💖کافه شعر💖
2.68K subscribers
4.42K photos
2.94K videos
12 files
1.06K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
بهر من صبح زمستان شد بهاری دلپذیر

همچو اهویی شدم در دام عشق تواسیر

هرکسی آغوش گرمش را به رویت میگشود

همنوا با چشم تو شعر محبت میسرود

#عظیمه‌ایرانپور

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
یک گریبان نیست کز بیداد آن مه پاره نیست
رحم گویا در دل بی‌رحم آن مه‌پاره نیست

کو دلی کز آن دل بی‌رحم سنگین نیست چاک؟
کو گریبانی کزآن چاک گریبان پاره نیست؟

ای دلت در سینه سنگ خاره! با من جور بس
در تن من آخر این جان است، سنگ خاره نیست

گاه‌گاهم بر رخ او رخصت نَظّاره هست
لیک این خون‌گشته‌دل را طاقت نَظّاره نیست

جان اگر خواهی مده تا می‌توانی دل ز دست
دل چو رفت از دست، غیر از جان‌سپردن چاره نیست

کام‌یاب از روی آن ماهند یاران در وطن
بی‌نصیب از وصل او جز هاتف آواره نیست


#هاتف_اصفهانی    

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دوست دارم
گردش خورشید چشمانت
تا به ابد
گرما بخش تنِ یخ زده ے
من باشد

دوست دارم
ماهِ بودنت
تا بے انتها
روشنے آسمان
چشمان من باشد

#سیامڪ_جعفرے‌‌
#برای_انڪس_ڪه_خودش_میداند😉

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دیدے دوباره روے دلم پا گذاشتی!
این مرد را نیامده تنها گذاشتی

مانند ڪوچه‌اے ڪه مسیر عبور توست
در من قدم زدے و مــرا جا گذاشتی

ماهے شدم ڪه غرق تو باشم ولے مــرا
با …ُتنگ در مقابل دریا گذاشتی

هر ڪار ڪرده‌ام منو تو ما شود ، نشد
یک خط‌ِفاصله وسط مـــ ــ ـــا گذاشتی

گاهے دلم خوش است مرا مثل شوڪران
شاید براے روز مبادا گذاشتی

در را اگرچه پشت سرت بسته‌اے ولی
شڪر خـــدا ڪه پنجره را وا گذاشتی


#سورنا_جوڪار

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎶تقدیم به قلب مهربونتون

🎶موزیک ویدیوعاالی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌
‌‌‌‌‌❀
می نوشم از صراحی لعلت شراب را
می بوسمت مدام چو ماهی که آب را!

عکست به قلب برکه ام افتاده ماه من
خوابیده ام که نشکند امواج قاب را

مست است یار و پرده برانداخت محتسب
وقت است تا تو هم بگذاری نقاب را

غفلت خوش است گاهی و باید که خواب بود
تا چشم باز کرد ندیدم حباب را

پیرم جوان و غصه ی موی سفید نیست
چون صرف عشق روی تو کردم شباب را

آبادی ام خرابی عشق است و یاد تو
چون می خراب تر کند امشب خراب را

گفتی اگر به خواب ببینی مرا شبی
اما ربود برق نگاه تو خواب را

شد ناله ام تمام و شود هیزمت تمام
اشکی نمانده آتش ظالم کباب را

کار طناب بستن و پیوند بود و حیف
بستند روی دار جدایی طناب را

ما آمدیم‌ و درد کشیدیم و می رویم
ره توشه حسرتی ست ایاب و ذهاب را

#رحمان_زارع

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
کجا الوان نعمت زین بساط آسان شود پیدا
که آدم ازبهشت آید برون تا نان شود پیدا

تمیز لذت دنیا هم آسان نیست ای غافل
چوطفلان خون‌خوری یک‌عمر تادندان شودپیدا

#بیدل_دهلوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای برده به چین زلف، تاب دل من
وی کشته به سحر غمزه، خواب دل من

در خواب، مده رهم به خاطر که مباد
بیدار شوی ز اضطراب دل من

#شیخ_بهایی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ندار عشقم و با دل سر قمارم نیست
که تاب و طاقت آن مستی و خمارم نیست

دگر قمار محبت نمی برد دل من
که دست بردی از این بخت بدبیارم نیست

من اختیار نکردم پس از تو یار دگر
به غیر گریه که آن هم به اختیارم نیست

به رهگذار تو چشم انتظار خاکم و بس
که جز مزار تو چشمی در انتظارم نیست

تو میرسی به عزیزان سلام من برسان
که من هنوز بدان رهگذر گذارم نیست

چه عالمی که دلی هست و دلنوازی نه
چه زندگی که غمم هست و غمگسارم نیست

به لاله های چمن چشم بسته می گذرم
که تاب دیدن دلهای داغدارم نیست

#شهریار


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رقص زیبای کوردی👌

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
سنسیز یامان داریخیرام بو گئجه ،
یئنه سن اولایدین ، چمن اولایدی .
بیرله‌شئیدی عؤمرومده‌کی گئجه لر ،
بیراز اوزانایدی ، سننن اولایدی .


آلله وئرن گؤزل پایدی گؤزللیک ،
عؤمور یولدا ،سن سئحیرلی ،من للیک
یولا گل ، منیم اول سن بیر دفعه لیک
بو یولدا نه دومان_نه چن اولایدی .


بئله‌جه دولاناق، بیر "ایوب" بیر سن
بیر نغمه لی بولاق ، بیر یاشلی چمن
بیر منیم اللریم ، بیر سنین سینن _
نه بیر گلن_نه بیر گئدن اولایدی..!!!


#ایوب_کلبجرلی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بودنت
دلچسب است
شبیه قدم زدن
در کوچه اردیبهشت
خیابان بهار
زیر بارش قطرات باران
دلرباست
شبیه خوردن
لبوی داغ
آنهم در هوای سرد
دی ماه زمستان
شور انگیز است
شبیه خیره شدن
به تماشای ماه
درون آسمان
حالم را خوب می کند
لبخند را میهمان لب هایم می دارد
ابر چشمانم را از شوق می بارد
ناب است
با همه عاشقانه های جهان
فرق دارد

#دلنوشته

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من آن یخم که از آتش گذشت و آب نشد
دعای یک لب مستم که مستجاب نشد

من آن گلم که در آتش دمید و پرپر شد
به شکل اشک در آمد ولی گلاب نشد

نه گل که خوشه ی انگور گور خود شده ای
که روی شاخه دلش خون شد و شراب نشد

پیمبری که به شوق رسالتی ابدی
درون غار فنا گشت و انتخاب نشد

نه من که بال هزاران چو من به خون غلتید
ولی بنای قفس در جهان خراب نشد

هزار پرتو نور از هزار سو نیزه
به شب زدند و جهان غرق آفتاب نشد

به خواب رفت جهان آنچنان که تا به ابد
صدای هیچ خروسی حریف خواب نشد


#غلامرضا_طریقی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مرا اگر به جهنم بیفکنی ای دوست
هنوز نعره برآرم که دوستت دارم

امید من به خطاپوشی تو آنقدر است
که در شمار نیاید گناه بسیارم

تو را به فضل تو می‌خوانم و امیدم هست
اگر به قدر تمام جهان خطاکارم...

#سجاد_سامانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بی بهره و بس نالان ، فریاد ازین دوران
گمگشته و سرگردان ، بیچاره و بی سامان

ای ناله ی شبگیرم؛ بشنو کـه چه میگویم
دردی که به دل دارم سخت است شود درمان

آزادی و اندیشه ، خورده تبر و تیشه
در سینه دلم خونین، از رنج و غم انسان

در پهــــنه ی این دنیا آواره تــرین هستم
فــــریاد از این دوران ،صد داد ازین زندان

جان را به لب آوردی ای بخت پریشانم
از دیده ی گریان و، از سفره ی بس بی نان

پژمرده شدی “نسرین”، دل را به چه خوش کردی؟
در دست خزان دیگر؛ شد باغ دلت ویران
 
#نسرین_حسینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
زاهد، به تو تقوی و ریا ارزانی
من دانم و بی‌دینی و بی‌ایمانی

تو باش چنین و طعنه می‌زن بر من
من کافر و من یهود و من نصرانی

#شیخ_بهایی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
روزگارم سر رسید و عشق پیدایم نکرد
از دل دریا گذشتم  باز شیدایم نکرد

منتظر بودم که شاید همچو ناز ارغوان
یا که ناز سروناز ، اما چه ؟ اقوایم نکرد

نسترن هم راز خود از حسن مینا گفت و حیف
راز ما در سینه چون ایهام و معنایم نکرد

آسمان با وسعت اش الهام بخش شاعر است
قسمت ام یک خاطره در بین شبهایم نکرد

بیم آنم بوده مبهم در کنار پنجره
هیچم از یک انتظار آید که دنیایم نکرد

سیل ویرانگر سکوت ریشه هایم را شکست
تا که یاد آرم زبانم بسته نجوایم نکرد

مانده ام در یادگار آن شقایق های سرخ
اندر آن مهتاب بی نوری که فردایم نکرد

هستی ام آتش گرفت ، آرامش از این خانه رفت
لحظه های التهاب آمد که یارایم نکرد

از لهیب عشق سوزان در امانم روز و شب
نوبت ما چون نشد عشقی که یکتایم نکرد

زخم هر یک ضربه از آن تیشه ی فرهاد بود
لذتی بر بیستون ، آنگونه رسوایم نکرد

یک دم از قید حقایق بگذر ای راقب که شیخ
ملحدان را حد که زد یک دفعه فتوایم نکرد

  #رامین_راقب


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای رهیده جان تو از ما و من
ای لطیفهٔ روح اندر مرد و زن

مرد و زن چون یک شود آن یک تویی
چونکه یکها محو شد آنک تویی


#مولانای_جان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#هر_شب
با وساطت یک قرص سفید
چمدان چشم هایم را می بندم و
به سمت خواب های تو راه می افتم!

به سمت دست هایت...
که خواب رفته اند،

وَ چشم هایت
که خواب مانده اند از دیدنم
به رؤیای تو که پا می گذارم
زیر پایم
خالی می شود!

می دانم صبح نشده
بلند می شوم،

با چمدانی پر از گریه
به خانه ی تنهایی ام باز می گردم...


#مینا_آقازاده

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM