آسمان آبی تر
آب آبی تر
من درایوانم رعنا سر حوض
رخت می شوید رعنا
برگ ها می ریزد
مادرم صبحی می گفت : موسم دلگیری است
من به او گفتم : زندگانی سیبی است ‚ گاز باید زد با پوست
زن همسایه در پنجره اش تور می بافد می خواند
من ودا می خوانم گاهی نیز
طرح می ریزم سنگی ‚ مرغی ‚ ابری
آفتابی یکدست
سارها آمده اند
تازه لادن ها پیدا شده اند
من اناری را می کنم دانه به دل می گویم
خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود
می پرد در چشمم آب انار : اشک می ریزم
مادرم می خندد
رعنا هم .
#سهراب_سپهری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آب آبی تر
من درایوانم رعنا سر حوض
رخت می شوید رعنا
برگ ها می ریزد
مادرم صبحی می گفت : موسم دلگیری است
من به او گفتم : زندگانی سیبی است ‚ گاز باید زد با پوست
زن همسایه در پنجره اش تور می بافد می خواند
من ودا می خوانم گاهی نیز
طرح می ریزم سنگی ‚ مرغی ‚ ابری
آفتابی یکدست
سارها آمده اند
تازه لادن ها پیدا شده اند
من اناری را می کنم دانه به دل می گویم
خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود
می پرد در چشمم آب انار : اشک می ریزم
مادرم می خندد
رعنا هم .
#سهراب_سپهری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اى باد صبحگاهی، وه از کدام سويی؟
وى بوى مهربانی، وه از کدام بويی؟
پنهان مشو ز دلها، آتش زن آشکارا
هر روز گرم تر کن بازار خوبرويى
تو مست همچو غنچه، دل در خيال حسنت
گلبرگ من، نگويى تو در کدام بویی
اى باد، من نيارم گفتن که پاش بوسى
ليکن سلام چشمم با خاک در بگويى
#امیرخسرو_دهلوی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وى بوى مهربانی، وه از کدام بويی؟
پنهان مشو ز دلها، آتش زن آشکارا
هر روز گرم تر کن بازار خوبرويى
تو مست همچو غنچه، دل در خيال حسنت
گلبرگ من، نگويى تو در کدام بویی
اى باد، من نيارم گفتن که پاش بوسى
ليکن سلام چشمم با خاک در بگويى
#امیرخسرو_دهلوی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باید این سرکشی رود به طغیان برسد
تا که این عاشق دیوانه به سامان برسد
نه فقط وحشت من رفتن تو باشد،چون
به لب آینه از رفتن تو جان برسد
کار این عشق بدون تو به اما برسد
سر آشفته ی من باز به دامان برسد
بوسه ای از لب سرخت به لبم بنشان و
بلکه این شاعر بیچاره به درمان برسد
بگذر از وضع بد و حالت بحرانی من
درد بی تو شدنم تا بن دندان برسد
قاصدک رفت و خبر از تو نشد میترسم
شاخه ی پیچک همسایه به ایوان برسد
#شیدا_التيام
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا که این عاشق دیوانه به سامان برسد
نه فقط وحشت من رفتن تو باشد،چون
به لب آینه از رفتن تو جان برسد
کار این عشق بدون تو به اما برسد
سر آشفته ی من باز به دامان برسد
بوسه ای از لب سرخت به لبم بنشان و
بلکه این شاعر بیچاره به درمان برسد
بگذر از وضع بد و حالت بحرانی من
درد بی تو شدنم تا بن دندان برسد
قاصدک رفت و خبر از تو نشد میترسم
شاخه ی پیچک همسایه به ایوان برسد
#شیدا_التيام
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دست گیر این پنج روزم در حیات
تا نگیرم در قیامت دامنت
عزم دارم کز دلت بیرون کنم
و اندرون جان بسازم مسکنت
درد دل با سنگ دل گفتن چه سود
باد سردی میدمم در آهنت
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا نگیرم در قیامت دامنت
عزم دارم کز دلت بیرون کنم
و اندرون جان بسازم مسکنت
درد دل با سنگ دل گفتن چه سود
باد سردی میدمم در آهنت
#سعدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
غـزل بهـانه می شود، سیـاه مشقِ دفترم
سیـاه می نویسمت ، در ایـن وداعِ آخرم
گناهِ من دراین زمان شکستنِ سکوت بود
نه میرسد بـه بـاورت، نه میرسد به باورم
هنـوز پشتـم از غمِ، زمـانـه تیر می کِشد
به جرمِ دلنوشته ها، بُریده می شود سَرم
مرا دوبـاره زندگی، به کامِ مرگ می کِشد
و ایـن سکوتِ لعنتی، گرفتـه راهِ حنجرم
نه بیم دارم ازکسی نه می هراسم از شما
سکوت می کنم فقط ، بـه احترامِ مادرم
#مرتضی_عباسی_زاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سیـاه می نویسمت ، در ایـن وداعِ آخرم
گناهِ من دراین زمان شکستنِ سکوت بود
نه میرسد بـه بـاورت، نه میرسد به باورم
هنـوز پشتـم از غمِ، زمـانـه تیر می کِشد
به جرمِ دلنوشته ها، بُریده می شود سَرم
مرا دوبـاره زندگی، به کامِ مرگ می کِشد
و ایـن سکوتِ لعنتی، گرفتـه راهِ حنجرم
نه بیم دارم ازکسی نه می هراسم از شما
سکوت می کنم فقط ، بـه احترامِ مادرم
#مرتضی_عباسی_زاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آهنگ کردی 🌼♥️🌼
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ما خرابات نشینان همه همرنگ همیم
در نهان عین وجودیم و به ظاهر عدمیم
کارفرمای بلاعزل قضا و قدریم
راه پیمای بیابان حدوث و قدمیم
بسر مرده دلان و به ره گمشدگان
خضر فرخ قدم و عیسی فرخنده دمیم
#حاجب_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در نهان عین وجودیم و به ظاهر عدمیم
کارفرمای بلاعزل قضا و قدریم
راه پیمای بیابان حدوث و قدمیم
بسر مرده دلان و به ره گمشدگان
خضر فرخ قدم و عیسی فرخنده دمیم
#حاجب_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مُژهن قانېم تؤکۆب، غمزهن آلېر جانېم، عجب سانما
ايشیدير تؤکسه قان اۏخ، عادتیدير آلسا جان خنجر
#فضولی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ايشیدير تؤکسه قان اۏخ، عادتیدير آلسا جان خنجر
#فضولی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#عصرکه می شود
دلم می خواهد
چونان پروانه
گرداگرد شمع حضورت را
طواف دارم
بیایم دستت را بگیرم
با تو در مسیر خوشبختی
گام بردارم
عصر که می شود
بیشتر از هر چیز
لمس حضورت را کم دارم
#امیرعباس_خالق_وردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلم می خواهد
چونان پروانه
گرداگرد شمع حضورت را
طواف دارم
بیایم دستت را بگیرم
با تو در مسیر خوشبختی
گام بردارم
عصر که می شود
بیشتر از هر چیز
لمس حضورت را کم دارم
#امیرعباس_خالق_وردی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زخمی تر از تنهایی پیمانه ها هستیم
بغضیم و عمری هی، وبال شانه ها هستیم
ازماجرای زندگی سیریم و مدت هاست
آواره ی تنهایی میخانه ها هستیم
انقدر با پس کوچه های خسته خوابیدیم
آبستن اندوه این ویرانه ها هستیم
ما نسل شب بیداری و کابوس و تردیدیم
لبخند تلخ صورت دیوانه ها هستیم
محکوم اجباریم و در مرداب جان دادن
شمعیم و تنها قسمت پروانه ها هستیم
بالحن سرد بی خیالی هی غزل گفتیم
شاعر که نه، ازتیره ی پرچانه ها هستیم
دستی تمام آرزومان را به غارت برد
ماغرق رویا در سکوت لانه ها هستیم
آهیم و روی شیشه های شهر میمیریم
بغضیم و عمری هی وبال شانه ها هستیم
#سجاد_صفری_اعظم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بغضیم و عمری هی، وبال شانه ها هستیم
ازماجرای زندگی سیریم و مدت هاست
آواره ی تنهایی میخانه ها هستیم
انقدر با پس کوچه های خسته خوابیدیم
آبستن اندوه این ویرانه ها هستیم
ما نسل شب بیداری و کابوس و تردیدیم
لبخند تلخ صورت دیوانه ها هستیم
محکوم اجباریم و در مرداب جان دادن
شمعیم و تنها قسمت پروانه ها هستیم
بالحن سرد بی خیالی هی غزل گفتیم
شاعر که نه، ازتیره ی پرچانه ها هستیم
دستی تمام آرزومان را به غارت برد
ماغرق رویا در سکوت لانه ها هستیم
آهیم و روی شیشه های شهر میمیریم
بغضیم و عمری هی وبال شانه ها هستیم
#سجاد_صفری_اعظم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا وصله ی تنم شوی ای ماه دوردست
چون دگمه ای به پیرهنم دوختم تو را
دنیا تو را به نعمت فردوس می خرید
شادم درین معامله نفروختم تو را
از دستبرد دشمن و از چشم زخم دوست
در سینه چون جواهری اندوختم تو را
روی سپید دوست، مقامات معنوی ست
موی سیاه دادم و آموختم تو را
#علیرضا_بدیع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چون دگمه ای به پیرهنم دوختم تو را
دنیا تو را به نعمت فردوس می خرید
شادم درین معامله نفروختم تو را
از دستبرد دشمن و از چشم زخم دوست
در سینه چون جواهری اندوختم تو را
روی سپید دوست، مقامات معنوی ست
موی سیاه دادم و آموختم تو را
#علیرضا_بدیع
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چقدر
دلم می خواهد
همراه با رقص #برف،
به انتظار دیدارت
پای در خیابان گذارم،
و چشم بدوزم به پنجره آسمان.
#این روز ها بیشتر از همیشه
آمدنت را چشم انتظارم،
بیشتر از همیشه
تماشایت را بی قرارم.
تو مرا میزبان یک #دوست داشتن بی منت کن،
من بند کفش هایم را
برای یک سفر
طولانی محکم می کنم
با صدای ضربان احساس #تو
دوباره و #هـزار باره به اعجاز #مهربانیت
عشق می ورزم
مرا نگاه مهربانی
به کجا خواهد برد ؟
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلم می خواهد
همراه با رقص #برف،
به انتظار دیدارت
پای در خیابان گذارم،
و چشم بدوزم به پنجره آسمان.
#این روز ها بیشتر از همیشه
آمدنت را چشم انتظارم،
بیشتر از همیشه
تماشایت را بی قرارم.
تو مرا میزبان یک #دوست داشتن بی منت کن،
من بند کفش هایم را
برای یک سفر
طولانی محکم می کنم
با صدای ضربان احساس #تو
دوباره و #هـزار باره به اعجاز #مهربانیت
عشق می ورزم
مرا نگاه مهربانی
به کجا خواهد برد ؟
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گفتیم: مگر که اولیاییم، نهایم
یا صوفی صفهٔ صفاییم، نهایم
آراسته ظاهریم و باطن، نه چنان
القصه، چنانکه مینماییم، نهایم
#شیخ_بهایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یا صوفی صفهٔ صفاییم، نهایم
آراسته ظاهریم و باطن، نه چنان
القصه، چنانکه مینماییم، نهایم
#شیخ_بهایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اینجا ، اینجا
پُشتِ پنجرهء
دفترِ #شب
زانوی غم گرفته
به آغوش
این شعر سپیدِ
یاس کبود
آنگاه که مردی
بلورِ غرورش
تِرَک بر میدارد
دستانش در امتداد
شانه های غم می رقصد
سر پنجهء خیالِ
باران خیس می کند
تنِ مردانه اش را
گم می شود در مسلخِ
این غبار
خسته از این حصار
همه تن به دنبال سراب
نه قوتِ راهی نه مُلک ثوابی
خسته از حسرت ....
جا مانده کوه بغض درد
میانِ نگاهش
بس است ، بس است
تکرار این همه ملال
شکسته و وامانده است
کو عریانی آتش کو خاکسترش
" به کجا می رود این مرد..."
#سیامڪ_جعفرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پُشتِ پنجرهء
دفترِ #شب
زانوی غم گرفته
به آغوش
این شعر سپیدِ
یاس کبود
آنگاه که مردی
بلورِ غرورش
تِرَک بر میدارد
دستانش در امتداد
شانه های غم می رقصد
سر پنجهء خیالِ
باران خیس می کند
تنِ مردانه اش را
گم می شود در مسلخِ
این غبار
خسته از این حصار
همه تن به دنبال سراب
نه قوتِ راهی نه مُلک ثوابی
خسته از حسرت ....
جا مانده کوه بغض درد
میانِ نگاهش
بس است ، بس است
تکرار این همه ملال
شکسته و وامانده است
کو عریانی آتش کو خاکسترش
" به کجا می رود این مرد..."
#سیامڪ_جعفرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#نیمههای_شب
زمانیکه سکوت
همه جا را فرا میگیرد
ملودی ِ آرامش بخشی
در آرامگاه سینهام
پخش میشود که فقط
به عشق تو مینوازد
هرگاه احساس کردی
آشوب و اضطراب
در وجودت بلوا میکند
کافیست سرت را
بر پهنای سینهام بگذاری
و به نجوای آن گوش جان بسپاری
تا معجزه ی آرامش را
در این بستر امن تجربه کنی ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زمانیکه سکوت
همه جا را فرا میگیرد
ملودی ِ آرامش بخشی
در آرامگاه سینهام
پخش میشود که فقط
به عشق تو مینوازد
هرگاه احساس کردی
آشوب و اضطراب
در وجودت بلوا میکند
کافیست سرت را
بر پهنای سینهام بگذاری
و به نجوای آن گوش جان بسپاری
تا معجزه ی آرامش را
در این بستر امن تجربه کنی ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
دوست دارم
هر صبح
طنین خوش آهنگ صدای تو
در جانم بپیچد
باغ احساسم را
همچون نسیم روح نواز بهاری
نوازش دهد؛
طلوع هر روز چشمانم
رو به افق نگاه تو باشد
دستانم با گره ی دستان تو
شکوفه دهد و سبز شود
و عطر رازقی وجود تو
تمام دشت قلبم را پر کند
زیرا که
به شوق بودن تو
به معجزه ی عشق ایمان آورده ام
و زندگی را با تمام ناملایماتش پذیرفته ام
و این لبان خندان توست
که شوقی ابدی در دلم می آفریند برای زیستن
و دوست داشتن توست
که به بودنم در این جهان
معنا و زیبایی می بخشد....
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دوست دارم
هر صبح
طنین خوش آهنگ صدای تو
در جانم بپیچد
باغ احساسم را
همچون نسیم روح نواز بهاری
نوازش دهد؛
طلوع هر روز چشمانم
رو به افق نگاه تو باشد
دستانم با گره ی دستان تو
شکوفه دهد و سبز شود
و عطر رازقی وجود تو
تمام دشت قلبم را پر کند
زیرا که
به شوق بودن تو
به معجزه ی عشق ایمان آورده ام
و زندگی را با تمام ناملایماتش پذیرفته ام
و این لبان خندان توست
که شوقی ابدی در دلم می آفریند برای زیستن
و دوست داشتن توست
که به بودنم در این جهان
معنا و زیبایی می بخشد....
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نیمه جان بودم سحرگاهان چو شمعے سوخته
دیدگان بے فروغم را به باران دوخته
باد از مشرق سلامت را به جانم چون وزید
روشن از مهرت شدم پا تا به سر افروخته
آفتاب از ڪاسه ے چشمان من لبریز شد
خانه ے خورشید شد این آسمانِ سوخته
#اڪــرمـ_نورانے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دیدگان بے فروغم را به باران دوخته
باد از مشرق سلامت را به جانم چون وزید
روشن از مهرت شدم پا تا به سر افروخته
آفتاب از ڪاسه ے چشمان من لبریز شد
خانه ے خورشید شد این آسمانِ سوخته
#اڪــرمـ_نورانے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صبح بهار میشوم تا به تو فکر میکنم
باغ انار میشوم تا به تو فکر میکنم
عقل تِلوتِلوخوران یکسره چرخ میزند
دایرهوار میشوم تا به تو فکر میکنم
ای شفقِ شفیق تو، رِفق تو و رفیق تو
مِهرمَدار میشوم تا به تو فکر میکنم
دل به حضور میرسد، نور به طور میرسد
آینهوار میشوم تا به تو فکر میکنم
شور و حریق و وَلوَله، زلزله پشت زلزله
روزِ شمار میشوم تا به تو فکر میکنم
ژرفترین! به کُنه تو جز تو کسی نمیرسد
غرقِ کنار میشوم تا به تو فکر میکنم
در شُرفِ تلاشیام، آه! اگر نباشیام-
گرد و غبار میشوم تا به تو فکر میکنم
ای یکِ بیشمار تو، ساحتِ بیحصار تو
چندهزار میشوم تا به تو فکر میکنم
مست -اگرچه گفتهام- لب به غزل نمیزنم
باز دچار میشوم تا به تو فکر میکنم...
#قربان_ولیئی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باغ انار میشوم تا به تو فکر میکنم
عقل تِلوتِلوخوران یکسره چرخ میزند
دایرهوار میشوم تا به تو فکر میکنم
ای شفقِ شفیق تو، رِفق تو و رفیق تو
مِهرمَدار میشوم تا به تو فکر میکنم
دل به حضور میرسد، نور به طور میرسد
آینهوار میشوم تا به تو فکر میکنم
شور و حریق و وَلوَله، زلزله پشت زلزله
روزِ شمار میشوم تا به تو فکر میکنم
ژرفترین! به کُنه تو جز تو کسی نمیرسد
غرقِ کنار میشوم تا به تو فکر میکنم
در شُرفِ تلاشیام، آه! اگر نباشیام-
گرد و غبار میشوم تا به تو فکر میکنم
ای یکِ بیشمار تو، ساحتِ بیحصار تو
چندهزار میشوم تا به تو فکر میکنم
مست -اگرچه گفتهام- لب به غزل نمیزنم
باز دچار میشوم تا به تو فکر میکنم...
#قربان_ولیئی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عاشـق مفلس اگر قلب دلش کرد نثــــار
مکنش عیب که بر نقـد روان قـادر نیست
عاقبت دست بــدان سرو بلنــــدش برسد
هر که را در طلبت همت او قاصــر نیست
از روان بخشی عیسی نـزنم دم هــــرگز
زان که در روح فزایی چو لبت ماهر نیست
من که در آتش ســودای تـو آهـــی نزنم
کی توان گفت که بر داغ دلم صابر نیست
#حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مکنش عیب که بر نقـد روان قـادر نیست
عاقبت دست بــدان سرو بلنــــدش برسد
هر که را در طلبت همت او قاصــر نیست
از روان بخشی عیسی نـزنم دم هــــرگز
زان که در روح فزایی چو لبت ماهر نیست
من که در آتش ســودای تـو آهـــی نزنم
کی توان گفت که بر داغ دلم صابر نیست
#حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀