تو مستِ وهم و در این بزم، بوی صهبا نیست
هنوز جز به دل سنگ، جای مینا نیست
بمیر و شهره شو ای دل! کز این مزارِ هوس
چراغِ مرده عیان است و زنده پیدا نیست
به چشمِ بسته خیالِ حضور حق پختن
اشارهایست که اینجا نگاه بینا نیست
دلت به عشوهٔ عقبی خوش است، ازین غافل
که هرکجا تویی، آنجا به غیر دنیا نیست
به هرچه وارسی از خودگذشتنی دارد
به هوش باش که امروز رفت و فردا نیست
به ناامیدی ما، رحمی؛ ای دلیل فنا!
که آشیانهوسیم و در این چمن جا نیست
حریرِ کارگه وهم را چه تار و چه پود؟
قماش ما ز لطافت تمیزفرسا نیست
تو جلوه ساز کن و مدّعای دل دریاب
زبانِ حیرت آیینه بیتقاضا نیست
غریق بحر ز فکر حباب مستغنیست
رسیدهایم به جایی که بیدل آنجا نیست
#بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هنوز جز به دل سنگ، جای مینا نیست
بمیر و شهره شو ای دل! کز این مزارِ هوس
چراغِ مرده عیان است و زنده پیدا نیست
به چشمِ بسته خیالِ حضور حق پختن
اشارهایست که اینجا نگاه بینا نیست
دلت به عشوهٔ عقبی خوش است، ازین غافل
که هرکجا تویی، آنجا به غیر دنیا نیست
به هرچه وارسی از خودگذشتنی دارد
به هوش باش که امروز رفت و فردا نیست
به ناامیدی ما، رحمی؛ ای دلیل فنا!
که آشیانهوسیم و در این چمن جا نیست
حریرِ کارگه وهم را چه تار و چه پود؟
قماش ما ز لطافت تمیزفرسا نیست
تو جلوه ساز کن و مدّعای دل دریاب
زبانِ حیرت آیینه بیتقاضا نیست
غریق بحر ز فکر حباب مستغنیست
رسیدهایم به جایی که بیدل آنجا نیست
#بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در رکابش هفت گیسودار و شش خاتون ردیف
بر سرش هر هفت و شش عقد جمان اَفشاندهاند
#خاقانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بر سرش هر هفت و شش عقد جمان اَفشاندهاند
#خاقانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شب هندوی آن طره ی مه فرسا شد
لؤلؤ لب یاقوت ترا لالا شد
تا خط تو شد زطرف خورشید پدید
بس فتنه که در دور قمر پیدا شد
#خواجوی_کرمانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
لؤلؤ لب یاقوت ترا لالا شد
تا خط تو شد زطرف خورشید پدید
بس فتنه که در دور قمر پیدا شد
#خواجوی_کرمانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
طلعت مقصود چون ز پرده درآید
خلق جهان را تمام پرده در آید
دوست مگو جلوه گر شود به قیامت
هست قیامت چو دوست جلوه گر آید
دیدهٔ ما تاب آفتاب ندارد
گر فکند پرده یا ز پرده برآید
#قـاآنی
#صبـح_بـخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خلق جهان را تمام پرده در آید
دوست مگو جلوه گر شود به قیامت
هست قیامت چو دوست جلوه گر آید
دیدهٔ ما تاب آفتاب ندارد
گر فکند پرده یا ز پرده برآید
#قـاآنی
#صبـح_بـخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو از کدام سمت خورشید
طلوع می کنی، که صبح برای دیدنت
می ایستد بر درگاه آسمان؟!
خط می کشد به صورت ابرها؟!
می نشیند روی گلبرگ گل یاس،
و می نوازد ناوک مژگانم را؟!
تو از کدام فصل می آیی،
که تنت بوی تاکستان ها را می دهد
و لبانت طعم شراب؟!
تو کدام حرف الفبایی؟!
کدام لهجه یِ خیسِ باران،
که از پلک بیداری ام چکّه می کنی؟!
و من این چنین آغشته ام
به دوست داشتنت ...
#عرفان_یزدانـــی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
طلوع می کنی، که صبح برای دیدنت
می ایستد بر درگاه آسمان؟!
خط می کشد به صورت ابرها؟!
می نشیند روی گلبرگ گل یاس،
و می نوازد ناوک مژگانم را؟!
تو از کدام فصل می آیی،
که تنت بوی تاکستان ها را می دهد
و لبانت طعم شراب؟!
تو کدام حرف الفبایی؟!
کدام لهجه یِ خیسِ باران،
که از پلک بیداری ام چکّه می کنی؟!
و من این چنین آغشته ام
به دوست داشتنت ...
#عرفان_یزدانـــی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چشمانت گرما بخش کدام جان
و روشنی بخش کدام افق ست
که تلالو خورشید نگاهت در بلندترین
ارتفاعِ زیبایی جلوه گری می کند
که هر چی می نگرم
و هر چه می نگارم
ساقه ی نحیف و تُرد واژه هایم
به تماشای بلندای آفتاب دیدگانت نمی رسد
درخشندگی حضورت
طلوع و روشنی بخش سرزمین کدام قلب است؟؟؟
که نیستی و من در نداشتنت
دستانم بی رمق می شود و اندیشه هایم ناچیز
در برابر شکست این فاصله ها
و آنهنگام ست که بارانی می شوم و می بارم
بغض یک عمر نبودن هایت را
بر سر تمام واژه های دلتنگی
و کلمات را سطر به سطر کنار هم می گذارم
که شعری شوند
به درازای فاصله های دور بودنم از تو
تا از اینجا که منم ،
این "وادی سکوت و تنهایی "
وآنجا که تویی،سرزمین شرجی عاشقانه ها
بوی نم خاک باران خورده ی شعرهایم
فضا را پر کند
و بر جان و احساس رهگذران بنشیند .....!!!
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و روشنی بخش کدام افق ست
که تلالو خورشید نگاهت در بلندترین
ارتفاعِ زیبایی جلوه گری می کند
که هر چی می نگرم
و هر چه می نگارم
ساقه ی نحیف و تُرد واژه هایم
به تماشای بلندای آفتاب دیدگانت نمی رسد
درخشندگی حضورت
طلوع و روشنی بخش سرزمین کدام قلب است؟؟؟
که نیستی و من در نداشتنت
دستانم بی رمق می شود و اندیشه هایم ناچیز
در برابر شکست این فاصله ها
و آنهنگام ست که بارانی می شوم و می بارم
بغض یک عمر نبودن هایت را
بر سر تمام واژه های دلتنگی
و کلمات را سطر به سطر کنار هم می گذارم
که شعری شوند
به درازای فاصله های دور بودنم از تو
تا از اینجا که منم ،
این "وادی سکوت و تنهایی "
وآنجا که تویی،سرزمین شرجی عاشقانه ها
بوی نم خاک باران خورده ی شعرهایم
فضا را پر کند
و بر جان و احساس رهگذران بنشیند .....!!!
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عشق من ناز نکن...
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از دور باشکوه تری ، با وقار تر
ای صید در گریز! شدی خوش شکارتر
هرقدر درد و دربه دری هست مال من
تا می شود بکِش تو خودت را کنارتر
چشمان هرزه ام شایعه ها را تمام کرد
از این نمی شود که خبر آشکارتر
آشفته کرده است مرا رفت و آمدت
می خواهی ام نفس به نفس بی قرارتر
هرشب به حال زار خودم گریه می کنم
اصلأ چه بهتر است جهانی که تار تر ...
#زهرا_بشری_موحد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای صید در گریز! شدی خوش شکارتر
هرقدر درد و دربه دری هست مال من
تا می شود بکِش تو خودت را کنارتر
چشمان هرزه ام شایعه ها را تمام کرد
از این نمی شود که خبر آشکارتر
آشفته کرده است مرا رفت و آمدت
می خواهی ام نفس به نفس بی قرارتر
هرشب به حال زار خودم گریه می کنم
اصلأ چه بهتر است جهانی که تار تر ...
#زهرا_بشری_موحد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آنی که مُنَور است آفاق از تو
محروم بماندم من مشتاق از تو
این مِحنت نو نگر که در خلوت وصل
تو با دگری جفتی و من طاق از تو
#سیف_فرغانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
محروم بماندم من مشتاق از تو
این مِحنت نو نگر که در خلوت وصل
تو با دگری جفتی و من طاق از تو
#سیف_فرغانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مُردم از غیرت، جدا از صحبت اغیار باش
چند روزی هم بهرغم غیر، با ما یار باش
بزم ما را همچو شمع از نور عارض برفروز
غیر هم گو امشبی حسرتکش دیدار باش
من نمیخواهم وصالی را که هجرش در پی است
دیده گو خونابهریز و سینه گو افگار باش
از سر کویت به ناکامی ز رشک مدّعی
هرچه باداباد... خواهم رفت، گو دشوار باش
چند قدیسی از مِی عصیان کِشی رطل گران؟
لحظهای هم جرعهنوش جام استغفار باش
#قدسی_مشهدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چند روزی هم بهرغم غیر، با ما یار باش
بزم ما را همچو شمع از نور عارض برفروز
غیر هم گو امشبی حسرتکش دیدار باش
من نمیخواهم وصالی را که هجرش در پی است
دیده گو خونابهریز و سینه گو افگار باش
از سر کویت به ناکامی ز رشک مدّعی
هرچه باداباد... خواهم رفت، گو دشوار باش
چند قدیسی از مِی عصیان کِشی رطل گران؟
لحظهای هم جرعهنوش جام استغفار باش
#قدسی_مشهدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میثم ابراهیمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سلام محض حضورت ، سلام بانو جان
جنون عشق تو و والسلام بانو جان
به شوق دیدن خوابت نمیبرد خوابم
که خواب گشته به چشمم حرام بانو جان
اجازه هست بگویم چه کرده ای با دل
به یک کرشمه بگو بی کلام بانو جان
اجازه هست شما را،« شما» صدا نزنم
تو را صدا بزنم من به نام بانو جان
اجازه هست ببوسم تو را غزل بانو
من و خیال همین اتهام بانو جان
اجازه هست بگیرم تو را در آغوشم
ببندم این غزل ناتمام بانو جان
#سعید_خاکسار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جنون عشق تو و والسلام بانو جان
به شوق دیدن خوابت نمیبرد خوابم
که خواب گشته به چشمم حرام بانو جان
اجازه هست بگویم چه کرده ای با دل
به یک کرشمه بگو بی کلام بانو جان
اجازه هست شما را،« شما» صدا نزنم
تو را صدا بزنم من به نام بانو جان
اجازه هست ببوسم تو را غزل بانو
من و خیال همین اتهام بانو جان
اجازه هست بگیرم تو را در آغوشم
ببندم این غزل ناتمام بانو جان
#سعید_خاکسار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گر حلقهٔ آن زلف چو شستت نگرفت
تا باده از آن دو چشم مستت نگرفت
می طعنه زنند دشمنانم شب و روز
کز پای درآمدی و دستت نگرفت
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا باده از آن دو چشم مستت نگرفت
می طعنه زنند دشمنانم شب و روز
کز پای درآمدی و دستت نگرفت
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای قلب تو از سنگ ولیکن شکننده
روح تو قناریست، تنت گرگ درنده
خونریزتر از آن دو لب سرخ کدام است؟
در عشق، نجاست نبُوَد خون جهنده
هر موی تو یک میله و گیسوت قفس بود
تا شانه زدی رنده شد انگار پرنده
دیروز گرفتار دو تا زلف تو بودم
امروز گرفتار دو مارم، دو خزنده
رو کردهام این بار فقط «آس دل»ام را
افسوس که دل نیست دگر برگ برنده!
#حسین_شیردل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
روح تو قناریست، تنت گرگ درنده
خونریزتر از آن دو لب سرخ کدام است؟
در عشق، نجاست نبُوَد خون جهنده
هر موی تو یک میله و گیسوت قفس بود
تا شانه زدی رنده شد انگار پرنده
دیروز گرفتار دو تا زلف تو بودم
امروز گرفتار دو مارم، دو خزنده
رو کردهام این بار فقط «آس دل»ام را
افسوس که دل نیست دگر برگ برنده!
#حسین_شیردل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هرڪس...!
به وسعت زیباییاش عاشق میشود
به عمق معرفتش.....
به پاڪی نفسهاش....
بلنداے پروازش....
" تو زیباترینی
مـ.ـاهِ مـ.ـن
تو تنهاترینی...."
#عباس_معروفی♥️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به وسعت زیباییاش عاشق میشود
به عمق معرفتش.....
به پاڪی نفسهاش....
بلنداے پروازش....
" تو زیباترینی
مـ.ـاهِ مـ.ـن
تو تنهاترینی...."
#عباس_معروفی♥️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گر چه این دلبستگی های زمینی خوب نیست!
اتفاق است و میفتد،دل که سنگ و چوب نیست
#عبدالحمید_ضیایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اتفاق است و میفتد،دل که سنگ و چوب نیست
#عبدالحمید_ضیایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هرکس بهای عشق را سنگین بپردازد
در زندگی کمتر به آن و این بپردازد
تاوان بی تدبیری سلطان محمد را
آخر چرا سلطان جلال الدین بپردازد؟
اسب سیاست خرج و برج خویش را دارد
هرکس که می چسبد به قاچ زین بپردازد
ما ریختیم این زندگی را پای نام و نان
خرج و خراجش را نباید دین بپردازد!
فرهاد عشقش کوه کندن بود و تاوانش
در طول تاریخ از چه رو شیرین بپردازد؟
تاوان تهمت های بیش از ده برادر را
ظلم است اگر هر روز بنیامین بپردازد
وقت است دنیا از خدا قدری بیاموزد
سهم مرا بی تهمت و توهین بپردازد
#محمود_اکرامی_فر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در زندگی کمتر به آن و این بپردازد
تاوان بی تدبیری سلطان محمد را
آخر چرا سلطان جلال الدین بپردازد؟
اسب سیاست خرج و برج خویش را دارد
هرکس که می چسبد به قاچ زین بپردازد
ما ریختیم این زندگی را پای نام و نان
خرج و خراجش را نباید دین بپردازد!
فرهاد عشقش کوه کندن بود و تاوانش
در طول تاریخ از چه رو شیرین بپردازد؟
تاوان تهمت های بیش از ده برادر را
ظلم است اگر هر روز بنیامین بپردازد
وقت است دنیا از خدا قدری بیاموزد
سهم مرا بی تهمت و توهین بپردازد
#محمود_اکرامی_فر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گنج قارون است عقل و حاتم طایی ست دل
دست و دلباز و بدون هیچ همتایی ست دل
گاه می بخشد به یک لبخند کل عمر را
شک ندارم بی گمان لطفش اهورایی ست دل
در غل و زنجیر گیسوی زلیخایی اسیر
یوسف است اما به بند چاه تنهایی ست دل
از کمین چشم هایش، با کمانِ ابرویش
آنچنانم زد که گویا صید صحرایی ست دل
برکه هم گاهی تلاطم دارد از دیدار ماه
دل به دریا می زند، آری چه دریایی ست دل
بین آدم های دنیا ساکت و گوشه نشین
خلوتی دنج است و با این حال، دنیایی ست دل
عقل چون در حال و روز او تامل کرد گفت :
در پی دیروز و امروزش چه فردایی ست دل!
#دانیال_حمیدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دست و دلباز و بدون هیچ همتایی ست دل
گاه می بخشد به یک لبخند کل عمر را
شک ندارم بی گمان لطفش اهورایی ست دل
در غل و زنجیر گیسوی زلیخایی اسیر
یوسف است اما به بند چاه تنهایی ست دل
از کمین چشم هایش، با کمانِ ابرویش
آنچنانم زد که گویا صید صحرایی ست دل
برکه هم گاهی تلاطم دارد از دیدار ماه
دل به دریا می زند، آری چه دریایی ست دل
بین آدم های دنیا ساکت و گوشه نشین
خلوتی دنج است و با این حال، دنیایی ست دل
عقل چون در حال و روز او تامل کرد گفت :
در پی دیروز و امروزش چه فردایی ست دل!
#دانیال_حمیدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀