💖کافه شعر💖
2.68K subscribers
4.42K photos
2.94K videos
12 files
1.06K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
گلستانی و ما مستان بویی
چه باشد گر بیابم آرزویی

چو از روی تو محروم است چشمم
سحرگه با صبا بفرست بویی

میان ما چو پیوندی‌ست جانی
فراغت دارم از هر ماه‌رویی


#همام_تبریزی


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
رویت به هر انجمن دریغ است
سرو تو به هر چمن دریغ است

جایی که سخن رود ز رویت
وصف گل و نسترن دریغ است

در دست نسیم صبحگاهی
آن زلف پر از شکن دریغ است


#همام_تبریزی


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
باد سحری رقص‌کنان می‌آید
با مژده یار مهربان می‌آید

برخیز که تا بر سر ره بنشینیم
کآواز درای کاروان می‌آید


ُ#همام_تبریزی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
سری دارم ز سودای تو سرمست
که با چشم تو آن را نسبتی هست

به گوشم می‌رسد از هر زبانی
که دیدم چشم مستش، رفتم از دست

ز دل بویی ندارد هر که جانش
بدان پیوسته ابرویت نپیوست

#همام_تبریزی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
خوش‌بوتر از نسیمی در صبح نوبهاری
شیرین‌تر از حیاتی در موسم جوانی

ما را اگر تو باشی ملک جهان چه باشد
این است پادشاهی و اقبال و کامرانی

یک دم وصال رویت بی زحمت رقیبان
پیش همام خوشتر از عیش جاودانی


#همام_تبریزی


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
گویند حریفان:ڪه برو یار دگر گیر

مشڪل همه اینست ڪه،چون او دگرے نیست...

#همام_تبریزی
‌‌#گ

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
در فراقت آن‌چه بر ما می‌رود
اهل دوزخ را نباشد آن عذاب

#همام_تبریزی🌹
❀═‎‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
آنچه باید، همه داریّ و نداری مانند
کس نگوید مَه و خورشید به رویت مانند

اتفاق است که بی‌مثلِ جهانی، لیکن
قیمتِ حُسن تو صاحب‌نظران می‌دانند

عکس گل‌های رُخِ خویش در آیینه ببین
تا ز اندیشه‌ی بُستان و گل‌ات بِستانند

التفاتی نبُود چشمِ خوشت را به کسی
بر سر خاکِ درت، شاه و گدا یکسانند

بادها، عطرفروشانِ سر زلف تواند
گردِ گل‌های چمن بوی تو می‌گردانند

دیده‌ای باد بهاری که گل‌افشان گردد؟
مهربانان دل و جان بر تو چنان افشانند...

#همام_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
معشوق من امشبی وفایی دارد
کارم ز وصال او نوایی دارد

ای صبح دمی نفس مزن بهر خدا
کآیینه طبع من صفایی دارد


#همام_تبریزی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
پیش یاران امشبی ناخوانده مهمان آمدم
عاشقان تشنه لب را آب حیوان آمدم

مجلس این قوم را از رنگ و بویی چاره نیست
با رخ گلگون و زلف عنبرافشان آمدم

صورت جانم که هر چشمی نبیند روی من
فارغم کز دیدهٔ اغیار پنهان آمدم


#همام_تبریزی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نه باغ بود و نه انگور و می، نه باده‌پرست
که دوست داد شرابی به عاشقان الست

هنوز در سر ما هست ذوق آن مستی
حریف مجلس او تا ابد بود سرمست


#همام_تبریزی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
امشب که رسید دوست در منزل من
شد جان و دل از حضورش آب و گل من

آیینه دل یافت صفا از رویش
ای صبح مکن تیره صفای دل من

#همام_تبریزی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
کرد طلوع آفتاب خیز برون بر چراغ
منزل ما ز آفتاب چون دل اهل صفاست

فتنهٔ صورت شود گو دل لعبت پرست
جان که به معنی رسید غافل از این ماجراست


#همام_تبریزی


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مرا تویی ز جهان آرزوی جان ای دوست
حیات بهر تو خواهم در این جهان ای دوست

میان حلقه زلفت چو مرغ جان بنشست
ندید خوشتر از آن دام آشیان ای دوست

چه جای جان و دل ما که دلبران جهان
شدند بر سر زلف تو جان فشان ای دوست


#همام_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دانی چگونه باشد از دوستان جدایی؟
چون دیده‌ای که مانَد خالی ز روشنایی!

سهل است عاشقان را از جانِ خود بریدن
لیکن ز روی جانان مشکل بُود جدایی

در دوستی نیاید هرگز خلل ز دوری
گر در میان جانان مهری بُود خدایی‌...


#همام_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀