِ دقیقه ها را
به سنگینی نگاهی بند می زنم و
در جادهٔ بی انتهای #دوست_داشتن
بیقراردیدنت می شوم
نگاهت جان بی پروای عشق را
نوازش می کند
غزلی ناب تر از مستی چشمانت نیست!
می خواهم
در پس کوچه های خیال
با قافیهٔ چشمانت
جرعه حرعه غزل بنوشم
تا
در ساحل نگاهت سبز شوم
#من_در_حوالیِ_توأم
چقدر
تو را کم دارم!
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جان چیست غم و درد و بلا را هدفی
دل چیست درون سینه سوزی و تفی
القصه پی شکست ما بسته صفی
مرگ از طرفی و زندگی از طرفی
#ابوسعید_ابوالخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دل چیست درون سینه سوزی و تفی
القصه پی شکست ما بسته صفی
مرگ از طرفی و زندگی از طرفی
#ابوسعید_ابوالخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من که در صورت خوبان همه او میبینم
تو مپندار که من روی نکو میبینم
نیست در دیده من هیچ مقابل همه اوست
تو قفا مینگری من همه رو میبینم
هر کجا مینگری دیده بدو مینگرد
هر چه میبینم ازو جمله بدو میبینم
تو بیک سوش نظر میکنی و من همه سو
تو ز یک سو و منش از همه سو میبینم
می باقیست که بیجام و سبو مینوشم
عکس ساقی است که در جام و سبو میبینم
گاه با جمله و گه جمله ازو میدانم
گاه او جمله و گه جمله در او میبینم
بوی گلزار تو از باد صبا میشنوم
سرو بستان ترا بر لب جو میبینم
مغربی آنکه تواش میطلبی در خلوت
من عیان برسر هر کوچه و کو میبینم
#شمس_مغربی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو مپندار که من روی نکو میبینم
نیست در دیده من هیچ مقابل همه اوست
تو قفا مینگری من همه رو میبینم
هر کجا مینگری دیده بدو مینگرد
هر چه میبینم ازو جمله بدو میبینم
تو بیک سوش نظر میکنی و من همه سو
تو ز یک سو و منش از همه سو میبینم
می باقیست که بیجام و سبو مینوشم
عکس ساقی است که در جام و سبو میبینم
گاه با جمله و گه جمله ازو میدانم
گاه او جمله و گه جمله در او میبینم
بوی گلزار تو از باد صبا میشنوم
سرو بستان ترا بر لب جو میبینم
مغربی آنکه تواش میطلبی در خلوت
من عیان برسر هر کوچه و کو میبینم
#شمس_مغربی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مساحت بی کسی هایم
تمام سبزه زارانی ست
که در فاصله ایی دور از عشق من و تو روییده است....
و من عشق ، این اَزلیِ لایَتناهی را
گره خواهم زد
به پای تمام سبزه ها و پیچکهای روان
و عبور می کنم از فصلهای انزوا و تنهایی
می رسم به عطر بهار نارنج گونه هایت
لمس می کنم حال و هوای بهاری دلت را
که پاییزانه و بارانی ست ...
پروانه وار می آمیزم با منحی گل لبخندت
ایمان می آورم
به بهاری جاودان که در دلهایمان با شکوفه زدن ارغوان عشق دوباره خواهد رویید....!!!
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تمام سبزه زارانی ست
که در فاصله ایی دور از عشق من و تو روییده است....
و من عشق ، این اَزلیِ لایَتناهی را
گره خواهم زد
به پای تمام سبزه ها و پیچکهای روان
و عبور می کنم از فصلهای انزوا و تنهایی
می رسم به عطر بهار نارنج گونه هایت
لمس می کنم حال و هوای بهاری دلت را
که پاییزانه و بارانی ست ...
پروانه وار می آمیزم با منحی گل لبخندت
ایمان می آورم
به بهاری جاودان که در دلهایمان با شکوفه زدن ارغوان عشق دوباره خواهد رویید....!!!
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلبر..
"طُ" قشنگ تریـنتَنـاقُضِجَهــاٰنراٰتشکیل میدَهــی..!
درسـاٰدهتـَرینشکلِمُمکنپیچیـدهتَـرینــی♡
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلبر..
"طُ" قشنگ تریـنتَنـاقُضِجَهــاٰنراٰتشکیل میدَهــی..!
درسـاٰدهتـَرینشکلِمُمکنپیچیـدهتَـرینــی♡
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ما زیر هفت پرده می ناب میکشیم
خون میخوریم و دست و دهن آب میکشیم
برخلق روشن است همه راز ما چو روز
جامی چو آفتاب به مهتاب میکشیم
در مسجدیم و طاعت میخانه شغل ماست
جامی به طاق ابروی محراب میکشیم
هرکس که بود، شد به خسی شکرگوی بحر
ما انتظار گوهر نایاب میکشیم
بر یاد او، به نیت او، بر خیال اوست
گر زهر و گر #شراب، و گر آب میکشیم
#طالب_آملی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خون میخوریم و دست و دهن آب میکشیم
برخلق روشن است همه راز ما چو روز
جامی چو آفتاب به مهتاب میکشیم
در مسجدیم و طاعت میخانه شغل ماست
جامی به طاق ابروی محراب میکشیم
هرکس که بود، شد به خسی شکرگوی بحر
ما انتظار گوهر نایاب میکشیم
بر یاد او، به نیت او، بر خیال اوست
گر زهر و گر #شراب، و گر آب میکشیم
#طالب_آملی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صد شکر که یادت همه از یادم برد
وین هستی موهوم ز بنیادم برد
گفتم که دمی گریه کنم آهم سوخت
رفتم که دمی آه کشم بادم برد
#رضی_الدین_آرتیمانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وین هستی موهوم ز بنیادم برد
گفتم که دمی گریه کنم آهم سوخت
رفتم که دمی آه کشم بادم برد
#رضی_الدین_آرتیمانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
قامت دلجوی او سرو گلستان کیست؟
عارض تابان او شمع شبستان کیست؟
گر نبود تیر او سوی منش دم به دم
بر دل مجروح من ناوک پیکان کیست؟
باد صبا می برد قافله بر قافله
سلسله ی مشک را زلف پریشان کیست؟
#طغرل_احراری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عارض تابان او شمع شبستان کیست؟
گر نبود تیر او سوی منش دم به دم
بر دل مجروح من ناوک پیکان کیست؟
باد صبا می برد قافله بر قافله
سلسله ی مشک را زلف پریشان کیست؟
#طغرل_احراری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عصر که می شود
برای دو فنجان قهوه ی چشمانت
دلم ضعف می رود
به وقت ساعت عشق
کافه دنج قلبم
زودتر بیا
می خواهم در هوای عطر نفس هایت
نفس بکشم...
#یسنا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برای دو فنجان قهوه ی چشمانت
دلم ضعف می رود
به وقت ساعت عشق
کافه دنج قلبم
زودتر بیا
می خواهم در هوای عطر نفس هایت
نفس بکشم...
#یسنا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مرا به سمت ساڪن خودت بڪش
به این بودنم اڪتفا نڪن
زیباترین دلیل و بهانه ام
مرا به اسم صدا بزن
ڪه غزل واژه عشق در حبس نامم
در سینه توست
آواز ڪن نام مرا،
آزادترین غزل، غزل خانه ام صدای توست
ڪه با تو غریو ساحل را در خود غرق سازم
برگ زرد پاییزی را، با همپای تو رنگ بازم
خنده هایم را،
در ساحل عشق در دریایی اشتیاق تو بریزم
آواز ڪن نام مرا،
ڪه با تو جان است و بی تو هیچ
اشتیاق من تویی
امتداد خط لب هایم،اختیار تمام جبرهایم
بی تو جانم
ساحل عشق من بیابان است
بی تو مردن هم خیلی آسان است
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مرا به سمت ساڪن خودت بڪش
به این بودنم اڪتفا نڪن
زیباترین دلیل و بهانه ام
مرا به اسم صدا بزن
ڪه غزل واژه عشق در حبس نامم
در سینه توست
آواز ڪن نام مرا،
آزادترین غزل، غزل خانه ام صدای توست
ڪه با تو غریو ساحل را در خود غرق سازم
برگ زرد پاییزی را، با همپای تو رنگ بازم
خنده هایم را،
در ساحل عشق در دریایی اشتیاق تو بریزم
آواز ڪن نام مرا،
ڪه با تو جان است و بی تو هیچ
اشتیاق من تویی
امتداد خط لب هایم،اختیار تمام جبرهایم
بی تو جانم
ساحل عشق من بیابان است
بی تو مردن هم خیلی آسان است
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشق تو
به من آموخت
که تو را دوست بدارم
در همه اشیا
در درختی عریان
در برگهای خشکیده
در هوای بارانی در طوفان
در قهوه خانهای کوچک
که هر غروب قهوه تلخمان را
در آن مینوشیدیم
عشق تو مرا آموخت
که به مسافرخانههای گمنام بروم
کلیساهای گمنام
و قهوهخانههای گمنام
#نزار_قبانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به من آموخت
که تو را دوست بدارم
در همه اشیا
در درختی عریان
در برگهای خشکیده
در هوای بارانی در طوفان
در قهوه خانهای کوچک
که هر غروب قهوه تلخمان را
در آن مینوشیدیم
عشق تو مرا آموخت
که به مسافرخانههای گمنام بروم
کلیساهای گمنام
و قهوهخانههای گمنام
#نزار_قبانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀